مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
هوش معنوی
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱
42-52
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که هوش معنوی و خودپنداره می تواند بر رشد همه جانبه ی دانش آموزان مؤثر باشد؛ در این پژوهش، هوش معنوی و خودپنداره ی دانش آموزان دختر نابینا و بینای دوره ی متوسطه ی دوم شهر تهران، در سال تحصیلی 94 - 95 مقایسه شده است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع علّی- مقایسه یی است. جامعه ی آماری شامل همه ی دختران نابینا و بینای دوره ی متوسطه ی دوم است که در سال تحصیلی 94 - 95 در شهر تهران مشغول به تحصیل بودند. از آنجا که، تعداد دانش آموزان نابین ا 50 نفر بود؛ به دلیل حجم پایین این بخشِ جامعه ی هدف، همه ی دانش آموزان، برای مطالعه درنظر گرفته شدند. بدین صورت که به تعداد متناظر با حجم دختران نابینای درحال بررسی؛ دانش آموزان دختر بینا نیز در پژوهش گنجانده شدند. به 100 نفر انتخاب شده در این پژوهش (بینایان و نابینایان)، افراد نمونه اطلاق می شود. روش نمونه گیری پژوهش حاضر، به صورت نمونه گیری در دسترس بوده است. برای سنجش هوش معنوی، از پرسش نامه ی هوش معنویِ علی بدیع و همکاران (1389) (SI)؛ و برای سنجش خودپنداره، از پرسش نامه ی خودپنداره ی راجرز (1951) (SCQ) استفاده شده است. علاوه براین، تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی؛ و در بخش استنباطی، با آزمون تحلیل آنوا انجام شده است. این پژوهش تمام موارد اخلاقی مرتبط را رعایت نموده است. یافته ها: براساس نتایج به دست آمده، بین هوش معنویِ دانش آموزان نابینا و بینا، تفاوت معناداری وجود داشت (P<0.05). بدین صورت که هوش معنوی در دانش آموزان دختر نابینا، به صورت معناداری، بیشتر از همتایان بینای آنان بود؛ ولی این تفاوت درباره ی خودپنداره ی این دو گروه معنادار نبود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داده که درک و نگرش دانش آموزان نابینا نسبت به توانایی هایشان در سطح بالایی قرار دارد و هم طراز با همتایان بینایشان است.
نقش میانجی خودکارآمدی و تاب آوری در رابطه ی هوش معنوی و اضطراب امتحان دانش آموزان دبیرستانی شهر قم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: هوش معنوی در کاهش اضطراب امتحان که موجب کاهش عملکرد تحصیلی می شود، مؤثر است. کشف متغیّرهای واسطه در رابطه ی هوش معنوی و اضطراب امتحان، زمینه ی تدوین بسته های آموزشی مناسب تر هوش معنوی را برای کاهش این اضطراب فراهم می کند. هدف این پژوهش، بررسی نقش میانجی خودکارآمدی و تاب آوری در رابطه ی هوش معنوی و اضطراب امتحان است. روش کار: این پژوهش توصیفی ازنوع همبستگی است و جامعه ی آماری آن را تمامی دانش آموزان دبیرستانی شهر قم در سال تحصیلی 95 - 96 تشکیل می دهند. نمونه گیری پژوهش به روش خوشه یی تصادفی انجام شده است. بدین منظور سه مدرسه ی دخترانه و سه مدرسه ی پسرانه به طور تصادفی انتخاب؛ و 380 پرسش نامه در برخی کلاس ها توزیع شد که پس از جمع آوری آنها، 269 پرسش نامه (127 پسر و 142 دختر) پذیرفتنی بود. شرکت کنندگان پرسش نامه های اضطراب امتحان ساراسون، هوش معنوی عبدالله زاده، خودکارآمدی شرر و همچنین پرسش نامه ی تاب آوری کونور و دیویدسون را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر بر اساس مدل بارون و کنی استفاده شده است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داده که رابطه ی اضطراب امتحان با هوش معنوی (267/0)، خودکارآمدی (475/0-) و تاب آوری (330/0-) معنادار (01/0< P) است. علاوه براین، نتایج تحلیل مسیر بر اساس مدل بارون و کنی نشان داده که خودکارآمدی (17/0) و تاب آوری (09/0) رابطه ی اضطراب امتحان و هوش معنوی را به طور کامل میانجیگری می کند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، هوش معنوی از راه خودکارآمدی و تاب آوری موجب کاهش اضطراب امتحان می شود. ازاین رو، پیشنهاد می شود برای کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان، بسته های آموزشی هوش معنوی با تأکید بر افزایش خودکارآمدی و تاب آوری آنان تدوین شود.
بررسی رابطه ی هوش معنوی با احساس گناه جنسی در دانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات شهرستان ایلام در سال تحصیلی 91 - 92(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱
45-54
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: به کارگیری منابع معنوی می تواند در حل مسائل زندگی ازجمله احساس گناه، مؤثر واقع شود. ازاین رو، هدف این پژوهش بررسی رابطه ی بین هوش معنوی با احساس گناه جنسی در دانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات شهرستان ایلام است. روش کار: این پژوهش ازنوع توصیفی - همبستگی است که جامعه ی آماری آن را همه ی دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه علوم و تحقیقات شهرستان ایلام در سال تحصیلی 91 - 92 تشکیل می دهد. برای این منظور، با روش نمونه گیری در دسترس، نمونه یی به حجم 100 نفر، بر اساس جدول مورگان، انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های احساس گناه جنسی موشر و هوش معنوی کینگ استفاده شده است. تحلیل داده های پژوهش نیز با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی صورت گرفته است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده ، بین هوش معنوی کل و احساس گناه جنسی رابطه وجود نداشت (192/0r=، 05/0<p)، اما زیرمقیاس آن (گسترش حالت هوشیاری) قدرت پیش بینی کنندگی برای احساس گناه جنسی بود (401/0= r، 01/0>p). علاوه براین، بین احساس گناه جنسی با سن دانشجویان رابطه وجود داشت؛ اما ارتباط آن با جنسیت دانشجویان معنادار نبود (204/0 = r، 05/0>p). نتیجه گیری: اگرچه هوش معنوی به طور کل نقش مشخصی در میزان احساس گناه جنسی دانشجویان مورد مطالعه به دست نداد، پاره یی از اجزای تشکیل دهنده ی آن به ویژه با افزایش سن، می تواند نقش برجسته یی در درک و ابراز احساس گناه جنسی داشته باشد.
نقش ویژگی های شخصیت در پیش بینی هوش معنوی دانش آموزان دوره ی متوسطه ی دوم شهرستان بستان آباد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵
67-76
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه دانشمندان حوزه های مختلف علوم به معنویت که جنبه ی متعالی از زندگی هر شخص محسوب می شود، توجه ویژه یی دارند. پژوهش های متعدد نشان داده است که ویژگی های شخصیتی و هوش معنوی دو سازه ی اثرگذار در یکدیگرند. هدف پژوهش حاضر پیش بینی هوش معنوی دانش آموزان دوره ی متوسطه ی دوم شهرستان بستان آباد از روی ویژگی های شخصیتی است. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی - مقطعی است. جامعه ی آماری آن شامل کلیه ی دانش آموزان دوره ی متوسطه ی دوم شهرستان بستان آباد در سال تحصیلی 95-96 است که 180 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه یی چندمرحله یی انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسش نامه ی هوش معنوی کینگ و پرسش نامه ی شخصیتی نئو استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه) استفاده شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد چهار عامل برون گرایی، گشودگی به تجربه، خوشایندی و وجدانی بودن با هوش معنوی همبستگی مثبت و معنادار؛ و عامل روان رنجورخویی با هوش معنوی همبستگی منفی و معنادار داشت (001/0p < ). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد وجدانی بودن، گشودگی به تجربه و خوشایندی به طور معناداری می توانند هوش معنوی دانش آموزان را پیش بینی کنند (001/0p < ). نتیجه گیری: نتایج پژوهش ارتباط تنگاتنگ بین شخصیت و هوش معنوی را نشان می دهد. بر این اساس مسئولان آموزش و پرورش، روان شناسان و مشاوران می توانند از این نتایج برای تعالی بهتر شخصیتی و معنوی دانش آموزان استفاده کنند.
رابطه ی جهت گیری مذهبی و هوش معنوی با خودتنظیمی هیجانی در زنان خشونت دیده در خانواده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
101-114
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: یکی از بارزترین خشونت ها در جامعه ی امروزی خشونت علیه زنان است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی پیش بینی خودتنظیمی هیجانی با تأکید بر جهت گیری مذهبی و هوش معنوی در زنان خشونت دیده انجام شد. روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی مورد مطالعه کلیه ی زنان خشونت دیده ی شهر مشهد بودند که در سال 1393 به مراکز اقامتی اورژانس اجتماعی مراجعه کرده بودند و از بین آنان حجم نمونه به تعداد 70 نفر به صورت در دسترس انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس خودتنظیمی هیجانی، مقیاس جهت گیری مذهبی و مقیاس هوش معنوی بود. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد بین هوش معنوی و جهت گیری مذهبی با خودتنظیمی هیجانی رابطه ی معنی داری وجود داشت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، هر چه سطح هوش معنوی در افراد بالاتر باشد، خودتنظیمی هیجانی به نحو مطلوب تری انجام می شود و جهت گیری مذهبی درونی تأثیر مطلوبی بر خودتنظیمی هیجانی دارد. با توجه به یافته ها استنباط می شود که معنویت و تنظیم هیجانی می تواند عاملی مهم در سازگاری افراد در مقابل عوامل فشارزا باشد و مذهب پیش بینی کننده ی کاهش خودتنظیمی هیجانی نامطلوب در افراد است.
بررسی تأثیر هوش معنوی بر رفتار پرخاشگرانه با توجه به نقش میانجی اخلاق حرفه ای؛ مورد مطالعه: پرستاران بیمارستان امام علی (ع) استان البرز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
35-50
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: هوش کارکنان متغیّری مهم در فضای سازمان به شمار می رود. مدیران سازمان ها خواهان کارکنانی هستند که هوش بالاتری داشته باشند. یکی از انواع هوش ها که اخیراً جامعه علمی جهان بر آن متمرکز شده هوش معنوی است. علاوه براین، با توجه به شرایط خاص محیط بیمارستان، اخلاق حرفه ای نقش بسزایی در بروز رفتارهای مثبت و نشان ندادن رفتارهای مخرب در فضای بیمارستان دارد. یکی از رفتارهای مخرب به ویژه درباره پرستارانی که به صورت مستقیم به ارائه خدمات مشغول هستند، رفتارهای پرخاشگرانه است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر هوش معنوی بر رفتارهای پرخاشگرانه با توجه به نقش میانجی اخلاق حرفه ای در بیمارستان امام علی (ع) استان البرز در سال 1398 بود. روش کار: مطالعه حاضر از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری 1100 نفر از پرستاران بیمارستان امام علی (ع) استان البرز بود که پس از توزیع 500 پرسش نامه در میان آنان به روش تصادفی ساده، 490 پرسش نامه مناسب تشخیص داده شد. ابزارهای جمع آوری اطلاعات پرسش نامه های استاندارد هوش معنوی، اخلاق حرفه ای و رفتارهای پرخاشگرانه بود. داده های جمع آوری شده با آزمون های میانگین و الگویابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون میانگین حاکی از آن است که پرستاران بیمارستان امام علی (ع) از سطح قابل قبول هوش معنوی و رعایت اخلاق حرفه ای برخوردار بودند و رفتارهای پرخاشگرانه اندکی از خود بروز دادند. درضمن، نتایج الگویابی معادلات ساختاری نشان می دهد که هوش معنوی تأثیر مثبت و معناداری بر اخلاق حرفه ای پرستاران داشت و هوش معنوی و اخلاق حرفه ای هر دو تأثیر منفی ولی معناداری بر رفتارهای پرخاشگرانه پرستاران داشت؛ درنهایت اینکه نقش میانجی اخلاق حرفه ای در رابطه بین هوش معنوی و رفتارهای پرخاشگرانه تأیید شده است. نتیجه گیری: تقویت شاخص ها و متغیّر هوش معنوی در بهبود اخلاق حرفه ای در بیمارستان مؤثر است و موجب کاهش بروز رفتارهای پرخاشگرانه می شود. همچنین، رعایت اخلاق حرفه ای تأثیر هوش معنوی را بر کاهش بروز رفتارهای پرخاشگرانه پرستاران تسهیل می کند و به عنوان عاملی میانجی ایفای نقش می نماید.
نقش میانجی هوش معنوی در ارتباط بین نداشتن تقیّد اخلاقی و اعتیاد به شبکه های مجازی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر اردبیل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
61-74
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: شبکه های مجازی پرطرفدارترین وسیله برای برقراری ارتباط و تبادل اطلاعات است که کاربرد گسترده آن به اعتیاد به آن منجر شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی هوش معنوی در ارتباط بین نداشتن تقیّد اخلاقی و اعتیاد به شبکه های مجازی انجام گرفته است. روش کار: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه مدارس دولتی شهر اردبیل در سال تحصیلی 99-1398 بود که از میان آنان نمونه ای به حجم 360 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ا ی چند مرحله ای انتخاب شد و به پرسش نامه های اعتیاد به شبکه های مجازی، نداشتن تقیّد اخلاقی و هوش معنوی پاسخ دادند. داده ها نیز با شاخص های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و الگوی روابط ساختاری تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج ضریب همبستگی نشان داد که اعتیاد به شبکه های مجازی با نمره نداشتن تقیّد اخلاقی و مؤلفه های آن ارتباط مثبت و با نمره کل هوش معنوی ارتباط منفی داشت. همچنین هوش معنوی با نمره کل نداشتن تقیّد اخلاقی و مؤلفه های توجیه اخلاقی، مقایسه سودمند، زبان مدبرانه، جابجایی مسئولیت، پخش مسئولیت و غیرانسانی کردن ارتباط منفی داشت (001/0>P). شاخص های برازش الگو نیز تأثیرنداشتن تقیّد اخلاقی بر اعتیاد به شبکه های مجازی را با میانجیگری هوش معنوی تأیید کرد. نتیجه گیری: با توجه به نقش نداشتن تقیّد اخلاقی و هوش معنوی در اعتیاد به شبکه های مجازی به ترتیب برگزاری کارگاه های آموزشی در مدارس جهت آگاه سازی دانش آموزان از عوارض اعتیاد به شبکه های مجازی و آموزش مهارت های مدیریت پرخاشگری و ارتقای سطح هوش معنوی پیشنهاد می گردد.
رابطه هوش معنوی و وجدان تحصیلی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با نقش واسطه ای سرسختی تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
65-80
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: پیشرفت تحصیلی پیامدی رفتاری است که اهمیت زیادی برای دانش آموزان دارد و شاخصی مهم برای ارزیابی نظام های آموزشی در نظر گرفته می شود که شناسایی عوامل مؤثر بر آن ضروری است. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه هوش معنوی و وجدان تحصیلی با عملکرد تحصیلی و تعیین نقش واسطه ای سرسختی تحصیلی در دانش آموزان پایه نهم شهر زنجان انجام گرفته است. روش کار: مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تمامی دانش آموزان پسر پایه نهم ناحیه دو شهر زنجان در سال تحصیلی 98-1397 بود. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 317 نفر تعیین شد و شرکت کنندگان به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای وارد مطالعه شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه وجدان تحصیلی مک ایلروی و بانتیگ، پرسش نامه سرسختی تحصیلی بنیشک و همکاران و پرسش نامه هوش معنوی کینگ جمع آوری شد. همچنین برای بررسی عملکرد تحصیلی از معدل کل دانش آموزان و جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون گام به گام و برای تعیین نقش میانجی از روش بارون و کنی استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین وجدان تحصیلی با پیشرفت تحصیلی (05/0P<) و همچنین بین سرسختی تحصیلی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ارتباط مثبت و معناداری وجود داشت (05/0P<). رابطه بین هوش معنوی با پیشرفت تحصیلی نیز معنادار بود (05/0P<). علاوه براین، با توجه به مراحل تعیین نقش میانجی بارون و کنی، سرسختی تحصیلی نقش میانجی در رابطه بین وجدان تحصیلی و پیشرفت تحصیلی داشت؛ اما این نقش برای هوش معنوی تأیید نشد. درمجموع، نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد که وجدان تحصیلی و هوش معنوی در دو گام توانستند 15درصد از واریانس پیشرفت تحصیلی را تبیین کنند. نتیجه گیری: هوش معنوی یکی از عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی است و با تأثیرگذاری بر سرسختی تحصیلی می تواند به پیشرفت تحصیلی دانش آموزان منجر گردد.
تبیین نقش واسطه ای هوش معنوی در رابطه بین فضیلت سازمانی و بهزیستی روان شناختی در بین معلمان مقطع ابتدایی شهر اردبیل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
81-94
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: در قرن بیست ویک نگرش های جدیدی نسبت به جنبه های اخلاقی معلمان در مدارس شده است و با توجه به نقشی که فضیلت در پرورش احساسات و تعاملات سازنده دارد، اهمیت روزافزون آن در بهبود بهزیستی روان شناختی آشکار شده است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر تبیین نقش واسطه ای هوش معنوی در رابطه بین فضیلت سازمانی و بهزیستی روان شناختی در بین معلمان مقطع ابتدایی شهر اردبیل بود. روش کار: روش این پژوهش توصیفی-همبستگی مبتنی بر الگوی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش تمامی معلمان دوره ابتدایی شهر اردبیل به تعداد 3850 نفر بود که از این تعداد 350 نفر نمونه آماری پژوهش در نظر گرفته شدند که بر اساس فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد بهزیستی روان شناختی، فضیلت سازمانی و هوش معنوی و برای تحلیل یافته ها از روش الگوی معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد که بین متغیّرهای فضیلت سازمانی، هوش معنوی و بهزیستی روان شناختی همبستگی معنادار در جهت مثبت وجود داشت. علاوه براین، فضیلت سازمانی بر بهزیستی روان شناختی (27/0) و هوش معنوی (84/0) و هوش معنوی بر بهزیستی روان شناختی (68/0) اثر مستقیم مثبت و معناداری داشت. علاوه براین، فضیلت سازمانی از طریق هوش معنوی بر بهزیستی روان شناختی (74/9) اثر غیرمستقیم مثبت و معناداری داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، هرچقدر هوش معنوی معلمان و فضیلت در سازمان بالاتر باشد به همان میزان بهزیستی روان شناختی و رضایت از کار بیشتر می شود. بنابراین فضیلت به عنوان یک متغیّر اخلاقی اسلامی در سازمان می تواند بر هوش معنوی و بهزیستی روان شناختی معلمان تأثیر بگذارد.
رابطه مدیریت منابع انسانی با پاسخگویی اخلاقی و هوش معنوی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان همدان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه مدیریت منابع انسانی با پاسخگویی اخلاقی و هوش معنوی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان همدان پرداخت. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ زمانی، مقطعی و از لحاظ روش توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان همدان در سال 1400 به تعداد 160 نفر بود. نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان و کرجسی با روش در دسترس به تعداد 113 نفر برآورد شد. سطح مدیریت منابع انسانی 6/64 %، پاسخگویی اخلاقی 8/65 % و هوش معنوی 70 % بود. نتایج حاصل از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری با نرم افزار SPSS نشان داد که بین مدیریت منابع انسانی با پاسخگویی اخلاقی و هوش معنوی رابطه معنی داری وجود داشت. از طرفی مولفه های مدیریت منابع انسانی از جمله انتخاب و استخدام، آموزش و توسعه، نظام پاداش مبتنی بر عملکرد، توانمندسازی کارکنان و امنیت شغلی با پاسخگویی اخلاقی و نیز هوش معنوی دارای رابطه معنی داری بودند. همچنین مشخص شد که مؤلفه های مدیریت منابع انسانی از جمله آموزش و توسعه و امنیت شغلیتوانایی پیش بینی پاسخگویی اخلاقی را داشتند. همچنین مؤلفه های اموزش و توسعه توانایی پیش بینی هوش معنوی را داشتند.
بررسی رابطه هوش اخلاقی، هوش هیجانی و هوش معنوی با رضایت شغلی معلمان
حوزه های تخصصی:
رضایت شغلی معلمان با عوامل مختلفی پیوند خورده است و پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش های اخلاقی، معنوی، و هیجانی با رضایت شغلی معلمان انجام گردید. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی مقطعی و همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان و معلمان شاغل در آموزش و پرورش شهرستان کلات (700 نفر) تشکیل می دادند. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و تعداد 248 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که گزینش آن ها با استفاده از روش تصادفی ساده صورت گرفت. جمع آوری داده ها براساس چهار پرسشنامه هوش اخلاقی لینک و کیل(2005) ، هوش معنوی کینگ(SISRI.2008) ، هوش هیجانی سیبریا شرینگ (2001) و رضایت شغلی براتی (1385) صورت گرفت که ضریب آلفای کرونباخ آن ها به ترتیب 86/0، 88/0، 85/0 و 82/0 به دست آمد و روایی صوری و محتوایی آن ها با استفاده از نظر متخصصان تایید شد. تجزیه و تحلیل داده-ها به کمک نرم افزار SPSS صورت پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد: بین هوش های معنوی ، اخلاقی و هیجانی با رضایت شغلی همبستگی معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز بیانگر این بود که هوش اخلاقی می تواند رضایت شغلی را پیش بینی کند.
ساخت و اعتباریابی مقیاس هوش معنوی دانشجوی مسلمان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هوش معنوی، به کارگیری منابع معنوی برای سازگاری و افزایش عملکرد، موجب افزایش بهزیستی روانی می شود. این پژوهش با روش توصیفی و با هدف ساخت مقیاس هوش معنوی برای دانشجویان مسلمان و اعتباریابی آن بود. ابتدا براساس مصاحبه کیفی، با 17 دانشجوی مسلمان با هوش معنوی بالا، مؤلفه ها و گویه های پرسش نامه هوش معنوی، طراحی و توسط 14 کارشناس تأیید شد. برای هنجاریابی آن به روش خوشه ای، 226 دانشجو از دانشگاه های تهران، قم و مازندران انتخاب شدند و پرسش نامه های اولیه هوش معنوی، سلامت معنوی پولوتزین و الیسون، دلبستگی به خدا روات و کرکپاتریک، بهزیستی روانی ریف، تاب آوری کونور و دیویدسون، خودکارآمدی شرر، هدفمندی ماهولیک و کرامباف را تکمیل کردند. در تحلیل داده ها، از روش آلفای کرونباخ، تحلیل عاملی اکتشافی، تأییدی، همبستگی و نرم افزارهای spss24 و lisrel8.8 استفاده شد. نتایج نشان داد که مقیاس هوش معنوی، دارای 15 گویه و 3 مؤلفه (احساس نزدیکی به خدا، تاب آوری معنوی و هدفمندی معنوی) است. تحلیل عاملی تأییدی، روایی سازه مطلوبی (IFI=0/97 و IFC=0/97) را نشان داد. پرسش نامه هوش معنوی، با سلامت معنوی (7/0) و دلبستگی ایمن به خدا (6/0)، بهزیستی روانی (5/0)، تاب آوری (5/0) و خودکارآمدی(5/0) و هدف در زندگی(7/0) رابطه معنادار دارد. پایایی پرسش نامه، از طریق ضریب آلفای کرونباخ، 87/0 به دست آمد. مقیاس هوش معنوی دانشجوی مسلمان، برای ارزیابی هوش معنوی دانشجویان مسلمان، مناسب است و می تواند در آسیب شناسی ابعاد معنوی دانشجویان مسلمان استفاده شود.
تأثیر آموزش هوش معنوی بر بهزیستی روان شناختی و خودمهارگری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تأثیر آموزش هوش معنوی بر بهزیستی روان شناختی و خودمهارگری دانش آموزان دختر، پایه یازدهم شهر همدان است. در این پژوهش، طرح تحقیق نیمه تجربی از نوع پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری، با گروه کنترل است. جامعه آماری۳۵۰ نفر بوده است و نمونه اولیه این پژوهش را ۲۰۰ نفر از دانش آموزان دختر شهر همدان تشکیل داد که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. در نهایت، تعداد دانش آموزان به صورت تصادفی برای هریک از گروه های گروه گواه و گروه آزمایشی،۲۰ نفر تعیین شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف، پرسش نامه خودمهارگری تانجی و برنامه درمانی، آموزشی هوش معنوی بود. نتایج نشان داد که آموزش هوش معنوی بر بهزیستی روان شناختی دانش آموزان مؤثر است. همچنین آموزش هوش معنوی بر خودمهارگری دانش آموزان مؤثر است (05/0>P). با توجه به این پژوهش، می توان گفت: هوش معنوی دربرگیرنده مجموعه ای از توانایی ها و ظرفیت هاست که می توان از منابع معنوی در جهت افزایش بهزیستی روان شناختی و خودمهارگری، برای رشد بهینه دانش آموزان از آن استفاده کرد.
رابطه بین هوش معنوی و کارآمدی خانواده؛ نقش تعدیل کننده هوش هیجانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
149-165
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت شناخت متغیرهای تعیین کننده و تأثیرگذار بر کارآمدی خانواده، این پژوهش با هدف تعیین نقش تعدیل کننده هوش هیجانی، در رابطه هوش معنوی و کارآمدی خانواده و به روش توصیفی از نوع همبستگی سامان گرفت. جامعه آماری، تمام دانش پژوهان دختر و پسر جامعه المصطفی العالمیه بوده است که 120 نفر از آنان، به صورت تصادفی انتخاب شدند و به سه پرسش نامه هوش معنوی (SISRI)، هوش هیجانی (CSE) و کارآمدی خانواده (S.FEQI) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضرایب همبستگی پیرسون و تفکیکی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین هوش هیجانی و کارآمدی خانواده، رابطه مثبت، و بین هوش معنوی و کارآمدی خانواده تنها در زیرمؤلفه تولید معنای شخصی، رابطه مثبت وجود دارد. ضریب همبستگی تفکیکی نشان داد که هوش هیجانی رابطه بین زیرمؤلفه تولید معنای شخصی، از هوش معنوی و کارآمدی خانواده را تعدیل می کند. براساس یافته های این پژوهش می توان گفت که رابطه بین هوش معنوی و کارآمدی خانواده، یک رابطه خطی ساده نیست و هوش هیجانی، به عنوان یک متغیر تعدیل کننده، این رابطه را تحت تأثیر قرار می دهد.
بررسی نقش واسطه ای هوش معنوی بر رابطه سرمایه های روان شناختی و نشاط اجتماعی دانشجویان دختر شهر شیراز
منبع:
پژوهش های میان رشته ای زنان دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
75 - 85
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای هوش معنوی بر رابطه سرمایه های روان شناختی و نشاط اجتماعی دانشجویان دختر شهر شیراز انجام پذیرفت. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانشجویان شهر شیراز در سال 1398 می باشد و تعداد 200 آزمودنی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های هوش معنوی کینگ، سرمایه روان شناختی لوتاتر و شادکامی آکسفورد استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار 23-SPSS و با کمک شاخص های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون انجام گرفته است. نتایج نشان داد که مولفه های امیدواری، تاب آوری، هوش معنوی، تفکر انتقادی، تولید معنای شخصی و بسط هوشیاری می توانند نشاط اجتماعی را به صورت مثبت و معناداری پیش بینی کنند. بنابراین هوش معنوی نقش معنادار و واسطه ای بین امیدواری و خوش بینی با نشاط اجتماعی دارد. براساس نتایج حاضر می توان گفت که از راه های ارتقاء هوش معنوی، یادگیری مهارت های بالا بودن میزان نشاط اجتماعی و امیدواری در بین دانشجویان می باشد که از آنجایی که دانشجویان نیاز اساسی به این مهارت ها دارند و به اهم موضوع اشاره شده است، با اجرای دوره های آموزشی برای دانشجویان در موقعیت های مختلف می تواند موثر باشد.
پیش بینی میزان رضایت زناشویی زنان در مقایسه با مردان بر اساس هوش معنوی در دو گروه طلاب و دانشجویان
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، پیش بینی میزان رضایت زناشویی زنان در مقایسه با مردان براساس هوش معنوی در دو گروه طلاب و دانشجویان در شهر کرمان بود. نمونه ی این پژوهش شامل 160 نفر که 80 نفر آنها، طلاب متاهل حوزه ی علمیه شهر کرمان و 80 نفر دیگر، دانشجویان متأهل دانشگاه شهید باهنر کرمان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه هوش معنوی کینگ و پرسش نامه رضایت زناشویی اینریچ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون، آزمون T دو گروه مستقل، رگرسیون خطی استفاده گردید، و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 23 استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین هوش معنوی و میزان رضایت زناشویی دو گروه طلاب و دانشجویان تفاوت معناداری وجود دارد و همچنین گروه طلاب نسبت به گروه دانشجویان از رضایت زناشویی بیشتری برخوردار هستند (p<./001)، لازم به ذکر است بین هوش معنوی زنان و مردان تفاوت معناداری مشاهده نشد. با توجه به اینکه هوش معنوی شکل دهنده رفتارهای فرد در اجتماع است و در حل مشکلات زندگی تأثیرگذار می باشد، هدف از این پژوهش، روشن ساختن اهمیت معنویت و هوش معنوی برمیزان رضایت زناشویی می باشد. بنابراین می توان با تقویت هوش معنوی در این دو گروه تاثیرگذار در جامعه، به افزایش رضایت زناشویی و توانمندسازی آنها کمک نمود.
اندازه گیری و مقایسه نگرش به حجاب و هوش معنوی در بین دانشجویان متأهل و مجرد (مطالعه موردی: مؤسسه آموزش عالی فاطمیه B شیراز)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش اندازه گیری و مقایسه نگرش به حجاب و هوش معنوی در بین دانشجویان متأهل و مجرد بوده است. بدین منظور دانشجویان دختر در مؤسسه آموزش عالی فاطمیه شیراز به عنوان مطالعه موردی انتخاب گردید. جامعه آماری کلیه دانشجویان مؤسسه در سال 1400-1399 بود که از این میان 233 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده است. در این پژوهش از روش توصیفی و آزمون مقایسه میانگینِ آنووا استفاده شده و گردآوری داده ها با استفاده از مقیاس سنجش هوش معنوی کینگ (SISRI) و آزمون استاندارد نگرش به حجاب انجام گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد نگرش به حجاب به صورت معنی دار در بین دانشجویان متأهل بیش از دانشجویان مجرد است. هم چنین نگرش به حجاب با افزایش سن، کم می شود. علاوه بر این هوش معنوی نیز در بین دانشجویان متأهل بیش از دانشجویان مجرد است، اما این تفاوت معنی دار نیست. هم چنین هوش معنوی با افزایش سن، بیشتر می شود. یافته های این پژوهش برای سیاست گذاران حوزه آموزش عالی به ویژه شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری و نیز مدیران دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی دلالت های سیاستی و مدیریتی مهمی دارد
بررسی تاثیر هوش معنوی بر سلامت سازمانی با میانجی گری مسولیت پذیری اجتماعی کارکنان آموزش و پرورش شهرستان پارس آباد و بیله سوار
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر هوش معنوی بر سلامت سازمانی با میانجی گری مسولیت پذیری اجتماعی کارکنان آموزش و پرورش شهرستان پارس آباد و بیله سوار می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی و از لحاظ نوع روش تحقیق توصیفی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارکنان آموزش و پرورش در سطح شهرستان پارس آباد و بیله سوار شامل کارکنان رسمی و پیمانی و نیروهای خدماتی می باشد که بر اساس اطلاعات ما تعداد 225 نفر می باشند. حجم نمونه آماری برابر 215 نفر در نظر گرفته شد. به منظورگردآوری اطلاعات جهت آزمون سئوالات تحقیق از سه پرسشنامه استاندارد استفاده نمودیم. برای انجام عملیات مربوط به تجزیه وتحلیل داده ها از بسته های نرم-افزاری spss و لیزرل استفاده شد و از روش مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. نتیجه حاصل از انجام پژوهش در فرضیه ها نشان داد که: هوش معنوی بر سلامت سازمانی کار کنان آموزش و پرورش شهرستان پارس آباد و بیله سوار تاثیر معنی داری دارد. همچنین هوش معنوی بر مسولیت پذیری اجتماعی کارکنان تاثیر معنی داری دارد. فرضیه سوم نشان داد که سلامت سازمانی بر مسولیت پذیری اجتماعی کارکنان تاثیر معنی داری دارد. در نهایت فرضیه اصلی نیز نشان داد که مسولیت پذیری اجتماعی در تاثیر هوش معنوی بر سلامت سازمانی بین کارکنان آموزش و پرورش شهرستان پارس آباد و بیله سوار نقش میانجی دارد.
تاثیر مدیریت آموزشی بر هوش معنوی و هوش هیجانی در بین دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر مدیریت آموزشی بر هوش معنوی و هوش هیجانی در بین دانش اموزان است. این پژوهش از نوع همبستگی و جامعه مورد پژوهش عبارت است از کلیه دانش آموزان در پایه سوم راهنمایی مشغول به تحصیل بوده اند. نمونه شامل 100 دانش آموز می باشد که به روش نمونه گیری خوشه ای، انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسش نامه هوش معنوی ناصری (1386) و پرسش نامه هوش هیجانی سیبریا شرینک و مدیریت آموزشی استفاده شد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. برای تحلیل آماری داده های پژوهش از روش های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و ...) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شد. نتایج تحلیل داده های پژوهش به شرح زیر است: مدیریت آموزشی بر هوش معنوی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد. مدیریت آموزشی بر هوش معنوی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد.
تأثیر نماز برسلامت روانی دانشجویان با میانجی گری هوش معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: از دیدگاه روان شناسى مثبت نگر، سلامت روان شامل توانایى فرد در لذت بردن از زندگى، برقرارى تعادل بین فعالیتها و تلاش براى کسب تاب آورى روان شناختى است. در روان شناسی اسلامی، سلامت روانی از طریق اعتقاد به نیرویی برتر که در زندگی از انسان حمایت می کند، تأمین می شود. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر نماز بر سلامت روانی دانشجویان با میانجی گری هوش معنوی انجام شد. روش : این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی است و برای تعیین حجم نمونه، از جدول مورگان استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بود و تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام گرفت. یافته ها: نماز بر سلامت روانی تأثیر مثبت و معناداری دارد(0.79) و هوش معنوی رابطه بین نماز و سلامت روانی را به میزان کمی(0.02) میانجی گری می کند. نتیجه گیری : فریضه نماز در بهبود سلامت روان دانشجویان تأثیر بسزایی دارد و این امر چندان متأثر از سطح هوش معنوی آنها نیست. در واقع؛ نماز، سلامت روان دانشجویان را با هر میزانی از هوش معنوی بهبود می بخشد و این از برکات فریضه الهی است که دامنه تأثیرگذاری روانی آن، فارغ از ظرفیتهای معنوی دانشجویان، شامل حال همه می شود. بر این اساس، با توجه به نقش مؤثر دانشگاه در بالندگی و پرورش دانشجویان، نهادینه کردن انجام فریضه الهی نماز و تأکید بر آثار مثبت آن می تواند زمینه ساز تحولات بنیادین در بهبود سلامت و بهداشت روانی سرمایه های انسانی جامعه شود.