مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
مصرف مواد
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۱
۳۲۲-۳۰۳
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه نظریه ذهن عاطفی، قضاوت اخلاقی، حافظه فعال و انعطاف پذیری شناختی در افراد مصرف کننده مواد و افراد عادی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مردان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تبریز در سال ۱۳۹۸ و همچنین افراد عادی از بین ساکنین شهر تبریز بود. نمونه تحقیق شامل ۱۶۰ مرد (۸۰ نفر مصرف کننده مواد و۸۰ نفر افراد عادی) بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون خواندن ذهن از طریق چشم، مقیاس داستان های اخلاقی شخصی و غیر شخصی، آزمون حافظه فعال و پرسش نامه ی انعطاف پذیری شناختی بودند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین افراد دارای اعتیاد به مواد مخدر و افراد عادی در نظریه ذهن عاطفی، قضاوت اخلاقی، حافظه فعال و انعطاف پذیری شناختی تفاوت معنادار وجود داشت، به طوری که افراد گروه عادی نمرات بالاتری نسبت به افراد مصرف کننده مواد کسب نمودند. نتیجه گیری: به نظر می رسد که بدکارکردی در مولفه های نظریه ذهن عاطفی، قضاوت اخلاقی، حافظه فعال و انعطاف پذیری شناختی در افراد دارای اختلال مصرف مواد باعث نقص در فرایند شناخت اجتماعی و آسیب پذیری آن ها در تصمیم گیری و تعاملاتشان با جامعه و افراد می گردد.
روابط ساختاری پیشگیری از سومصرف مواد بر اساس معیارهای مخاطره آمیز و محافظتی در دانش آموزان: نقش هم کلاسی ها
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به بررسی نقش تعدیل گری و واسطه ای هم کلاسی ها در الگوی ساختاری پیشگیری از مصرف مواد بر اساس عوامل مخاطره آمیز و محافظتی در دانش آموزان می پردازد. روش: پژوهش حاضر همبستگی از نوع پیش بینی، تحلیل مسیر و مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1398-99منطقه 6 شهر تهران هستند که تعداد400 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه های عوامل خطر ساز و محافظت کننده رفتار مشکل ساز جیسر مورد برسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان دهنده رابطه معنی دار بین متغیر های محدودیت اعمال شده توسط والدین و کنترل گری هم کلاسی ها با سومصرف مواد است. همچنین نتایج آزمون سوبل بیانگر معنی دار بودن مدل واسطه ای است. نتیجه گیری: فاکتورهای خانوادگی و هم کلاسی ها می توانند در چارچوب یک مدل، سومصرف مواد را در دانش آموزان پیش بینی کنند.
مطالعه کیفی عوامل زمینه ساز خانوادگی و آموزشگاهی رفتار پرخطر مصرف مواد در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
۲۴۴-۲۲۵
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه کیفی عوامل زمینه ساز خانوادگی و آموزشگاهی رفتار پرخطر مصرف مواد در دانش آموزان انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از حیث ماهیت داده ها کیفی از نوع روش زمینه ای استراوس و کوربین (1997) بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه اول و دوم شهر بیرجند در سال تحصیلی 99-1398 بود. تعداد 18 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (نمونه گیری نظری) و با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. همچنین ﺗﺠﺰیﻪ و ﺗﺤﻠیﻞ داده ها با استفاده روش های کدگذاری باز، محوری و انتخایی صورت گرفت. یافته ها: در تجزیه و تحلیل در مرحله کدگذاری باز 101 کد شناسایی شدند، که در کدگذاری محوری و براساس شباهت موضوعی 13 زیر مقوله و در نهایت در مرحله کدگذاری انتخابی 5 مقوله انگیزه پایین دانش آموز و والدین، جو نامطلوب آموزشگاه، آموزش های نامطلوب در آموزشگاه، همسالان و دوستان نامناسب و وجود قوانین معیوب در آموزشگاه شناسایی شد. نتیجه گیری: مجموعه عوامل زمینه ساز خانوادگی و آموزشگاهی سهم چشمگیری در بروز و تداوم رفتار پرخطر مصرف مواد در دانش آموزان دارند. به نظر می رسد درمانگران، پژوهشگران و مشاوران از یافته های پژوهش حاضر می توانند برای کاهش و پیشگیری از رفتارهای پرخطر مصرف مواد در دانش آموزان استفاده کنند.
همبسته های پیش بین مصرف مواد در دختران نوجوان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال سیزادهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۹)
221-243
حوزه های تخصصی:
نوجوانی یک دوره حساس برای سوء مصرف مواد است. این پژوهش با هدف شناسایی همبسته های پیش بین سوء مصرف مواد در بین دختران نوجوان ایرانی انجام شد. با استفاده از روش مرور نظام مند مطالعات فارسی که با روش همبستگی عوامل خطر و محافظت کننده مرتبط با مصرف مواد روان گردان در دختران نوجوان را مورد بررسی قرار داده بودند در چهار پایگاه داده ای نورمگز (NOORMAGS)، سیویلکا (civilica)، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID)، و پایگاه اطلاعات علمی ایران (irandoc) مورد جستجو قرار گرفتند. در بررسی 6 مطالعه ای که واجد معیارهای شمول این پژوهش بودند، 16 متغیر به عنوان عوامل خطر و 17 متغیر به عنوان عوامل حفاظت کننده از مصرف مواد شناسایی و گروه بندی شدند. در بین متغیرهای شناسایی شده، یک متغیر، همبستگی قوی، 17 متغیر همبستگی متوسط و 15 متغیر همبستگی ضعیف با متغیر ملاک مصرف مواد داشتند. در بین عوامل خطر، حال گرایی لذت طلب، هیجان خواهی و مقایسه اجتماعی و در بین عوامل محافظت کننده، خود مشاهده گری، خود تنظیمی و هوش اخلاقی بالاترین همبستگی را با متغیر ملاک مصرف مواد داشتند.
خوشه بندی اختلالات شخصیت مرزی و خودشیفته برمبنای ابعاد سرشت و منش در مردان دچار مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
۱۴۴-۱۲۱
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به شیوع بالای اختلالات شخصیت به ویژه شخصیت مرزی و خودشیفته در مردان دارای سوء مصرف مواد، پژوهش حاضر با هدف خوشه بندی این اختلالات بر مبنای ابعاد سرشت و منش انجام شده است. روش: برای بررسی هدف فوق، نمونه ای متشکل از 400 نفر از مردان مراجعه کننده به مراکز مختلف تخصصی روانپزشکی و کلینیک های ترک اعتیاد شهر تبریز در سال 1398، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های سرشت و منش، شخصیت خودشیفته و ارزیابی شخصیت–مقیاس ویژگی های مرزی را تکمیل نمودند. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل خوشه ای دومرحله ای استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که ویژگی های شخصیت خودشیفته در مردان مبتلا به اختلال مصرف مواد براساس ابعاد سرشت و منش، در قالب دو خوشه خودشیفته بزرگ منش (شامل ویژگی های نوجویی، آسیب پرهیزی و خودفراروی بالا و همکاری پایین) و خودشیفته آسیب پذیر (شامل ویژگی های نوجویی، وابستگی پاداش، استمرار پایین و همکاری بالا) قابل طبقه بندی است. همچنین، ویژگی های شخصیت مرزی در مردان مبتلا به اختلال مصرف مواد بر اساس ابعاد سرشت و منش، در قالب چهار خوشه مرزی خودتخریب گر (شامل نوجویی و خودراهبری بالا و وابستگی پاداش، استمرار و همکاری پایین)، مرزی تکانشی (شامل ویژگی های نوجویی، آسیب پرهیزی بالا، پاداش وابستگی، استمرار و خودفراروی پایین)، مرزی ناامید (شامل ویژگی های نوجویی، آسیب پرهیزی، استمرار پایین و خودراهبری و همکاری بالا) و مرزی کج خلق (با ویژگی های نوجویی، آسیب پرهیزی، استمرار، پاداش وابستگی و همکاری پایین و خودراهبری بالا) قابل طبقه بندی هستند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهند که هر چند اختلالات شخصیت یکی از همایندهای مهم اختلالات مصرف مواد هستند، اما با توجه به وجود انواع متفاوتی از اختلالات شخصیت مرزی و خودشیفته و ترکیب ویژگی های سرشت و منشی متنوع در هر کدام از زیرگروه های آن ها، بایستی راهکارهای مداخله ای روان درمانی پیشگیری از عود و کمک به ترک سوء مصرف مواد، با در نظر گرفتن این ویژگی ها صورت بگیرد.
عوامل خطر و محافظت کننده پیش بین مصرف مواد در پسران نوجوان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سوء مصرف مواد یکی از چالش های پیش روی پسران نوجوان است. هدف از این پژوهش، بررسی عوامل خطر و محافظت کننده همبسته با مصرف مواد در پسران نوجوان ایرانی بود. داده ها با استفاده از روش مرور نظام مند در چهار پایگاه داده ای سیویلکا، نورمگز، پایگاه اطلاعات علمی (SID)، و پایگاه اطلاعات علمی ایران مورد جستجو قرار گرفتند و 246 مدرک یافت شد. بیست مطالعه فارسی که با روش همبستگی عوامل خطر و محافظت کننده فردی، خانوادگی، اجتماعی و زیستی مرتبط با مصرف مواد روان گردان در پسران نوجوان را در بیست سال گذشته در جامعه ایرانی مورد بررسی قرار داده بودند واجد معیارهای شمول این پژوهش بودند. 20 متغیر به عنوان عوامل خطر و 26 متغیر به عنوان عوامل حفاظت کننده از مصرف مواد شناسایی و گروه بندی شدند. در بین متغیرهای شناسایی شده، 4 متغیر، همبستگی قوی، 35 متغیر همبستگی متوسط و 7 متغیر همبستگی ضعیف با متغیر ملاک مصرف مواد داشتند. در بین عوامل خطر، خودبیگانگی تحصیلی، هیجان خواهی و هیجان های منفی و در بین عوامل محافظت کننده، رفتار جامعه پسند، تاب آوری و کارکرد خانواده بالاترین همبستگی را با متغیر ملاک مصرف مواد داشتند. تحلیل یافته ها نشان دادند فراوانی و شدت تجارب هیجانی، بویژه هیجانات منفی مثل غم و خشم و راهبرده ای تنظیم آنها همبستگی قوی با متغیر ملاک مصرف مواد در پسران نوجوان ایرانی دارند.
پیش بینی گرایش به مصرف مواد بر مبنای انتظارات پیامد، نظارت والدینی و پایداری در برابر تاثیرات همسالان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۲۶-۷
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، پیش بینی گرایش به مصرف مواد بر مبنای انتظارات پیامد، نظارت والدینی و پایداری در برابر تاثیرات همسالان بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی تهران در سال 1399-1398 تشکیل دادند که از بین آن ها تعداد 419 نفر از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های خطرپذیری جوانان، ارزیابی شناختی وقایع خطرساز، پایداری در برابر تاثیرات همسالان، و راهبردهای نظارت والدینی بود. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین انتظارات پیامد مثبت با گرایش به مصرف مواد رابطه مثبت و معنادار و بین پایداری در برابر تاثیرات همسالان، نظارت والدینی، کنترل والدینی، و درخواست والدینی با گرایش به مصرف مواد مخدر رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون آشکار کرد که 56 درصد از واریانس گرایش به مصرف مواد بر اساس انتظارات پیامد مثبت، پایداری در برابر تاثیرات همسالان، و نظارت والدین قابل پیش بینی است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده می توان اقداماتی در راستای اصلاح انتظارت افراد در زمینه پیامدهای مثبت در مورد مصرف مواد، افزایش پایداری در برابر تاثیرات همسالان، و افزایش نظارت والدین انجام داد که در نهایت منجر به کاهش مصرف مواد شود.
مقایسه اثربخشی بسته آموزشی روان شناختی پیشگیری از مصرف مواد و درمان شناختی-رفتاری بر نگرش نسبت به مصرف مواد در دانش آموزان مستعد مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۷۴-۴۹
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی بسته آموزشی روان شناختی پیشگیری از مصرف مواد و درمان شناختی-رفتاری بر نگرش نسبت به مصرف مواد در دانش آموزان مستعد مصرف مواد انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. از میان دانش آموزان پسر مستعد مصرف مواد مقطع متوسطه دوم شهر اصفهان در سال 1398، 45 دانش آموز به روش روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و در سه گروه 15 نفره گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه نگرش نسبت به مصرف مواد بود. گروه آزمایش اول تحت 8 جلسه آموزش روان شناختی پیشگیری مصرف مواد و گروه آزمایش دوم تحت 8 جلسه درمان شناختی-رفتاری قرار گرفتند و گروه گواه هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که اثر هر دو روش در اصلاح نگرش به مواد در دانش آموزان مستعد مصرف مواد معنادار بود و آموزش روان شناختی پیشگیری از مصرف مواد در اصلاح نگرش به مواد در مرحله پیگیری اثربخش تر از درمان شناختی-رفتاری بود. نتیجه گیری: متخصصان می توانند به منظور اصلاح نگرش دانش آموزان مستعد نسبت به مصرف مواد از بسته آموزشی روان شناختی پیشگیری از مصرف مواد بهره گیرند.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان، اجتناب تجربی و کاهش دوز متادون در بیماران تحت درمان با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
310-291
هدف : این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان، اجتناب تجربی، و کاهش دوز متادون در بیماران تحت درمان با متادون انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر رشت در سال 1401 بود. از این بین، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان و پرسشنامه پذیرش و عمل را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی طبق پروتکل بوئن، چاولا، و مارلات (1396) در 8 جلسه 80 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی منجر به افزایش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان سازش یافته و کاهش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان سازش نایافته، اجتناب تجربی، و دوز متادون در بیماران تحت درمان متادون شد. نتیجه گیری : با توجه به یافته های به دست آمده می توان گفت که ذهن آگاهی به عنوان مداخله ای موثر می تواند در بیماران تحت درمان با متادون به کار گرفته شوند .
اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر باورهای فراشناختی و الکسیتیمیا در افراد مبتلا به مصرف مواد در مراکز سرپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
۷۸-۵۵
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر باورهای فراشناختی و الکسیتیمیا در افراد مبتلا به مصرف مواد در مراکز سرپایی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مردان مبتلا به مصرف مواد در مراکز سرپایی شهر خرم آباد در سال 1400 بود. از این بین، 18 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (9 نفر) و کنترل (9 نفر) قرار گرفتند. افراد گروه آزمایش درمان فراتشخیصی یکپارچه را در 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه فراشناخت و مقیاس الکسیتیمیای تورنتو استفاده شد. داده ها با استفاده از تست یومن ویتنی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه بر باورهای فراشناختی و الکسیتیمیا تاثیر معناداری داشت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت که از درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش مشکلات شناختی و هیجانی افراد مبتلا به مصرف مواد بهره برد.
اثربخشی توانمندسازی خانواده مبتنی بر درمان راه حل محور کوتاه مدت بر تغییر جو عاطفی خانواده و پیشگیری از اعتیاد در نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
۱۰۰-۷۹
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توانمندسازی خانواده با درمان راه حل محور کوتاه مدت بر تغییر جو عاطفی خانواده و پیشگیری از اعتیاد در نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد که جهت ترک اعتیاد در پاییز سال 1400 به مراکز ترک اعتیاد دارویی شهر تبریز مراجعه کرده بودند، تشکیل دادند. تعداد 30 نفر از این جامعه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای هفتگی درمان راه حل محور کوتاه مدت دریافت کرد در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه جو عاطفی خانواده و مقیاس گرایش به اعتیاد در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه گردآوری و با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که توانمندسازی خانواده بر تغییر جو عاطفی خانواده و پیشگیری از اعتیاد در نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد اثربخش بود و این اثربخشی در پیگیری سه ماهه پایدار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که توانمندسازی خانواده با درمان راه حل محور کوتاه مدت جزو درمان های اثربخش بر جو عاطفی خانواده و پیشگیری از اعتیاد است.
مطالعه کیفی علل و زمینه های اختلال مصرف مواد در بین دانش آموزان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
۱۲۶-۱۰۱
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه علل و زمینه های اختلال مصرف مواد در بین دانش آموزان شهر تبریز بود. روش: روش این پژوهش کیفی و از نوع گراندد تئوری بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل متخصصان حوزه روانشناسی، جامعه شناسی و آسیب شناسی اجتماعی، و مشاوران مدرسه بود که 35 نفر از آن ها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته بود. همزمان با جمع آوری داده ها، کدگذاری و تحلیل در سه مرحله کدگذاری باز، محوری، و انتخابی انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که هم کنشی عوامل ساختاری و کنشگری (تاثیرگذاری فضای مجازی، ضعف سرمایه اجتماعی، دگردیسی سبک زندگی، و حس کنجکاوی) به عنوان شرایط علی؛ مقوله موانع سیاست گذاری با زیرطبقه های تاثیر نظام آموزشی و نبود بسترهای نشاط و شادی به عنوان شرایط زمینه ای؛ مقوله های سبک زندگی مبتنی بر وسایل ارتباطی (نبود برنامه های جوان پسند در رسانه و تاثیر تکنولوژی) به عنوان شرایط مداخله گر؛ و مقوله های پذیرش اجتماعی (روابط صمیمانه خانوادگی) و بهبود عملکرد مدرسه (بهبود نظم اجتماعی مدرسه) به عنوان پیامدهای اختلال مصرف مواد بودند. نتیجه گیری: تحلیل مصاحبه های مشارکت کنندگان، بسترمندی مهارت های زندگی و اجتماعی (بهبود سرمایه اجتماعی خانواده و آموزش مهارت های زندگی) و پیشگیری مبتنی بر جامعه (پیشگیری اجتماع محور و پیشگیری رشدمحور) را به عنوان راهکارهای پیشگیری از اختلال مصرف مواد در دانش آموزان معرفی می کند. نظریه جوهری حاصل از مصاحبه های متخصصان، پیشگیری مبتنی بر روش های جایگزین همراه خانواده می باشد.
بررسی وضعیت امکانات ورزشی و نگاه درمانگران به ورزش در مراکز درمان و بازتوانی ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
۱۹۶-۱۸۱
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی امکانات ورزشی موجود در مراکز درمان و بازتوانی ترک اعتیاد در کشور و نگاه درمانگران به تاثیر ورزش در بهبود فرآیند ترک اعتیاد بود. روش: این پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مراکز درمان اعتیاد بود که از بین آن ها تعداد 363 مرکز با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. یافته ها: با توجه به یافته های تحقیق، اگرچه همه درمانگران حوزه اعتیاد اعتقاد دارند که ورزش و به ویژه حرکات نرمشی شرایط بهبود و تثبیت درمان را بهبود می بخشد، اما عملا، شرایط برای ترکیب پروتکل های درمانی با شیوه های مختلف ورزشی فراهم نبوده و این مراکز عملکرد موثری در این زمینه نداشتند. نتیجه گیری: ضرورت دارد تمرینات و فعالیت های ورزشی استاندارد مکمل درمان طراحی گردد و این دو امر مهم تابع اصلاح و افزایش آموزش های درمانگران مرکز درمان و بازتوانی و تغییر در راهبردهای نهادهای تصمیم گیر به ویژه وزارت ورزش و جوانان، وزارت کشور (شورای اجتماعی) و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تحت رهبری ستاد مبارزه با مواد مخدر ریاست جمهوری می باشد.
تبیین فرآیند شکل گیری خیانت زناشویی در زنان دارای همسر وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
۲۲۸-۱۹۷
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تبیین فرآیند شکل گیری خیانت زناشویی در زنان دارای همسر وابسته به مواد بود. روش: روش این پژوهش کیفی و از نوع گراندد تئوری بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل زنان دارای همسر وابسته به مواد شهرستان قروه بود که 18 نفر از آن ها با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته بود. همزمان با جمع آوری داده ها، کدگذاری و تحلیل در سه مرحله کدگذاری باز، محوری، و انتخابی انجام پذیرفت. یافته ها: عوامل شناسایی شده و استخراج شده تاثیرگذار در شکل گیری خیانت زناشویی در زنان دارای همسر وابسته به مواد شامل: الف) عوامل زمینه ساز شامل عوامل فردی، روانی، و بین فردی ، ب) عوامل آشکارساز شامل عوامل خانوادگی و خطر، ج) عوامل تدوام بخش شامل عوامل اجتماعی، فرهنگی، و محیطی، و د) عوامل تشدیدکننده شامل عوامل عاطفی و جنسی بودند. همچنین، راهبردها شامل مداخله در عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی، محیطی، فرهنگی، بین فردی، ارتباطی، و مداخله ای بودند. نتیجه گیری: عوامل متعددی در فرآیند شکل گیری خیانت زناشویی در زنان دارای همسر وابسته به مواد نقش دارند که با شناسایی آنها در محیط ها، فرهنگ ها، و جوامع مختلف، می توان اقدامات موثری در راستای کاهش خیانت زناشویی و حتی پیشگیری از اعتیاد تنظیم و تدوین نمود و زمینه آگاهی عمومی را ایجاد نمود.
همبسته های مصرف مواد در دانش آموزان: فراترکیب از شواهد تجربی 2023- 2016(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۳۶۵-۳۲۷
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف کشف و استخراج همبسته های مصرف مواد در دانش آموزان در شواهد تجربی ۲۰۱۶ الی ۲۰۲۳ انجام شد. روش: مطالعه حاضر کاربردی و کیفی بود که با استفاده از روش فراترکیب انجام شد. حوزه بررسی این مطالعه مقالات پژوهشی بین سال های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۳ برای تحقیقات بین المللی و ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۱ برای تحقیقات ایرانی بود. با استفاده از رویکرد هدفمند و تا رسیدن به اشباع و بهره گیری از نگرش یکپارچه سازی و مدل فراترکیب سندلوسکی و باروسو (۲۰۰۷)، ۱۵۶ مقاله گزینش و پس از معیار های ارزیابی ۶۱ مقاله نهایتا انتخاب شد. داده های کیفی در قالب مقولات، مفاهیم و کد ها تحلیل و پیاده سازی و در نرم افزار 18 maxqda تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد همبسته های روان شناختی (ابعاد شناختی، هیجانی، رفتاری و شخصیتی)، خانوادگی (الگوهای ارتباطی، ابعاد والدین، جوعاطفی خانواده)، تحصیلی (هیجان های تحصیلی، ابعاد مدرسه، روابط بین فردی درمدرسه)، اجتماعی (ابعاد جامعه، ابعاد بین فردی، وضعیت اقتصادی-اجتماعی)، و تعدیل کننده (فردی، خانوادگی، اجتماعی و تحصیلی) با مصرف مواد دانش آموزان در شواهد تجربی مرتبط بودند. مقدار شاخص کاپا در این پژوهش ۸۹/۰ بود. نتیجه گیری: با توجه به ابعاد استخراج شده طراحی مداخلات، برنامه ریزی و اجرای سیاست های آموزشی، درمانی و اجتماعی به شکل سیستمی جهت کاهش مصرف مواد در دانش آموزان ضروری است.
نظارت والدینی، همنشینی با همسالان منحرف و خطرپذیری مصرف مواد مخدر در نوجوانان خانواده های نظامی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نوجوانی مرحله حساسی برای شروع خطرپذیری
مصرف مواد است. این پژوهش با هدف بررسی نقش نظارت
والدینی و همنشینی با همسالان منحرف در خطرپذیری مصرف مواد نوجوانان خانواده های نظامی صورت گرفته است.
روش: طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری متشکل از کلیه نوجوانان دختر و پسر خانواده نظامی شهر تهران بود که 457 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس های خطرپذیری نوجوانان ایرانی، نظارت والدینی و همنشینی با همسالان منحرف استفاده شد . داده ها با استفاده از شاخصهای آماری همبستگی، مستقل و مدل سازی معادلات ساختاری، به کمک نرم افزارهای SPSS 18 و LISREL 8/50، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: نتایج پژوهش نشان می دهد که بین پسران و دختران
از نظر خطرپذیری مصرف مواد، نظارت والدینی و همنشینی با
همسالان منحرف تفاوت معناداری وجود دارد. نظارت والدین از
طریق همنشینی با همسالان دارای تاثیر معنادار بر سوءمصرف مواد است و مدل واسطه ای ارائه شده 16 درصد از واریانس خطرپذیری مصرف مواد را تبیین می کند.
بحث: توجه جدی به نقش نظارت والدینی در کاهش همنشینی با همسالان منحرف و به دنبال آن کاهش احتمال خطرپذیری مصرف مواد از سوی نوجوانان از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین در برنامه های پیش گیرانه لازم است جهت کاهش این رفتار عوامل مذکور را مدنظر قرار دهد.
رابطه کارکرد خانواده و تابآوری در برابر مصرف مواد در دانش آموزان پسر دبیرستانی مدارس پر خطر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۴۱
۴۴۴-۴۲۱
حوزه های تخصصی:
Objective: The aim of the present study is to examine associations among several family functions and resilience against substance which is begin use in high school students. Method: 145 high school students at risk for substance use participated in this correlational study. Family assessment device (FAD) and a researcher-made questionnaire were applied to assess variables. Data were analyzed by Pearson correlation and multiple regressions. Finding: This study revealed significant associations among family functions (problem-solving, communication, roles, control, emotional involvement and general function) and resilience against substance use. But emotional responsiveness was inconsistent with them. Results of multiple regression showed that the emotional involvement can Predict respectively 13% of the resilience against substance use variance (p<0/0001). Conclusion: The more the family functions is healthy and favorable, the more probability of offspring becomes resilient in the face of substance use.
مطالعه قوم نگارانه زمینه ها و بسترهای فرهنگی (هنجارها و باورهای عامیانه) مصرف مواد مخدر در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
289 - 314
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی خرده فرهنگهای قومی (قوم عرب و بختیاری) و هنجارها و باورهای عامیانه تسهیل کننده مصرف مواد مخدر در استان خوزستان بود. روش: روش پژوهش حاضر قوم نگاری بود. جامعه پژوهش متخصصان و خانواده های بختیاری و عرب ساکن در استان بودند که براساس نمونه گیری گلوله برفی و با استفاده از تکنیک اشباع داده ها، 30 نفر از خانواده های بختیاری و عرب ساکن در استان و 10 نفر از متخصصان انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام گرفت. یافته ها: در این مطالعه بسترهای سوق دهنده مصرف مواد مخدر (رسوم و سنت های محلی) و زمینه و پیشینه های تسهیل کننده مصرف مواد مخدر (به هنجار شدن مصرف مواد) شناسایی شد. نتیجه گیری: بسترهای زمینه ساز خانوادگی و آموزشگاهی سهم چشم گیری در بروز و تداوم رفتار پرخطر مصرف مواد دارند. به نظر می رسد درمانگران، پژوهشگران و مشاوران از یافته های پژوهش حاضر می توانند برای کاهش و پیشگیری از رفتارهای پرخطر مصرف موادبهره گیرند.
اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر ولع مصرف و سبک های تصمیم گیری در افراد مصرف کننده مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
31 - 54
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر ولع مصرف و سبک های تصمیم گیری در افراد مصرف کننده مواد انجام شد. روش: روش این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و با گروه کنترل بود. جامعه آم اری ای ن پژوهش شامل افراد مصرف کننده مواد شهر اردبیل در سال 1400 بود که به مراکز ترک اعتیاد مراجعه کرده بودند. از این بین، 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان گروه آزمایش تحت 15 جلسه 20 دقیقه ای تحریک آندی منطقه F3 و تحریک کاتدی منطقه F4 قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس کوتاه ولع مصرف مواد و پرسشنامه سبک های تصمیم گیری کلی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای سبک های تصمیم گیری عقلایی، شهودی، وابستگی، آنی و اجتنابی و همچنین ولع مصرف وجود داشت. نتیجه گیری: این نتایج حاکی از اختلال عملکردی مناطق پیش پیشانی در ولع مصرف و فرایندهای تصمیم گیری در مصرف کنندگان مواد است و تحریک الکتریکی این مناطق نیز می تواند مداخله ای اثربخش در کاهش این نارسایی ها باشد.
تجربه زیسته نوجوانان پسر دارای سابقه مصرف مواد: یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
63 - 74
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی ابعاد تجربه زیسته نوجوانان پسر دارای سابقه مصرف مواد بود. در این مطالعه از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه موردمطالعه شامل نوجوانان پسر با سابقه مصرف مواد بود که در سال 1400 در کانون اصلاح و تربیت استان تهران تحت نگهداری بودند. نمونه پژوهش شامل 17 نفر بود که به روش نمونهگیری هدفمند ملاکی انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها از مصاحبههای نیمهساختاریافته استفاده گردید. برای تحلیل دادهها از روش هفتمرحلهای کلایزی استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل دادهها منجر به شکلگیری سه مضمون هستهای شد: «عوامل گرایش به مصرف» (شامل دو مضمون اصلی «عوامل فرافردی گرایش به مصرف» و «عوامل فردی گرایش به مصرف»)، «عوامل موثر بر میزان مصرف» (شامل دو مضمون اصلی «عوامل تداوم و افزایش مصرف» و «عوامل کاهش مصرف») و «پیامدهای مصرف مواد» (شامل دو مضمون اصلی «پیامدهای مثبت مصرف مواد» و «پیامدهای منفی مصرف مواد»). به عبارت دیگر، مشارکتکنندگان پژوهش در مورد تجربه مصرف مواد خود به عواملی اشاره داشتند که آنان را بهسوی مصرف مواد سوق داده بود؛ آنها همچنین به عواملی اشاره کردند که موجب تداوم، افزایش و کاهش مصرف مواد در آنها شده بود. بعلاوه، مصرف مواد نوجوانان را با پیامدهای آسیبزا و متعددی روبهرو میسازد که ضرورت برنامهریزی و اقدامات پیشگیرانه و درمانی را بیش از پیش نمایان میسازد.