مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
همگرایی منطقه ای
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
156 - 181
حوزههای تخصصی:
از زمان سقوط کابل، پایتخت افغانستان، به دست گروه طالبان در ماه اوت 2021، افغانستان به منبع اصلی نگرانی برای کشورهای منطقه و به طور کلی برای جامعه جهانی تبدیل شده است، به ویژه که این کشور از سه چالش اصلی رنج می برد: بحران انسانی که باعث ناآرامی های اجتماعی-اقتصادی شده است. تهدید فزاینده تروریسم برخاسته از افغانستان به دلیل ناتوانی جنبش طالبان در مهار گروه های تروریستی حاضر در خاک افغانستان و همچنین امتناع این جنبش از همکاری منطقه ای یا بین المللی برای مقابله با این تهدید، عدم پذیرش مشارکت سیاسی سایر اقلیت های قومی توسط طالبان، مشروعیت رژیم این جنبش را برای مردم افغانستان و جامعه جهانی زیر سوال می برد و در نتیجه احتمال ناآرامی های سیاسی و امنیتی در کشور را افزایش می دهد. در چنین وضعیتی این سوال مطرح می شود که آینده حیات سیاسی و امنیتی افغانستان تحت زعامت طالبان چگونه خواهد بود؟ در پاسخ می توان گفت با توجه به با چالش های موجود سه سناریو «کودتای درون جنبشی»، «سقوط کابل تحت حاکمیت «سازمان حکومت اسلامی - استان خراسان»، «ظهور دولت موازی با احیای اتحاد شمال» برای آینده افغانستان می توان تصور کرد. روش پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر آینده پژوهی است.
تحلیل عوامل کلیدی و پیشران های مؤثر بر وضعیت آینده منطقه ژئوپلیتیکی خلیج فارس
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۷
231 - 260
حوزههای تخصصی:
منطقه ژئوپلیتیکی خلیج فارس در دهه های گذشته آبستن تحولات فراوانی بوده است و میان بازیگران سیاسی فعال در این منطقه به ویژه کشورهای همسایه خلیج فارس دوره های فراوانی از تنش و درگیری فراوانی وجود داشته است. اکنون و در سایه تحولات جدید منطقه زمزمه هایی مبنی بر کاهش تنش میان کشورهای منطقه به ویژه ایران و عربستان دیده می شود که می تواند در صورت عملیاتی شدن منطقه ژئوپلیتیکی خلیج فارس را متأثر کرده و شرایط آینده منطقه را به لحاظ بسترهای همکاری اقتصادی، امنیتی، نظامی، فرهنگی و زیست محیطی بهبود بخشد. پژوهش بر این فرض استوار است که در صورت تحقق همگرایی مسالمت آمیز با تکیه بر اشتراکات و نیازی متقابل کشورها همانند نیازهای اقتصادی، نظامی، انرژی و زیست محیطی و... شرایط مطلوبی در سطح منطقه در حوزه های مختلف فراهم خواهد شد. هدف از این پژوهش تحلیل عوامل کلیدی و پیشران های مؤثر بر وضعیت آینده منطقه ژئوپلیتیکی خلیج فارس است. پژوهش حاضر بر اساس روش تحقیق اکتشافی- کاربردی به نگارش درآمده و داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه با متخصصان تهیه شده است. نتایج پژوهش نشان داد عوامل مؤثر بر وضعیت آینده منطقه ژئوپلیتیکی خلیج فارس به ترتیب شامل عواملی چون شرکای فرامنطقه ای، نفوذ قدرت های بزرگ، ایجاد بازار مشترک، همکاری دریایی، تجارت نفت و گاز، رقابت های تسلیحاتی، منازعات درون منطقه ای، مناسبات ارزی، تزانزیت کالا و ورود چین هستند و در صورت بهره برداری صحیح از این عوامل کلیدی می توان به همگرایی ژئوپلیتیکی در منطقه دست یافت.
زبان فارسی و کاربرد آن در همگرایی منطقه ای در جهان ایرانی
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۴ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۰
6 - 34
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی تنها زبان مهم خانواده ایرانی زبان ها است و در عین حال در کنار زبان عربی و ترکی، یکی از زبان های مهم و گسترده تمدن اسلامی است که از قلمرو خود بیرون آمده و تبدیل به یک زبان جهانی شده است. ایرانیان، مردمان افغانستان و تاجیکستان و بسیاری از ساکنان مناطق سمرقند و بخارا در ازبکستان، بخشهایی از قفقاز، هندوستان و پاکستان، بحرین، عراق، تنها از راه زبان فارسی می توانند به هم نزدیک شده و ارتباط برقرار کنند. از این رو زبان فارسی دو نقش «وراقومی » و «ورادینی » دارد که نشانگر اهمیت آن در جهان کنونی است. آفرینش های ادبی و خلاقیت های نویسندگی زیادی در سراسر جهان جریان دارد که متأثر از زبان فارسی، خلق می شود. در همین حال زبان فارسی، زبان علم و دستیابی به علم برای بسیاری کشورها و گروه های قومی متعدد در منطقه است. این زبان دارای ظرفیت هایی ارزشمند و کاربردیی است که می تواند در همگرایی بین کشورهای حوزه نوروز به عنوان ابزار کارآمد برای دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته شود. در نوشتار حاضر با روش توصیفی و میدانی، چگونگی گسترش و حضور زبان فارسی در قلمرو جغرافیایی یاد شده بررسی و راهکارهایی برای حضور مؤثرتر در عرصه جهانی ارائه گردیده است.
بررسی تاثیرات دیپلماسی اقتصادی در امنیت مرزی ایران و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳
265 - 288
حوزههای تخصصی:
امنیت در واقع تلاش برای مقابله و مقاومت در برابر تهدید های خارجی و رفع و کاهش آسیب های داخلی و ایجاد شرایط مناسب و مطلوب برای بارور شدن قابلیت ها، تامین آرمان ها و ارزش های مطلوب جامعه انسانی و ارتقا کیفیت و سطح زندگی انسان هاست و مرز منعکس کننده قلمرو حاکمیت سیاسی یک دولت بوده و مطابق قواعدی خاص در مقابل حرکت انسان، انتقال کالا، اشراف کار می باشد. امنیت و ضرورت ایجاد آن از اصول بسیاری است که در کلیه ی جوامع و مکاتب بر آن تاکید شده است. در واقع امروزه، به علت ماهیت فضایی روابط بین دولت ها فامنیت و بقای ملی دولت ها تحت تاثیر نوع فضای سیاسی مسلط بر فضای پیرامونی، منطقه ای و جهانی است که بیشتر جنبه ی امنیتی به خود گرفته است و بازیگران متعدد و زیادی نیز به طور همزمان در روابط بین المللی به ایفای نقش می پردازند این تعدد و زیادی عوامل و بازیگران بین المللی موجب پیچیدگی روابط بین المللی می شود و نظام بین المللی بر خلاف جامعه داخلی فاقد حکومت و اقتدار مرکزی است. نبود حکومت و اقتدار مرکزی بدان معناست که در سیاست بین المللی نظم سلسله مراتبی و ناظمی وجود ندارد که روابط بین کشور ها را تنظیم کند، که نظریه ها و تحلیل گران سیاست بین المللی را سرشار از منازعه و جنگ بدانند که در آن جایی برای همکاری، همگرایی و کارکرد رژیم های بین المللی نیست، به ویژه آن ها همکاری بین واحد های ملی و کشورها را نا ممکن یا دست کم بسیار سخت و دشوار نموده است اما همگرایی منطقه ای، متضمن وجود و ایجاد ساختار ها، نهاد ها و ترتیبات منطقه ای بین حکومتی یا فوق ملی است. که هماهنگی رفتار و سیاست های کشورهای عضو در حوزه های موضوعی مختلف می پردازند و همگرایی منطقه ای را می توان در مسائل اقتصادی، سیاسی، امنیتی، فرهنگی و اجتماعی بررسی نمود.
آسیب شناسی دلایل عدم همگرایی در غرب آسیا
منبع:
سیاست کاربردی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
173-187
حوزههای تخصصی:
غرب آسیا به عنوان یکی از مهمترین مناطق در سطح بین الملل سال هاست نتوانسته است جایگاه واقعی خود را به لحاظ تاثیرگذاری و بازیگری فعال بدست آورد. اما امروزه کشورهای واقع در غرب آسیا خواهان تاثیر گذاری بیشتر و کسب قدرت بیشتر در نظام بین المللی هستند. این تاثیر گذاری علاوه بر جنبه فردی برای هر یک از بازیگران نیازمند ایجاد همگرایی در سطح منطقه برای افزایش همکاری ها و فعالیت های در عرصه های مختلف ، اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی و حتی نظامی است. اکنون و در دهه سوم از هزاره سوم بازیگران غرب آسیا به این درک از اهمیت همگرایی منطقه ای رسیده اند و اندک و اندک تصمیماتی بر افزایش روند همگرایی دارند. آنچه به عنوان موضوع محوری در این میان مطرح است و افکار اندیشمندان را به خود جلب کرده است« چگونگی امکان و یا امتناع همگرایی قاره ای» است. نگارنده بر این باور است که علی رغم وجود موانع متعدد و منحصر به فردی که در غرب آسیا مانع از ایجاد همگرایی شده است اما با شناخت ، تحلیل و از میان برداشتن این موانع می توان افق روشنی را برای همگرایی منطقه ای در سطح غرب آسیا دید.
ارزیابی رابطه بین قانونگذاری نمونه مجامع بین پارلمانی و همگرایی منطقه ای در کشورهای مستقل همسود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۱۹
203 - 233
در سه دهه اخیر، اقدام های انجام شده سازمان های همگرایی منطقه ای در قالب کشورهای مستقل همسود و سپس امتداد آن در چارچوب جامعه اقتصادی اوراسیا، سازمان پیمان امنیت جمعی و اتحادیه اقتصادی اوراسیا بازآفرینی شاکله و اجزای اتحاد شوروی بوده است. پیش بینی سازوکار مجامع بین پارلمانی در بیشتر سازمان های اوراسیایی پساشوروی نیز در راستای تسهیل و تقویت راهبرد مذکور با راهکارهای متنوع در کشورهای مستقل همسود انجام شده است. از مهم ترین راهکارها در دستور کار مجامع بین پارلمانی در کشورهای مستقل همسود، قانونگذاری نمونه با هدف یکسان سازی قوانین ملی برای تسهیل و تقویت همگرایی منطقه ای در اوراسیا است. بدین ترتیب، کانون تمرکز این نوشتار، واکاوی نقش آفرینی پارلمان گرایی چندجانبه در چارچوب قانونگذاری نمونه مجامع بین پارلمانی در فرایند همگرایی منطقه ای اوراسیا است. ازاین رو در پی پاسخ به این پرسش است که قانونگذاری نمونه مجامع بین پارلمانی در چارچوب پارلمان گرایی چندجانبه چه تأثیری بر همگرایی منطقه ای در کشورهای مستقل همسود داشته است؟ درنتیجه با استفاده از روش تحلیل مقایسه ای مبتنی بر داده های کتابخانه ای و اسنادی، استدلال می شود راهکار مجامع بین پارلمانی یعنی قانونگذاری نمونه به عنوان اقدامی حداقلی ولی زیربنایی در راستای تسهیل همگرایی منطقه ای از سوی کشورهای مستقل همسود است.