مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
تیموری
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال پنجم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۸
۲۰۱-۱۷۹
حوزههای تخصصی:
فخرومدین به شبکه های درون حصار و اماکن مذهبی گفته می شود که به صورت مشبک هایی تکرار شوند. این گونه دیوارها را با قطعات گل پخته به اشکال هندسی و غیر هندسی ساخته اند و چون در فواصل آن ها حفره هایی پدید آمده، کوشیده اند که فرم آن ها نیز زیبا باشد. در دوران اسلامی ایران، بناهای آرامگاهی و مقابر پس از مساجد، در شمار مهم ترین آثار معماری و شهرسازی، جای می گیرند. ساخت این بناها از سده چهارم هجری قمری، آغاز و با فراز و فرودهایی تا عهد صفویه، ادامه می یابد. به گواهی آثار بازمانده، دوره ایلخانان در ایران را می توان دوران اوج رواج و رونق ساخت «فخرومدین» در بناهای آرامگاهی دانست. در این نوشتار، تعدادی از بناهای آرامگاهی به جامانده از دوره ایلخانی، تیموری و صفوی موردبررسی تطبیقی قرار گرفته است. جستار این پرسش اصلی را که فخرومدین چه سیر تحولی را در دوران اسلامی با تأکید بر سه دوره مذکور، طی نموده است و کاربرد آن، در تطبیق با هم چگونه قابل تشریح و ردگیری است؟ دنبال می نماید. این پژوهش، ترکیبی از دو نوع روش پژوهش کیفی و کمّی و به روش توصیفی- تحلیلی بر پایه استدلال منطقی، انجام شده است. جمع آوری داده ها، ازطریق مطالعه کتابخانه ای و اسناد معتبر تاریخی و بررسی تصاویر و مراکز اسناد صورت گرفته است. در این راستا ابتدا پیشینه تاریخی و مبانی نظری مبحث مورد بررسی قرار گرفته است. سپس تمامی گونه های فخرومدین در مقابر سه دوره ایلخانی، تیموری و صفوی (درمجموع 25 نمونه موردی) با توجه به الگو های هندسی، محل قرارگیری و مصالح به کار برده شده در ساخت آن ها تحلیل شده است. نتیجه مطالعه تطبیقی نشان می دهد که «فخرومدین» در قالب هفت شاخصه کالبدی-معنایی تدوین شده است. این شاخصه ها شامل: معنویت، شفافیت، آسایش محیطی، امنیت، تعامل بصری، محرمیت و زیبایی هستند و مشخص شد که در دوره ایلخانی، شاخصه های «معنویت» و «تعامل بصری»، در دوره تیموری، شاخصه های «آسایش محیطی» و «تعامل بصری» و در دوره صفوی، شاخصه های «معنویت» و «آسایش محیطی» مورد تأکید بوده است.
عجائب اللطائف غیاث الدین محمد نقاش؛ ره آورد هنری سفارت تیموری هرات از دربار چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
49 - 61
حوزههای تخصصی:
بعد از افول و سقوط نظام واحد سیاسی مغول در اراضی ایران و چین، روی کار آمدن سلسله اسلام ستیز مینگ در چین و حکومت مسلمان تیموری در ایران، تعاملات موجود میان این دو سرزمین بسان دوره پیش از مغول منقطع شد. معاصر با حکومت دایمنگ خان مینگ و شاهرخ تیموری، اقداماتی از سوی دو دولت متخاصم در جهت برقراری روابط سیاسی مشاهده و زمینه تبادل هیئت های دیپلماتیک فراهم شد. غیاث الدین محمد نقاش یکی از اعضای سفارت اعزامی از دربار هرات به چین در سال 822ه .ق. بود. ره آورد سفر غیاث الدین سفارت نامه ای موسوم به عجائب اللطائف و مرقعاتی آکنده از نگاره هایی متأثر از مدل ها و نگاره های چینی بود. پژوهش حاضر در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که جایگاه غیاث الدین محمد نقاش در تأثیرپذیری نگارگری ایرانی از نگارگری چینی چه بود. در پاسخ به این سؤال چنین مفروض است که با حضور غیاث الدین محمد نقاش در دربار چین و خلق سفارت نامه مکتوب عجائب اللطائف و مصور (مرقعات موزه توپقاپی سرای) زمینه آشنایی یک نگارگر ایرانی از نگارگری چینی فراهم شد و در الگوی چینی در آثار او از نظر موضوع نمود یافت. این پژوهش بر آن است تا ضمن بررسی این سفارت به عنوان سرآغاز عادی سازی و بهبودبخشی روابط سیاسی ایران و چین تأثیرات هنری آن در قالب انتقال بخشی از گنجینه هنر نگارگری چینی به قاموس هنر نگارگری ایرانی بررسی کند.
مطالعه باغات یزد با تکیه بر متون تاریخی از پیدایش تا دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹۶)
146-120
حوزههای تخصصی:
یزد به واسطه اینکه کمتر دچار فراز و نشیب های اجتماعی شده، معماری در یک بستر آرام به استمرار و تداوم خود ادامه داده است. دور بودن از دغدغه های امنیتی و ایجاد آرامش نسبی در طی قرون میانی و حفر قنوات متعدد، زمینه را برای ظهور باغ در شهر یزد فراهم نموده است. با توجه به کاربرد زیاد باغ در متون تاریخی یزد و عدم انجام پژوهشی درباره باغ های قرون میانی یزد، در این مقاله به این موضوع پرداخته شده است. هدف این مقاله پاسخ گویی به این سوال است که به استناد متون تاریخی باغ های یزد دارای چه ویژگی هایی هستند و مؤلفه های سازنده این باغ ها چه بوده است؟ روش تحقیق این مقاله بر مبنای اسناد و مدارک تاریخی و همچنین مطالعات کتابخانه ای است. روش این پژوهش تحلیلی-تاریخی و منبع اصلی آن، منابع تاریخی مانند کتاب «تاریخ یزد» و «تاریخ جدید یزد» و «جامع مفیدی» است. این مقاله باغ های تاریخی را از جنبه های عملکردی، شکلی، اجزاء و عناصر معماری مورد کنکاش قرار داده است. محدوده تاریخی این پژوهش از زمان پیدایش یزد تا قرن دهم هجری بوده و شامل باغ های قرون اولیه هجری، دوره آل کاکوئیه، اتابکان، آل مظفر، تیموریان و صفوی است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که باغ های یزد دارای ویژگی های محلی هستند که در این ناحیه رواج داشته است. شیوه های معماری و تزیینات بومی در داخل ساختمان باغ ها به کار گرفته می شده است. همچنین تحولات باغ ها در طول تاریخ و به کارگیری فعالیت های متنوع در باغ های یزد نشان از چند عملکردی بودن برخی باغ ها دارد. در نهایت حاکمان محلی و اشراف به عنوان بانی های باغ ها نقش اصلی در حفر قنوات و در نهایت شکل گیری باغ های تاریخی داشته اند.
تأثیر سیاست های آموزشی بر کالبد معماری مدارس دوره اسلامی، نمونه موردی: مدارس دوره تیموری و صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
93 - 115
حوزههای تخصصی:
تعلیم و تربیت از دیر باز در ایران جایگاه ویژه ای داشته است؛ و بنا به شرایط فرهنگی و هنری، اجتماعی و سیاسی هر دوره تاریخی، نمود و ظهور خاص خود را پیدا کرده است. با تغییر دوره های تاریخی و با پیشرفت فنون معماری و تغییر شیوه های معماری، تغییرات کالبدی در مدارس دوره های تاریخی رخ داد. رویکرد آموزشی در هر دوره به نظام آموزشی و فضاهای متناسب با آن در ارتباط است. در واقع چگونگی تأثیر سیاست های نظام آموزشی بر عناصر معماری مدارس تیموری و صفوی مسأله این تحقیق است. لذا، پرسش اصلی پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که سیاست های آموزشی تیموری و صفوی چه تأثیری بر عناصر کالبدی معماری مدارس این دو دوره داشته است. روش گردآوری اطلاعات پژوهش، به لحاظ نوع نتایج توصیفی-تحلیلی و به لحاظ رهیافت تاریخی-تفسیری است که به شیوه تحلیل گونه شناختی و با شیوه گردآوری داده کتابخانه ای (اسنادی) و با ابزار نقشه خوانی، سندخوانی و فیش برداری انجام شده است. معماری مدارس منتخب این دو دوره از منظر کالبدی بررسی شد تا روند تحولات مدارس صفوی پس از دوره تیموری مشخص شود. یافته های تحقیق نشان می دهد که میزان پشتیبانی مالی بانیان بر ابعاد و اندازه ها و بسیاری از عوامل دیگر مانند شیوه ساخت مدارس تأثیر بسزایی داشته است. مفهوم آموزش در هردوره با توجه به سیاست های حاکم در کشور تغییراتی داشته که این تغییرات بر سیاست آموزشی و مفهوم مدارس و در نتیجه در کالبد و معماری مدارس تیموری و صفوی اثر گذاشته است؛از جمله تأثیرات سیاست های آموزشی بر کالبد مدارس دوره تیموری می توان به گسترش ابعاد مدارس، کیفیت حجره ها و مدرس ها، تأمین محل اقامت طلاب، تغییرات دستگاه ورودی اشاره کرد. این مسئله در دوره صفوی به دلیل عمومی تر شدن رویکرد مدارس تأثیر دوچندان داشت و ابعاد و کیفیت فضایی مدارس را متأثر کرد. عمده ترین دگرگونی ها در دو دوره، پاسخ به تأمین فضای اقامتی، آموزشی و نیایشی مطلوب تر بوده است.
تبارشناسی رزم افزارهای فلزی عصر تیموری از ظفرنامۀ شرف الدین علی یزدی (مطالعۀ موردی نگاره های مکتب شیراز 839 ه.ق و هرات 872 ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب ظفرنامه تیموری به تقاضای پسر شاهرخ - ابراهیم سلطان- توسط شرف الدین علی یزدی نگارش شده که در باب زندگی، لشکر کشی ها و فتوحات تیمور گورکانی بوده و همواره مورد توجه نگارگران در مکاتبی همچون مکتب شیراز به سال839ه.ق و مکتب هرات 872ه.ق قرار گرفته است. درواقع نگارگری، بازتاب دهنده ی هنرها و صناعات مختلف دوره ی خویش است. زیرا نگارگران همواره برای رساندن مفهوم موضوع مورد نظر خود از جمله رزم و پیکار، در کنار تمام عناصر طبیعت، از اشیاء دست ساخته بشر همانند ابزارآلات فلزی نیز بهره گرفته اند. بنابراین، آثار هنری هر دوره تاریخی، جهان بینی هنرمندان و برداشت آنها از هستی و پیرامون آن است که شناخت این آثار و تحلیل عناصر به کار رفته در آن ها را، باید با در نظر گرفتن شرایط تاریخی و فرهنگی همان دوره مورد پژوهش قرار داد. و تبارشناسی، روشی است که پدیده ها را در تطور تاریخی شان بررسی می کند و با شناسایی صورت بندی های تاریخی پدیده ها، جایگاه انتقادی مناسبی برای فهم آنها پدید می آورد. پژوهش حاضر در تلاش بوده است تا با تکیه بر رویکرد تبارشناسی، به تحلیل تبار ادوات فلزی شناسایی شده و صورت بندی آنها در نگاره های رزم مکتب شیراز و هرات تیموری برگرفته از کتاب ظفرنامه شرف الدین علی یزدی بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که ساختار و تنوع کارکردی ادوات فلزی تصویرشده در نگارگری دوره تیموری براساس کتاب ظفرنامه یزدی بر چه اساسی است؟ بنابراین، هدف از انجام این پژوهش، تحلیل، دسته بندی و تبارشناسی ادوات فلزی تیموری در نگارگری از جنبه کالبدی و کارکردی آنها می باشد. یافته های حاصل از این پژوهش که به روش تاریخی انجام شده، بیان می کند رویکرد تبارشناسی که همانا تاریخی دیدنِ پدیده مورد مطالعه است، می تواند کمک بسیاری به شناخت ادوات رزم عصر تیموری نماید. و بیان می کند تمامی رزم افزارهای فلزی، کاربردی برای رزم و اقتدار حکومت تیموری داشته اند که به فراخور زمانی، تعدد آنها جهت کاربرد متغیر بوده است. از لحاظ کالبدی نیز رزم افزارها احتمالاً اشکالی بوده اند که در گذشته و حتی اعصار بعدی نیز با اندک تغییراتی مورد استفاده قرار می گرفتند.
شدود سه گانه در آثار مراغی و فرزندش عبدالعزیز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله بررسی نمونه شَدّهای سه گانه ی مطرح شده در آثار عبدالقادر مراغی و فرزندش عبدالعزیر است. شَدّ معانی مختلفی داشته که در آثار شخصیت های مذکور به معنای کوک سازهای زهی از جمله عود بوده است. این کوک ها برآیند نغمات اصلی تعدادی از ادوار نغمگی، یا کوکی برای اداوار ایقاعی بوده اند. هدف از شکل گیری این گونه ها اتوس یا تأثیرگذاری بر مخاطبان از جمله گریه، خواب، خندادن و غیره بوده است. در این تحقیق انگیزه ی شکل گیری شدود، ساختار و تداوم آنها مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این تحقیق بررسی شدودی است که در شکل گیری شدود چهارگانه ی صفوی نقش داشته، تا کنون مورد بررسی جدی قرار نگرفته است. روش تحقیق این مقاله توصیفی - تحلیلی است. درک زمانه از تأثرپذیری نظام ادواری دوران بازتابی از افکار قومی دوران بوده است. در این تأثیرگذاری رفتار اجرایی مجریان و مخاطبان، شرایط زمانی و مکانی شرط ضروری بوده است. شدود مذکور منحصر به تعداد برشمرده نبوده، حکایت از سیستم بازی در این زمینه داشته، از موسیقی آوازی و سازی بهره برده شده است. از منظر تخصصی این شدود با فاصله های غیر همسان کوک ها می شده اند. گاه ساختار عملی ادوار نغمگی با ساختار نظری آنها هم خوانی نداشته است. این شدود در دوران صفوی تغییرات کمّی و کیفی داشته اند.
مطالعه تطبیقی و جامعه شناختی دو نگاره از کتاب جامع التواریخ رشیدی و ظفرنامه تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۰ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
15 - 25
حوزههای تخصصی:
دانش بین رشته ایِ جامعه شناسی هنر، برای شناخت جوامع، به آثار هنری نیز رجوع می کند. در این مقاله، هنر نگارگری دوره ایلخانی و تیموری ازنظر جامعه شناختی بررسی می شود. هدف اصلی این تحقیق بنیادی که با روش توصیفی و نمونه پژوهی انجام گرفته، یافتن عوامل مؤثر بر هنر و هنرمندان این دو دوره تاریخی است. فرضیه اصلی نیز بر تأثیر عوامل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بر هنر و هنرمندان، در مقابل تأثیر هنر بر جامعه مبتنی است. برای این منظور، دو نگاره از کتاب های جامع التواریخ رشیدی و ظفرنامه تیموری به عنوان نمونه، تحلیل تطبیقی می شوند. وجه اشتراک این دو نگاره، تأکید بر عظمت مقام شاهی است و تنها وجه تمایز این دو اثر، در نوع نگاه هنرمندان به پادشاه است که در شرایط سیاسی و اجتماعی این دو دوره تاریخی ریشه دارد. در جمع بندی کلی، ارتباطی دوسویه در عظمت بخشی به حاکمان و هنر این دوره ها دیده می شود. بنابراین، می توان گفت هنر نگارگری دوره ایلخانی و تیموری، نقش بسیار مهمی در بقا و القای عظمت این حکومت ها داشت و درواقع، حمایت از هنر، قدرتی والا برای پادشاهان به ارمغان می آورد.
سیر تطوّر جاذبه های بصری «ی معکوس» در کتیبه های ثلث از عصر مغول تا صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
79 - 92
حوزههای تخصصی:
قلم ثلث دارای ارزش های بصری والایی در خوشنویسی اسلامی و منطبق با اهداف و کارکرد تزئیناتِ معماری است. بررسی روند تطوّر و تحوّل«ی» معکوس در کتیبه های ثلث نشان می دهد که این حرف از دوره ایلخانی تا اوایل عصر صفوی اغلب به صورت کوتاه و مورّب نگاشته می شد اما از نیمه عصر صفوی از «ی معکوس شالی یا قطاری » برای تقسیم کرسی بالا و پائین و ایجاد توازن و تعادلِ حروف در کتیبه نگاری ثلث استفاده بیشتری شد. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و با عطف به کار میدانی در خصوص کتیبه های ثلث انجام گرفته است. نتایج این مقاله مویّد آن است که تطوّر «ی» معکوس از نوع کوتاه به بلند (قطاری) مبتنی بر دو عامل ملاحظات خوشنویسی از منظر ترکیب و حُسن همجواری و ضرورت انطباق خط ثلث با جلوه های بصریِ معماری اسلامی بوده است. همراه با عوامل گفته شده، از به کار گیری نوع مواد و مصالح، نحوه دورگیری، تراش و ساخت کتیبهها از عصر ایلخانی تا دوره صفوی نیز نباید غافل ماند. مجموع این عوامل، ضمن آنکه کتیبه های ثلث را از منظر ترکیببندی و انسجام کلی حروف و کلمات تقویت می کرد، بر زیبایی و هماهنگی این نوع اجرا با ملاحظات بصریِ معماری نیز تأثیر بسزایی نهاد.
سفارت در دوره ایلخانی وتیموری : موانع وچالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
عصر مغولان و سپس تیمور،از اثرگذارترین دوره های تاریخ ایران است که با خود تغییراتی را به وجود آورد. در این برهه شاهد تغییرات فراوانی در عرصه های مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی هستیم. یکی از عرصه هایی که دچار تغییر و تحول شد،آداب پذیرش سفرا بود. مغولان دارای آداب خاص خود در زمینه پذیرش سفیر بودند که به شدت متعهد به اجرای آنها بودند حتی در دوران مسلمانی خود نیز تنها پاره ای از اصول را که مغایر قوانین اسلام بود، کنار گذاشتند. این اصول در برخی از ادوار عصر تیموریان تداوم یافت و در برخی دیگر شاهد دگرگونی هستیم. در این دوره با وجود خصلت تهاجمی مغولان و تیمور، آنها از کارکردهای مبادله سفیر غافل نبودند و تبادل سفیر در این دوران با مقاصد متنوع صورت می گرفت.پژوهش حاضر به روش تاریخی مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی و با بهره بردن از منابع تاریخی در پی پاسخ به این سؤال است که سفرا باتوجه به اهدافی که در مأموریت خود داشتند با چه موانعی و مشکلاتی روبه رو می شدند و این موانع و مشکلات چه پیامدهایی در پی داشته است؟
بررسی تطبیقی پوشش زنان تصویر شده در شاهنامه بایسنقری و شاه طهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
531 - 551
حوزههای تخصصی:
الگوی تصویر شده پوشش زنان در دوره تیموری و صفوی از دیدگاه هنرمند آن زمان در تصاویر برجای مانده از شاهنامه بایسنقری و شاه طهماسبی انعکاس یافته است. مطالعه منابع مکتوب تاریخی و مقایسه تطبیقی نگاره های دو شاهنامه یاد شده، نوشتاری به شیوه تحلیلی تطبیقی را ارائه می دهد که در مسیر خویش به ابهامات زیر پاسخ می گوید؛ پوشش زنان تصویر شده در دو شاهنامه یاد شده از چه وجوهی قابلیت انطباق دارند؟ تزیین در پوشاک زنان عهد تیموری و صفوی چه کارکردی داشته است؟ ساختار پوشاک زنان دوره تیموری و صفوی در قالب سه لایه اصلی سرپوش، تن پوش و پای پوش است؛ به طورکلی کیفیت پوشاک زنان افته در نگاره های هر دو شاهنامه سه مقوله تزیین، شاخص هایی جهت تعیین جایگاه اجتماعی زنان و لزوم حجاب را برمی تاباندکه در آثار هر دوره، به فراخور اصول حاکم بر جامعه و سلیقه هنرمند نگارگر، لحاظ شده است. وجه اشتراکی که در هر دو عصر تاریخی به چشم می خورد، جایگاه والایی است که برای زنان از هر طبقه اجتماعی در نگاره ها به واسطه حفظ وقار و مقام شامخ زنان جامعه در آن ها لحاظ شده است.
مقایسه تطبیقی جایگاه زنان در مجالس موسیقی دوره تیموری و صفویه بر اساس نگاره های برجای مانده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
437 - 462
حوزههای تخصصی:
در زمان حکومت تیموریان، هنر نقاشی به چنان درجه ای از تکوین و تکامل رسید که الگویی برای کل مکاتب آینده نقاشی ایران شد. با توجه به رویکرد حکمرانان تیموری، شاهد بلوغ و کمال موسیقی در این دوره هستیم که با مطالعه در نگاره های موجود، می توان به نکات بسیار پراهمیت و مطرح حیات موسیقیایی، از جمله جلوت و ملازمت زنان نوازنده و سازها و ابداعات این هنر، در این دوره پی برد. در تاریخ ایران پس از اسلام، عصر صفوی هم به لحاظ دگرگونی های مهم سیاسی فرهنگی و اجتماعی نقطه عطفی محسوب می شود و نگارگری صفویه نیز، مانند سایر شاخه های هنری، از این قاعده مستثنا نبوده است. نوشته حاضر بر آن است تا با رویکرد تطبیقی و به روش توصیفی تحلیلی و تاریخی و با استناد به منابع کتابخانه ای و اسناد موزه ایِ بر جای مانده از روزگار تیموریان و صفویان، هویت و جایگاه اجتماعی زنان نوازنده را به صورت تطبیقی بررسی و تبیین کند. سؤال اصلی این پژوهش بدین صورت مطرح می شود؛ نگاه دو سلسله به زنان نوازنده در آثار هنری چگونه تببین یافته است؟ مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که به رغم شباهت نقش های این دو دوره با یکدیگر، مع الوصف در عصر صفوی بزرگ داری و احترام به مقام زن و نوازنده نسبت به دوره تیموریان بیشتر بوده است. در عصر تیموری، زنان نوازنده در مجالس آرام و بدون هیاهو همراه با پادشاه و معمولاً در رده پایین مجلس به نمایش در آمده اند. در اوایل دوره صفویه، زنان همراه مردان درباری و نزدیک شخص شاه و در اواخر این دوره نیز در صحنه های شلوغ به تصویر کشیده شده اند؛ در حالی که به جای نوازندگی بیشتر به رقص می پردازند و جایگاهشان تنزلی مقطعی به خود دیده است.
بررسی تطبیقی پوشش سر مردان ادوار تیموری و صفوی (مطالعه موردی نگاره های شاهنامه بایسنقری و شاه طهماسبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوشش سر، از اجزای فرهنگ پوشاک ایران بوده که ضمن القای مفاهیمی ویژه از تنوع بسیاری برخوردار بوده و نماینده طبقات اجتماع است. هدف مقاله، شناخت فرم پوشش سر مردان در دوره تیموری و صفوی است. بنابراین مقاله به دنبال پاسخ بدین پرسش هاست: اشکال پوشش سر در نگاره های دو شاهنامه بایسنقری و شاه طهماسبی کدام است و وجوه اشتراک و افتراق آن چیست؟ رویکرد تحقیق کیفی بوده و روش، توصیفی، تاریخی و تطبیقی است. در این سیر تاریخی فرم کلاه ها، کلاه خود ها، عمامه ها و تاج ها در دو شاهنامه مذکور مورد تحلیل قرارگرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد پوشش سر مردان دوره تیموری نشان دهنده شغل، مذهب و موقعیت اجتماعی ایشان بوده است. همچنین شاهد تاثیر پذیری فرم سرپوش ها از هنر خاور دور بوده که نتیجه ارتباطات تجاری و سیاسی تیموریان با دربار چین است. در این دوره استفاده از عمامه به دلیل مسائل مذهبی، بسیار رایج بوده و تمامی افراد اجتماع، با هر جایگاه اجتماعی از این سر پوش استفاده می کردند. در رابطه با سرپوش مردان صفوی باید گفت پوشش سر متأثر از دوره تیموری بوده، اما تنوع فرم سرپوش ها نسبت به دوره پیشین تغییرات قابل تاملی داشته است که می توان مذهب را از تاثیر گذارترین دلایل آن بر شمرد. تاج قزلباش یا عمامه ۱۲ ترکی با میله قرمز رنگ- نماد شیعیان دوازده امامی- از نمونه های بارز آن است. همچنین با توجه به سبک، فرم، رنگ و تزیین کلاه و سرپوش ها می توان جایگاه اجتماعی افراد را درک کرد.