مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
سیلاب
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۴
91 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه سیلاب های شهری با عوامل ساختاری و محیطی شهر زاهدان است. شهر زاهدان در یک دشت کوچک میان حصاری از کوه های کم ارتفاع استقرار یافته است. گزارش های تاریخی سیلاب های بزرگ و مخربی را با دوره های بازگشت طولانی برای این شهر ثبت نموده است. عوامل ساختاری که جهت مکان یابی در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت عبارتند از: توپوگرافی، شیب، کاربری اراضی و مسیل که هر کدام به صورت نقشه و به عنوان یک فاکتور به وسیله نرم افزار GIS به روش AHP وزن دهی و همپوشانی شده اند. تعیین میزان ارجحیت فاکتور ها نسبت به یکدیگر با استفاده از پرسشنامه و به روش دلفی صورت گرفته است و به کمک نرم افزار Expert Choice فاکتور ها دو به دو با یکدیگر مقایسه و میزان ناسازگاری آن ها به کمتر از 1/0 رسیده است. پس از انجام مراحل هم پوشانی نقشه پهنه بندی خطر سیلاب در محدوده شهر زاهدان تهیه گردید. نتایج به دست آمده از نقشه نهایی مکان یابی نقاط در خطر سیل نشان می دهد که حدود 1 درصد از اراضی سطح شهر زاهدان در پهنه خطر خیلی زیاد، 17 درصد در محدوده خطر نسبتاً زیاد، 42 درصد در محدوده عادی، 28 درصد در محدوده کم خطر و 12 درصد در محدوده خیلی کم خطر قرار دارد. لذا با توجه به نقش مؤثر عوامل ساختاری، محیطی و اقلیمی در ایجاد رواناب و سیل خیزی شهر زاهدان، آسیب پذیرترین مناطق شهر در برابر خطر سیلاب و رواناب مشخص شده است. همچنین ابتدای خیابان های امام خمینی، سعدی و قسمت زیادی از خیابان شهید رجایی می باشد.
پهنه بندی و تحلیل فضایی حساسیت مخاطرات چهارگانه محیطی زمین لغزش، سیل، زلزله و فرونشست موردپژوهی: مناطق 22 گانه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۷ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۰۸
77 - 89
حوزههای تخصصی:
رفتارهای طبیعی محیط زندگی بشر در جایی که سکونتگاه ها بدون شناخت و مطالعه این رفتارها احداث شده، مخاطرات نام گرفته اند. شهر و توسعه زیرساخت های آن در تأمین امنیت و نیازهای گوناگون بشری از کلیدی ترین محورهای توسعه زندگی اجتماعی است. از سوی دیگر مطالعه انتزاعی رفتارهای طبیعت در قالب بررسی سیل، زلزله، زمین لغزش و فرونشست همواره تصمیم گیری های مدیریتی را دشوار نموده، به طوری که دوری از عوامل تشدیدکننده یک مخاطره باعث نزدیکی به مخاطره دیگر شده است. یکی از روش های جبری مرسوم روش تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) است که به عنوان یک روش ارزیابی وزنی با ترکیب فاکتور های کمّی و کیفی به ارزیابی سناریوهای مختلف و انتخاب بهترین گزینه می پردازد. روش تحلیل سلسله مراتبی به عنوان یکی از روش های تصمیم گیری چند معیاره با بررسی اثرات فاکتور های مختلف در تقابل با یکدیگر زمینه را برای انجام تحلیل های مکانی کاربردی فراهم آورده است. لذا این پژوهش با هدف پهنه بندی جامع و یکپارچه مخاطراتی مانند سیل، زلزله، زمین لغزش و فرونشست، به شناخت، ارزیابی و تنظیم یافته ها در قالب یک نقشه جامع حساسیت این رفتارها با عنوان مخاطرات چهارگانه محیطی در محدوده مناطق بیست و دوگانه شهر تهران پرداخته است. روش تحقیق از نوع کمی-تحلیلی است و همه عوامل مؤثر در وقوع هر یک از مخاطرات شناسایی و در محیط ArcGIS رقومی سازی و با استفاده از روش نسبت فراوانی مدل سازی شده است. سپس هر یک از چهار نقشه حساسیت به روش فازی ترکیب و نقشه حساسیت نهایی در قالب پنج کلاس حساسیت خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم طبقه بندی و بصورت نقشه و جدول استخراج و ارائه شده است. نتایج نهایی این پژوهش نشان می دهد که از میان مناطق 22 گانه شهر تهران، مناطق 1، 3، 18، 5 و 4 در زمینه مخاطرات چهارگانه مذکور حساسیت بالاتری نسبت به بقیه مناطق دارند و مناطق 9، 10، 11، 12 و 17 حساسیت کمتری دارند لذا پیشنهاد می شود با اولویت بندی پهنه های پرخطر، فرآیند مقاوم سازی و استاندارد کردن تأسیسات و زیرساخت های موجود اجرا شود. در خصوص احداث و توسعه زیرساخت ها و تأسیسات جدید نیز با اعمال محدودیت یا صادر نکردن مجوز ساخت وساز از بروز و تشدید این مخاطرات طبیعی در محدوده های پرخطر جلوگیری به عمل آید.
اولویت بندی زیرحوزه های شهری مستعد سیلاب با استفاده از تکنیک PCA به عنوان یک روش جدید وزن دهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
83 - 100
حوزههای تخصصی:
در مناطق شهری به دلیل توسعه سطوح نفوذناپذیر و به دنبال آن افزایش قابلیت تولید رواناب، احتمال بروز پدیده های مخرب سیلابی بیش از سایر مناطق است. اولین گام در مدیریت سیلابهای شهری شناسایی مناطق بحرانی می باشد. در این پژوهش به منظور اولویت بندی زیرحوزه های شهرستان ارومیه نسبت به سیل خیزی از تکنیک چند معیاره فرارتبه ای پرومته II (PROMETHEE II) استفاده شده است. برای این منظور، ابتدا مرز واحدهای هیدرولوژیکی در ArcGISبا توجه به شیب منطقه و وضعیت کانال های انتقال آب و محل اتصالات آنها، مشخص و تعداد 22 زیرحوزه تعیین شد. خصوصیات فیزیوگرافی زیرحوزه ها (ارتفاع رواناب، نفوذناپذیری، ارتفاع زیرحوزه، شماره منحنی، طول آبراهه اصلی، فرم زیرحوزه، محیط و مساحت آن) به عنوان معیارهای رتبه بندی انتخاب شدند. وزن هر یک از این متغیرها از عواملی است که تاثیر بسیار زیادی بر فرآیند رتبه بندی زیرحوزه ها می گذارد و لازم است با حساسیت خاصی تعیین گردد. از طرفی، اثر متغیرهای مختلف از منطقه ای به منطقه دیگر متفاوت است. برای روشن شدن این مسئله، در این پژوهش تعیین وزن معیارها یک بار به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)و بار دیگر بر اساس آنالیز مولفه های اصلی (PCA) انجام شد. با توجه به وزن و مقدار هر معیار در هر گزینه (زیرحوزه)، تکنیک پرومته IIبرای هر یک از دو گروه وزن تعیین شده، اجرا وزیرحوزه های منطقه نسبت به سیل خیزی اولویت بندی شد و مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد در الویت زیرحوزه ها بر اساس دو روش وزن دهی تفاوتهایی وجود دارد. وزن معیار اول که عمق رواناب است برای روش های PCAو AHPمتفاوت بوده و به ترتیب برابر با 150/0 و 280/0 می باشد. تاثیر اختلاف وزن معیارها و اولویت آنها در ایجاد سیل، قابل ملاحظه بوده است؛ به طوریکه از بین هفت زیرحوزه بحرانی نخست، تنها چهار زیرحوزه به طور مشترک حضور دارند که از این چهار زیرحوزه نیز تنها دو زیرحوزه دارای رتبه یکسانی هستند. این موضوع نشان می دهد که روش PCAبه دلیل ملاحظه اثر ویژگی های مکانی معیارها و حذف خطای موجود در روش های مبتنی بر نظرسنجی، از دقت بیشتری در وزن دهی معیارها برخوردار است.
پهنه بندی خطر سیلاب در اثر تغییرات اقلیمی تحت سناریو RCP 8.5 با استفاده از مدل هیدرولوژیکی SWAT در محیط Gis (حوضه آذرشهر چای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، با افزایش فعالیت های صنعتی و نادیده گرفته شدن مسائل زیست محیطی، اثرات تغییر اقلیم بیشتر نمایان شده و این پدیده را به عنوان یک معضل جهانی مطرح ساخته است. افزایش احتمال وقوع رخدادهای حدی اقلیمی مانند سیلاب و افزایش فرکانس و شدت آن از اثرات تغییر اقلیم است. منطقه ی شمال غرب کشور، به دلیل داشتن اقلیمی نیمه خشک و کوهستانی و درنتیجه تغییرپذیری بالای بارش، ازجمله مناطقی است که در معرض سیلاب های مخرب قرار دارد. بنابراین پهنه بندی در اثر تغییرات اقلیمی امری ضروری است. از اینرو در پژوهش حاضر بمنظور بررسی خطر پذیری سیلاب حوضه آذرشهر چای در اثر تغییرات اقلیمی ابتدا با استفاده از مدل گردش عمومی CanESM2 تحت جدیدترین سناریوهای انتشار گزارش پنجم هیئت بین الدول تغییر اقلیم، بدبینانه ترین سناریو RCP8.5 انتخاب و متغیر های دما و بارش با روش آماری SDSM ریز مقیاس گردانی شده است. سپس با مدل هیدرولوژیکی SWAT رواناب روزانه، نقشه حوضه بندی و خطوط آبراهه ها حاصل شده است. نتایج ارزیابی مدل SDSM با ضریب تعیین و نش-ساتکلیف 0.95 به طور متوسط، بیانگر عملکرد خوب مدل در ریزمقاس نمایی داده های بزرگ مقیاس است. همچنین افزایش 0.23 درجه سانتی گراد دما و 4.53 درصدی بارش و دبی های حداکثر در دوره آتی 2059-2030 پیش بینی شده است. با مدل SWAT نقشه های پایه تحلیل و حوضه با تلفیق نقشه متوسط دبی حداکثر، ضریب شکل حوضه و فاصله از رودخانه که با رویکرد AHP پهنه بندی شده است. با توجه به پهنه بندی 41.55 درصد از مساحت حوضه در خطر بسیارکم وکم، 27.23 درصد خطر متوسط و 31.2 درصد در خطر زیاد و بسیار زیاد می باشد. همجنین با نقشه نهایی مشخص شد که اواسط حوضه به دلیل داشتن شرایط مستعد دارای خطر زیاد است و نیاز به انجام اقدامات مدیریتی دارد.
قبلا ممکلت رو هوا بود الان افتاده رو آب...": تحلیل محتوایی جوک های مجازی حادثه سیلاب فروردین ماه 1398(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال پنجم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
285 - 316
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر ساخت و انتشار جوک های برخاسته از حوادث و موضوعات خوشایند و ناخوشایند جامعه (جوک های فاجعه) به یک پدیده اجتماعی در ایران تبدیل شده است. بی شک دلایل پیدایش، ماهیت، محتوا، و کارکردها و کژکارکردهای این گفتمان نیازمند بررسی از ابعاد مختلف جامعه شناسی، مردم شناسی و بررسی فرهنگ عامه است. این پژوهش با تمرکز بر رویدادی اخیر، به بررسی محتوایی جوک های ساخته شده در خصوص حادثه سیلاب گسترده در فروردین ماه 1398 در ایران می پردازد. داده های پژوهش مشتمل بر بیش از 100 جوک است که از شبکه های اجتماعی در خصوص این حادثه گردآوری شد که با روش تحلیل محتوای کیفی کد گذاری و سپس مقوله بندی گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن است که پدیده سیلاب منتهی به ساخت جوک هایی با مضامین سیاسی- انتقادی، اعتقادی-مذهبی، جنسیتی و منفعلانه گردیده است. به عبارتی دیگر، بخش اعظمی از این جوک ها خنثی نبوده، برگرفته از تجربه زیسته و پیش زمینه ذهنی مخاطب ایرانی هستند و دارای بار ارزشی سیاسی-اجتماعی و ایدئولوژیکی هستند.
پتانسیل سنجی خطر سیلاب در حوضه آبریز سرباز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به سبب تغییرات آب و هوایی، مخاطرات طبیعی و چگونگی رفتار با آن ها از جمله مهم ترین دغدغه های پژوهشگران در زمینه برنامه ریزی محیطی و مدیریت بحران می باشند. هدف از این مطالعه پهنه بندی و پتانسیل سنجی خطر سیلاب در حوضه آبریز سرباز است. بدین منظور پایگاه داده شامل لایه های پهنه ای ارتفاع، شیب، خصوصیات زمین شناسی، خصوصیات خاک، بارش، پوشش گیاهی و کاربری اراضی و لایه های خطی آبراهه اصلی، آبراهه فرعی و تراکم زه کشی سطح حوضه مورد استفاده قرار گرفت. سپس با استفاده از پرسشنامه و نظر کارشناسان خبره و همچنین تحلیل سلسله مراتبی، ارزش هر لایه در سیل خیزی محاسبه شد. هر کدام از این لایه ها بر مبنای پتانسیل سیل خیزی در مقیاس خطر کم تا زیاد طبقه بندی شدند و در نهایت با استفاده از مدل همپوشانی وزنی درمحیط سامانه اطلاعات جغرافیایی با هم ادغام شدند. نتایج نشان داد که آبراهه اصلی، کاربری اراضی و بارش مهمترین مؤلفه ها در سیلخیزی حوضه آبریز رودخانه سرباز هستند. از کل مساحت حوضه سرباز فقط 0/5 درصد پتانسیل سیلخیزی زیاد تا بسیار زیاد را داراست و نواحی مرکزی حوضه به سبب توپوگرافی و شرایط هیدروگرافی ویژه، بالاترین پتانسیل سیل خیزی را دارند. علاوه بر این ناحیه، بخش های حاشیه ای رودخانه اصلی به سمت خروجی حوضه و همچنین بخش هایی از حواشی رودخانه های فرعی مهم، بیشترین پتانسیل سیل خیزی را دارا هستند. علیرغم وسعت محدود ناحیه پرخطر، به سبب تراکم جمعیت و اراضی کشاورزی، اهمیت این ناحیه از نظر مدیریت بحران بسیار بالاست.
ارزیابی یک پارچه آسیب پذیری، تاب آوری و ریسک پذیری فضایی در برابر سیلاب در شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
431 - 445
حوزههای تخصصی:
تغییرات آب و هوایی با تأثیرگذاری در چرخه هیدرولوژیکی و افزایش شهرنشینی با افزایش سطوح نفوذناپذیر احتمال وقوع حوادث سیل را افزایش داده اند. در این تحقیق با رویکردی یک پارچه، آسیب پذیری، تاب آوری، و ریسک پذیری فضایی شهر ساری در مقیاس بلوک های شهری در برابر سیلاب ارزیابی شده است. در این تحقیق برای نیل به هدف نخست شاخص های ارزیابی آسیب پذیری و تاب آوری تعیین و محاسبه شد. سپس، با استفاده از مدل سازی سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و مدل های تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM) توزیع فضایی آن ها به دست آمد. نتایج این تحقیق نشان داد که بیش از 600 هکتار از مناطق شهر ساری پتانسیل آسیب پذیری بالا و بسیار بالا را دارد. در مقابل، بیش از 800 هکتار از مساحت شهر ساری دارای تاب آوری بالا و بسیار بالاست. بااین حال، با ادغام نقشه های آسیب پذیری و تاب آوری، مشخص شد که حدود 600 هکتار از وسعت شهر ساری دارای ریسک پذیری بالا و بسیار بالا در برابر سیل است. همچنین، نتایج نشان داد که بلوک های شهری در جنوب شهر ساری بیشترین ریسک پذیری نسبت به سیلاب را دارند.
بررسی اثرات تغییر کاربری اراضی بر سیل خیزی و دبی رواناب حوضه آبریز عموقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
145 - 163
حوزههای تخصصی:
پیشرفت تکنیک های تخمین سیلاب امکان استفاده از مدل های بارش - رواناب را برای ارزیابی خصوصیات هیدروگراف سیل در حوضه های آبخیز و کاهش خطرات سیل ایجاد کرده است. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر تغییرات کاربری اراضی در میزان بیشینه دبی سیلاب با استفاده از مدل WMS در حوضه عموقین واقع در استان اردبیل، انجام شده است. مساحت حوضه مذکور 78 کیلومتر مربع بوده و برای تعیین مقدار CN منطقه از تلفیق نقشه کاربری اراضی و گروه هیدرولوژیک خاک(B,C,D) به دست آمده از تحلیل تصاویر ماهواره لندست 8 در نرم افزار Idrisi32 و روی هم گذاری آن ها در محیط ArcGIS به دست آمد که برای سال های 2000 و 2015 به ترتیب برابر 4/76 و 7/78 برآورد گردید. نتایج واسنجی (RE= 7.17، RMSE = 0.44) و اعتبار سنجی مدل (RE = 2.51، RMSE = 0.0042) با وقایع بارندگی- رواناب در منطقه نشان داد که میزان حداکثر دبی سیلاب و حجم سیلاب به خوبی با مقادیر مشاهده شده مطابقت دارد. نتایج نشان داد، با توجه به حساسیت بالای این مدل به توزیع بارندگی در سرتاسر منطقه، استفاده از هایتوگراف بارندگی منطقه برای دستیابی به نتایج مطلوب مدل ضروری می باشد. همچنین شماره منحنی حوضه، بین سال های 2000 تا 2015 افزایش سه درصدی داشته است که در نتیجه کاهش کیفیت مراتع و تغییر کاربری مراتع به زمین های کشاورزی بوده و در مناطقی از حوضه می باشد که بیشترین پتانسیل سیل خیزی و فرسایش را دارا می باشند که سبب می شود برای دوره های بازگشت 25، 50 و 100 ساله، حداکثر دبی سیلاب به ترتیب برابر 22/26 و 5/25درصد افزایش یابد. بنابر این، با توجه به افزایش قابل توجه دبی سیلاب ها متاثر از تغییر کاربری در سطح حوضه، مدیریت کاربری اراضی منطقه لازم و ضروری می باشد.
ارزیابی میزان تاب آوری اجتماعی نواحی روستایی در برابر سیلاب با استفاده از مدل FANP و WASPAS(مطالعه موردی: بخش چهاردانگه شهرستان ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیلاب از جمله مخاطرات طبیعی محسوب می شود که علاوه بر عوامل طبیعی تا حدودی تحت تأثیر عوامل انسانی نیز می باشد و اجتماعات روستایی به دلیل ارتباط عمیقی که با محیط و فعالیت های کشاورزی دارند بیش تر از سایر گروه های انسانی تحت تأثیر آسیب های ناشی از مخاطره سیلاب می باشند. بر این اساس در سطوح مختلف مدیریت سوانح شرایط مطلوبی برای کاهش کارآمد و موثرتر خطرها ایجاد شده است. در این میان تاب آوری و افزایش آن در ابعاد مختلف به عنوان یکی از مهم ترین عوامل تحقق پایداری و عامل مکمل در فرایند مدیریت بحران در نظر گرفته شده است. هدف تحقیق حاضر آن است تا میزان تاب آوری اجتماعی روستاهای بخش چهاردانگه شهرستان ساری را در برابر سیلاب ارزیابی کند. پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و بر اساس روش و ماهیت توصیفی-زمینه یابی است. جامعه آماری تحقیق را تعداد 10 روستا از روستاهای بخش چهاردانگه تشکیل می دهد که بیش از سایر روستاهای این بخش در معرض سیلابند (حدود 1435 نفر) که 303 نفر به عنوان حجم نمونه و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های FANP و WASPAS استفاده شده است. نتایج تحقیق بر اساس مدل FANP نشان داد که در بین شاخص های 24 گانه تاب آوری اجتماعی شاخص های پیوند همسایگی و حس تعلق به مکان به ترتیب با ضریب 0935/0 و 0902/0 بیش ترین تأثیر را در تاب آوری اجتماعی روستاهای بخش چهاردانگه شهرستان ساری داشتند. در نهایت نتایج حاصل از مدل WASPAS برای سنجش میزان تاب آوری اجتماعی نشان داد که روستاهای مورد مطالعه از لحاظ میزان تاب آوری اجتماعی در سطوح متفاوتی قرار دارند، به طوری که روستای اراء با ضریب اهمیت نسبی 9184/0 دارای بیش ترین و روستای ذکریاکلا با ضریب اهمیت نسبی 6597/0 دارای کم ترین میزان تاب آوری اجتماعی در برابر سیلاب بودند. لذا برقراری تعامل مستمر بین روستاهایی با ضریب تاب آوری بالا و روستاهایی با ضریب تاب آوری پایین به منظور بهره مندی از تجربیات یکدیگر و برگزاری کارگاه ها و دوره های آموزش آمادگی و نحوه مقابله با سیلاب احتمالی برای تشریح و عملیاتی کردن شاخص های تاب آوری اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه پیشنهاد می گردد.
بررسی خسارت اقتصادی واجتماعی سیلاب و روشﻫﺎی مدیریت آن (مطالعه موردی: حوزه نمرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیل یکی از رایجترین و خسارتبارترین بلایای طبیعی جهان است که زیانﻫﺎ و تلفات انسانی و مادی زیادی را در پی دارد. عوامل زیادی در وقوع سیلاب دخالت دارند. علاوه بر شرایط محیطی، فعالیت های انسانی و عدم برنامه ریزی صحیح نیز باعث ایجاد و افزایش فراوانی و حجم و همچنین خسارات مالی و جانی ناشی از سیلاب می شود. هدف اصلی این پژوهش بررسی خسارات اقتصادی و اجتماعی سیلاب در حوزه نمرود می باشد. حوزه آبخیز نمرود با وسعت 7/812 کیلومتر مربع می باشد. روش تحقیق حاضر روش پیمایشی می باشد. در مورد خسارات اجتماعی و اقتصادی سیل سطح معناداری محاسبه شده در ناحیه آلفای 05/0 برابر با. 000/0 ﻣﻰباشد که بیانگر توافق معنادار در بین نگرشﻫﺎی ساکنین ﻣﻰباشد. در نتیجه با استفاده از یافتهﻫﺎی پژوهش در ارتباط با میزان خسارتﻫﺎی اجتماعی و اقتصادی ﻣﻰتوان نتیجه گیری کرد که وقوع سیلاب در این حوزه پیامدهای منفی اجتماعی و اقتصادی نسبتا بالایی دارد. در بحث مدیریت سیلاب، سطح معناداری محاسبه شده در ناحیه آلفای 05/0 برابر با 000/0 ﻣﻰباشد که بیانگر وجود توافق معنادار در بین ساکنین ﻣﻰباشد. بنابراین بر اساس نتایج، برای کنترل سیل خیزی در این منطقه روش های سازه ای وغیر سازه ای یا شیوهﻫﺎی سنتی- جدید اثرگذار است.
پهنه بندی زمین های شهری در برابر خطر ناشی از سیلاب با رویکرد تاب آوری کالبدی (مطالعه موردی: رودخانه چشمه کیله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوادث طبیعی (سیلاب)، از مهم ترین عوامل آسیب رسان به سکونتگاه های انسانی شناخته شده اند. باتوجه به مسائل پیش رو در زمینه سیلاب، هدف پژوهش حاضر تعیین پهنه های پرخطر و با خطر متوسط با رویکرد کالبدی است. روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی است که با کمک سامانه جی.آی.اس و تبادل اطلاعات با مدل های شبیه سازی ریاضی، مقاطع عرضی از رودخانه چشمه کیله تهیه شده و ظرفیت ایمن هر یک از مقاطع با توجه به دوره های بازگشت مختلف تعیین گردیده است. براساس نتایج حاصل شده، زمین های پیرامون این رودخانه در فواصل مختلف به رنگ های متفاوت بر اساس دوره بازگشت سیل پهنه بندی شده اند که این پهنه ها شامل بستر و حریم رودخانه (پهنه پرخطر و با خطر متوسط) می باشد. از آنجاکه بخشی از بافت شهر با این پهنه ها تداخل دارد. دستیابی به تاب آوری در برابر سیلاب، مستلزم چاره اندیشی در محدوده های بحرانی است. در پژوهش حاضر، کاربری های مجاز در هر پهنه با توجه به شدت خطر و همچنین نظام مدیریت حاکم بر آنها تعیین گردیده است.
شبیه سازی پهنه های سیل گیر در حوضه های آبریز کلان شهر تهران (حوضه کن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دشت های سیلابی و مناطق مجاور رودخانه ها به دلیل شرایط خاص خود همواره در معرض خطرات ناشی از وقوع سیلاب ها قرار دارند. در حوضه رودخانه کن از بسیاری از اراضی مسکونی و زراعی در فاصله بسیار کمی از بستر رودخانه قرار دارند. با توجه به اینکه پایین دست حوضه با رشد سریع ساخت و ساز مواجه است، فعالیت های انسانی و تغییر کاربری اراضی در این منطقه، سیکل هیدرولوژیکی و تولید رواناب را به شدت متاثر ساخته است. در این تحقیق ، سطوح سیل گیر در دوره بازگشت های 2 تا20 ساله در بازه ای به طول20 کیلومتر از بستر رودخانه کن با استفاده از مدل HEC-RAS و الحاقیه HEC - geoRAS تعیین گردیده است. به این منظور از نقشه های رقومی 1:25000 و DEM 10 متری، آمار دبی ایستگاه سولقان، ویژگی های مورفولوژی بستر و مقاطع عرضی استفاده شده است. در نهایت داده ها به نرم ا فزار HEC-RAS وارد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. پس از تعیین حدود سیل گیری در دوره بازگشت های گوناگون در هر مقطع عرضی، نتایج به محیط Arc GIS وارد و از این طریق خروجی نقشه های پهنه بندی سیلاب به دست آمده است. نقشه زمین شناسی و مشاهدات میدانی نشان داده است که عامل اصلی تفاوت عرض دره در محدوده مورد مطالعه مربوط به جنس سنگ ها می باشد. نتایج حاصل از خروجی مدل هیدرودینامیکی نشان می دهد که در بالادست رودخانه افزایش دبی به شکل افزایش ارتفاع سطح آب بوده و گسترش عرضی کمتری در سطوح سیلاب گیر به چشم می خورد. اما در بخش های میانی و کم شیب پایین دست رودخانه به علت کاهش ارتفاع سطح آب، رودخانه دارای گسترش جانبی بیشتری بوده و پهنه های سیل گیر در این بخش ها نسبت به بالادست رودخانه دارای وسعت بیشتری می باشند. همچنین به ازای دوره بازگشت های طولانی تر میزان دبی و ارتفاع سطح آب افزایش یافته و پهنه سیلابی نیز از وسعت بیشتری برخوردار بوده است.
بررسی نقش تغییر کاربری اراضی در هیدروگراف سیل و نوسانات سطح آب زیر زمینی در بخشی از حوضه آبخیز قره سو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات کاربری اراضی موجب تغییر مؤلفه های مختلف چرخه هیدرولوژیکی می شوند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر کاربری های مختلف و تغییرات آن طی سال های 1371، 1381 و 1391 بر روی سیلاب و نوسانات آب زیرزمینی در بخشی از حوضه آبخیز قره سو اردبیل است. در ابتدا نقشه های کاربری اراضی و شماره منحنی در سال های مذکور تهیه و روند تغییرات کاربری اراضی مطالعه و تأثیر آن بر سطح تراز آب زیرزمینی و رواناب بررسی و سپس شبیه سازی سیلاب با استفاده از مدل HEC-HMS انجام گردید. نتایج نشان داد که در طول دوره مورد مطالعه، مساحت کاربری جنگل، زراعت آبی و زمین بایر به ترتیب 54/2، 69/16 و 19/1 درصد کاهش و مساحت کاربری مرتع، زراعت دیم و مناطق مسکونی به ترتیب 74/5، 39/12 و 29/2 درصد افزایش یافته است. با توجه به مقدار شماره منحنی و شبیه سازی سیلاب، نتایج به دست آمده نشان داد که دبی اوج و حجم سیلاب به ترتیب با افزایش 49/9 و 67/6 درصدی رو به رو شده است. درنهایت این تغییرات باعث کاهش سطح آب زیرزمینی به میزان 14/6 متر (06/39 درصد) در طول دوره آماری 30 ساله شده است. محاسبه ضریب همبستگی بین کاربری های مختلف و حجم سیلاب و سطح آب زیرزمینی نشان داد که این متغیرها با کاربری های مرتع، زراعت دیم و مناطق مسکونی رابطه ی مستقیم دارند، درحالی که با کاربری های جنگل، زراعت آبی و زمین بایر دارای رابطه ی معکوس می باشند.
تحلیل تاب آوری سکونتگاه های شهری در برابر سیلاب با تاکید بر شاخص های اقتصادی و اجتماعی (مطالعه موردی : شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلایای طبیعی، به عنوان مجموعه ای از حوادث زیانبار هستند که منشاء طبیعی دارند که بعضا عوامل انسانی هم در تشدید آن اثرگذار می باشد. در همین راستا تقویت مولفه های اجتماعی و اقتصادی و درپی آن افزایش تاب آوری در کاهش خسارات ناشی از سیلاب نقش مهم و موثری را می تواند ایفا کند. این تحقیق برگرفته از رساله دکتری است که از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی و میدانی می باشد. روش تحقیق پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه با داده های بسته و ورش تجزیه و تحلیل بر اساس آزمون های همبستگی و رگرسیون انجام شده است. جامعه آماری شامل شهروندان ساکن در اطراف روخانه و مناطق سیل گیر بوده است که 383 نفر به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه به روش نمونه گیری خوشه ای بین پاسخگویان توزیع شده است. طبق یافته های تحقیق میانگین تاب آوری اجتماعی 1/60، میانگین تاب آوری اقتصادی(میزان خسارات) 4/53، میانگین ظرفیت با توانایی جبران خسارات8/69 و درنهایت میانگین توانایی برگشت به شرایط مناسب4/67 بدست آمده است. در بخش آزمون فرضیات طبق نتایج بدست آمده از آزمون رگرسیون و همبستگی مشخص شده است که بین همه ابعاد اجتماعی و اقتصادی با میزان تاب آوری شهری در مقابل سیلاب رابطه معناداری وجود دارد. تقویت ارگان ها و سازمان های محلی در حالت عدم تمرکز، یکی از شیوه های مهم افزایش مشارکت های اجتماعی شهروندان گرگان در زمان وقوع بحران می باشد. از طریق تأمین مشارکت مردم و تقویت توانمدی اقتصادی مردم در زمان وقوع مخاطرات طبیعی از جمله سیلاب، قوه ابتکار و ابداع مردم تقویت شده و زمینه کاهش آسیب های ناشی از سیلاب کاهش می یابد. مردم به شکل واقعی و ملموس با امور اجرایی برخورد نموده و از این رو شکاف آنان از دستگاه های مرتبط با مدیریت بحران و نیز تعارض منافعشان رو به کاهش خواهد گذاشت
بررسی علل وقوع سیلاب و مخاطرات آن در حوضه آبریز زنوزچای با استفاده از مدل هیدرولوژیکی HEC-HMS و منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای ارزیابی سیل خیزی حوضه مطالعاتی و شبیه سازی بارش- رواناب از مدل هیدرولوژیکی HEC-HMS و اکستنشن HEC-GeoHMS در بستر نرم افزار ArcGIS بهره گرفته شد. برای تهیه نقشه خطر سیلاب (سیل گیری) حوضه ی مطالعاتی 10 متغیر موثر بر وقوع سیلاب با کاربست منطق فازی در بستر سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) ترکیب شدند. در راستای اهداف تحقیق از نقشه های زمین شناسی، تصاویر DEM، تصاویر ماهواره ای Sentinel-2 و Google Earth، نقشه گروه های هیدرولوژیک خاک، داده های اقلیمی و هیدرومتری همراه با هیدروگراف ها و هایتوگراف های حوضه مطالعاتی بهره گرفته شد. نتایج نشان دهنده کارایی بالای رویکرد مورد استفاده در شناسایی پهنه های سیل خیز و سیل گیر می باشد. مناطق سیل خیز منطبق بر زیرحوضه های قسمت های میانی حوضه آبریز زنوزچای می باشند. وجود سازندهای زمین شناسی و خاک های با نفوذپذیری اندک، شیب زیاد، فقدان یا ضعف پوشش گیاهی، زمان تمرکز و زمان تاخیر اندک از جمله مهم ترین دلایل بالا بودن رواناب و هدایت سریع رواناب های ناشی از بارش در این زیرحوضه هاست. پهنه های سیل گیر منطقه مطالعاتی عمدتا منطبق بر دشت های سیلابی مجاور آبراهه های اصلی و راس مخروط افکنه زنوزچای می باشند. مجاورت با رودخانه، شیب ملایم، تراکم زهکشی بالا، مقادیر پایین شاخص تحدب سطح زمین، مقادیر بالای شاخص عمق دره و به هم پیوستن دو آبراهه اصلی حوضه مطالعاتی، پخش سیلاب در این پهنه ها را مساعدت می کنند. وجود مناطق مسکونی در مجاورت آبراهه های اصلی منطقه و مکان گزینی تمامی یا بخشی از آنها بر روی دشت های سیلابی منطقه، خطرات ناشی از سیلاب را به طور قابل توجهی افزایش داده است.
بررسی تغییرات سرمایه اجتماعی در بلایای طبیعی مطالعه تأثیر سیلاب لرستان در فروردین 1398(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (جامعه شناسی مصایب جمعی و مدیریت بحران)
123 - 147
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه تغییر ابعاد سرمایه اجتماعی در مراحل سه گانه (قبل، حین و پس از) سیلاب فروردین 1398 در استان لرستان است. در این پژوهش، از روش کیفی و مقایسه ای جهت شناخت و مقایسه ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی در مراحل مختلف سیل استفاده شده است. جهت گردآوری اطلاعات، با مدیران، کارشناسان، امدادگران، افراد سیل زده، و نیز گروه متمرکز مصاحبه شده است. یافته ها نشان داد ابعاد سرمایه اجتماعی در مراحل سه گانه بحران تغییر کرده است؛ به این شکل که در بعد آگاهی، جامعه از ادراک تقدیرگرایانه بلایای طبیعی، به درک انسان ساخت و دولت ساخت بودن بلایای طبیعی رسیده است. در بعد اعتماد، جامعه از کم اعتمادی بین دولت و ملت، به بی اعتنایی و بدبینی تغییر نگرش داده، و در بعد مشارکت، از مشارکت سنتی و بی سازمان، به انفعال مردم محلی و وابستگی بیشتر مردم به دولت رسیده است.
تحلیل مخاطره ناشی از سیلاب با تکیه بر مدل WMS در حوضه های آبریز شهری مطالعه موردی: حوضه های دربند، گلابدره و سعدآباد کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دشت های سیلابی و مناطق مجاور رودخانه ها که بدلیل شرایط خاص خود فضاهای مناسبی برای انجام فعالیت های اقتصادی و اجتماعی محسوب می شوند، همواره در معرض خطرات ناشی از وقوع سیلاب ها قرار دارند. از این رو در این مناطق تعیین میزان پیشروی سیلاب و ارتفاع آن نسبت به رقوم سطح زمین و نیز تعیین خصوصیات سیلاب در دوره بازگشت های مختلف که تحت عنوان پهنه بندی سیلاب صورت می گیرد، حائز اهمیت فراوان خواهد بود. در این راستا این تحقیق با هدف تلفیق مدل هیدرولوژیکی WMS با نرم افزار ARC GIS به برآورد پهنه های سیل در حوضه آبخیز دربند، گلابدره، سعد آباد و مقصود بیک بر روی رودخانه اصلی دربند می پردازد. در این تحقیق ابتدا رودخانه دربند به 19 مقطع اصلی تقسیم شد و در مدل HEC-RAS پهنه بندی رودخانه انجام گرفت. در این پژوهش که از نقشه های رقومی مختلف استفاده گردید، گستره سیلاب در اراضی حاشیه رودخانه برای سیلاب با دوره بازگشت های 2 تا 500 سال محاسبه گردید. همچنین جهت افزایش دقت و اطمینان بیشتر و همچنین به منظور شناسایی پهنه های مستعد تولید رواناب از روش SCS استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد با توجه به تغییرات کاربری اراضی بخصوص در حاشیه رودخانه و ساخت و ساز های فراوان حوضه مورد مطالعه قدرت مقابله با سیلاب را ندارد. علاوه بر اینها زیرحوضه هایی که به رودخانه نزدیکتر می باشند، بدلیل کاهش شیب و کاهش زمان تمرکز، بیشتر در معرض خطر سیلاب می باشند. شاید بتوان گفت یکی از مهمترین مسائلی که باید به آن پرداخته و رسیدگی شود بحث کاربری اراضی می باشد. در واقع با مدیریت کاربری اراضی می توان از بوقوع پیوستن خسارات مالی متوجه شهروندان کاست و هم می توان احساس امنیت را برای شهروندان افزایش داد تا با امنیت بیشتری به زندگی خود ادامه دهند. nk href="moz-extension://e82f9c05-bf9c-4e25-87b0-684d37ab5915/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" > #s3gt_translate_tooltip_mini { display: none !important; }
ارزیابی شرایط همدیدی وقوع بارش های منجر به سیلاب در شهرستان خلخال، با رویکرد محیطی به گردشی در دوره زمانی 1366 تا 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تحلیل شرایط سینوپتیکی وقوع بارش های منجر به سیلاب شهرستان خلخال در استان اردبیل، داده های آماری بارش 30 ساله مربوط به 1366 تا 1395 را مورد بررسی قرار می دهد. بیش ترین بارش در تاریخ 18/09/1370 رخ داده است. نقشه های جوی سینوپتکی این بازه زمانی در تراز 500 میلی بار شامل نقشه فشار سطح دریا، ارتفاع ژئوپتانسیل، سرعت و جهت باد، رطوبت، دما، آب قابل بارش در سطح زمین و بلوکینک (امگا)، با استفاده از تصاویر ماهواره ای از پایگاه داده هایNCEP/NCA وابسته به سازمان ملی اقیانوس شناسی ایالات متحده، تهیه شده است. روش تحقیق رویکرد محیطی به گردشی انجام شده است. نتایج نشان داد که علاوه بر شرایط جوی و زمینی مؤثر در ایجاد بارش سنگین در تاریخ مذکور، وضعیت داخلی همراه با الگوی خارجی مثل دریاهای اطراف و مجاور ایران مثل دریای سیاه و مدیترانه تأثیر داشته است. مقدار بارش ماهیانه ایستگاه خلخال به عنوان منطقه ای که در جنوب استان اردبیل و جنوب غربی دریای خزر، در سه ماه فصل بهار دارای بارش بیش تر می باشد. در ماه های اسفند (8/1321)، فروردین (7/1716) و اردیبهشت (5/1448) میلی متر بود. بیش ترین مخاطرات طبیعی جوی متأثر از بارش های سنگین و سیلاب در خلخال خسارات داخل شهری، روستای، حاشیه رودخانه ها و کشاورزی، در ماه های مذکور صورت گرفته است. The present study with aims of analyzing the synoptic conditions of rainfall occurring in the Khalkhal cit
تبیین راهبردهای افزایش تاب آوری کالبدی در برابر سیلاب مطالعه موردی: رودخانه چشمه کیله شهر تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
89 - 105
حوزههای تخصصی:
سوانح طبیعی که جزئی از فرآیند زندگی بشر به شمار می رود و هرروزه بر تعداد و تنوع آن ها افزوده می شود، به عنوان چالشی اساسی در جهت نیل به توسعه پایدار مطرح می شود. ازآنجاکه طی سال های اخیر، خسارات قابل توجهی در اثر وقوع سیلاب به بافت کالبدی شهر تنکابن واردشده است و اثرات آن بیشتر بر بافت شهری پیرامون رودخانه اصلی این شهر (رودخانه چشمه کیله) می باشد، بر این اساس هدف از تدوین این مقاله، تبیین راهبردهای افزایش تاب آوری کالبدی در برابر سیلاب رودخانه چشمه کیله شهر تنکابن می باشد. پژوهش حاضر از روش توصیفی –تحلیلی بهره برده است. لذا پیش از شروع گام های مدل سوات، با استفاده از مطالعه پژوهش های پیشین در بخش مبانی نظری، متغیرها و شاخص ها استخراج گردیده و بر اساس آن مدل مفهومی اولیه تدوین گردید. در ادامه با استفاده از روش تحلیل روایی محتوایی (CVR)، متغیرها و شاخص های ضروری شناسایی شده و مبنای مدل سوات قرار می گیرند. روش این تحقیق ترکیبی از روش های کمی و کیفی است که از نرم افزارهای GIS، AHP و SWOT بهره گرفته است. و همچنین به منظور پهنه بندی خطر سیل در بافت از نرم افزار شبیه سازی جریان رودخانه (HEC_GEORAS) استفاده گردید که بر این اساس سه پهنه خطر سیل تعیین گردید (حریم رودخانه، پهنه پرخطر، خطر متوسط) سپس به اولویت بندی شاخص ها و متغیرهای کاربردی در پژوهش، پس از استخراج آن ها از منابع مختلف و تعیین روایی موارد برگزیده پرداخته شد و در انتها راهبردهای کاربردی برای کاهش خطر سیل در بافت پیرامون رودخانه چشمه کیله ارائه گردید. نتایج تحقیق نشان دهنده وجود رابطه منسجم بین ساختار کالبدی در بافت پیرامون رودخانه چشمه کیله شهر تنکابن و افزایش تاب آوری کالبدی شهر تنکابن در برابر سیلاب است. بنابراین با کاربست اصول و راهبردهای تدوین شده در این مقاله، می توان از طریق برنامه ریزی، طراحی و اجرای ساختار مناسب بافت پیرامونی رودخانه چشمه کیله، به بهبود عملکرد شهر به هنگام سیل دست یافت.
پهنه بندی خطر سیلاب در حوضه آبریز قوری چای کورائیم در استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیلاب ها از جمله مخرب ترین و فراوان ترین بلایای طبیعی هستند. در این رابطه، پهنه بندی خطر سیلاب یکی از روش های کارآمد در زمینه مدیریت و کاهش اثرات سیلاب به شمار می آید. در این تحقیق به ارزیابی مکانی و پهنه بندی خطر رخداد سیل در سطح حوضه آبخیز قوری چای واقع در نیمه جنوبی و غرب استان اردبیل پرداخته شد. در این رابطه، 10 معیار موثر بر رخداد سیل به کار بسته شد. این معیارها عبارتنداز: ارتفاع، شیب، جهت شیب، تحدب سطح زمین، سازندهای زمین شناسی، تراکم زهکشی، شماره منحنی (CN)، فاصله از آبراهه، کاربری اراضی و پوشش گیاهی. در این میان، متغیر شیب زمین با وزن 26/0 (مستخرج از مدل فرایند تحلیل شبکه) نقش عمده ای در شناسایی پهنه های پرخطر سیلاب ایفا می کند. جهت تلفیق و روی هم گذاری لایه های موضوعی مذکور با هدف تهیه نقشه پهنه بندی خطر سیلاب از دو مدل منطق فازی و فرایند تحلیل شبکه ای (ANp ) در بستر سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده به عمل آمد. پهنه بندی خطر سیلاب حوضه آبخیز قوری چای نشان داد که در حدود 18 درصد از مساحت حوضه آبخیز مطالعاتی در کلاس های با خطر زیاد و بسیار زیاد واقع شده اند. خطر سیلاب در بستر دره های اصلی و اراضی پایین دست حوضه مورد مطالعه به دلایل ژئومورفومتریکی از قبیل شکل گیری و توسعه دشت های سیلابی، ارتفاع نسبی پایین، مقعر بودن سطح زمین و آهنگ سریع حرکت رواناب های بالادست از پتانسیل رخداد بالایی برخوردار می باشد. بعلاوه، مکان گزینی مناطق مسکونی در دشت های سیلابی پایین دست حوضه خطر وقوع سیلاب در این پهنه ها را افزایش داده است.