مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
کورا
منبع:
متافیزیک سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۶
17 - 32
حوزه های تخصصی:
نظریه معناکاوی کریستوا را میتوان متأثر از دو گرایش پدیدارشناسی و روانکاوی دانست. درواقع کریستوا با بیان عمل کرد معنازایی یا به عبارتی مواجهه فرایندهای دلالت (امر نشانهای و امر نمادین ) به پدیدارشناسی و روانکاوی بازگشتی انقلابی دارد. وی برای عمق دادن به تفسیر معنا، و شرح و تفسیر امر نمادین به پدیدارشناسی رجوع می کند و امر نشانهای را از روانکاوی فروید به ارث میبرد. کریستوا با برداشت خود از پدیدارشناسی هوسرل، میان پدیدارشناسی و روانکاوی ارتباط برقرار میکند و می کوشد بر این پایه نظریهای برای فرایند دلالت (معنازایی) ارایه دهد. مواجهه نظریه پدیدارشناسانه و روانکاوانه با یک دیگر بستری را فراهم می آورد تا کریستوا نظریه معنا و سوبژکتیویته خود را بسط دهد. در فضایی که غلبه با امر نمادین است، کریستوا تلاش می کند با بازتعریف فرایند دلالتی، امکان سرکشی و بازتولید معنا را به فرایندی انگیخته و دایمی تبدیل کند. وی می کوشد با بهره گیری از این مفهوم پویا، بازنمایی متفاوتی در زبان تولید کند و این خود انقلابی در درون زبان و ساختارهای فرهنگی است. این نوشتار در پی آن است تا پس از مروری بر عناصر دخیل در «فرایند دلالتی» در اندیشه کریستوا، به تأثیر عواملی هم چون روانکاوی فرویدی لکانی و پدیدارشناسی، در بسط نظریه معنا بپردازد و پرده از این انقلاب بردارد. پروژه کریستوا درحقیقت سویه دیگری از واسازی دریدایی از زبان متافیزیکی است.
زمینه های پیشازبانیِ شکل گیری سوژه در اندیشه کریستوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه سوژه ی سیال کریستوا را میتوان تلفیقی از دو حوزه روانکاوی و زبانشناسی در نظر گرفت. نوشته های اولیه کریستوا بر تحلیل های لاکان از مرحله آینه ای و عقده ادیپ مبتنی است. این دو مرحله شرایط لازم را برای شکل گیری آنچه وی بعدها «سوژه در فرآیند» می داند فراهم می آورد. اما برخلاف لاکان، کریستوا جنبه های اجتماعی و تاریخی سوبژکتیویته را نیز در نظر می گیرد. از سوی دیگر کریستوا از نظریه زبان شناسی سوسوری نیز متاثر بوده است. می توان گفت الگوی کنش معنایی کریستوا از پیوند روانکاوی لاکانی و نشانه شناسی سوسور گرفته شده است. تصور او از کارکردهای نشانه ای و نمادین که به زندگی اجتماعی و روانی مربوط می شود، مبتنی بر تمایز انگیزه های پیشاادیپی و ادیپی می باشد، در مقابل امر نمادین سیستم ادیپ شده ای است که به واسطه قانون پدر شکل گرفته است و این دو با هم دو وجه «سوژه سخنگو» را تشکیل می دهند. در این مقاله قصد داریم به این زمینه های نشانه ای شکل گیری سوژه بپردازیم. کریستوا با تکیه بر امر مادرانه، علیه تقلیل معاصر سوژه به قلمرو نمادین استدلال می کند.
مفهوم معناکاوی در اندیشه ژولیا کریستوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه نقادانه کریستوا تحت اصطلاح معناکاوی یا تحلیل معنایی را می توان تلفیقی از دو حوزة نشانه شناسی و روانکاوی تفسیر کرد. این نظریه که چارچوب عمده نقدها و دیگر آرای او بویژه در مورد سوژة سخنگو را شکل م یدهد، از حوز ههای گوناگون دانش از جمله نشان هشناسی و روانکاوی وام می گیرد، اما با وارد ساختن اصلاحاتی بر هر یک از آنها حاصل شده است. همچنین این نظریه می تواند کلید راهیابی به اندیش ههای کریستوا به عنوان فیلسوفی پساساختارگرا بویژه در تحلیلهای او در زمینه هنر و ادبیات باشد. مقاله پیش رو نیز به این مسئله م یپردازد که کریستوا چگونه این دو دانش را در نظریه تحلیل معنایی خود بویژه در حوزه هنر و ادبیات تلفیق م یکند. اگر نظم نمادینِ زبان را با خودآگاهی یکی بگیریم، م یتوانیم امر نشان هشناختی یا کورا را ناخودآگاه زبان بدانیم. بدین ترتیب کریستوا با تلقی تازه خود از نشان هشناسی که متفاوت از مفهوم و معنای استاندارد آن به عنوان علمِ نشانه ها و یا نظام نشان های است، میان نشان هشناسی و روانکاوی ارتباط برقرار میسازد و سعی دارد نظریه ای بر این پایه برای معناداری بویژه در هنر و ادبیات تدارک ببیند. نفوذ امر نشان هشناختی به درون زبان همانا بازگشت زبانِ سرکو بشده است. امر نشانه شناختی پیوسته به ساختار نمادینِ معنا نفوذ می کند و بنابراین سیالیت و عد متجانس را از نو در سوژة سخنگو/نویسنده بر پا م یسازد. همچنین امر نشانه شناختی، فرآیند آفرینش را از نو احیا م یکند و پی ششرط اساسی نظم نمادین است.
طرح ایده تن سیاست بر اساس اندیشه های کریستوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
255-272
حوزه های تخصصی:
کریستوا با تفکیک امر نشانه ای و امر نمادین، در پی بازگرداندن کورای نشانه ای به قلمرو سیاست است. کورا دربرگیرنده نیروی لیبیدویی متعلق به رابطه مادر کودک است که در عین به پیش راندن مؤلفه های قلمرو نمادین، همواره سرکوب شده است. کریستوا این سرکوب را اساس تمام سرکوب ها می داند و می خواهد با بازگشت به این امر سرکوب شده جلوی اقتدار را بگیرد. در این جا دیگر امر سرکوب شده خود باز نمی گردد، بلکه باید با تحلیل عمیق زبان زمینه بازگشت به آن را فراهم کرد. کریستوا این بازگشت را «سرپیچی» می نامد و به این ترتیب با دادن خصلتی سیاسی به آن روابط عمیق میان سیاست کلان و سیاست خُرد را آشکار می کند. این درک روان کاوانه از امر سیاسی را تحت عنوان «تن سیاست» معرفی خواهیم کرد. چنان که نشان خواهیم داد تن سیاست در پی جلوگیری از مادرکشی است و این اصیل ترین کنش سیاسی است؛ زیرا به ادعای ما مادرکشی ریشه تمام خشونت ها و سرکوب ها است. به این منظور خوانشی بدیع از اندیشه های سیاسی کریستوا ارائه خواهیم داد.
معناکاوی کتاب تصویری سنگ آسمانی بر اساس نظریه ی آ لوده انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معناکاوی روشی مرکب از روان کاوی و نشانه شناسی است که کریستوا برای مطالعه ی فرایند سوژگی آن را ابداع کرده است. از نظر کریستوا انسان سوژه ی دوپاره ای برساخته از دو وجه ناهمگون زبان است: یکی وجه مردانه ی زبان، موسوم به امر نمادین و دیگری وجه زنانه ی آن، موسوم به امر نشانه ای. فرایند دلالت (و به طور متناظر، فرایند سوژگی) با آلوده انگاری تن مادر و ترک کورا آغاز می شود. کورا از نظر واژگانی به معنای زهدان مادر است و از نظر مفهومی، مخزن امر نشانه ای و جایگاه جسمانی برای شکل گیری نخستین دلالت ها. زبان به عنوان مظهر امر نمادین با واپس زنی امر نشانه ای، مرزهای هویت سوژه را تعیّن می بخشد؛ اما امر نشانه ایِ مطرود از بین نمی رود بلکه در قالب «میل بازگشت به کورا» همواره مرزهای هویتِ برساخته ی سوژه ی سخن گو را در معرض تهدید نگه می دارد. کریستوا تنها مجرای اعاده ی امر نشانه ایِ زنانه و بازگشت به کورای مادرانه را «انقلاب زبان شاعرانه» می داند. منظور کریستوا از این انقلاب زبانی، سرپیچی از نظام های مبتنی بر امر نمادین مردانه است. کتاب تصویری سنگ آسمانی، یکی از عناوین مجموعه ی ده جلدی پهلوان کچل و اسبش کرُی، به قلم زهره پریرخ و تصویرگری زهرا کیقبادی (1400الف) برای گروه سنی «ب» است. برآنم به روش تحلیل محتوای کیفی از نوع قیاسی، ضمن دگرخوانش اثر مذکور به چگونگی رابطه ی بازگشت به کورا و رفع افسردگی انسان مدرن، بپردازم. نتیجه ی پژوهش نشان می دهد که سوژه ی مدرن که بر اثر آلوده انگاری کورای زنانه و تسلط نظام نمادین مردانه دچار افسردگی شده است، می تواند با اعاده ی امر نشانه ای به تعادل برسد.
شناسایی عوامل کلیدی تأثیرگذار در آینده مناسبات هیدروپلیتیک حوضه آبریز کورا- ارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۷)
111 - 132
حوزه های تخصصی:
حوضه آبریز کورا- ارس از حوضه های آبریز مشترک مهم در بین پنج کشور ایران، ارمنستان، ترکیه، آذربایجان و گرجستان که از حساسیت و موقعیت ژئوپلیتیک،استزاتژیکی خاصی برخوردار است.آب جاری ارس ناشی از سرچشمه های ترکیه از مسیر ترکیه به ارمنستان، ترکیه -آذربایجان، ایران -آذربایجان، ایران -ارمنستان و بار دیگر ایران - آذربایجان را سیراب کرده و از مرز های آن ها می گذرد و به رودخانه کورا پیوسته به دریای خزر می ریزد. و سوال اصلی تحقیق این است عوامل کلیدی تاثیر گذار در آینده مناسبات هیدروپلیتیک حوضه آبریز کورا- ارس کدامند؟ هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر وضعیت آینده مناسبات هیدروپلیتیک کشورهای حوضه آبریز کورا- ارس و میزان اثرگذاری زمینه ای برای شناسایی پیشران های اصلی و توجه به آینده های جایگزین در افقی کوتاه مدت، میان مدت و درازمدت است. در این پژوهش تاکید بر شرایط حساس در مناسبات هیدروپلیتیک کشورهای حوضه آبریز کورا – ارس با تکیه بر این پیشران های کلیدی بررسی می شودنوع تحقیق کاربردی و روش گردآوری اطاعات روش اسنادی، کتابخانه ای و استفاده از نظر خبرگان(25 نفر) و احصا ء 44 عوامل کلیدی شناساایی شده و با تشکیل پنل خبرگی و ادغام عوامل مشابه و تعداد 32 عامل مشخص شدند و شیوه تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آینده پژوهی میک مک و به کارگیری روش تحلیل ماتریس متقاطع است و یافته های تحقیق گویای آن است که پپشران ها ی را در 4 بعد( مدیریت- حقوقی،جغرافیایی( طبیعی- زیست محیطی)، ژئوپلیتیک(سیاسی- اجتماعی) و اقتصادی و فنی) شناسایی شده است و در نهایت به 11 پیشران اصلی و کلیدی بر تبیین آینده مناسبات هیدروپلیتیک کشورهای حوضه آبریز کورا – ارس مشخص گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد کشورهای پایین دست حوضه آبریز برای تعیین میزان رژیم حقوقی، دسترسی عادلانه به آب و مدیریت یکپارچه مشترک منابع آب با کشورهای بالادست حوضه از جمله ترکیه به توافقاتی دست یابند.