مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
حاکمیت شرکتی
منبع:
پژوهش های علوم مدیریت سال سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۹
95 - 77
حوزه های تخصصی:
دارایی های نامشهود یکی از مهم ترین دارایی های شرکت ها است. در سال های اخیر توجه به دارایی های نامشهود فزونی یافته است. از سوی دیگر، مکانیسم های حاکمیت شرکتی نیز به عنوان مهم ترین ابزار کاهش مشکلات نمایندگی و افزایش نظارت بر عملکرد مدیران شناخته می شود. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر کارایی سرمایه فکری و حاکمیت شرکتی بر پریشانی مالی است. این پژوهش از نظر رابطه بین متغیرها علی، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- پس رویدادی می باشد که در آن برای آزمون فرضیه ها از اطلاعات تاریخی شرکت ها و روش های آماری استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال 1393 تا 1398 است و تعداد نمونه آن به روش حذف سیستماتیک 105 شرکت انتخاب شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش تحلیل رگرسیون و نرم افزار آماری ایویوز استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که کیفیت حاکمیت شرکتی بر پریشنی مالی تاثیر معنادار دارد و در نتیجه فرضیه اول مورد تایید می باشد. این در حالی است که نتایج بیانگر عدم تاثیر معنادار کارایی سرمایه فکر بر پریشانی مالی است در نتیجه فرضیه دوم رد می شود.
تاثیر حاکمیت شرکتی بر تصمیمات حسابرسان درباره ریسک و برنامه ریزی
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش تعیین کننده مکانیزم های حاکمیت شرکتی در امور مرتبط با شرکت ها، در این پژوهش، تاثیر برخی از این مکانیزم ها بر تصمیمات حسابرسان مستقل، مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از انجام این تحقیق، تعیین تاثیر مکانیزم های حاکمیتی هم چون ساختار هیات مدیره شرکت، حسابرسی داخلی (مکانیزم های نظارتی درون سازمانی حاکمیت شرکتی)، سهامدار عمده و سرمایه گذاران نهادی (مکانیزم های نظارتی برون سازمانی حاکمیت شرکتی) بر روی تصمیمات و برنامه ریزی های حسابرسان مستقل هم چون ارزیابی ریسک ذاتی، ریسک کنترل، میزان و زمان بندی آزمون های محتوا بوده است. فرضیه های تحقیق به کمک داده های گردآوری شده توسط ابزار پرسشنامه از 83 حسابدار رسمی در سال 1388، مورد بررسی قرار گرفته و نتایج حاصل از بررسی یافته ها نشان داد که به غیر از حسابرسی داخلی، سایر مکانیزم های حاکمیتی، تاثیری بر فرآیند برنامه ریزی و قضاوت های صورت گرفته توسط حسابرسان مستقل ایرانی نداشته اند. تنها در یک مورد، یافته ها نشان داد که، درصد مدیران غیرموظف در ساختار هیات مدیره شرکت، بر ارزیابی ریسک ذاتی توسط حسابرسان، اثرگذار بوده است.
تأثیر برخی ابزارهای حاکمیت شرکتی بر عدم تقارن اطلاعاتی پیرامون اعلام سود فصلی با استفاده از روش خودبازگشت برداری
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تأثیر برخی ابزارهای حاکمیت شرکتی بر عدم تقارن اطلاعاتی پیرامون اعلامیه های سود پیش بینی شده فصلی شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته است. به همین منظور نمونه ای مشتمل بر 326 اعلامیه سود مربوط به 158 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی سا ل های 1383 تا 1388 انتخاب گردید. جهت آزمون فرضیه ها از روش خودبازگست برداری(VAR) استفاده شده است. معیار های مورد استفاده جهت ابزارهای حاکمیت شرکتی، درصد سهامداران نهادی و درصد اعضای غیر موظف هیات مدیره می باشد. متغیر اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام نیز به عنوان شاخص عدم تقارن اطلاعاتی (که خود، از معیارهای نقدشوندگی سهام می باشد) مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشانگر عدم تأثیرگذاری متغیرهای درصد سهامداران نهادی و درصد اعضای غیر موظف هیات مدیره بر اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام پیرامون اعلامیه های سود پیش بینی شده فصلی بوده و بیانگر این مطلب می باشد که ابزارهای انتخابی حاکمیت شرکتی بر عدم تقارن اطلاعاتی پیرامون اعلامیه های سود فصلی تأثیرگذار نیست.
ارزیابی تأثیر ابعاد کنترلی و شفافیت اطلاعات مالی حاکمیت شرکتی بر سیاست تقسیم سود شرکت ها
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با در نظر گرفتن تئوری نمایندگی، تأثیر حاکمیت شرکتی بر سیاست تقسیم سود شرکت ها مورد بررسی قرار می گیرد. اینگونه استدلال می شود که پرداخت های سود سهام از طریق کاهش مبلغ جریان نقدی آزاد، تضاد نمایندگی را کاهش می دهد. بنابراین، بررسی تأثیر حاکمیت شرکتی بر سیاست تقسیم سود را می توان به عنوان ابزاری برای حل مساًله نمایندگی بر شمرد که مطالعه حاضر نیز موید آن است. هشتاد و یک شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 85-89 به عنوان نمونه انتخاب شده اند. همچنین، ابعاد کنترلی و شفافیت اطلاعات مالی حاکمیت شرکتی، هرکدام از طریق شاخص های قابل اندازه گیری از قبیل مرجع حسابرسی، اصلی یا فرعی بودن شرکت مورد بررسی، بازرس قانونی شرکت و امتیاز شفافیت اطلاعات محاسبه گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد مرجع حسابرسی (کیفیت حسابرسی) شرکت به عنوان بعد کنترلی و شفافیت اطلاعات مالی، تأثیر معنی دار و مثبتی بر سیاست تقسیم سود شرکت ها دارند. بعلاوه، تأثیر معنی دار متغیر های کنترلی سود سهام نقدی سال قبل، سود سهمی، فرصت سرمایه گذاری، جریان نقدی آزاد، سودآوری، اهرم و اندازه شرکت بر سیاست تقسیم سود شرکت ها تایید شد.
رابطه بین برخی سازوکارهای حاکمیت شرکتی و کیفیت سود
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال چهارم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۵
143 - 164
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی رابطه بین کیفیت سود و حاکمیت شرکتی می باشد. با توجه به این که کیفیت سود مفهومی نسبی است، در این تحقیق از مجموعه معیارهای ارزیابی کیفیت سود، معیار مجموع تعهدات انتخاب گردید. تعهدات با استفاده از روش ترازنامه ای و از طریق مجموع خالص سرمایه در گردش و خالص دارایی های عملیاتی غیرجاری و خالص دارایی های مالی محاسبه شده است. تعداد 374 مورد صورت های مالی از 81 شرکت از شرکت های فعال در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و از طریق برازش مدل های رگرسیونی رابطة بین متغیرها مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش به دلیل ماهیت موضوع از نوع تحقیق های همبستگی می باشد و با استفاده از مدل رگرسیون و همبستگی رابطه بین کیفیت سود و متغیرهای حاکمیت شرکتی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که رابطه بین کیفیت سود و دو عامل سهامداران نهادی و نسبت مدیران غیر موظف (حاکمیت شرکتی) وجود ندارد، همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که رابطة بسیار ضعیف منفی بین کیفیت سودو عامل جدایی رئیس هیات مدیره و مدیر عامل (حاکمیت شرکتی) وجود دارد.
رابطه ی بین افشای اختیاری و مکانیزم های حاکمیت شرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افشای اختیاری و حاکمیت شرکتی به عنوان مساله قابل توجه در عرصه جهانی، نیازمند توجه بیشتر در جوامع علمی و پژوهشی کشورمان است. بر همین اساس این مطالعه تلاش می کند رابطه بین این دو را مورد بررسی و آزمون قرار دهد. در مدل مورد بررسی مکانیزمهای حاکمیت شرکتی شامل؛ ساختار مالکیت و ترکیب هیات مدیره است. ساختار مالکیت توسط مالکیت مدیریتی، مالکیت سهامداران عمده و مالکیت دولتی مشخص شدهاست. ترکیب هیات مدیره از نسبت مدیران غیرموظف اندازه گیری شده است. شاخص افشای داوطلبانه بر اساس تحقیقات پیشین جمع بندی شده است. طبق نتایج تحقیق کاهش در سطح مالکیت مدیریتی و افزایش درصد مالکیت سهامداران عمده با افزایش در سطح افشای داوطلبانه رابطه دارد. این در حالی است که رابطه ای معنی داری بین مالکیت دولتی با افشای اختیاری یافت نشد.
تأخیر حسابرسی و به موقع بودن گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمان ارائه اطلاعات، سودمندی اطلاعات ارائه شده را تعیین می کند و افشای به موقع اطلاعات مربوط، مانع از بی خبری از وقایع مهمی می شود که ممکن است چشم انداز آتی واحد تجاری را کاملا تغییر دهد. در این پژوهش به بررسی عوامل اثرگذار بر به موقع بودن گزارشگری مالی در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. روش انجام تحقیق شبه تجربی و از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. برای آزمون فرضیه های تحقیق از مدل های رگرسیونی چند متغیره استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در دوره مورد بررسی، بین اندازه شرکت، اظهار نظر حسابرس، تغییر مدیریت، و درصد مالکیت نهادی با تأخیر حسابرسی رابطه منفی وجود دارد. همچنین، بین وجود حسابرس داخلی، تعداد سهامداران، و اقلام غیرمترقبه با تأخیر حسابرسی رابطه مثبت وجود دارد. این مطالعه شواهدی را ارائه می کند که نشان می دهد حاکمیت شرکتی نقش مهمی در به موقع بودن گزارشگری مالی دارد
حاکمیت شرکتی و تجدید ارائه صورت های مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال هفتم بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۵
103 - 126
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه نظام حاکمیت شرکتی به عنوان یک مکانیزم مهم در بازداری از ارائه اطلاعات غلط مالی مورد توجه می باشد، بررسی ارتباط حاکمیت شرکتی با تجدید ارائه صورت های مالی ضرورت می یابد. هدف تحقیق، تبیین این مسئله است که آیا برخی ویژگی های حاکمیت شرکتی مانند استقلال هیئت مدیره، دوگانگی وظیفه مدیرعامل، مالکیت مدیریت، مالکیت سهامداران عمده بیرونی و کیفیت حسابرسی با وقوع تجدید ارائه صورت های مالی مرتبط است یا خیر، و این ارتباط چگونه می باشد. نمونه این تحقیق را 40 شرکت (98 سال- شرکت) تشکیل می دهد. این نمونه شامل یک گروه از شرکت های با تجدید ارائه صورت های مالی و یک گروه کنترل از شرکت های بدون تجدید ارائه صورت های مالی است که به روش مطابقت جفتی بر اساس اندازه و صنعت مشابه انتخاب شده اند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، رگرسیون لجستیک مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد تنها میان کیفیت حسابرسی و تجدید ارائه صورت های مالی در سطح اطمینان 95 درصد رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
Abstract
With regard to the corporate governance system as an important mechanism in dissuasion of financial information misstatement and restatement, it necessitates examining the relationship between the corporate governance and the financial restatement. The purpose of this paper, is to articulate this problem that whether characteristics corporate governance have any relationship with occurrence of restatement or not, and how is this relationship. The sample of study convenes 40 firms (98 firm-years). This sample includes a group of companies with restatement of financial statements and a control group of companies without restatement of financial statements that have been selected to match-pair procedures based on similar size and industry. In order to analyze the data, logistic regression is used. The finding shows that just there is significant relationship between Audit quality and financial restatement at the 95% confidence level.
تاثیر تمرکز مالکیت و درجه کنترل بر ارزش شرکت در صنعت بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی رابطه تمرکز مالکیت و درجه کنترل بر ارزش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. برای آزمون فرضیه ها از مدل کیو توبین استفاده شده است. نمونه آماری شامل 50 سال شرکت می باشد که در صنعت بیمه و بازنشستگی فعالیت داشته اند. تکنیک آماری مورد استفاده جهت آزمون فرضیه های مطرح شده در این تحقیق پانل دیتا می باشد. برای بررسی تأثیر تمرکز مالکیت بر ارزش شرکت به تفکیک از پنج متغیر به عنوان معیار تمرکز مالکیت استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که تنها متغیر لگاریتم مجموع سهام سهامداران اصلی بر ارزش شرکت تأثیر گذار است و سایر متغیرها نشان دهنده رابطه ای بی معنا بین تمرکز مالکیت و ارزش شرکت هستند. همچنین یافته های تحقیق نشان می دهد که درجه کنترل بر ارزش شرکت تأثیر گذار نیست. علاوه بر این نوع سهامدار اصلی بر ارزش شرکت بی تأثیر است ولی عکس قضیه برقرار است یعنی ارزش شرکت بر درجه کنترل و لگاریتم مجموع سهام سهامداران اصلی که معیاری از تمرکز مالکیت می باشد، تأثیر گذار است.
The goal of this paper is analyzing relationship between concentration ownership and degree of control on firm value for listed companies on the Tehran stock exchange. We use Tobin's Q model for testing hypothesis. The sample includes 50 companies that trade in insurance and pensions industry. We use a panel data methodology to analyze hypothesis. We analyze the effect of ownership concentration on firm value by 5 variables as ownership concentration variables. This study reveals the effect of Lsumon firm value. The other variables reveal no significant relationship between ownership concentration and firm value. We find that degree of control has no effect on firm value. Also we conclude that type of main shareholder has no effect on firm value but the vice versa is true. It means firm value effects on degree of control and lown as ownership concentration variable.
حاکمیت شرکتی، افشای مسئولیت اجتماعی و ارزش شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی و افشاگری های مرتبط با آن عامل ضروری است که به تداوم فعالیت شرکت ها منتهی می شود. هدف این مقاله بررسی ارتباط حاکمیت شرکتی، مسئولیت اجتماعی و ارزش شرکت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. اطلاعات مورد نیاز برای این پژوهش از صورت های مالی 75 شرکت گردآوری شده است. برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون چندمتغیره با داده های تابلویی استفاده شده است. برای محاسبه معیار مسئولیت اجتماعی از مدل میشرا و همکاران (2011) استفاده شده است. برای حاکمیت شرکتی از معیارهای تمرکز مالکیت و درصد سهام در دست سهام داران عمده (بلوکی) استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد بین معیار تمرکز مالکیت و مسئولیت اجتماعی ارتباط معنی داری وجود دارد ولی بین معیار درصد سهام در دست سهام داران عمده و مسئولیت اجتماعی ارتباط معنی داری مشاهده نشد. همچنین بین مسئولیت اجتماعی و ارزش شرکت نیز ارتباطی معنی دار مشاهده نشد.
ارتباط بین اثربخشی کمیته حسابرسی و ریسک حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲
185 - 206
حوزه های تخصصی:
پژوهش های کیفی شاخص های متعددی از اثربخشی کمیته حسابرسی را شناسائی نموده است که در حال حاضر در مقررات و الزامات جاری مرتبط با کمیته حسابرسی وضع نشده اند. پژوهش حاضر در گام اول در راستای دستیابی به شاخص های کلیدی اثربخشی کمیته حسابرسی به بررسی دیدگاه حسابرسان مستقل پرداخته است. در گام دوم پژوهش به بررسی ارتباط بین اثربخشی کمیته حسابرسی مبتنی بر لیست حسابرسان مستقل (منتج از گام اول پژوهش) واثربخشی کمیته حسابرسی مبتنی بر الزامات قانونی با ریسک حسابرسی از دیدگاه شرکا و مدیران موسسات حسابرسی پرداخته شده است.روش انجام پژوهش همبستگی و با استفاده از رگرسیون لجستیک می باشد.براساس نتایج، بین ویژگی های کمیته حسابرسی مبتنی بر الزامات قانونی و ریسک حسابرسی رابطه منفی معنادار وجود دارد.همچنین بین ویژگی های کمیته حسابرسی مبتنی بر لیست منتخب حسابرسان و ریسک حسابرسی رابطه منفی معناداری وجود دارد. .بااین تفاوت که در شرکت های با ریسک پائیین نسبت ویژگی های اثربخشی کمیته حسابرسی مبتنی بر لیست منتخب حسابرسان تقریبا نزدیک به دو برابر این نسبت در شرکت های با ریسک بالا بود.براین اساس می توان اظهار نمود که حسابرسان مستقل در ارزیابی ریسک حسابرسی مشتریان اهمیت بیشتری به ویژگی های کمیته حسابرسی اثربخش مبتنی بر لیست منتخب حسابرسان در مقایسه با لیست مبتنی بر الزامات قانونی می دهند.
بررسی تاثیر اجتناب مالیاتی و حاکمیت شرکتی بر مسئولیت اجتماعی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
افشای مسئولیت اجتماعی به عنوان پل ارتباطی بین واحد تجاری و ذینفعان باعث جذب سرمایه گذاران می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر اجتناب مالیاتی و حاکمیت شرکتی بر مسئولیت اجتماعی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور در این پژوهش اجتناب مالیاتی و حاکمیت شرکتی به عنوان متغیر مستقل و عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت به عنوان متغیر وابسته درطی سال های 1389 تا 1398مورد بررسی قرار گرفته است که در نهایت تعداد 105 شرکت از شرکت های حاضر در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان نمونه در این مطالعه انتخاب شدند. از مدل رگرسیونی چند متغیره خطی و با استفاده از نرم افزار اکسل و ایویوز برای آزمون فرضیات مطرح شده استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین اجتناب مالیاتی و افشای مسئولیت اجتماعی شرکت رابطه منفی و معنا داری وجود دارد، و بین مالکیت خانوادگی و مسئولیت اجتماعی شرکت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و بین مالکیت نهادی و مسئولیت اجتماعی شرکت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و بین اندازه هیات مدیره و مسئولیت اجتماعی شرکت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
بررسی ارتباط بین توانایی مدیران و ارزش حاشیه ای وجه نقد با در نظر گرفتن نقش تعدیلی حاکمیت شرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالی سال دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
183 - 217
حوزه های تخصصی:
مدیران می تواند انتخاب کنند که وجه نقد را در شرکت نگه دارند، آن را به سهام داران توزیع کنند و یا از آن به عنوان سرمایه گذاری استفاده کنند. ازآنجاکه مدیران با توانایی بالاتر می توانند اطلاعات دقیق تری در رابطه با فرصت های سرمایه گذاری کسب کنند، در نتیجه، سرمایه گذاری بهتری داشته و دست یابی به نتیجه مطلوب با احتمال بیشتری وجود خواهد داشت؛ لذا می توان انتظار داشت که مدیریت وجه نقد نیز در آنان بهتر باشد. یک مکانیزم قوی مدیریت شرکت نیز می تواند به طور مؤثری ارزش حاشیه ای وجه نقد را افزایش دهد؛ هم چنین ارزش وجه نقد می تواند به قدرت حاکمیت شرکتی در یک شرکت بستگی داشته باشد. هدف این پژوهش بررسی نقش تعدیلی حاکمیت شرکتی بر ارتباط بین توانایی مدیران و ارزش حاشیه ای وجه نقد می باشد. جامعه آماری این پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه آماری آن شامل داده های 105 شرکت برای دوره شش ساله 1398-1393 است. روش نمونه گیری روش حذفی سیستماتیک بوده است. روش مورد استفاده جهت برآورد الگو روش رگرسیون چندمتغیره به روش داده های ترکیبی می باشد. نتایج نشان می دهد که رابطه معناداری بین متغیر مستقل و متغیر وابسته وجود دارد و توانایی مدیران بر ارزش حاشیه ای وجه نقد تأثیر مثبتی دارد. هم چنین نتایج پژوهش بیانگر آن است که در شرکت های با حاکمیت شرکتی قوی تر، تأثیر توانایی مدیران بر ارزش حاشیه ای وجه نقد بیشتر است و نقش تعدیلی حاکمیت شرکتی بر ارتباط بین توانایی مدیران و ارزش حاشیه ای وجه نقد می باشد.
تبیین تأثیر کیفیت فرایندهای هیئت مدیره بر عملکرد نقش های هیئت مدیره در شرکت های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
277 - 308
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر کیفیت فرایند های هیئت مدیره بر عملکرد نقش های هیئت مدیره شرکت های دولتی اجرا شده است.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی است که به صورت پیمایش اجرا شده است. نمونه گیری پژوهش، بر اساس نمونه گیری در دسترس بود که از میان 543 شرکت دولتی، 127 شرکت برای بررسی انتخاب شد. برای تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری (SEM) با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شد. برای اندازه گیری «تعارض شناختی» هیئت مدیره، از پرسش نامه چینگ هوآت (2004)، برای سنجش فرایندهای «انسجام هیئت مدیره»، «هنجارهای تلاش» و «به کارگیری مهارت ها و دانش»، سه پرسش نامه با لحاظ کردن پرسش نامه های تحقیقات پیشین و اِعمال نظر خبرگان طراحی شد. همچنین، برای ارزیابی «عملکرد نقش های هیئت مدیره» از پرسش نامه اصلاح شده ماگوبیا (2016) استفاده شد.یافته ها: عملکرد نقش های هیئت مدیره، به طور معناداری از طریق کیفیت فرایندهای گروهی تصمیم گیری هیئت مدیره تحت تأثیر قرار می گیرد. همچنین، مشخص شد که بین فرایندهای هیئت مدیره روابط علّی معنادار و قوی برقرار است. افزون بر این، تعارض شناختی و انسجام هیئت مدیره به طور غیرمستقیم و به واسطه دو فرایند هنجارهای تلاش و به کارگیری مهارت ها و دانش، بر عملکرد نقش های هیئت مدیره تأثیر مثبت و معنادار دارند. از سوی دیگر، هنجارهای تلاش، فقط به طور غیرمستقیم و به واسطه فرایند به کارگیری مهارت ها و دانش بر عملکرد نقش استراتژیک هیئت مدیره تأثیر مثبت و معنادار می گذارد، در حالی که هنجارهای تلاش، هم به طور مستقیم و هم غیرمستقیم بر عملکرد دو نقش کنترل و تأمین منابع و خدمات تأثیر مثبت و معنادار دارد. بر اساس نتایج آزمون فرضیه های پژوهش، فرایند به کارگیری مهارت ها و دانش، بیشترین تأثیر را بر عملکرد هر یک از نقش های هیئت مدیره می گذارد.نتیجه گیری: این پژوهش با آشکار ساختن زوایای جدیدی از رفتار عملکردی اعضای هیئت مدیره، بر ضرورت بازنگری و اصلاح رفتار مدیران در سطح فردی و گروهی در اتاق هیئت مدیره تأکید می کند.
نقش تعدیل کننده حاکمیت شرکتی در رابطه بین سیکل عمر محصول یک شرکت و ریسک پذیری
حوزه های تخصصی:
تئوری های حسابداری مدیریت ادعا می کنند که شرکت ها در طول مراحل مختلف سیکل عمر محصول، ریسک های متفاوتی را تجربه می کنند. این مطالعه نقش تعدیل کننده حاکمیت شرکتی بر رابطه بین سیکل عمر محصول یک شرکت و جنبه های ریسک پذیر آن را بررسی می کند. این مطالعه از سال 1385 تا 1393 در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. از تجزیه وتحلیل داده های پانل آماری استفاده شده و نمونه شامل 128 شرکت بود. نتایج نشان داد مرحله افول سیکل عمر محصول تنها مرحله ای است که بر ریسک پذیری شرکت های منتخب تأثیر می گذارد. به گونه قابل ملاحظه ای، بین مرحله افول سیکل عمر محصول و ریسک پذیری رابطه مثبت وجود دارد. افزون بر این، نتایج نشان دهنده رابطه مثبت بین مراحل رشد و کاهش سیکل عمر محصول یک شرکت است و ریسک پذیری آن زمانی که حاکمیت شرکتی نقش تعدیل کننده را ایفا می کند، رخ می دهد. به طور خلاصه، هنگامی که حاکمیت شرکتی به عنوان یک متغیر تعدیل کننده عمل می کند، رابطه بین سیکل عمر محصول یک شرکت و ریسک پذیری آن کمتر از زمانی است که چنین متغیری وجود ندارد. ازاین رو، نهادهای نظارتی و مدیران باید نقش حاکمیت شرکتی را در همه مراحل سیکل عمر محصول برای اطمینان از تصمیمات و استراتژی های شرکت موفق موردتوجه قرار دهند.
بررسی تأثیر تغییرات در ساختار شرکت ها در اثر اجرای سازوکارهای حاکمیت شرکتی بر محافظه کاری مشروط در سطح صنایع منتخب در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر تغییرات در ساختار شرکت ها در اثر اجرای سازوکارهای حاکمیت شرکتی بر محافظه کاری مشروط در سطح صنایع منتخب در بورس اوراق بهادار تهران بوده است. در این راستا باید گفت، در حالی که سایر مطالعات تأثیر چارچوب نهادی بر محافظه کاری مشروط را در نظر گرفته اند، آنها به طور کلی بر جنبه های خاصی از چارچوب نهادی متمرکز شده اند و تفاوت ها را در مقاطعی از کشورها در یک زمان خاص بررسی کرده اند. در این مطالعه بر اساس تغییرات در ساختار شرکت ها در اثر اجرای سازوکارهای حاکمیت شرکتی در سال 1386 مورد توجه قرار گرفت. در همین راستا جامعه آماری مورد بررسی 57 شرکت پذیرفته شده در صنایع دارویی، پالایشی و فلزات اساسی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند. این داده ها برای دوره زمانی 20 ساله و طی سال های 1380-1399 انتخاب شده اند. همچنین بر اساس رگرسیون چندمتغیره نتایج آزمون شد. نتایج نشان داد که تغییرات در ساختار شرکت ها در اثر اجرای سازوکارهای حاکمیت شرکتی در سال 1386 بر محافظه کاری مشروط تأثیر ندارد. به همین ترتیب تغییرات در ساختار شرکت ها در اثر اجرای سازوکارهای حاکمیت شرکتی بر محافظه کاری مشروط در هیچ یک از صنایع پالایشی، فلزات اساسی و دارویی نیز تأثیر ندارد. بر این اساس بازنگری در قوانین سازوکارهای حاکمیت شرکتی توصیه می شود.
بررسی تأثیر ساختار مالکیت بر رابطه بین هزینه حقوق صاحبان سهام و ارزش شرکت
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر اغلب نظریه های دوران کلاسیک شرکتی مورد بازبینی قرار گرفته و نظریه های نوینی همچون نظریه نمایندگی ارائه شده است. عوامل بسیاری بر ارزش یک شرکت تأثیرگذار است و تاکنون پژوهش هایی برای مشخص کردن رابطه بین متغیرهای مختلف مالی و حسابداری شرکت ها با ارزش آن ها انجام شده اما به ساختار مالکیت به عنوان یکی از متغیرهای تأثیرگذار بر ارزش شرکت، کمتر توجه شده است. لذا بر پایه این استدلال، هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر ساختار مالکیت بررابطه ی بین هزینه حقوق صاحبان سهام و ارزش شرکت با استفاده از یک نمونه متشکل از 105 شرکت طی سال های 1394 تا 1398 است. این پژوهش از نوع تحقیقات شبه تجربی و در حوزه تحقیقات اثباتی حسابداری است و از حیث هدف، از نوع تحقیقات کاربردی می باشد. روش پژوهش حاضر از نوع استقرایی و پس رویدادی و روش آماری آن الگوی رگرسیون خطی چندگانه است؛ و نتایج تحقیق نشان میدهد که بین هزینه حقوق صاحبان سهام و ارزش شرکت رابطه ی معناداری وجود دارد. همچنین ساختار مالکیت شرکت بررابطه ی هزینه ی حقوق صاحبان سهام و ارزش شرکت تاثیر معناداری دارد.
تأثیر حاکمیت شرکتی بر محیط اطلاعاتی شرکت و حساسیت سرمایه گذاری به جریان وجه نقد
حوزه های تخصصی:
وجه نقد از منابع مهم و حیاتی در هر واحد انتفاعی است و ایجاد توازن بین وجوه نقد در دسترس و نیازهای نقدی، مهم ترین عامل سلامت هر واحد تجاری محسوب می شود. همچنین، نگهداری سطح بالایی از وجه نقد برای شرکت هزینه فرصت به همراه دارد. بر همین اساس، حساسیت جریان وجه نقد از اهمیت بالایی در شرکت برخوردار است. لذا بر پایه این استدلال، در این تحقیق نقش حاکمیت شرکتی بر محیط اطلاعاتی شرکت و حساسیت سرمایه گذاری به جریان وجه نقد در نمونه آماری متشکل از 167 شرکت طی سال های 1392 تا 1399 مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق از نوع تحقیقات شبه تجربی و پس رویدادی در حوزه حسابداری است و از نظر ماهیت اجرا، از نوع کاربردی است. تجزیه وتحلیل اطلاعات بر اساس روش حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزار pls صورت گرفته است. نتایج فرضیه اول نشان می دهد که بین حاکمیت شرکتی و محیط اطلاعاتی شرکت رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتیجه به دست آمده از فرضیه دوم بیانگر آن است که حاکمیت شرکتی و حساسیت سرمایه گذاری بر جریان وجه نقد تأثیرگذار است.
نظارت ارکان بازار اوراق بهادار ایران بر بانک های خصوصی از منظر شفافیت و کارایی به عنوان اصول حقوق عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
857 - 876
حوزه های تخصصی:
مطابق ماده ۳۱ «قانون پولی و بانکی جمهوری اسلامی ایران»، تشکیل بانک ها صرفاً به صورت شرکت سهامی عام با سهام بانام ممکن است. از سویی، مطابق ماده ۳۶ قانون احکام دائمی برنامه های توسعه کشور، تمامی شرکت های سهامی عام ملزم به ثبت نزد سازمان بورس و اوراق بهادار به عنوان متولی و نهاد ناظر بازار سرمایه هستند. بدین ترتیب، تأسیس و عرضه عمومی سهام بانک ها در بازار اولیه مستلزم ثبت سهام بانک ها نزد سازمان بورس است و انجام معاملات ثانویه سهام بانک ها نیز مستلزم پذیرش آنها نزد یکی از بازارهای بورس اوراق بهادار تهران یا فرابورس ایران خواهد بود. ازاین رو تمامی بانک ها لزوماًْ ناشر اوراق بهادار محسوب می شوند و بدین ترتیب تحت نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار و تابع مقررات مصوب سازمان و شورای عالی بورس و ضوابط مقرر توسط بورس مربوطه قرار دارند. هدف مقاله حاضر بررسی نهادهای ناظر بازار سرمایه، حوزه و چگونگی نظارت آنها بر بانک ها و تطبیق آن با اصول حقوق عمومی شامل شفافیت و کارایی است. بدین منظور، پس از بررسی موضوع از جنبه های نظارت بر معاملات اوراق بهادار، افشای اطلاعات و نیز حاکمیت شرکتی به عنوان سه حوزه عمده نظارت بر بانک ها ، نوشتار پیش رو بدین نتیجه رهنمون می گردد که اعمال نظارت ارکان ناظر بازار سرمایه بر بانک ها هرچند به ارتقای شفافیت عملکرد بانک ها و حفظ منافع سرمایه گذاران منجر می شود، با این حال، با عنایت به همپوشانی حیطه صلاحیتی نهادهای ناظر بازار پول و بازار سرمایه در خصوص بانک ها ، در برخی موارد به بروز اختلال در کارایی آنها می انجامد.
موانع اجرای رویه های حاکمیت شرعی در بازارهای مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال پانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۷
275 - 310
حوزه های تخصصی:
نادیده گرفته شدن بسیاری از مؤلفه های اخلاقی و قوانین شرعی در مدل های مرسوم حاکمیت شرکتی نشان دهنده این است که در صنعت مالی اسلامی اجرای رویه های حاکمیت شرعی که نظارت شرعی در کانون آن متمرکزشده است، اجتناب ناپذیر است. حاکمیت شرعی نوعی حاکمیت شرکتی اسلامی است که ارزش های بیشتری را به سیستم حاکمیت شرکتی موجود اضافه می کند. هدف پژوهش حاضر بررسی ادراکات دانشگاهیان و شاغلان بازارهای مالی درباره موانع اجرای رویه های حاکمیت شرعی در بازارهای مالی است. پژوهش حاضر از نوع پیمایشی است که داده های آن از طریق ارسال پرسش نامه ها جمع آوری و سپس با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. یافته های حاصل از 171 پرسش نامه دریافت شده در سال 1399 نشان می دهد که اکثریت پاسخ گویان موانع اجرای سیستم حاکمیت شرعی را در بازارهای مالی کشور بااهمیت قلمداد کرده اند. همچنین نتایج حاکی از این است که میزان تحصیلات بر دیدگاه های پاسخ گویان در خصوص موانع اجرای رویه های حاکمیت شرعی در بازارهای مالی تأثیر دارد بااین وجود سابقه کاری پاسخ گویان، وضعیت اشتغال آن ها و مرتبه علمی دانشگاهیان بر دیدگاه های آن ها تأثیرگذار نیست. یافته های این پژوهش می تواند منبع اطلاعاتی ارزشمندی را جهت تدوین چارچوب حاکمیت شرعی در صنعت مالی اسلامی کشور در آینده فراهم نماید.