مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
خوارج
حوزههای تخصصی:
در قرون اولیه اسلام نحله هایی گوناگون براساس اختلاف مسلمانان در مسائل اعتقادی و کلامی خصوصا در مسئله امامت شکل گرفت و هر یک از این فرقه ها آراء و شیوه های خاصی در توجیه مرام و مسلک خود اختیار کردند و مفاهیم مربوط به اصول دین شامل توحید، نبوت و امامت را با دیدگاه و موضع اعتقادی و سیاسی خود تفسیر و تبیین کردند مانند مرجئه، خوارج و قدریه و ... که هر کدام منشأ پیدایش فرقه ها و مذاهب دیگری شدند. امیرالمؤمنین در حدیث نورانیت از این فرقه ها و نحله ها با عنوان أهل الأقاویل یاد فرموده و وجه مشترک همه آنها را اقرار به نبوت رسول خدا و اختلاف در پذیرش ولایت خود بیان نموده است. در این مقاله سعی ما بر این است با محوریت روایات اهل بیت علیهم السلام به بررسی این فرق و ویژگی های آنها بپردازیم.
شیوه های گسترش اسلام در مغرب اسلامی در دو قرن نخست هجری، اسلام خوارج، اسلام اموی، اسلام شیعی فاطمیا و ادریسیان
به مجموعه فتوحاتی که در حد فاصل بین سال های 27 تا 50ه جهت فتح افریقیّه صورت گرفت «فتوح افریقیّه» می گویند; که دروازه ورود به مغرب بود و تا دو دهه بعد به تدریج فتح مغرب کامل شد. این فتح کلیدی در مصادر نخستین با تدوین اثر مستقل منعکس شده است زیرا در حقیقت سقوط افریقیه و مغرب در قرون وسطی فروپاشی خاکریز غرب در برابر شرق بود و پیروزی مسلمانان در غرب اسلامی، باعث نهایی شدن تجزیه امپراتوری روم و جدایی ارزشمندترین متصرفات آفریقایی از پیکره آن گردید. فضای جغرافیایی جدیدی، جهت گسترش اسلام و زبان عربی ایجاد شد. پیروزی مسلمانان در غرب اسلامی، باعث شکل گیری مغرب بزرگ عربی - اسلامی شد; این منطقه، بین اروپا و شرقِ جهان اسلام قرار گرفت و جهان مسیحیت به اروپا محدود شد. با فتح مغرب، مسلمانان بر مدیترانه غربی مسلط شدند. فتح مغرب که استمرار فتوحات اسلامی از عصر پیامبر است بوسیله امویان منحرف شد و امویان نظامیان سرسپرده که در نابودی اهل بیتِ پیامبر در خدمت آن ها بودند را به صورت دانه های تسبیح در فتوحاتِ مصر، افریقیّه و مغرب به کار گرفتند و معاویه بن حدیج، سازمان مخفی امویان در مصر را شکل داد و در پوشش فتوحات، مخالفان امویان را حذف می کرد و امر فتوحات که توجیه روانی سیاست های داخلی امویان، بود را بدست گرفت. آن ها با فتوحات مشروعیت حقوقی و فقهی کسب می کردند و عوام و خواص را با پرچم داری فتوحات و معرفی خود به عنوان چهره مجاهدِ فی سبیل الله فریب می دادند; غنایم فتوحات مغرب به شکل ناعادلانه ای به «حزب اموی» تعلق گرفت. .چهره فتوحاتِ دوره اموی، با فاجعه قتل امام حسین( ع )ننگین شد، و اموی سازی فتوحات که از عهد خلیفه سوم اغاز شده بود شدت گرفت و توسعه فتوحات به وسیله حزب اموی علی رغم مخالفت و حوادث خونین در مرکز خلافت، وسیله ای جهت کسب مشروعیت و تحصیل قدرت سیاسی امویان بود. فتوحات بوسیله امویان مورد سواستفاده قرار گرفت با وجود آن که گروهی از صحابه و تابعین مخالف امویان بودند و با اخلاص به قصد جهاد می جنگیدند و نقشی اساسی در گسترش اسلام در بین مردم سرزمین های فتح شده ایفا می کردند. مقاله حاضر که تحریر بخشی از کتاب تاریخ تحلیلی مغرب و کتاب المعجب فی تلخیص اخبار المغرب است نشان می دهد مفهوم کلیدی گسترش اسلام و روش های آن از ارکان کتاب در بخش فتوحات و والیان است و در از این کتاب استخراج و با چند ارجاع ناقص و تغییرات ظاهری در مصادر و منابع بر اثر ناآکاهی و یا غرض استاد راهنما که هیچ سابقه تحقیق در مغرب و اندلس ندارد و کتاب به رساله دکتری و مقاله تبدیل شده است. مواد پژوهش تاریخ زندگی و سیره جهادی برخی سرداران فتح مغرب است که معتقد به قران و اسلام و جهاد و شهادت بودند و به عنون نمونه انسان مورد توجه قرار گرفته اند. سوال تحقیق این است که ایا واقعا فتح مغرب، اسلامی بود، و فرضیه تحقیق این که حزب اموی فتوحات را از روح اسلامی آن اهل بیت جدا کرد و بنیان ظلم و بی عدالتی در تاریخ اسلام را بنا کرد. تحقیقاتی با عناوین فتح اسلامی مغرب و چگونه اسلام به مغرب رسید انجام شده است اما این تحقیقات یک جانبه و بدون در نظرگرفتن تغییرات اسلامی در روند فتوحات است و مطالب یکسانی را به صورت سال شمار فتوحات در مغرب را از بیان ابن عبد الحکم، بلاذری، واقدی تکرار کرده اند که با فتح برقه مرز مصر و مغرب شروع شد و با تاسیس قیروان مرحله نخست آن کامل شد. رویکردی که مطالعه فتوحات و شیوه های ان را از سایر تحقیقا ت متمایز می نماید و اصالت آن را تایید می کند این است که فتح مغرب به شیوه سلسله عملیات نظامی در چند مرحله صورت گرفت و در واقع فتح اسلامی در مغرب از فتح اسلامی به فتح اموی تغییر جهت داد. این کار فتح مجدد یک منطقه قبلا بوسیله دولت حضرت علی (ع ) و سپس امویان در مصر رخ داد و حزب اموی با حذف چناح علوی جریان فتوحات را به نفع خود مصادره کرد. تحقیقات فتوحات در سایه نفوذ شخصیت انسانی و اسلامی و اخلاقی برخی سرداران فتح است. در این دو قرن سی و شش والی اموی و عباسی ، 134 سال حکومت کردند و شیوه های گسترش اسلام در جهارجوب جنگ و فرهنگ غارت عربی و با نفوذ آن رقم خورد. بنابر فرضیه مطرح در کتاب تاریخ تحلیلی مغرب تسامح و شعار آزادیخواهی و مساوات و مبارزه با ظلم بویژه از سوی خوارج و ادریسیان و فاطمیان باعث جذب بربر و طمع اقتصادی و غنیمت سران اموی فتح و نظامی گری امویان و تبلیغ واقعی اسلام و قران بوسیله سردارانی چون موسی بن نصیر و برخی صحابه و تابعین، و شیوه محبت اهل بیت ادارسه و مهدویت فاطمیان در کنار شهرسازی و استقرار جعیت اسلامی با تاسیس شهرهای اسلامی از جمله شیوه هایی است که در قالب آن ها فتح وگسترش اسلام در مغرب اسلامی در دو قرن نخست هجری هموار شد. این فرضیه از کتاب تاریخ تحلیلی مغرب (1389)انتحال شده است و عنوان رساله دکتری قرار گرفته است. پژوهش میان رشته ای جامعه شناسی سیاسی تغییرات سیاسی مذهبی مغرب در دویست سال با تحلیل انتقادی گزاره های تاریخی است.
تحرکات خوارج در ایران در اوایل دوره عباسی
حوزههای تخصصی:
خوارج به دنبال علل سیاسی و مذهبی در اوایل قرن اول هجری ظهور کردند. سرانجام به شعب گوناگون تقسیم گردیدند و در نقاط مختلف اسلامی پراکنده شدند. از این گروه می توان به عنوان یکی از جریان های مؤثر در تحرکات دنیای اسلام در قرون اولیه هجری نام برد، که قیام های گسترده ای علیه خلفای اموی و عباسی ترتیب دادند. در دوران خلافت هارون الرشید عباسی شورش های بسیاری رخ داد که منجر به پیدایش حکومت های مستقل از خلافت عباسی شد. در این بین، قیام های خوارج به ویژه در شرق و جنوب شرقی ایران از پرزحمت ترین این شورش ها بوده است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی چگونگی پیدایش خوارج در اوایل قرون اسلامی، مهم ترین عقاید ظاهربینانه ی این گروه مارق، چگونگی انتشار و تفرقه آن ها در سرزمین های اسلامی و تحرکات خوارج در اوایل دوره ی عباسی در ایران به خصوص در دوره ی هارون الرشید پرداخته است.
الگوهای عملی صلح امیرالمومنین (ع) با تاکید بر نهج البلاغه
منبع:
صلح پژوهی اسلامی سال اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
۲۰۴-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
صلح و جنگ همیشه ملازم و همراه انسان بوده است. متفکران و فلاسفه نیز بطور مداوم بدنبال ریشه یابی جنگ ها و راه رسیدن به صلح پایدار بوده اند. دین اسلام مبتنی بر برادری، برابری و کمال انسانی، توصیه های متعددی برای دستیابی به صلح داشته و امامان معصوم الگوهای عملی پیاده نمودن توصیه های دین مبین اسلام می باشند. در این پژوهش راه های عملی صلح دوران کوتاه زمامداری امام علی(ع) مورد بررسی قرار گرفته است. با عنایت به متون و مقالات متعدد درخصوص صلح و موضوعات مختلف نهج البلاغه، تاکنون مقوله صلح با رویکرد عملی دوران زمامداری امیرالمومنین علی(ع) کمتر مورد توجه قرارگرفته است. در این پژوهش از روش کتابخانه ای و ابزار توصیفی تحلیلی استفاده شده است. پژوهش به این سوال پاسخ می دهد که رویکردهای عملی امام علی(ع) در مقوله صلح و صلح طلبی دردوران زمامداری ایشان کدامند؟ پژوهش نشان می دهد که نگاه ایشان به جنگ و صلح بعنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف متعالی الهی بوده است.
اهمیت بررسی مصادیق ناصبی در فقه شیعه، در سفرحج(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۸)
65 - 91
حوزههای تخصصی:
مفهوم «نصب»، در ادبیات فقه و تاریخ، نامی آشناست. بررسی جریان نصب به عنوان رویکردی فرهنگی و سیاسی، اهمیت دارد. این ﺟﺮﯾﺎن ﺑ ﻪ ﻣﺜﺎﺑ ه ﻧﻤﺎدی از اﻧﺤﺮاف ﻋﻤﯿﻖ از ﻣﺒﺎﻧﯽ و اﺻﻮل اﺳ ﻼم ﺷﻨﺎﺳ ﺎﻧﺪه ﺷ ﺪه اﺳ ﺖ. ﻓﻘﯿﻬ ﺎن اﻣ ﺎﻣﯽ، اﺣﮑﺎﻣﯽ ﭼﻮن ﮐﻔﺮ، ﻧﺠﺎﺳﺖ، ﺣﺮﻣﺖ ازدواج و ﺑﺴﯿﺎری از دﯾﮕ ﺮ اﺣﮑ ﺎم ﮐ ﺎﻓﺮ ﺣﺮﺑ ﯽ را ﺑ ﺮ ﻧﺎﺻبی بار کرده اند. اینکه نصب، در ادواری از ﺗارﯾﺦ ﮔﺬﺷ ته ﻓِ ﺮَق و ﻣ ﺬاﻫﺐ ﺑﻠﮑ ﻪ ﺳ ﺎﯾﺮ ادﯾﺎن، ﺑﻪ ﻋﻨﻮان اﺑﺰاری برای ﻃﺮد ﻣﺨﺎﻟﻔﺎن ﻓﮑﺮی و ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺑﻪ ﮐﺎر ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣ ﯽ ﺷ ﺪه و ﻫﻤ ﻮاره ﻣﻨﺸﺄ ﻧﮕﺮاﻧﯽ بوده است و آسیب ها و ضررهای جدّی ای را به کیان مذهب و دیانت وارد ساخته است؛ لذا این مقاله با مراجعه به آرای فقهای شیعه درصدد ارائه گزارشی تاریخی فقهی در معرفی مصادیق ناصبی است و شناخت مصادیق ناصبی از لابه لای تألیفات فقهای شیعه، بر شناخت جریان ناصبیگری، خصوصاً در مکه و در ایام حج تأثیر بسزایی دارد، تا دایره کفر و طرد هم، بر اساس معیار درستی مشخص گردد.
شیوه های برخورد حضرت علی (ع) با خوارج
منبع:
صلح پژوهی اسلامی سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
11-36
حوزههای تخصصی:
پیدایش خوارج در زمان امام علی (ع) زخم عمیقی بر پیکر جامعه اسلامی وارد ساخت. این گروه متعصب، پرخاشگر و کج فهم با عقاید و باورهای غلط خود همواره مشکلاتی را در سر راه امام علی (ع) قرار دادند و همواره در پی فتنه انگیزی بودند، با این حال برخورد حضرت علی (ع) با این گروه مداراجویانه بود و حتی حقوق آنها را پرداخت می کرد و با وجود انتقادات تند بر آن حضرت باز با خشنونت با آنها برخورد نمی کرد. ورود خوارج به مسجد هرگز ممنوع نشد و حضرت علی (ع) پیوسته به دنبال ارشاد و هدایت آنان برای برگرداندن آنان به کوفه و بین پیروان خود بودند.این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به دنبال پاسخ به این پرسش است که شیوه های برخورد حضرت علی (ع) با خوارج چه بوده است؟ یافته های نشان می دهد که مدارای حضرت علی (ع) به شیوه های متعددی بوده از جمله گفت وگو، مناظره، رفع ابهامات و شبهات، آگاه سازی و استفاده از وساطت و افراد دیگر برای برقراری صلح که تا زمانی که خوارج دست به شمشیر و حرکت مسلحانه نزدند آن حضرت با آنها برخورد نظامی نکردند.
سیر تطور نظام تبلیغ، تعلیم و تربیت اباضیه شمال آفریقا در عصر ظهور و عصر کتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
91 - 112
حوزههای تخصصی:
اباضیه معتدل ترین فرقه خوارج هستند که پس از استقرار در شمال آفریقا موفق شدند در دوره های مختلف اعم از زمان استقرار اولیه، زمان تشکیل دولت بنی رستم(144-296ق) و در عصر بی دولتی، با ایجاد اشکال متنوع در شیوه تبلیغ و تأسیس شورای عزابه، با نظام تعلیم و تربیت خاص خود، ضمن پیشبرد اهدافشان در تعامل با سایر دولتهای غیر هم عقیده، به دیرپایی و تداوم مذهبشان موفق شوند. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای، درصدد پاسخ به این سؤال است که نظام تبلیغ، تعلیم و تربیت اباضی، چرا و چگونه در زمان های ظهور و کتمان، دچار تطور و استحاله شده است؟ نتیجه اینکه خوارج اباضی روند نظام تعلیم و تربیتی را که در عصر ظهور داشتند، در ادوار بعد تغییر داده و سعی نمودند که با تقیه و مدارا با جریان های حاکم، ضمن حفظ و بقاء خود، جهت گیری های جدیدی را ارائه نمایند.
نقد ادله روایی و تاریخی مؤید «تعیین خلیفه» در حکمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام مرداد ۱۴۰۰ شماره ۲۸۴
35-42
حوزههای تخصصی:
از رویدادهای مهم تاریخ صدر اسلام مسئله حکمیت در جنگ صفین بود، که پس از بر سر نیزه کردن قرآن توسط سپاه معاویه، سپاه امیرمؤمنان علی علیه السلام تسلیم شده و حکمیت را بر آن حضرت تحمیل کردند. در اینکه محور مذاکرات حکمین چه بود؟ تاریخ نویسان جواب قاطعی نداده اند. در این بین روایتی در کتاب های روایی و تاریخی آمده که مؤید «تعیین خلیفه» در حکمیت است؛ ولی امیرمؤمنان علی علیه السلام نتیجه حکمیت را نپذیرفتند. این مقاله با هدف بررسی ادله روایی و تاریخی با روش توصیفی تحلیلی و ابزار تحقیق کتابخانه ای نتیجه می گیرد که روایت از جهت سند به دلیل مرسله بودن، و از جهت متن به دلیل اضطراب، ضعیف است و ادله تاریخی نیز به جهت انحصار در چند منبع و تعارض با متن صلح نامه حکمیت که سخنی از تعیین خلیفه به میان نیامده، از اعتبار ساقط است. بنابراین محور مذاکرات حکمین منحصر در مسائل اختلافی بین امیرمؤمنان علی علیه السلام و معاویه، بجز تعیین خلافت می شود.
راز برهانی امتناع ایرانیان از کوفی گری خوارج مآب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام مرداد ۱۴۰۰ شماره ۲۸۴
43-56
حوزههای تخصصی:
یکی از پرسش های اساسی در مقایسه بین کوفیان و ایرانیان این است که ایرانیان با چه پشتوانه های نظری پس از پیروزی انقلاب اسلامی دچار لغزش ها و نافرمانی های مدنی، همسان کوفیان خوارج مآب بر ضد رهبری ولایی نگردیده و از آن امتناع کردند؟ در این مقاله با شیوه توصیفی تحلیلی، با مرور تاریخی نافرمانی های مدنی خوارج (محکمه) و کوفیان خوارج مآب در برابر امیرمؤمنان علی علیه السلام، به تشریح ولایت مطلقه الهیه حضرت امیر علیه السلام در ابعاد معنوی یا عرفانی، سیاسی، قضایی، دینی و مذهبی برآمده از متن اسلام، پرداخته شده و در یک مطالعه تطبیقی و با ارائه اسناد، به ریشه های کلامی این ناهنجاری های سیاسی یا انحطاط مبانی نظری خوارج و کوفیان خوارج مآب، و به عبارتی فقدان باورشان در ابعاد ولایت های یادشده حضرت امیر علیه السلام، به عنوان راز نافرمانی مدنی آنان در برابر امام علیه السلام و در نقطه مقابل، وجود اعتقادات ولایی ایرانیان در برابر ولی امر، اعم از امام معصوم علیه السلام یا فقیه جامع الشرایط، به عنوان راز امتناعشان از تکرار عصیان کوفیانه خوارج مآب مطرح گردید.
بازشناسی مسند ربیع بن حبیب؛ از متون حدیثی اباضیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹شماره ۱۳
129 - 146
حوزههای تخصصی:
کتاب ربیع بن حبیب مهم ترین کتاب حدیثی مذهب اباضیه است که برخی از باب های گوناگون فقهی، اعتقادی و تفسیری را در بر دارد. هدف این مقاله، شناخت و بررسی مسند ربیع بن حبیب بوده که بسیار کم به آن پرداخته شده است. احتمال جعلی بودن آن یکی از مسائل مهم درباره این مسند می باشد که بیشتر از سوی برخی معاصران اهل تسنن مانند محمدناصرالدین البانی و خالد بن عبدالرحمن بن زکی مصری مطرح شده است. روش ما در این مقاله، در کنار مرور اسانید و محتوای کتاب، بررسی منابع پیشین، پسین و تحقیقات جدید به زبان های مختلف بوده که درباره این مسند انجام شده است؛ به علاوه به معرفی مؤلف و بررسی حیات علمی وی نیز پرداخته می شود. یافته ها نشان می دهد که مسند ربیع بن حبیب مهم ترین متن حدیثی اباضیه بوده و اثبات جعلی و بی اساس بودن آن دشوار است. این کتاب به احتمال فراوان تدوین شاگرد یکی از شاگردان ربیع بوده و به دست وی گردآوری نشده است.
تحلیل روایات نهی از احتجاج قرآنی با خوارج(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰شماره ۱۵
401 - 425
حوزههای تخصصی:
بر اساس روایت مشهوری، امیرمؤمنان علی(ع) در هنگامه صفین و جریان حکمیت، با فرستادن ابن عباس به سوی خوارج، وی را از «مخاصمه» یا «محاجّه» با ایشان به وسیله قرآن نهی فرمود. در اوان کلام به نظر می رسد آن حضرت با این استدلال که قرآن پذیرنده وجوه گوناگون و دارای معانی احتمالی چندگانه است، از تکیه بر قرآن در مخاصمه نهی فرموده و محاجه یا مخاصمه با کمک سنت نبوی را به عنوان راهکاری موثر فراروی ابن عباس قرار می دهد. مهم ترین پرسش در این جا آن است که با عنایت به تأکیدات قرآن و سنت نبوی بر لزوم مراجعه و تمسک به قرآن در همه احوال، به ویژه در فتنه ها، چرا آن حضرت در هنگامه فتن های مانند صفین، از احتجاج به قرآن و تکیه بر آیات وحی در برابر موضع گیری های خوارج نهی فرموده است؟ در این جستار با روش توصیفی - تحلیلی و در نگاهی تحقیقی مشخص گردید؛ اولا: نسبت ارجاع از قرآن به سنت نبوی، نسبت رجوع مثال به مُمَثّل (حقیقت مجسم شده) است گویی پهنه آیات قرآن از قبیل مفهوم است و مفهوم نیز می تواند تأویل های متعددی را پذیرا باشد اما سنت نبوی - صورت و تجسم به نسبت معنی و حقیقت – به عنوان مصداق وجود یافته و امکان تغییر و تبدّل در آن وجود ندارد و به قول امام راه گریزی از آن وجود ندارد. ثانیا: امیرمؤمنان(ع) در مقام نهی مطلق و همگانی از محاجّه با قرآن نبوده است و این نهی خاص، به خاطر ویژگی های دستگاه فکری و نظام اخلاقی مخاطبان ویژه آن یعنی خوارج بوده است.
امویان در بستر مشروعیت دهی مرجئه(مقاله علمی وزارت علوم)
فرقه مرجئه از جمله گروه های سیاسی- فکری بود که در نخستین سده ی اسلامی با پرهیز از قضاوت در خصوص عقاید و مواضع جناح های فعال در میدان سیاست و اجتماع، پا به عرصه وجود در جامعه پرتلاطم مسلمانی گذاشت. چنین به نظر می رسد که عملکرد دوگانه مرجئه در تاریخ-سازش و مقابله با حکومت- و به تبع آن داوری دو سویه درباره ایشان، به دوگانگی موجود در اندیشه آنان و به تعبیر بهتر ماهیت دو پهلوی کلمه ارجاء و تعریف خاص آن از ایمان ، یعنی دو رکن اصلی تفکر مرجئه باز می گردد. از همین جهت اصطلاح مرجئه برای طیفی از جریان های گوناگون فکری و سیاسی و گاه متضاد و حتی در مورد خوارج و شیعه به کار رفته است. مسئله محوری پژوهش حاضر این است که نوع مواجهه و واکنش فرق مرجئه در سازش و مقابله با امویان چگونه بوده است؟ هدف پژوهش پیش روی آن است که نشان دهد که امویان از این رویکرد دوگانه مرجئه چگونه در جهت مشروعیت یابی خود بهره برداری کردند. این پژوهش با رویکردی انتقادی به پژوهش های پیشین و با نگاه توصیفی –تحلیلی سامان یافته است.
تأثیر اندیشه های التقاطی بر دیرپایی و اضمحلال برغَواطَه (حک. 543-123)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بَرغَواطَه اتحادیه ای از قبایل بربر مغرب اقصی بودند که از ابتدای قرن دوم، نخست مذهب خوارج صفریه را پذیرفتند و سپس حاکمان خارجی مذهب برغواطی با استفاده از ساده اندیشی و نارضایتی بربرها از والیان عرب تبار اموی، اندیشه های التقاطی را در میان آنان گسترش دادند. بر این اساس بربرهای برغواطی ادعاهای حاکمان خود مبنی بر نبوت، رجعت و منجی بودن آنان را پذیرفته، دیگر قبایل را تکفیر کرده و با خشونت با آنان برخورد می کردند. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، درصدد پاسخ به این سؤال است که آیا اندیشه های التقاطی برغواطه تأثیری بر دیرپایی یا اضمحلال دولتشان داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که اندیشه های التقاطی برغواطه از یک سو با ایجاد جامعه ای مجزا از سایر قبایل بربر، ایجاد روحیه امیدوار برای دستیابی به عدالت موعود، گردن نهادن به دولت برغواطی و جنگ در راه آرمان ها، سبب دیرپایی دولت برغواطه شد؛ از دیگر سو عدم تحقق وعده های مذهبی و اقدامات خشونت بار آن دولت باعث برانگیختن سایر قبایل و دولت های همجوار علیه آنان و در نتیجه تضعیف و اضمحلال دولت برغواطه شد.
مبانی اولیه عقاید خوارج
حوزههای تخصصی:
انشعاب خوارج از سپاه امام (ع) در جنگ صفین پس از جریان تحکیم یک حرکت کاملاً سیاسی بود و این جریان یک توطئه حساب شده بر ضد آن حضرت بود. بنابراین، خوارج در ابتدای امر عقاید خاصی در مسائل اعتقادی و کلامی نداشتند، اما سختگیری ها و لجاجت ها و نادانی های خوارج آنها را از جامعه مسلمین جدا کرد و این جدایی اولیه در طول سالیان متمادی انگیزه انشعاب های متعدد درون گروهی در میان خوارج گردید و باعث شد که آنها علاوه بر جنگ با امت اسلامی، با درگیری های خونین در میان خودشان خون یکدیگر را بریزند و به گروه ها و فرقه های متعدد تقسیم شوند و همدیگر را تکفیر می کردند و خون یکدیگر را مباح می دانستند. در این پژوهش تلاش نگارنده بر آن است تا با استفاده از منابع دست اول و مکتوب به تشریح عقاید اولیه که به صورت عمومی در بین خوارج رواج داشت بپردازد
بررسی تحلیلی فرایند روابط آل زبیر با خوارج
منبع:
تاریخ ایران اسلامی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
201-219
حوزههای تخصصی:
آل زبیر در خلأ قدرت که در پی سقوط حکومت آل سفیانیان و جنگ قدرتی که مابین امویان پیش آمده بود استفاده کرده و قیام خود را علیه امویان آغاز نمودند. در مدت زمانی 15 ساله علیه آل اموی جنگیدند. در این بین نیروی خوارج که خود به عنوان یک نیروی مخالف امویان بودند، مشروعیت امویان را منکر و با آن به جنگ پرداخته بودند.آنان در جهت مبارز با بنی امیه، برای اتحاد با زبیریان پیش قدم شدند تا متحد با دشمن مشترک بجنگند، اما در یک تضاد عقیدتی اتحادشان متلاشی شد بدان گونه که جنگ ما بین آنها اجتناب ناپذیر شد. اهمیت تحقیق برای شناخت چگونگی این وضعیت و سر انجام روابط آنان است. هدف تحقیق پی بردن به اختلافات با طرح این سؤال. اتحاد خوارج با آل زبیر بر چه منوالی و چه نتایجی را به بار آورد.فرضیه اتحاد این دو طیف در مبارزه با امویان منجر گردید، اختلاف و تضاد شدید عقیدتی و بینشی که ما بین آنان پیش آمد منجر به متلاشی شدن اتحاد گردید.
بازخوانی جریان های تکفیری و راه های برون رفت از خطر آن ها
پژوهش حاضر به منظور بررسی جریان های تکفیری و راه های برون رفت از آسیب های آنها به روش کتابخانه ای نوشته شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که جریان های تکفیری پدیده نوظهوری نبوده و در واقع امتداد فکری و زمینه ای خوارج هستند. جریان های تکفیری هم به لحاظ اصول فکری و هم به لحاظ زمینه ها و بسترهای پیدایش به خوارج شباهت دارند به منظور دستیابی به اهداف پژوهش در ابتدا اصول فکری و چگونگی پیدایش جریانهای تکفیری تحلیل شده و سپس برخی از راهکارهای فکری –عملی از جمله : ترویج و تقویت تقریب مذاهب اسلامی و نشر مباحث اسلامی، تحلیل و نقد علمی اندیشه های تکفیری ها و لزوم هوشیاری نخبگان در آگاه سازی امت اسلامی و... مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه برخی از راهکارهای سیاسی- اجتماعی مقابله با خطر تکفیری ها از جمله: تأکید بر وحدت امت اسلامی و بیان آثار و آفات اختلافات مذهبی و دشمن شناسی و شناسایی نقش استعمارگران در پیدایش و گسترش سلفیه و فرقه های تکفیری مورد بررسی قرار گرفته است.
سبک هدایتی امیرالمؤمنین علیه السلام در حفظ ولایت مداران در رویاویی با خوارج
پیدایش خوارج در زمان امیرالمؤمنین علیه السلام زخم عمیقی برپیکر جامعه اسلامی وارد ساخت. این گروه متحجر، متعصب، پرخاشگر و کج فهم با عقاید و باورهای غلط خود، همواره مشکلاتی را برای حکومت امام و مسلمانان به وجود آوردند. امام در ابتدا با این گروه مدارا جویانه رفتار کردند. باوجود انتقادات تند بر آن حضرت، با خشونت با آنان برخورد نکرده و پند و اندرزشان می داد تا بدین وسیله هدایت شوند و از راه فلاکت و شقاوت دور شوند. امام علی علیرغم تمام تلاش های مداراجویانه، برخی از خوارج در افکار متحجرانه و متعصبانه خود باقی مانده و اصرار به جنگ با امام داشتند که امام علیرغم میلشان درنهایت با آنان به مقابله نظامی پرداخت. مقاله ی زیر درصدد آن است که به این سؤال پاسخ دهد که امیرالمؤمنین علی علیه السلام ازچه شیوه هایی برای مقابله با خوارج استفاده نموده اند؟ مقاله ذیل به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به دنبال پژوهش در مورد شیوه های مقابله امیرالمؤمنین علیه السلام با خوارج هست.
تحلیل مضمونی اخبار خوارج عصر امویان (132- 41) در منابع تاریخی اصحاب حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با درک ارزشمندی میراث تاریخی اصحاب حدیث و اثرگذاری آن در ذهن مخاطبان این آثار در موضوع خوارج عصر اموی و با هدف کشف شبکه مضمونی موجود در این متون و برای رسیدن به الگویی که توضیح دهنده منطق کلی و شاکله آن ها باشد، تلاش می کند تا به سؤال «اصحاب حدیث در ثبت اخبار خوارج چه مضامینی را به مخاطبان ارائه می کنند؟» پاسخ دهد. برای یافتن این پاسخ ابتدا به مطالعه میراث تاریخی اصحاب حدیث در این زمینه پرداخته شد و از میان آثار موجود، تاریخ خلیفه بن خیاط (ابن خیاط240ق)، بقایای کتاب المعرفه و التاریخ (فسوی277ق)، تاریخ الامم و الملوک (طبری 310ق)، المنتظم فى تاریخ الامم و الملوک ، (ابن جوزى 597ق) انتخاب شد و داده های مرتبط با اخبار خوارج از میان آنان استخراج و سپس با روش تحلیل مضمون و اجرای مراحل مختلف آن، داده ها تحلیل و مضامین نهفته در منابع منتخب کشف شد که چهار مضمون فراگیرِ خوارج جریانی سیاسی- مذهبی و عملگرا، تهدیدات دائمی خوارج برای حکومت، سرکوب خوارج با هزینه های هنگفت و اسلامی بودن سرکوب خوارج یافت شد که این مضامین با توجه به رویکرد اصحاب حدیث به خلافت، در راستای مشروعیت بخشی به رفتار امویان در قبال سرکوب خوارج است.
سیر مذهبی مَکران از ابتدا تا غلبه مذهب تسنن
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
129 - 140
حوزههای تخصصی:
مکران سرزمینی در منتهی الیه جنوب شرقی ایران که همواره در زمینه های اجتماعی، فرهنگی و مخصوصاً مذهبی طی سده های مختلف تحت تأثیر نواحی همجوار خود قرار داشت. علاوه بر این عامل، حضور گروههای جمعیتی و فرقه های مذهبی مختلف در این ناحیه نیز بر گرایشهای مذهبی مردمان این دیار بسیار مؤثر بود. پیش از ظهور اسلام غلبه با دو آیین بودایی و زرتشتی بود. در سال 24ه.ق با ورود فاتحان مسلمان، اسلام به آنجا راه یافت. اسلام در مکران مسیر پرفراز و نشیبی طی نمود. نخست حضور گسترده خوارج و سپس داعیان اسماعیلیه آنجا را در بر گرفت و از سده پنجم هجری بنا به دلایل متعدد حضور اهل تسنن فزونی می یابد. در این مقاله سعی شده نخست با روشن ساختن سیر مذهبی مردم این ناحیه علل و چگونگی گرایشها و تغییرات مذهبی آنان مورد بررسی قرار گیرد.
نقد و بررسی دیدگاه خوارج درباره حضور زنان در عرصه های سیاسی اجتماعی از سده 1- 4 ه .ق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
557 - 576
حوزههای تخصصی:
خوارج، به منزله یکی از گروه های کلامی مطرح در قرن های اول و دوم، نگرش خاصی به زن داشتند. آن ها در باب زن و حضور وی درعرصه های سیاسی و اجتماعی همچون مسئله ازدواج، رفتار با اسیران زن، حضور زنان در نبردها و نیز خلافت زنان نظرهای کاملاً متفاوتی ارائه دادند که تأثیر پذیرفته از نگاه سطحی و ظاهری آن ها به آیات قرآن و نظریه های اهل کتاب و فرق اسلامی است. باید گفت خوارج با اینکه از متن جامعه اسلامی برخاسته بودند، از دیگر گروه های معاصر خود آزادی بیشتری برای زنان در عرصه های سیاسی و اجتماعی قائل بودند و این امر به شرایط سیاسی خاصی برمی گردد که خوارج در آن برهه زمانی در آن قرار داشتند. خوارج ازدواج زنان با کفار و موالی را مجاز می دانستند. آن ها همچنین با اسارت زنان و به کنیزی گرفتن آن ها در جنگ ها مخالف بودند. زنان خوارج همچنین در نبردها حضوری فعال داشتند و این خوارج بودند که برای نخستین بار اجازه خلافت زنان را در دوره اسلامی مطرح کردند. در این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی به بررسی چهار رویکرد سیاسی اجتماعی خوارج به زنان (مسئله ازدواج با کفار و مولی، رفتار با اسیران زن، حضور زنان در نبردها، و مسئله خلافت زنان) می پردازیم.