مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
مستندسازی دانش
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش تحلیل مبانی نظری، مفهوم، اهمیت، پیشینه و نحوه مستندسازی دانش بر پایه چرخه حیات دانش سازمانی و معرفی راهبردهای عملیاتی خودکار و نیمه خودکار استخراج دانش ضمنی و کدگذاری و بازنمون دانش عینی است.
روش: این مقاله از نوع مروری تحلیلی است که با استفاده از روش کتابخانه ای و بررسی منابع نظری تهیه شده است.
یافته ها: در این پژوهش بر پایه این پذیره که بدون استخراج و مستندسازی دانش، مدیریت دانش در هیچ سازمانی تجلی نخواهد یافت، مبانی نظری و پیشینه مستندسازی دانش سازمانی تحلیل شده است. با بررسی منابع حوزه مشخص شد که سازمان های ایرانی از نظر مستندسازی دانش در وضعیت مناسبی قرار ندارند. یکی از مهم ترین دلایل آن آشنا نبودن با نحوه مستندسازی و ناآگاهی نسبت به راهبردهای عملی آن می باشد. در راستای پاسخگویی به این مسأله در این پژوهش تلاش شد ابتدا بر پایه این واقعیت که فرایند کسب و مستندسازی از الگوهای چرخه حیات دانش سازمانی تبعیت می کند، ضمن معرفی مهم ترین الگوهای چرخه دانش، نحوه و فرایند مستندسازی براساس چرخه یکپارچه حیات دانش سازمانی دالکر تشریح گردد و در گام بعدی با توجه به ضرورت آشنایی سازمان ها با راهبردهای عملیاتی استخراج دانش ضمنی و کدگذاری و بازنمون دانش عینی، ضمن اشاره به ملاک های انتخاب راهبرد، مهم ترین راهبردهای عملی خودکار و نیمه خودکار در دو سطح فردی و گروهی تحت عنوان راهبردهای تولید و تحلیل پروتکل معرفی شد. در پایان بر پایه یافته های پژوهش، پیشنهادهایی ارائه شده است.
مدیریت دانش سازمانی در کتابخانه های دانشگاهی ایران: مستندسازی و سازوکارهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانش سازمانی به دلایل مختلفی مانند بازنشستگی و جابجایی مدیران در مسیر فراموشی و محو قرار دارد. مستندسازی قادر است از طریق ثبت، ارزیابی، سازماندهی، نگهداری و انتشار دانش و تجربیات مدیران، از محو دانش جلوگیری کند. پیش نیاز مستندسازی، تعیین ویژگی ها و سازوکارهای آن است. بر این اساس هدف این پژوهش شناسایی و رتبه بندی سازوکارهای مستندسازی در کتابخانه های دانشگاهی ایران بود. روش شناسی: روش پژوهش پیمایشی-تحلیلی و با توجه به هدف پژوهش، نوع آن کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش مدیران کتابخانه های دانشگاهی ایران بود. اعضای جامعه ۱۷۲ نفر بود که بر اساس جدول اندازه جامعه و نمونه کرجسی و مورگان، ۱۱۶ نفر به صورت طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ۱۰۰ نفر به پرسشنامه پاسخ دادند و میزان پرسشنامه های برگشتی ۲/۸۶ درصد بود. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه الکترونیکی محقق ساخته در قالب طیف لیکرت بر اساس چند پرسشنامه آماده و مرور پیشینه پژوهش استفاده شد. پرسشنامه اولیه برای تعیین روایی محتوایی (صوری) بین متخصصان توزیع شد و پس از انجام دادن اصلاحات لازم و تغییرات پیشنهاد شده توسط متخصصان، نسخه نهایی آن تدوین شد. برای تعیین پایایی پرسشنامه تعداد ۳۰ نسخه توسط جامعه مورد بررسی تکمیل شد که از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ،۸۷.۴۵ به دست آمد. برای توصیف و تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. در آمار توصیفی از میانگین و برای بررسی متغیرها از تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون فریدمن استفاده گردید. این پژوهش از آن رو که به بررسی دیدگاه های مدیران جامعه آماری میپردازد و بر اساس دیدگاه نمونه ای از آنها در مورد جامعه قضاوت می کند، پیمایشی است و از این منظر که نتایج پژوهش را می توان در عمل برای مستندسازی دانش در کتابخانه ها به کار گرفت و تا حدودی مشکلات آن ها را در این زمینه مرتفع ساخت، پژوهشی کاربردی است. یافته ها: سازوکارهای مستندسازی دانش بر پایه چرخه یکپارچه حیات دانش سازمانی دالکر شناسایی و براساس درجه اهمیت و میانگین های کسب شده، رتبه بندی شدند. بدین ترتیب، ۱۱ سازوکار ثبت و استخراج، ۹ سازوکار ارزیابی/ انتخاب، ۷ سازوکار کدگذاری، ۸ سازوکار پالایش، ۹ سازوکار اشتراک، ۷ سازوکار دسترسی، ۷ سازوکار فراگیری، ۸ سازوکار به کارگیری، ۷ سازوکار ارزیابی و ۶ سازوکار به روزرسانی معرفی شدند. مهم ترین منابع کسب دانش ضمنی و عینی مشخص شد و با توجه به تحلیل عاملی اکتشافی در سه عامل منابع کسب و ثبت دانش ضمنی مدیران، منابع دانش عینی برای کدگذاری و بازنمون و منابع دانش عینی برای وب کاوی و داده کاوی نام گذاری شدند. بحث و نتیجه گیری: مستندسازی دانش در کتابخانه های دانشگاهی ایران از الگویی خاص تبعیت نمی کند. با توجه به مشکلاتی که کتابخانه های دانشگاهی در زمینه مستندسازی دارند، در این پژوهش سازوکارهای لازم برای تسهیل اجرای مستندسازی معرفی شده است. این سازوکارها براساس دیدگاه های مدیران این مراکز شناسایی و رتبه بندی شده و بر ویژگی های اصلی مستندسازی یعنی، استخراج، اعتبارسنجی، اصلاح و انتشار دانش ثبت شده متمرکز است، لذا نتایج آن از قابلیت لازم برای استفاده در محیط های کتابخانه ای برخوردار است. با توجه به این که در زمینه مستندسازی دانش پژوهش های اندکی صورت گرفته است، بر این اساس در اجرای پژوهش کمبود منابع لاتین و فارسی وجود داشت و برخی از پاسخ دهندگان در خصوص موضوعات مربوط به متغیرهای پژوهش شناخت محدود داشتند که این موضوع از طریق ارائه تعاریف مربوط به مفاهیم مدیریت دانش در ابتدای پرسشنامه و نیز در پی نوشت آن مرتفع گردید. تشکیل کمیته مستندسازی، انتصاب فردی به عنوان کارشناس دانش، تهیه فرم های مخصوص ثبت دانش و تدوین شیوه نامه مستندسازی از مهم ترین پیشنهادهای پژوهش بود.
مستندسازی دانش تجربی آب: رویکردی عملیاتی به فرآیند مدیریت دانش طرح های توسعه منابع آب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مستندسازی تجربیات، نوعی مدیریت دانش است. مسئله اصلی چگونگی مستند نمودن سرمایه فکری و تجارب متخصصان در جهت بهره گیری از گنجینه دانش در راستای حفظ منابع و عدم تکرار اشتباهات گذشته می باشد. هدف پژوهش، تعیین خط مشی طرح های توسعه منابع آب شرکت آب منطقه ای فارس، بوشهر، کهگیلویه و بویراحمد با استفاده از مستندسازی دانش تجربی متخصصان با اهداف اختصاصی اولویت بندی مراحل اجرای طرح ها در سه سطح، ملی، استانی و نقش دانش تجربی متخصصان است. روش شناسی: جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان معاونت طرح و توسعه در سه استان فارس، بوشهر و کهگیلویه و بویراحمد شامل 36 نفر بودند. این پژوهش با رویکرد ترکیبی اکتشافی متوالی (کیفی و کمی) انجام شده است. در روش کیفی از روش مصاحبه و پانل دلفی و در روش کمی از پرسشنامه در مقیاس لیکرت استفاده گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد که افراد پانل در رابطه با اولویت بندی مراحل اجرای طرح ها به ترتیب در سطح ملی، استانی و با در نظر گرفتن نقش دانش تجربی متخصصان اتفاق نظر داشته و در نهایت، مستندسازی طرح به عنوان خدمات مکمل برای تمام مراحل باید انجام شود. نتیجه گیری: بنابراین فقدان سیستم مدیریت دانش طرح ها باعث بروز مشکلاتی همچون عدم اولویت بندی و عدم استفاده از دانش تجربی کارکنان شده است.
بررسی و تبیین چگونگی استخراج و مستندسازی دانش ضمنی مدیران و کارکنان شرکت های تولیدی منطقه آزاد اروند بر اساس روش نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی و تبیین چگونگیِ استخراج و مستندسازی دانش ضمنی کارکنان و مدیران شرکت های تولیدیِ منطقه آزاد اروند با استفاده از نظریه داده بنیاد است. روش: از نظریه داده بنیاد که یک شیوه پژوهش کیفی است استفاده شد که به وسیله آن با استفاده از یک دسته داده ها، نظریه ای تکوین می یابد. برای جمع آوری داده ها با 25 نفر از مدیران و کارکنان شرکت های موجود در منطقه آزاد اروند، مصاحبه های عمیقی صورت گرفت. معیار اصلی برای تعیین حجم نمونه، نیل به نقطه اشباع نظری بود. تمامی افراد حجم نمونه مورد مطالعه، با رویکرد هدفمند انتخاب شدند. یافته ها: کدگذاری و تحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاریِ باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شد. روش های استخراج دانش ضمنی شامل: مصاحبه، داستان گویی سازمانی، یادگیری از طریق شنیدن، مشاهده، مطالعه موردی مستند، تفسیر، آموزش معکوس، شرح وقایع یادگیری و یادگیری عملی است که تقریباً تمام شرکت های تولیدی به این روش اعتقاد دارند. نتیجه: مدل پارادایمیِ چگونگیِ استخراج و مستندسازی دانشِ ضمنیِ شرکت های تولیدی منطقه آزاد اروند، شکل گرفت. عامل اصلی که می تواند در استخراج دانش ضمنی تأثیرگذار باشد، مشارکت است. مستندسازی دانش تنها به توانایی فرد بستگی ندارد بلکه به تمایل شخص برای مستندکردن دانش بستگی دارد.
طراحی الگوی استقرار مدیریت دانش در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش طراحی مدلی برای استقرار مدیریت دانش در مدارس بوده است. زیرا مدیریت دانش، رویکرد کلیدی در توانمندسازی معلمان و کیفیت بخشی به فعالیت های یاددهی یادگیری، ایجاد نشاط علمی در دانش آموزان، جلوگیری از تضییع وقت و منابع و به طور خلاصه افزایش بهره وری در مدارس است. در این پژوهش از رویکرد پژوهش کیفی و روش داده بنیاد نظام مند استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش اساتید تعلیم و تربیت و کارگزاران نخبه آموزشی در وزارت آموزش و پرورش و در مدارس تهران بوده اند. از روش نمونه گیری نظری استفاده شده و با تعداد 16 نفر مصاحبه انجام گرفته تا به اشباع نظری رسیده ایم. روائی مصاحبه توسط خبرگان سنجیده شد و اعتمادپذیری آن نیز بوسیله توافق درون موضوعی بین دو کدگذار مورد تائید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل مصاحبه ها از روش کدگذاری استفاده شد. یافته های پژوهش که پس از انجام مراحل کدگذاری باز و محوری و انتخابی بدست آمده اند نشان می دهند که استقرار مدیریت دانش از 280 کد و 17 مفهوم در 5 مقوله تشکیل شده است. استقرار مدیریت دانش در مدارس در 5 مقوله ایجاد و جذب دانش (آموزش، بازدید، ثبت دانش، پژوهش، حضور کارشناسان و تشکیل گروه های حرفه ای)، سازماندهی دانش (مستندسازی، پالایش و هستی شناسی دانش)، ذخیره دانش ( استفاده از فناوری و ایجاد محیط تعاملی)، انتشار دانش (عوامل فردی، عوامل سازمانی و تربیت سرمایه انسانی) و کاربرد دانش (عوامل فردی و ساختار سازمانی) شکل گرفت.
تأثیر رهبری مبتنی بر دانش بر عملکرد نوآوری با توجه به نقش رفتار مدیریت دانش
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی تأثیر رهبری مبتنی بر دانش بر عملکرد نوآوری با توجه به نقش رفتار مدیریت دانش پرداخته است؛ لذا یک تحقیق کاربردی از نوع توصیفی-پیمایشی است. کسب وکارهای کوچک و متوسط مستقر در پارک های علم و فناوری شهر تهران به تعداد حدوداً 600 شرکت به عنوان جامعه آماری انتخاب شد. تعداد کارکنان این شرکت ها حدودا 6121 نفر می باشد. برای تعیین حجم نمونه از روش نمونه گیری دردسترس استفاده شده است که با توجه به محدود بودن جامعه، نمونه آماری بر طبق جدول کرجسی و مورگان برابر 362 نفر به دست آمد. ابزار گردآوری داده پرسشنامه استاندارد است که روایی و پایایی آن مورد بررسی قرار گرفت و تأیید شد. داده های پژوهش در دو بخش آمار توصیفی و آمار استنباطی تجزیه و تحلیل و بیان شد. آمار توصیفی شامل توصیف جمعیت شناختی و متغیرهای پژوهش است. آمار استنباطی نیز در دو بخش برازش مدل اندازه گیری و مدل ساختاری به روش مدلسازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار Smart PLS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که رهبری مبتنی بر دانش بر مؤلفه های رفتار مدیریت دانش (کسب، اشتراک، مستندسازی و اجرای دانش) تأثیر مثبت معنادار دارد. همچنین تأثیر کسب دانش، اشتراک دانش، اجرای دانش و رهبری مبتنی بر دانش بر عملکرد نوآوری مورد تأیید است.