مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
حوضه آبریز
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
75 - 90
حوزههای تخصصی:
مدل های ریزمقیاس، نمایی در پیش بینی عناصر اقلیمی دارای کاربرد اساسی است. یکی از کاربردهای نتایج ریز مقیاس نمایی مدل های گردش عمومی هوا [1](GCM)، استفاده در پیش بینی های هیدرولوژیکی حوضه های آبریز است. بدین منظور در این تحقیق از داده های بارندگی ایستگاه باران سنجی مشکان در دوره مشاهداتی 1971-2010 و دوره نرمال 1971 تا 2000 استفاده و شرایط تغییر اقلیم آینده با مدل [2]SDSM و داده های [3]HadCM3 با سناریوA2 در حوضه آبریز خوانسار یزد ریزمقیاس نمایی گردید. شبیه سازی هیدرولوژیکی و پیش بینی رواناب حوضه در دوره 30 ساله 2011-2040 با استفاده از نرم افزار WMS[4] و مدل هیدرولوژیکی HEC-HMS[5] انجام گرفت. نتایج نشان می دهد علی رغم اینکه بارندگی در دوره پیش بینی دارای افزایش 6 درصدی نسبت به دوره نرمال بوده، اما میزان رواناب حوضه از 3/19میلیون متر مکعب در دوره 30 ساله (نرمال اقلیمی) 1971-2000، به 4/17 میلیون متر مکعب در دوره 30 ساله 2011 تا 2040 می رسد که حدود 9 درصد کاهش دارد. بیشتر کاهش رواناب به ماه های فصل بهار اختصاص داشته که این کاهش ناشی از اثرات تغییر در توزیع زمانی بارش است.
پهنه بندی سیلاب حوضه آبریز شهر چایی ارومیه با استفاده از مدل Fuzzy_ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به پهنه بندی سیلاب حوضه آبریز شهر چای ارومیه با استفاده از مدل Fuzzy_ANP پرداخته شده است. متغیرهای مورد بررسی هشت پارامتر است که شامل: شیب،تراکم پوشش گیاهی،ارتفاع، بارش، جهت شیب ، فاصله ازرودخانه،کاربری اراضی و زمین شناسی هست. لایه های اطلاعاتی در نرم افزار ARC GiS و ENVI تهیه شده و برای وزن دهی متغیرها از مدل fuzzy ANP استفاده شده است.طبق نتایج تحقیق، بخش های جنوب شرقی حوضه با قرار گیری در پهنه های با پتانسیل زیاد و خیلی زیاد،به دلیل پایین بودن تراکم پوشش گیاهی ،شیب زیاد،ونوع سازند،به عنوان سیل خیزترین بخش های حوضه معرفی شده اند که به ترتیب 66.17و 37.36 از مساحت حوضه را دارا می باشند. .بخش های با پتانسیل کم و خیلی کم، بخش غربی حوضه است که اغلب با کاربری کشاورزی و باغات هستند. این مناطق به ترتیب 10.41 و1.63 درصد از مساحت کل حوضه را شامل می شوند.
تحلیل رتبه بندی آبراهه های حوضه های آبریز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش رتبه آبراهه های حوضه ای آبریز بر کانتکست های مختلف ژئومورفولوژیکی، ژئولوژیکی، کلیماتولوژی، اکولوژیکی و ... اثر می گذارد. به طور معمول، محققان در بررسی سیستم های باز، فرض را بر اثرگذاری بردارهای مشخص و در دسترس قرار می دهند و رفتار سیستم را در ارتباط با آ نها ارزیابی می کنند. در این پژوهش، افزایش رتبه آبراهه های حوضه های آبریز ایران در غالب ۹۸۴ زیر حوضه در ارتباط با نسبت انشعاب، طول و میانگین کل آبراهه ها و مساحت حوضه بررسی شده است. به این منظور، ابتدا لایه رودخانه های اصلی و آبراهه ها از 30*30 DEM مستخرج از ماهواره SRTM تهیه شد. پس از استخراج آبراهه در نرم افزار ArcGIS 10.3، براساس نظریه هورتن-استرالر رتبه بندی شد. رابطه بین رتبه برابر آبراهه با مساحت حوضه آبریز و همچنین ارتباط بین ثابت نگهداشت ویژه با شیب و تراکم زهکشی، به عنوان خصوصیات فیزیوگرافی حوضه آبریز ارزیابی شد. بین دو پارامتر، مجموع رتبه آبراهه ها و مساحت حوضه آبریز، رابطه مستقیمی وجود دارد؛ به گونه ای که در بیشتر حوضه های آبریز، ضریب تبیین این دو پارامتر ۹۹ درصد برآورد شده است. در حوضه های آبریز ایران مقدار ضریب، تبیین نسبت انشعاب و افزایش رتبه رودخانه ها از ۳۵ درصد در حوضه کویر سیاه کوه تا ۸۲ درصد در حوضه آبریز سفیدرود متغیر است. مساحت حوضه آبریز امکان دارد بر نسبت انشعاب با ضریب تبیین ۹۹ درصد اثر بگذارد. در برخی از حوضه های آبریز ایران، که تکتونیک فعال دارند یا رودخانه ها منحرف شده اند، گاه طول جریان در رتبه های پایین کمتر از رتبه های بالاتر است؛ به شرط آنکه توپوگرافی حوضه طی زمان، متعادل شده باشد. با افزایش رتبه آبراهه ها، میانگین طول جریان در همان رتبه افزایش می یابد. این فرض که هرچه ثابت نگهداشت حوضه بیشتر شود تراکم زهکشی حوضه کاهش می یابد، در بیشتر حوضه های آبریز ایران با ضریب تبیین بیشتر از ۹۰ درصد قابل تعمیم است.
پهنه بندی مخاطرات لرزه ای شهرهای مرزن آباد و طالقان براساس ارزیابی شاخص های مورفوتکتونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال هفتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
107 - 116
حوزههای تخصصی:
مورفوتکتونیک علمی است که تاثیر تکتونیک فعال را با استفاده از شاخص های ژئومورفیک به عنوان سنجش و توصیف کمی اشکال و چشم اندازهای زمین مشخص می کند؛ بر همین اساس اندازه گیری های کمی، شرایطی را فراهم می آورد تا با استفاده از آن ها به شناسایی وضعیت مناطق دارای تکتونیک فعال پرداخته شود. در این مطالعه با استفاده از شاخص های کمی مورفومتری حاصل از مطالعات مورفوتکتونیک بخشی از البرز مرکزی (شهرهای مرزن آباد و طالقان)، مورد بررسی قرار گرفته و پنج شاخص ناهنجاری سلسله مراتبی (a∆)، شاخص انشعابات (R)، شکل حوضه (Ff)، تراکم زهکشی (Dd) و ضریب ناهمواری (Bh) در 19 حوضه زهکشی محاسبه شده است. در این مناطق هر یک از این شاخص ها به پنج گروه بسیار بالا، بالا، متوسط، کم و بسیار کم طبقه بندی شده اند و در نهایت شاخص تکتونیک فعال نسبی (Iat) به دست آمده است. براساس نتایج حاصل از این پژوهش، حوضه هایی گسل های خزر، شمال البرز، دزدبن و راندگی های کندوان و شمال طالقان در گروه های بسیار بالا و بالا قرار گرفته اند که بیانگر تأثیر این گسل ها بر تکتونیک فعال منطقه است. در اثر بالا بودن این مقادیر، انتظار می رود که ریسک لرزه خیزی منطقه نیز در اثر گسیختگی گسل ها افزایش یابد. تراکم کانون لرزه ای زمین لرزه های اخیر در منطقه تصدیقی بر اثبات این موضوع است.
ارزیابی فعالیت های نئوتکتونیکی در تحولات حوضه های آبریز، مطالعه موردی: حوضه های آبریز جنوب کوهستان کرکس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مطالعه و بررسی ساختمان زمین شناسی، لندفرم ها ی توپوگرافی، الگوی سیستم های شبکه زهکشی، شاخص ها و شواهد ژئومورفولوژیک هر منطقه می توان عملکرد زمین ساخت فعال را ارزیابی کرد. کوهستان کرکس در شرق اصفهان و کمان ماگمایی ارومیه- دختر حد فاصل پهنه سنندج- سیرجان قرار دارد. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی میزان فعالیت های زمین ساختی با استفاده از شاخص های ژئومورفیک در حوضه های آبریز جنوب کوهستان کرکس است. برای ارزیابی میزان فعالیت های نوزمین ساخت شاخص های ژئومورفولوژیک از جمله نسبت کشیدگی (Re)، نسبت انشعابات (Rb)، فرم حوضه (FF)، انتگرال فرازنما (Hi)، حجم به سطح حوضه (V/A)، تقارن توپوگرافی عرضی (T)، گرادیان پیچ رودخانه (SL)، پیچ وخم رودخانه (S)، سینوزیته جبهه کوهستان (Smf)، نسبت شکل حوضه (BS)، وسعت مخروط افکنه (Af)، شیب مخروط افکنه (Sf) محاسبه شد و سپس با استفاده از شاخص نسبی زمین ساخت فعال (Iat) به عنوان تکنیک مدلی و مفهومی میزان فعالیت های تکتونیکی در حوضه های آبریز برآورد شد. درنهایت، شواهد مورفولوژیکی زمین ساخت فعال در منطقه مطالعاتی بررسی شد. نتایج حاصل از شاخص های ژئومورفولوژیک و وجود شواهد ژئومورفولوژیکی موجود در منطقه بیانگر وجود فعالیت های زمین ساختی زیاد در حوضه های آبریز جنوب ارتفاعات کرکس است. شدت فعالیت های تکتونیکی از جنوب شرق به سمت شمال غرب شدت می یابد. این تحرکات باعث تعمیق برخی دره ها، افزایش شیب و انحراف و تغییر مسیر برخی از رودخانه ها و تقطیع مخروط افکنه ها شده است.
تحلیل سطح توسعه یافتگی روستاها در حوضه آبریز دریاچه ارومیه
درفرآیندبرنامه ریزیوتوسعهنواحیروستایی،بررسیتفاوت های محلی وناحیه ای،تبیینعواملموثردرتوسعهوتعدیل نابرابری هایموجودازاهمیتویژه ایبرخوردار است در این راستا هدف این پژوهش ارزیابی و تبیین علّی توسعه یافتگی روستاها در حوضه آبریز دریاچه ارومیه می باشد. نوع تحقق کاربردی بوده روش بررسی آن توصیفی تحلیلی است. شاخص های مورد مطالعه، شاخص های توسعه یافتگی مرکز آمار ایران است که از مدل های تاپسیس و تحلیل خوشه ای جهت ارزیابی میزان توسعه یافتگی و طبقه بندی روستاها استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بیشتر روستاهای بسیار توسعه یافته (15 روستا) در محدوده مورد مطالعه در اراضی با شیب کمتر از 5 درصد، 8 روستا در محدوده شیب 5 تا 12 درصد و 3 روستا در شیب بالای 12 درصد قرار گرفته است. از کل روستاهای بسیار توسعه یافته در شیب کمتر از 5 درصد 11 روستا در استان آذربایجان شرقی و 4 روستا در استان کردستان واقع شده است. از 8 روستای واقع در شیب 5 تا 12 درصد، استان های آذربایجان غربی و شرقی هر کدام دارای 4 روستا می باشند و 3 روستای بسیار توسعه یافته واقع در اراضی بالای 12 درصد در استان آذربایجان غربی قرار گرفته است.
بررسی میزان فرسایش خاک و تولید رسوب با استفاده از مدل) RUSLE )و روش پسیاک اصلاح شده (مطالعه موردی: حوضه آبریز کال اسماعیل دره شهرستان شاهرود استان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
147 - 165
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین منابع طبیعی هر کشوری خاک است. خاک یک منبع زنده، پویا، تجدید پذیر در طول عمر انسان است که برای تولید غذا و همچنین توازن اکوسیستم ها ضروری و حیاتی به نظر می رسد. منابع آب و خاک از نظر اقتصادی و اکولوژی به عنوان ارکان اصلی منابع طبیعی و توسعه فعالیت های کشاورزی شناخته شده و در واقع منشا تولید مایحتاج اولیه بشر و تامین کننده نیازهای طبیعی گیاهان و موجودات زنده دراکوسیستم می باشد. بنابراین در حوضه های آبریز نیاز به بررسی و کنترل فرسایش رسوب وجود دارد. و برای حفاظت از هدر رفت رسوب باید تمهبدات ویزه ای متناسب با هر حوضه اتخاذ شود.در حوضه کال اسماعیل دره با استفاده مطالعات کتابخانه ای، مشاهدات میدانی، تصاویر هوایی و نقشه های GIS، فاکتور-های مدلی جهانی تجدید نظر شده فرسایش خاک(RUSLE) شامل: فرسایش پذیری باران، فرسایش پذیری خاک، طول شیب، درجه شیب، پوشش گیاهی مورد ارزیابی قرار گرفت وهمچنین عوامل 9 گانه مدل پسیاک محاسبه شد.باستفاده از نقشه های GIS و فرمول های مربوطه در مدل جهانی تجدید نظر شده فرسایش خاک، میزان فرسایش رسوب در منطقه مورد مطالعه 17.197 تن در هکتار برآورد شده و براساس مدل پسیاک نیز میزان برداشت رسوب 3.54 تن در هکتار محاسبه گردید. بنابراین از نظر شدت رسوب دهی، منطقه درکلاسI و دارای فرسایش خیلی کم می باشد.
تببین پیامدهای هیدروپلیتیکی تغییرات اقلیمی در ایران (مطالعه موردی حوضه آبریز زاینده رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
۲۶۹-۲۴۶
حوزههای تخصصی:
مقدمه تغییر اقلیم و گرمایش کره زمین که بر اثر افزایش گازهای گلخانه ای، مسئله ای حیاتی در کانون عوامل تهدیدزای بشر شده است. سرزمین ایران بر کمربندی از مناطق خشک و بیابانی زمین واقع شده که بیشترین اثرپذیری نامناسب را از تغییر اقلیم متحمل می شود. تغییر اقلیم در حوزه زاینده رود مشهود است و تاثیرات آن در کم شدن بارش و افزایش دما در طی سال های اخیر و نیز تداوم خشکسالی ها در حوضه آبریز زاینده رود نمایان است. با کاهش جریان آب رودخانه، تخصیص آب به بخش های کشاورزی و محیط زیست در قسمت های میانی و پایین دست با مشکل روبه رو شده است. نیاز آبی در این حوضه زیاد است به گونه ای که در طی این سال ها تلاش برای دستیابی به آب در حوضه زاینده رود به شکل تنش و درگیری و اعتراض ها و نیز آشوب های اجتماعی وارد عرصه جدیدی شده است. یکی از مهم ترین پیامدهای تغییرات اقلیم این است که دولت ها را ناگزیر به طرح انتقال بین حوضه ای می کند. بر اثر سیاست های انتقال آب بدون در نظر گرفتن حقابه شرعی حقابه دار و حقابه زیست محیطی بستر زاینده رود و تالاب گاوخونی، بسیاری از اختلافات اجتماعی بین استانی تشدید شد. روش پژوهش پژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشی کاربردی است که با توجه به اهمیت تاریخی، جغرافیایی، اقتصادی و سیاسی حوزه به شناسایی ابعاد و تاثیرات تغییرات اقلیمی در حوضه آبریز زاینده رود می پردازد و چگونه تغییرات اقلیمی می تواند بحران و تنش را در حوزه آبریز افزایش دهد که این امر می تواند راهنمای مفیدی برای برنامه ریزان و تصمیم گیران حوزه قرار بگیرد. از لحاظ روش و ماهیت، این تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و شیوه گردآوردی اطلاعات نیز براساس منابع کتابخانه ای از جمله کتب، مجلات و پایگاه های اطلاعاتی می باشد. یافته های تحقیق تبدیل شدن برف به باران در سرچشمه رودخانه زاینده رود و افزایش تبخیر منجر به کاهش اراضی در بخش پایین دست رودخانه شده است به طوریکه در بخش میانی و پایین دست، از مساحت اراضی «کشاورزی» و «مرتع» کاسته شده است. تعداد چاه ها در سال های اخیر افزایش شدیدی داشته است. تعداد چاه ها در بخش میانی و پایین دست افزایش چشمگیری در این دوره داشته میانگین عمق چاه ها در حوضه 8/4 متر افزایش یافته که در قسمت بالادست 65/6 متر، در قسمت میانی 55/5 متر و در بخش پایین دست 28/6 متر به طور میانگین بر عمق چاه ها افزوده شده است. افزایش تنش های میان استانی که نمونه های بارز آن میان استان های خوزستان، اصفهان و چهارمحال بختیاری در سال های اخیر مشاهده شد، یکی از مهم ترین پیامدهای سیاسی تغییرات اقلیم است که دولت ها را ناگزیر به طرح انتقال بین حوضه ای می کند. کشاورزان حقابه دار اصفهان مهم ترین گروه معترض به وضعیت بحرانی آب در این حوضه هستند. یکی از مهم ترین دغدغه های مردم منطقه و مهم ترین عامل ایجاد اعتصابات و درگیری های سال های اخیر کاهش منابع آبی و کاهش فعالیت کشاورزی شده است. کشاورزان منطقه در سال های اخیر به شیوه های مختلفی از جمله خرابی و شکستن لوله انتقال آب، اعتصاب، تظاهرات و بستن راه با تراکتور، رجوع به استان و شیوه های دیگر نحوه اعتراضات خود را بیان کرده اند. تنش و اعتراض های مردمی نسبت به آبرسانی و مدیریت بهینه آب برای ساکنان حوضه زاینده رود تنها محدود به ساکنان و بهره مندان حوضه آبریز زاینده رود نیست. مسائل هیدروپلیتیکی طرح انتقال آب بهشت آباد در بخش علیای حوضه کارون که زمینه ساز مشاجرات محلی و ناحیه ای و حتی ملی میان مردم و مسئولین در مبدا و مقصد شده است. این امر سبب بروز اختلافات اجتماعی و در نتیجه سیاسی بین ساکنین و ذی نفعان حوضه های آبریز بالادستی و حوضه های مذکور شده و با توجه به تفاوت قومی حوضه های آبریز، این مسئله به یک بحران هیدروپلیتیکی داخلی مبدل شده است که شکاف هایی را بین اقوام به وجود آورده است. تغییرات اقلیمی بزرگترین ضربه را متوجه بخش کشاورزی وارد کرده است. هم چنین نخستین پیامد رویه ای، افزایش حجم بیکاری و بحران مهاجرت است. مهاجرت منجر به پراکندگی روابط خویشاوندی و از بین رفتن همبستگی، انسجام قومی و افزایش فردگرایی و انزوا و به تبع آن حاشیه نشینی و بزه گری گردیده است. خشک شدن بستر رودخانه زاینده رود ناشی از تغییرات اقلیمی سبب ایجاد شکاف ها و فرونشست های متعددی در مناطق مختلف حوضه آبریز در استان اصفهان شده است. عمق این شکاف ها بسیار عمیق می باشد و در برخی موارد عمقی بیش از 10 متر داشته باشند. شکاف ها صدمات جدی را به جاده ها و زمین های کشاورزی وارد کرده است. نتیجه گیری تغییر اقلیم در حوضه زاینده رود یکی از عوامل تهدیدکننده منابع آب در حوضه است از جمله این عوامل تهدیدکننده می توان به اراضی در بخش های میانی و پایین دست حوضه به دلیل وقوع ناپایداری منابع آبی و کاهش جریان آب رودخانه،
آستانه های هیدرولوژیک حوضه آبی ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
47 - 69
حوزههای تخصصی:
فضا، قلمرو چندبُعدی و بی حدومرزی است که موقعیت نسبی پدیده ها در آن منعکس می شود. در طی چند دهه اخیر سطح آب دریاچه ارومیه به عنوان یک دستگاه جغرافیایی و سیستم پیچیده متأثر از برخی از عوامل طبیعی و انسانی، به شدت کاهش پیدا کرده است. درجهت بررسی آستانه ذخیره آب سدها در کاهش تراز آب دریاچه ارومیه، ابتدا بانک داده های مورد نظر تهیه شد: (DEM حوضه، داده های ایستگاه های کلیماتولوژی، دبی ایستگاه های هیدرومتری و اطلاعات سدها). روابط خطی بین ارتفاع و دما و بارش و ارتفاع در نرم افزار SPSS برآورد شد، با درنظرگرفتن ایستگاه های کلیماتولوژی و سدها به عنوان نقطه خروجی، زیرحوضه های متعددی استخراج شد و حجم ورودی آب به داخل حوضه های فاقد ایستگاه هیدرومتری، با استفاده از روش جاستین برآورد شد. همچنین درصد دبی سالانه نسبت به بارش سالانه و تغییرات حجم ذخیره آب سدها تجزیه وتحلیل شد. نتایج دال بر این است که حجم مخزن 46 سد در 12 زیرحوضه (68/1628 میلیون مترمکعب) حدود 21 درصد از حجم کل رواناب حوضه را به خود اختصاص داده اند، این عدد تا سال 1996 سدها 13 درصد بوده و در سال 2013 به 8/21 درصد رسیده است. در سال 1970 با ساخت سد مهاباد با حجم مخزن 8/197 میلیون مترمکعب، حجم مخزن سدها از آستانه محیطی گذشته و کاهش تراز آب دریاچه، غیرقابل بازگشت به گذشته شده است. بررسی حجم مخزن سد باتوجه به حجم آبگیری و حجم بارش حوضه ای سدها بیان کننده این است که از مجموع 41 سد، مخزن 28 سد متناسب با پتانسیل بارشی حوضه ساخته شده است. نسبت حجم مخزن به حجم بارش 33 سد، شرایط خیلی مطلوب و 6 سد، شرایط مطلوب دارند.
پتانسیل خروجی آب از چین خوردگیهای زاگرس به حوضه آبریز خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اثر شکل گیری تنگ ها در رشته کوه زاگرس آب فراوانی به حوضه خلیج فارس هدایت می شود که در صورت نبودن تنگ ها، آب ها موازی با چین خوردگی های زاگرس، به سمت جنوب شرق هدایت می شدند. هدف از پژوهش حاضر برآورد آب انتقال یافته با تنگ های زاگرس است. به این منظور از نقشه های 1:50000 توپوگرافی، 1:100000 زمین شناسی، مدل رقومی ارتفاع ایران و منابع کتابخانه ای استفاده شد؛ بنابراین در این پژوهش لایه ایستگاه های هیدرومتری انتخاب و به عنوان نقطه خروجی، زیرحوضه های مسلط به آنها استخراج شد. در پژوهش حاضر روابط بین بارش با ارتفاع هر حوضه برآورد و بر اساس آنها لایه های هم بارش و متوسط بارش هر زیرحوضه محاسبه شد. با در نظر گرفتن وسعت زیر حوضه ها حجم بارش دوره های مدنظر برآورد و با دبی های ایجاد شده مقایسه و تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاکی از آن است که با جریان های ناودیسی رشته کوه زاگرس، 110،695 میلیارد متر مکعب آب به خلیج فارس هدایت می شود. در میان پنج حوضه گیلوان، سیمره، سرتنگ دولاب، قره آغاج و دز زیرحوضه هایی که دبی کم دارند در دامنه های شرقی و زیرحوضه های با دبی زیاد در دامنه غربی تراست اصلی زاگرس واقع شده است. علت تفاوت در دبی دو دامنه را می توان در چند ویژگی زاگرس ردیابی کرد: 1- شیب دامنه های کوهستانی؛ 2- موقعیت دامنه ها نسبت به جریان های ورودی؛ 3- کارست و گسل خوردگی. هرچند حجم دبی حوضه های شرقی نسبت به دبی حوضه های غربی کمتر است، زمان آبدهی آنها طولانی تر است.
تحلیل الگوی نامناسب تقسیمات کشوری بر تخریب اکوسیستم های طبیعی (مطالعه موردی: حوضه آبریز بختگان و طشک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی مدیریت و سازماندهی سیاسی فضا در قالب تقسیمات کشوری نقش مهمی در مدیریت قلمروهای طبیعی و پیوندهای اکوسیستمی آنها دارد. تطبیق نداشتن مرزبندی های سیاسی–اداری با عوارض طبیعی منطقه ها به ویژه مرزها و محدوده های حوضه های آبریز یکی از عوامل مهم تهدید پیوندهای اکوسیستمی منطقه هاست. با توجه به این امر در پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی–تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای تأثیرات چگونگی سازماندهی سیاسی فضا در قالب تقسیمات کشوری و تغییرات آن بر اکوسیستم حوضه آبریز دریاچه بختگان و طشک به عنوان دومین دریاچه بزرگ کشور بررسی شده است. نتایج نشان داد که تغییرات مکرر و غیر اصولی تقسیمات کشوری در قالب ایجاد واحدها و شهرستان های جدید به ویژه در منطقه های بالادستی حوضه باعث افزایش تعداد قلمروهای سیاسی–اداری، حاکم شدن رویکرد توسعه بخشی در سطح حوضه، افزایش بازیگران محلی، عبور جریان های آبی از قلمروهای سیاسی-اداری متعدّد، گسترش تنش های هیدروپلیتیکی، امکان پذیر نبودن مدیریت یکپارچه حوضه، از بین رفتن همگنی های طبیعی و تطبیق نداشتن مرزهای طبیعی حوضه با مرزهای سیاسی-اداری شده که چنین شرایطی در گسترش بهره برداری از منابع آبی در سطح قلمروهای بالادستی حوضه بدون توجه به پیوندهای زیست محیطی و اکوسیستمی آن با دریاچه مطالعه شده و در نتیجه خشک شدن آن مؤثر بوده است.
شناسایی عوامل کلیدی تأثیرگذار در آینده مناسبات هیدروپلیتیک حوضه آبریز کورا- ارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۷)
111 - 132
حوزههای تخصصی:
حوضه آبریز کورا- ارس از حوضه های آبریز مشترک مهم در بین پنج کشور ایران، ارمنستان، ترکیه، آذربایجان و گرجستان که از حساسیت و موقعیت ژئوپلیتیک،استزاتژیکی خاصی برخوردار است.آب جاری ارس ناشی از سرچشمه های ترکیه از مسیر ترکیه به ارمنستان، ترکیه -آذربایجان، ایران -آذربایجان، ایران -ارمنستان و بار دیگر ایران - آذربایجان را سیراب کرده و از مرز های آن ها می گذرد و به رودخانه کورا پیوسته به دریای خزر می ریزد. و سوال اصلی تحقیق این است عوامل کلیدی تاثیر گذار در آینده مناسبات هیدروپلیتیک حوضه آبریز کورا- ارس کدامند؟ هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر وضعیت آینده مناسبات هیدروپلیتیک کشورهای حوضه آبریز کورا- ارس و میزان اثرگذاری زمینه ای برای شناسایی پیشران های اصلی و توجه به آینده های جایگزین در افقی کوتاه مدت، میان مدت و درازمدت است. در این پژوهش تاکید بر شرایط حساس در مناسبات هیدروپلیتیک کشورهای حوضه آبریز کورا – ارس با تکیه بر این پیشران های کلیدی بررسی می شودنوع تحقیق کاربردی و روش گردآوری اطاعات روش اسنادی، کتابخانه ای و استفاده از نظر خبرگان(25 نفر) و احصا ء 44 عوامل کلیدی شناساایی شده و با تشکیل پنل خبرگی و ادغام عوامل مشابه و تعداد 32 عامل مشخص شدند و شیوه تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آینده پژوهی میک مک و به کارگیری روش تحلیل ماتریس متقاطع است و یافته های تحقیق گویای آن است که پپشران ها ی را در 4 بعد( مدیریت- حقوقی،جغرافیایی( طبیعی- زیست محیطی)، ژئوپلیتیک(سیاسی- اجتماعی) و اقتصادی و فنی) شناسایی شده است و در نهایت به 11 پیشران اصلی و کلیدی بر تبیین آینده مناسبات هیدروپلیتیک کشورهای حوضه آبریز کورا – ارس مشخص گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد کشورهای پایین دست حوضه آبریز برای تعیین میزان رژیم حقوقی، دسترسی عادلانه به آب و مدیریت یکپارچه مشترک منابع آب با کشورهای بالادست حوضه از جمله ترکیه به توافقاتی دست یابند.
بررسی وضعیت زمین لغزش حوضه آبریز طارم با استفاده از مدل همپوشانی ریسک-آسیب پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۹
61 - 39
حوزههای تخصصی:
است. در نهایت با ترکیب و همپوشانی نقشه ریسک، نقشه آسیب پذیری و نقشه زمین لغزش های منطقه، نقشه نهایی (نقشه ریسک- آسیب پذیری) به دست آمده است. نتایجی که بر اساس خروجی مدل یا همان نقشه ریسک-آسیب پذیری، حاصل شد گویای این مطلب است که قسمت های شرقی و شمال شرقی حوضه آبریز طارم دارای بیشترین میزان ریسک-آسیب پذیری هستند. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که از کل سطح حوضه، 17% کلاس ریسک-آسیب پذیری خیلی کم، 35% کلاس ریسک-آسیب پذیری کم، 23% کلاس ریسک-آسیب پذیری متوسط، 16% کلاس ریسک-آسیب پذیری زیاد و 9% کلاس ریسک-آسیب پذیری بسیار زیاد را به خود اختصاص داده اند. چیزی که در این پژوهش داری اهمیت است این مطلب است که این مدل نسبت به سایر مدل ها و روش های مطالعه زمین لغزش، بررسی ترکیبی احتمال وقوع زمین لغزش و آسیب پدیری منطقه در برابر زمین لغزش بوده و تعیین می کند که احتمال وقوع زمین لغزش های دارای تلفاف و خسارات جانی و مالی در چه نقاطی از منطقه بیشتر است.