پژوهشنامه علوم انسانی (دانشگاه شهید بهشتی)
پژوهشنامه علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی 1386 شماره 53 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
اصطلاح «سرمایه اجتماعی» در سه دهه گذشته موضوع بررسی های بسیاری در علوم اجتماعی ـ و به ویژه در جامعه شناسی بوده است. این اصطلاح توانست در کمتر از دو دهه، ادبیات بسیار گسترده ای را به خود اختصاص دهد و به مفهومی، کم و بیش، «اسطوره ای» تبدیل شود ـ به گونه ای که برخی از نویسندگان آن را حتی بیش از یک کلیدواژه علمی و همسنگ یک نظریه پنداشته اند. این در حالی است که محتوای بحث این نویسندگان، به هیچ روی، نو نیست و در واقع همان بانگ «دریغ از گذشته» (نوستالژیک) نویسندگانِ ایدئولوژیست سده 19 و رهبران ناسیونالیست سده 20م است. افزون بر این، واژه «سرمایه» در این اصطلاح در معنایی نادرست به کار گرفته شده است و نویسندگان آن را «چیزی» دانسته اند که در درون رابطه اجتماعی نهفته و پنهان و بنابراین دور از دسترس کنشگر است. حال آنکه سرمایه اجتماعی کنشگر، در جامعه سنتی عبارت است از آن رفتارهای تثبیت شده یا هنجاری که کنشگر برای پایدار ساختن رابطه خود با دیگران، درونی می کند؛ و در جامعه نوین (مدرن) دربرگیرنده همه آن قابلیت ها و توانمندی هایی است که کنشگر برای رابطه برقرار کردن با دیگران به آن نیاز دارد و باید به دست آورد.
عوامل مؤثر بر فرایند بازساخت کالبدی کلانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه موضوع برخورد با تغییرات گسترده کلانشهرها به منزله یک چالش اساسی در مباحث برنامهریزی شهری و جغرافیای انسانی مطرح است و بسیاری از کشورهای در حال توسعه بهطور مستقیم و غیرمستقیم با آن مواجهاند. در ایران نیز تغییرات عمده در ساخت کالبدی و اقتصادی ـ اجتماعی شهرهای بزرگ به منزله یکی از مباحث مهم توسعه شهری مطرح و به دلیل وقوع تغییرات اساسی طی سه دهه گذشته اهمیت بیشتری یافته است. پدیده بازساخت شهری بازتاب تغییراتی است که متفاوت از تغییرات جزئی در گذشته، ساخت اقتصادی ـ اجتماعی و کالبدی شهرهای بزرگ را هدف خود قرار داده و تحتتأثیر آن ساخت جدیدی متفاوت با گذشته ایجاد مینماید. بررسیهای انجام گرفته در محدوده شهری شمال غرب شیراز نشان میدهد که تغییرات ایجاد شده در ساخت کالبدی، اقتصادی ـ اجتماعی این محدوده طی سه دهه گذشته ادامه تغییرات گذشته نبوده و به صورت پیشبینی نشده و بدون انطباق با سیاستهای طرح جامع مصوب اتفاق افتاده است. همچنین فرایند تغییرات بازساختی این محدوده تحتتأثیر عوامل بیرونی و درونی چون سیاستهای دولت، اقدامات بخش خصوصی و تصمیمات مدیران محلی قرار داشته است.
بررسی مشارکت مردم در نهمین انتخابات ریاست جمهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی فعالیتهایی است که شهروندان بهطور مستقیم یا غیرمستقیم برای تأثیرگذاری بر گزینش اعضای دولت و حکومت، یا برنامهها و فعالیتهای آنها انجام میدهند؛ و انتخابات یکی از مهمترین شکلهای آن است. مشارکت مردم در انتخابات اثرات بسیار زیادی روی جامعه و ا فراد آن دارد. انتخاب سیاستگذاران و ادارهکنندگان، انتخاب سیاستها، برنامهها و چگونگی اداره امور جامعه، گردش قدرت و اعمال فشار روی قدرتمندان، پاسخگو شدن حکومت و نهادهای انتخاباتی آن، مشروع نمودن نظام سیاسی، قدرت نمایی به خارج، پیوند علایق و ایجاد همبستگی، احساس مسؤولیت بیشتر شهروندان، کاهش نابرابری، تأکید نخبگان بر خواستههایشان، بیان مخالفت و نارضایتی، کاهش اضطراب و فشارهای روانی برخی پیامدهای مشارکت در انتخابات است. بهطور کلی، دو دسته عوامل فردی و سیاسی ـ اجتماعی بر شرکت در انتخابات تأثیر دارد. در این تحقیق، تلاش شده تا ضمن استفاده از تجربیات محققان دیگر، متناسب با شرایط خاص کشور ما، شرکت در انتخابات براساس دادههای جمعآوری شده پس از انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری مورد بررسی قرار گیرد.
کندوکاوی در آثار قشربندی جامعه بررسی تأثیر پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی دانشجویان برگرایشها و رفتار آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با این هدف تنظیم شده که در مورد تأثیر ساختار جامعه بر نگرشها، گرایشها و عملکرد کنشگران اطلاعاتی را فراهم آورد. اطلاعات این مقاله بر اساس یک رویکرد اکتشافی و با تکیه بر روش تحلیل ثانوی ارائه شده است. به این منظور از یافتههای «طرح سنجش گرایشها، رفتار و آگاهیهای دانشجویان دانشگاههای دولتی» استفاده شده است. براساس اطلاعات موجود در این طرح، رابطه میان پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی به منزله یکی از مهمترین وجوه ساختار جامعه با برخی از رفتارها و گرایشهای دانشجویان مورد آزمون قرار گرفته است. اطلاعات بهدست آمده حاکی از آن است که عضویت در پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی بالا، متوسط و پایین در اغلب موارد تأثیر معناداری در تفاوت گرایشها و عملکرد کنشگران اجتماعی دارد. این امر، به این واقعیت اشاره دارد که نظام قشربندی جامعه ممکن است زمینهساز شکلگیری خرده فرهنگها و هویتهای اجتماعی متفاوت باشد.
بررسی عوامل فرهنگی مؤثر بر موفقیت اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استان خوزستان دارای اقوام متعددی است. این قومیتها از لحاظ وضعیت اقتصادی (موفقیت اقتصادی) با یکدیگر تفاوت دارند. برای تبیین این تفاوت بهطور اجمال می توان دو رویکرد عمده را در پیش گرفت: 1ـ رویکرد نگاه به بیرون: که این تفاوتها را ناشی از عوامل ساختاری و شرایط بیرونی تحمیل شده در سطح کلان می داند. 2 ـ رویکرد نگاه به درون: که ضمن پذیرش تأثیر عوامل ساختاری بیرونی، بیشتر در پی بررسی تأثیر ویژگی های فرهنگی درونی قومیتها بر وضعیت اقتصادی می باشد. این تحقیق براساس رویکرد نگاه به درون انجام یافته است. نتایج بهدست آمده از این مطالعه که به روش پیمایشی و در بین سه قومیت لر، عرب و دزفولی استان خوزستان انجام گرفت، نشان می دهد که حدود 45 درصد تغییرات در موفقیت اقتصادی افراد را ویژگیهای فرهنگی در سطح فردی توضیح می دهند و 19 درصد این تغییرات، ظاهراً ناشی از تفاوت های بین قومی است که تشخیص آنها محتاج بررسی بیشتری است.
جامعه افریقای جنوبی، هماهنگی یا تضاد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افریقای جنوبی از نظر انقلاب، منابع و تضادها وجوه اشتراکی با جامعه ما دارد. ساختار مسایل و اقدامات مربوط به حل آن می توانند برای ما آموزنده باشند. در این کشور ضمن مشاهده کارکرد و نظم اجتماعی در سطح اروپا و امریکا، پتانسیل کشاکش های گوناگون وجود دارد. تضاد نژادی، و نابرابری زیاد درآمد و ثروت در افریقای جنوبی پتانسیل تضاد را بسیار بیش از امریکا فراهم آورده است. زیرا بعد از بیش از 3 قرن سلطه سفیدان، سیاهان که حالا به حکومت رسیده و قدرت را در دست گرفته اند، خود را با سفیدان مقایسه می کنند. و فاصله ثروت و امکانات بین سفیدان غنی و سیاهان فقیر در آنها به شدت تولید احساس محرومیت می کند. پیامد این نابرابری انواع عکس العمل ها می باشد؛ در سطح غیررسمی، تبهکاری به شدت افزایش یافته و بالاخص سفیدان را هدف قرار داده است. سیاهان کشاورزان سفید را می کشند، زمین های آنها را تصاحب و به زنان سفید تجاوز می کنند. در سطح رسمی اقدامات در جهت محدود ساختن امکانات سفیدان و گسترش امکانات سیاهان، سفیدان را سخت رنجانده و وادار به عکس العمل های متقابل از جمله مهاجرت از کشور می نماید. از طرف دیگر بدون سفیدان و توان علمی و مدیریتی آنها اداره مملکت در سطح کنونی ممکن نیست و سیاستمداران سیاه نمی توانند بدون سفیدان به آرزوهای بلندپروازانه خود برسند.
بررسی ارتباط کلیشه های جنسیتی و تضاد نقش های زناشویی در زوج های جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق ارتباط بین کلیشههای جنسیتی و تضاد نقشهای زناشویی است. که در این زمینه از سه نظریه: نمایشی گافمن، مجموعه نقشی مرتن و فمنیسم لیبرال استفاده شده است. جامعه آماری شامل زنان متأهل جوان (20 ـ 35 ساله) شهر شیراز است، که حداقل یکسال از زندگی مشترک آنها گذشته است، جمعیت نمونه 287 نفر بوده است. ابزار تحقیق دو پرسشنامه تضاد نقش و نقش جنسیتی بم (BSRI) است و تضاد نقش در 8 حیطه: تحصیل، اشتغال، مدیریت مالی، کار خانگی، روابط جنسی و عاطفی، روابط خانوادگی و دوستی، گذران اوقات فراغت و نگهداری و تربیت فرزندان، مورد سنجش قرار گرفته است. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی، آزمونهای معناداری، تحلیل واریانس، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که پایبندی به کلیشههای جنسیتی از میزان تضاد نقش میکاهد؛ همچنین زنان با سطح تحصیلات و آگاهی بالاتر، موقعیت بالاتر به لحاظ طبقه اجتماعی خانواده خود و همسر و میزان درآمد بیشتر تضاد نقش کمتری را احساس میکنند. این در حالی است که با افزایش ساعات کاری و تنوع نقشها در زنان میزان تضاد نقش آنها افزایش مییابد.
ملاحظاتی پیرامون ابعاد سالمندی با نگاهی به تجربه ژاپن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سالمندی فرایندی طبیعی در زندگی انسان و حاصل فرسایش تدریجی ارگانهای حیاتی است. عوامل فردی مانند جنس، سن و نژاد، ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی در زمان و میزان آن مؤثرند. هزینههای آن در ابعاد مختلف بر جامعه انکارناپذیر است. شیوههای زندگی فردی، روابط اجتماعی، توانمندیهای اقتصادی و فرهنگی تفاوتهایی را ایجاد میکند. در حالی که کشورهای پیشرفته صنعتی، به منابع مالی، جهت تأمین نیازهای سالمندان دسترسی دارند، با اینحال از این پدیده در جایگاه یک پدیده به عنوان یک «بنبست» «بار اقتصادی بیسابقه» و «مسألهای فراگیر» که مستلزم رویکردی جدی است، یاد کردهاند. تجربه پارهای از کشورها نشان میدهد، که با به کارگیری روشها و راهبردهای علمی، ایجاد فرصت برای ادامه فعالیت اقتصادی ـ اجتماعی سالمندان، مانعی چندان جدی برای ایفای نقش جوانان ایجاد نمیکند، در حالیکه احساس فایدهمند بودن سالمندان را بهطور نسبی قوت میبخشد. در کشورهای در حال توسعه، متناسب با شرایط هر کشوری، میتوان چنین شرایطی را بهوجود آورد، اما هنوز فاصله زیادی تا رسیدن به فرصتهای مطلوب، در اغلب این کشورها وجود دارد.
گسترة شبکه روابط اجتماعی زنان شهری و تأثیر تحصیلات دانشگاهی و اشتغال بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق پرسش آغازین عبارت است از: محتوای روابط اجتماعی زن ایرانی در خلال زندگی روزمره چیست؟ نکته مهم دراین زمینه شناخت عناصر مدرن به نسبت عناصر سنتی در این مجموعه روابط است. برای پاسخگویی به این پرسش، متد ترکیبی طراحی شد. در روششناسی این پژوهش یک بخش غیرمسلط کیفی و نیز یک بخش تاریخی « کمی پیمایش » با تسلط روش برای روشنتر شدن فضای پیمایشاجرا شد. مطابق چارچوب نظری حاکم بر پژوهش، پیشبینی میشد که مجموعه عناصر موجود در شبکه روابط اجتماعی زنان، باتوجه به میزان دسترسی آنان به عناصر مدرن (دو متغیر میزان دسترسی زنان ایرانی به دو عنصر تحصیلات دانشگاهی و اشتغال)، ترکیبی از عناصر سنتی و مدرن باشد. اما میزان تسلط عناصر مدرن یا سنتی، باتوجه به زمینه اجتماعی موجود و نیز نقشآفرینی عناصر یاد شده، قابل شناسایی است. انجام مطالعه حاکی از آن است که ترکیبی از عناصر مدرن و سنتی قابل مشاهده است؛ اما به نظر میرسد عناصر سنتی کماکان در این ترکیب عناصر مسلط و تعیینکنندهاند. مهمترین رابطه زنان شهری ایرانی حول محور روابط خانوادگی آنان شکل گرفته است. مهمترین عناصر موجود عبارتند از: روابط خویشاوندی و نیز روابط نقشی که عناصر مدرن را در شبکه روابط اجتماعی زنان شهری نمایندگی میکند.
بررسی جامعهشناختی رابطه دانشگاه و صنعت در ایران امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر طبق دیدگاه ساختی ـ کارکردی، جامعه به عنوان یک نظام اجتماعی از خرده نظامها و نهادهای مختلفی تشکیل یافته است و آنچه میتواند از جمله علل پیشرفت و توسعه هر جامعهای به حساب آید وجود تعادلی پویا و «حالتی از تعادل کارکردی» در میان این خرده نظامها و نهادهاست. بیشک دو نهاد دانشگاه و صنعت از مهمترین نهادهای اجتماعی جوامع جدیدند که در مسیر توسعه این جوامع نقشی مهم برعهده خواهند داشت. متن حاضر درصدد شناسایی و توصیف رابطه میان این دو نهاد در متن تعاملات اجتماعی موجود در جامعه ایران امروز و آسیبشناسی و تبیین چرایی چنین رابطهای در یک بستر تاریخی ـ جامعهشناختی است و سعی بر آن دارد تا در این زمینه راهکارهایی را نیز توصیه نماید
پزشکی شدن بهمثابه بازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حالیکه پارادایم مسلط در تحلیلهای جامعهشناختی، با طرح «سؤالاتی از جنس چرایی» یا تبیینی و با تأکید بر اندازهگیری، عینیت، پیشبینیپذیری و مداخله بهتر و کاراتر در مسایل اجتماعی، آنها را همچنان کم و بیش امری داده شده، کمی و عینی تلقی میکند، این مقاله ضمن تأکید بر ماهیت ذهنی، تعریفی، مبتنی بر اقامه دعوی و برساختگرایانه مسایل اجتماعی، بهطور مشخص از فرایند پزشکی شدن مسایل اجتماعی سخن میگوید. با الهام از برخی جامعهشناسان برساختگرا، این مقاله در پی آن است که تا چه حد طرح «سؤالاتی درباره فرایند و چگونگی» تعریف، سنخبندی و برساخت مسایل اجتماعی فینفسه میتواند برای علم جامعهشناسی و قضایای برخاسته از آن اساسی باشد. با اتخاذ چنین رویکردی، مقاله میکوشد نشان دهد که در یک سده گذشته چگونه یا به چه رویهها و سازوکارهایی شمار زیادی از مسایل، تجربیات و وقایع حیاتی انسان که زمانی نرمال و عادی تلقی میشدند و یا در حیطهها و علوم غیرپزشکی تعریف و مدیریت میشدند، وارد قلمرو اقتدار، تعریف و مداخله پزشکی شدهاند؛ فرایندی که در این مقاله «پزشکی شدن جامعه» نامیده شده است. در نهایت، این مقاله برای اولین بار استعاره جامعهشناختی «بازی پزشکی شدن» را به منظور ارائه تصویری راستین از ماهیت پدیده پزشکی شدن و تحولات احتمالی آن مطرح میکند.
بررسی میزان اعتماد اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در بین دانشجویان دانشگاههای زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر اساس رویکرد جامعهشناختی به بررسی و مطالعه میزان اعتماد اجتماعی پرداخته است. این نوشتار، بر این فرض استوار است که اعتماد اجتماعی (در جایگاه مفهوم اصلی پژوهش حاضر)، یکی از جنبههای مهم روابط اجتماعی و زمینهساز همیاری و مشارکت اجتماعی بین اعضای جامعه است. سؤال اصلی این است که آیا میزان اعتماد اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاههای زنجانی به عنوان محور روابط اجتماعی، با ویژگیهای فردی و موقعیتی دانشجویان و تعاملات اجتماعی آنان با گروههای اجتماعی، میزان سرمایههای اجتماعی (میزان امنیت اجتماعی، حمایت از نظم اجتماعی موجود، تعهد اجتماعی، آنومی اجتماعی، بیگانگی اجتماعی، امیدواری اجتماعی، همبستگی اجتماعی، مشارکت اجتماعی، منزلت اجتماعی، اقتدار اجتماعی و ریسکپذیری اجتماعی) رابطه دارد؟ نتایج بهدست آمده نشان میدهد که از نظر دانشجویان دانشگاههای زنجان بین برخی از مؤلفههای اثرگذار بر اعتماد اجتماعی به ویژه (مشارکت اجتماعی، همبستگی اجتماعی، آنومی اجتماعی، بیگانگی اجتماعی، امیدواری اجتماعی، گرایش به ریسک اجتماعی، امنیت اجتماعی، حمایت از نظم اجتماعی موجود، تعهد اجتماعی) و اعتماداجتماعی رابطه شدید وجود دارد و این رابطه بین بعضی دیگر از مؤلفهها از جمله (منزلت اجتماعی، اقتدار اجتماعی) حالت متوسطی دارند. در تحلیل نهایی متغیرهای (میزان مشارکت اجتماعی، همبستگی اجتماعی و امنیت اجتماعی) نسبت به سایر متغیرها در ایران برجستگی و نمود خاصی پیدا کرده به طوری که در تبیین و پیشبینی اعتماد اجتماعی بالاترین سهم را به خود اختصاص داد. بنابراین در اثرگذاری یافتههای نظری این پژوهش ضمن تأیید رابطه اعتماد اجتماعی با اکثر متغیرهای مورد توجه در دیدگاههای خرد، برای دستیابی به دریافتی از پدیدههای سطح کلان که متضمن اعتماد هستند، سودمند است و عاملی برای تلفیق دیدگاههای خرد و کلان در قالب یک چارچوب مفهومی برای «اعتماد اجتماعی» است.
بررسی اثرهای عدالت در ایجاد و ارتقای خودباوری در نهادهای آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خودباوری ملی، امروزه یکی از عوامل متمایز کننده ملتهای پیشرفته و عقب مانده است. مطالعات نشان داده است که نیرویانسانی کشورهای پیشرفته از خودباوری بالایی برخوردار است و از اینرو تلاش برای افزایش این ویژگی یکی از برنامههای بلندمدت کشورها در سراسر جهان شده است. در این تحقیق تأثیر مدل چهار بعدی (الماس) عدالت در ایجاد و ارتقای خودباوری مورد بررسی قرار گرفته است. یافتههای تحقیق حاکی از وجود رابطه معنیداری بین این دو سازه است؛ یعنی هر قدر عدالت توزیعی، مراودهای، رویهای و اطلاعاتی در نهادهای آموزشی بیشتر باشد، خودباوری بالاتر است. لذا برای ایجاد و ارتقای خودباوری ملی ضروری است که نهادهای آموزشی بر استقرار عدالت در این نهادها اهتمام ورزند تا زمینه برای رشد این ویژگی در کل جامعه فراهم گردد. جامعه آماری شامل دانشگاهها و مدارس است که 2000 نفر برای نمونه انتخاب شدند و در نهایت 897 نفر به پرسشنامهها پاسخ دادهاند. طبق یافتههای تحقیق، همبستگی بین ابعاد چهارگانه عدالت و خودباوری مثبت و معنیدار است.
بررسی دلایل و آثار افزایش سن ازدواج دختران روستایی در آشتیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده یکی از نهادهای اجتماعی است که به لحاظ تأثیرگذاری بر اعضای خود و نیز بر سطوح مختلف جامعه، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. همانطور که می دانیم عامل پیدایش خانواده ازدواج است. پس سلامت جامعه و خانواده وابسته به ازدواجی سالم و پردوام است. بنابراین پرداختن به موضوع ازدواج و موانع و مشکلات بر سر راه آن، به عنوان یک مسأله اجتماعی نیازمند تحقیق و بررسی است. در این مقاله نیز که برگرفته از پژوهشی تحت عنوان «بررسی دلایل و آثار افزایش سن ازدواج دختران در روستاهای شهرستان آشتیان در سال 1385» است، سعی می شود با رویکردی تحلیلی ـ انتقادی به بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر بالا رفتن سن ازدواج دختران روستا و آثار ناشی از آن پرداخته شود. چرا و چگونه زندگی در این محیط روستایی و مشکلات اجتماعی ناشی از آن مانند فقر اقتصادی و بیکاری، به مهاجرت، ازدواج و سکونت دائم پسرهای روستا در شهرها و عدم تعادل جنسی در روستا منجر می شود؛ به نحوی که باعث افزایش تعداد دختران مجرد ساکن در روستا و تأخیر در سن ازدواج آنها شده و ممکن است افزایش آسیب ها و انحرافات اجتماعی را به دنبال داشته باشد.
تأملی بر اختلافات پارادایمی روشهای کمی و کیفی در علوماجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رهیافتهای پژوهشی در علوماجتماعی یا شیوههای منظم و سیستماتیک بررسی پدیده اجتماعی حداقل در چندین دهه اخیر بسیار متنوع و گوناگون بودهاند و رهیافت کیفی برای رجوع به پدیده اجتماعی یکی از آنها است. منابع روششناسی علوماجتماعی حاوی قابلیتها و امتیازات بسیار و همچنین نقاط ضعف و انتقادات متعددی برای روشهای کیفی است. از نظر تاریخی، ریشههای بحث در اینباره به دوران نیمه دوم قرن نوزدهم باز میگردد. تمایز میان روشهای کمی و روشهای کیفی را میتوان از منظر پارادایمهای حاوی این دو روش، یا بر اساس مقایسه میان کیفیات و ویژگیهای یافتهها برای آن دو و تفاوتهای هستیشناختی و معرفتشناختی بین دو رویکرد نیز مورد بررسی قرار داد. این نوشتار در پی طرح خصوصیات پارادایمی هر روش و مقایسه روشها از دیدگاه فرضیات اساسی هر پارادایم و ارائه یک گونهشناسی از ویژگیهای روشهای یاد شده است.
رابطه بین دانش زیستمحیطی و رفتارهای محافظت از محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین دانش زیست محیطی و نگرشها با رفتارهای محافظت از محیط است. برای آگاهی از این رابطه 242 دانشجو از چهار رشته بهداشت محیط، جغرافیایی طبیعی، روانشناسی و تاریخ از دانشگاه شهید بهشتی با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه، نگرشهای محیطی تامپسون و برتون با سه خرده مقیاس انسانمداری، محیط مداری و بیاعتنایی و پرسشنامه رفتار محافظت از محیط است. نتایج این مطالعه نشان داد دانشجویانی که واحدهایی در زمینه محیط زیست گذراندهاند (یعنی بهداشت محیط و جغرافیایی طبیعی) رفتارهای محافظت از محیط بیشتری در مقایسه با دانشجویانی که واحدهایی در این زمینه نگذراندهاند (یعنی روانشناسی و تاریخ) نشان میدهند. بین نگرش انسانمداری و رفتار محافظت از محیط، رابطه مثبت معنادار و با بیاعتنایی هیچ رابطه معناداری بهدست نیامد که فرضیه پژوهش را تأیید نکرد. بین نگرش محیط مداری و رفتار محافظت از محیط رابطه مثبت معنادار و با بیاعتنایی رابطه منفی معنادار مشاهده شد که فرضیه پژوهش را تأیید میکند.