مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
سیاست خارجی ایران
منبع:
سیاست دوره ۵۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
663 - 631
از نظر افراد غیردانشگاهی، سیاست خارجی یکی از جنبه های بدیهی دنیای سیاست است؛ و حتی بیشتر افراد احساس می کنند شناخت لازم و کافی از این حوزه برای اظهارنظر و نقد درباره آن را دارند. رویکرد حاکم در جلسات نقد سیاست خارجی سطحی و اغلب غیرعلمی است؛ در حالی که انتظار می رود این مباحث در پژوهش ها و محافل دانشگاهی بیشتر مطرح شوند. دو پرسش پژوهشی مطرح شده عبارت اند از: 1. سنت نقد و ارزیابی چه جایگاهی در پژوهش های دانشگاهی انجام شده درباره سیاست خارجی ایران داشته است؟ 2. دلایل ضعف یا قوت این پژوهش ها کدام اند؟ در فرضیه پژوهش استدلال می شود که علل اصلی ضعف در نگارش آثار انتقادی درباره سیاست خارجی را باید در دو حوزه آموزش و فرهنگ سیاسی جست وجو کرد. برای یافتن پاسخ و آزمون فرضیه از روش پیمایشی استفاده شده است؛ در گام نخست از جامعه آماری به صورت هدفمند و تمام شمار نمونه برداری شده، و در گام های بعدی داده های گردآوری شده تحلیل و تبیین شده، و یافته های پژوهش در نمودارهایی ارائه شده است. جامعه آماری دربرگیرنده مقاله های فصلنامه سیاست خارجی به عنوان تخصصی ترین فصلنامه در این حوزه در بازه زمانی 1400-1395 بود. یافته های پژوهش نشان داد به جز یک مورد سایر مقاله های منتشرشده در این فصلنامه رویکرد انتقادی ندارند، و در استفاده از رویکرد نظری، سناریونویسی و پیش بینی آینده، بعد تجویزی و کاربردی از ضعف های جدی برخوردارند. سپس با رویکردی تحلیلی-تبیینی و با هدف آسیب شناسی، هفت علت اصلی این کاستی ها شناسایی شد: 1. بی توجهی به تفکر انتقادی در نظام آموزشی، 2. فراهم نبودن شرایط محیطی برای انتقاد، 3. گسترش ندادن فرهنگ نقد و نقدپذیری، 4. نداشتن علاقه و انگیزه، 5. سختگیری در چاپ و پذیرش پژوهش های انتقادی، 6. تحمل نکردن مخالفت و انتقاد، 7. بی نیازی مدیران وزارت امور خارجه به پژوهش های انتقادی.
سناریوی چندجانبه گرایی در نظم پساکرونا و راهبرد سیاست گذاری ایران در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ باستان همواره شاهد علاقه انسان ها برای پیش بینی آینده بوده است. اما پاسخ به این علاقه در دوره های باستان بیشتر محصول گمانه زنی ها بوده است. بنابراین جذابیت شناخت آینده و اتکای گمانه زنی بر خطا و خیال سبب شد تا روند گرایش به دانستن آینده بر پایه تفکر سیستماتیک و بهره گیری از داده های علمی قرار گیرد. این تفکر سیستماتیک که آینده پژوهی یا علم تشخیص آینده نامیده می شود، امروزه جایگاه مهمی به دست آورده است. این جایگاه به ویژه در عصری که می توان آن را عصر بحران های مکرر نامید اهمیت دوچندانی دارد. زیرا در عصر بستر بحران ها، وجود ردپایی از آینده می تواند ضمن اینکه از غافگیری جلوگیری کند، دولت ها را در کاهش آسیب ها و آمادگی برای به کارگرفتن بهترین تصمیم یاری کند. در این پژوهش به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که چندجانبه گرایی در نظام پساکرونا مبتنی بر چه نوع سناریویی خواهد بود و راهبردهای جمهوری اسلامی ایران در این سناریو چه باید باشد؟ با توجه به روش آینده پژوهانه، فرضیه ای در پاسخ به این پرسش ارائه ندادیم و یافته ها در چارچوب سناریوسازی و بهره گیری از رویکرد تلفیقی نشان داد که چندجانبه گرایی سناریویی مطلوب در دنیای پساکروناست و ایران به عنوان بازیگری بالقوه، نیازمند کاربست راهبردهایی ویژه برای سهیم شدن در ایجاد این نظم مطلوب است.
اصول و مؤلفه های سیاست خارجی مطلوب در اندیشه شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۴
135 - 155
حوزه های تخصصی:
سیاست خارجی هر کشوری ریشه در جغرافیا، فرهنگ، تاریخ، ایدئولوژی و طرز تفکر رهبران و بنیان گذارانش دارد. در ایران از امام خمینی (ره) ، شهید مطهری و شهید بهشتی به عنوان معماران انقلاب اسلامی یاد می شود. ( مسأله ) سؤالی که مطرح می شود این است که سیاست خارجی مطلوب از نظر شهید مطهری چه خصوصیات و ویژگی هایی دارد؟ فرضیه پژوهش سیاست خارجی مطلوب ازمنظر شهید مطهری را سیاست خارجی برگرفته از اصول و مبانی اسلام و انقلاب و در راستای اعتلای اسلام در جهان می داند ( سؤال و فرضیه ). برای پاسخ به سؤال پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی استفاده گردید ( روش ). یافته های پژوهش نشان دادند در نگاه شهید مطهری، قدرت ذیل اخلاق تعریف می شود و سیاست خارجی یک حکومت اسلامی موظف است هم نماینده منافع ملت خود باشد و هم نماینده ارزش های جهان شمول اسلام به ویژه استکبارستیزی، حمایت از مظلوم و دفاع از ارزش های انسانی در سطح بین المللی. شهید مطهری در طراحی سیاست خارجی ایران طرفدار الگوی آرمان شهری است. در این الگو، اگرچه ایدئولوژی به مثابه ساختار پیش برنده و هدایت کننده عمل می کند؛ اما با توجه به اصل مصالح ملی و مقتضیات زمانه امکان چرخش و تغییر در سیاست خارجی نیز فراهم است ( یافته ها ).
چارچوبی مفهومی وفراگیر برای درک و تحلیل سیاست خارجی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۲ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۸)
27 - 42
حوزه های تخصصی:
در چهاردهه گذشته، آثارگوناگونی در خصوص سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در محافل دانشگاهی، پژوهشی و تحقیقاتی کشورهای مختلف به چاپ رسیده که به ایدئولوژی محور، گفتمانی، امنیتی، تئوریک و تاریخی قابل تقسیم بندی می باشند. نقص بنیادی این نوشته ها که از نظر سنجش روش شناسی، بیشتر تقلیل گرا، هنجاری و یا آرزوگرایانه هستند، این است که فاقد یک چارچوب مفهومی جامع برای درک سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می باشند. آنها بهجای تبیین علمی و کمک به فهم سیاست خارجی به دلیل توجه صرف بر یک بُعد، یک متغیر، یک منطقه و یا یک وجه خاص، بیشتر باعث تولید ابهام و سردرگمی شده اند. بنابراین، هدف این نوشتار، تلاش برای ارائه یک چارچوب مفهومی جامع و کلان به منظور حداکثر فهم از تحول و تطورات سیاست خارجی ایران، همراه با انسجام و انضباط علمی است. در پاسخ به این سؤال که چه چارچوب مفهومی برای فهم سیاست خارجی ایران سودمند است؟ سه بسته مفهومی: نگاه به سیاست خارجی ایران به عنوان یک پدیده اجتماعی- سیاسی، نگاه به سیاست خارجی ایران از منظر عام گرایی در روابط بین الملل و نگاه به سیاست خارجی ایران از منظر خاص گرایی در روابط بین الملل ارائه شده است که هرکدام متجلی در یک گزاره روشن و کوتاه بوده و به ترتیب در سه بهره مختلف، بررسی شده اند.
موقعیت سیاست خارجی ایران در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۲ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۸)
233 - 268
حوزه های تخصصی:
در بهمن ماه 1397 ایران چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را گرامی داشت. در این موقعیت سیاست خارجی ایران در وضعیتی رو به اوج و در عین حال پر چالش قرار دارد. اکنون سیاست خارجی ایران با مشخصه و هویت خاصی برای جهانیان شناخته می شود. این نکته قابل توجه است که جامعه بین المللی تدریجا با بسیاری از خواسته های دشوار ایران کنار آمده است. سیاست خارجی ایران در موضوع هسته ای ائتلاف دیرینه ای که بر اساس سیاست های خصمانه آمریکا شکل گرفته بود را بر هم زد. اگر چه با روی کار آمدن دونالد ترامپ اکنون توافق هسته ای دچار یک چالش است، اما در این شرایط جدید آمریکا نتوانسته است ائتلاف گذشته را علیه ایران احیا کند. سیاست منطقه ای ایران نیز با توفیقات زیادی همراه بوده است، اما در عین حال با چالش های زیادی نیز روبرو است. ایران پرونده های باز و حل نشده زیادی در سیاست خارجی خود و بویژه در خاورمیانه دارد. در این نوشته به بررسی نقادانه وضعیت کنونی سیاست خارجی ایران می پردازیم و به فرصت ها و چالش هایی اشاره خواهیم کرد که این سیاست خارجی در آستانه پنجمین دهه عمر انقلاب اسلامی با آنها روبروخواهد بود.
امینت منطقه ای در آسیای جنوب غربی تحلیلی فازی از الزامات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
منبع:
غرب آسیا سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
42 - 56
حوزه های تخصصی:
امنیت مسئله اساسی تمامی دولت های جهان است که بُعد خارجی آن توسط سیاست خارجی کشورها مورد پیگیری قرارگرفته و در تأمین آن کشورهای همسایه که محیط بلافصل هر کشور می باشند، از اهمیت ویژه ای برخوردارند چراکه بروز مسائل امنیتی در یکی از کشورهای هم مرز، احتمال وقوع اثر دومینو را افزایش داده و به ایجاد معضلات امنیتی در دیگر کشورهای همسایه و یا منطقه منتهی می گردد. سؤال اصلی پژوهش از این موضوع نشات گرفته و عبارت است از اینکه وضعیت شکنندگی دولت ها در آسیای جنوب غربی چگونه است و راهبرد متناسب برای امنیت و ارتقای جایگاه ایران چیست؟ برای پاسخ بدین سؤال نظریه امینت منطقه ای به عنوان مبانی نظری و منطق فازی به عنوان روش تحقیق انتخاب شده است تا از طریق بررسی شکنندگی دولت های آسیای جنوب غربی ضمن شناختِ تهدیدات امنیتی موجود، در گام دوم، سیاست خارجیِ متناسب با وضعیت موجود را فرا رو نهد. نتیجه بررسی وضعیت آسیایِ جنوب غربی در شکنندگی دولت ها حاکی از آن است که 13 دولت از 17 دولت موجود، دارای هشدار شکنندگی و ایجاد معضلات امنیتی هستند و با استناد به نظریه امنیت منطقه ای، به نظر می آید که چندجانبه گرایی در سیاست خارجی باتوجه به وضعیت هر یک از مسیرهای شناسایی شده، علاوه بر تأمین امنیت منطقه ای، منجر به ایفای نقش محوری برای جمهوری اسلامی ایران خواهد شد.
نشانه شناسی نفوذ در سیاست خارجی ایران (با تأکید بر دهه 1390)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۵
93 - 120
حوزه های تخصصی:
مفهوم نفوذ در ادبیات سیاسی و راهبردی ایران مربوط به شرایطی است که نشانه هایی از استحاله خزنده در الگوی رفتاری کارگزاران اجرایی و مقامات سیاسی شکل گرفته است. دهه نود «پروژه نفوذ» محور اصلی کنش قدرت های بزرگ برای اثرگذاری بر روندهای سیاسی و سیاست خارجی ایران بوده است. در فرایند اثربخشی مفهوم نفوذ در سیاست خارجی، ایستارهای بوروکراتیک و مبتنی بر سازش جای گزین ایستارهای انقلابی می شود. طبیعی است که فرایندهایی همانند کارگزاران بوروکراتیک و سیاست های عملگرایانه نیز جای گزین سیاست و کارگزاران انقلابی می شود. به طور کلی نفوذ در عصر «شبکه های اجتماعی» و «فضای مجازی»، براساس نشانه های هنجاری شکل گرفته است و هرگونه هنجارسازی می تواند آثار و پیامدهای خاص خود را در سیاست خارجی امنیتی ایجاد کند. نشانه های نفوذ شکل گیری فرایندی است که نیروهای گریزازمرکز در دو جهت ایفای نقش می کنند: گروه اول را باید سوژه هایی دانست که تحت تأثیر محیط بیرونی در جهت ایجاد تضادهای هنجاری در ساختار سیاسی ایران قرار می گیرند؛ گروه دوم مربوط به نیروهایی است که در فضای تضاد ساختاری بر ضرورت های کنش بوروکراتیک به مفهوم سازش سیاسی و بین المللی تأکید دارند. در این مقاله، هر نیرو یا کارگزاری که زمینه ساز ترمیدور باشد، به عنوان نماد و نشانه نفوذ تلقی می شود. پرسش مقاله به این امر اشاره دارد که «نشانه ها، کارگزاران و فرایندهای نفوذ در جهت تغییر نقش ملی سیاست خارجی ایران شامل چه نشانه هایی است؟» فرضیه مقاله به این موضوع اشاره دارد که «تضادهای ایستاری کارگزاران کنش بوروکراتیک و انقلابی هدف محوری زمینه ساز ترمیدور و به عنوان نماد نفوذ در سیاست خارجی ایران شمرده می شود.» تبیین مقاله براساس روش شناسی «استیون لوکس» در قالب «بعد سوم قدرت» به مفهوم اغوا و فریب انجام می گیرد.
چرخه ساختاری و کارکردی دیپلماسی عمومی سیاست خارجی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۳
199 - 228
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی چرخه ساختاری و کارکردی دیپلماسی عمومی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. فرضیه آن است که چرخه ساختاری و کارکردی دیپلماسی عمومی ایران را الهام بخشی و نهادهای دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی معطوف به صدور انقلاب شکل می دهد. در تبیین پژوهش از رهیافت قدرت نرم، هویت و دیپلماسی عمومی جان میلسن استفاده شده است. تنظیم پژوهش بر اساس روش شناسی تحلیل داده ها، تحلیل محتوا و تحلیل الگوی رفتاری هر یک از نهادهای دیپلماسی عمومی سیاست خارجی ایران است. نتیجه اینکه دیپلماسی عمومی ایران پس از برجام تحت تأثیر فشارهای بین المللی و محدودیت های راهبردی قرار داشته است. اصلی ترین نشانه دیپلماسی عمومی ایران را می توان در ارتباط با کنش متقابل بازیگران برای نیل به نقطه تعادلی دانست. هرگونه توافق نیازمند شکل گیری موازنه قدرت و تعادل انتظارات می باشد؛ بنابراین ایران در صدد برآمد دیپلماسی عمومی خود را در قالب «سازوکارهای مسیر دوم» در فرایند توافق و همکاری با دیگر بازیگران تأثیرگذار شکل دهد. حل و فصل بحران و مدیریت چالش های امنیتی و اقتصادی به مثابه بخش قابل توجهی از قالب های رفتاری دیپلماسی عمومی ایران به شمار می آید. گام اول دیپلماسی عمومی ایران بر نشانه هایی از شفاف سازی و اعتمادسازی مبتنی بوده است. ترسیم نقشه راه دیپلماسی عمومی ازاین جهت اهمیت دارد که رابطه متقابل بازیگران برای حل و فصل چالش های فراروی کشورها را شکل خواهد داد. دیپلماسی عمومی سیاست خارجی ایران نیازمند همبستگی در ساختار داخلی و بهره گیری از نقشه راه به نسبت یکسانی برای پیشبرد الگوهای همکاری جویانه بین بازیگران نامتجانس خواهد بود. در فضای پسابرجامی، دیپلماسی عمومی ایران بر ساز و کارهای کنش چندجانبه مبتنی بوده است. در این فرایند تلاش ایران برای حداقل سازی تهدیدهای اقتصادی ناشی از اعاده تحریم های پسابرجامی شکل گرفته و تأثیر خود را در فضای اقتصاد سیاسی ایران بر جای گذاشته است.
پیشران های سیاسی و امنیتی نظام بین الملل تا سال 2030 و سناریوهای پیش روی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۸)
5 - 38
حوزه های تخصصی:
تحولات شتابان بین المللی ضرورت آینده پژوهی را برای دولت ها دو چندان کرده است و تأمین منافع ملّی در محیط بین المللی مستلزم شناخت درست این محیط و آمادگی در برابر تحولات پیش رو می باشد. در این مقاله با روش آینده پژوهی و تکنیک سناریونویسی «امتداد حال» به دنبال استخراج پیشران های کلیدی سیاسی- امنیّتی در محیط نظام بین الملل و ترسیم سناریوها برای جمهوری اسلامی ایران هستیم. نتایج پژوهش نشان می دهد نقش آفرینی چهره های جدید قدرت، ظهور جنگ های ترکیبی، افزایش نقش فن آوری های نوین، افزایش بی ثباتی منطقه ای، تقویت نقش بازیگران آشوب زا و افزایش سرمایه گذاری های نظامی قوی ترین پیشران های شکل دهنده به آینده محیط بین المللی در عرصه سیاسی و امنیّتی تا سال 2030 خواهند بود. بر این اساس برای جمهوری اسلامی ایران تشدید بلوک بندی های قدرت در سطح نظام بین الملل و در سطح مناطق تا سال 2030، سناریوی مطلوب؛ افزایش نقش آفرینی جنگ های ترکیبی (جنگ های سایبری، شناختی ) تا سال 2030 سناریوی مرجح؛ تقویت نقش جوامع مدنی، افکار عمومی بین المللی و رسانه ها به عنوان اهرم های بازدارنده نظامی گری تا 2030 سناریوی قابل تحمل، و بالاخره افزایش بی ثباتی های سیاسی و امنیّتی در جهان تا سال 2030 سناریوی نامطلوب خواهد بود.
چالش ها و فرصت های سیاست خارجی ایران در قبال افغانستان (مطالعه موردی: حکومت طالبان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و روابط با افغانستان به عنوان همسایه ایران، چه از لحاظ ژئوپلیتیکی و چه از نظر سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، دارای اهمیت است و بر این اساس افغانستان کشوری است که باید در سیاست خارجی ایران مورد توجه قرار گیرد. لذا هدف از این مطالعه بررسی چالش ها و فرصت های سیاست خارجی ایران در قبال افغانستان به ویژه با توجه به تحولات اخیر در این کشور است. این مقاله از نوع توصیفی تحلیلی می باشد. روش تحقیق و مواد و داده ها کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب استفاده شده است. نتایج نشان می دهد ازجمله چالش های سیاست خارجی ایران در قبال کشور افغانستان می توان به ناامنی و بی ثباتی ناشی از تسلط طالبان، افزایش موج مهاجرت افغان ها، وجود گروه های تروریستی مانند داعش، لزوم مدیریت روابط با سایر بازیگران منطقه ای و مسائل قومی و مذهبی اشاره کرد. در عین حال، فرصت هایی نظیر امکان همکاری های اقتصادی و تجاری، نقش آفرینی مثبت در کاهش تنش ها و فرآیندهای صلح، مدیریت مرزها، گسترش نفوذ سیاسی و تقویت همکاری های منطقه ای در این مسیر وجود دارد؛ بنابراین برای بهره برداری از این فرصت ها و پاسخگویی به چالش ها، ایران نیازمند راهبردی جامع و متوازن در سیاست خارجی خود است. در این بین بایستی بر چالش های مهمی از جمله آینده ی مبهم چگونگی برخورد طالبان با شیعیان افغانستان و تنش بر سر هریرود و همچنین فرصت هایی مانند همکاری جمهوری اسلامی با چین و روسیه در افغانستان و روابط اقتصادی با این کشور تأکید شود. درمجموع می توان گفت پیشینه روابط جمهوری اسلامی با افغانستان می تواند در سیاست خارجی دو کشور با توجه به حاکمیت طالبان در این کشور در روابط دو کشور و سیاست خارجی آن ها تأثیرگذار باشد.
رابطه احساسات و ادراکات در سیاست خارجی ایرانِ پساانقلاب در پرتو تجربه های زیسته تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
61 - 83
حوزه های تخصصی:
با توجه به پژوهش های اخیر پیرامون نقش احساس در حوزه های مختلف حیات بشری، قلمرو سیاست نیز متاثر از این مطالعات قرار گرفته است؛ امروزه بحث ارتباط بین احساس و ادراک در حوزه سیاست در چارچوب روانشناسی سیاسی جایگاه ویژه ای در مطالعات سیاست به طور عام و سیاست خارجی به طور خاص یافته است. بر این اساس، دوگانگی های پیشین عقل و احساس رد می شود و این دو نه تنها در تضاد با یکدیگر قرار نمی گیرند بلکه برای تصمیم گیری ها، بخش احساسی و عقلانی- استدلالی مغز همراه با یکدیگر درگیر می شوند. در همین ارتباط، یکی از متغیرهای برانگیزاننده احساسات، تجربه های زیسته تاریخی است که بر ادراک تاثیرگذار است و در نتیجه ممکن است در رفتار بروز نماید. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش احساسات در تصمیم گیری های سیاست خارجی ایران است و در صدد پاسخگویی به این سوال است که در سیاست خارجی ایران کدام احساسات بیشترین نقش را در ادراکات داشته اند؟ بر اساس یافته ها، به طور کلی پنج نوع احساسی که ناشی از تجربه زیسته تاریخی ایرانیان بوده است، در رفتار رسمی و غیررسمی این کشور قابل بررسی است. این احساسات و عواطف عبارتند از: بی اعتمادی آشکار و خشم (نسبت به ایالات متحده امریکا)، تردید و اندوه پنهان (نسبت به روسیه)، اطمینان (به چین)، ترس (بازدارندگی و افزایش توانمندی های نظامی) و عشق و همدلی (نسبت به برخی هویت های همسو در منطقه و جریان مقاومت). مقاله حاضر با به کارگیری دیدگاه نظریه پردازان «سیاست عاطفی»، به سوال اصلی پاسخ خواهد داد.