مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
تیمورتاش
حوزه های تخصصی:
اسناد معرفی شده در این نوشتار، نامه های رد و بدل شده بین عبدالحسین تیمورتاش،وزیر دربار ایران، و رابرت کلایو، وزیرمختار انگلیس در ایران ، درباره روابط ایران و عراق هستند.
تیمور تاش و رضاشاه (تاملی در علل صعود و سقوط تیمور تاش)
حوزه های تخصصی:
قدرت گرفتن و به سلطنت رسیدن رضاشاه، محصول همراهى جمعى از روشنفکران و فعالا سیاسى و فکرى، براى پایان دادن به وضع پرآشوب کشور و استقرار تمرکز سیاسى و برقرارى نظم و امنیت در کشور بود. یکى از روشنفکرانى که در آن زمان یار رضاخان شد و او را تا رسیدن به سلطنت و بعد از آن همراهى کرد، عبدالحسین تیمورتاش بود. وى بعد از رسیدن رضاشاه به سلطنت، به پاس زحماتش، به وزارت دربار پهلوى انتخاب شد و در این سمت نیز مصدر خدمات شایانى براى رضاشاه بود؛ ولى به یکباره از وزارت دربار پهلوى به زندان افتاد و در آن جا به طرز فجیعى کشته شد. این پژوهش، مى کوشد تا به شکل علمى و روشمند، علل صعود و سقوط تیمورتاش را مورد ارزیابى و تجزیه و تحلیل قرار دهد. نگارنده، در این پژوهش در پى پاسخگوئى به دو پرسش زیر است: پرسش اول: چرا رضاشاه با وجود گزینه هاى متعدد، تیمورتاش را به وزارت دربار پهلوى برگزید؟ پرسش دوم: با وجود خدمات برجستها ى که تیمورتاش به حکومت پهلوى کرد، رضاشاه چرا به یکباره او را از مقام خود فرو گرفت؟ در پاسخ به این پرسش ها، دو فرضیه مطرح شده است: فرضیه اول: رضاشاه، تیمورتاش را به خاطر لیاقتش و همچنین، به علت تلاش هاى بىا مانش براى رساندن او به سلطنت، و به خاطر نیازى که به او داشت، به مقام وزارت دربار برگزید. فرضیه دوم: قدرت گیرى روزافزون تیمورتاش در مقام وزارت دربار و تبدیل شدن او به شخص دوم مملکت، باعث شد تا دیکتاتور ظنینى چون رضاشاه، از وجود وی براى بقاى تاج و تختش بیمناک شود و او را از مقام خود عزل نماید.
بهداشت و سیاست در دوره ی رضا شاه (مطالعه موردی: قرنطینه جنوب )
حوزه های تخصصی:
تاریخ قرنطینه مرزهای ایران به دوره قاجار بر می گردد. در این زمان به تدریج قرنطینه بنادر خلیج فارس تحت سیطره دولت انگلیس در آمد. با روی کار آمدن سلسله پهلوی و سیاست های رضا شاه که خواستار ایجاد یک دولت مرکزی کارآمد و کنترل بیشتر بر مرزهای کشور بود، موضوع نظارت ایران بر قرنطینه های بنادر جنوب به رویارویی دو دولت ایران و انگلیس که تا آن زمان اداره این تشکیلات را برعهده داشت منجر شد. این درگیری ها که از سیاست های کلی دولت ایران مبنی بر تحکیم موقعیت خود در خلیج فارس و بنادر آن پیروی می کرد سرانجام به استقلال تشکیلات قرنطینه در بنادر خلیج فارس انجامید.
این پژوهش با تاکید بر اسناد، گزارشها و کتاب های موجود به بررسی این پرسش ها می پردازد که چگونه نظارت بر امری غیر سیاسی یعنی نظارت بر قرنطینه جنوب توانست تبدیل به امری سیاسی شود و چرا هر یک از دول بر کنترل قرنطینه تاکید داشتند و نهایتا چه عامل ی یا عواملی سبب شد که دولت رضا شاه بتواند کنترل قرنطینه را از دولت انگلیس باز پس گیرد
در این مقاله فرضیه زیر مطرح است .
قرنطینه جنوب بستری برای دخالت دولت انگلیس فراهم ساخته بود و دولت ایران با تاکید بر توانایی های خود در زمینه های بهداشتی استقلال قرنطینه جنوب را به دست آورد.
عبدالحسین تیمورتاش و روابط خارجی ایران بر اساس اسناد نو یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با اتکاء به برگه هایی از اسناد دفتر مخصوص شاهنشاهی در اوایل دوره سلطنت رضاشاه، اسناد آرشیو ملی بریتانیا در لندن و اسنادی از آرشیو ملی امریکا در مریلند، موضوع گسترش موازنه تجاری و سیاسی ایران با شوروی را به بحث می گذارد و نقش عبدالحسین تیمورتاش، وزیر دربار رضاشاه را در این زمینه بررسی می کند. این اسناد علل و عواملی را که بعدها باعث فروگرفتن تیمورتاش شد، در روندی تاریخی به بحث می گذارند و روایتی جدید از این موضوع عرضه می کنند. مسأله اصلی مقاله حاضر به نقش تیمورتاش در برقراری توازن در مناسبات خارجی با قدرت هایی مانند انگلیس، شوروی و آلمان اختصاص دارد، اما مخالفان داخلی و خارجی او را هم معرفی می کند و تأثیر این مخالفت ها را بر سرنوشت آتی وی به اختصار شرح می دهد.
تیمورتاش قربانی منافع انگلیس در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتار حاضر با تکیه بر اسناد وزات خارجه انگلستان به بررسی نقش عبدالحسینتیمورتاش در منظومه دیپلماسی کشورمان در دوره رضاشاه و نقش دولت انگلیس در حذف وی از صحنه سیاسی ایران می پردازد. تیمورتاش که در سمت وزارت دربار، سکان هدایت دستگاه دیپلماسی را نیز بر عهده داشت، با تکیه بر حمایت های رضاشاه وارد مذاکرات مستقیم با دولتمردان انگلیس شد و با اتخاذ سیاست عدم تقابل آشکار با قدرت های موجود، ضمن نزدیکی استراتژیک به شوروی در جهت اعمال فشار بر دولت بریتانیا و با درپیش گرفتن منافع ملی کشورمان گام در این مذاکرات نهاد؛ اما مقاومت تیمورتاش در بسیاری از موارد اختلافی بین الطرفین را موجب شد - که بهعنوان «مسائل معوقه» از آنان یاد می شود- تا دیپلمات های آن کشور در مکاتبات خود با لندن عامل اصلی شکست مذاکرات خود با ایران را شخص تیمورتاش قلمداد نموده و به نوعی خواهان حذف وی از صحنه سیاسی ایران شوند.
تیمورتاش و بحرین 1306 تا 1312ش/1927 تا 1934م
حوزه های تخصصی:
بررسی تلاش های سیاسی دولتمردان ایران، در اثبات حاکمیت ایران بر بحرین از نمونه های بارز اثبات وجود شخصیت هایی است که از جان و مال خود، در راه اعتلای این سرزمین گذشتند. تیمورتاش از رجال سیاسی ایران عصر پهلوی اول و وزیر دربار وقت و شخص شماره دو دولت پهلوی اول بود. وی در این مدت، از سال 130۶ تا 1312ش/1927 تا 1934م، به عنوان نماینده ویژه رضاشاه در نقش دیپلماتی کارکشته ماموریت یافت به هر طریق ممکن، حاکمیت ایران را بر جزایر و بنادر خلیج فارس به اثبات برساند. تیمورتاش در این راه، منازعه سیاسی با انگلستان را در پیش گرفت. به مذاکرات او با کلایو (Kliue)، نماینده انگلستان، در منابع کمتر توجه شده است؛ اما این امکان وجود دارد که براساس برخی اسناد و منابع موجود، گوشه هایی از این جریان را بازبینی کرد. طرح مسئله بحرین، در مقطع حضور تیمورتاش در دربار رضاشاه، به نتیجه ای نرسید؛ اما اقدامات او در زمینه معامله بر سر بحرین با انگلیس، نقش تعیین کننده ای در سیاست منطقه ای و بین المللی دوره پهلوی دوم داشت. در این تحقیق با رویکردی توصیفی و تحلیلی و با بهره گیری از اسناد تاریخی، به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که اقدامات تیمورتاش در مناقشه ایران و انگلیس، دایر بر ادعای مالکیت ایران بر بحرین، متکی بر چه مستنداتی بود و چرا این ادعا به ناکامی کشید؟ فرض بر این است که تیمورتاش، به عنوان دیپلماتی فعال و به واسطه پیوند نزدیک با شخص رضاشاه، زبان گویای حکومت پهلوی در موضوع بحرین بود؛ هرچند این گستردگی اختیارات نهایتاً از عوامل حذف او شد.
عملیات جاسوسی اتحاد شوروی در ایران در دوره رضاشاه براساس زندگی و خاطرات ژرژ آقابکف در سال های 1305 1307(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پاییز سال 1309 خورشیدی، پلیس ایران شبکه ای بزرگ از جاسوسان اتحاد شوروی را در ایران کشف کرد. این شبکه جاسوسی آن چنان گسترده بود که هیئت حاکمه ایران را حیرت زده کرد. بیشتر اعضای این شبکه کارمندان وزارتخانه های ایران، مانند وزارت پست، خارجه، جنگ و دیگر اداره های دولتی بودند. حتی افراد سرشناسی چون تیمورتاش در معرض اتهام عضویت در این شبکه قرار گرفتند. کشف این تشکیلات برای روابط دو کشور ضربه بزرگی بود. حکومت ایران این رفتار را خصمانه تلقی کرد و تا پایان دوره رضاشاه، همواره با سوءظن به همسایه شمالی خود می نگریست. بازیگردان اصلی این تشکیلات، «آقابکف» از اهالی ترکستان اتحاد شوروی بود که پیش از این در آسیای مرکزی، مأموریت مهم مبارزه با باسماچیان را بر عهده داشت و سرانجام توانست با ازمیان برداشتن انورپاشا به مبارزات آن ها خاتمه دهد. آقابکف در ازای این موفقیت، ترفیع درجه گرفت و به افغانستان فرستاده شد. نتیجه این نوشتار نشان می دهد که هدف اصلی اتحاد شوروی از جاسوسی در ایران، ضربه زدن به منافع بریتانیا در ایران، عراق و هندوستان بود. اما پیامدهای افشاگری اقدامات جاسوسی اتحاد شوروی برای دولت و دولت مردان ایران و حکومت اتحاد شوروی گران تمام شد. این نوشتار با استفاده از روش پژوهش های تاریخی و شیوه تبیینی- تحلیل اسنادی، برآن است تا به بررسی و تحلیل روند حضور آقابکف در ایران، عملیات جاسوسی وی، کشف شبکه جاسوسی اتحاد شوروی در ایران و تأثیر آن بر تاریخ روابط دو کشور بپردازد.
بحرین در مذاکرات رضاشاه و بریتانیا (براساس اسناد وزارت خارجه انگلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۲)
34 - 61
حوزه های تخصصی:
هدف : مسئله بحرین و جدایی آن از ایران ازجمله مهم ترین مسائل معوقه بین ایران و انگلستان بود که با روی کارآمدن رضاشاه با کمک عناصر انگلیسی، امید انگلستان برای حل وفصل این مسئله نیز بیشتر شد؛ ولی دولت ایران برای حل این مسائل با تکیه بر ابزارهایی چون حمایت شوروی، جامعه ملل، افکار عمومی و سیاست بِده بِستان وارد گفت وگوهای کلی با انگلستان شد که بیش از پنج سال به درازا کشید. این گفت وگوها به دلیل نرمش نداشتن دولت انگلستان دربرابر طرح های مختلف عبدالحسین تیمورتاش (نماینده رضاشاه) برای حل این مسئله شکست خورد و درنهایت با گره خوردن این موضوع با مسئله مذاکرات تجدیدنظر در قرارداد دارسی -که آن نیز برای ایران دستاوردی نداشت- موجب حذف تیمورتاش و حل نشدن مسئله بحرین در این دوره شد. پرسش اصلی نوشتار حاضر بر این اساس استوار است که دولت ایران در دوره پهلوی اول مسئله بحرین را چگونه صورت بندی کرده بود؟ آیا بحرین خود «مسئله» بود یا صرفاً به عنوان «ابزاری» برای کسب امتیاز از انگلستان به آن نگریسته می شد؟ روش/ رویکرد پژوهش : نوشتار حاضر به روش تاریخی که مبتنی بر توصیف و تحلیل داده های تاریخی است با اتکا بر اسناد وزارت خارجه انگلستان درصدد تبیین این مسئله است. یافته ها و نتیجه گیری : یافته های پژوهش نشان می دهد که با مقاومت شدید انگلستان در شناسایی حاکمیت ایران بر بحرین و هم چنین اقدامات انگلستان برای کسب امتیاز نفت (بازنگری در قرارداد دارسی)، درنهایت سیاست ایران به کسب امتیاز دربرابر واگذاری بحرین متمایل شد.
کاربست تیپ شناسی اینیاگرام در بررسی شخصیت عبدالحسین تیمورتاش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
149 - 179
حوزه های تخصصی:
عبدالحسین تیمورتاش یکی از کنش گران برجسته دوره پهلوی اول بود که نقش مهمی در تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن دوره ایفا نمود. تلاش های او در روی کار آمدن حکومت پهلوی و نقش برجسته وی در اصلاحات نوین در ساختار حکومت، مورد توجه پژوهشگران متعددی قرار گرفته است. در تحقیقات انجام گرفته نیز داوری های ناهمسانی در مورد عملکرد و شخصیت تیمورتاش وجود دارد. تعارض های کنشی تیمورتاش و فقدان یک چارچوب مفهومی مشخص برای تحلیل شخصیت وی، از مؤلفه های مهم در صعوبت شناخت شخصیت تیمورتاش است. مقاله حاضر ضمن در نظر داشتن تمامی مؤلفه های شخصیتی و معطوف به بستر تاریخی، با برگزیدن تیپ شناسی شخصیت اینیاگرام درصدد پاسخ گویی به این پرسش اساسی است که ویژگی های روان شناسی شخصیتی تیمورتاش چه تأثیری در کنش گری های او در دوران پهلوی اول داشت. در مقاله حاضر گردآوری اطلاعات با روش تاریخی انجام شده و در بسط و تحلیل مطالب نیز نویسندگان کوشیده اند از روش مطالعات میان رشته ای بهره گیرند و تحقیقی با رویکرد تاریخی-روان شناسی انجام دهند. براساس یافته های پژوهش حاضر، شخصیت عبدالحسین تیمورتاش در قالب تیپ هشتم اینیاگرام و به عنوان رهبری سازنده و قدرت طلب صورت بندی می شود که برخی اقدامات و تعارض ها در کنش های او را برپایه تیپ های آرامشی و تنشی و بال های تیپ هشتم می توان تبیین نمود. بر همین اساس نتایج پژوهش نشان می دهد خصوصیات روان شناختی تیمورتاش نقش مهمی در رسیدن او به مقام وزارت دربار، اجرایی شدن بسیاری از اصلاحات و تحولات در وزارت خارجه و کنش گری های او در تقابل با نظامیان و گروهی از دیوان سالاران داشت و ازجمله بسترهای سقوط او شد.