مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
اجتناب تجربه ای
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
141 - 156
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری کووید-19 می تواند علاوه بر آسیب های فیزیولوژیک، به فرایندهای روان شناختی، شناختی و هیجانی بیماران نیز آسیب جدی وارد سازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی آنلاین بر استرس ادراک شده و اجتناب تجربه ای بهبودیافتگان کووید-19 انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران بهبودیافته کووید-19 شهر اصفهان در سه ماهه تابستان سال 1399 بود. در این پژوهش تعداد 24 بیمار بهبودیافته کووید-19 با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 12 بیمار). گروه آزمایش واقعیت درمانی (گلاسر، 2013) را طی یک ماه در 10 جلسه 75 دقیقه ای به صورت آنلاین دریافت نمودند. پرسشنامه های مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه استرس ادراک شده (کوهن و همکاران، 1983) و پرسشنامه اجتناب تجربه ای (بوند و همکاران، 2011) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که واقعیت درمانی آنلاین بر استرس ادراک شده و اجتناب تجربه ای بهبودیافتگان کووید-19 تأثیر معنادار داشته (001/0p<) و توانسته منجر به کاهش استرس ادراک شده و اجتناب تجربه ای بیماران این بیماران شود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که واقعیت درمانی با بهره گیری از فنونی همانند تمرکز بر زمان حال، اجتناب از انتقاد افراطی و آموزش مسئولیت پذیری می تواند به عنوان یک درمان کارآمد در جهت کاهش استرس ادراک شده و اجتناب تجربه ای بهبودیافتگان کووید-19 مورداستفاده گیرد.
تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اجتناب تجربه ای و اضطراب مرگ زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۸ (پیاپی ۶۵)
124-115
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اجتناب تجربه ای و اضطراب مرگ زنان سالمند انجام شد. روش پژوهش، نیم ه آزمایش ی ب ا ط رح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی سالمندان زن ساکن در سرای سالمندان امین اسلام مهاباد در زمستان 1398 تشکیل دادند. از بین آنها 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس وارد پژوهش شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش، پروتکل شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی دریافت کردند و گروه گواه به مدت 2 ماه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های پذیرش و عمل (بوند و همکاران، 2011) و اضطراب مرگ (تمپلر، 1970) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون افراد گروه های آزمایش و گواه در متغیرهای اجتناب تجربه ای و اضطراب مرگ، تفاوت معناداری وجود داشت. با توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود تا مشاوران، روان شناسان و روان درمانگران از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به عنوان مداخله ای تأثیرگذار در جهت کاهش اجتناب تجربه ای و اضطراب مرگ سالمندان بهره ببرند.
مدل علی اختلال خوردن براساس خودشیء انگاری، اجتناب تجربه ای و کمال گرایی با نقش واسطه ای نگرانی از تصویر بدنی در جامعه زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
161 - 176
حوزه های تخصصی:
هدف : اضافه وزن تحت تاثیر عوامل بیولوژیکی و ژنتیکی قرار دارد. یکی از متغیرهایی که با اضافه وزن در ارتباط می باشد، اختلال خوردن است. این مطالعه با هدف مدل علی اختلال خوردن براساس خودشیء انگاری، اجتناب تجربه ای و کمال گرایی با نقش واسطه ای نگرانی از تصویر بدنی در جامعه زنان دارای اضافه وزن انجام شد. روش : مطالعه ی حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل زنان دارای اضافه وزن با شاخص توده ی بدنی (28BMI≥) شهرستان کنگاور بود که در سال 1398به باشگاه های ورزشی و مراکز بهداشت مراجعه کرده بودند. تعداد 450 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار سنجش مقیاس های استاندارد اختلالات خوردن (EDDS)، خودشیء انگاری (SO)، پذیرش و عمل (AAQ-II) و کمال گرایی چند بعدی تهران (TMPS) بود. برای تحلیل داده ها از آزمون مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزارهایSPSS و Amos استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که کمال گرایی، اجتناب تجربه ای و خودشیء انگاری متغیرهای برونزادی هستند که هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم بر متغیر درونزاد اختلال خوردن اثر می گذارند و اثر سایر متغیرهای برونزاد بر متغیر درونزاد خوردن فقط به شکل مستقیم است. همچنین، متغیر میانجی در ارتباط بین متغیرهای پیش بین و ملاک دارای اثر جزئی معنی دار می باشد. نتیجه گیری : خودشیء انگاری، اجتناب تجربه ای و کمال گرایی می تواند پیش بینی مناسبی برای اختلال خوردن در زنان از طریق نگرانی از تصویر بدنی در آنها باشد.
تحلیل روان شناختی مثنوی معنوی براساس رویکرد پذیرش و تعهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مثنوی معنوی سرشار از مفاهیم و تفکرات روان شناختی است که بیان کننده تفکر و دقت مولوی در روح و روان انسان است. این پژوهش به روش تحلیلی تطبیقی به بررسی مثنوی از دیدگاه اصل اول (پذیرش) در رویکرد روان شناختی درمان پذیرش و تعهد پرداخته است. مولوی و نظریه روان شناختی پذیرش و تعهد (اکت) هر دو بر آن اند که رویارویی با رنج ها در زندگی، اجتناب ناپذیر است؛ پس باید رنج زیستن را پذیرفت و به سوی رشد روحی و روانی گام برداشت. هر دو دیدگاه از تمثیل برای اقناع ذهن مخاطب بهره می برند. مولوی از مفاهیمی مانند تقدیر و طبیعی بودنِ رنج در زندگی، برای ایجاد آمادگی در مخاطب برای پذیرش استفاده می کند. در این پژوهش به بررسی تطبیق مراحل توبه در تفکر اسلامی و عرفانی با پذیرش در اکت پرداخته شده است. تفاوت در این دو دیدگاه از هدف نهایی آنها سرچشمه می گیرد؛ هدف رویکرد روان شناختی، معطوف به شاد زیستن در این جهان و رشد فردی برای بهتر زیستن است و دیدگاه مولوی و به صورت کلی تر، دیدگاه عرفانی معطوف به جلب رضایت خداوند و زندگی جاودانی در جهان باقی است. با این حال هر دو دیدگاه با گذر از یک مسیر در توجه به روان انسان و رشد و تعالی آدمی هم داستان هستند. درمان گران می توانند با توجه به سابقه ذهنی مخاطب خود در ایران، نسبت به مسائل دینی و عرفانی، از میراث ادبی مانند مثنوی بهره برند.
رابطه اختلال استرس پس از سانحه با کندی زمان شناختی در افراد با علائم نقص توجه-بیش فعالی: تجربه کودک آزاری و اجتناب تجربه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
70 - 47
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه اختلال استرس پس از سانحه با علائم کندی زمان شناختی در افراد با علائم نقص توجه-بیش فعالی با تأکید بر نقش تعدیل کننده ای تجربه کودک آزاری و نقش واسطه ای اجتناب تجربه ای صورت گرفت. روش: در این پژوهش همبستگی، جامعه آماری شامل 312 نفر از مبتلایان به اختلال نقص توجه-بیش فعالی در دامنه سنی 18 تا 60 سال و در شهر اصفهان بود که در مقیاس درجه بندی ADHD بزرگسالان بارکلی (BAARS) دارای نمرات 1+=Z بودند. سپس به منظور سنجش نقش تعدیل کنندگی کودک آزاری، آزمودنی ها در دو گروه مجزا (Z<0 شامل افرادی که تشخیص کودک آزاری نگرفتند و Z>0 شامل افرادی که تشخیص کودک آزاری گرفتند) قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد کودک آزاری رابطه اختلال استرس پس از سانحه با علائم کندی زمان شناختی را تعدیل می کند (97/1=t، 05/0>P) و اجتناب تجربه ای این رابطه را میانجی نمی کند (ضریب استاندارد اثر غیرمستقیم در گروه کودک آزاری برابر با 17/0 (466/0=P)، و در گروه عدم کودک آزاری برابر با 12/0 (411/0=P)). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، کودک آزاری رابطه اختلال استرس پس از سانحه با کندی زمان شناختی را تحت تأثیر قرار می دهد و ازاین رو در بروز علائم کندی زمان شناختی می تواند نقش داشته باشد.
اثربخشی درمان شناختی- تحلیلی بر بهبود تحمل بلاتکلیفی و کاهش نگرانی و اجتناب تجربه ای بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال وسواس فکری- عملی بیماری جدی و ناتوان کننده است که با عوامل روان شناختی متعددی همبودی دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی- تحلیلی بر عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی و اجتناب تجربه ای بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی بود. روش: این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه بیماران مبتلا به اختلال وسواس مراجعه کننده به مراکز مشاوره و مددکاری شهر مشهد در سال 1397 بودند که از بین آنها 30 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش 15نفر و کنترل 15نفر گمارده شدند. گروه آزمایش، تحت گروه درمانی شناختی - تحلیلی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در هرهفته دو جلسه قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی و اجتناب تجربه ای استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون گروه های آزمایش و گروه کنترل در متغیرهای عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی و اجتناب تجربه ای، تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: درمان شناختی – تحلیلی بر بهبود عدم تحمل بلاتکلیفی و کاهش نگرانی و اجتناب تجربه ای بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی مؤثر بود. با توجه به نتایج این پژوهش، پیشنهاد می شود تا روان شناسان و روان درمانگران از این درمان به عنوان مداخله ای اثربخش در جهت کاهش مشکلات روان شناختی بیماران مبتلا به سواس فکری- عملی بهره ببرند.
اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر اجتناب تجربه ای و اندیشه پردازی خودکشی در دختران قربانی خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بروز خشونت خانگی سبب ایجاد استرس و همچنین اختلال استرس پس از سانحه در افراد قربانی خشونت می شود. بر این اساس هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر اجتناب تجربه ای و اندیشه پردازی خودکشی در دختران قربانی خشونت خانگی بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دو ماهه بود . جامعه آماری شامل دختران قربانی خشونت خانگی شهر اصفهان در شش ماهه اول سال 1398 بود. از بین جامعه آماری تعداد 30 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خشونت خانوادگی تجربه شده(1392)؛ پرسشنامه اجتناب تجربه ای (2010 )و پرسشنامه اندیشه پردازی خودکشی (1997 )بود. داده های به دست آمده با روش تحلیل واریانس با انداز گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد درمان فراتشخیصی یکپارچه بر اجتناب تجربه ای( F=47.96 ; Eta=.64 ; P≤0001)و اندیشه پردازی خودکشی( F=45.42 ; Eta=.62 ; P≤0001) در دختران قربانی خشونت خانگی تاثیرگذار است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش بیانگر آن بود که درمان فراتشخیصی یکپارچه با بهره گیری از فنونی همانند شناسایی هیجان ها، آموزش آگاهی هیجانی ،ارزیابی مجدد شناختی ،شناسایی الگوهای اجتناب از هیجان و بررسی رفتارهای ناشی از هیجان می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت کاهش اجتناب تجربه ای و اندیشه پردازی خودکشی در دختران قربانی خشونت خانگی مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر اجتناب تجربه ای و تعارض کار-خانواده کارمندان دارای فرسودگی شغلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
57 - 70
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر اجتناب تجربه ای و تعارض کار-خانواده کارمندان دارای فرسودگی شغلی در شرکت آب و فاضلاب انجام گرفت. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کارمندان دارای فرسودگی شغلی در شرکت آب و فاضلاب استان اصفهان در سال 1398 است که در مجموع 500 نفر می باشند. در این پژوهش تعداد 30 کارمندان دارای فرسودگی شغلی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (15 کارمند در گروه آزمایش و 15 کارمند در گروه گواه). گروه آزمایش مداخله درمان فراتشخیصی یکپارچه (بارلو و همکاران، 2011) را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه فرسودگی شغلی (مسلش و جکسون، 1981)، پرسشنامه پذیرش و عمل (بوند و همکاران، 2011) و پرسشنامه تعارض کار-خانواده (کارلسون و همکاران، 2000) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه بر اجتناب تجربه ای و تعارض کار-خانواده کارمندان دارای فرسودگی شغلی تأثیر معنادار دارد (p<0/001). نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که درمان فراتشخیصی یکپارچه با بهره گیری از فنونی همانند شناسایی هیجان ها، آموزش آگاهی هیجانی، ارزیابی مجدد شناختی، شناسایی الگوهای اجتناب از هیجان و بررسی رفتارهای ناشی از هیجان می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت کاهش اجتناب تجربه ای و تعارض کار-خانواده کارمندان دارای فرسودگی شغلی مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اجتناب تجربه ای و افسردگی دانشجویان دختر دارای سندروم ترومای عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تجربه ی شکست در روابط عاشقانه در میان دانشجویان دختر، می تواند به مشکلات روانشناختی زیادی منجر شود. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)بر اجتناب تجربه ای و افسردگی دانشجویان دختر مبتلا به سندروم ترومای عشق بود. روش: این پژوهش در چارچوب طرح تجربی تک موردی و از نوع خط پایه چندگانه انجام شده است. بدین منظور سه شرکت کننده به شیوه نمونه گیری هدفمند از بین دانشجویان دانشگاه تبریز انتخاب شده و بر اساس ملاک های پژوهش وارد درمان شدند. شرکت کنندگان در چهار مرحله خط پایه و جلسات درمانی چهارم، هشتم، یازدهم و یک مرحله پیگیری یک ماهه با پرسشنامه های سندروم ضربه عشق (LTI)، افسردگی بک (BDI-II) و پذیرش و تعهد (AAQ- II )مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل ترسیمی، درصد بهبودی و اندازه اثر استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد مداخله درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب کاهش افسردگی و اجتناب تجربه ای میشود. میزان بهبودی کلی بین هر سه آزمودنی در متغیر اجتناب تجربه ای 69/77 و در متغیر افسردگی 45/59 برآورد شد. نتیجه گیری: روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اجتناب تجربه ای و افسردگی موثر است واستفاده از این درمان برای کاهش عوارض شکست عشقی توصیه میشود.
اثربخشی ذهن آگاهی مثبت نگر بر احساس شرم درونی شده، اجتناب تجربه ای و بدتنظیمی هیجان در زنان خشونت دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی ذهن آگاهی مثبت نگر بر احساس شرم درونی شده، اجتناب تجربه ای و بدتنظیمی هیجان در زنان خشونت دیده انجام پذیرفت. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت از نوع طرح های نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری سه ماه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از تمامی زنان قربانی خشونت خانگی که در سال 99-1398 عضو خانه های امن شیراز بود که به روش هدفمند 30 نفر انتخاب و به روش تصادفی در گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه بدتنظیمی هیجان گارنفسکی و همکاران (CERQ، 2001)، اجتناب تجربه ای باوند و همکاران (AAQ-II، 2011) و پرسشنامه شرم درونی شده کوک (ISS، 1987) بود. گروه آزمایش مداخله ذهن آگاهی مثبت نگر هافمن و همکاران (2014) در 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای 2 بار دریافت کرد و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با نرم افزار spss-26 انجام شد. نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد بین نمره پس آزمون و پیگیری احساس شرم درونی شده، اجتناب تجربه ای و بدتنظیمی هیجان در گروه گواه و آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>p). 44% احساس شرم درونی شده، 75% اجتناب تجربه ای و 36% بدتنظیمی هیجانی به وسیله درمان ذهن آگاهی مثبت نگر تبیین می شود. درنتیجه به نظر می رسد درمان ذهن آگاهی مثبت نگر بر احساس شرم درونی شده، اجتناب تجربه ای و بدتنظیمی هیجان مؤثر است.
ارائه مدل پیامدهای درد در بیماران با کمر درد مزمن براساس نشانه های خلقی/ اضطرابی و طرحواره های هیجانی؛ نقش میانجی اجتناب تجربه ای و شفقت به خود
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عوامل مختلف روانشناختی همانند نشانه های خلقی/ اضطرابی پیامدهای درد را تحت تأثیر قرار می دهند. هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل مفهومی پیامدهای درد براساس نشانه ها و طرحواره های هیجانی با میانجیگری اجتناب تجربه ای، پذیرش درد و شفقت به خود بیماران با درد مزمن انجام شد. روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری زنان و مردان ۳۰-۵۰ ساله دارای کمردرد مزمن مراجعه کننده به کلینیک های درد در بیمارستان های اختر، لبافی نژاد و امام حسین (ع) شهر تهران در سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ بودند که تعداد ۴۰۰ نفر با در نظر گرفتن ملاک های ورود با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه نشانه های خلقی/ اضطرابی، فرم کوتاه طرحواره های هیجانی، پذیرش و عمل، پذیرش درد و شفقت به خود بود. داده ها با برنامه های نرم افزاری SPSS نسخه ۲۱ و لیزرل نسخه ۸/۸ با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها : مدل برازش یافته نشان داد، اثر مستقیم نشانه های خلقی/ اضطرابی بر افزایش طرحواره های هیجانی (۰/۰۵>p) و اثر مستقیم طرحواره های هیجانی بر افزایش اجتناب تجربه ای و کاهش پذیرش درد، شفقت به خود (۰/۰۵>p) معنی دار بدست آمد. همچنین اثر غیرمستقیم نشانه های خلقی/ اضطرابی از طریق افزایش طرحواره های هیجانی و افزایش اجتناب تجربه ای و کاهش پذیرش درد، شفقت به خود بر افزایش پیامدهای درد معنادار بدست آمد (۰/۰۵>p). نتیجه گیری : بنابراین اجتناب تجربه ای، پذیرش درد و شفقت به خود در رابطه بین نشانه های هیجانی و طرحواره های هیجانی با پیامدهای درد نقش میانجی را دارند. لذا تدوین مداخلات درمانی مبتنی بر طرحواره های هیجانی در جهت کاهش طرحواره های هیجانی و اجتناب تجربه ای و افزایش پذیرش درد و شفقت به خود می تواند در کاهش پیامدهای درد بیماران مبتلا به درد مزمن مفید باشد.
نقش واسطه ای اجتناب تجربه ای و همجوشی شناختی در رابطه بین ترومای کودکی و اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
197 - 207
حوزه های تخصصی:
ترومای کودکی منجر به پیامدهای منفی برای سلامت روان مانند اختلالات اضطرابی می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای همجوشی شناختی و اجتناب تجربه ای در رابطه بین ترومای کودکی و اضطراب اجتماعی بود. روش پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود و جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه بو علی سینا همدان سال تحصیلی 99-98 بود. با توجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده در پژوهش تعداد 350 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ترومای کودکی، مقیاس اجتناب تجربه ای مختصر، مقیاس همجوشی شناختی، مقیاس اضطراب اجتماعی لایبوویتز بود. داده ها با روش معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. بر اساس یافته های پژوهش بین ترومای کودکی، همجوشی شناختی، اجتناب تجربه ای و اضطراب اجتماعی رابطه معناداری وجود داشت (p<0/01). با توجه به مقادیر شاخص های برازش از قبیل RMSEA، CFI، IFI، SRMR و... مدل مفهومی پیشنهادی برازش یافت. همچنین نقش واسطه ای همجوشی شناختی و اجتناب تجربه ای مورد تأیید قرار گرفت. بنابراین اجتناب تجربه ای و همجوشی شناختی می توانند راههای ویژه ای برای اثرگذاری تروما بر اضطراب باشند.
رابطه ی کودک آزاری با کندی زمان شناختی: اجتناب تجربه ای و نقش اختلال نقص توجه-بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
229 - 237
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه کودک آزاری با کندی زمان شناختی با نقش میانجی اجتناب تجربه ای و نقش تعدیلگر اختلال نقص توجه-بیش فعالی بود. در این پژوهش همبستگی جامعه آماری شامل 1066 نفر در دامنه سنی 18 تا 60 سال بود که ابتدا 40 نفر از آنآن که کودک آزاری را انکار می کردند از پژوهش کنار گذاشته شدند و سپس افراد باقی مانده بر اساس نمره z پرسشنامه ADHD به دو گروه تقسیم شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس درجه بندی ADHD بزرگسالان بارکلی (BAARS)، پرسشنامه ضربه کودکی (CTQ) و پرسشنامه پذیرش و عمل-نسخه دوم (AAQ-II) می باشد. یافته ها نشان دادند اجتناب تجربه ای رابطه کودک آزاری با کندی زمان شناختی را میانجی می کند و اختلال نقص توجه-بیش فعالی فقط رابطه کودک آزاری با اجتناب تجربه ای را تعدیل می کند. نتیجه گیری: اجتناب تجربه ای رابطه کودک آزاری با کندی زمان شناختی را تعدیل می کند و در بروز علائم کندی زمان شناختی می تواند نقش داشته باشد. بنابراین به پژوهشگران و درمانگران پیشنهاد می شود به نقش میانجی اجتناب تجربه ای در بروز علائم کندی زمان شناختی در قربانیان کودک آزاری توجه داشته باشند.
اثربخشی فراشناخت درمانی بر اجتناب تجربه ای، عدم تحمل بلاتکلیفی و باورهای فراشناختی مثبت در زنان مبتلا به اختلال وسواس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲)
211 - 236
هدف: هدف این پژوهش، اثربخشی درمان فراشناختی بر اجتناب تجربه ای، عدم تحمل بلاتکلیفی و باورهای فراشناختی مثبت در زنان مبتلا به اختلال وسواس بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و طرح مورد استفاده در این پژوهش طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه گواه و دوره پیگیری می باشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه زنان مبتلا به اختلال وسواس اجبار مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی شهر تهران در ماه های بهمن و اسفند سال 1400 بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از زنان مبتلا به اختلال وسواس اجبار مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی شهر تهران بین ماه های بهمن تا اسفند سال 1400 بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه وسواس اجباری ییل براون (1989)، پرسشنامه اجتناب تجربه ای بوند و همکاران (2011)، پرسشنامه عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون و همکاران (1994) و پرسشنامه باورهای فراشناختی مثبت ولز و کارت رایت-هاتون (2004) به دست آمد. در این پژوهش جهت انجام درمان فراشناختی از پروتکل ولز (2000) استفاده شد که به صورت هفته ای یک بار به مدت زمان 8 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان فراشناختی بر اجتناب تجربه ای (53/13=F، 001/0>P)، عدم تحمل بلاتکلیفی (25/65=F، 001/0>P)، و باورهای فراشناختی مثبت (86/75=F، 001/0>P) در زنان مبتلا به اختلال وسواس موثر بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت درمان فراشناختی بر اجتناب تجربه ای، عدم تحمل بلاتکلیفی و باورهای فراشناختی مثبت در زنان مبتلا به اختلال وسواس اثربخش بود و می توان از این درمان در جهت کاهش مشکلات بیماران مبتلا به وسواس استفاده کرد.
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر اجتناب تجربه ای، عدم تحمل بلاتکلیفی و باورهای فراشناختی مثبت در زنان مبتلا به اختلال وسواس
زمینه و هدف: اختلال وسواس فکری و عملی به عنوان یکی از حالات روانی ناتوان کننده و جدی محسوب می شود. هدف این پژوهش، اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر اجتناب تجربه ای، عدم تحمل بلاتکلیفی و باورهای فراشناختی مثبت در زنان مبتلا به اختلال وسواس بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و طرح مورد استفاده در این پژوهش طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه گواه و دوره پیگیری می باشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه زنان مبتلا به اختلال وسواس اجبار مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی شهر تهران در ماه های بهمن و اسفند سال 1400 بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از زنان مبتلا به اختلال وسواس اجبار مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی شهر تهران بین ماه های بهمن تا اسفند سال 1400 بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه وسواس اجباری ییل براون (1989)، پرسشنامه اجتناب تجربه ای بوند و همکاران (2011)، پرسشنامه عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون و همکاران (1994) و پرسشنامه باورهای فراشناختی مثبت ولز و کارت رایت-هاتون (2004) به دست آمد. در این پژوهش جهت انجام درمان پذیرش و تعهد از پروتکل ولز (2000) استفاده شد که به صورت هفته ای یک بار به مدت زمان 8 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان پذیرش و تعهد بر اجتناب تجربه ای (53/13= F ، 001/0> P )، عدم تحمل بلاتکلیفی (25/65= F ، 001/0> P )، و باورهای فراشناختی مثبت (86/75= F ، 001/0> P ) در زنان مبتلا به اختلال وسواس موثر بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت درمان پذیرش و تعهد بر اجتناب تجربه ای، عدم تحمل بلاتکلیفی و باورهای فراشناختی مثبت در زنان مبتلا به اختلال وسواس اثربخش بود و می توان از این درمان در جهت کاهش مشکلات بیماران مبتلا به وسواس استفاده کرد.
مقایسه ترس از شفقت ورزی، اجتناب تجربه ای و بخشایشگری در دختران قربانی بدرفتاری جنسی و فاقد بدرفتاری جنسی در دوران کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ترس از شفقت ورزی، اجتناب تجربه ای و بخشایشگری در دختران قربانی بدرفتاری جنسی دوران کودکی با دختران فاقد سابقه بدرفتاری جنسی دوران کودکی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع علَی-مقایسه ای و نمونه شامل ۲32 دختر از دانشجویان دانشگاه سلمان فارسی کازرون بود که مقارن با شرایط آموزش مجازی پاندمی ویروس کرونا، به شیوه در دسترس و از طریق ارسال لینک پرسشنامه در کانال های اجتماعی مربوط به دانشجویان دانشگاه انتخاب شدند؛ بدین صورت که در ابتدا 116 دانشجوی دختر با رعایت ملاک های ورود داشتن سابقه بدرفتاری های جنسی دوران کودکی و با دامنه سنی 18 تا 40 سال و ملاک خروج سابقه اعتیاد به مواد مخدر به عنوان گروه قربانی در نظر گرفته شدند و به همراه 116 دانشجوی دختر دیگر که سابقه هیچ گونه بدرفتاری جنسی دوران کودکی نداشتند و از لحاظ سن و سطح تحصیلات با افراد گروه اول همتا شده بودند گروه نمونه را تشکیل دادند و پرسشنامه های ترس از شفقت (FCS)، پذیرش و عمل- نسخه دوم (AAQ-II) و بخشودگی بین فردی (IFI) را تکمیل نمودند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری در نرم افزارSPSS-26 انجام گرفت. یافته ها گویای وجود تفاوت معنادار قربانیان بدرفتاری جنسی و گروه فاقد سابقه بدرفتاری جنسی از نظر ترس از شفقت ورزی، اجتناب تجربه ای و بخشایشگری بود. نتایج برای روان شناسان جهت لزوم برگزاری دوره های آموزشی و مداخلاتی برای کاهش چنین پیامدهای روان شناختی مفید می باشد.
رابطه بدرفتاری های دوران کودکی و سلامت روان با میانجی اجتناب تجربه ای در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تعیین رابطه بدرفتاری های دوران کودکی و سلامت روان به واسطه نقش میانجی اجتناب تجربه ای در دانشجویان دختر انجام شد. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری شامل کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه رازی کرمانشاه در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از بین آنها 366 دانشجو با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و مقیاس خودگزارشی کودک آزاری (CASRS)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) و پذیرش و عمل-نسخه دوم (AAQ-II) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر از طریق نسخه 26 نرم افزار های SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشانگر معناداری نقش میانجی اجتناب تجربه ای برای ارتباط بدرفتاری دوران کودکی با افسردگی (22/0 :β)، اضطراب (12/0 :β) و استرس (17/0 :β) بود. مطابق با نتایج پژوهش حاضر، بدرفتاری های دوران کودکی زمینه ساز استفاده از راهبرد اجتناب تجربه ای است که همین امر منجر به افزایش میزان افسردگی، اضطراب و استرس در قربانیان بدرفتاری دوران کودکی می شود.
بررسی نقش کمال گرایی منفی و اجتناب تجربه ای در تنیدگی تحصیلی با نقش واسطه ای ترس از ارزیابی منفی در دانشجویان دانشگاه یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر، به دلیل بررسی نقش کمال گرایی منفی و اجتناب تجربه ای در تنیدگی تحصیلی با نقش واسطه ای ترس از ارزیابی منفی، توانایی این را دارا است که در شناسایی بن بست های روانی و موانع تحصیل تأثیر گذار باشد. مطالعه حاضر توصیفی همبستگی از نوع کاربردی است. جامعه آماری پژوهش تمامی دانشجویان دانشگاه یزد که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل به تعداد ۱۴۴۷۰ نفر بودند، که تعداد ۳۸۴ نفر به روش نمونه گیری دردسترس و با استفاده از جدول مورگان انتخاب شده اند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های استاندارد کمال گرایی هیل (۲۰۰۴)، پرسشنامه پذیرش و عمل بوند و همکاران (۲۰۱۱)، پرسشنامه ترس از ارزیابی منفی واتسون و فرند (۱۹۶۹) و مقیاس تنیدگی دوران دانشجویی SLSI گادزلا (۱۹۹۱) بوده است. روایی پرسشنامه ها با استفاده از روش روایی همگرا و واگرا و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده نرم افزارهای2 SmartPLSو SPSS 26 انجام شده است. بررسی نتایج نشان داد که کمالگرایی منفی بر تنیدگی تحصیلی به صورت مستقیم تأثیر مثبت دارد. اجتناب تجربه ای بر تنیدگی تحصیلی به صورت مستقیم تأثیر مثبت دارد. کمال گرایی منفی و اجتناب تجربه ای در پیش بینی تنیدگی تحصیلی به صورت غیرمستقیم (به واسطه ترس از ارزیابی منفی) تأثیر مثبت دارد. در نهایت با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که ترس از ارزیابی منفی قادر است رابطه بین کمال گرایی منفی و اجتناب تجربه ای با تنیدگی تحصیلی را میانجی گری کند.
اثربخشی برنامه آموزش پذیرش و تعهد بر پذیرش کودکان اتیستیک توسط مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۱ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
384-397
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی اثربخشی برنامه آموزش پذیرش و تعهد بر میزان پذیرش کودکان اتیستیک توسط مادران انجام شد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی مادرانی تشکیل می دادند که کودکان اتیستیک آنها در سال تحصیلی 95-1394 در مرکز اتیسم ندای عصر تهران، مشغول دریافت خدمات آموزشی و توانبخشی بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 11 تن از این مادران به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به مدت نه جلسه دوساعته، تحت آموزش گروهی پذیرش و تعهد قرار گرفتند. از پرسشنامه پذیرش و عمل (ویرایش دوم) به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد و داده ها با استفاده از آزمون آماری تی جفتی همبسته، مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بهدست آمده حاکی از آن بود که تفاوت معناداری بین نتایج مربوط به پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری وجود داشته است. حاصل بحث نشان می دهد که آموزش پذیرش و تعهد با کاهش اجتناب تجربه ای و افزایش انعطاف پذیری روانشناختی، در بهبود پذیرش کودکان اتیستیک توسط مادران مؤثر بوده است.
پیش بینی تمایل جنسی براساس خودتنظیمی هیجانی، اجتناب تجربه ای و علائم افسردگی در زنان معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تمایل جنسی مناسب نقش مهمی در پایدار ماندن زندگی زناشویی دارد، بر این اساس شناخت عوامل مؤثر بر آن اهمیت فراوانی دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تمایل جنسی براساس خودتنظیمی هیجانی، اجتناب تجربه ای و علائم افسردگی در معلمان زن شهرستان بافق انجام شد. روش: روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تمام معلمان زن دوره دوم متوسطه شهرستان بافق به تعداد ۲۲۵ نفر در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود، که تعداد ۱۳۰ نفر آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل: پرسشنامه تمایل جنسی هارلبرت (۱۹۹۱)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان (۲۰۰۳)، پرسشنامه چندبعدی اجتناب تجربه ای (۲۰۱۱) و پرسشنامه افسردگی بک (۱۹۶۱) بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه همراه با نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که ارتباط مثبت و معنی داری بین ارزیابی مجدد شناختی با تمایل جنسی وجود دارد و همچنین ارتباط منفی و معنی داری بین تعلل، سرکوبی/ انکار، تحمل آشفتگی، اجتناب تجربه ای و افسردگی با تمایل جنسی بود (P<۰/۰۱). همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که افسردگی، ارزیابی مجدد شناختی و تعلل به ترتیب با ۰/۲۵، ۰/۲۶ و ۰/۲۴ قادر به پیش بینی تمایل جنسی شرکت کنندگان پژوهش بود. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد خودتنظیمی هیجانی، اجتناب تجربه ای و افسردگی نقش مهمی در تمایل جنسی زنان دارد؛ بنابراین توصیه می شود آموزش های مناسب تنظیم هیجان و افزایش آگاهی از اجتناب تجربه ای در زنان برای بهبود تمایل جنسی در آن ها صورت گیرد.