آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

در آثار ملاصدرا با دو مدل از قاعده فرعیه مواجه ایم. ملاصدرا در مواضعی، ثبوت ثابت در قاعده فرعیه را شرط و در برخی مواضع براساس عدم الزام ثبوت ثابت سخن می گوید. ملاصدرا در مواضع کاربست قاعده فرعیه نیز مختلف سخن می گوید و این نکته بر اهمیت موضوع می افزاید. این ناسازگاری ها به جدال دوانی و دشتکی درباب قاعده فرعیه باز می گردند و لازم است براساس متون آن ها، عبارات صدرا را تفسیر کرد. در این نوشتار سعی شده خوانشی نوین از ملاصدرا بر مدار منابع اندیشه او در حوزه فلسفی شیراز بدست داده و بر اساس نزاع دشتکی و دوانی در الزام یا عدم الزام ثبوت ثابت در قاعده فرعیه، چرایی این ناسازگاری را توضیح و دیدگاه دشتکی را به عنوان نظریه مختار ملاصدرا معرفی کرده و نشان دهیم که الزام ثبوت ثابت چه لوازمی را در فلسفه صدرایی به بار خواهد آورد.

The Inconsistency in Mulla Sadra’s Approach to The Principle of Presupposition

In the Mulla Ṣadra’s works, there are two different accounts of the “principle of presupposition”. It seems that this two different accounts are inconsistent. There are strong intertextual relationships between Mulla Ṣadra  and Jalal al-Din Davani and  Sadr al-Din Dashtaki’s works. The two different accounts of Mulla Ṣadra can be traced back to a dispute between Davani and Dashtaki about this principle. Considering intertextual relationships in Mulla Sadra's works, I will present a new reading of Mull Ṣadra's real position on the meaning of the principle.

تبلیغات