مطالب مرتبط با کلیدواژه

اولویت بندی


۲۴۱.

ارائه رویکردی کمی برای ارزیابی اولویت ها در زنجیره تامین هوشمند با استفاده از پیش بینی داده گرا: مطالعه موردی در دو صنعت پر کاربرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اولویت بندی تحلیل داده گرا رویکرد کمی زنجیره تامین شاخص های کارایی مدل سازی داده گرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۳۸
مقدمه: تعیین اولویت های زنجیره تأمین در صنایع هوشمند با روش های تحلیل و مدل سازی داده گرا برای دست یافتن به دقت کافی و تشخیص عوامل کلیدی تأثیرگذار بر کارایی زنجیره تامین ضروری است؛ زیرا استفاده از این اطلاعات، اثربخشی مدیریت زنجیره تامین را بهبود می دهد. این مقاله به بررسی و ارائه یک رویکرد کمی برای ارزیابی اولویت های زنجیره تامین هوشمند با استفاده از روش های تحلیل داده گرا می پردازد. هدف اصلی این مقاله، ارائه یک روش سیستماتیک و کارا برای تعیین اولویت ها در زنجیره تامین است. در این رویکرد، ابتدا شاخص های کلیدی کارایی در زنجیره تامین شناسایی می شوند. سپس با استفاده از روش های تحلیل داده گرا مبتنی بر یادگیری ماشین، کارایی هر شاخص برای هر عنصر زنجیره تامین محاسبه می شود. رویکرد ارائه شده در این مقاله دارای مزایایی از جمله سیستماتیک بودن، قابلیت انعطاف پذیری، کاربردی بودن و دقت بالا است. روش پیشنهادی به شرکت ها و سازمان ها نیز کمک می کند تا با ارزیابی و تعیین اولویت های زنجیره تامین، بهبود عملکرد و بهینه سازی فرآیندها، تصمیم گیری های مدیریتی خود را بهبود بخشند. روش: ابعاد نوآوری این تحقیق شامل دو بعد اصلی است. بعد اول، تمرکز بر دو صنعت پرکابرد در شرایطی است که به تکنولوژی اینترنت اشیا مجهز شده اند. بعد دوم، ترکیب روش های سنتی تحلیل زنجیره تامین با الگوریتم های یادگیری ماشین است. در ابتدا شاخص های کلیدی کارایی در زنجیره تامین شناسایی شدند. این شاخص ها از طریق جستجوی جامع مقالات در پایگاه های علمی معتبر و با استفاده از کلمات کلیدی مرتبط با زنجیره تامین هوشمند استخراج و سپس، با استفاده از روش های تحلیل داده گرا کارایی هر شاخص برای هر عنصر زنجیره تامین محاسبه شد. در این پژوهش از ماتریس DEMATEL برای تحلیل روابط متقابل بین شاخص ها و از روش پیش بینی با ماشین های بردار پشتیبان (SVM) برای ارزیابی روابط بین معیارها استفاده شد. در نهایت، وزن نهایی هر شاخص با ترکیب نتایج DEMATEL و SVM تعیین و اولویت بندی شاخص ها در زنجیره تامین انجام شد. یافته ها: نتایج این مقاله نشان می دهد که انعطاف پذیری به دلیل توانایی زنجیره تامین در پاسخگویی به تغییرات و نوسانات تقاضا به عنوان مهم ترین معیار در زنجیره تامین مطرح است. نتایج روش پیشنهادی بر روی دو حوزه صنعتی مبتنی بر اینترنت اشیا نشان می دهد، مهم ترین معیار در زنجیره تامین متعلق به انعطاف پذیری است و کیفیت، هزینه و زمان تحویل به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارند. این اولویت بندی به مدیران کمک می کند تصمیمات آگاهانه تری برای بهینه سازی زنجیره تامین اتخاذ کنند. نتیجه گیری: استفاده از رویکردهای سیستماتیک و دقیق برای اولویت بندی معیارهای زنجیره تامین می تواند به عنوان یک راهنمایی کاربردی برای انتخاب و تعیین تأمین کنندگان، اجرای استراتژی های بهینه سازی زنجیره تامین و تخصیص منابع استفاده شود. این تحقیق نشان داد که ترکیب روش های سنتی تحلیل زنجیره تامین با الگوریتم های یادگیری ماشینی مانند SVM می تواند به بهبود دقت و کارایی در پیش بینی و تصمیم گیری ها کمک کند. با بهبود زنجیره تامین، سازمان ها قادر خواهند بود عملکرد خود را بهبود داده و فرآیندها را بهینه سازی کنند. همچنین، رویکردهایی مانند استراتژی Just-In-Time (JIT)، مدیریت کیفیت جامع و استفاده از فناوری های نوین نیز می توانند به بهبود زنجیره تامین کمک کنند. توسعه روابط با تأمین کنندگان و تحلیل داده ها و پیش بینی نیازها و مشکلات زنجیره تامین نیز از دیگر رویکردهای مفید است.
۲۴۲.

شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر استفاده از شبکه های اجتماعی داخلی در فضای مجازی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبکه های اجتماعی ایرانی فضای مجازی اولویت بندی تصمیم گیری چندشاخصه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۴۰
هدف: پژوهشحاضر به دنبال شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر استفاده از شبکه های اجتماعی داخلی است. با وجود رشد مطلوب شبکه های اجتماعی داخلی در سال های اخیر، این شبکه ها در مقایسه با نمونه های خارجی کامیابی چندانی نداشته اند. روش: پژوهش حاضر از نظر جهت گیری، کاربردی و از حیث گردآوری داده ها، یک مطالعه میدانی است. جامعه نظری پژوهش، خبرگان شبکه های اجتماعی مورد استفاده در ایران، از قبیل بله، آیگپ، ایتا و... بود و نمونه گیری بر اساس تخصص خبرگان در این حوزه، به صورت قضاوتی انجام شد. حجم نمونه برابر با ۱۰ نفر بود. مهم ترین ابزارهای گردآوری داده در این پژوهش عبارت بودند از: پرسش نامه های خبره سنجی و پرسش نامه های اولویت سنجی. یافته ها: پژوهش حاضر در سه مرحله انجام شد. در گام نخست، ۲۴ عامل از طریق مرور ادبیات و مصاحبه با خبرگان استخراج شد. در مرحله بعد، این عوامل با توزیع پرسش نامه های خبره سنجی و روش دلفی فازی غربال شدند. عدد دی فازی هشت عامل بالاتر از ۷/۰ به دست آمد و این عوامل برای رتبه بندی نهایی انتخاب شدند. در نهایت، عوامل غربال شده با توزیع پرسش نامه های اولویت سنجی و روش کوکوسو رتبه بندی شدند. عوامل اولویت دار عبارت بودند از: تنوع خدمات ارائه شده توسط شبکه اجتماعی مدنظر، اعتماد کاربران به شبکه اجتماعی مد نظر، حریم خصوصی کاربران و امنیت و خط مشی های درآمدزایی شبکه های اجتماعی. نتیجه گیری: پیشنهادهای کاربردی پژوهش بر اساس مهم ترین عوامل توسعه یافت. برخی پیشنهادهای کاربردی عبارت اند از: توسعه یک مدل کسب وکار مشخص، جلب اعتماد کاربران، تنظیم مقررات، داشتن پلن درآمدی مشخص و توجه به اخلاق فناوری.
۲۴۳.

شناسایی و اولویت بندی زمینه ها و موانع کارآفرینی آموزشی در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۲۷
هدف:هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی زمینه ها و موانع کارآفرینی آموزشی از نظر متخصصان کارآفرینی آموزشی در شهر تبریز است. روش پژوهش:این پژوهش به صورت ترکیبی صورت گرفته است. مرحله کیفی این پژوهش، تحلیل محتوای عرفی به روش اکتشافی بوده است و برای تحلیل داده ها از کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده است.در این مرحله 14 نفر مصاحبه شونده از اساتید دانشگاه تبریز و شهید مدنی آذربایجان به زمینه ها و موانع کارآفرینی آموزشی اشاره کردند. در مرحله ی کمی که روش آن توصیفی-پیمایشی بود از بین 530 نفر از شامل اساتید، دانشجویان  و فارغ التحصیلان تحصیلات تکمیلی رشته ی علوم تربیتی در دانشگاه های تبریز و شهید مدنی آذربایجان 217 نفر با استفاده از جدول مورگان انتخاب گردیده و با استفاده از پرسشنامه ی نتیجه ی مرحله ی کیفی تنظیم گردیده بود مورد آزمون قرار گرفتند.تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری توصیفی-استنباطی(کالموگروف اسمیرنوف، آزمونهای برازش مدل پژوهش، و آزمون فریدمن)انجام گرفت. یافته ها:در این پژوهش در بخش کیفی بعد از کدگذاری باز و محوری در قسمت زمینه های کارآفرینی آموزشی 4 مقوله کلی و در قسمت موانع به 7 مقوله کلی به دست آمد. مقوله های مربوط به زمینه ها شامل 1)روش تدریس 2)تاسیس مراکز آموزشی 3)تجهیزات و محصولات کمک آموزشی 4)نرم افزارهای آموزشی و مقوله های مربوط به موانع شامل 1)کیفیت ضعیف ساختار نظام آموزشی 2)موانع انگیزشی 3)موانع اقتصادی 4)موانع مهارتی 5)موانع ارتباطی 6)موانع شناختی 7)موانع اجتماعی می باشد. در پایان پژوهش براساس داده های به دست آمده پرسشنامه ای ساخته شد. در بخش کمی نتایج آزمون تحلیل عاملی تاییدی، 4 عامل مربوط به زمینه ها و 7 عامل مربوط به موانع را مورد تایید قرار داد. برای اولویت بندی زمینه ها و موانع ازآزمون فریدمن استفاده شد. نتیجه گیری:یک کارآفرین آموزشی موفق نیازمند شناسایی زمینه ها و موانع آموزشی است لذا در این پژوهش مهم ترین زمینه کارآفرینی آموزشی مربوط به ارائه روش تدریس است و اساسی ترین مانع مربوط به موانع شناختی می باشد.
۲۴۴.

زیست بوم خیریه و مطالعات خیریه

تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۲
 «مطالعات خیریه» به رشته دانشگاهی مشخصی محدود نیست و به سختی می توان مرزهای آن را معلوم کرد؛ اما شاید بشود تصویری نظام مندتر از نقش این مطالعات را در عرصه خیریه فراهم کنیم و به این ترتیب، ارزیابی بهتری از وضع پژوهش ها در این زمینه داشته باشیم. در اینجا، سعی می کنم ابتدا پیشنهادی اولیه درباره بازیگران اصلی زیست بوم خیریه طرح کنم. به این وسیله، می توانیم پرسش های عرصه خیریه را به نحوی دقیق تر طرح کنیم. سپس، می توانیم ببینیم نقش مطالعات خیریه در هر بخش به چه صورت است. در حین بحث، به بعضی از نمونه های موردی، مانند کلیشه های رایج در گفتمان خیریه و مسئله اولویت بندی، اشاره خواهد شد. این نوشته به جای دفاع از یک موضع مشخص در حوزه خیریه، می کوشد تا چارچوبی برای صورت بندی دیدگاه های مختلف فراهم کند. سپس، پیشنهاد طرح شده بر اساس یک نمونه، یعنی «دیگردوستی مؤثر»، بسط می یابد. در مجموع، دو هدف عمده مدنظر است. نخست، به نظر می رسد می توان نگاهی موسع تر به مطالعات خیریه داشت و بسیاری از پژوهش های معمول دانشگاهی را نیز در این دسته دید. تلقی «خیریه به مثابه غیرانتفاعی» دقیق نیست و حتی در عمل مشکل ساز است. دوم، بخشی از پرسش ها در این حوزه سرشت هنجاری دارند و ناگزیر باید به آن ها توجه کرد؛ به این ترتیب، اگرچه پاسخ به بسیاری از پرسش های حوزه خیریه مستلزم پژوهش های پژوهشگران علوم اجتماعی و طبیعی است، بدون بحث های مستقل فلسفی (به طور مشخص فلسفه اخلاق)، نمی توان مسائل حوزه خیریه را به درستی دید، فهمید و در جست وجوی راه حل برآمد. رویکردهایی که می کوشند ابعاد هنجاری را نادیده بگیرند، ناگزیر صرفاً مواضعی (احتمالاً نسنجیده) را مفروض می گیرند و از این نظر مستعد نقد هستند
۲۴۵.

ارزیابی عملکرد واحدهای خدمات شهری شهرداری اصفهان با بکارگیری تحلیل پوششی داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل پوششی داده ها واحدهای خدمات شهری کارایی متقاطع روش تهاجمی اولویت بندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۳
با توجه به نقش شهرداری ها در کیفیت و افزایش سطح زندگی شهروندان، ارزیابی عملکرد آن ها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. در این میان معاونت خدمات شهری شهرداری اصفهان و ادارات زیرمجموعه به دلیل داشتن نقش محوری در خدمت رسانی به ارباب رجوع نیازمند برنامه ریزی، افزایش عملکرد و اندازه گیری کارایی می باشند. تحلیل پوششی داده ها یک روش برنامه ریزی خطی غیر پارامتریک برای سنجش میزان کارایی نسبی واحدهای سازمانی هست. در این پژوهش کارایی نسبی ادارات خدمات شهری مناطق 15 گانه شهرداری اصفهان برای دوره یک ساله با استفاده از مدل BCC خروجی محور مورد تحلیل قرارگرفته است و سپس راه کارهای افزایش سطح عملکرد هر واحد بر اساس بهبود ورودی ها و خروجی ها مشخص شد. در پایان نیز از روش کارایی متقاطع و روش تهاجمی جهت رتبه بندی واحدهای کارا استفاده شده است که جنبه نوآوری پژوهش حاضر محسوب می شود. ارزیابی عملکرد شهرداری ها در پژوهش حاضر با لحاظ نمودن چهار متغیر خروجی (مبلمان شهری و زیباسازی، آذین بندی ویژه در مناسبت ها، نورپردازی، هنر شهری و دیوارنگاره) و یک متغیر ورودی (بودجه تخصیص یافته به شهرداری هر منطقه) صورت گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که ادارات خدمات شهری مناطق 1،3،4،5،9،15 کارا با نمره کارایی می باشد و رتبه بندی واحدها با استفاده از روش تهاجمی نشان داد بهترین کارایی مربوط به واحد 3 است.