مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
خواجوی کرمانی
حوزههای تخصصی:
بینش یگانه و ذهنیت مشابه شاعران و نقاشان ایرانی منجر به دیدگاه های نسبتاً یکسانی از زیباشناسی پیکره انسانی در ادبیات فارسی و نقاشی ایرانی شده است؛ به گونه ای که در فرهنگ و هنر ایرانی، پیکره انسانی همواره در هیأتی نمادین و مثالی ارائه شده است. از سوی دیگر نوع پیکرها در آثار جنید دارای اهمیت ویژه ای است و شیوه پیکرنگاری او حداقل تا قرن دهم هجری/شانزدهم میلادی به عنوان الگو و معیار در نقاشی ایرانی محسوب می شود. براین اساس، موضوع این تحقیق تأثیر شعر خواجوی کرمانی بر پیکرنگاری جنید است و هدف از آن شناخت چگونگی تأثیر ادبیات بر نوع پیکرنگاری با استناد به آثار جنید است. سؤالات این پژوهش عبارت اند از: 1. سیمای پیکره ها در آثار خواجو چگونه توصیف شده است؟ 2. به چه میزان، پیکرنگاری جنید از توصیفات ادبی خواجو تأثیر پذیرفته است؟ این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. این بررسی نشان می دهد که خواجو در توصیف پیکره ها به اصول زیباشناختی پیکره در ادب فارسی که تداعی کننده چهره های چینی است نظر داشته است. همچنین در اشعار خواجو توصیفات ارائه شده به جنسیت خاصی اشاره ندارد و همواره به جای شخصیت پردازی بر نوع تأکید شده است. پیکره های جنید با توجه به فرهنگ زیباگرایی نگارگری در عصر جلایری اجراشده است. این فرهنگ زیباشناسی از سویی تکامل یافته چهره های چینی مآب در دوران مغول است و از سوی دیگر، هم راستا و در ادامه توصیف انسان آرمانی در ادبیات فارسی و اشعار خواجو است. همچنین حالات و حرکات پیکرهها روایتگر متن داستان است و اغلب به طور یکسان و مشابه طراحی شده اند. زیبایی در پیکره های جنید امری محدود و تعریف شده است و در آنها فردیت و جنسیت جایگاهی ندارد.
تحلیل کهن الگوی سفر قهرمان در منظومه «گل و نوروز» براساس الگوی جوزف کمبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جوزف کمبل با بررسی داستان های اساطیری مختلف از گوشه و کنار جهان، کهن الگوی سفر قهرمان را مطرح می کند. او معتقد است در تمامی این داستان ها سفر قهرمان تابع الگویی ثابت است. در پژوهش حاضر این الگو در کنار کهن الگوهای دیگری چون سایه، پیر فرزانه، آنیما و سایر نمادهای اساطیری در منظومه گل و نوروز بررسی می شود. بررسی و تحلیل منظومه گل و نوروز براساس این الگو خوانش نوینی از این روایت غنایی به دست می دهد. سفر نوروز اگرچه در ظاهر سفری برای رسیدن به معشوق است ولی در باطن سفری دینی محسوب می شود. نوروز پس از رسیدن به گل، او را که بر دین مسیحیت است، با آیین محمدی به کابین خود درمی آورد و پس از پشت سر گذاشتن پرده های جهالت، به جامعه خود بازمی گردد. طی این طریق به قهرمان چهره ای کیهانی می دهد، به نحوی که جامعه او را با آغوش باز استقبال می کند. جاودانگی نوروز مدیون ارزش هایی است که بعد از بازگشت به جامعه تزریق می کند.
نقد دو تصحیح از گل و نوروز خواجوی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۹
85 - 112
حوزههای تخصصی:
مثنوی عاشقانه گل و نوروز خواجوی کرمانی، شاعر نامدار و خلّاق قرن هشتم، اوّل بار به همّت «کمال عینی» و بار دوم به کوشش «سعید نیاز کرمانی» تصحیح شده است. این دو تصحیح نواقص و ایرادات متعدّدی دارند. مهم ترین ایراد کار دو مصحّح، روشمند نبودن کار آن هاست یعنی آن ها بر اساس نسخه های موجود، روش مشخّص و مطلوبی را برای تصحیح متن اختیار نکرده اند. علاوه بر این، توجّه نکردن به ویژگی های سبکی، معنای کلمات و معنی بیت و روایت داستان، سبب ساز بیشتر بدخوانی ها از این متن ارزشمند شده است. هرچند نیاز کرمانی بخشی از ایرادات تصحیح کمال عینی را برطرف کرده است امّا همچنان متن مصحَّح ایشان نیز خطاها و کاستی هایی دارد که این تصحیح را از یک متن علمی و منقّح دور می سازد. نگارندگان در تحقیق حاضر به روش توصیفی تحلیلی تلاش کرده اند این دو تصحیح را در بوته نقد قرار دهند و نشان دهند این متن ارزشمند نیازمند تصحیح جدید و علمی است.
معرفی نسخه های سام نامه موجود در کتابخانه های جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۱)
79 - 102
سام نامه حماسه ای عاشقانه است که از آن به عنوان آخرین حماسه ملی فارسی یاد می شود. این اثر از دو جهت مورد توجه قرار گرفته و همین توجه باعث شده است که محققان و صاحب نظران بسیاری در باره آن بحث کنند: یکی به سبب حماسی بودن آن و دیگری به خاطر آمیختگی با همای و همایون خواجوی کرمانی که همین باعث شد به اشتباه آن را به خواجوی کرمانی نسبت دهند. از سام نامه - تا جایی که فهرست ها نشان می دهند - 21 نسخه در کتابخانه های معتبر دنیا نگهداری می شود. در این مقاله نسخه هایی که نویسنده دسترسی داشته است به طور کامل معرفی شده اند؛ در مورد بقیه نیز به شرح فهرست ها اکتفا شده است. گروه اخیر نیز به خاطر انتقادها و اظهارنظر هایی که فهرست نویسان در فهرست ها آورده اند، قابل توجه اند.
کهن ترین دیوان اشعار خواجوی کرمانی: بازسازی مجموعه اشعار مورّخ ۷۵۰ق بر اساس دو نسخهٔ نویافته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۶بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۶۲)
39 - 75
کهن ترین نسخه دیوان اشعار خواجوی کرمانی در زمان حیات شاعر استنساخ شده است. بخش عمده این نسخه که در کتابخانهٔ ملّی ملک نگهداری می شود، پیش تر موضوع پژوهش های بسیاری بوده و چاپ عکسی آن هم منتشر شده است، اما این نسخه تنها بخشی از یک نسخهٔ اصلی بوده که حدود یک سدهٔ پیش به چند نسخه جداگانه تقسیم و در کتابخانه های مختلف پراکنده شده است. در این نوشتار ابتدا به معرّفی دو نسخهٔ دیگر در کتابخانهٔ بریتانیا و کتابخانهٔ مرکزی دانشگاه تهران پرداخته شده که به همراه نسخهٔ ملک بخش هایی از همان نسخه نخستین بوده است. سپس، با مقایسهٔ آن ها با بیش از سی نسخهٔ متقدّم، نسخهٔ اصلی و ترتیب اولیّهٔ آثار خواجو بازسازی می شود. همچنین، نویسندگان به ارزش های هنری نسخهٔ اصلی در سنّت کتاب آرایی در عصر آل اینجو پرداخته و تاریخ تقریبیِ پراکنده شدن این نسخه را برآورد کرده اند.
بررسی مؤلّفه های ادب غنایی در منظومه همای و همایون خواجوی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹۴
261 - 292
حوزههای تخصصی:
ادبیات غنایی شامل طیف وسیعی از موضوعات و قالب های شعری می شود؛ اما به طور خاص شعری است که عنصر عاطفه در آن غالب است و به طبع دارای مؤلّفه هایی است که این نوع را از انواع دیگر متمایز می سازد. مؤلّف در این پژوهش به بررسی شاخص های ادب غنایی در منظومه همای و همایون خواجوی کرمانی و توجّه شاعر به اصول بلاغی و ارتباط او با مخاطب پرداخته است و به این پرسش پاسخ می دهد که؛ کدام یک از مؤلّفه های ادب غنایی در این اثر بازتاب پیدا کرده است؟ مؤلّفه های محتوایی و صوری که این پژوهش بر پایه آن ها تدوین شده است؛ عبارت اند از: عاشقانه-عارفانه بودن، شخصی شدن «من» غنایی و درون گرایی، ترکیبات غنایی، تشبیهات و استعارات، بررسی عناصر بزم و رزم و...؛ که با بیان نمونه هایی از اشعار خواجو تطبیق داده شده است. هدف کلی پژوهش این است که این مؤلّفه ها چگونه در همای و همایون جلوه گر شده اند؟ پژوهش برآیند این است که؛ شاعر توانا به صورت و معنا و شیوه کاربرد آن ها و تأثیر آن ها برخواننده توجّه داشته و این نوع ادبی با توجّه به استفاده خواجو از عناصر رزمی و اساطیری (حماسه) و نکات اخلاقی (تعلیمی) که خاص انواع دیگر است از ارزش غنایی بسزایی برخوردار است. نمود شاخص های غنایی آن بسیار پررنگ است به طوری که شاخص های حماسی و تعلیمی را پوشش می دهد. قدرت خلاقیت شاعر و این ویژگی ها براثر، سایه غنایی افکنده و وجه آن را خاص گردانیده است.
تأثیر پذیری حافظ از خواجوی کرمانی در مضامین مصور عاشقانه و عارفانه، بر اساس نظریه بینامتنیت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
39 - 56
حافظ یکی از برجسته ترین شاعران زبان فارسی است. او در سروده های خود به آثار گذشتگان از جمله به اشعار خواجوی کرمانی توجهی ویژه داشته است. خواجو و خواجه هر دو بارها از موضوعات عاشقانه و عارفانه سخن گفته اند. در این مقاله، با بهره گیری از مبانی نظریه ی بینامتنیت ژرار ژنت، زمینه های همسانی های فکری و لفظی دو شاعر در غزلیات به روش توصیفی - تحلیلی و با رویکرد مقایسه ای بررسی شده است نتایج تحقیق حاکی از آن است که اثرپذیری حافظ از خواجو در زمینه ی مسائل ادبیات غنایی، عمدتاً از نوع پنهان - تعمدی بوده است وچون غالبا بدون ذکر نام خواجو صورت گرفته است برخی ممکن است از آن به سرقت ادبی - هنری (نسخ و انتحال/ مسخ و اغاره) نام ببرند. مهم ترین متغیر غنایی که در غزلیات دو شاعر دیده می شود، به مناسبات میان عاشق و معشوق مرتبط است. البته، حافظ در پیوند با مسائل عرفانی نیز، توجهاتی به همتای کرمانی خود داشته است. در مجموع باید گفت که حافظ در غالب موارد، بی آنکه نامی از خواجو ببرد و یا با ذکر نشانه ای، مرجع اشعار را به او یادآور شود، لفظ و معنا را عیناً از وی گرفته و در غزلیات خود انعکاس داده است. همچنین، مشخص شده است که زیر متن اصلی در برخی ابیات، قرآن بوده که هم خواجو و هم خواجه از مبانی این کتاب آسمانی وام گرفته و شعر خود را تقویت کرده اند. اهداف پژوهش: بررسی تأثیرپذیری مضامین مصور اشعار عاشقانه و عارفانه حافظ با خواجوی کرمانی. مطالعه ارتباط مضامین عاشقانه و عارفانه حافظ و خواجوی کرمانی براساس نظریه بینامنیت ژرار ژنت. سؤالات پژوهش: حافظ در مضامین عاشقانه و عارفانه تا چه حد تحت تأثیر خواجوی کرمانی بوده است؟ براساس نظریه بینامتنیت ژراژ ژنت میان مضامین مصور عاشقانه و عارفته حافظ و خواجوی کرمانی چه ارتباطی وجود دارد؟
شناخت نحوه شکل گیری ساختارروایت در منظومه مصور گل و نوروز خواجوی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
165 - 178
بوطیقا روش تحلیل ساختار ادبی آثار روایی، فنّ یا شگرد شناخت نحوه شکل گیری ساختار روایت است و هدفش شناخت قوانین عامی است که ناظر بر آفرینش یک اثر ادبی است. این نوع نگاه و کارکرد، منشأ نظریاتی مانند ریخت شناسی و روایت شناسی بوده است. لذا در این پژوهش سعی شده است تا براساس روش تحقیقی تحلیلی- توصیفی و شیوه ی کتابخانه ای عناصر روایی منظومه «گل و نوروز» خواجوی کرمانی بر اساس الگوی پراپ تحلیل و بررسی شود تا روشن گردد. این منظومه تا چه حد براساس الگوی پراپ قابلیّت بررسی دارد. مبحث دیگر بررسی انواع شخصیّت های انسانی و غیرانسانی و کارکرد های خاص هر کدام از آن ها با 7 حوزه عملیاتی است که پراپ بر شمرده است که این شخصیّت ها تا چه میزان با الگوی پیشنهادی پراپ مطابقت دارد. همچنین موضوع پی رفت های داستانی که در این منظومه آمده است مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته تا چگونگی ارتباط این پی رفت ها با داستان جامع گل و نوروز مصور خواجوی کرمانی مشخص گردد. نتایج حاصله بیانگر این است که این منظومه ضمن داشتن ظرفیت و قابلیت بررسی و قابلیت های روایی منحصربه فرد اصول و قوانینی را دارد که با نظریات روایت شناسی مطابقت دارد. اهداف تحقیق شناخت نحوه شکل گیری ساختار روایت در منظومه مصور گل و نوروز خواجوی کرمانی. مطالعه الگوی پراپ در روایت شناسی منظومه گل و نوروز خواجوی کرمانی. سؤالات تحقیق نحوه شکل گیری ساختار روایت در منظومه مصور گل و نوروز چگونه است؟ چگونه می توان از الگوی پراپ در روایت شناسی منظومه گل و نوروز خواجوی کرمانی استفاده کرد؟
زیبایی و آراستگی کلام خواجوی کرمانی در تطبیق با نگاره های نسخه مصور دیوانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
546 - 563
ابوعطا کمال الدین محمودبن علی بن محمود مشهور به خواجوی کرمانی یکی از بزرگ ترین شاعران و عارفان ادب پارسی است؛ که در همه پیکره ها و گونه های شعری به استادی و توانمندی ِقابل ملاحظه ای طبع آزمایی نموده است. اگرچه در پهنه ادب ایران زمین چنان که بایسته اوست از او سخن به میان نیامده و حق او گزارده نشده است که آن هم قطعاً به واسطه تجربه روزگاری بوده که ازسویی استاد سخن، شیخ اجل، سعدی، را در پس خویش داشته و خواجه رندان، خداوندگارِ غزلِ عاشقانه و عارفانه، حافظ را درپیش رو، از این جهت خواجو در سایه آنان قرار گرفته و سروده هایش آن گونه که شایسته می نماید، نتوانسته در کنار اشعارجاودانه آن ها خودنمایی نماید. با این حال، خواجو به عنوان شاعری هنرورز در میان شاعران پارسی گو با القابی چون: «ملک الفضلا»، «ملک الکلام»،«خلاق المعانی»، لقب ویژه «نخلبند شعرا» را کسب کرده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیل و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. اگرچه می توان گزاره های مقام نخلبندی خواجو را در اندیشه بلند عارفانه و هنر شاعرانه او جستجو کرد؛ اما مؤلفه های صورت گری و تصویرآفرینی و مهارت بهره مندی او از آرایه های لفظی و معنوی، خود از جایگاهی قابل تأمل برخوردار است. از این رو، این جستار برآنست تا سیمای «نخلبندی» خواجو را در آیینه صورخیال و آرایه های ادبی، در تطبیق با نگاره های نسخه مصور سروده هایش بررسی نماید. اهداف پژوهش: شناخت صورخیال و آرایش سخن خواجو در تطبیق با نگاره های نسخه مصور دیوان اشعارش. بررسی و شناخت جلوه های نخلبندی خواجو در سروده هایش. سؤالات پژوهش: چه رابطه میان نخلبندی و آرایه ورزی و صورت گری خواجو در شعر وجود دارد؟ صورخیال چه بازتابی در نگاره های نسخه مصور خواجوی کرمانی داشته است؟
تطبیق و مقایسه مقام فقر از دیدگاه خواجوی کرمانی و شاه نعمت الله ولی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
234 - 253
حوزههای تخصصی:
فقر به عنوان یکی از مراحل سیر و سلوک نه تنها در ادبیات، بلکه در حوزه عرفانی دارای اهمیت فراوانی است. سالک در این مقام با نفی ماسوی الله به فنای فی الله دست می یابد که نهایت عرفان است. این جستار با روش تحلیلی- تطبیقی دیدگاه دو عارف و شاعر برجسته قرن هشتم، خواجوی کرمانی و شاه نعمت الله ولی، را در رابطه با مفهوم فقر بررسی و مقایسه کرده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که دیدگاه هر دو شاعر به فقر دربردارنده فقر معنوی است که تعالی دهنده روح انسانی به سوی کمال و جایگاه بالایی نسبت به غنا دارد. با این تفاوت که خواجو در برخی ابیات که بسامد کمی دارد، فقر مادی را در نظر داشته است. هم چنین وی در کاربرد معنای فقر از اصطلاحات دیگری همچون: گدایی، بینوایی استفاده نموده، در حالی که شاه نعمت الله علاوه بر این واژگان، از واژه «درویشی» نیز بسیار استفاده کرده است. این نوع کاربرد فقر گویای تنوع زبان تصوف دو شاعر در بیان مقصود عرفانی خویش و دوگانگی مفهوم فقر است.
تحلیل تشبیهاتِ روضه الانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دکتردر مقاله حاضر، تشبیهات روضه الانوار، از جهات مختلف ساختاری،موضوعی،ارکان تشبیه،کیفیت وجه شبه، مفرد و مرکب بودن، زاویه تشبیه و...بررسی و تحلیل شده است. سپس با بررسی آماری و بسامدی مباحث، نگرش خواجو در کاربرد تشبیهات بهتر نشان داده شده است.روضه الانوار حاوی 1827بیت و839 تشبیه است، که برحسب مقایسه تعداد ابیات و تشبیهات مشخص می شود که نسبت تشبیهات به ابیات 46% است یعنی تقریبا هر دو بیت حاوی یک تشبیه است. خواجو، بیشترین مشبّه تشبیهاتش را از اوصاف انسانی(7/50%) و مفاهیم مجرد و انتزاعی(8/24%) انتخاب کرده و بیشتر مشبّه به تشبیهات را از اشیا(5/32%) و طبیعت(5/18%) اخذ کرده است. از نظر زاویه تشبیه حدود 96% تشبیهات خواجو تکراری و کلیشه ای است و تشبیهات بکر و تازه در روضه الانوار کم است، همچنین گرایش او به تشبیهات مفرد بیشتر است و از تشبیهات مرکب استفاده چندانی نکرده است.
بررسی موضوعات غنایی در منظومه حماسی عاشقانه سام نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تقسیم بندی شعر از لحاظ محتوا و عوامل درونی، با چهار گونه حماسی، غنایی، تعلیمی و نمایشی رو به رو هستیم. این تقسیم بندی بدین معنی نیست که یک اثر ادبی به طور کامل به یک گونه خاصّ تعلّق دارد زیرا در آثار ادبی، گونه های شعر با یکدیگر تداخل دارند. به دیگر سخن یک اثر غنایی می تواند دارای بخش های حماسی باشد و در یک اثر حماسی می توان نشانه هایی از شعر تعلیمی یا غنایی دید. حماسه هیچ گاه از جنبه های غنایی تهی نبوده است. بویژه منظومه سام نامه که از آثار دوره سبک عراقی در ادب فارسی است و جنبه عاشقانه آن بسیار پر رنگ می نماید. در بررسی این منظومه، دوازده موضوع غنایی از جمله : شکوائیه، مرثیه، نیایش نامه، ساقی نامه و مغنّی نامه، سوگند، مفاخره و ... شناسایی شده است. در اغلب این موضوعات غنایی، زبان و لحن حماسی رعایت نشده است. به دیگر سخن، این منظومه دارای وحدت لحن نیست. همچنین بسامد بسیار برخی از گونه های غنایی، متأثّر از اوضاع اجتماعی زمان سرایش منظومه یعنی روزگار استیلای مغول است.
مقایسه و بررسی تطبیقی موسیقی کناری غزلیات سلمان ساوجی و خواجوی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
215 - 225
حوزههای تخصصی:
خواجوی کرمانی و سلمان ساوجی از شاعران نامدار و صاحب سبک قرن هشتم توانسته اند به کمک موسیقی شعر، توازن و تناسب کلمات را در محور هم نشینی زبان، به بهترین شکل به نمایش بگذارند. این مقاله در بررسی و مقایسه موسیقی کناری غزلیات سلمان و خواجو بر آن است که اثبات کند قافیه های دو همسان کم آهنگ ترین کلمات قافیه اند. این نوع قافیه در شعر خواجو بیش از سلمان است. وجود قافیه های سه همسان و بیش تر در شعر سلمان بیانگر این است که وی بیش از خواجو به موسیقی کناری حاصل از قافیه اهمیت داده است. خواجو تمایل چندانی به استفاده از ردیف های تصنّعی نشان نداده، حال آنکه ردیف های سلمان اغلب ساده و پیشوندی است. ردیف در غزلیات هر دو شاعر متنوع است. بکارگیری فعل مضارع بیش از ماضی، بیانگر خلاقیت و تحرّک تصاویر شعری آنان است.
غربت اندیشی عارفانه خواجوکرمانی و سلمان ساوجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۹
233 - 256
حوزههای تخصصی:
زبان مهم ترین ابزار برقراری ارتباط است که از طریق آن انسان می تواند به بیان مفاهیم و نیازهای گوناگون خود بپردازد؛ یکی از این نیازها، بیان حسرت ، دل تنگی و غم غربت نسبت به گذشته است که نوستالژی نامیده می شود.مفهوم غربت با اندیشه، احساس و رفتار آدمی درآمیخته است. غربت درتصوف و عرفان اسلامی، حضوری قابل اعتنا دارد و صاحب ابعاد معنایی و تفسیرهای گوناگون است، همچنین غم غربت از موثرترین انفعالات روحی درادب فارسی به ویژه در قرن هشتم قلمداد می شود. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی و با هدف بررسی اشعار خواجوی کرمانی و سلمان ساوجی در حوزه نوستالژی عرفانی صورت گرفته تا بتوان از نگاه این شاعران عارف انواع غم غربت و عوامل مؤثر در ایجاد این اندیشه بررسی و تبیین گردد. مهم ترین دستاورد این پژوهش شناسایی عوامل مختلف تاثیرگذار بر فکر و ذهن شاعر و بررسی میزان انعکاس آن برای درک و ارتباط بهتر با اشعار ایشان می باشد. دوری از وطن اصلی و معشوق حقیقی، مضمون نوستالژی دو شاعر است. نتایج این مقاله بیانگر آّن است که سلمان ساوجی مانند خواجوی کرمانی، غربت عرفانی برخاسته از فراق محبوب حقیقی و دوری از وطن اصلی را دریافته است.
تحلیل تلمیحات قرآنی با تکیه برداستان پیامبران در روضه الانوار خواجوی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
639 - 661
حوزههای تخصصی:
با سیری اجمالی در آثار منظوم و منثور هزار ساله فارسی درمی یابیم که دامنه تأثیر قرآن و حدیث در ادب فارسی چنان ریشه دار و گسترده است و برای دست یابی و جمع و تلفیق و تنظیم آثار بهره ور از قرآن سال ها وقت لازم است. خواجوی کرمانی یکی از شاعرانی است که از قرآن و آیات شریفه آن در آثارش بسیار بهره برده است. او از آیات قرآنی به شیوه های گوناگونی استفاده کرده است و در برخی موارد به این آیات صیغه عرفانی بخشیده است. وی در منظومه روضه الانوار به موضوعات متنوعی همچون قصص قرآنی، نام پیامبران، قیامت، دوزخ و بهشت، معراج پیغمبر و.. که دارای بسامد بیشتر می باشد، بهره جسته است. گاهی در یک بیت شعر ممکن است به بیشتر از یک آیه التفات کند. در این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی آیات قرآنی که در مثنوی روضه الانوار به کار گرفته شده است، استخراج و بررسی شده و به صورت طبقه بندی ارائه گردیده است. طبق بررسی در این پژوهش، خواجوی کرمانی در مثنوی روضه الانوار اشاره مستقیم و غیرمستقیم به آیه یا لفظی از قرآن مجید کرده است، که طبق این بررسی نام مقدس خداوند در این مثنوی بیشتر از سایر موارد استفاده شده است.اهداف پژوهش:بازشناسی تلمیحات قرآنی در روضه الانوار خواجوی کرمانی.تحلیل تلیمحات قرآنی خواجوی کرمانی در روضه الانوار با تکیه بر داستان پیامبران.سؤالات پژوهش:تلیمحات قرآنی در روضه الانوار خواجوی کرمانی چه جایگاهی دارد؟داستان های قرآنی پیامبران در روضه الانوار خواجوی کرمانی چه بازتابی یافته است؟