مطالب مرتبط با کلیدواژه

روسیه


۴۴۱.

تحول روابط روسیه و ناتو در دوره مدویدف و تأثیر آن بر روابط دوجانبه با جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۹۵
طی دو دهه اخیر، روسیه بر مبنای راهبردهای سیاست خارجی خود، همواره گسترش ناتو به شرق را به سبب تحکیم حوزه نفوذ ناتو و غرب در منطقه، علیه منافع امنیت ملی خود تلقی کرده است. این در حالی است که مسکو در سال های اخیر، با وجود مخالفت با گسترش ناتو تلاش کرده منافع ملی خود را بر اساس برنامه های آتی این سازمان تطبیق دهد؛ به طوری که در دوره مدویدف و به ویژه پس از نشست لیسبون در نوامبر 2010، شاهد گسترش چشمگیر همکاری های کرملین با ناتو هستیم. تداوم این اوضواع، با توجه به همکاری های تکنولوژیک و نظامی جمهوری اسلامی ایران با روسیه، در روابط مسکو تهران حائز اهمیت است
۴۴۲.

رقابت قدرت ها، ژئوپولیتیک خزر و منافع ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۲۰
منافع ملی قدرت های کوچک و منطقه ای همواره تحت تأثیر رقابت قدرت های بزرگ بوده اند. رقابت استراتژیک قدرت های بزرگ در سطح بین المللی از جمله در منطقه دریای خزر، منافع ملی جمهوری اسلامی نیز را تحت الشعاع خود قرار داده است. حضور قدرت های فرامنطقه ای در حوزه دریای خزر باعث شده که رقابت آشکار و پنهان آنها، منافع ملی کشورهای موجود در این منطقه را یا به چالش کشانده یا وابسته به خود سازد. بدیهی است که روسیه به عنوان میراث دار اتحاد جماهیر شوروی سابق از حضور قدرت های فرامنطقه ای ناخشنود باشد و برای حفظ منافع خود عمل کند. روسیه با استفاده از امکانات و ظرفیت های داخلی، منطقه ای و جهانی خود به دنبال احیای موقعیت از دست رفته اش است؛ ازاین رو تلاش دارد با حفظ و تقویت شرایط خود در زمینه انرژی، موقعیت امنیتی و استراتژیک خود را ارتقا دهد و از قدرت و نفوذ ایالات متحده در منطقه بکاهد. این مقاله در چهارچوب نظریه نوواقع گرایی بر این باور است که روسیه توان بازمعنایابی و درنتیجه احیای قدرت ازدست رفته خود را دارد و در رقابت استراتژیک با امریکا از سایر کشورها از جمله ایران به عنوان متحد مقطعی و منقطه ای بهره می برد. در این چهارچوب، روسیه نه تنها از ظرفیت های ایران به نفع خود بهره می برد، بلکه مانع برآورده شدن و ارتقای منافع ملی ایران نیز شده است.
۴۴۳.

عوامل موثر بر دگرگونی روابط روسیه با آمریکا در دوره «دمیتری مدودیف»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۷۶
در پی فروپاشی اتحاد شوروی، روابط فدراسیون روسیه با آمریکا مراحل گوناگونی را تجربه کرده است. دوره تصور پایان رویارویی دیرپای دوکشور پس ازپایان جنگ سرد، بسیار کوتاه تر از آن بود که به تحلیل خوش بینانه غرب گرایان در سیاست خارجی روسیه قدرت بخشد. روند تحولات در روابط آمریکا- روسیه به سرعت فاصله میان دیدگاه های رهبران مسکو و واشنگتن را در مورد مسایل و مشکلات صلح و امنیت بین المللی آشکار ساخت. نگرانی های روزافزون روسیه در جمهوری های پیرامونی، با آثار روز افزون جنگ جهانی با تروریسم شدت یافت. حضور فزاینده آمریکا در غرب آسیا، در افغانستان و عراق و سپس بحران سوریه، برنامه هسته ای ایران و مسأله استقرار سامانه دفاعی موشکی آمریکا در اروپا، شرایط را برای تعارض های دو کشور آماده ساخت. در پایان نخستین دهه پس از جدایی جمهوری های اتحاد شوروی، «ولادیمیرپوتین» سیاست خارجی عمل گرایانه روسیه را تثبیت کرد تا «دمیتری مدودیف» آن را در مسیر «بازشروع» قرار دهد، که با دشواری های گوناگون و پیچیده ای روبه رو شده است. سؤال این نوشتار این است که کدام عوامل داخلی، منطقه ای و بین المللی، سبب دگرگونی روابط روسیه با آمریکا در دوره ریاست جمهوری دمیتری مدودیف شدند؟ این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از دیدگاه نویسندگان روسی انجام شده تا سازوکار این دگرگونی از دیدگاه روسیه روشن شود.
۴۴۴.

دیپلماسی انرژی روسیه در منطقه آسیا-پاسیفیک(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۹۰
آسیا-پاسیفیک به دلیل اهمیتی که در معادلات اقتصادی، امنیتی و سیاسی جهان دارد، بیش از پیش در کانون توجه قدرت های جهانی قرار گرفته است. از این رو، فدراسیون روسیه تلاش می کند تا با استفاده از منابع مختلف قدرت از جمله اهرم انرژی، سطح نفوذ و تأثیرگذاری خود را در این منطقه توسعه داده و خود را هرچه بیشتر به مثابه یک ابرقدرت جهانی مطرح سازد. نیاز روزافزون کشورهای این منطقه به انرژی سبب شده تا روسیه که هم از ذخایر هنگفت و هم از قرابت جغرافیایی  بهره مند است، بتواند یکی از جدی ترین گزینه ها برای تأمین انرژی این منطقه باشد. بر این اساس، مقاله حاضر با این پرسش که دیپلماسی انرژی روسیه چه نقشی در سیاست خارجی این کشور  در منطقه آسیا-پاسیفیک دارد، به بررسی اهداف و زمینه های دیپلماسی انرژی مسکو در آسیا-پاسیفیک می پردازد. فرضیه مقاله این است که روسیه، انرژی را بستری برای گسترش همگرایی با این منطقه به سایر حوزه ها و همچنین توسعه اقتصادی شرق دور خویش  دانسته و با استفاده از دیپلماسی انرژی تلاش می کند تا در مقابل غرب، موازنه ایجاد کند. چالش های امنیتی روسیه در منطقه شرقی خویش یکی از جدی ترین انگیزه های مسکو برای جذب سرمایه گذاری و توسعه اقتصادی این منطقه است که با استفاده از اهرم انرژی امکان پذیر است. یافته ها نشان می دهد تلاش مسکو اگرچه با موفقیت هایی همراه بوده، اما به دلیل چالش سیاسی با ایالات متحده و واگرایی در برخی از معادله های امنیتی با چین، هنوز تا رسیدن به شرایط ایده آل فاصله قابل توجهی دارد.
۴۴۵.

مشارکت راهبردی، الگویی نوین برای روابط ایران-روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۱۲۷
آغاز بحران سوریه نقطه عطفی در روابط جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه به حساب می آید. دو کشور پیش از این نیز در بحران های امنیتی منطقه ای در افغانستان و تاجیکستان همکاری داشته اند، اما همکاری های اخیر دو کشور در سوریه به لحاظ سطح و عمق در تاریخ روابط دو کشور منحصر به فرد است. با توجه به ابعاد، پیچیدگی ها و تحولات نوین روابط بین الملل، و نیز پیش زمینه های تاریخی و تعینات ساختاری روابط ایران و روسیه، الگوهای سنتی روابط میان کشورها از قدرت تحلیل و تبیین روابط نوین ایران و روسیه برخوردار نیستند. در این میان الگوی مشارکت راهبردی، الگوی نوینی است که با انطباق سه معیار اساسی آن از جمله عدم قطعیت محیطی(خیزش های مردمی خاورمیانه)، انطباق راهبردی(سازگاری و مکمل بودن منابع و منافع ایران و روسیه) و اصل سیستمی(مخالفت با نظم نوین هژمونیک ایالات متحده و تلاش برای استقرار نظم مطلوب در خاورمیانه) بر روابط ایران و روسیه، قابلیت های تحلیلی و تبیینی بیشتری را ارائه می دهد. انعطاف پذیری این الگو و ماهیت غیررسمی آن که باعث کاهش هزینه های تعهد (در مقایسه با اتحادهای رسمی) می شود، در کنار زمینه محور بودن آن که برای هر رابطه ای ویژگی های منحصر به فردی می یابد، موجب استقبال سیاستمداران و تحلیل گران روابط بین الملل از این الگو شده است. در پژوهش حاضر شرایط انطباق و ویژگی های منحصر به فرد الگوی مشارکت راهبردی در روابط ایران و روسیه در مرحله شکل گیری تجزیه و تحلیل شده و نگارندگان در پی آن هستند زمینه های اجرایی شکل گیری این الگو و بایسته های سیاستگزارانه آن را برای تامین حداکثری منافع جمهوری اسلامی ایران ارائه دهند.
۴۴۶.

روابط تجاری ایران و روسیه؛ راهبردی برای توسعه تجارت غیرنفتی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۲۲
اهداف اقتصادی در سیاستگذاری دولت ها در قلمرو سیاست داخلی و خارجی اهمیت برجسته ای یافته است. در این مقاله نویسندگان به تجزیه و تحلیل روابط تجاری ایران و روسیه می پردازند. مساله محوری، تبیین راهبردهای علمی و کاربردی با ضرورت بازیابی فرصت ها در زمینه صادرات غیر نفتی ایران به روسیه است و مبنای اجرائی تحقیق مبتنی بر روش  آمیخته اکتشافی(کیفی و کمّی)، انجام، انواع نتایج ازطریق مطالعه پیشینه  نظری و تجربی شناسائی و مولفه های اثر گذار استخراج شده است. از انجام مصاحبه اکتشافی با 20 خبره، راهبردهای صادرات به روسیه  تثبیت شده و بر حسب آزمون فریدمن از طریق پرسش از 100 صادرکننده، نابرابری و رتبه بندی میانگین راهکار(تاکتیک)ها انجام شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که بهترین روش توسعه صادرات میوه و تره بار ایران به روسیه به عنوان اقلام صادراتی غیر نفتی، پیاده سازی راهبردهای ورود بهینه شده و حضور پایدار در بازار و راهکارهای 28گانه اى است که دارای اولویت تثبیت نرخ ارز، ثبات قوانین و مقررات، بازنگری تعرفه ها، برقراری مشوّق ها، راه اندازی کریدور سبز، ایجاد خوشه های صادراتی، آموزش، برقراری تعرفه های ترجیحی، بروزرسانی اطلاعات، قیمت گذاری ثابت و بلند مدت و سایر راهکارهای اثرگذار تجزیه و تحلیل شده در متن مقاله است.
۴۴۷.

سیاست خارجی روسیه در قبال جمهوری اسلامی ایران 2012-2018(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۴۲
روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروری بازیگری است در ردیف قدرت های منطقه ای و رو به سمت قدرت جهانی شدن که شاهد تغییر در اولویت های راهبردی آن بوده ایم. جمهوری اسلامی ایران بعد از فروپاشی شوروی، جایگاه متمایزی در سیاست خارجی روسیه دارد. روابط ایران و روسیه فارغ از الزامات ناشی از همجواری جغرافیایی، سوابق تاریخی، همکاری های اقتصادی و روابط منطقه ای همواره یکی از مسائل مورد توجه در سه سطح داخلی در میان نخبگان ایران و روسیه، سطح منطقه ای و بین المللی بوده است. در دوران ریاست جمهوری پوتین به ویژه از سال 2012، ایران از اهمیت قابل توجهی در سیاست خارجی روسیه برخوردار شد و جهت گیری آن به سمت مشارکت راهبردی روسیه در منطقه خاورمیانه و جمهوری اسلامی ایران سوق پیدا کرد. در پرتو این رویکرد، روابط گسترده ایران و روسیه در زمینه های سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی در سطح دو متحد استراتژیک ارتقا یافت. سوال اصلی که در این پژوهش مطرح می شود این است که رویکرد حاکم بر سیاست خارجی اتحادیه اروپا و روسیه در قبال جمهوری اسلامی ایران بین سالهای 2012 تا 2018 چگونه بوده است؟ در پاسخ باید گفت که رویکرد اصلی سیاست خارجی روسیه در قبال جمهوری اسلامی ایران متاثر از تفاوت هویتی روسیه از غرب و شباهت ها با جمهوری اسلامی ایران در تقابل با غرب بوده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی و روش گردآوری داده ها منابع کتابخانه ای و اینترنتی است.
۴۴۸.

سیاست خارجی ترکیه در حوزه دریای سیاه در دوره پس از جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۱۱۹
در طول جنگ سرد، شوروی، بلغارستان و رومانی بعنوان اعضایی از بلوک شرق و ترکیه در ساحل جنوبی بعنوان عضوی از بلوک غرب تنها دولت های ساحلی دریای سیاه محسوب می شدند، و قدرت و نفوذ به مراتب بیشتر شوروی وضعیت ژئوپولیتیکی حوزه دریای سیاه را به گونه ای متأثر ساخته بود که فضای برای نقش آفرینی مؤثر منطقه ای ترکیه در این عرصه وجود نداشت. پس از تجزیه شوروی، گرجستان و اوکراین نیز به عنوان دولت هایی مستقل به دولت های ساحلی دریای سیاه پیوستند و استقلال جمهوری های حوزه مجاور قفقاز و آسیای میانه، سیاست روسیه در خصوص خارجه نزدیک و بازبینی آن پس از دهه 1990، گسترش اتحادیه اروپا و ناتو به شرق، ترانزیت انرژی های فسیلی، فرصت ها و چالش های جدیدی را برای ترکیه در این حوزه ایجاد کرده است. در این زمینه این مقاله به بررسی این فرضیه پرداخته است که هدف سیاست خارجی ترکیه در حوزه دریای سیاه ارتقاء موضع و جایگاه خود به عنوان قدرتی منطقه ای از طریق بسط مزیت تسلط بر تنگه های دریایی بسفر و داردانل، بسط نقش خود در انتقال انرژی های فسیلی و گسترش همکاری های اقتصادی و سیاسی متوازن با روسیه و اتحادیه اروپا به عنوان دو بازیگر بزرگ و مزیت پیوندهای اتنیکی بوده است. که به شیوه تبیینی و از چشم انداز ژئوپولیتیکی مورد بررسی قرار گرفته است
۴۴۹.

همسوئی امنیتی چین و روسیه در رویارویی با تهدیدات ایالات متحده(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۵۳
پایان جنگ سرد نقطه عطفی در سیاست بین الملل بود. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ساختار دو قطبی نظام بین المللی را در هم شکست و مسیر را برای ایالات متحده آمریکا هموار کرد که تنها ابرقدرت باقی مانده در جهان باشد. در این میان روابط جمهوری خلق چین به عنوان دومین قدرت اقتصادی جهان و فدراسیون روسیه به عنوان میراث دار ابرقدرت شرق واجد اهمیت خاصی است. چین و روسیه روابط پر فراز و نشیبی را در طول تاریخ خود از سرگذرانده اند. به عنوان مثال، می توان به حمایت های اتحاد جماهیر شوروی از حکومت کمونیستی جمهوری خلق چین در دهه 1950 میلادی و تیره گی روابط در اواخر این دهه و دهه ی 1960میلادی و سردی روابط در دو دهه ی پس از آن یاد کرد. هرچند «گورباچف» اقداماتی را برای نزدیکی با چین در سال 1989 میلادی آغاز کرد، اما این فروپاشیِ اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد بود که نقطه ی عطفی در تعاملات و همکاری های دو کشور رقم زد. پس از پایان غرب گرایی اولیه در سیاست خارجی فدراسیون روسیه در سال 1993 میلادی و غالب شدن رویکرد اورآسیا گرایی بر سیاست خارجی این کشور، به تدریج روسیه همکاری های خود را با همسایه قدیمی، چین گسترش داد. در طول قریب به سه دهه از آن زمان، ما شاهد تقویت همکاری های فیمابین و گسترش حوزه های همکاری به بخش های ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی بودیم. در ابتدا پایان دادن به اختلافات مرزهای مشترک در دستور کار دو کشور قرار گرفت و سپس همکارهای سیاسی، اقتصادی و نهایتاً امنیتی و نظامی در پیش گرفته شد.
۴۵۰.

تبیین نظری و عملی چشم انداز روسیه از نظم بین المللی در دوره پوتین(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۱۰
در سال های اخیر، روسیه به یکی از منتقدین جدی و اصلی نظم بین المللی تبدیل شده است؛ چرا که اعتقاد دارد این نظم، اهداف هژمونیک آمریکا را محقق می سازد. این نوشتار قصد دارد با روش توصیفی–تحلیلی، ضمن تحلیل نگرش و بینش روسیه نسبت به نظم جهانی، فرمول و مدل بدیل آن برای نظم جهانی آینده را نیز تبیین نماید. بر اساس این، این پرسش را مطرح می سازد که چشم انداز روسیه از نظم بین المللی چیست و پوتین مدل بدیل خود از نظم را از بعد ساختار، شیوه حکمرانی و شکل مشروعیت یابی، چگونه تعریف و می خواهد عملیاتی کند؟. در پاسخ می توان اذعان داشت که در سطح جهانی، روسیه ساختاری مبتنی بر نظام بین الملل چند قطبی و چند مرکزی و در سطح منطقه ای، نظم تک قطبی و هژمونیک با محوریت قدرت بزرگ را می خواهد. اصول حاکم بر نظم و نوع روابط میان قدرت های بزرگ را نیز بر مبنای اصولی چون رقابت، همزیستی و توازن و شیوه حکمرانی را بر اساس چند جانبه گرایی و مکانیسم آن را نیز مبتنی بر کنسرت قوا و نقش محوری سازمان ملل متحد در تنظیم روابط بین الملل، تعریف می کنند. علاوه بر این، از منظر روسیه، رفتار قدرت های بزرگ در صورتی مشروع است که اصول وستفالیایی حاکمیت، عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر و منع توسل به زور مگر با مجوز سازمان ملل، رعایت شود. این ابعاد هم در عرصه نظری و هم عملی توسط اندیشمندان و مقامات روس در نظام بین الملل و در سطح منطقه ای تئوریزه و عملیاتی شده است؛ البته با تناقضاتی نیز همراه است.
۴۵۱.

سیاست روسیه در سوریه از منظر قدرت هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۱۹
  وقوع بحران سوریه به منزله تبدیل شدن سوریه به کانون تقابل قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای است. موقعیت ژئوپلیتیکی و استراتژیکی سوریه باعث شده تا این کشور تقریباً در کانون درگیری کشورهای قدرتمند قرار بگیرد و به میدان زورآزمایی تبدیل شود. در این بحران کشورهای ایران، ترکیه، عربستان، امارات، اسرائیل و همچنین روسیه، آمریکا و اروپا نقش آفرینی می کنند. با توجه به وجود منافع همسو، متعارض و موازی بازیگران، هر یک از آنها به دنبال گسترش نفوذ خود و کسب حداکثر امتیازات هستند. این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش است که راهبردهای عمده سیاست خارجی روسیه در سوریه از منظر قدرت هوشمند چیست؟ در پاسخ به این سوال، فرضیه مقاله بیانگر آن است که براساس ماهیت ترکیبی (قدرت نرم و قدرت سخت) در الگوی قدرت هوشمند، اگرچه ابعاد نرم افزارانه قدرت روسیه در حوزه پیرامونی با چالش های جدی همراه بوده است، اما نقطه تکیه قدرت هوشمند این کشور مبتنی بر قدرت سخت می باشد. لذا سیاست خارجی روسیه ترکیبی ازسیاست های سخت شامل استفاده از قدرت نظامی و حمایت از نقش بازیگرانی همچون ایران و ترکیه از یک سو و سیاست های نرم شامل مقابله با گفتمان غربی، دفاع از اسد و وتوی قطعنامه ها، حفظ تعادل بین بازیگران در جهت مدیریت آنها، ابتکار مذاکرات صلح ، بازسازی ارتش سوریه و گسترش نفوذ اقتصادی و پایگاه نظامی از سوی دیگر است. در این راستا، قدرت هوشمند روسیه سعی داشت تا با کمترین هزینه بیشترین سود را از شرایط بحرانی و دوران ثبات اسد بدست آورد.
۴۵۲.

منافع آمریکا در آسیای مرکزی و تهدیدات سازمان همکاری شانگهای(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۱۰
روابط با سایر کشورها و سازمان ها و جذب اعضای جدید در پی دستیابی به اهداف سیاسی، اقتصادی و امنیتی خود است. افزایش قدرت سازمان همکاری شانگهای سبب جلب توجه فزاینده واشنگتن شده است. در این پژوهش به بررسی تاثیرگذاری سازمان همکاری شانگهای به عنوان یک نهاد منطقه ای نوظهور در برابر یک جانبه گرایی و دستیابی آمریکا به اهداف خود خواهیم پرداخت. بر این اساس، پرسش اصلی پژوهش چنین است: تا چه حد سازمان شانگهای در حال حاضر به عنوان چالش و تهدیدی برای یک جانبه گرایی و منافع آمریکا در منطقه باید مورد توجه قرار گیرد؟ در این مقاله به بررسی این سازمان منطقه ای رو به رشد به عنوان رقیب آمریکا و مقابله با یک جانبهگرایی و تهدید منافع این کشور در آسیای مرکزی پرداخته شده است.
۴۵۳.

بحران اوکراین و تشدید رقابت های منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۹۷
پس از فروپاشی شوروی، روسیه و ایالات متحده درگیر رقابت بر سر نفوذ در حوزه خارجه نزدیکِ روسیه شده اند. از چشم انداز مسکو، گسترش ناتو و اتحادیه اروپا به شرق، هدف تحدید نفوذ منطقه ای روسیه را پیگیری می کند. روسیه بر این باور است که در پس سیاست گسترش به شرق ناتو و اتحادیه اروپا و هم چنین انقلاب های رنگین در حوزه قفقاز و آسیای میانه، تلاش های ایالات متحده برای گسترش نفوذ در حوزه ژئوپلیتیکی اش نهفته است. بر این اساس، اوکراین نیز به حوزه ای برای کشمکش روسیه و ایالات متحده بر سر نفوذ منطقه ای تبدیل شده است. کشمکشی که گسل های هویتی اوکراین زمینه های ورود قدرت های بزرگ غربی را به آن فراهم کرده است و معمای امنیتی و عدم قطعیت در روابط قدرت های بزرگ نیز به مثابه پیامدهای ساختار آنارشیک سیستم بین المللی بر پیچیدگی های آن افزوده است. بنابراین مسئله اوکراین از یک بحران ملی به بحرانی با ابعاد منطقه ای گسترش یافته است که نتایج آن بر معادلات منطقه ای قدرت تاثیر گذار خواهد بود و از آنجا که معادلات درونی اوکراین، پیامدهایی بیرونی برای روسیه و ایالات متحده و متحدین اروپاییش خواهد داشت، هر کدام از این بازیگران در جهت نیل به منافع خود وارد این بحران شده اند.
۴۵۴.

ژنوم های ژئوپلیتیکِ تاثیرگذار بر کُدهای رفتاری در سیاست خارجی ایران و روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۳۱
ژنوم ژئوپلیتیک به مثابه نقشه ژنتیک جغرافیایی سیاست و برخاسته از جغرافیای یک کشور، سیاست خارجی کشورها را تحت تأثیر قرار می دهد. ایران با دارابودن پانزده کشور همسایه به عنوان منطقه ای ژئواستراتژیک، موقعیت برجسته ای دارد. شناخت دیدگاه های ژئوپلیتیک برآمده از ژنوم های ژئوپلیتیک همسایگان و شناسایی کدهای ژئوپلیتیکِ کشورهای هدف، می تواند نقش مؤثری در اتخاذ سیاست خارجی همراستا با وزن ژئوپلیتیک ایران ایفا کند. نگارندگان، با بهره گیری از روش مقایسه ای و با تأکید بر تحلیل کدها و ژنوم های ژئوپلیتیک موجود در جغرافیای سیاسی ایران و روسیه کوشش کرده اند در قالب مدلِ تقابل کد/ ژنوم ها، پیامدهای این تقابل و تأثیر را بر سیاست خارجی دو کشور تبیین کنند. یافته راهبردی مقاله این است که ایران در پرتوِ اصلاحِ رفتار خود در نظام بین الملل، می تواند روسیه را در موقعیتِ ضعف قرار دهد؛ ولی، روس ها با بهره گیری از رفتار ایران نسبت به نظام بین الملل، توانسته اند مانع استفاده ایران از قوت های ژئوپلیتیکِ خود و پوشاندنِ ضعف در کدهای ژئوپلیتیک روسیه، گردند.
۴۵۵.

تبیین سقوط دولت یاناکویچ در اوکراین (2014)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۱۹
تحولات اخیر در اوکراین پرسش های بسیاری را پیش روی ناظران قرار داده و بحث در مورد علل و سرانجام احتمالی این حوادث از موضوع هایی است که توجه تحلیل گران بسیاری را به خود جلب کرده است.هدف این مقاله بررسی چرایی وقوع تحولات اخیر(2014) اکراین است که منجر به سرنگونی دولت یاناکویچ در این کشور شد. جهت نیل به این مقصود، نوشتار حاضر با بهره گیری از نظریه پیوستگی جیمز روزنا به شناسایی عوامل نقش آفرین در این تحولات پرداخته است. فرضیه اصلی پژوهش در پاسخ یه این سئوال این است که مجموعه ای از متغیرهای داخلی (فردی، سیاسی– دیوانسالاری ، اجتماعی و اقتصادی) و همچنین متغیر بین المللی (رقابت روسیه و آمریکا، نقش اتحادیه اروپا و ناتو) در شکل گیری این بحران نقش داشته است.بدین ترتیب، پژوهش نخست به معرفی چارچوب نظریه پیوستگی جیمز روزنا و سپس بررسی مختصر پیشینه تاریخی این کشور می پردازد و سپس تحولات زمانی رخ داده را همراه با علت های آن مورد برررسی قرار می دهد.
۴۵۶.

سیاست خارجی روسیه در حوزه دریای سیاه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۰۹
این مقاله به تاثیر بازتعریف هویت ملی روسیه بر سیاست خارجی این دولت در حوزه دریای سیاه در دوره پس از جنگ سرد متمرکز است. روندهای منطقه ای در حوزه دریای سیاه پس از فروپاشی شوروی گسترش یافته است. در عصر جنگ سرد، شوروی، مجارستان و بلغارستان به عنوان اعضای بلوک شرق و ترکیه به عنوان عضوی از بلوک غرب  دولت های ساحلی دریای سیاه محسوب می شدند، و تفوق شوروی بر این حوزه مانع از گسترش حضور فعال دیگر دولت ها می شد. پس از فروپاشی شوروی، گرجستان و اوکراین به عنوان دولت های ساحلی جدید در حوزه دریای سیاه به استقلال رسیدند و تنزل مسکو از ابرقدرتی که تفوق چالش ناپذیری بر این حوزه داشت به قدرتی منطقه ای زمینه گسترش حضور و نفوذ دیگر بازیگران ساحلی و ناتو و اتحادیه اروپا را در حوزه دریای سیاه فراهم کرده است، در نتیجه روسیه در واکنش به تحولات محیط پیرامونی خود در این عرصه و متاثر از تحولات هویتی به بازتعریف سیاست خارجی خود پرداخته است.
۴۵۷.

فهم تحولات سیاست خارجی روسیه؛ برآیندی از زیست جهان های متکثر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۲۶
سیاست و روابط بین الملل عرصه پویایی و تحول است و ادراک و فهم جدید از سیاست خارجی کشورها ضرورتی گریز ناپذیر است. تاریخ نشان داده که رفتار و کنشگری روسیه به عنوان یک بازیگر مهم نظام بین الملل در گستره سیاست خارجی هیچگاه خطی، یکسان و یکنواخت نبوده است. در همین راستا هدفاینپژوهش آن است تا ضمن شرح پدیدارشناختی تحولات سیاست خارجی روسیه، بنیادهای اندیشگی سیاست خارجی نوین روسیه و جایگاه ایران در این سیاست را با محوریت اندیشه های «الکساندر دوگین»، فیلسوف سیاسی معاصر روسیه قابل فهم سازد. پرسش اصلی مقالهاز این قرار است که «ماهیت تحولات سیاست خارجی روسیه چگونه قابل درک می باشد؟» فرضیه ی مقاله این گونه تدوین یافته که «به تناسب غلبه تعریف خاصی از زیست جهان، سیاست خارجی روسیه متحول می شود. بر این اساس، با تسلط اندیشه نو اوراسیاگرایی، روسیه واجد فرهنگ و تمدنی بی مانند قلمداد شده که در مقابل فرهنگ غربی قرار دارد. بنابراین، روسیه باید در سیاست خارجی ریشه ها و جایگاه استراتژیک خود را بازیابد و به مثابه یک فرهنگ مستقل اقدام به بازیافت تاریخی دشمنان و دوستان و تقریر جدید از سیاست خود نماید. با این وجود، تحول در سیاست خارجی صرفاَ محصول نظام های فکری نیست و دولتمردان روسیه بر اساس یک عقلانیت استراتژیک، هرگاه در چارچوب منافع ملی خود بایسته دانسته اند با برگزیدن یک رویکرد عمل گرایانه و بهره جستن از چالش های منطقه ای و جهانی و همکاری با همه بازیگران بین المللی به بیشینه سازی منافع خود پرداخته اند.» چارچوب نظری این پژوهش پدیدارشناسی و یافته های آن به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است.
۴۵۸.

بررسی مقایسه ای قدرت نرم روسیه و آمریکا در قفقاز جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۲۲
در عصر جهانی شدن، قدرت نرم همگام با قدرت سخت در تامین منافع ملی کشورها تاثیر گذار است. ماحصل ترکیب این دو نوع قدرت بر اساس نظریه جوزف نای قدرت هوشمند است. لذا روسیه و آمریکا ضمن رقابت های سخت افزاری، در حوزه قدرت نرم نیز رقیب محسوب می گردند. رقابت مذکور اگرچه منحصر به ناحیه ای خاص نمی گردد اما در مناطق ژئواستراتژیکی چون قفقاز جنوبی حائز اهمیتی دوچندان است. زیرا با گسترش نفوذ نرم امکان بهره برداری بلند مدت از منافع سیاسی و اقتصادی برای قدرت های بزرگ آسان تر خواهد شد. با چنین وصفی، بدیهی است که روسیه و آمریکا در صدد اعمال قدرت نرم خویش در قفقاز باشند. مقاله پیش رو با استفاده از روش مقایسه ای به این سئوالات پاسخ می دهد که مسکو و واشنگتن جهت اعمال قدرت نرم خود در قفقاز جنوبی از چه ابزارهای استفاده می کنند؟ و چه تفاوت ها و شباهتهایی با یکدیگر دارند؟ برای پاسخ به این پرسش ها از نظریه قدرت نرم جوزف نای استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که «قدرت نرم آمریکا دارای عناصر سیاسی، فرهنگی و اقتصادی با ابعاد جهانی است ولی قدرت نرم روسیه بیشتر دارای ابعاد فرهنگی-تاریخی و با شعاع منطقه ای است. قدرت نرم در آمریکا صبغه مدنی داشته، ولی در روسیه بیشتر ماهیت دولتی دارد.» لذا نحوه اعمال قدرت نرم این دو کشور در قفقاز جنوبی متفاوت است. روش گردآوری داده ها در  این مقاله به صورت منابع کتابخانه ای و اسنادی است
۴۵۹.

مفاهیم مهار و بازدارندگی در روابط روسیه و امریکا؛ تأثیر و پیامدها برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۰۳
هدف این مقاله بررسی ابعاد سیاست های مهار و بازدارندگی در روابط روسیه و امریکا و تحلیل تأثیرات آنها بر منافع و امنیت ایران است. امریکا با تلقی روسیه به عنوان قدرت تجدیدنظرطلبی که موقعیت برتر آن در عرصه بین الملل را به چالش می کشد، مهار این کشور را با همان ماهیت دوره شوروی با هدف تحدید نفوذ، قبض ژئوپولتیکی، کاهش وزن استراتژیک و تغییر رفتار آن به راستای منافع خود در دستور دارد. در سوی دیگر، روسیه که در سودای احیاء جایگاه قدرت بزرگ خود است، سیاست مهار را نه تنها تهدید و مانعی برای تحقق این آرمان، بلکه چالشی برای حکومت مداری بهینه جهانی نیز می داند. واکنش مسکو به راهبرد مهار امریکا بازدارندگی است که متناسب با نوع تهدیدات از نظامی تا اقتصادی و در سطوح مختلف داخلی، منطقه ای و بین المللی در پی تحقق آن است. نوشتار حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی و تمرکز زمانی بر دوره سوم و چهارم پوتین مهار و بازدارندگی در روابط مسکو و واشنگتن را در چهارچوب نظری همین مفاهیم بررسی و پیامدهای آنها را بر ایران خواهد سنجید. تصریح می شود که هرچند در روندهای جدید با متنوع و همزمان شدن تهدیدات و تهدیدگرها کاربست مهار و بازدارندگی با مشکلاتی همراه شده، اما نظر به استمرار رقابت قدرت و حساسیت مفاهیم ژئوپولتیک و امنیت در روابط روسیه و امریکا این دو راهبرد با پیچیدگی بیشتر استمرار خواهند داشت. در جمع بندی تأکید می شود که مهار و بازدارندگی در این روابط تبعات متفاوتی برای ایران دارند. مقاومت روسیه در برابر سیاست های تهاجمی واشنگتن و تمایل آن به همکاری با ایران به عنوان یک نیروی ضدهژمون از جنبه های مثبت و احتمال موضوع شدن تهران در مصالحه امریکا و روسیه در قالبِ مفاهیمی چون ثبات راهبردی جهت احتراز از هزینه های مهار و بازدارندگی از اثرات منفی این دو راهبرد بر منافع و امنیت تهران هستند.
۴۶۰.

معادله سیاست خارجی ایران و روسیه در معمای انرژی خزر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۱۸
در سیاست جهانی دائماً متحول شونده قرن 21 نقش انرژی از اهمیت استراتژیک برخوردار بوده است. استفاده از منابع انرژی و گرینش بهترین مسیر انتقال آن یک امتیاز استراتژیک برای کشورهای ساحلی به حساب می آید. بر همین اساس، جمهوری اسلامی ایران و روسیه به عنوان دولت های ساحلی دریای خزر دارای کارویژه متفاوت در دریای خزر به حساب می آیند. روسیه به عنوان کشور مدعی که تسلط بر منابع کشورهای جداشده از روسیه را دنبال می کند و ایران به عنوان بهترین مسیر انتقال انرژی که در این عرصه ادعاهای قابل اثباتی را مطرح می کند، در سیاست خارجی گاه در کنار هم و گاه در تقابل یکدیگر قرار می گیرند. با توجه به سؤال پژوهش حاضر در مورد کیفیت رویکرد منطقه ای و فرامنطقه ای ایران و روسیه و دولت های تأثیرگذار بر منابع انرژی دریای خزر، فرضیه پژوهش این است که گرچه ایران و روسیه در زمینه جلوگیری از نفوذ قدرت های فرامنطقه ای به ویژه آمریکا همسویی دارند اما در چگونگی بهر ه برداری، کنترل و صدور منابع انرژی دریای خزر به عنوان رقیب یکدیگر محسوب می شوند و یافته های پژوهش نیز این مسئله را مورد اثبات قرار می دهد که رویکرد سیاست خارجی ایران و روسیه در حوزه انرژی دریای خزر از همسانی کافی برخوردار نیست. بنابراین، اهداف ایران و روسیه در حوزه انرژی، سیاست انحصارطلبی، ورود به بازار انرژی منطقه ای و فرامنطقه ای، مبارزه با تروریسم، مداخله گرایی و حضور قدرت های خارجی در الگوی دوستی و دشمنی این دو کشور، متغیرهایی اند که به روش تحلیلی-تبیینی مورد بررسی قرار می گیرد.