مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
فضاهای پیراشهری
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی پیش بینی و جهت یابی بهینه توسعه شهر در حاشیه بندرعباس با استفاده از الگوریتم های مارکوف و جنگل تصادفی انجام شده است. روش تحقیق به صورت کمی و ازلحاظ گردآوری اطلاعات به صورت توصیفی و تحلیلی می باشد. ابتدا برای تهیه نقشه کاربری اراضی شهر بندرعباس و حومه از تصاویر لندست استفاده شد. تصاویر مورداستفاده در این پژوهش شامل تصاویر مهروموم های 2000، 2005، 2010، 2015 و 2020 بود، و به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل های AHP-FUZZY، CA-MARKOV و درنهایت از مدل RANDOM FOREST، استفاده شد. نتایج نشان داد که سطوح ساخته شده، آب و سنگلاخی در سال های موردمطالعه به طور مستمر افزایش یافته اند و سطوح دارای پوشش گیاهی و اراضی مرطوب کاهش پیداکرده اند. بیشترین تغییرات محیطی در بازه زمانی 2000-2005 رخ داده است و کمترین تغییر در دوره های زمانی 2015 -2020 بوده است. همچنین قابل ذکر است، کمترین رشد شهری در دوره های زمانی 2000-2005 و بیشترین رشد در دوره های زمانی 2010-2015 بوده است.همچنین بیشترین تغییرات تبدیل به اراضی سنگلاخی و کمترین تغییرات مربوط به زمین های مرطوب بود. درنهایت، براساس نقشه پیش بینی سال 2025، بیشترین رشد شهر در شمال شرق و جنوب غرب است.
تدوین و اعتبارسنجی شاخص های ارزیابی آسیب پذیری فضاهای پیراشهری در برابر زلزله (مطالعه موردی: سکونتگاه های روستایی واقع در منطقه کلان شهری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زلزله از جمله مخرب ترین بلایای طبیعی است و به علت گستردگی قلمرو و شدت خساراتی که وارد می سازد، به عنوان یکی از شناخته شده ترین بلایای طبیعی جهان قلمداد می شود. در این زمینه سکونتگاه های روستایی به دلیل ساختار خاص کالبدی و شرایط اجتماعی - اقتصادی خود، دارای پتانسیل بالایی برای آسیب پذیری در برابر زلزله هستند. گرچه تاکنون مطالعاتی در مورد آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی در برابر زلزله انجام شده، اما آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی واقع در مناطق کلان شهری که دارای ویژگی های منحصربه فردی هستند، چندان موردتوجه نبوده و شاخص مناسب جهت ارزیابی آسیب پذیری این سکونتگاه ها تدوین نشده است. منطقه کلان شهری تهران به دلیل وجود گسل های فعال متعدد، سابقه تاریخی رخداد زلزله و ساختار زمین شناسی آن یکی از مناطق با ریسک بالای زلزله است. به همین جهت مدون سازی شاخص های مناسب برای ارزیابی پتانسیل آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی واقع در منطقه کلان شهری تهران از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بنابراین هدف از مطالعه حاضر تدوین و اعتبارسنجی شاخص های مناسب جهت ارزیابی پتانسیل آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی واقع در منطقه کلان شهری تهران در برابر مخاطره زلزله است. روش شناسی این مطالعه ترکیبی (کیفی - کمی) می باشد که با استفاده از روش مرور نظام مند و تکنیک دلفی و بهره گیری از نظر 40 نفر خبره انجام شده است. همچنین جهت اعتبارسنجی شاخص ها نیز از آمارها و آزمون های توصیفی و استنباطی کمی مانند میانگین، انحراف معیار، ضریب تغییرات و آماره t استفاده شده است. براساس نتایج پژوهش تعداد 37 شاخص مناسب در قالب سه مؤلفه اصلی شامل؛ در معرض خطر قرارگرفتن، حساسیت و ظرفیت سازگاری جهت ارزیابی آسیب پذیری مورد تائید قرار گرفتند.
تکوین و توسعه خوشه های نوآوری جهت کاربست آن ها در فضاهای پیراشهری مبتنی بر مرور نظام مند ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهره گیری از فضاهای پیراشهری به عنوان کالاهای استراتژیک و مقرون به صرفه جهت توسعه خوشه های نوآوری، شهرها را به سمت تحقق توسعه پایدار و اکوسیستم نوآور بر مدار اقتصاد دانش بنیان رهنمون می سازد. هدف این پژوهش، شناسایی و استخراج مراحل تکوین و توسعه خوشه های نوآوری جهت کاربست آن در فضاهای پیراشهری است. روش پژوهش حاضر، از لحاظ ماهیت، کیفی، ازنظر هدف، کاربردی-توسعه ای و از نوع مطالعات ثانویه با رویکرد مرور سیستماتیک ادبیات منطبق بر فرآیند هشت مرحله ای اوکلی(2015) است. جامعه آماری شامل مقاله ها، کتاب ها و پایان نامه های مربوط به خوشه های نوآوری شهری، از سال 2000 تا 2023 است. حجم نمونه شامل 32 منبع می باشد. بر اساس نتایج پژوهش، بیشترین منابع پژوهش مربوط به سال های 2018-2023 ( 62 درصد منابع) و پایگاه های داده ای ساینس دایرکت و اشپرینگر است(به ترتیب 28 و 22 درصد منابع). بر اساس نتایج حاصل از تحلیل منابع، 113 کد بر تکامل و توسعه خوشه های نوآوری شهری جهت کاربست آن ها در فضاهای پیراشهری تأثیرگذار هستند که در 26 مقوله مشتمل بر برنامه ریزی راهبردی، پیش نیازها، سازمانی، مدیریت، ساختار جمعیت، محیط فرهنگی، خدمات، مدیریت دولت، الزامات فرهنگی، زیرساخت اقتصادی، مالی، ساختار صنعتی، انباشت صنعتی، سطح اقتصادی، نوآوری فناورانه، موقعیت جغرافیایی، ارتباط صنعت-دانشگاه، مقیاس شهر، محیط اکولوژیک، طراحی و محیطی طبقه بندی شده اند. این مقوله ها در هشت کد محوری متشکل از نهادی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، انباشت جغرافیایی و فضایی، زیرساخت و غیره طبقه بندی شده اند. مراحل توسعه و تکوین خوشه های نوآوری شامل مرحله پیش خوشه و ظهور خوشه، راه اندازی، فاز رشد خوشه پسین، پایداری، زوال و درنهایت سازگاری خوشه ای، جهش یا فرسودگی است.
شناسایی مهم ترین عوامل مؤثر بر جمعیت پذیری فضاهای پیراشهری سنندج (مطالعه موردی: نایسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نایسر یکی از فضاهای پیراشهری واقع در پیرامون شهر سنندج است که طی سال های گذشته روند جمعیت پذیری شدیدی را تجربه کرده است؛ به گونه ای که جمعیت آن از 938 نفر در سال 1375 به 85000 نفر در سال 1399 رسیده است. بخش قابل توجهی از ساکنان نایسر را مهاجرین روستایی تشکیل می دهد. هدف اصلی پژوهش، شناسایی مهم ترین عوامل مؤثر بر جمعیت پذیری فزاینده نایسر است. نوع تحقیق بر اساس هدف کاربردی و بر اساس روش، توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری شامل تمامی سرپرستان خانواری است که طی دو دهه اخیر از روستاها به این فضای پیراشهری مهاجرت کرده اند و از میان آن ها، 150 نفر به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شد. ابزار اصلی برای گردآوری داده ها، پرسشنامه است که روایی و پایایی آن تأییدشده است. برای تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از ترکیب روش های کمی (جدول توزیع فراوانی، آزمون مقایسه میانگین و تحلیل عاملی اکتشافی در قالب نرم افزار SPSS) و کیفی (تحلیل محتوا) استفاده شده است. نتایج نشان داد میزان رضایت از سکونت در نایسر با میانگین 271/2، پایین تر از سطح متوسط می باشد و پنج عامل کلیدی جمعیت پذیری شتابان نایسر که 627/62 درصد از واریانس آن را تبیین کرده اند، به ترتیب اهمیت عبارت اند از: پایین بودن هزینه اسکان و فعالیت های اقتصادی (846/17 درصد)، سهل گیری در قوانین و مقررات فضاهای پیراشهری (360/12 درصد)، دسترسی به زیرساخت ها (340/12 درصد)، بهره مندی از فرصت ها (617/11 درصد) و جذابیت های کاذب شهرنشینی (463/8 درصد). همچنین نتایج نشان داد میانگین محاسبه شده برای بازگشت مجدد به روستا با میانگین 962/2، در سطح متوسطی قرار دارد.
تحلیل عوامل مؤثر بازتعریف درآمد پایدار در فضاهای پیراشهری کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله ای که امروزه اکثر شهرداری های کشور با آن روبه رو هستند، عدم دستیابی به منابع درآمدی پایدار است. افزایش جمعیت شهرها و گسترش شهرها نیازمند خدمات رسانی مناسب شهرداری ها به ساکنین آن ها و بالطبع گسترش منابع مالی و درآمد پایدار است. در این راستا پژوهش حاضر باهدف، تحلیل عوامل مؤثر بازتعریف درآمد پایدار در فضاهای پیراشهری کلانشهر تهران تدوین شده است. روش به کارگرفته شده توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری در این پژوهش 50 نفر از متخصصان و خبرگان در حوزه مدیریت شهری می باشند. جهت تحلیل داده ها از روش اموس و کوکوس استفاده شده است. نتایج حاصل از روش معادلات ساختاری نشان می دهد که از بین مجموعه عوامل کالبدی- محیطی، فناوری اطلاعات و ارتباطات، مدیریتی- نهادی، سرمایه گذاری اجتماعی، سیاست گذاری اقتصادی؛ بعد سیاست گذاری اقتصادی با بار عاملی 90/0 دارای اثرگذاری بیشتری بر درآمد پایدار شهری است. افزون بر این از بین عامل پنج گانه بعد سیاست گذاری اقتصادی، عامل اعمال تغییر و تحول در سیاست ها و فعالیت های پرهزینه کم بازده با بار عاملی 78/0 صدم دارای اثرگذاری بیشتری است. همچنین نتایج حاصل از تصمیم گیری های چندمعیاره بیانگر آن است که شاخص هایی مانند بازنگری در قوانین شهرداری؛ استفاده مناسب از ابزارهای درآمد عمومی (مانند مالیات بر فروش و سهم مالیات بر درآمد، مالیات بر املاک و ...) و هوشمند سازی زیرساخت های شهری (اعمال سیاست های رشد هوشمند شهری) جز مهم ترین و بیشترین اثرگذاری در بازتعریف درآمد پایدار در فضاهای پیراشهری کلانشهر تهران دارند.
تحلیل کیفیت زندگی در فضاهای پیراشهری کلانشهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شناخت دقیق و همه جانبه از وضعیت کیفیت زندگی در جوامع از ضروریات به شمارمی رود و لازمه تحقق این مهم نیازمند نگرش نظام مند می باشد ازاین رو تحقیق حاضر باهدف تحلیل کیفیت زندگی درمحلات عینک، نخودچر، پاسکیاب وسلیمانداراب ازمحلات حاشیه شهر رشت به انجام رسیده است. جامعه آماری در این تحقیق جمعیت محله های حاشیه نشین موردمطالعه در شهر رشت درسال 1395تشکیل می دهند که جمعیتی بالغ بر 82604 هزار نفر بودند و به روش نمونه گیری ساده ، 382 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی صورت گرفت. متغیرهای این تحقیق در ابعاد عینی و ذهنی به شاخص های (کالبدی، اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی، زیست محیطی و روحی- عاطفی) تقسیم شدند و با استفاده از آزمون تی تست تک نمونه ای در نرم افزار spss موردتجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد میزان کیفیت زندگی در بعد کالبدی با میانگین 486/32 و سطح معناداری 000/0.، همچنین میزان کیفیت زندگی در بعد اقتصادی و با میانگین 932/7 و سطح معناداری 000/ 0 ،میزان کیفیت زندگی در بعد اجتماعی با میانگین 613/32 و سطح معناداری 000/0 ، میزان کیفیت زندگی در بعد محیطی با میانگین 285/9 و سطح معناداری 000/0 و میزان کیفیت زندگی در بعد روحی-عاطفی با میانگین 496/11 و سطح معناداری 000/0 در محله های موردبررسی در سطح پایین تر از متوسط قرار دارند. نتیجه این مطالعه حاکی از این است که از دیدگاه ساکنان نواحی موردبررسی؛ این مناطق فاقد کیفیت زندگی مناسب می باشند.
واکاوی عوامل مؤثر بر دلبستگی مکانی مناطق پیراشهری قائمشهر با تمرکز بر آزادی بهره-بردار (مورد مطالعه: محله ی مفت آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه فضاهای پیراشهری سال ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
17 - 40
حوزه های تخصصی:
امروزه مسکن به عنوان یکی از پیچیده ترین بناهای معاصر، به سرپناهی موقت، بدون معنا و بی ثمر تبدیل شده که کارکرد راستینش- مأوا و مأمن بودن- را ازدست داده است. این در حالی است که توجه به تمایلات روحی و علایق متنوع انسان ها در کنار استانداردهای فیزیکی موجب افزایش کیفیت زندگی می گردد؛ ازاین رو بررسی حس دلبستگی به فضای سکونت به عنوان یکی از عوامل افزایش کیفیت در مناطق پیراشهری، به جهت وجود معضلات متعدد در این مناطق، بحثی، قابل توجه است. پژوهش حاضر، باهدف شناخت ارتباطِ مداخله ی بهره بردار در شکل دهی به فضای سکونتی و ایجاد حس دلبستگی به مکان، آزادی بهره بردار در شکل دهی به فضای سکونت را به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر حس دلبستگی به مکان موردبررسی قرار می دهد. پژوهش با توجه به هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی- پیمایشی است، در بخش کمی شاخص های مؤثر در بعد آزادی و حس دلبستگی به مکان پس از استخراج از ادبیات پژوهش های مرتبط، با تکنیک پرسشنامه ی محقق ساخته، توسط نرم افزار SPSS.22 و AMOS و آزمون های آماری معادلات ساختاری و رگرسیون خطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن است که، آزادی بهره بردار در شکل دهی به فضای سکونت، بر حس دلبستگی بر مکان مؤثر می باشد و «به رسمیت شناختن انسان ها با خصوصیات متنوعشان» از زیرمتغیرهای آزادی بهره بردار، بیش ترین تأثیر را بر حس دلبستگی به مکان دارد. همچنین آزادی بهره بردار بیشترین تأثیر را بر «مسئولیت پذیری» از زیر متغیرهای حس دلبستگی به مکان می گذارد. ازاین رو توجه به این شاخص ها توسط اشخاص حقیقی و حقوقی فرآیند ساخت وساز، می تواند به ارتقای کیفیت زندگی در فضای مسکونی مناطق پیراشهری بیانجامد.
تحلیل روند تغییرات کاربری اراضی روستایی در فضاهای پیراشهری رشت (مورد مطالعه: روستاهای بخش لشت نشاء)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه فضاهای پیراشهری سال ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
97 - 114
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی تغییرات کاربری اراضی در طی دو دهه اخیر در روستاهای بخش لشت نشاء شهرستان رشت؛ انجام شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع کمی بوده و بر اساس هدف از نوع کاربردی می باشد. جامعه آماری روستاهای بخش لشت نشاء در سه دهستان (جیرهنده لشت نشاء، علی آباد زیباکنار، گفشه لشت نشاء)، در بین سال های1380 تا1400(2020 –2000م)می باشد. به منظور تجزیه وتحلیل تصاویر ماهواره ای، در ابتدا به بررسی پیش پردازش تصاویر ماهواره ای (تصحیحات اتسمفری، تصحیحات هندسی، تصحیح خطوط جاافتاده، طبقه بندی تصاویر)، پرداخته شد و به منظور روش های طبقه بندی از روش حداکثر احتمال، شبکه عصبی مصنوعی، برآورد ماتریس خطا، ضریب کاپا استفاده شد. نتایج نشان داد، در طول دوره مطالعاتی، در روستاهای موردمطالعه اراضی کشاورزی و آب دارای روند کاهشی و باغات و مناطق مسکونی دارای روند افزایشی بودند. همچنین قابل ذکر است، از بین دهستان های موردمطالعه، تغییرات مناطق مسکونی در دهستان های زیباکنار و گفشه سریع تر از دهستان جیرهنده بوده است، و همچنین شدت تغییرات کاربری اراضی در سال های 2015 تا 2020 بیشتر از سال های دیگر بوده است.
تحلیل عوامل تاثیرگذار بر گسترش فیزیکی منطقه پیراشهری کلان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه فضاهای پیراشهری سال ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
85 - 100
حوزه های تخصصی:
گسترش شهری، یکی از الگوهای رشد شهری است که باعث انبساط هسته مرکزی شهر به سوی مناطق پیراشهری شده و نابودی اراضی کشاورزی، باغات و منابع طبیعی و اثرات منفی محیط زیست را به دنبال دارد. هدف این پژوهش بررسی الگوی گسترش کالبدی- فضایی شهر شیراز و تحلیل شناسایی عوامل مؤثر بر گسترش آن بوده است. بنابراین ازجمله تحقیقات کاربردی به شمار می رود که از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده کرده است. داده و اطلاعات موردنیاز از طریق اسنادی و کتابخانه ای و نیز تحقیقات میدانی جمع آوری گردیده و برای سنجش رشد کالبدی شهر، از دو مدل کمی هلدرن و آنتروپی شانون استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که کلان شهر شیراز رشد نامناسب و زیادی داشته است که می توان الگوی رشد پراکنده را برای آن متصور شد. براساس مدل هلدرن، حدود ۵۹ درصد از رشد فیزیکی شهر، مربوط به رشد جمعیت و ۴۱ درصد آن مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر بوده است. همچنین شاخص آنتروپی برای سال های ۱۳۶۵ و ۱۳۹۵ به ترتیب ۳/۲ و ۹۵/۲ می باشد که نشان از رشد افقی آن دارد. این رشد افقی بر روی زمین های کشاورزی و باغات صورت گرفته و درنتیجه باعث کاهش فعالیت های تولیدی و نابودی اراضی زراعی و باغات مولد در مناطق پیراشهری گردیده است. لذا لازم است که برای حفظ فضاهای طبیعی و منابع باقیمانده، چاره اندیشی شود.