مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
پیش بینی مؤثر درماندگی مالی که پیش از ورشکستگی رخ می دهد یک مسئله ی مهم و چالش برانگیز برای شرکت ها می باشد. تحقیق حاضر به پیش بینی درماندگی مالی در قالب مدل ماشین بردار پشتیبان و با استفاده از ترکیبات جریان نقد می پردازد. اهمیت ابزارهای داده کاوی، و توانایی این ابزارها در پیش بینی و طبقه بندی متغیرها، استفاده از آنها را در مباحث مختلف مالی از جمله پیش بینی ورشکستگی، پیش بینی درماندگی مالی،کشف تقلب مدیریت، برآورد ریسک اعتباری و پیش بینی عملکرد شرکت،گسترش داده است. دراین مطالعه، ترکیبات جریان نقد شرکتهای انتخاب شده برمبنای معیارهای اختصاصی درماندگی به عنوان متغیرهای ورودی مدل به کار گرفته شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که از میان توابع کرنلی، تابع چند جمله ای در سال درماندگی، یک و دو سال قبل از آن دارای بالاترین قدرت پیش بینی است
مطالعه رابطه بین ساختار سرمایه و سیاست تقسیم سود با نگهداشت وجه نقد (در شرکتهای پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار سرمایه، سیاست تقسیم سود و میزان ذخایر وجه نقد از عوامل تاثیرگذار بر ارزش شرکت می باشند. هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین ساختار سرمایه و سیاست تقسیم سود با نگهداشت وجه نقد، در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. جهت انجام این پژوهش نمونه ای مشتمل بر 90 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های 1386- 1390 انتخاب گردیده است. برای برآورد مدل آماری تحقیق روش رگرسیون با استفاده از داده های تابلویی مورد استفاده قرار گرفته است. در تحقیق حاضر تاثیر برخی ویژگی های شرکت مرتبط با ساختار سرمایه و سیاست تقسیم سود، نظیر نسبت کل بدهی به کل دارایی، نسبت تقسیم سود، بازده حقوق صاحبان سهام، نقدینگی و اندازه شرکت مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان می دهد که رابطه معناداری بین ساختار سرمایه و سیاست تقسیم سود با نگهداشت وجه نقد در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد.
تجزیه و تحلیل کارایی نسبی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، تجزیه و تحلیل کارایی نسبی 166 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 90-1381 است. اهمیت دستیابی به ارقام کارایی از آن جهت است که می تواند معیار ارزش گذاری شرکت هایی باشد که همزمان در دو بازار تولید و بازار مالی فعالیت دارند.
در این مقاله با استفاده از رویکرد مرزی تصادفی (SFA)1 ابتدا ارقام کارایی در سطح شرکت تخمین زده شده و سپس، براساس رقم کارایی به دست آمده، شرکت ها و صنایع مرتبط با آن ها در سه گروه ناکارا، کارایی متوسط و کارا رتبه بندی و تحلیل شده اند. یافته های تحقیق دلالت بر آن دارد که ضرایب متغیرهای مدل دارای علامت مورد انتظار بوده و از نظر آماری معنا دارند. همچنین، در دوره مورد بررسی، بر تعداد شرکت های ناکارا افزوده شده و در تعداد شرکت های کارا تغییر محسوسی مشاهده نشده است. بر همین اساس تنها 21 درصد شرکت های بررسی شده در نمونه، کارا و بقیه با کارایی متوسط یا غیر کارا هستند. همچنین، نتایج نشان می دهد صنعت خودرو و ساخت قطعات، صنایع ساخت محصولات فلزی، سایر محصولات غیرفلزی، قند و شکر در گروه صنایع ناکارا و درمقابل صنایع فلزات اساسی، چندرشته ای، سیمان و صنعت محصولات کاغذی در گروه صنایع کارا جای گرفته اند.
ترکیب اجزای جریان نقد و پیش بینی درماندگی مالی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر تلاش دارد تا با تبیین مفهوم جدیدی از درماندگی مالی، بین مفاهیم درماندگی مالی و ورشکستگی تمییز قایل شده و با استفاده از ترکیبات اجزای جریان نقد به پیش بینی درماندگی مالی بپردازد. برخلاف مطالعات قبلی که همگی از ماده 141 قانون تجارت برای تفکیک شرکتها استفاده کرده اند در این تحقیق، از نشانه های مالی جدیدی برای شناسایی شرکت های درمانده استفاده شده است. در تحقیق حاضر، پیش بینی درماندگی مالی از طریق در نظر گرفتن هشداری انجام می پذیرد که علامت مثبت یا منفی خالص جریان نقد عملیاتی، سرمایه گذاری و تأمین مالی صورت جریان نقد، درباره ی وضعیت مالی آتی شرکت ها می دهد. بدین منظور از رگرسیون لجستیک باینری، برای 59 شرکت درمانده و 59 شرکت غیر درمانده با داده های زمانی 1380 تا 1389 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان دهنده ی مفید بودن برخی از ترکیبات جریانات نقد در ارزیابی عملکرد شرکت و پیش بینی درماندگی مالی است.
رقابت در بازار محصول، ترکیب هیأت مدیره و کیفیت افشای اطلاعات: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس ادبیات موجود، رقابت در بازار محصول به عنوان یک ساز و کار حاکمیتی برون سازمانی و یک عامل مهم و حیاتی در اتخاذ تصمیمات افشای اطلاعات توسط شرکت ها مطرح شده است. بر این اساس، پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین رقابت در بازار محصول، ترکیب هیأت مدیره و کیفیت افشای اطلاعات در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. نمونه مورد بررسی شامل 90 شرکت طی سال های 1382 الی 1388 و روش آماری مورد استفاده نیز مدل رگرسیون لجستیک است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر این است که رقابت در بازار محصول دارای اثر راهبردی است و رابطه معنادار U شکلی با کیفیت افشای اطلاعات دارد. لیکن، در خصوص اثر حاکمیتی، نتایج بیانگر این است که درصد اعضای غیرموظف هیأت مدیره رابطه معناداری با کیفیت افشا ندارد و رقابت در بازار محصول نیز باعث بهبود و تقویت رابطه بین این دو متغیر نمی شود. بررسی متغیرهای کنترلی نیز نشان دهنده این است که بازده دارایی ها دارای رابطه معنادار و مثبت، و نسبت بدهی و اندازه شرکت دارای رابطه معنادار و منفی با کیفیت افشا است. با این وجود، رابطه بین اندازه شرکت و کیفیت افشا از لحاظ آماری ضعیف است.
بررسی تاثیر بازار رقابت محصول بر پرداخت سود سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی تاثیر رقابت بازار محصول بر سیاست پرداخت سود سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار است. برای دستیابی به این هدف، شاخص هرفیندال-هیرشمن به عنوان معیار رقابت و نسبت سود سهام پرداختی به دارایی های پایان سال قبل، سود سهام پرداختی به سود خالص، سود سهام پرداختی به فروش پایان سال قبل و سود نقدی هر سهم به عنوان معیارهای میزان پرداخت سود سهام در نظر گرفته شده و چهار فرضیه مطرح شد. نمونه مورد بررسی شامل 81 شرکت طی دوره زمانی 1381-1388 می باشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش به روش داده های ترکیبی بیانگر این است که بین شاخص هرفیندال هیرشمن با نسبت سود سهام پرداختی به دارایی ها و نسبت سود سهام پرداختی به فروش رابطه منفی و بی معنی و بین شاخص هرفیندال هیرشمن با نسبت سود سهام پرداختی به سود خالص و سود نقدی هر سهم رابطه منفی معناداری وجود دارد. به بیان دیگر، هر چقدر که رقابت در طبقه صنعت بیشتر باشد، سود سهام پرداختی نیز بیشتر خواهد بود. این یافته با مدل پیامد سازگار است؛ بدین معنا که رقابت موجب می شود شرکت ها وجوه مازاد را به سهامداران برگردانده و در پروژه های غیرسودآور سرمایه گذاری ننمایند.
بررسی ارتباط بین دارایی های نامشهود با سودآوری و ارزش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی ارتباط تغییرات دارایی های نامشهود در تغییرات سودآوری و ارزش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. این پژوهش، کاربردی بوده، طرح آن از نوع شبه تجربی و با استفاده از رویکرد پس آزمون می باشد. داده ها از روش کتابخانه ای و با استفاده از کتب، مجلات و سایت های مرتبط، داده های مالی با استفاده از نرم افزارهای تدبیرپرداز نسخه 2، دنا سهم و صحرا برای سال های 1380 تا 1389 گردآوری شده است. در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل داده ها روش «داده های ترکیبی» (داده های پنل) توسط نرم افزار EViews نسخه 7، به منظور تعیین مدل تخمین مناسب از آزمون های هاسمن و چاو برای کلیه متغیرهای وابسته پژوهش بهره گرفته شد. همچنین، برای بررسی پایایی متغیرها نیز از آزمون های ریشه واحد از نوع آزمون های لوین، لین و چو؛ ایم، پسران و شین و آزمون فلیپس- پرون استفاده شد. علاوه بر آن، به منظور بررسی نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگوروف- اسمیرنوف (KS)، و جهت بررسی فرضیه های پژوهش از تحلیل همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16، رگرسیون چندگانه و آزمون فریدمن، در سطح خطای 5 درصد استفاده شده است. همچنین برای کنترل نبود خودهمبستگی، آماره دوربین- واتسون (DW) به کار گرفته شد. نتایج نشان داد بین تغییرات دارایی های نامشهود و تغییرات سود کوتاه مدت و بلندمدت، بازده دارایی ها و تغییرات ارزش شرکت رابطه معنادار وجود ندارد. همچنین، تغییرات حساب های دریافتنی و هزینه های اداری و فروش، این روابط را تقویت نمی کنند. افزون بر این، طی دوره زمانی پژوهش، اهمیت دارایی های نامشهود نسبت به ارزش بازار، به طور معنادار افزایش یافته است.
کیفیت حسابرسی و محافظه کاری: شواهدی از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از فرضیه هایی که در توجیه تقاضا برای خدمات حسابرسی در بازارهای آزاد مطرح می باشد فرضیه اطلاعات است. بنابراین سرمایه گذاران و فعالان اقتصادی همواره به دنبال دستیابی به اطلاعات معتبر و حسابرسی شده می باشند تا بتوانند از مزایای حاصل از داد و ستد اوراق بهادار بهره مند گردند. محافظه کاری، رفتار فرصت طلبانه مدیر را محدود می نماید و از طریق تاییدپذیری نامتقارن، سویه های مدیریتی را کاهش می دهد. چنین به نظر می رسد که محافظه کاری یک مکانیزم گزارشگری مالی کارا می باشد. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی تأثیر کیفیت حسابرسی بر محافظه کاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای تحقق این هدف معیارهای اندازه حسابرس، دوره تصدی حسابرس و تخصص حسابرس در صنعت به عنوان معیارهای کیفیت حسابرسی در نظر گرفته شده اند. برای اندازه گیری محافظه کاری نیز از مدل محافظه کاری خان و واتس [ 18] استفاده می شود. برای انجام این پژوهش، سه فرضیه طراحی شد که رابطه بین کیفیت حسابرسی و محافظه کاری را در بین شرکت ها و در طی دوره مورد نظر بررسی می نماید. بنابراین، برای آزمون فرضیه های پژوهش روش آماری ""داده های تلفیقی"" بکار گرفته شده است. دوره زمانی مورد مطالعه برای هر یک از فرضیه های پژوهش، سال های 1385 تا 1390 و نمونه انتخابی شامل 84 شرکت است.
نتایج حاصل از آزمون فرضیه های این پژوهش حاکی از این است که صرف نظر از اندازه شرکت، نسبت بدهی، سودآوری و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام، بین اندازه حسابرس و تخصص حسابرس در صنعت با محافظه کاری شرکت رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد اما رابطه بین دوره تصدی حسابرس و محافظه کاری، منفی است.
بررسی تاثیر استانداردهای 30 و 31 حسابداری بر معیارهای ارزیابی عملکرد و ضریب واکنش سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود اطلاعات مالی شفاف و قابل مقایسه یکی از ارکان مهم پاسخگویی و تصمیم گیری های آگاهانه بوده و در رشد و توسعه اقتصادی اثرگذار است. اگرچه اطلاعات مالی از منابع مختلف قابل استخراج است اما در حال حاضر صور تهای مالی هسته اولیه منابع اطلاعات مالی را تشکیل می دهد و تقریباً حسابداران مسئول تهیه و ارائه این صورت ها هستند. با توجه به این که صورت های مالی بر اساس استانداردهای حسابداری تهیه و گزارش می شوند، تهیه و تدوین استانداردهای حسابداری از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. در این پژوهش تلاش می شود به این سؤال که آیا ""به کارگیری استاندارد های حسابداری شماره 30 و 31 بر معیارهای ارزیابی عملکرد و ضریب واکنش سود تأثیرگذار بوده است؟"" پاسخ داده شود. در این تحقیق از ارزش افزوده اقتصادی، ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده، نرخ بازده دارایی ها و نرخ بازده حقوق صاحبان سهام به عنوان معیارهای ارزیابی عملکرد و همچنین ضریب واکنش سود به منظور سنجش محتوای اطلاعاتی سود استفاده شده است. در راستای اجرای این پژوهش، اطلاعات 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1386 تا 1391 به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک رگرسیون مبتنی بر داده های ترکیبی حاکی از آن است که به کارگیری استانداردهای حسابداری شماره 30 و 31 از لحاظ آماری تاثیر معناداری بر معیارهای ارزش افزوده اقتصادی، نرخ بازده دارایی ها، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام و همچنین ضریب واکنش سود دارند ولی این استانداردها از لحاظ آماری بر معیار ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده تاثیر معناداری ندارد.
تأثیر شفافیت سود بر هزینه سرمایه و بازده اضافی (مطالعه موردی: شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال بررسی تأثیرات شفافیت سود بر هزینه سرمایه و بازده اضافی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور، اطلاعات مالی 108 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 92-1386 مورد بررسی قرار گرفته است (648 شرکت - سال). روش گردآوری داده هابه صورت اسنادی و روش تجزیه و تحلیل اقتصادسنجی است. برای تجزیه و تحلیل نتایج به دست آمده پژوهش، از نرم افزارهای 20Spss، 7Eviews و 16Minitab استفاده شده است.نتایج پژوهش نشان می دهد که شفافیت سود تأثیری منفی و معنی دار بر هزینه سرمایه دارد، به طوری که با یک واحد افزایش شفافیت سود، هزینه سرمایه شرکت ها نیز به میزان 0.4068 واحد کاهش می یابد. همچنین نتایج نشان می دهد که شفافیت سود تأثیری معنادار و مثبت بر بازده اضافی شرکت ها دارد، به طوری که با افزایش 1 واحدی شفافیت سود، بازده اضافی شرکت ها نیز به میزان 0.5930 واحد افزایش می یابد.
بررسی تأثیر کیفیت سود بر تجدید ارائه صورت های مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر کیفیت سود بر تجدید ارائه صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. از این رو در پژوهش حاضر 101 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1383 تا 1390، مورد بررسی قرار گرفته اند. کیفیت اقلام تعهدی، توان پیش بینی سود و هموارسازی سود به عنوان سنجه های کیفیت سود در نظر گرفته شده اند. هم چنین برای اندازه گیری شدت تجدید ارائه صورت های مالی از مبلغ تجدید ارائه سود استفاده شده است. به منظور دست یابی به اهداف پژوهش دو فرضیه تدوین و برای آزمون آن ها، روش های آماری رگرسیون لجستیک و رگرسیون خطی چند متغیره به کار رفته است. یافته های حاصل از آزمون فرضیه اول پژوهش حاضر نشان می دهد که کیفیت سود به گونه ای منفی بر وقوع تجدید ارائه صورت های مالی تأثیر گذار است. اما تنها تأثیر کیفیت اقلام تعهدی بر وقوع تجدید ارائه از نظر آماری معنادار است. بنابراین درباره تأثیر کیفیت سود بر وقوع تجدید ارائه صورت های مالی نمی توان به نتیجه قطعی دست یافت. همچنین نتایج آزمون فرضیه دوم پژوهش حاکی از آن است که کیفیت سود به گونه ای منفی و معنادار بر شدت تجدید ارائه صورت های مالی تأثیر گذار است. به بیان دیگر هرچه کیفیت سود گزارش شده کمتر باشد، شدت تجدید ارائه بیشتر خواهد شد.
بررسی رابطه متقابل بین کیفیت افشای اطلاعات مالی و بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از سیستم معادلات همزمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زمینه ارتباط بین کیفیت افشای اطلاعات مالی و بازده سهام شرکت ها، یک دوگانگی در مطالعات انجام شده وجود دارد. در حالی که برخی از مطالعات به بررسی تأثیر کیفیت افشای اطلاعات مالی بر بازده سهام شرکت ها پرداخته اند، مطالعات دیگری نیز وجود دارد که تأثیر بازده سهام شرکت ها بر کیفیت افشای اطلاعات را مورد آزمون قرار داده اند. مشاهده شواهدی مبنی بر صحت هر دو رویکرد یاد شده، می تواند به معنی وجود یک رابطه دوطرفه بین این دو متغیر باشد. در این راستا، پژوهش حاضر به بررسی رابطه دوطرفه کیفیت افشای اطلاعات مالی و بازده سهام 127 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی1382-1390 می پردازد. در ابتدا با انجام آزمون علیت گرنجری، وجود رابطه دوطرفه بین این دو متغیر مورد تأیید قرار گرفت و سپس سیستم معادلات همزمان با استفاده از روش رگرسیون دومرحله ای برآورد شد. نتایج برآورد حاکی از وجود یک رابطه دوطرفه بین کیفیت افشای اطلاعات مالی و بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. به عبارت دیگر، نتایج حاصل از سیستم معادلات همزمان، از اطمینان و صحت بیشتری نسبت به برآورد تک معادله ای، برخوردار است.
توانایی ماشین بردار پشتیبان در پیش بینی درماندگی مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درماندگی مالی پیش از ورشکستگی مالی رخ می دهد و پیش بینی موثر آن یک مسئله ی مهم و چالش برانگیز برای شرکت ها می باشد. تحقیق حاضر به پیش بینی درماندگی مالی در قالب مدل ماشین بردار پشتیبان و با استفاده از ترکیبات جریان نقد می پردازد. اهمیت ابزارهای داده کاوی، و توانایی این ابزارها در پیش بینی و طبقه بندی متغیرها، استفاده از آن ها را در مباحث مختلف مالی از جمله پیش بینی ورشکستگی، پیش بینی درماندگی مالی، کشف تقلب مدیریت، برآورد ریسک اعتباری و پیش بینی عملکرد شرکت، گسترش داده است. دراین مطالعه، ترکیبات جریان نقد شرکت های انتخاب شده برمبنای معیارهای اختصاصی درماندگی به عنوان متغیرهای ورودی مدل به کار گرفته شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است از میان توابع کرنلی، تابع چند جمله ای در سال درماندگی، یک و دو سال قبل از آن دارای بالاترین قدرت پیش بینی است.
رابطه ساختار سرمایه و سیاست تقسیم سود با نگهداشت وجه نقد (در شرکتهای پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار سرمایه، سیاست تقسیم سود و میزان ذخایر وجه نقد از عوامل اثرگذار بر ارزش شرکت می باشند. هدف تحقیق، بررسی رابطه ساختار سرمایه و سیاست تقسیم سود با نگهداشت وجه نقد می باشد. جهت انجام این پژوهش نمونه ای مشتمل بر 90 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های 1386- 1390 انتخاب شد. برای برآورد مدل آماری تحقیق، روش رگرسیون با استفاده از داده های تابلویی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان می دهد رابطه معناداری بین ساختار سرمایه و سیاست تقسیم سود با نگهداشت وجه نقد در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد.
مقایسه عملکرد روش فضای حالت با روش حداقل مربعات معمولی OLS در برازش مدل سه عاملی فاما و فرنچ برای پیش بینی بازده، در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش بینی بازده سهام یکی از موضوع های مهم و قابل بحث در ادبیات مالی و سرمایه گذاری به حساب می آید. مدل سه عاملی فاما و فرنچ به عنوان شاخص ترین مدل در پیش بینی بازده سهام علیرغم برخورداری از نقاط قوت زیاد بر اساس فرض ثابت بودن ضرایب بتا بنا نهاده شده است، که چنین فرضی به صورت مطلق در هر شرایطی ممکن است برقرار نباشد. در این پژوهش سعی شده است تا مدل مذکور با دو فرض ثابت بودن یا متغیر بودن ضرایب به طور جداگانه برازش و سپس دقت هر یک آنها مقایسه شود. برای این منظور از مدل فضای حالت و حداقل مربعات معمولی (OLS) برای برازش مدل به ترتیب با فرض متغیر بودن و ثابت بودن ضرایب استفاده شده است. این پژوهش بر روی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و برای یک دوره زمانی 72 ماهه (مهر 1385 الی شهریور 1391) صورت گرفته است. با انجام این پژوهش مشخص گردید که مدل فضای حالت در مقایسه با مدل حداقل مربعات خطی از عملکرد بهتری در پیش بینی بازده اوراق بهادار برخوردار است ، که این می تواند به معنای ثابت نبودن ضرایب بتای مدل سه عاملی در بورس اوراق بهادار تهران باشد.
تعیین سبد بهینه سهام با استفاده از روش ارزش در معرض خطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه تعیین پرتفوی بهینه سهام شرکت های صنایع غذایی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این راستا از آمار و اطلاعات قیمت های هفتگی سهام شرکت های منتخب طی دوره دی ماه 1387 تا دی ماه 1390استفاده شده است. یافته های تجربی این مطالعه شامل محاسبه ارزش در معرض خطر (Var) هر یک از سهام با رویکرد پارامتریک و روش واریانس- کوواریانس و تعیین وزن های بهینه پرتفوی متشکل از سهام شرکت های مذکور می باشد. بهینه سازی سبد سهام به صورت حداقل سازی ارزش در معرض خطر پرتفوی با توجه به بازده مورد انتظار معین از طریق برنامه ریزی غیرخطی انجام یافته است. بر اساس نتایج به دست آمده، بالاترین وزن در سبد بهینه به سهامی تعلق دارد که بازدهی مورد انتظاری بالایی داشته و پایین ترین ارزش در معرض خطر را در بین شرکت های مورد مطالعه دارند. همچنین سبد بهینه تعیین شده حساسیتی نسبت به تغییر سطح اطمینان VaR محاسبه شده نداشته و افزایش سطح اطمینان بدون تغییر وزن های سبد بهینه تنها میزان ارزش در معرض خطر سهام و سبد را افزایش می دهد.
بررسی تاثیر شاخص ریسک کشوری بر بازده بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
وجود ثبات سیاسی مقدمه ضروری و لازم برای نیل به رشد و توسعه اقتصادی می باشد. در این مطالعه نحوه اثرگذاری شاخص ریسک کشوری بر نرخ بازدهی شاخص کل قیمت بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور از روش غیرخطی مارکوف- سوئیچینگ استفاده شد. سایر متغیرهای به کار رفته عبارتند از: نرخ ارز بازار آزاد، قیمت نفت اوپک، نرخ بازده مسکن، قیمت سکه بهار آزادی طرح قدیم و نرخ تورم که در دوره زمانی 01/1380 تا 12/1392 به صورت ماهانه استفاده شدند. نتایج بیان می کند که احتمال انتقال از رژیم صفر به رژیم صفر ( ) بالا می باشد، پس این رژیم (ریسک کشوری متوسط) نسبت به رژیم یک (ریسک کشوری بالا) دارای پایداری بیشتری است و رژیم صفر پایدارترین رژیم می باشد. نتایج تخمین پارامترهای مدلMSIH(2)-AR(2) از روش درست نمایی در بیشترین حد نشان می دهد که اغلب ضرایب در سطح 10 درصد معنادار می باشد و شاخص ریسک کشوری هنگام قرار گرفتن در هر دو رژیم صفر و یک (ریسک متوسط و بالا) تأثیر منفی دارد اما ضریب تأثیر در رژیم یک (ریسک بالا) بیشتر از رژیم صفر است. بنابراین توصیه می شود تا سرمایه گذاران، قبل از سرمایه گذاری در بازار بورس، به جایگاه ایران در شاخص ریسک کشوری توجه نمایند.
مقایسه تحلیلی نسبت های مالی شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران و استانبول
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه نسبت های مالی میان شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران و استانبول می باشد. بدین منظور 10 نسبت مالی شامل نسبت های نقدینگی، فعالیت، بدهی و سودآوری در 7 گروه از صنایع مختلف میان این کشورها مورد مقایسه قرار گرفت. در این پژوهش 159 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1389 تا 1391 شمسی و 84 شرکت عضو بورس اوراق بهادار استانبول، طی سال های 2010 تا 2012 میلادی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای آزمون فرضیه ها، نخست نرمال بودن داده ها از طریق آزمون کولموگروف اسمیرنوف بررسی و سپس حسب مورد برای مقایسه نسبت ها از آزمون T یا آزمون ناپارامتریک من ویتنی برای دو جامعه مستقل استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش به صورت کلی بیانگر این است که شرکت های عضو بورس اوراق بهادار استانبول در نسبت های نقدینگی، فعالیت و بدهی و شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران در نسبت سودآوری به مراتب وضعیت مناسب تری نسبت به یکدیگر دارند.
بررسی اثرات رقابت در بازار محصول بر هزینه تأمین مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی رابطه بین رقابت در بازار محصول و هزینه تأمین مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این راستا علاوه بر تأثیر اندازه شرکت، اهرم مالی شرکت ها نیز کنترل شده است. همچنین از شاخص های هرفیندال هیرشمن، نسبت تمرکز بنگاه، لرنر و لرنر تعدیل شده به عنوان معیارهای رقابت در بازار محصول استفاده شده است. جامعه آماری مطالعه حاضر را شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1382 الی 1390 تشکیل می دهند. از تحلیل آماری رگرسیون خطی چند متغیره برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که به طور کلی بین شاخص های رقابت در بازار محصول و هزینه سرمایه سهام عادی و هزینه بدهی به عنوان معیار هزینه تأمین مالی، رابطه معناداری وجود دارد. از این رو به شرکت ها توصیه می شود که با طراحی و به کارگیری استراتژی های هوشمندانه و هدفمند در خصوص تأمین مالی، علاوه بر کسب بازده بیشتر، بازار محصول را تحت تأثیر قرار داده و جایگاه خود را در بازار مستحکم و سهم بازار خود را نیز افزایش دهند.
مدل سازی اجتناب مالیاتی با استفاده از اطلاعات حسابداری: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجتناب از مالیات، یک نوع سوءاستفاده رسمی از قوانین مالیاتی است. عوامل متعدد اقتصادی، اجتماعی و روانشناسی را می توان به عنوان دلایل اجتناب از پرداخت مالیات ذکر کرد. در ایران به دلیل محرمانه بودن اطلاعات، عدم تطبیق آمارهای مراکز مختلف، ناتوانی در استفاده از روش های مستقیم اندازه گیری و... نمی توان تخمین دقیقی از این مقوله انجام داد. هدف این پژوهش، مدل سازی اجتناب از پرداخت مالیات با استفاده از داده های حسابداری در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور اطلاعات کلی شرکت ها در فاصله زمانی ده ساله 1383 الی 1392 بررسی شده و 490 سال شرکت انتخاب گردید و به مدل سازی اجتناب مالیاتی با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری پرداخته شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که حاکمیت شرکتی بر اجتناب مالیاتی تأثیرگذار است، به طوری که با افزایش سازوکارهای حاکمیت شرکتی، اجتناب مالیاتی کاهش می یابد. همچنین حاکمیت شرکتی به طور غیرمستقیم (از طریق متغیر میانجی کیفیت گزارشگری مالی) بر اجتناب مالیاتی تأثیرگذار است. سایر نتایج پژوهش نیز نشان می دهد کیفیت حسابرسی بر اجتناب مالیاتی تأثیرگذار است به طوری که با افزایش کیفیت حسابرسی، اجتناب مالیاتی کاهش می یابد. همچنین کیفیت حسابرسی به طور غیرمستقیم (طریق متغیر میانجی کیفیت گزارشگری مالی) بر اجتناب مالیاتی تأثیرگذار است.