مطالب مرتبط با کلیدواژه

رضایت حرارتی


۱.

تبیین مولفه های تاثیرگذار بر شرایط ذهنی و توجه به انعطاف پذیری در حصول رضایت حرارتی کاربران از فضای باز (نمونه موردی : میدان نقش جهان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسایش حرارتی ادراک حرارتی رضایت حرارتی عوامل کیفی تطبیق حرارتی میدان نقش جهان اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۴۰
ارتباطی پیچیده میان تعامل افراد و محیط فیزیکی آنها برقرار است. نگاه غالب بر این فعل و انفعالات، عمدتاً شامل مولفه های کمّی قابل درک مانند جریان گرما و دما، همسو با رویکردهای فیزیولوژیکی است، آسایش را به عنوان یک پدیده فیزیکی می داند و به دنبال تشکیل یک «شاخص آسایش» است که از درک چگونگی تأثیر ویژگی های فیزیکی محیط بر وضعیت شخصی ساکنان تعریف گردد؛ در حالیکه این ارتباط ، پیچیده تر از آن چیزی است که صرفاً با چنین شاخصی تعیین گردد. افراد با محیط حرارتی خود به صورت منفعلانه تعامل ندارند و اگر شرایط را ناخوشایند یا خود را در یک تنش شدید حرارتی ببینند، به گونه ای واکنش نشان می دهند که خود را راحت تر و ایمن تر کنند. حداقل، آنها به امید مهار، کنترل یا دوری کردن از تنش حرارتی تلاش بیشتری می کنند. این تلاش از سویی مرتبط با وضعیت فیزیولوژیکی و از جهتی در ارتباط با شرایطی ذهنی افراد است که رضایتمندی از محیط حرارتی را فراهم نماید. به همین خاطر، رویکردهای پژوهشی در این حیطه فراتر از "مطالعات کمّی" برای پیش بینی محدوده آسایش است. از این روی، توجه به فرآیندهایی کیفی در راستای تطبیق انسان با محیط پیرامون و نیازهایش، ضروری به نظر می رسد. هدف کلی این پژوهش، پردازش دیدگاهی جامع به عوامل موثر بر ادراک حرارتی است و به بررسی مولفه های کیفی تاثیرگذار بر حصول آسایش حرارتی در فضای باز می پردازد. چارچوبی از رویکردهای تأثیرگذار بر سازگاری حرارتی شامل عوامل رفتاری، فردی، اجتماعی، فرهنگی، تاریخچه حرارتی، بستر و همبستگی حواس یا پاسخ لحظه ای به عنوان تأثیرات غیرمستقیم در این پژوهش تبیین میگردد. روش تحقیق بصورت پژوهش موردی و مطالعه میدانی است که در آن با تحلیل برخی از متغیرهای مرتبط با عوامل مذکور، با تکمیل 100 پرسشنامه، مراجعین به میدان نقش جهان اصفهان در بازه های زمانی مختلف زمستانی با اولویت بندی معیارهای پژوهش در نرم افزارSPSS 26 فراهم می گردد. نتیجه این پژوهش نشان می دهد توجه به این مولفه ها در شکل گیری قضاوت های فردی که منجر به رضایت حرارتی می گردد، نقش بسزایی در افزایش حد بالا و پایین آسایش حرارتی و به تبع آن، مدیریت مصرف انرژی و تقویت پایداری زیست محیطی را به همراه دارد.
۲.

ارزیابی مؤلفه های انسان محور مؤثر بر عامل سازگاری در بازتعریف حدود آسایش حرارتی (نمونه موردی: میدان نقش جهان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسایش حرارتی سازگاری حرارتی سازگاری روان شناختی رضایت حرارتی میدان نقش جهان اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۸۶
چنانچه معماری را پاسخی انسان محور برای ایجاد سطوح مختلف آسایشی تعریف نماییم که در سه سطح جسمی، عملکردی و روانی قابل بررسی است؛ آسایش حرارتی زیرمجموعه ای مهم از این پاسخ خواهد بود که از طرفی وضعیت فیزیولوژیکی مهم و از سویی دیگر به عنوان"شرایطی ذهنی که رضایتمندی از محیط حرارتی را ابراز می کند"، توصیف شده است؛ بنابراین، دو جنبه فیزیولوژیکی و روان شناختی در مفهوم آسایش حرارتی قابل بررسی است. بیشتر تحقیقات اولیه در این زمینه صرفاً بر محاسبات فیزیولوژیکی آسایش حرارتی متمرکز بوده است و عموماً یک گزاره مهم را نادیده می گیرد که در دو دهه اخیر بیشتر مورد بررسی قرار گرفته است و آن اینکه"افراد در شرایط محیطی غیرفعال نیستند". این گزاره، موضوع سازگاری را به میان می آورد و شامل فرآیندهایی کیفی است که انسان جهت تطبیق و متناسب کردن محیط و نیازهایش انجام می دهد و می تواند محدوده حرارتی محیط خود را قابل قبول نماید. در چنین چارچوبی، فرصت های سازگاری را نیز می توان در سه دسته فیزیولوژیکی، روان شناختی و رفتاری متمایز نمود. در این مقاله، متغیرهای انسان محوری همچون تجربه، انتظارات، کنترل درک شده محیط و ...در مقوله سازگاری روان شناختی که منجر به تفاوت در محدوده آسایش حرارتی حاصل از نگاه کمّی می شود، بررسی می گردد. روش تحقیق در مقاله حاضر، پژوهش موردی و مطالعه میدانی است که در آن با تحلیل فرصت های سازگاری در آسایش حرارتی، با تکمیل 100 پرسشنامه، به ارزیابی ظرفیت های موجود در جنبه های سازگاری مراجعین به میدان نقش جهان اصفهان در بازه های زمانی مختلف زمستانی پرداخته می شود. نتیجه تحلیل های این پژوهش با استفاده از نرم افزار Spss26 نشان می دهد پاسخ معماری به آسایش حرارتی متمرکز بر رویکردهای کیفی و انسان محور است و عامل سازگاری، نقش بسزایی در بازتعریف محدوده آسایش حرارتی و تبیین محیط قابل قبول انسانی دارد که الزاماً منطبق بر محدوده های مرتبط با استاندارهای جهانی و محاسبات صرفاً کمّی نیست.