مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
اراده ی آزاد
حوزه های تخصصی:
بدون شک عنصری که می تواند مجوز تحسین و نکوهش اعمال پسندیده و زشت و ناروای انسان باشد اختیار است. اما این که اختیار چیست و چگونه انسان می تواند در جهانی که بر آن جبر علّی حاکم است از آن برخوردار باشد، مسأله ای است که بیش تر فیلسوفان اخلاق غرب از آن غافل نبوده اند. در این میان، برخی جمع این دو را محال دانسته و یکی را به نفع دیگری انکار و دیدگاهی به نام ناسازگارگرایی را پایه ریزی کرده اند و در مقابل، از عصر مدرن به بعد، اکثر فیلسوفان به منظور احیای مسؤولیت اخلاقی، با پذیرش اختیار از سویی و رد جبرگرایی و اعتقاد به صدفه و اتفاقی بودن امور از سوی دیگر، سعی در جمع این دو نموده، به طور بسیار گسترده، دیدگاهی به نام سازگارگرایی را بنا نهادند. در این مقاله، دیدگاه سازگارگرایی از عصر مدرن به بعد بررسی می شود. در نهایت، مشخص می شود به رغم صحّت سازگارگرایی، سازگارگرایان در ارائه ی تبیین دقیقی از آن ناکام مانده و نتوانسته اند اختیار و مسؤولیت انسان یا سزاواری او برای تحسین و تقبیح در قبال اعمالش را برای همگان، به ویژه ناسازگارگرایان، معقول و موجه نشان دهند.
بررسی و نقد دیدگاه رابرت کین درباره ی اراده ی آزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره هجدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶۸
49 - 60
حوزه های تخصصی:
رابرت کین یکی از فیلسوفان معاصر است که تحقیقات گسترده ای درباره ی اراده ی آزاد دارد. او ازجمله فیلسوفان اختیارگراست و سازگارگرایی را برای تبیین اراده ی آزاد مناسب نمی داند. او سعی می کند نگرشی ناسازگارگرایانه از اراده ی آزاد ارائه کند که با علوم جدید سازگار باشد. کین بر این باور است که باید یک فضای نامتعین و عاری از ضرورت در زنجیره ی علل اراده ی انسان وجود داشته باشد تا ازطریق آن، زمینه ی تحقق اراده ی آزاد فراهم شود. او این فضای خالی از تعین را با نظریه های کوانتم و آشوب تأمین می کند و انتخاب های سرنوشت ساز شخص را به گونه ای در این فضا ترسیم می کند که در هر حال عقلانی و اختیاری باشند. در این مقاله دیدگاه کین را در قالب یک ساختار منظم و جدید تبیین کرده، سپس آن را بررسی و نقد کرده ایم و به این نتیجه رسیده ایم که این دیدگاه پنج اشکال اساسی دارد و به همین دلیل پذیرفتنی نیست.
رابطه ی شانس و مسؤولیت اخلاقی در نگاه تامس نیگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره هجدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶۸
61 - 84
حوزه های تخصصی:
ازنظر تامس نیگل مسؤولیت اخلاقی و شانس اخلاقی دو نوع قضاوت درباره ی شأن اخلاقی فاعل اند که اولی حاصل چشم انداز درونی به خودمان و جهان و مبتنی بر اختیار است و دومی حاصل چشم انداز خارجی و مبتنی بر عوامل خارج از کنترل. او با طرح چهار نوع شانس منتج، محیطی، سازنده و علّی، همه ی اعمال انسان را خارج از کنترل او می داند. لذا مسؤولیت اخلاقی را به نفع شانس اخلاقی رد می کند. مقاله ی حاضر بعد از تحلیل رابطه ی شانس و مسؤولیت اخلاقی ازنظر نیگل، واکنش دیگر فیلسوفان به دیدگاه او را در قالب سه رهیافت انکار، پذیرش و عدم انسجام بیان می کند و نتیجه می گیرد که نیگل با تمنای اراده ی آزاد مطلق برای بشر از یک سو و پررنگ کردن تأثیر عوامل شانس بر عمل از سوی دیگر، اختیار و مسؤولیت اخلاقی انسان را منکر شده و دیدگاهی غیرقابل هضم درمورد انسان ارائه می دهد.
بررسی دیدگاه جان فیشر در باب نسبتِ علم پیشینِ الهی و مسئولیت اخلاقی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار متکفّل تبیین و بررسی رهیافت جدیدی از جان مارتین فیشر در حل تعارض احتمالی میان علم خطاناپذیر و سابق خداوند با مسئولیت اخلاقی عامل است. اگر چه فیشر از یک سو اوصافی چون علم را از ویژگی های ذاتی و خطاناپذیر الهی برشمرده و همچنین خداوند را متصف به ازلیت زمانی غیرتومیستی در همان چارچوب زمانی موجودات مادی می کند و در نهایت ، اصل ثبات گذشته و فقدان کنترل انسان بر رخدادهای انقضاء یافته ی زمانی را می پذیرد و در بادی امر با تعارض چنین علم پیشینی با اراده ی آزاد انسان در کنش ها مواجه می شود ، اما سنخ دیدگاه او در باب ماهیت اختیار انسان ، او را از این چالش می رهاند. در تلقی فرانکفورتی فیشر اختیار عامل مسبوق به توانایی او برای مبادرت به کنش بدیل در روند خلاف واقع نیست و از همین رو ، اگر هم علم الهی مرادف با یکسویه شدن فعل باشد، چنین پیامدی برابر با انتفای اختیار و آزادی عمل انسان نخواهد بود. در این مقاله پس از تبیین مختصر دیدگاه فیشر - در باب علم پیشین الهی - ، بررسی اصل ثبات گذشته و امکان های بدیل و رهیافت فرانکفورتی فیشر در برابر آن ، به ارزیابی راه حل فیشر می پردازیم و ملاحظه می کنیم که به هر حال، تصور وجود بدیل فعل برای تحقّق اختیار عامل ، اجتناب ناپذیر خواهد بود.
واکاوی اراده ی آزاد از روزن اصل علیت، در آرای علامه جعفری و ویتگنشتاین متقدم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره بیستم بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۴
67 - 88
حوزه های تخصصی:
علامه جعفری و ویتگنشتاین متقدم دو فیلسوفی هستند که صورت بندی آن ها از بحث اراده ی آزاد، ارتباط تنگاتنگی با اصل علیت دارد. می توان قرابت و هم گرایی دیدگاه این دو فیلسوف را در چنین مباحثی ارزیابی کرد: تفکیک میان اراده و جهان، وجودنداشتن شبکه ی علی میان اراده و کنش انسان، نقش محوری منِ مابعدالطبیعی و سوژه ی متافیزیکی در اراده ی انسان و تسری اصل علیت به مثابه پیش فرض ذهنی انسان در سنجش وقایع. وانگهی، می توان درباب تفاوت های نگرش این دو فیلسوف نیز سخن گفت. به این صورت که علامه جعفری به دوگانگی میان من متافیزیکی و اراده قائل است؛به نحوی که من بر اراده و جهان تأثیر علی (غیر از فیزیک کلاسیک) می نهد. اما در فلسفه ی ویتگنشتاین، اراده ی متافیزیکی با سوژه ی متافیزیکی این همان است و ازآنجاکه در مرز عالم قرار دارد، پیوندی با جهان نخواهد داشت. نوآوری این مقاله در تحلیل تطبیقی اراده ی آزاد از دریچه ی اصل علیت است که به هم گرایی آرای دو فیلسوف در بسترهای بینشی متنوع اشاره می کند.
بررسی وابستگیِ «مسئولیت مدنی مبتنی بر تقصیر در پارادایم حق و عدالت» به متغیرهای فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۰
231 - 251
حوزه های تخصصی:
در حوزه مسئولیت مدنی، دسته ای از نظریه ها مبنای تعهد به پرداخت خسارت را با توسل به ایده تقصیر معین می کنند. مسئله ی مشخص این مقاله این است که تقصیرگرایی در تعیین مسئول، وابسته به کدام متغیرهای معرفت شناختی و هستی شناختی است؟ با این قید که مسئله تنها در پارادایم حق و عدالت بررسی شده است. استدلال کرده ام که تقصیرگرایی(1) دستکم در برخی روایت هایش، مستلزم تصدیق انگاره ی اراده ی آزاد است؛ اما نه در تمامی روایت ها؛ یعنی می تواند نسبت به منازعات فلسفی در باب اراده ی آزاد و اختیار، علی السویه باشد، (2) از مناقشات فلسفی در باب کنار هم قرار گرفتن انگاره ی موجبیت یا طبیعت چونان ماشین و طبیعی انگاری انسان، سخت متأثر است، (3) به هنگام توأمان شدن با موضعی شناخت گرایانه، مستلزم واقعی انگاری است؛ و نه در تمامی روایت ها، (4) به شرط نوعی سازیِ معیار تقصیر،مستلزم واقعی انگاری است اما تلازمی با انکار واقعی انگاری خام ندارد. به سخن پیراسته تر، نسبت به خام یا انتقادی بودن واقعی انگاری علی السویه است؛ اما با ناواقعی انگاری سازگار نیست و نهایتاً، (5) با اینکه تفسیر نوعی از تقصیر، به خودی خود مستلزم شناخت گرایی یا ناشناخت گرایی نیست، اما در پارادایم حق و عدالت مستلزم شناخت گرایی است.