مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
ادبیات غنایی
حوزکه ادبیات غنایی علاوه بر مضامین عاشقانه، عرصکه آموزه های اخلاقی سیاسی و اجتماعی را نیز در بر می گیرد. نظامی با هنرمندی و ظرافت در اثنای شعر غنایی به تشریح و تبیین مسایل اخلاقی و اندیشه های مذهبی، حکمی و مضامین پند و اندرز می پردازد. باور عمیق او به دین و ارزش های اخلاقی نیز در تار و پود کلامش تنیده است. نکتکه قابل تأمل این است که: منظور شاعر چشم پوشیدن از مظاهر زیبای هستی نیست؛ بلکه شناخت چیزهایی است که آدمی را از رسیدن به کمال حقیقی باز می دارد. هر چند او شاعری تغزلی و غنایی است؛ اما با بررسی دقیق و ژرف آثار وی، سیمای خردورزانه و روح تعلیم و تربیت را در سخن های با ارزش و هنرمندانکه وی می توان یافت. این پژوهش کوششی است برای نشان دادن درون مایه ها و آموزه های اخلاقی و تلفیق ادب تعلیمی با ادب غنایی در دو منظومکه خسرو و شیرین و لیلی و مجنون نظامی گنجوی برای تبیین ارزش و اعتبار هنری آثار وی و هم چنین سعی دارد جهان بینی و سلایق رفتاری او را تشریح نماید.
شادی و شادکامی در اشعار جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضربه تحلیل وبررسی شادی وشادکامی دراشعارجامی بارویکردمحتوایی می پردازد. شادی یکی ازنیازهای مهم وضروری زندگی است که درعلم روان شناسی آن رایکی ازاهداف مهم هیجان مثبت درزندگی انسان دانسته اند.یکی ازجلوه های هنرنمایی شاعران بیان حالات شادی وشعف درونی در اشعارآنهامی باشد.جامی بعدازاینکه باتصوف آشناومجذوب آن شد به مقام معنوی خود افزود وخلیفه طریقت نقشببندیه گردید.اوباتوصیف مفهوم شادی درقالب اصطلاحات خاص عرفانی حکایت رنگارنگ درهفت اورنگ وتصاویرزیبایی رادر دیوان اشعارش می آفریند.جامی درسرودن اشعاردل انگیزکه دارای محتوای شادی وشادکامی باشدمهارت تمام دارد.نمون به کارگیری وانتخاب واژگان شادوگوشنوازسرودهایش گواه این مطلب می باشد. حال دراین پژوهش باروش توصیفی ،تحلیلی وکتابخانه ای سعی شده است پس ازشرح پیشینه مطالعات انجام شده دراین زمینه ،به کمک تحلیل محتوا به بررسی جلوه هایی ازاین تصاویربهجت انگیزوشادی آفرین در لابه لای اشعار این شاعر گزینش وتحلیل گرددتاشادی وشادکامی درابیات جامی موردنقدوبرسی قراردادوبتوان ازنوع نگاه او به مواردمربوط به شادی وشادکامی آگاه شدوهنرشاعری این شاعررا دراین زمینه مشخص نمود.
بررسی انتقادی منابع شرح حال و سروده های روح الامین شهرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۷ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۶۵)
203 - 221
میر محمّدامین شهرستانی اصفهانی، متخلّص به «روح الامین» و مشهور به «میرجمله» از سرایندگان سده یازدهم هجری است. سروده های او شامل دیوان غزلیات (گلستان ناز) و منظومه های غنایی به تقلید از نظامی گنجه ای است. او در ابتدای جوانی مانند بسیاری از شاعران هم عصر خود رهسپار هندوستان شد و در آن سرزمین به منصب وزارت دست یافت. پس از چند سالی به مولد خود اصفهان بازگشت و بعد از مدّتی دوباره عزم هندوستان کرد و تا پایان عمر، در آن جا زیست. برخی از منابعی که زندگانی و سروده های او را ضبط کرده اند، درباره سفرها، مخدومان و هم چنین تألیفاتش اشتباهاتی کرده اند. این مقاله، بر اساس شواهد موجود در اشعار شاعر و با استفاده از نوشته های تاریخ نگاران معتبر، این اشتباهات را متذکّر می شود و از جمله، نشان می دهد که او موفق به تکمیل خمسه خود نشده، و تنها چهار منظومه سروده است و دیگر آن که جواهرنامه اثر مستقلی از او نیست.
تأملی بر تمثیل در منظومه ی غنایی چنیسرنامه
حوزه های تخصصی:
چنیسر نامه منظومه ای غنایی و نیمه معروف در اذهان مردم ایران به تقلید از خسرو شیرین نظامی در هزار بیت از شاعر قرن یازدهم ازادراکی بیگلاری می باشد. موضوع این منظومه ی جذاب و عوام پسند داستان لیلا و چنیسرشاه به همراه حوادث بسیار گیرا و هدفمند می باشد که ضرورت ایجاب می نمود بُعدی از ابعاد آثار مذکور که همانا وجود قابل ملاحظه ی تمثیل در این داستان مورد بررسی، کنکاش و تطبیق قرار گیرد تا افق اندیشه ی این شاعر بیشتر مورد تفحّص قرار گیرد تمثیل در این منظومه به صورت عرفانی و نمادین است و نحوه ی نگرش شاعر به این مقوله به صورت توصیفی تحلیلی و کتابخانه ای با اهداف یادآوری ارزش و قابلیت تمثیل در بیان یک یا چند مفهوم عرفانی یا اخلاقی و تبیین نتیجه ی مورد نظر این شاعر که با طرح تمثیل در داستان، منظور و هدفی خاصّ را دنبال می کنند و همچنین شناسایی داستان غنایی چنیسرنامه پرداخته می شود و با توجه به سؤالات و فرضیه های پژوهش علت گرایش ادراکی بیگلاری به مقوله ی تمثیل در منظومه ی غنایی چنیسرنامه به صورت تشبیهی و عرفانی و نمادین از روی اراده است اما گاهی هم اجباری است و آن زمانی است که شاعر نمی تواند مفاهیم فکری خود را به راحتی بیان کند در حوزه ی سبک شناسی در تک و توکی از ابیات آن گاه گاهی به سبک غزل هندی تمثیلی ارائه می شود و به عبارت دقیق تر این منظومه ای مثنوی است که شاعر در دوران سبک هندی از دو سبک خراسانی و عراقی در سرایش آن بهره جسته، یعنی این غزل سبک هندی نیست که شاعر آن را در هر بیت در مصراع اول ممثل یا تمثیل را ذکر کند یا در مصراع دوم تمثیل را عرضه دارد.
«هرکه شیرینی فروشد، مشتری بر وی بجوشد»؛ نگرشی به عناصر غنایی ساز کلام سعدی در غزلیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
147 - 164
حوزه های تخصصی:
بوطیقا یا طرز و انواع ادبی از زمان های گذشته از مباحث اصلی نقد ادبی بوده و به قدمت مکاتب فکری- فلسفی و ادبی یونان است. در این حوزه که به نوعی شیوه و رسته آثار ادبی در آن مشخص می شود، هر اثر بنابر داشتن ویژگی هایی به یک نوع تعلق می یابد که دانستن آن در مرحله نخست به مخاطب از باب همسوساختن انتخابش با ذوق و سلیقه شخصی کمک می کند و در مراحل بعد، برای مباحث مربوط به سبک شناسی، معنی شناسی و سرانجام تحلیل محتوای آثار بسیار سودمند است. در میان انواع ادبی، یک قسم «نوع غنایی» نام دارد و این نوع با عناصر و وجوهی ویژه خود، طیف وسیعی از آثار ادبی را دربر می گیرد و غزل بخش بزرگی از این طیف گسترده را تشکیل می دهد که در ادبیات فارسی با نام سعدی به طرزی خاص پیوند عمیقی دارد. پرسش این است منظور از ادبیات غنایی چیست؟ همچنین وجود چه عناصری موجب می شود تا مجموعه ای چون غزلیات سعدی غنایی دانسته شود؟ آنچه در این پژوهش بررسی خواهد شد عناصر و اجزائی- لفظی و معنایی- است که غزلیات سعدی را از مایه و لایه های غنایی به کمال بهره مند کرده است. هدف این پژوهش، ضمن به دست دادن تعریفی جامع از بوطیقا (طرز) و نوع ادب غنایی، کشف و دسته بندی عناصر و معیارهای پر بسامد غزلیات سعدی است که بدان ها نمودی ویژه بخشیده است. در این مقاله علاوه بر اتّکای به تعاریف موجود، نمونه هایی آورده و با یکدیگر مقایسه می شود.
جنبه های غنایی سیمای زن در ادبیات مکتب خانه ای در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال سیزادهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
85 - 111
حوزه های تخصصی:
یکی از حلقه های آموزش در ایران مکتب خانه است. متون مکتب خانه ای، خود، گونه ای خاص از ادبیات است که «ادبیات مکتب خانه» نامیده می شود و شامل قصه های عامیانه ای است که بر مبنای ادبیات شفاهی بوده، بعدها به صورت مکتوب در آمده و در مکتب خانه ها به آموزش داده می شد. مسئله اصلی در این پژوهش که به روش مطالعه کتابخانه ای و بر اساس رویکرد توصیفی- تحلیلی صورت گرفته، بررسی نحوه شکل گیری، تکوین و بیان جنبه های غنایی سیمای زن در ادبیات مکتب خانه ای در دوره قاجار می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که پر بسامدترین جنبه غنایی سیمای زن ستایش زیبایی های جسمانی اوست. عشق نیز اصلی ترین درون مایه غنایی می باشد. توبه، مرثیه سرایی، تفاخر، عشوه گری، شادخواری و نفرین از جنبه هایی هستند که با بسامد کم تر، سیمای غنایی زن را تشکیل می دهند.
معیار عاطفی در نقد ادبی سده های اول تا سوم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار ادبی پس از آفرینش، به ناگزیر در برابر نگاه ناقدانه ی ادیبان و همچنین مردم عادی قرار می گیرند و از آن پس، پیوسته داوری و ارزیابی می شوند. نقد به همراه تحلیل اثر ادبی و هنری و سنجش و ارزیابی آن با معیارهای علمی، از سویی خواننده را به سوی گزینش اثر برتر رهنمون می شود و از سویی دیگر چون راهنمایی با بصیرت، ادیبان و هنرمندان را به سوی آفرینش آثاری نیکوتر سوق می دهد. از آنجاکه نقد و گزینش آثار ادبی در درازای تاریخ ادبیات، پیوسته بر پایه معیارهایی انجام شده است، چگونگی و نیز چرایی پدید آمدن هر کدام از آن معیارها در بستر دوره های ادبی گوناگون، بیانگر بسیاری از واقعیات در زمینه های متفاوت تاریخی، فرهنگی و ادبی است. واقعیت هایی که با گذشت زمان دستخوش دگرگونی های فراوانی نیز شده است. پژوهش پیش رو تلاش نموده تا روشن نماید که ادبیات غنایی سده های نخستین هجری، در نبود بسیاری از معیارهای ادبی که نتیجه پیدایش دیرهنگام و یا عدم تدوین کامل دانش های ادبی در آن زمان بوده است، چگونه توانسته با تکیه بر اندک معیارهای شخصی و به ویژه با تکیه بر جنبه های لفظی و معنایی معیاری مانند معیار عاطفی و همچنین انطباق آن با ادبیات غنایی سده های نخستین، تا مرز شکوفایی ادبی پیش برود و اینکه این معیار در درازای سه سده نخستین هجری چه دگرگونی هایی را پذیرفته و از آن مهمتر چه تأثیراتی بر بهبود آثار ادبی سده های یاد شده و در نهایت بر روی ادبیات پس از آن بر جای گذاشته است.
گفتمان اخلاقی و ادب عشق در آثار غنایی فارسی با تأکید بر خسرو وشیرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عشق ورزی یکی از مظاهر تجلی عواطف انسانی است. به لحاظ منطقی، هیچ یک از دو طرف عاشقی، نمی توانند تعهد بدهند در همه حال به یک میزان طرف مقابل را دوست خواهند داشت. همین امر موجب شده تا فیلسوفان به این موضوع بیندیشند. هدف اخلاق عاشقی زیرپانگذاشتن فضایل است و ادب عاشقی بر رفتار پس از عاشقی تأکید دارد که هر کدام بر موفقیت یا عدم موفقیت این مسیر مؤثر هستند. پرسش ما این است؛ در مقایسه با برخی روایت های عاشقانه زودگذر معاصر، در روایت های غنایی کلاسیک نحوه تعامل عشاق چگونه بوده است؟ از آنجا که در آثار کلاسیکی چون «خسرو و شیرین» عشق به کمال تجلی یافته است، آن را به عنوان جامعه آماری برگزیده ایم. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است و به خوانش این متن بر مبنای مقاله اساس( مصطفی ملکیان) می پردازد که رعایت یا عدم رعایت اخلاق و ادب عاشقی چه تأثیری در روند عاشقی شخصیت های داستان می گذارد؟ به این نتیجه رسیدیم؛ عدول از موازین اخلاق عاشقی در آثار کلاسیک نیز جاری است و قهرمانان در زوایای مختلف روایی مرتکب بی اخلاقی و بداخلاقی در عشق ورزی می شوند و همین امر مسیر موفقیت آمیز عشق را با خطر مواجه می سازد؛ خسرو شروط اخلاقی و ادب را رعایت نکرده و به رابطه عاشقانه شان، صدمه می زند. اما شیرین هر دو را ارج می نهد، در عاشقی اش خرد حکمفرماست و تلاش برآن دارد، دو خصلت تقوا و عشق را در کنار یکدیگر قراردهد. این نکته نیز جالب است؛ رعایت اخلاق و ادب عاشقی از سوی زنان (در مقام معشوقی) بیشتر از مردان (عاشقان) است.
بررسی و تحلیل مؤلفه های غنایی در دیوان خالص
حوزه های تخصصی:
ادب غنایی یکی از گونه های ادبی است که از دیرباز در ادبیات کردی جایگاهی والا داشته و در آثار منظوم و منثور کردی، جلوه های گوناگون داشته است. خالص از شاعران معروف پارسی گوی است که شعر وی از ابعاد گوناگون زبانی، ادبی و محتوایی و فکری قابل تحلیل و بررسی است و تاکنون شعر او چندان مورد توجه قرار نگرفته است. هدف اصلی از انجام این پژوهش، واکاوی و شناسایی مضامین غنایی اشعار فارسی این شاعر است. اهمیت سروده های فارسی خالص و نیاز به شناخت دقیق تر معانی غنایی شعر او از ضرورت های این پژوهش است. سعی نگارنده بر آن بوده تا در این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و ابزار کتابخانه ای به بررسی مؤلفه های غنایی شعر این شاعر بپردازد. نتایج حاصل آمده از این پژوهش نشان می دهد که شعر وی طیف وسیعی از معانی و مضامین غنایی را به خود اختصاص می دهد که بیان نرم و لطیف عواطف و احساسات شخصی خالص است و به هر چه روح آدمی را متأثر می کند، با شور و حرارت می پردازد. بیشتر مضامین و مفاهیم غنایی موجود در دیوان خالص عبارتند از: عشق، عرفان، وصف، مدح، مرثیه، مناظره، هجو و مفاخره.
بررسی بن مایه ها و حوادث اسطوره ای و کهن الگوهای مرتبط با معشوق در منظومه غنایی ویس و رامین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
1 - 32
اسطوره ها، داستان های راست و مقدّس اند که در دوران ازلی، متناسب با شرایط جامعه در دوران های مختلف، به گونه ای نمادین و تخیّلی به انحای گوناگون رواج می یابند؛ بنابراین می توان آثار و علائم بن مایه های اسطوره ای را علاوه بر متون حماسی و دینی، در منظومه های غنایی نیز مشاهده نمود. یکی از منظومه های عاشقانه قرن پنجم، منظومه ویس و رامین اثر فخرالدّین اسعد گرگانی است که سرشار از بن مایه های اسطوره ای است. نویسنده در این پژوهش به شیوه توصیفی – تحلیلی و ابزار کتاب خانه ای درصدد آن است تا به بررسی بن مایه ها و حوادث اسطوره ای مرتبط با معشوق با نظر به ویژگی تطبیق پذیری، تکرارشوندگی و معناافزایی در روند داستان بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که کدام یک از بن مایه های اساطیری توانسته اند در منظومه عاشقانه ویس و رامین، مرتبط با معشوق، مجال حضور و تجلّی یابند؟ و چگونه این بن مایه ها با توجّه به محتوا و ساختار ویژه منظومه ویس و رامین، تحوّل یافته اند؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که در روایت و پیرنگ داستان ویس و رامین و یا الگوی حوادث به رویدادها و حوادث اساطیری همچون همچون آیین وصال، بالارفتن از مکانی خاص، باکره بودن، پایین آمدن از مکانی خاص، آزمون تشرّف و سحر و جادو و مفاهیمی که با باورها و آیین های اساطیری پیوند دارند و در شکل گیری رویدادها نقش مؤثری ایفا نموده اند؛ اشاره شده است.
تحلیل شکوائیه های سیاسی و اجتماعی در دوره معاصر با نگاهی به مجموعه شعر «ماه در مرداب» پرویز خانلری و «سال های سیاه» مهدی حمیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از مضامین ادب غنایی در دوره معاصر که ذهن و زبان گویندگان آن عصر را به خود مشغول کرده ، شکوائیه های سیاسی و اجتماعی است. شاعران زیادی به این مضامین روی آورده و از اوضاع نابسامان آن دوره سخن سرایی کرده اند. در این مقاله به علت اهمیت دوره معاصر و زبان سیاسی و اجتماعی پرداز شاعران این دوره، به بررسی و تحلیل شکوائیه های سیاسی و اجتماعی در شعر دو تن از برجستگان عصر حاضر، پرویز خانلری و مهدی حمیدی شیرازی پرداخته می شود. پرویز خانلری از شاعرانی است که هر چند به دلیل مناصب سیاسی و موقعیت اجتماعی خود به معضلات سیاسی و اجتماعی به صورت صریح نپرداخته ، اما اشعار وی عاری از مفاهیم مذکور نبوده است. درد و رنج مردم جامعه، فریاد از ضد ارزش ها، خفقان سیاسی و عدم آزادی. مضامینی است که در مجموعه شعر وی نمود یافته است. حمیدی نیز از شاعران توانمندی است که قدرت خلق مضامین سیاسی و اجتماعی و اعتراض به وضعیت نامساعد میهن خود را دارد. مجموعه «سال های سیاه» وی در برگیرنده مفاهیم وطنی، سیاسی، اجتماعی و انتقادی است که از اوضاع اسفناک مردم و جامعه، بی لیاقتی حکومت وقت، اعمال ظالمانه و رفتار مستبدانه رژیم پهلوی، قحطی و گرسنگی و برتری دزدان و راهزنان بر پاکان شکایت دارد. لذا در مقاله حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی شکوائیه های سیاسی و اجتماعی در اشعار شاعران مورد بحث، از میان انواع شکوائیه ها پرداخته می شود.
جلوه های ادب غنایی در تک بیت های سبک هندی (بر اساس اشعار صائب تبریزی، بیدل دهلوی، کلیم کاشانی و فیضی دکنی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
مضمون آفرینی های بدیع و تخیل گسترده شاعران سبک هندی، خالق زمینه های موضوعی فراوانی در آثار آن هاست. ساختار سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی مذهبی در دوره سبک هندی سبب بروز احساسات، عواطف شخصی و هیجانات درونی شاعران با خیالات دل انگیز در موضوعات مختلف در اشعار این دوره شد که مجموعه ای از انواع ادب غنایی را در آثار آنها بازتاب داده است. تک بیت یکی از اشکال بیان این مضامین است. دیوان شاعران این دوره شامل گسترده ترین مجموعه هایی است که در آن مسائل اخلاقی، عرفانی، عشق ورزی، مذهبی، تعلیمی و اجتماعی با مضمون های بدیع و تازه در قالب کوتاه تک بیت جلوه گری می کند و به طور کلی بسامد ادبیات غنایی نسبت به دیگر انواع ادبی در این قالب چشمگیرتر است. در این مقاله به غنایی بودن تک بیت های سبک هندی و تنوع مضامین غنایی پرداخته شده و موضوعاتی همچون: عشق، عرفان، بث الشکوی، مرثیه، طنز، وطنیات و... در اشعار شاعران این دوره مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است و نتیجه پژوهش نشان می دهد که عشق مجازی، مصطلحات عرفانی، خودستایی شاعران و وطنیات بیشترین بسامد را در میان موضوعات موجود به خود اختصاص داده است.
بررسی گونه های شعر غنایی در دیوان وحشی بافقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۲
155 - 188
حوزه های تخصصی:
وحشی بافقی(939؟-991؟) با ارائه آثاری ماندگار در شعر فارسی، از جمله شاعرانی است که با وجود پیروی از بزرگان ادبی گذشته، توانسته است خود را از تقلید صرف، رهایی دهد و از آن، گامی فراتر نهد. او به جای هنرنمایی های متکلّفانه و کاربرد صنایع مفاخره آمیز، تلاش خود را در جهت ارتقای معانی با زبانی سهل و ممتنع، متمرکز کرده است. از ابتکارات وحشی تغییراتی است که در برخی از انواع فرعی غنایی پدید آورده است. در این نوشتار تلاش کرده ایم انواع ادبی و غنایی را در آثار او بررسی کنیم تا از طریق مقایسه، ابتکارات او در چهارچوب و مضمون را بشناسیم. برخی از خلّاقیت های این شاعر در سطح وسیع تر پدید آمده و شناخته شده تر است؛ مانند: نقش او در زمینه ارتقای طرز واسوخت در غزل و ترکیب بند، خلق مثنوی فرهاد و شیرین و ناظر و منظور، ابتکار در انواع فرعی طنز، نظیر قسمت نامه و حمارنامه، گسترش ساقی نامه در قالب و وزنی روان تر، سرودن ترکیب بندهایی با مضمون مرثیه و واسوخت و انواعی دیگر، شامل: مناجات نامه، تعمیه و ماده تاریخ، مناظره، نقیضه، اخوانیه، مفاخره نیز ابتکاراتی داشته است که کم تر شناخته شده است.
بررسی و تحلیل حوزه نفوذ طرز وحشی بافقی در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۵
123 - 162
حوزه های تخصصی:
وحشی بافقی با آفرینش آثاری ماندگار به خصوص در طرز وقوع و واسوخت در شعر فارسی، از نظر فکری، زبانی و ادبی در ادبیات روزگار خود و پس از خود تأثیرات بسیار داشته است. شعر او از زمان شاعر شهرت داشته و در تذکره ها با صفت «سهل و ممتنع» خوانده شده که آسان می نماید ولی پیروی از آن مشکل است؛ شعری که ساده، بی پیرایه و خالی از هر گونه صنایع لفظی متکلفانه و اغراق های شاعرانه است. این ویژگی ها به همراه عشق گرایی و با بسامد بیش تر واسوخت، درون گرایی، صراحت بیان و زبانی آتشین برخاسته از درونی ملتهب، مورد توجه بسیاری از شاعران و شعردوستان قرار گرفته و تلاش کرده اند از جنبه های گوناگون از آثار او پیروی کنند. در این نوشتار تلاش خواهد شد تا با مقایسه آثار او و شاعران هم عصر و پس از او و ارزیابی شباهت های لفظی و معنوی بین آنها، تا حد امکان، جایگاه وحشی در طرز واسوخت و میزان توجه به او را بسنجیم؛ جنبه های مورد توجه و پیروان این شاعر را ارزیابی کنیم و دلایل مقبولیت او را نزد عامه و شاعران، روشن تر سازیم.
مقایسه و بررسی رویکردهای تغزلی در اشعار ابراهیم ناجی و محمدحسین کریمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
215 - 240
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی شاخه ای از مطالعات میان رشته ای است که مرزهای ادبی را در می نوردد و راه را برای کشف یافته های نو و تازه می گشاید. از این رو اشعار تغزلی در حوزه ادبیات غنایی، زمینه های بسیاری را پیش روی پژوهشگر فراهم می آورد. پردازش گزاره های شعری در آثار شاعران غزل سرا، ناجی و کریمی ، با این هدف انجام می پذیرد که آنان در سرایش غزل پویا و کارآمد بودند. دو رکن اساسی را در بررسی خود مد نظر قرار داده ایم تا به یافته های ارزشمندی در لابه لای مضمون، محتوا و نوع غزل آن دو دست یابیم. روش کار بر مبنای تحلیل درونمایه های تغزلی استوار گردید و دیگر مؤلفه های موضوعی موازی با درونمایه ها، نکات بدیعی را از تداخلات مفهومی ارائه نمود. روش آمریکایی را در ادبیات تطبیقی برمی گزینیم چراکه تأثیر و تأثر مد نظر نبوده است.
تبیین ماهیت "فعل" درنوع غنایی (مطالعه موردی: منظومه های عاشقانه ازآغاز شعر فارسی تا پایان قرن هشتم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰
115 - 134
حوزه های تخصصی:
پژوهش های تعیین انواع ادبی در ادب فارسی بسیار اهمیت دارد و بررسی مباحث دستوری کمک شایانی به شناخت بهتر و تفکیک انواع ادبی به ویژه نوع غنایی می کند. در این پژوهش تلاش می شود تا با بررسی مبحث "فعل" درنوع غنایی ماهیت فعل در منظومه های عاشقانه تبیین شود. براین اساس با داده های آماری وبررسی بنیادی به شیوه استقرای تام سعی دارد تا شاخصه های خاص فعل در نوع غنایی از سایر انواع ادبی را شناسایی کند و این ویژگی ها را در چهارده منظومه عاشقانه ازآغاز تاپایان قرن هشتم هجری بررسی نماید. این پژوهش درصدد است تا به این سوال پاسخ دهد که آیا "فعل" در نوع غنایی ماهیت خاص و ویژه ای دارد؟ نتایج نشان می دهد که ساختمان فعل در نوع غنایی ساده و وصفی است. فعل ساده کاربرد بیشتری در نوع غنایی دارد. همچنین شعرا برای ایجاد تحرک درتصاویر از فعل وصفی درنوع غنایی سودبرده اند. البته هرچه بسامد وجود فعل درابیات کمتر باشد، آهنگ آرام بیت افزایش می یابد و درنتیجه تصاویر، یکپارچه تر و با جزئیات بیشتری تشریح می شوند. بررسی جایگاه فعل در بیت یا مصراع نشان داد که در نوع غنایی، غالبا فعل در اواسط یا انتهای جمله قرارمی گیرد و آهنگ بیت افتان می شود. این آهنگ افتان، قطب غنایی اثر را قوت می بخشد.
بن مایه های غنایی در تازی سروده های خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰
211 - 228
حوزه های تخصصی:
خاقانی ، یکی از گویندگان سبک آذربایجانی است که از ستارگان فروزان آسمان ادب سده ششم ایران و از سبک داران کم مانند ادبیّات در سراسر سده های پس از خویش به شمار می آید که در گستره پهناور نظم و نثر فارسی و تازی، خوش درخشیده است. به دنبال فراگیر بودن پهنه ادبیّات غنایی بی گمان دیوان خاقانی نیز از این دیدگاه، درخور بررسی است در میان یادگار های جادو سخن آذربایجان سروده های تازی او جایگاه غنایی ویژه ای دارند نگارنده در جستار پیش روی با انگیزه شناخت ژرف تر عواطف، هیجانات و احساسات خاقانی به یاری روش توصیفی- تحلیلی در پی پاسخ دادن به این پرسش است که کدام یک از بن مایه ها و اندیشه های غنایی خاقانی در تازی سروده های او، بازتاب یافته اند؟ بررسی ها نشان می دهد که سخن سنج شروانی، در سروده های تازی به بازتاب درون مایه های خوشایند غنایی عشق و جوانی، بزم باده، آرزوها، خودستایی ، ستایش و شادی نامه و بن مایه های ناخوشایند غنایی پیری و ناتوانی، حسب حال، شکواییه (اندوه، درد، گریه و گله)، بیماری، نومیدی و بدبینی، خوارداشت و نکوهش، هراس های سه گانه (بیمناکی از بدخواهان شروانی، بیمناکی از گرفتاری های روزگار و بیمناکی از تنگ دستی)، آوارگی و تنهایی و سرگردانی و سرانجام سوگ نامه و البّته درون مایه های پراکنده دیگری چون نیایش، عرفان و وطن سرایی و.. پرداخته است.
مطالعه کارکردهای زبانی «فعل» در اشعار غنایی «مذنب بدایونی» با تکیه بر فرانقش اندیشگانی در رویکرد نقش گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۸
73 - 106
حوزه های تخصصی:
«ادبیات غنایی» به عنوان یکی از گسترده ترین انواع ادبی در چهارچوب نقش «ادبی و عاطفی» زبان مطرح می شود و به بیان احساسات و عواطف شخصی «گوینده» می پردازد. هدف این نوع ادبی، گزارش و بیان احساسات گوینده و در کنار آن، لذت بخشیدن به مخاطب است. هر یک از گویندگان ادب غنایی به اقتضای درون مایه اثر خود از مؤلفه هایی بهره گرفته اند که به اثر آن ها رنگ و بوی غنایی بخشیده و آن را از سایر آثار ادبی متمایز ساخته است. شیوه های کاربرد عناصر غنایی در هر یک از منظومه های ادب فارسی متعدد و متنوع است. عواملی مانند «ترکیبات و تعبیرات غنایی»، «توصیفات نرم و لطیف»، «فضای غم آلود و انزواطلبی»، «کنشگری عاشق و معشوق»، «تک گویی های درونی شخصیت اصلی» و ... از شاخص ترین نمودهای ادب غنایی هستند. این پژوهش تلاش می کند با بهره گیری از «فرانقش اندیشگانی» در رویکرد نقش گرایی هلیدی به مطالعه اشعار غنایی «مذنب بدایونی» یکی از شعرای ناشناخته دوره بازگشت بپردازد. این شاعر غزل سرا از روش های مختلفی برای بیان اندیشه غنایی خود استفاده کرده و نکته قابل تأمل این است که وی در طول دوره شاعری خود دچار تحول نگرش شده و از نگرش ابتدایی خود که مشابه شعرای عاشقانه سرای سبک عراقی بوده در دوره ای از زندگی به دیدگاه شعرای «مکتب وقوع» و «واسوخت» متمایل می شود. این پژوهش سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد که بر مبنای فرانقش اندیشگانی، تحول جهان بینی «مذنب بدایونی» در اشعار غنایی، باعث ایجاد چه تغییراتی در سطح «افعال» به کار رفته، شده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که تغییر، افول و در نهایت تنزل مقام «معشوق» -به عنوان شخصیت اصلی غزلیات وی- از طریق کاهش میزان حضور این مُشارک در «فرآیندهای مادی و ذهنی» و بسامد بالای «بندهای پرسشی» که معنای «مؤاخذه و عتاب» دارند، نشان داده شده است.
مثنوی های کوتاه در ادب فارسی (تا قرن هشتم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۸
297 - 324
حوزه های تخصصی:
معمولاً از قالب مثنوی به دلیل آزادی در کاربرد قافیه و ردیف و محدود نبودن تعداد ابیات در سرودن اشعار بلند روایی و مباحث مبسوط استفاده می شود و علمای بلاغت نیز همواره اشاره به بلندی اشعار قالب مثنوی داشته اند. با وجود این، در ادبیات فارسی مثنوی های بسیار کوتاهی وجود دارد که عدد ابیات آن به 10 نیز نمی رسد. هدف این مقاله بررسی سیر و محتوای این نوع اشعار، جنبه های بلاغی و دلایل گرایش شاعر به سرودن آن هاست. سرودن این اشعار از قرن ششم آغاز شده و تا قرن هشتم نزدیک به 100 مثنوی کوتاه در موضوعاتی مانند مدح، تعلیم، نامه های کوتاه و تقاضایی، ثبت تجربیات سراینده و اشعار مناسبتی سروده شده است. نیازهای آموزشی و تعلیمی، تمایل شاعران به پرداخت معانی رایج در قوالب غیرکلیشه ای، کم رنگ شدن اهمیت زبان پرطمطراق، تمایلات مخاطبان، افزودن صمیمیت لحن و رواج و محبوبیت قالب مثنوی در گرایش شاعران به سرودن مثنوی های کوتاه نقش مؤثری داشته است.
برّرسی سطوح کارکردی ارتباطات غیر کلامی «زبان بدن» در غزلیّات عرفی شیرازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۳
55 - 84
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف همیشگی و مهمّ شاعران و نویسندگان در آثار نظم و نثرشان، برقراری ارتباط هرچه بهتر با مخاطبین و انتقال هرچه بهتر و دقیق تر معنا و پیام به آنان می باشد. در این راستا، بهره گیری از ارتباطات کلامی و غیرکلامی یکی از رایج ترین شیوه ها در این راستا بوده است. ارتباطات غیرکلامی یا بهره گیری از نشانه های تصویری همواره برای شاعران به مثابه یک ابزار کارآمد برای انتقال مضامین و مفاهیم نهفته در اشعار بوده است. مفاهیمی که عمده موضوعات آن حول مسائلی نظیر تعلیم و تربیت، آگاهی و بیداری انسان ها و عشق (توصیفات جمال معشوق، فراق عاشق و...) بوده است. عرفی شیرازی یکی از شاعران اوایل عهد صفوی است که در تکوین غزل سبک هندی، نقشی مهم داشته است. حجم اصلی دیوان وی را غزلیّات او تشکیل می دهد. یکی از شاخص های مهمّ اشعار عرفی، نشانه های تصویری (ارتباطات غیرکلامی) نهفته در مضامین غزلیات وی می باشد. به همین سبب، مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به واکاوی برّرسی سطوح ارتباطات غیرکلامی «زبان بدن» در کنش های غیرزبانی، در غزلیات عرفی شیرازی می پردازد. فرضیه یا دالّ مرکزی پژوهش کنونی تأکیدی است بر این مسئله که زبان بدن در ارتباط غیرکلامی غزلیّات عرفی شیرازی کاملاً عامدانه و در راستای جلب معشوق و جذب مخاطب و نیز بازاندیشی در الگوهای رفتاری فرد و اجتماع و با هدف کنایه سازی و نمادپردازی محقّق شده است. در میان فرآیندهای ارتباطات غیرکلامی در اشعار عرفی شیرازی حرکات و اشارات مختصّ چهره، دست و پا و چشم، بیشترین کارکرد ارتباطی را داشته و نقش به سزایی را در جریان انتقال مفاهیم و پیام ها ایفا می کنند.