مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
استرس پس از سانحه
حوزه های تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات تحریک مکرر مغناطیسی مغز بر کارکردهای شناختی پرسنل پلیس مبتلا به استرس پس از سانحه انجام شد. این پژوهش از نوع کاربردی و نیمه آزمایشی با طرح تحقیقی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. مواد و روش ها مطالعه حاضر در زمره مطالعات نیمه آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری مطالعه شامل افسران پلیس ناجا و مراجعه کننده به بخش اعصاب و روان بیمارستان امام سجاد ناجا تهران در یک بازه زمانی 6 ماهه بود که در این مطالعه 30 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های کنترل و آزمایش جایگزین شدند. جهت تشخیص اختلال استرس پس از سانحه از مصاحبه تشخیصی توسط روانپزشک و روان شناس بالینی متخصص استفاده شد. کارکردهای شناختی از طریق آزمون حافظه دیداری ری به منظور سنجش نوع فعالیت ادراکی حافظه دیداری، آزمون حافظه شنیداری کلامی رِی جهت ارزیابی حافظه و یادگیری شنوایی کلامی، آزمون عملکرد اجرایی برج لندن به منظور ارزیابی عملکرد اجرایی و آزمون کارتی استروپ برای اندازه گیری توانایی بازداری پاسخ، توجه انتخابی و تغییر پذیری شناختی و انعطاف پذیری شناختی مورد استفاده قرار گرفتند که به صورت پیش آزمون و پس آزمون برای هر 2 گروه آزمایش و کنترل اجرا شدند. گروه آزمایش 10 جلسه در معرض تحریک مکرر مغناطیسی مغز با فرکانس 20 هرتز، هر فرکانس با مدت زمان تحریک 5 ثانیه و فاصله زمانی 20 ثانیه بین تحریک ها و هر جلسه هم 1000 موج قرار گرفت. داده ها به وسیله آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نتایج نشان می دهد گروه آزمایش در مؤلفه های کارکرد شناختی حافظه دیداری، حافظه شنیداری کلامی، برج لندن، خطای درجاماندگی، تعداد طبقات، نمره تداخل، زمان تداخل، خطای هم خوان و خطای ناهم خوان نسبت به گروه کنترل نمرات بهتری نشان دادند. نتیجه گیری نتایج حاکی از اثربخشی مثبت تحریک مکرر مغناطیسی فرا قشری مغز با فرکانس بالا بر کارکرد های شناختی افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه است.
اثربخشی طرحواره درمانی تمثیلی بر افسرده خویی جانبازان دچار استرس پس از سانحه جنگی مزمن (طرح تجربی تک موردی)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۳ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۱
21 - 40
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مطالعه میزان اثربخشی طرح واره درمانی مبتنی بر شیوه آموزشی تمثیلی- استعارهای در درمان افسرده خویی جانبازان دچار PTSD انجام شد. روش: از طرح تجربی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تک آزمودنی استفاده شد و 5 نفر از جانبازان PTSD دچار اختلال افسرده خویی به روش نمونه گیری هدفمند تحت درمان قرارگرفتند. نتایج: نتایج نشان داد، طرحواره درمانی مبتنیبر الحاق شیوه آموزشی تمثیلی، موجب کاهش معنادار علایم بالینی افسردگی مزمن و نیز طرحواره های ناسازگار اولیه در این بیماران شد و به علاوه این نتایج در یک نوبت پیگیری 2 ماهه دوام مناسبی داشت. بحث: با کمک شیوه آموزشی تمثیلی و تولید حافظه معنایی «مانا» از عناصر درمانی با بهره از داستانهای تمثیلی میتوان گامی موثر، در ثبات نتایج درمان و جلوگیری از عود، در بیماران دچار PTSD مزمن که با مشکلات عدیده انواع حافظه دچار هستند، برداشت.
بررسی رابطه بین باورهای مذهبی، تبیین های خوش بینانه و استرس پس از سانحه در فرهنگیان ایثارگر شهرهای مرزی استان گلستان
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۸ بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۹
53 - 64
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین باورهای مذهبی، تبیین های خوش بینانه و استرس پس از سانحه در فرهنگیان ایثارگر شهرهای مرزی استان گلستان بود. روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه فرهنگیان ایثارگر شهرهای مرزی استان گلستان بود. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری دردسترس و حجم نمونه 219 نفر انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها، از فهرست اختلال استرس پس از سانحه ویدرز و همکاران، پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت و آزمون جهت گیری زندگی شییر و کارور استفاده شد. ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون برای بررسی فرضیه های تحقیق به کار گرفته شدند. نتایج: یافته ها پژوهش حاضر نشان داد که استرس پس از سانحه با باورهای مذهبی (درونی و بیرونی) و خوش بینی رابطه منفی معنادار دارد. به علاوه، بین باورهای مذهبی (درونی و بیرونی) و خوش بینی، رابطه مثبت معنادار مشاهده شده است. نتایج دیگر بیانگر آن بود که باورهای مذهبی درونی و خوش بینی قادرند استرس پس از سانحه را پیش بینی نمایند. بحث: باتوجه به وجود رابطه معنادار بین متغیرهای باورهای مذهبی و تبیین های خوش بینانه با استرس پس از سانحه باید شرایطی فراهم آید تا مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه توسط عالمان دینی مورد آموزش قرار بگیرند و کارگاه های تخصصی برای تقویت باورهای مذهبی و بالا بردن خوش بینی در آنها تدارک دیده شود.
اثربخشی آموزش دلگرم سازی خانواده براساس مدل آدلر در افزایش رضایت زناشویی و کاهش علائم اختلال جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۸ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۱
31 - 46
حوزه های تخصصی:
هدف: از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش دلگرم سازی خانواده براساس مدل آدلر در افزایش رضایت زناشویی و کاهش علائم اختلال جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه بود.
روش: طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از کلیه افرادی بود که براساس تشخیص پزشک فوق تخصص روان پزشکی و پرسشنامه اختلال استرس پس از ضربه می.سی.سی.پی. مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه بازمانده از جنگ تحمیلی بودند که به کلینیک ها یا مراکز درمانی شهر تهران مراجعه کردند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری دردسترس استفاده شد. پرسشنامه اختلال استرس پس از ضربه می.سی.سی.پی. و پرسشنامه رضامندی زناشویی انریچ، ابزارهای این پژوهش بودند و برای تحلیل داد ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد.
نتیجه: تحلیل و بررسی داده های پژوهش نشان د ادکه آموزش دلگرم سازی خانواده بر اساس مدل آدلر باعث کاهش مشکلات بالینی( شامل تجربه مجدد، کناره گیری، کرختی، بیش انگیختگی و خودآزاری) جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه شد.
بحث: آموزش دلگرم سازی خانواده براساس مدل آدلر نشان داد که خانواده نقش بسزایی در بهبود علائم PTSD و رضایت زناشویی دارد که در تحقیقات عصر حاضر توجه چندانی به آن نشده است.
نقش مولفه های کیفیت زندگی با میانجی گری سرمایه های روانشناختی در کاهش PTSD در بین زلزله زدگان شهر کرمانشاه
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: رویدادهای آسیب زای طبیعی و انسانی همواره آثار مخرب جسمی، اقتصادی، اجتماعی و البته روان شناختی را به دنبال خود داشته اند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مولفه های کیفیت زندگی با میانجی گری سرمایه های روانشناختی در کاهش اختلال استرس پس از سانحه در بین زلزله زدگان شهر کرمانشاه بود. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زلزله زدگان زلزله اخیر کرمانشاه بودند. تعداد افراد نمونه 386 نفر از زلزله زدگان بودند که با در نظر گرفتن ملاک های ورود و خروج پژوهش و به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس شهروندی اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی (1988)، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی مک گی (2011) بودند. داده های گردآوری شده با روش مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل پیش بینی بینی سلامت معنوی بر اساس تاب آوری، ذهن آگاهی و ارزش های شخصی با در نظر گرفتن نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان براساس داده های تجربی از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین اثر مستقیم و غیرمستقیم ارزش های شخصی، تاب آوری و ذهن آگاهی بر سلامت معنوی مورد تأیید قرارگرفت (p<0.05). همچنین تنظیم شناختی هیجان به طور مستقیم بر سلامت معنوی هنرمندان اثر می گذارد (p<0.05). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت مولفه های کیفیت زندگی با میانجی گری سرمایه های روانشناختی در کاهش اختلال استرس پس از سانحه در بین زلزله زدگان شهر کرمانشاه موثر بود.
اثربخشی درمان پردازش شناختی بر حافظه سرگذشتی و تجربه سوگ در بازماندگان کرونا دارای استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (مهر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
1775 - 1785
حوزه های تخصصی:
زمینه: اختلال استرس پس از سانحه ناشی از تجربه مستقیم یک آسیب شدید، مثل مرگ ناگهانی عضوی از خانواده، ممکن است با ایجاد تغییر در شناخت، سلامت فرد را تحت الشعاع قرار دهد و موجب پایداری نشانگان سوگ و اختلال در حافظه سرگذشتی شود. تاکنون مطالعات متعددی در مورد تأثیر درمان پردازش شناختی بر کاهش نشانه های استرس پس از سانحه ناشی از داغدیدگی و برنامه ریزی شناختی انجام شده است، اما در مورد تأثیر این رویکرد درمانی بر نشانگان سوگ و حافظه سرگذشتی، پژوهشی دیده نشد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان پردازش شناختی بر حافظه سرگذشتی و تجربه سوگ در بازماندگان کرونا دارای علائم استرس پس از سانحه، انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری، پژوهش شامل بازماندگان دارای علائم استرس پس از سانحه مبتلا به داغدیدگی بودند که در سال 1400 به مراکز مشاوره شهر شیراز مراجعه کرده بودند و بر اساس پرسشنامه اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی (کیان، کادل و تیلور، 1988)، مبتلا به این اختلال تشخیص داده شده بودند. بدین صورت 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش، تحت درمان پردازش شناختی در 12 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفت و گروه گواه، هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه های اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی (کیان، کادل و تیلور، 1988)، تجربه سوگ (بارت و اسکات، 1989) و حافظه سرگذشتی (ویلیامز و برودبنت، 1986) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره در نرم افزار SPSS-27 انجام شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تأثیر درمان پردازش شناختی بر نمرات آزمون تجربه سوگ و آزمون حافظه سرگذشتی در سه طبقه محرک واژه مثبت، منفی و خنثی معنادار بوده است (05/0 >P).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، درمان پردازش شناختی با ایجاد شناخت عمیق از تجربه آسیب زا بر بهبود عملکرد حافظه سرگذشتی و کاهش نشانگان سوگ مؤثر است و پیشنهاد می شود درمانگران از آن برای درمان بازماندگان با علائم استرس پس از سانحه مبتلا به داغدیدگی، استفاده کنند.