مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
چیدمان فضا
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بازخوانی اصول و مبانی فکری نظریه "نحو فضا" و به روزسازی توسعه هایی است که درسال های اخیردر مفاهیم و ابزارهای این نظریه رخ داده است. پس از یک بازنگری تاریخی و مبادی ورودی نظریه به دانش معاصر معماری و شهرسازی در ایران، خاستگاه نظریه و مباحث آغازین و مبانی منطق اجتماعی فضا،مورد بحث و بازتعریف قرار گرفته اند.اساس و مبنای مباحث مطروحه، نظریه زیربنایی هیلیر و هانسون در 1984و پس از آن بسط و بررسی نظریه در دانشکده معماری بارتلت است.در ادامه، روش شناسی و فرایندهای روشمند در تجزیه و تحلیل فضای معماری مورد مدّاقه قرار گرفته و به صورت کاربردی با نرم افزار روز دپت مپ، شبیه سازی گردیده است. همه این مراحل بر روی یک نمونه معماری سنتی ارزشمند، خانه بروجردی های کاشان، پیاده گردیده است و جداول مربوط به این شبیه سازی استخراج و مورد بحث قرار گرفته است.در میانه بحث ها گریزهایی کاربردی به روش و نحوه پرداختن به مفاهیم و تکنیک ها در مقیاس شهری نیز زده شده و کاربرد نظریه در طراحی شهری نیز بحث و بررسی گردیده است. در نهایت، مسایل مرتبط با نظریه "نحو فضا" و در برابر سوال ادراک فضایی مورد مباحثه قرارگرفته است.
رابطه پیکره بندی فضایی و متغیرهای محیطی در سکونتگاه های غیررسمی؛ نمونه مطالعاتی: محله حصار شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکونتگاه های غیررسمی از جمله بخش هایی از شهر هستند که بدون برنامه و با حداقل امکانات و خدمات شکل گرفته اند و لذا جزو اولویت-های مدیریت شهری برای خدمات رسانی و ارتقاء کیفیت زیست تلقی می شوند. در این میان، یافتن هرگونه راهکاری که با کمترین هزینه و مداخله مستقیم، تغییرات مثبتی در این محلات ایجاد کند حائز اهمیت است. از همین رو، در این پژوهش فرضیه وجود رابطه میان پیکره-بندی فضایی و خصوصیات محیطی این محلات مورد بررسی قرار گرفته است. به همین منظور، محله حصار شهر همدان به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب و 30 معبر آن به طور تصادفی گزینش شده اند. برای سنجش وضعیت متغیرهای محیطی به برداشت میدانی اقدام شده است و برای پارامترهای پیکره بندی از نرم افزار Depthmap کمک گرفته شده است. در ادامه داده ها وارد نرم افزار SPSS شده و از مدل تحلیل رگرسیون چندمتغیره خطی برای ارزیابی رابطه پارامترهای پیکره بندی (متغیر مستقل) و متغیرهای محیطی (متغیر وابسته) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد «کیفیت ابنیه»، «نور و روشنایی» و «کاربری های تجاری» به ترتیب بیشترین ارتباط را با پارامترهای «همپیوندی محلی»، «طول معابر» و «عمق» دارند. از همین رو، به نظر می رسد بتوان با تغییراتی در پارامترهای پیکره بندی، نتایج مثبتی را در متغیرهای محیطی متصور شد.
رابطه پیکره بندی فضایی و امنیت محیطی در سکونتگاه های غیر رسمی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با نگاهی به پژوهش های پیشین در حوزه امنیت شهری مشاهده می شود در میان رویکردهای پیشگیرانه، اقدامات و مداخلات محیطی از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند. لیکن علی رغم تجربیات موفق کسب شده از اجرای چنین اقداماتی، همچنان تعارضات و ابهاماتی میان راهکارهای صاحبنظران مختلف وجود دارد که پژوهش حاضر به دنبال واکاوی این ابهامات است. از همین رو، در این پژوهش از یکسو پیکره بندی فضایی شهر همدان با نرم افزار Depth Map استخراج گردیده و از سوی دیگر، برخی معضلات امنیتی در پنج سکونتگاه غیررسمی حصار، خضر، دیزج، مزدقینه و منوچهری در شهر همدان برداشت شده است. در ادامه داده های این دو دسته از متغیرها در نرم افزار SPSS وارد شده و روابط میان آن ها مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته است. نتایج بررسی ها ضمن تایید نظریات پیشین مبنی بر ارتباط پیکره بندی فضایی و امنیت، دو نکته اساسی را روشن نمود. نخست آنکه برای تحلیل صحیح در خصوص رابطه محیط و امنیت باید مسائل مختلف امنیتی را به طور مجزا مورد بررسی قرار داد چرا که هر یک به شکل متفاوتی از محیط تاثیر می پذیرند. دوم آنکه محدود نمودن ورود غریبه ها به یک محله همانقدر می تواند به امنیت یک محله صدمه بزند که ورود خارج از کنترل غریبه-ها لطمه وارد می کند.
اولویت بندی خیابان های شهری جهت ایجاد محورهای پیاده مدار؛ موردمطالعه شهر گز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های اساسی شهرنشینی عصر حاضر، سلطه خودرو بر فضاهای شهری است. فضاهایی که زمانی بستر حیات جمعی شهروندان بودند، با نفوذ خودرو، تا حدود زیادی نقش سازنده خود را در ارتقای کیفیت زندگی شهروندان از دست دادند. یکی از مهم ترین سیاست هایی که در سال های اخیر جهت تقلیل این سلطه موردتوجه قرارگرفته است، پیاده مدار نمودن خیابان های شهری است. از آنجا که مدیریت شهری با محدودیت های مالی، فنی، عمرانی و ... روبه رو است، اولویت بندی پیاده مدارسازی خیابان های شهری حائز اهمیت است. نگارندگان این مقاله به دنبال رفع یک خلأ روش شناسانه در حوزه اولویت بندی پیاده مدارسازی خیابان های شهری بوده و بدین منظور شهر گز موردمطالعه قرار گرفته است. در این مقاله مدلی چندبخشی ارائه شده است که بر اساس شاخص های زیربنایی جریان حرکت پیاده (شاخص های چیدمان فضا) و سطح پوشش خدمات رسانی کاربری های شهری(دسترسی به اختلاط کاربری ها)، پایگاه داده جهت اولویت بندی پیاده مدارسازی خیابان ها را تولید می کند. سپس با اجرای مدل F’ANP بر روی پایگاه داده ها، وزن شاخص ها محاسبه شده و با ساخت شاخص مرکب اولویت بندی پیاده مدارسازی خیابان های شهری (PIMSW)، خیابان ها اولویت بندی شده اند. یافته ها نشان می دهد که اولویت ایجاد محورهای پیاده مدار در شهر گز تحت تاثیر سه مولفه زیر بنایی "چیدمان فضا"، "دسترسی به اختلاط کاربری های فراغتی" و "دسترسی به اختلاط کاربری های مرتبط با نیازهای روزمره یا کاری" قرار دارد.
تحلیل و ارزیابی تأثیر ساختار کالبدی - فضایی در توزیع سفرها و ترافیک شهری، مطالعه موردی: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
165 - 186
حوزه های تخصصی:
ساختار فضایی و کالبدی شهر نقش مهمی در عملکردهای اجتماعی و رفتار شهروندان دارد و شبکه معابر به عنوان عامل پیونددهنده عناصر سازمان فضایی اهمیت زیادی در ساختار شهرها دارند. کاربری اراضی به عنوان مبدأ و مقصد، از مهم ترین عوامل ایجاد حرکت در شهر است. معابر واسط معابری هستند که لزوماً مبدأ و مقصد نمی باشند، بلکه برای رسیدن به مقصد باید از آن ها عبور نمود. چگونگی انتخاب این فضاها به وسیله عابران برای رسیدن به مقصد، با استفاده از روش چیدمان فضا تبیین می شود. نوع پژوهش حاضر کاربردی است و روش تحقیق در این پژوهش از نوع مطالعه رابطه معنادار عوامل فضایی - کالبدی شامل کاربری اراضی و متغیرهای نحوی (چیدمان فضا) با عوامل مشاهداتی شامل حجم سفرها در معابر شهری است. در این پژوهش بر اساس تئوری «چیدمان فضا» و مفهوم آن در قالب «حرکت طبیعی» در فضای شهری، پس از بررسی ساختار فضایی – کالبدی شهر رشت در سه گام اساسی، با استفاده از تحلیل گراف پارامترهای نحوی (هم پیوندی، ارتباط، کنترل و میانگین عمق) و همچنین روش رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS مشخص گردید که پیکره بندی فضایی و چیدمان کاربری اراضی با رفتار سفر شهروندان رابطه مستقیم معناداری داشته و تا 75 درصد تغییرات آن را می توانند پیش بینی کنند. در این میان ضریب بتای پیکره بندی فضایی 63/0 و به مراتب بیشتر از کاربری اراضی با ضریب 34/0 است.
ارزیابی نقش چیدمان فضا بر تجربه های بصری ادراکی از محیط (نمونه موردی: خانه های دوره قاجار شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸
21 - 36
حوزه های تخصصی:
خانه به عنوان اصلی ترین مکان زندگی انسان معاصر، می بایست به نیازها، باورها و ارزش های ساکنان آن پاسخ دهند. ساختار فضایی بر رفتار و کیفیت های بصری تجربه شده انسان تأثیر می گذارد. موضوع مقاله بررسی و تحلیل ارتباط بین مؤلفه های چیدمان فضایی خانه های سنتی بافت شهر رشت و کیفیت بصری تجربه شده توسط کاربران فضا در این خانه ها هست. در راستای دستیابی به این هدف، عوامل و مؤلفه های ساختارهای فضایی مؤثر بر تجربه های کسب شده از فضا با توجه به پیشینه فضا به دست آمده این خانه ها در نرم افزار depthmap با تکیه بر شاخص های زاویه راندگی ایزوویست، اتصال دید و میانگین عمق دید، موردسنجش قرارگرفته، سپس برای اعتبار سنجی و روایی تحلیل انجام شده در این نرم افزار،کیفیت های بصری از طریق پیمایش میدانی و جمع آوری داده ها با پرسشنامه مورد ارزیابی قرارگرفته است. اندازه گیری میزان همبستگی تجربه های بصری مرتبط با هر شاخص (طبق پیشینه پژوهش)، بر اساس طیف پنج امتیازی لیکرت و به کمک نرم افزار SPSS با کمک ضریب همبستگی پیرسون سنجیده شده است. یافته های تحقیق ارتباط معنادار بین کیفیت های بصری مربوط به هر شاخص ایزوویست طبق پیشینه پژوهش را باکیفیت های بصری تجربه شده در محیط از طریق پیمایش میدانی را نشان می دهد. نتایج این تحقیق ارتباط و همبستگی بین شاخص های کمی نرم افزار دپث مپ و شاخص های کیفی به دست آمده از تجربه های بصری درک شده از فضا را تأیید می کند. این نتایج می تواند به صورت بالقوه در سنجش هم زمان شاخص های چیدمان فضایی و تجربه بصری دریافتی در فضاهای مسکونی مؤثر باشد.
چیدمان فضایی خانه های تاریخی با زمینه های اجتماعی و فرهنگی (مورد مطالعه: خانه های تاریخی کاشان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
121 - 140
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی انجام پژوهش، سنجش شاخص عمق و ارتباط آن با منطق اجتماعی- فرهنگی است که در نرم افزار (Ucl depth map) جهت مدلسازی 10 خانه تاریخی کاشان در بررسی مولفه های عمق کلی، عمق نسبی و میانگین شاخص آرایش فضایی برای کل بناها استفاده شده است. به منظور بررسی نقش مکان یابی اجزای خانه ها در ارتقای راندمان عملکردی، شاخص عمق در این خانه ها (رزاقیان، ابریشمچی، الماسی، رضوانیان، فخره ای، مظفری، آب ماهی، عادل، لاجوردی، بهی) در ارتقای راندمان عملکردی مورد مطالعه قرار می گیرد. یافته های پژوهش نشان داد ارزش فضایی در راستای منطق اجتماعی-فرهنگی معماری ایرانی اسلامی در شهر کاشان در رابطه با شاخص عمق نظام می یابد. در رابطه با سه دری یا پنج دری، مشاهده می شود که در خانه های ذکر شده، این فضا ًاولا به تعداد ًنسبتا زیادی (بیش از دو فضا) موجود است ثانیاً جایگاه ثابتی به لحاظ میزان عمق ندارد و موقعیت آن در هر خانه متفاوت است. براساس نتایج حاصل از این بررسی، مشاهده شد خانه های منطقه، در کل دارای عمق کم بوده و سلسله مراتب فضایی آن چندان پیچیده نمی باشد ومعانی اجتماعی فرهنگی مشابهی در هر یک از خانه ها وجود دارد و خانه ها دارای یک هسته مرکزی حیاط بوده که مرکز عرصه های سرویس دهنده و سرویس گیرنده است.
تحلیل جرم خیزی فضاهای شهری بر اساس تئوری چیدمان فضا (مطالعه موردی: شهر پاکدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه: پیکره بندی فضایی، نحوه چیده شدن فضاها در کنار یکدیگر و در روابط آن ها با هم است که نمایش دهنده اهمیت چگونگی ارتباطات فضایی در کل سیستم است. هدف پژوهش: این پژوهش جهت سنجش رابطه بین امنیت و پیکره بندی فضایی، شاخص های همپیوندی، اتصال، انتخاب، کنترل و انواع جرایم سرقت مورد بررسی قرار گرفته است. روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر با توجه رویداد مکانی جرایم ابتدا اکتشافی و سپس در جهت بررسی عوامل فضایی مؤثر بر رخداد جرایم از نوع تحلیلی بوده است. نقشه مربوط به چیدمان فضا یعنی خطوط محوری بر پایه وضع موجود فضاهای شهری و شبکه ارتباطات و اتصالات شهر پاکدشت با لایه مربوط به جرائم در سامانه اطلاعات جغرافیایی همپوشانی گردیده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مطالعاتی پژوهش محدوده قانونی شهر پاکدشت می باشد. یافته ها و بحث: در نقشه ها تحلیلی از پراکنش انواع جرائم سرقت در ارتباط با پیکره بندی فضایی شهر به دست آمده است. در نهایت سطح همبستگی بین شاخص های پیکره بندی فضایی و انواع جرایم سرقت از طریق آزمون همبستگی پیرسون مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج: نتایج نشان می دهد که بین میزان وقوع جرایم فرصت طلبانه (سرقت) با شاخص های پیکره بندی فضایی یک ارتباط مثبت برقرار است، به نحوی که با افزایش سطح این شاخص ها، جرایم سرقت نیز افزایش یافته است و به مجرمین در این زمینه امکان سرقت بالاتری را داده است؛ اما به صورت تفصیلی این رابطه و ارتباط در جرایم سرقت منازل مسکونی و کش زنی، قاپ زنی منفی بوده است و سرقت منازل مسکونی در مناطق با همپیوندی کمتر اما با عمق بالاتر صورت گرفته است.
بررسی خلوت قرارگاه های رفتاری در سکونتگاه های دانشجویی شهر قزوین براساس همساختی (رفتار- کالبد) (مطالعه موردی: سکونتگاه های دانشجویی لاله و نرگس دانشگاه آزاد اسلامی قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه: قرارگاه رفتاری به عنوان محصول روانشناسی بوم شناختی بر نقش موقعیت فیزیکی در خلق رفتار انسان تاکید داشته و به تاثیر محیط فیزیکی بر مردمی که از آن بهره می برند می پردازد. فضای سکونتگاه دانشجویی، به عنوان نوعی از زندگی سکونتی با تعریف شدن در عرصه های خصوصی تا عمومی، سلسله مراتبی از قرارگاه های رفتاری است که در پیوند با هم نظام های فعالیت را به وجود می آورند. ارتباط زنجیره ای قرارگاه های رفتاری با یکدیگر و شناسایی خردمکان های رفتاری در درون یک پهنه و تلاش در جهت ساماندهی آن ها و ایجاد پیوستگی میان آن ها در جهت کیفیت محیطی از منظر خلوت درخواستی ساکنان در این مقر رفتاری بسیار حائز اهمیت است و در صورت عدم وجود کیفیات لازم، الگوهای رفتاری دچار اختلال می شود. هدف: این پژوهش به تاثیر الگو های نظام فضایی سکونتگاه های دانشجویی بر رفتار مصرف کننده در فضای سکونتگاه دانشجویی بر پایه قرارگاه رفتاری دانشجو توجه دارد. روش شناسی تحقیق: بر این اساس ابتدا مولفه های کالبدی- رفتاری موثر بر کیفیت خلوت محیط رفتاری و علت ورود مفاهیم قرارگاه رفتاری در بررسی این مولفه ها در فضاهای سکونتگاه دانشجویی در سه عرصه کلان، میانی و خرد بیان می شود و در ادامه نحوه تشکیل مدل مفهومی براساس نظریه قرارگاه رفتاری بارکر تبیین می شود. در پژوهش حاضر ثبت رویدادها به شیوه میدانی در نمونه های مورد مطالعه مورد بررسی قرار گرفته و از طریق پرسشنامه و تحلیل محتوای داده های کیفی ضمن شناسایی مقرهای رفتاری، وزن مولفه های موثر در سکونتگاه ها شامل الگوهای جامع رفتار، ویژگی های کالبدی و هم ساخت های رفتار- ظرف کالبدی استخراج شده اند. به موازات شیوه فوق به صورت کمی از تئوری نحو فضا با نرم افزار Depthmap به بررسی نقش شاخص های چیدمان فضایی بر قرارگاه های رفتاری مصرف کنندگان سکونتگاه ها و بررسی خلوت آنان پرداخته شده است و در نهایت استدلال منطقی به جمع بندی داده های حاصل از شیوه پیمایشی و نرم افزار چیدمان فضا می انجامد. قلمرو جغرافیایی پژوهش : نمونه های مورد بررسی جهت اعتبارسنجی مدل مفهومی، سکونتگاه های دانشجویی در مجتمع سکونتگاهی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین می باشد. یافته ها و بحث: یافته ها نشان می دهد که میان میزان خلوت پذیری فضای سکونتگاه دانشجویی با همنشینی مناسب عامل های کالبدی- فضایی و ادراکی-رفتاری جهت تحقق الگوهای رفتاری پایدار مصرف کنندگان آن رابطه معناداری برقرار است و این عوامل بر مطلوبیت قرارگاه رفتاری اثرگذار خواهند بود. نتیجه گیری : هر دو شیوه نحو فضا و پیمایشی بر برتری همساختی مؤلفه های کالبدی – رفتاری در سکونتگاه های متمرکز نسبت به خطی اشاره دارد.
استفاده از روش چیدمان فضا در سلسله مراتب ورودی خانه های تهران اواخر قاجار و پهلوی اول با تأکید بر محرمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم شهریور ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
31 - 42
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: مفهوم ایرانی خانه فراتر از جنبه های فیزیکی بوده و با ویژگی های روحی مخاطب درهم تنیده شده است. در ساختار خانه های سنتی ایرانی، طراحی ریزفضاهای خانه برمبنای نیازهای ساکنین و این نیازها بر روابط فضایی خانه تأثیرگذار بوده است. درحالی که در خانه سازی مدرن، الگوی خانه ازملزومات ساکنین تبعیت نمی کند. یکی ازنیازهای مهم که ریشه اعتقادی و فرهنگی دارد، نیاز به وجود سلسله مراتب در ورود به خانه است. بررسی سلسله مراتب ورودی درخانه های سنتی ایرانی به درک اصول طراحی بهتر آن برای خانه های معاصر می انجامد.
هدف پژوهش: این پژوهش ساختار فضایی ورودی درخانه های سنتی اواخر قاجار و اوایل پهلوی را بررسی می کند تا مهم ترین مؤلفه های تأثیرگذار برکیفیت ورود را از طریق تکنیک چیدمان فضا استخراج کند. نقطه عطف تغییرات سلسله مراتب ورود درخانه های ایرانی را می توان در معماری دوره قاجار و پهلوی مشاهده کرد. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این پرسش است که برای تحلیل و پیکربندی فضای ورودی چه مواردی مهم و کاربردی هستند تا بتوانند نیاز ساکنین به امنیت روانی و هویتی را پاسخ دهند؟
روش پژوهش: در مرحله اول بعد از انتخاب و بررسی هشت خانه از دو دوره زمانی مختلف، درگام بعدی نمونه های انتخاب شده با استفاده از تکنیک چیدمان فضا و توسط نرم افزارDepth Map آنالیز شده اند. این روش برمبنای استفاده از گراف هایی است که روابط بین فضاها را ازطریق مفاهیمی مانند: کنترل بصری، آنتروپی و عمق تشریح می کند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد ساختار خانه های سنتی راهکارهای بهتری در زمینه سلسله مراتب ورود و محرمیت ارائه می دهد و فضاهای اطراف ورودی به ویژه حیاط نقش ارتباطی در سامانه ورود ایفا می کند. این مطالعه نشان می دهد ورودی و روابط فضایی آن بر مبنای پاسخ دهی به نیازهای انسانی دو دوره مورد نظر، مهم ترین مؤلفه های فیزیکی درخانه های قاجار و دوره پهلوی هستند که برای نیل به موضوع محرمیت که جزو شالوده های اساسی آنهاست تحلیل شده اند.
تحلیل ارتباط ساختار فضایی محور گردشگری جلفا و حرکت طبیعی گردشگران در آن با تأکید بر نظریۀ چیدمان فضا و بهره گیری از نرم افزار اگراف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۷)
101 - 124
حوزه های تخصصی:
بدون تردید، صنعت گردشگری از مهم ترین منابع کسب درآمد در هر کشوری است. در عین حال، توجه به «حرکت» و «جابه جایی» گردشگران به عنوان یکی از ارکان نظام گردشگری، نقش انکار ناپذیری در توسعه این صنعت دارد؛ زیرا گردشگری با هر هدف و در هر مقیاسی که صورت گیرد، می توان مسیری را برای حرکت گردشگر ترسیم کرد؛ بنابراین توجه به چگونگی حرکت گردشگران در تعیین و طراحی مسیرهای گردشگری بسیار حائز اهمیت است و بدیهی است که کیفیت این مسیرها در ارتقا گردشگری تأثیر چشمگیری دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی حرکت گردشگران و تحلیل ارتباط میان ساختار فضایی این مسیرها و حرکت طبیعی در آن است. بدین منظور، محورگردشگری جلفا واقع در بافت تاریخی منطقه 5 شهرداری اصفهان به عنوان نمونه موردی انتخاب و سپس با بهره گیری از نظریه چیدمان فضا و مفاهیم مرتبط با آن، گراف توجیهی و نقشه محوری این مسیرها ترسیم و با استفاده از نرم افزار اگراف و شاخص های آن که عبارت است از: عمق کلی، عمق میانه، نداشتن تقارن نسبی، ارزش هم پیوندی و مقدار کنترلی، حرکت گردشگران در این مسیرها تحلیل و مقایسه شده است. روش پژوهش از حیث هدف کاربردی و بر حسب نوع اقدام محقق، توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات و داده ها نیز با روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. یافته ها بیانگر این است که خیابان خاقانی، کوچه کلیسا و کوچه خواجه عابد با مقادیر شاخص هم پیوندی 67/20، 95/14 و 78/13 و عمق کلی 72، 85 و 89 به ترتیب بیشترین ارزش هم پیوندی و کمترین عمق کلی را دارند؛ بنابراین به صورت طبیعی، پتانسیل حرکت، حضور گردشگران و عابران پیاده در این مسیرها درمقایسه با سایر قسمت های محور گردشگری جلفا بیشتر است. کوچه جلفا نیز با اینکه از نظر ساختار فضایی به نسبت سایر فضاهای این محور، نفوذپذیری و دسترسی کمتری دارد، به دلیل وجود کلیسای وانک، میدان جلفا و سایر جاذبه های گردشگری، روزانه پذیرای گردشگران و عابران زیادی است. پس می توان نتیجه گرفت علاوه بر شاخص های بررسی شده در نرم افزار اگراف، عوامل دیگری نیز در جذب و حرکت عابران پیاده مؤثر هستند.
بررسی قابلیت پیاده مداری در افزایش حضورپذیری شهروندان با استفاده از رویکرد چیدمان فضا در محلات شهری، مطالعه موردی: محله استاد سرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منافع پیاده در شهرها و امکان سنجى قابلیت پیاده روی معابر موجب عرضه روش هاى نوینى گردیده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل نقش پارامترهای پیکره بندی فضایی بر قابلیت پیاده مداری در محلات شهری می باشد. روش پژوهش حاضر از نوع کمی و از ماهیت و روش کار جزء روش توصیفی- تحلیلی است و برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش های کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. جهت تحلیل برخی پارامترهای پیکره بندی فضایی از نقشه های تحلیل به دست آمده از کاربست نرم افزارهای DepthMap و سیستم GIS استفاده شد. قلمرو جغرافیایی پژوهش محله استاد سرا شهر رشت که دارای مساحتی بالغ بر 73 هکتار و از جمعیتی حدود 9335 نفر برخوردار می باشد. ما در این پژوهش به دنبال بررسی اثرات و قابلیت های پیاده مداری بر افزایش حضورپذیری شهروندان در فضای شهری، در محله استاد سرا می باشیم که به این منظور در ابتدا به بررسی پارامترهای چیدمان فضا در محله می پردازیم تا مشخص کنیم که خیابان های محدوده که به صورت پیاده روی مورد استفاده قرار می گیرند به چه صورتی هستند. نتایج بررسى ها حاکى از این مطلب می باشد که ساختار فضایی و ترکیب بندی شبکه معابر در این محدوده به گونه های است که دسترسی به درون این محله مناسب بوده و این محله دارای جایگاه مناسبی در ساختار و استخوان بندی کلان شهر می باشند که خود باعث ارتقاء فعالیت های اقتصادی و اجتماعی در این محله شده و شرایط توسعه کالبدی، رفاهی و زیست محیطی را فراهم می آورد.
نقش پیکربندی فضایی شبکه خیابانی شهر جیرفت در گسترش اپیدمی کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
36 - 50
حوزه های تخصصی:
همه گیری بیماری های مسری مانند کووید-19 می تواند تأثیرات جبران ناپذیری بر سلامت و پیکر شهرها بگذارد که نیازمند اعمال محدودیت های هدفمند یا راهکارهای بهداشتی هوشمندانه تر است. ویژگی های پیکربندی فضایی شهر موجباتی را فراهم می آورد که در همه جای شهر شرایط انتقال یک بیماری مسری، همانند نباشد. هدف از پژوهش حاضر ارائه تصویری جامع از مسیرهای پر ریسک در شهر جیرفت از نظر سرایت بیماری کووید-19 با توجه به پیکربندی فضایی شهر است و پاسخ به این پرسش محوری است که جابه جایی شهروندان در چه محورهایی منجر به شکل گیری نقاط پرازدحام می شود. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جزء تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد. در این پژوهش از نقشه محوری، تکنیک چیدمان فضا به کمک نرم افزار دپس مپ و همچنین از تکنیک مشاهده به روش گیت، برای تحلیل استفاده شده است. یافته ها دلالت بر این دارند که در امتداد خیابان سعدی تا طالقانی، خطوط دارای اتصال(39) و هم پیوندی (2.71) زیاد هستند و در نتیجه قابلیت دسترسی و استفاده افراد از این معابر بیشتر است و بنابراین می توانند در گسترش و شیوع بیماری های واگیر تاثیرگذار باشند. همچنین نتایج حاصل از شاخص عمق نشان می دهد که خیابان های بلوار معلم، خیابان ابوذر، پرستار و مالک اشتر با عمق بالا (میانگین 5.40 و 5.34) از قابلیت ایزوله بیشتری برخوردار بوده و امکان سرایت بیماری در آنها کمتر است. در نتیجه می توان گفت مسیرهایی که دارای اتصال و هم پیوندی کمتر و قابلیت ایزوله بیشتری دارند، می توانند در کاهش همه گیری بیماریهای مسری تاثیرگذار باشند.
ارزیابی تأثیر مؤلفه نفوذپذیری بر ارتقای کیفیت در فضاهای باز عمومی با روش چیدمان فضا (مطالعه موردی: محله باقرآباد شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: فضاهای باز شهری عضو جدایی ناپذیری شهرها و خصوصاً کلان شهرها هستند که مأمنی جهت حضور و فعالیت شهروندان بوده و با توجه به اقتضائات زندگی مدرن، امروزه وجود آن ها یکی از عوامل اصلی کیفیت محیط زندگی به شمار می رود. کیفیت فضاهای شهری خود تابع عوامل متعدد کالبدی، عملکردی، زیبایی شناسانه، اجتماعی و اقتصادی است که از گذشته تاکنون از دیدگاه های متفاوت مورد تحلیل و ارزیابی قرارگرفته است. در این مطالعه نیز یکی از مولفه های کیفیت فضای شهری، با توجه به وضعیت توسعه یک محدوده شهری، مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این مطالعه به طور ویژه به موضوع نفوذپذیری و دسترسی پذیری فضاهای شهری خیابان پرداخته شده است. درواقع هدف آن بوده که مشخص گردد با افزایش دسترسی ها و یا به عبارتی احداث معابر دسترسی جدید، تا چه میزان کیفیت محیطی افزایش می یابد.روش شناسی تحقیق: برای تحلیل از تکنیک چیدمان فضا استفاده شده است و در آن مؤلفه های هم پیوندی، کنترل، انتخاب، عمق و اتصال از دو طریق ویزیبیلیتی (Visibility) و آگزیال مپ (Axial Map) مورد ارزیابی قرارگرفته اند. در واقع این مولفه ها در دو نقشه از یک مکان با فاصله زمانی، مورد ارزیابی قرار گرفته اند. قلمرو جغرافیایی پژوهش: برای تحلیل این موضوع، از نمونه مطالعاتی محله باقرآباد شهر رشت استفاده شده است. این محدوده از معابر پر رفت و آمدی تشکیل شده است که در فاصله 25 سال (1373 تا 1398) معبر جدیدی در عرض، تعدادی از معابر شمالی- جنوبی این محدوده را باهم پیوند داده است.یافته ها: ارزیابی ها نشان داده است که نقشه های سال 1398 تا حد زیادی نسبت به نقشه اولیه، در این مؤلفه ها بهبود یافته است. در واقع با توجه به تحلیل صورت گرفته در خصوص پارامترهای چیدمان فضایی، نتایج نشان داد که همپیوندی در محدوده به طورکلی در سال 1398، بیشتر از سال 1373 می باشد. نتایج: با توجه به افزایش دسترسی پذیری و نفوذپذیری این محدوده به واسطه احداث یک خیابان شرقی- غربی، بر این اساس، می توان نتیجه گرفت که دسترسی پذیری بیشتر موجب افزایش همپیوندی فضایی شده که درنهایت نشانه بهبود کیفیت فضای شهری می باشد.
تبیین و ارزیابی مؤلفه های کیفی فضاهای عمومی به صورت کمّی با استفاده از روش چیدمان فضا (مطالعه موردی: باغ فردوس تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم آبان ۱۴۰۲ شماره ۱۲۵
43 - 54
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: محققین حوزه شهری جهت افزایش راندمان عملکرد اجتماعی فضای عمومی مؤلفه های فراوانی را در مدل های مفهومی گوناگون برشمرده اند. به نظرمی رسد می توان این ویژگی های کیفی را جهت همگرایی مفاهیم در ذیل خصوصیات شکلی فضا در دسته بندی کلان تری قرارداده و آن ها را به صورت کمّی مورد سنجش و ارزیابی قرار داد.
هدف پژوهش: بین عوامل کیفی که در توانایی و قابلیت یک فضا برای شکل دهی به زندگی عمومی شهری تأثیرگذار هستند روابط علت و معلولی برقرار است. این عوامل از طریق روش های کمی و کیفی قابل ارزیابی هستند. این پژوهش سعی دارد تا بتواند از طریق تلفیق روش های فوق، فاکتورهای لازم جهت افزایش کیفیت فضا را در دسته بندی جامع تری قرارداده و به ارزیابی آن ها بپردازد.
روش تحقیق: پژوهش حاضر از نظر نوع هدف کاربردی و از نظر شیوه مطالعه برحسب روش و ماهیت توصیفی-تحلیلی است. ابتدا متغیرهای کیفی مؤثر در ساخت و شکل گیری فضای عمومی با مرور در ادبیات موضوع شناسایی و دسته بندی شدند. عامل دسترسی پذیری به عنوان عامل مشترک که تمامی نظریه پردازان به آن تأکید داشته اند، به عنوان مبنای استفاده از روش چیدمان فضا قرار گرفت. روش چیدمان فضا ارزیابی کمی ویژگی های کیفی فضا را در سطح کلان ارزیابی کرد. سپس نتایج حاصله با استفاده از استدلال منطقی مورد بحث قرار گرفتند.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد می توان تحلیل کیفیات فضایی را در یک پروسه دومرحله ای تعریف کرد. ابتدا در ارزیابی اولیه فضای عمومی از طریق نقشه های خطی برمبنای میزان دسترسی پذیری و قابلیت تحرک، که اساس، پایه و مبنای سایر کیفیات فضایی را تشکیل می دهد، در سطح کلان مورد تحلیل اولیه قرار می گیرد. در مرحله دوم جهت سنجش این که در واقعیت فضا به چه صورت توسط کاربران تجربه می شود، با استناد به تکنیک های تحلیلی از قبیل پرسش نامه، نقشه برداری، نظرسنجی و غیره، در مقیاس خرد به بررسی در خود سایت پرداخته شود.
ارائه روشی برای بررسی و تحلیل ساختار فضایی موجود شهرها با رویکرد بهبود سازمان فضایی شهر (مطالعه موردی: شهر بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
21 - 40
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: افزایش وسعت و جمعیت و عناصر فضایی و ساختار شهرها باعث پیچیدگی های کالبدی – فضایی در شهرها شده است؛ به طوری که درک روابط شهری و شناخت ساختار و استخوان بندی اصلی شهرها و ریخت شناسی آن ها بر اساس تحلیل تمام اجزای شهر، به سختی امکان پذیر است. تحلیل ساختار فضایی شهرها نیاز به روش هایی دارد که بتواند به این پیچیدگی ها پاسخ دهد. از جمله نظریه ها و روش هایی که به مطالعه ساختار و پیکربندی فضای شهری می پردازد، نظریه چیدمان فضا است. برای تحلیل مورفولوژیکی شهر، روش چیدمان فضا طیفی از پارامترهای ویژگی فضایی را فراهم می آورد که مؤلفه های بررسی آن در این روش عبارتند از: هم پیوندی، اتصال، عمق، انتخاب، قابلیت کنترل، توزیع، وضوح و رابطه وضوح و نشانه. ضرورت
هدف: هدف این مقاله بررسی تحلیلی و شناخت شهر بندر عباس به عنوان نمونه موردی با استفاده از روش تحلیل ساختار فضایی و ارائه راهکارهای سازماندهی و اصلاح ساختار فضایی شهر براساس آن است.
روش: روش تحقیق مبتنی بر نمونه موردی با تکیه بر تحلیل محتوا براساس ترکیب الگوهای کمی و کیفی است. برای این منظور در ابتدا، با استفاده از روش چیدمان فضا به کشف ساختار فضایی موجود شهر بندرعباس پرداخته شده و در ادامه، بررسی تطبیقی میان خروجی های مستخرج از روش چیدمان فضا با مشاهدات میدانی و مطالعات اسنادی صورت گرفته است.
یافته ها: بررسی انجام شده بیانگر آن است که رشد و گسترش شهر در جهات مختلف و وسیع شدن گستره کالبدی شهر، زمینه ساز تغییرات بسیار در پیکره بندی فضایی شهر شده است. تمرکزگرایی، مشکلات حمل و نقل درون شهری و برون شهری، وجود کاربری های بزرگ مقیاس که باعث عدم انسجام شهری می شوند، ارتباط ضعیف شهر و حومه و عدم توزیع متوازن خدمات از مهم ترین مشکلات در راستای سازماندهی فضایی شهر است. همچنین، تحلیل ها نشان می دهد که عدم شکل گیری ارتباط ساختاری مناسب میان برخی از محلات دارای بافت فرسوده و شهر و همچنین عمق زیاد و نفوذناپذیری بافت از مشکلات اصلی توسعه این بافت ها در کنار کاستی های درون بافتی است.
نتیجه گیری: آسیب شناسی ساختار فضایی شهر برای سازماندهی پیکره بندی فضایی و ایجاد یکپارچگی در کل شهر ضروری است و روش چیدمان فضا ابزاری مناسب در این زمینه می باشد. همچنین، بهسازی محلات کمترتوسعه یافته شهری، بدون شناخت دقیق ساختار فضایی محلات در ارتباط با ساختار کلان شهر باعث شکست پروژه، از دست رفتن توانایی ها و چه بسا منزوی تر شدن آن محلات خواهد شد.
مطالعه تطبیقی قلمروهای رفتاری مدارس تاریخی و معاصر اصفهان با استفاده از نظریه نحو فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
۱۱۰-۹۱
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف از پژوهش حاضر تجزیه و تحلیل پیکره بندی و سازمان دهی فضایی در پلان مدارس تاریخی معماری اسلامی و ایرانی و مقایسه آن با مدارس جدید در شاخص های همپیوندی، عمق (نفوذ فضایی)، ارتباط و دسترسی است. روش ها: روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی با راهبرد استدلال منطقی است که در آن روش تحقیق شبیه سازی با کمک نرم افزار دپس مپ به کار گرفته شده است. به همین منظور مدارس چهارباغ، صدر بازار و صدر خواجو به عنوان بناهای تاریخی آموزشی با چینش و یکپارچگی زیاد و پیکره بندی یکسان و مدارس سعدی و ستاره صبح با سازمان دهی خطی به عنوان بناهای معاصر آموزشی انتخاب گردیده است. یافته ها: در مدارس چهارباغ، صدر خواجو و صدر بازار، بیشترین نفوذ فضایی را دارند. عامل تفاوت در این مدارس نزدیک به یک می باشد که نشان از یکپارچگی فضایی زیاد و پیکره بندی یکسان دارد.همچنین می توان به ارتباط فضای باز و آموزشی اشاره کرد. حیاط، بیشترین دسترسی را دارد و قلب ارتباطی پیکره بندی است. بعد از آن ایوان ها و حجره ها از کمترین میزان دسترسی برخوردارند. در مدارس معاصر همپیوندی کمتر از مدارس سنتی است.بیشترین نفوذ فضایی در این مدارس؛ در ترکیب فضاهای ورودی، راهرو و کلاس دیده می شود. نتیجه گیری: تحلیل سیر تاریخی مدارس از گذشته تا حال نشان دهنده تغییر عامل تفاوت و فاصله گرفتن از عدد یک می باشد که بیانگر تغییر در سازمان دهی، کاهش یکپارچگی فضایی و پیکره بندی غیریکسان می شود.
تحلیل الگوهای رفتاری-ادارکی در فضاهای شهری منطقه پنج تهران به کمک روش چیدمان فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری بخش هایی از بافت شهری هستند که عموم مردم به آن دسترسی فیزیکی و بصری دارند و بستری برای فعالیت های انسان و برقراری تعاملات اجتماعی محسوب می شود. استفاده گسترده از فضا برای فعالیت های اجتماعی نشان دهنده موفقیت فضاهای شهری است. الگوهای استفاده از فضا از جمله الگوهای مکث و حرکت کاربران از عوامل تعیین کننده کارایی این فضاها هستند. با توجه به اهمیت این موضوع، این پژوهش با هدف تحلیل الگوهای ادارکی- رفتاری کاربران در فضاهای عمومی منطقه پنج تهران با استفاده از روش چیدمان فضا انجام گرفت و جهت نیل به این هدف از نرم افزار Depth mapاستفاده شد. برای این منظور، مجموعه تحلیل های اهمیت ساختار و هم پیوندی در سطح منطقه پنج صورت گرفت و سه مولفه اتصال، یکپاچگی، عمق و میزان ارتباط آنها باهم باتوجه به مقیاس محدوده بررسی قرار گرفت. باتوجه به ساختار نسبتا شطرنجی محدوده مطالعاتی، معابر اصلی که نقش شریانی دارند، بیشترین پتانسیل را از جهت کیفیت اتصالی فضاها را دارا بودند. کمترین مقدار هم مربوط به مجموعه های مسکونی غرب منطقه بود. بیشترین میزان هم پیوندی مربوط به مرکز منطقه به سمت جنوب منطقه بود. بخش های غربی و شمالی منطقه عمق فضایی بیشتری داشتند. توپوگرافی مناطق شمالی بر فرم دسترسی ها تاثیر گذاشته و عمق فضایی بیشتر این نواحی را نسبت به مناطق جنوب منطقه سبب شده است. از دیگر نتایج این پژوهش، ارتباط نسبتا منطقی بین دو شاخص هم پیوندی و اتصال شاخص و درنتیجه میزان قابلیت ادراک این شاخص ها است (16/0=R2). یعنی عموماً با افزایش اتصال، هم پیوندی فضاهای منطقه پنج افزایش می یابد. بنابراین تحلیل همزمان این دو شاخص در فضاهای موردنظر منطقه 5 بیشترین قرابت را با تحلیل کیفیت های تأثیرگذار بر فضاهای عمومی دارند
ارزیابی طرح های شهری مبتنی بر ارتقاء امنیت در بافت فرسوده شهری با استفاده از چیدمان فضا (مطالعه موردی: قلمستان کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۳
151 - 168
حوزه های تخصصی:
تأمین امنیت شهروندان یکی از دغدغه های طراحان، برنامه ریزان و مسئولان شهری است. شناخت شهرها به علت پیچیدگی های بسیار نیازمند استفاده از روش ها و فنون نوینی است که بتواند روند تصمیم گیری را تسهیل و تدقیق نماید. این مقاله با محوریت شبکه فضایی شهری تلاش دارد تا با بهره گیری از تکنیک چیدمان فضا راهکارهای طراحی را ارائه و این راهکارها را مورد آزمون قرار دهد. فرآیند پژوهش مبتنی بر فرضیه ی رابطه معنادار الگوی پیکرهبندی بافت فرسوده شهری با امنیت محیطی، به آزمون، تحلیل، ارائه طرح و بازارزیابی در محله قلسمتان کرج می پردازد. به منظور آزمون فرضیه، پیکره بندی فضایی محله قلمستان براساس نقشه محوری در نرم افزار DepthMap استخراج و رابطه آن از طریق آزمون همبستگی با داده امنیت معابر در نرم افزار Spss23 تحلیل شد. نتایج مبین رابطه معنادار مستقیم میان همپیوندی و رابطه معنادار معکوس میان عمق با امنیت محیطی معابر بوده است. در مرحله نهایی نیز طرح های پیشنهادی ارائه شده از طریق تئوری چیدمان فضا مجدد ارزیابی شد. نتایج گویای ارتقاء امنیت محیطی معابر در طرح پیشنهادی بوده است؛ به صورتی که میزان همپیوندی از 0.536 به 0.646 ارتقاء و میزان عمق معابر از 13.309 به 10.954 کاهش پیدا کرده اند. همچنین میانگین متغیر اتصال معابر تجاری کاهش و در معابر مسکونی این میزان دارای افزایش اندکی بوده است. بر این اساس می توان گفت در محله قلمستان در صورت افزایش میزان همپیوندی و کاهش میزان عمق می توان امنیت را در معابر افزایش داد. علاوه بر این در صورت اعمال اصلاحات کالبدی پیشنهادی بر اساس معیارهای بیان شده در پژوهش می توان امنیت محیطی محله قلسمتان را بهبود بخشید.
ارتقای امنیت بافت های فرسوده شهری بر اساس رویکرد چیدمان فضا مورد مطالعه: بافت فرسوده محله قلمستان کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
224 - 239
حوزه های تخصصی:
مقدمه: راهکارهای طراحی شهری در کاهش جرائم، مکرر مورد آزمون قرار گرفته است، اما کمتر تلاشی برای آزمون و انطباق این نظریات با شرایط ویژه شهرهای ایران صورت گرفته است. در میان بافت های مختلف شهری، بافت های فرسوده از نظر فعالیتی و کالبدی بستر مناسب تری برای رشد و شکل گیری مکان های جرم خیز هستند. از فنون کارآمد تحلیل بافت های شهری می توان به تئوری چیدمان فضا که به دنبال کشف ارتباط میان محیط انسان ساخت و زندگی اجتماعی ساکنان است، اشاره کرد. از این رو، با استفاده از این تکنیک می توان پاره ای از الگوهای رفتاری موجود در فضاهای شهری را شناخت و طرح های شهری را سازگار با این الگوها ارائه داد. پژوهش های مربوط به امنیت با استفاده از تکنیک چیدمان فضا بر این فرض بنا شده اند که با افزایش «نظارت طبیعی» در فضاهای عمومی می توان احتمال وقوع جرم را کاهش داد. در میان کلان شهرهای ایران، کرج به واسطه رشد سریع کالبدی، دارای ضعف های جدی در ساختار شهری است. این ضعف های کالبدی و فضایی در بافت های فرسوده این شهر بیشتر به چشم می خورد. از این رو، بافت فرسوده محله قلمستان به عنوان یکی از محلات قدیمی این شهر برای مطالعه و تحلیل انتخاب شده است. در این پژوهش تلاش شده است تا با سنجش پیکره بندی فضایی محله قلمستان کرج و شناخت ویژگی های فضایی و کالبدی، طرح هایی برای ارتقای امنیت ارائه شود و میزان اثربخشی این طرح ها در بهبود امنیت محله نیز با استفاده از تکنیک چیدمان فضا پیش بینی شود.مواد و روش هاپژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری داده ها میدانی است. سنجش امنیت معابر بر اساس چک لیست، تکمیل پرسشنامه و عکس برداری صورت گرفته است. محدوده مطالعه بافت فرسوده محله قلمستان در مرکز شهر است. محله قلمستان از مناطق قدیمی شهر کرج است. تحلیل بافت فرسوده قلمستان به وسیله نرم افزار UCL.Depthmap انجام شده است. نمونه آماری در دو مرحله از پژوهش انتخاب شده است. در هر دو مرحله از فرمول کوکران با ضریب خطای 0/05 برای تعیین حجم نمونه استفاده شده است. پرسشنامه میان 348 نفر از اهالی قلمستان توزیع شد. تعداد کل معابر محله 102 و با همان ضریب خطا، حجم نمونه 43 محاسبه شده است. داده های چک لیست ها و پرسشنامه با استفاده از روش مُد وارد فاز تحلیل شدند. پس از حذف داده های ناسازگار به منظور تحلیل رابطه متغیرها از آزمون همبستگی در محیط نرم افزار Spss نسخه 23 استفاده شد. پس از ارائه پیشنهادهای طراحی بر اساس تحلیل های صورت گرفته و در آخر دوباره طرح های ارائه شده با روش چیدمان فضا و دوازده مؤلفه اصلی چک لیست سنجش شده است. یافته هاداده های مستخرج از پرسشنامه نشان داد وضعیت احساس امنیت شهروندان محله قلمستان معادل 57/25 درصد به دست می آید. ضریب همبستگی پیرسون میان میزان امنیت و میزان هم پیوندی 0/784 استخراج شده است، بنابراین بین درصد امنیت و میزان هم پیوندی رابطه معناداری برقرار است؛ به این معنا که با افزایش میزان هم پیوندی معابر محله قلمستان، میزان امنیت معابر نیز افزایش می یابد. همچنین بین درصد امنیت و میزان عمق رابطه معناداری برقرار است. این رابطه با توجه به میزان منفی ضریب همبستگی پیرسون به آن معناست که با افزایش میزان عمق معابر محله قلمستان، میزان امنیت معابر کاهش می یابد.نتیجه گیریتغییرات مؤلفه های چیدمان فضایی در طرح های پیشنهادی، نشان دهنده تغییرات مثبت امنیت در معابر قلمستان است. اصلاحات پیشنهادی با هدف بهبود در معابر با ضعف شدید انجام گرفته و در خصوص عدم تغییر سلسله مراتب اهمیت معابر علاوه بر حفظ انسجام نسبی بافت توانسته مؤلفه های مؤثر در امنیت را بهبود بخشد. در این طرح ها میزان امنیت به صورت میانگین 22/37 افزایش پیدا کرده است. افزایش میزان امنیت پس از انجام اصلاحات کالبدی در محدوده های مشخص شده تأیید می شود و می توان با اصلاح کالبدی در فضاهای شهری در بافت فرسوده بروز ناامنی و جرم را کاهش داد.