مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
بهسازی
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ششم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
113 - 127
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بافت مرکزی شهر کرمانشاه به واسطه اجرای طرحهای بهسازی و نوسازی در طی دهه گذشته دچار تغییرات گسترده ای شده است. تغییرات عمرانی مانند تعریض خیابان مدرس و تعریف پروژه های محرک بازآفرینی شهری در طول این خیابان منجر به تغییر بافت اجتماعی و منظر شهری شده است و بر این اساس کیفیت زندگی تابعی از فرایندهای بهسازی و نوسازی محسوب می شود. هدف : این پژوهش با هدف ارزیابی و سنجش اثرات اجرای طرح های بهسازی و نوسازی در ارتقاء کیفیت زندگی ساکنین بافت های فرسوده در بافت مرکزی شهر کرمانشاه صورت گرفته است. روش شناسی: روش پژوهش مقاله حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بوده است. برای گردآوری داده ها از روش های اسنادی و پیمایشی(مشاهده، مصاحبه، نظرسنجی و پرسشنامه) استفاده شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها آزمون t تک نمونه ای بوده است، جامعه آماری این تحقیق کلیه ساکنین بافت های فرسوده شهر کرمانشاه بوده که از طریق فرمول کوکران نمونه ای حدود 200 نفر به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. قلمرو جغرافیایی: بافت مرکزی شهر کرمانشاه، غرب ایران. یافته ها: نتایج ارزیابی شاخص های مختلف طرح بهسازی و نوسازی در ارتقاء کیفیت زندگی شهری بافت فرسوده شهر کرمانشاه با استفاده از آزمون تی تست تک نمونه ای نشان داد که مقادیر به دست آمده کوچکتر از حد استاندارد است. در مجموع میزان تأثیر شاخص های مختلف طرح بهسازی و نوسازی در ارتقاء کیفیت زندگی ساکنین بافت فرسوده کرمانشاه، برابر 63/2 به دست آمد که در سطح آلفای 05/0 معنادار است؛ بنابراین با سطح اطمینان 95/0 می توان پذیرفت که از نظر ساکنین، طرح بهسازی و نوسازی نقش کمی در ارتقاء کیفیت زندگی ساکنین داشته است. ارزیابی شاخص ها نشان داد که تأثیر شاخص های کالبدی با 97/2 شاخص های اقتصادی با 8/2 و شاخص های زیست محیطی با میانگین 57/2 به ترتیب بیش ترین تأثیر را در ارتقاء کیفیت زندگی و محیطی ساکنین داشته اند. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که اجرای طرح های بهسازی و نوسازی اثر کمی در کیفیت زندگی ساکنین داشته است. این طرح ها بیشترین تأثیر بر شاخص های کالبدی داشته و سایر شاخص های اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی تأثیر کمتری از اجرای آنها داشته اند. از اینرو بایستی توجه نمود که بهسازی و نوسازی صرفاً یک امر کالبدی نبوده و علاوه بر موضوعات کالبدی به موضوعات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی نیز توجه نمود.
تحلیل فرصت ها ی توسعه ای بافت قدیم شهر (نمونه موردی: بخش مرکزی شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال هفتم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲۵
111 - 128
حوزه های تخصصی:
افزایش جمعیت در شهرهای بزرگ و نیز محدود گسترش و توسعه ی فیزیکی در این شهرها باعث شده تاضرورت پرداختن به احیای بافت قدیم این شهرها بیش از پیش اهمیت پیدا کند. هدف این تحقیق، شناخت قابلیت ها و تنگناهای داخلی بافت قدیم شهر کرمانشاه، فرصت ها و تهدیدهای بیرونی و در نتیجه تحلیل و امکان سنجی بهره مندی از فرصت های توسعه ای و ارتقاء زیست، سکونت و فعالیت در بافت قدیم و هسته مرکزی شهر کرمانشاه می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و در انجام آن از روش تحقیق تحلیلی - توصیفی استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای و فیش برداری، پرسشنامه و مشاهده میدانی جمع آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری توصیفی و استنباطی و نیز مدل SWOT استفاده شدهاست . بر مبنای نتایج حاصل از تحلیل عوامل چهارگانه تکنیکSWOT ، محدوده مورد مطالعه دارای 12 نقطه قوت، 10 نقطه فرصت، 12 نقطه ضعف و 9 نقطه تهدید می باشد. برای ترسیم ماتریسSWOTاز امتیاز نهایی شاخص های برتر چهار عامل (قوت، فرصت، ضعف و تهدید) استفاده گردید که بر مبنای آن در یک چارچوب منطقی می توان فرصت ها و تهدیدهای کلیدی خارجی را با ضعف ها و قدرت های داخلی در یک رویکرد ساختاری شده مقایسه نمود و الگوهای توسعه سازگار با موقعیت داخلی و خارجی را تبیین نمود.
تدوین استراتژی های راهبردی بهسازی و نوسازی بافت فرسوده شهر جهرم با استفاده از مدل SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال هشتم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۹
177 - 200
حوزه های تخصصی:
فرسودگی واقعیتی است که تاکنون بیش تر شهرهای باسابقه و تاریخی ایران ،تحت تأثیر آن قرار گرفته اند.آنچه مسلم است، در این گونه شهرها این مسأله، رشد بافت شهری را مختل کرده و به پیرامون سوق می دهد. بنابراین افزون بر نابودی بافت ها درونی و باسابقه ی شهری، هزینه های هنگفتی را با ایجاد و بافت های نوطهور بر گرده ی شهر تحمیل می کند. این پژوهش با رویکردی توصیفی – تحلیلی، از طریق مطالعات میدانی و کتابخانه ای و با استفاده از مدل تحلیل استراتژیک SWOT و با بهره گیری از نرم افزار SPSS به بررسی و تجزیه و تحلیل وضع موجود بافت فرسوده شهر جهرم پرداخته است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش بافت فرسوده شهر جهرم با مساحتی بالغ بر 104 هکتار و با جمعیتی معادل 22375 نفر می باشد که 354 سرپرست خانوار به عنوان نمونه انتخاب شده است. برای تکمیل مدل سوات از نظر نخبگان و کارشناسان شهر جهرم با حجم نمونه 30 نفر استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که علاقه مندی ساکنین برای بهسازی و نوسازی بافت فرسوده و وجود گروه های کم درآمد اقتصادی در بافت به ترتیب از مهم ترین نقاط قوت و ضعف، بالا بودن میزان مشارکت در شهرهای کوچک و مقاوم نبودن ساختمان ها در برابر مخاطرات طبیعی از مهمترین نقاط فرصت و تهدید می باشد. مهمترین راهبردها در ارتقا کیفیت سکونت و زندگی در بافت های فرسوده، جلب مشارکت مردمی در طرح، اجرا، بهسازی و نوسازی، فراهم کردن بسترهای لازم جهت تشکیل نهادهای مدیریتی مردمی، تشویق مردم به تشکیل سازمان های محلی می باشند. بهترین شیوه مداخله در بافت فرسوده شهر جهرم عمدتاً از نوع نوسازی همراه با مشارکت مردمی است. لذا برای مداخله در شهرهای کوچک تشکیل سازمان مدیریت محله، ایجاد خانه بهسازی محله، ایجاد حس رقابت در نوسازی ما بین محلات بافت های فرسوده، نهادینه سازی مشارکت های اجتماعی بین مدیران محلی با شهروندان پیشنهاد می گردد.
نوسازی، بازسازی وبهسازی بافتهای فرسوده شهری سمنان با رویکرد توسعه پایدار شهری
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۱
119 - 137
حوزه های تخصصی:
بافتهای فرسوده وناکارآمد شهری ، بخش اعظمی از سطح شهرهای کشور را تشکیل می دهند گرچه این بافتها به دلیل داشتن مشکلات متعدداقتصادی ،اجتماعی ،کالبدی ،عملکردی ،ترافیکی وزیست محیطی از عمده چالش های مدیریت شهری ونظام شهرسازی میباشند وبرای کل گستره شهری یک تهدید جدی به شمار می آیند با این حال مهمترین پتانسیل شهرها برای استفاده از زمین جهت اسکان جمعیت ،تأمین فضاهای خدماتی ونیز بهبود محیط زیست میباشند . بافتهای فرسوده با توجه به طبقه بندی کالبدی آنها درسه طبقه ناپایداری ،نفوذ ناپذیری وریزدانگی نحوه مداخله در آنها(بهسازی ،نوسازی وبازسازی ) متفاوت ودر الویتهایی قرار میگیرند .که جهت مداخله در این بافتها باید به مواردی چون بافتهای ارزشمند تاریخی ،ملاحظات زیست محیطی،اجتماعی،اقتصادی ، تأمین زیرساختها وسازگاری کاربری ها توجه خاص گردد. بنابراین علاوه بر توجهات کالبدی – فیزیکی صرف به این گونه بافتهای حساس بایستی رویکردهای اجتماعی واقتصادی ،مشارکت بازیگران محلی ،نوسازی فرهنگی واجتماعی ، تأکید برشخصیت محلی وویژگی های فرهنگی وبومی نیز لحاظ گردد.بنابرلزوم توجه به بافتهای فرسوده رویکرد جدید توسعه پایدار شهری با توجه به ابعاد وشاخص های آن دراین مناطق احساس می گردد. دراین زمینه استفاده از شاخص ها به عنوان یکی از ضروری ترین ابزارها برای ارزیابی میزان پیشرفت به سوی توسعه پایدار مد نظر بوده اند وهر جامعه متناسب با شرایط خود از چارچوب های خاصی استفاده می کند که این چارچوب ها مبتنی بر اهداف پایداری،ابعاد پایداری،فرآیندهای توسعه پایدار و... می باشد .دراین پژوهش ازروش توصیفی – تحلیلی استفاده و اطلاعات به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است
بررسی آثار اجرای طرح های بهسازی بافت های با ارزش بر توسعه سکونتگاه های روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۵۸
۱۳۰-۱۱۷
حوزه های تخصصی:
امروزه در جریان برنامه های توسعه روستایی "حفاظت و توسعه" از موانع اساسی در راه یکدیگر می باشند. از یک سو هم باید حافظ اصالت و ارزش مکان بود و از سوی دیگر در راستای تأمین رفاه اقتصادی سکونتگاه های روستایی گام برداشت. قدر مسلم، پرداختن به احیای بافت باارزش، آثار و تبعات زیست محیطی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی به همراه خواهد داشت. هر چند شناسایی و حفاظت از بافت باارزش روستایی در جهت حفظ میراث فرهنگی و تاریخی اهمیت دارد، چگونگی حفاظت و رسیدگی به این گونه بافت ها اهمیتی مضاعف دارد. بدین منظور هدف از این مقاله بررسی تغییرات اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی بعد از اجرای طرح های بهسازی بافت های باارزش روستایی می باشد. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی– تحلیلی و رویکرد آن، پیمایشی می باشد. داده های مورد نیاز از مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده است. جامعه آماری شامل سه روستای نای بند شهرستان طبس، خور شهرستان خوسف و فورگ شهرستان در میان در استان خراسان جنوبی می باشد که طرح بهسازی بافت باارزش در آن اجرا شده است. از این میان با به کارگیری فرمول کوکران، تعداد 310 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه و مقیاس سنجش شاخص های مورد استفاده ترتیبی و ابزار سنجش، طیف لیکرت بوده است. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون ویلکاکسون (برای متغیرهای ناپارامتریک) و T نمونه های وابسته (برای متغیرهای پارامتریک) استفاده شده است. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که بهسازی بافت باارزش با در نظر گرفتن کالبد و شرایط محیطی هر روستا و جلوگیری از ساخت و ساز غیربومی منجر به تغییرات اجتماعی، کالبدی، زیست-محیطی و اقتصادی مثبتی شده است اما وجود شرایط طبیعی نامساعد مانند بحران های طبیعی و استقرار نامناسب روستا، کیفیت طرح ها را به ویژه از بعد اقتصادی و زیست-محیطی پایین آورده است. بدین منظور جهت بهسازی و احیای بافت باارزش روستایی پیشنهادهایی در پنج مقوله شامل مرمت بافت، خدمت رسانی، گردشگرپذیری، امنیت و توسعه اجتماع محلی ارائه شده است که هر پنج مقوله به گونه ای لازم و ملزوم یکدیگرند و در راستای دست یافتن به توسعه مطلوب باید به هر پنج مقوله توجه گردد.
تحلیل شبکه مشارکت روستاییان در طرح های بهسازی بافت باارزش تاریخی (مطالعه موردی: روستای شاهکوه سفلی، شهرستان گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۶۱
۷۶-۶۱
حوزه های تخصصی:
بافت های روستایی در ایران، گونه های بی نظیر فضایی را در دوره ای طولانی و در مکان هایی خاص ارائه می کنند که برخی از آن ها به دلیل برخورداری از ویژگی های خاص معماری، تاریخی و فرهنگی به عنوان میراثی به شمار می روند که حفظ و نگهداری آن ها از اهمیت فراوانی برخوردار است. از این رو بنیاد مسکن انقلاب اسلامی اقدام به شناسایی و اجرای طرح های بهسازی بافت باارزش تاریخی در روستاها دارای شرایط می نماید. در این رهگذر مشارکت روستاییان در این طرح ها سبب تسهیل و تضمین موفقیت آن ها می شود. یکی از مهم ترین عناصر تحقق مشارکت واقعی در جوامع پیچیده امروزی، سطح سرمایه اجتماعی در جامعه است. در این راستا، رویکرد تحلیل شبکه به عنوان نظریه و مدلی که به مطالعه ساختارها و روابط می پردازد، قادر به سنجش میزان سرمایه اجتماعی بین افراد می باشد که در چند سال اخیر مورد توجه زیادی قرار گرفته است. این تحقیق نیز با هدف سنجش سرمایه اجتماعی روستاییان و مشارکت آن ها در طرح های بهسازی بافت باارزش تاریخی در روستای شاهکوه سفلی شهرستان گرگان به عنوان روستای هدف گردشگری که دارای بافت باارزش تاریخی می باشد، با روش تحلیل شبکه ای پرداخته شد. در حقیقت سؤال اساسی تحقیق این است که وضعیت سرمایه اجتماعی روستاییان و مشارکت آن ها در طرح های بهسازی بافت باارزش تاریخی در روستای مورد مطالعه چگونه است. بر این اساس فهرستی از افراد ذی نفوذ روستا با استفاده از روش گلوله برفی تهیه شد. در نهایت نام 43 نفر به عنوان افراد شاخص که برای این طرح در روستا همکاری داشته اند، به دست آمد. در مرحله بعد، پرسشنامه ای تهیه و داده های ماتریسی به محیط نرم افزار Ucinet وارد و با استفاده از تعدادی آزمون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. به صورت کلی نتایج این تحقیق نشان دهنده وضعیت مناسب سطح اعتماد روستاییان به یکدیگر و در عین حال وضعیت نامناسب مشارکت آن ها در طرح بهسازی بافت باارزش تاریخی روستا می باشد. همچنین بیشترین سطح اعتماد و همچنین همکاری افراد با یکدیگر به صورت درون گروهی ظهور و بروز پیداکرده است. به معنای دیگر در روستای مورد مطالعه بیشتر شاهد سرمایه مجتمعی که واجد خصلت انحصاری و اختصاصی در مقابل سرمایه اجتماعی با ویژگی غیر انحصاری و باز بودن مواجه هستیم.
بهسازی بافت فرسوده شهری با رویکرد افزایش ایمنی محیطی فضاهای عمومی (مطالعه موردی: محله بریانک منطقه 10 تهران)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بهسازی بافت های فرسوده شهری امروزه از جمله راهکارهایی هست که در راستای بهبود وضعیت زندگی و به ویژه مبحث ایمنی در این بافت ها مطرح شده است. براین اساس در پژوهش حاضر در پی بررسی بهسازی بافت فرسوده شهری با رویکرد افزایش ایمنی محیطی فضاهای عمومی(نمونه موردی؛ محله بریانک منطقه 10 تهران)می باشیم. روش بررسی: روش تحقیق حاضر توصیفی و تحلیلی - پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر ساکنان محله بریانک واقع در منطقه ده شهر تهران می باشند. اطلاعات مورد نیاز آن نیز از دو طریق کتابخانه ایی و میدانی با استفاده از کتابها، مقالات، پایان نامه ها، اسناد و مصاحبه و پرسشنامه و GIS جمع آوری خواهد شد. قلمرو پژوهش محله بریانک منطقه ده تهران می باشد. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و از طریق نمونه گیری تصادفی 384 نفر به عنوان جامعه آماری انتخاب شده و پرسش نامه بین آنان توزیع شده است. داده ها با استفاده از آزمون های آماری در نرم افزار spss و آزمون ضرایب، همبستگی رگرسیون و تی تک نمونه ای مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها و نتیجه گیری: بهسازی و نوسازی بافت فرسوده محله موجبات بهبود اسکلت بندی ساختمان ها، بهبود جنس مصالح آنها، اصلاح تعداد طبقات و درنتیجه افزایش دوام بناها و ایمنی در برابر بحران را در پی خواهد داشت. از این رو بهسازی و نوسازی بافت های مسئله دار محلات به ویژه در محله ی بریانک که بافت فرسوده بسیار زیادی دارد و موجب تنزل کیفیت زندگی برای ساکنانش شده، می تواند موجبات رونق کالبدی، اقتصادی و محیطی در این محله را فراهم نموده و افزایش کیفیت زندگی و رفاه را برای ساکنان آن به ارمغان بیاورد.
بررسی و اولویت بندی معابر پیاده شهر زابل جهت بهسازی و نوسازی در راستای ارتقای شهری انسان مدار و پایدار (مطالعه موردی: خیابان های بافت مرکزی شهر زابل)
وضعیت نامطلوب زندگی پیاده در شهرها، عدم توجه کافی به مسیرهای عابرین پیاده در طرح های شهری و وضعیت نابسامان شبکه معابر و پیاده روها از جمله مسایلی هستند که دامن گیر شهرهای امروزی شده اند. این پژوهش برآنست تا با تبیین معیارهای یک محیط پیاده مدار، بر اهمیت آن به عنوان الگویی مناسب برای جایجایی در محیط شهری، تاکید کرده و هر کدام از معابر پیاده را برای امر بهسازی و نوسازی که نقش مهمی در تجدید حیات دوباره شهرهای از پا افتاده دارند، ایجاد نماید. یکی از معضلات شهر زابل نداشتن پیاده روهای مناسب درسطح شهر می باشد که تنها 30 درصد از پیاده روهای سطح شهر برای تردد مناسب می باشد. این امر ضرورت پرداختن به این مسأله را امری بدیهی می نماید. در واقع هدف اصلی که در این پژوهش به دنبال آن هستیم، این است که پیاده راه ها را به عنوان یک فضای عمومی برای امر بهسازی و نوسازی از طریق چندین شاخص که نقش موثری در خلق یک پیاده رو در شأن شهروندی دارد، بررسی و اولویت بندی نماید، تا به یک شهر انسان مدار و پایدار که در جهت حقوق شهروندی خود فعال است تبدیل شود. روش شناسی تحقیق حاضر، توصیفی و تحلیلی بوده و با استفاده از مدل وایکور 320 نفر از جمعیت شهر زابل به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفته که در فرایند انجام آن، پس از محاسبه و زن ها با استفاده از تحلیل فرآیند سلسله مراتبی AHP، اولویت بندی پیاده روهای شهر زابل جهت بهسازی و نوسازی با استفاده از مدل وایکور مشخص می شود. یافته های تحقیق نشان می دهد که وضعیت پیاده روهای شهر زابل از لحاظ شاخص های مطرح شده در این پژوهش از صد درصد وضعیت خوب و ایده آل عدد 37 درصد را به خود اختصاص داده اند که از این لحاظ در شرایط نامساعدی قرار دارند. و جوابگوی یک شهر انسان مدار و پایدار شهری نیستند. بنابراین این پژوهش، با شناسایی و اولویت بندی کردن معابر پیاده شهر جهت بهسازی و نوسازی دوباره آن ها، در واقع کمک شایانی به شهرداری به عنوان نهاد مسئول، جهت ارتقای شهری انسان مدار، پایدار و مناسب شهروندان خود نموده است.
طراحی الگوی برنامه های توسعه توانمندی های اعضای هیات علمی مبتنی بر فاوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
29 - 58
حوزه های تخصصی:
توسعه و بالندگی اعضای هیات علمی با هدف پاسخگویی به نیازهای چالش برانگیز جامعه، دانشگاه، اعضای هیات علمی و دانشجو در حال تبدیل به حوزه ای غنی است. در این راستا به کارگیری فناوری می تواند فرصت های جدیدی را در این حوزه ایجاد کند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عناصر و طراحی الگوی برنامه های توسعه توانمندی های اعضای هیات علمی مبتنی بر فاوا انجام شده است. روش پژوهش از نوع کاربردی و با رویکرد جمع آوری و تحلیل کیفی بوده است که با روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی و استقرایی به انجام رسیده است. شیوه، مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعداد بیست نفر از متخصصان حوزه آموزش و فناوری با شیوه گلوله برفی و تا رسیدن به اشباع نظری بوده است. یافته های پژوهش ۶ مفهوم اصلی و ۴۲ مقوله ی فرعی شناسایی کرده است. نتایج پژوهش بر طراحی عناصر شش گانه هدف، محتوا، زمان، فضا، تعاملات و ارزیابی، با توجه به قابلیت ها و چالش های افزودن فاوا به این عناصر تاکید دارد. در نهایت الگوی طراحی برنامه های توسعه توانمندی های اعضای هیات علمی مبتنی بر فاوا ترسیم شده است. توصیه نهایی بر طراحی سامانه یکپارچه شامل سیستم های متنوع آموزشی و پژوهشی مبتنی بر نیازهای فردی و سازمانی، رویکردهای فعال، تجربی، شخصی سازی، غیر رسمی و قابل انتقال به عمل در محیطی امن، منطبق با قوانین با توجه به شبیه سازی موقعیت های حضوری در زمانی منعطف و بهینه، با تعاملات فعال مخاطب، مربی و محتوا با رویکرد شفاف و انتخابی به همراه ارزیابی رشد دهنده و معتبر است.
باز آفرینی شهری با تاکید بر بهسازی و توانمندسازی سکونتگاه های غیر رسمی در کلان شهرها (مورد مطالعه: شمس آباد تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رواج و گسترش حاشیه نشینی که در 50 دهه گذشته به معضلی برای کلانشهرها ازجمله تبریز تبدیل شده است اکنون دامنه اش از کلانشهرها و شهرها فراتر رفته و دامنه اش از کلانشهر و شهرها فراتر رفته و دامن روستاهای اطراف را نیز گرفته و توسعه این پدیده بر مشکلات ساکنان این روستا نیز افزوده است. هدف از پژوهش حاضر باز آفرینی شهری با تاکید بر بهسازی و توانمندسازی سکونتگاههای غیر رسمی در کلانشهرها کیس مورد مطالعه: شمس آباد تبریز می باشد روش تحقیق حاضر ﺗﺤﻘیﻖ ﺣﺎﺿﺮ از ﻟﺤﺎظ ﻣﺎﻫیﺖ و روش ﺗﻮﺻیﻔﻰ - ﺗﺤﻠیﻠﻰ و از ﺣیﺚ ﻫﺪف کﺎرﺑﺮدى ﺑﻪ ﺣﺴﺎب ﻣﻰآیﺪ. در ﻣﺮﺣﻠﻪ اول اﻃﻼﻋﺎت از ﻃﺮیﻖ ﺑﺮرﺳﻰ ﻣﺘﻮن، ﻣﻨﺎﺑﻊ، اﺳﻨﺎد، ﻣﻨﺎﺑﻊ ایﻨﺘﺮﻧﺘﻰ و کﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪاى ﮔﺮدآورى ﺷﺪه اﺳﺖ. جامعه آماری این تحقیق شامل تمام خبرگان صنعت ساخت ساز و توسعه شهری می باشد. یافته ها حاکی از آن است که روش های SWOT و روش AHP روش هایی برای باز آفرینی شهری با تاکید بر بهسازی و توانمندسازی سکونتگاههای غیر رسمی است که می توان نتیجه گرفت زیر معیار S1 یعنی دارا بودن نیروی انسانی با وزن ۳۸۸/0 به عنوان مهم ترین مزیت و در بین نقاط ضعف موجود W1 یعنی نامناسب بودن زیرساخت ها از بین تهدیدات پیش روی نیز میتواند T1 یعنی کاهش منابع طبیعی با وزن 0195/0 مهمترین تهدید و در بین فرصت ها O1 یعنی تشکیل همایش های ملی و منطقه ای در جذب سرمایه های دانشی با وزن ۲۷۰/ ۰ به عنوان مهمترین فرصت بهسازی و توانمندسازی منطقه شمس آباد تبریز شناخته شده است
ارایه چارچوب تحلیلی و الزامات بهسازی شهر-گستر برای سکونتگاه های غیر رسمی در ایران، الزامات قانونی و راهکارهای حقوقی تحقق آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۸
۵۳۴-۵۱۳
حوزه های تخصصی:
سکونتگاه های غیررسمی از چهره های بارز فقر، نابرابری و محرومیت در شهرها هستند. یکی از راه حلها برای بهبود شرایط زندگی این سکونتگاهها، بهسازی است. از جدید ترین رویکردها در این زمینه، رویکرد بهسازی شهر- گستر سکونتگاه غیررسمی است. هدف تحقیق حاضر ارائه چارچوبی تحلیلی جهت کاربرد رویکرد مذکور در نظام مدیریت و برنامه ریزی شهرها است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. برای ارائه چارچوب تحلیلی مناسب، از استنتاج قیاسی استفاده شده است. رویکرد بهسازی شهر-گستر سه پایه کلیدی دارد که شامل خیابان، مشارکت و بعد فضایی می شود. همچنین، این رویکرد دارای مزایایی چون مقیاس (شهر-گستر)، هم افزایی، جامعیت و پاسخدهی می باشد. هدف اصلی آن یکپارچه سازی ابعاد اقتصادی، اجتماعی، حقوقی و کالبدی سکونتگاه های غیررسمی در نظام مدیریت و برنامه ریزی شهری رسمی است. از مهمترین راهبردهای رویکرد مذکور، راهبرد خیابان محور است. این راهبرد شامل شش حوزه اصلی مدیریت و برنامه ریزی شهری، اقتصاد شهری، زیرساخت های پایه، امنیت تصرف (زمین و مسکن)، حکمروایی، قانونگذاری و مشارکت، و رویکرد حق محور است که چارچوب تحلیلی پژوهش حاضر نیز مبتنی بر این پنج حوزه ارائه شده است. در نهایت، مهمترین الزامات قانونی رویکرد مذکور برای بهسازی سکونتگاههای غیررسمی کشور تشریح شده است.
وظیفه مدیریت واحد شهری در مقابله با حوادث شهری با رویکرد (آتش سوزی در محلات حومه نشین)
حوزه های تخصصی:
توسعه روز افزون و رو به رشد جمعیت شهرها و ایجاد کلانشهرها موجب تکامل مدیریت شهری شده است. چالش و مشکلات شهرها، موجب تغییر رویکرد در مدیریت شهری مسئولین و مدیران شهری به منظور مقابله خردمندانه با مسائل شهرها و توسعه پایدار شده و آنها را به سمت مدیریت یکپارچه شهری سوق داده است. هدف پژوهش حاضر نقش مدیریت یکپارچه شهری در مقابله با بحران آتش سوزی در محلات حاشیه نشین با مطالعه کتابخانه ای و اسنادی می باشد. چالش اداره شهرها به واسطه گسترش شهرنشینی و گستردگی و پیچیدگی مسائل شهری نسبت به گذشته بیشتر شده است که این خود لزوم تغییر در نظام مدیریتی و برنامه ریزی را انکارناپذیر می کند. نتایج پژوهش نشان می دهد. هر گونه اقدام در جهت ساماندهی پهنه های فرسوده از یکسو مستلزم سیاست گذاری، برنامه ریزی و برخورداری از مدیریت اجرایی هماهنگ است و از دیگر سو نیازمند مشارکت فعالانه و همه جانبه مردم با مدیریت شهری است. همچنین نظارت ارگان های فعال در امر ساخت و سازهای شهری و ارتقاء آگاهی ساکنین در به کارگیری مصالح بادوام، مهمترین راهکارها بوده که از اولویت های اجرایی برتر می باشند. مدیریت یکپارچه شهری، ازاین رو ضروری است که شهروندان و شهرداری ها به دلیل عدم وجود هماهنگی میان دستگاه های مختلف در شهرهای بزرگ، هزینه های زیادی را متحمل می شوند. مدیریت شهری باید برای شهر برنامه ریزی کند، فعالیتهای شهر را سازمان دهد، بر فعالیتهای انجام شده نظارت کند، حتی برای انجام بهینه امور، انگیزش لازم را در سازمان مدیریت شهری؛ سایر نهادها؛ بخش خصوصی و شهروندان ایجاد نماید.
مشارکت مردمی در بهسازی محیط های روستایی با مهاجرت معکوس، مطالعه موردی: روستای مهرآباد شهرستان اردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
122 - 142
حوزه های تخصصی:
برای ایجاد توسعه متوازن و پایدار، بررسی شرایط زیست و زندگی توأم با آرامش و رفاه چه در شهرها و چه در روستاها، می تواند اهمیت ویژه ای داشته باشد. هدف این پژوهش مطالعه مشارکت مردمی در بهسازی محیط های روستایی است. زمینه این مطالعه، بررسی اثرگذاری مهاجرت معکوس بر بهسازی محیط های روستایی است. روش پژوهش گرندد تئوری است. داده های حاصل مصاحبه نیمه ساخت یافته با 15 نفر از افراد مطلع اعم از شورای روستا، معتمدان و خیّران روستا، مدیران مدرسه در روستای مهرآباد شهرستان اردستان است. طریقه انتخاب، هدفمند و دردسترس و تعیین تعداد آن ها رسیدن به مرحله اشباع است. دو مدل پارادایمی محوری «تغییرات بافتاری-ساختاری» و «مهاجرت معکوس سالمندانه»، به عنوان دو پدیده محوری انتخاب شدند. پارادایم انتخابی این پژوهش، «آبادسازی مشارکتی» است. منظور از آبادسازی مشارکتی، درک و تجربه زیسته مشارکت کنندگان از بهسازی روستا و نقاط مثبت پدیده مهاجرت معکوس است. احساس تعلق خاطر به روستا و انتخاب نفع گرایانه و انتفاعی از عمده ترین شرایط علّی در پدیده آبادسازی مشارکتی به شمار می رود. انجام حمایت های دولتی و اختصاص وام های با نرخ سود کم، شرایط مداخله گر در این پدیده به حساب می آید. به زعم مشارکت کنندگان با شفاف سازی مبالغ مالی مشارکتی و همچنین با قدردانی و تشکر و برجسته کردن افراد مشارکت کننده از طریق شبکه های مجازی روستا، می توان بر کمّیت و کیفیت مشارکت در بهسازی روستا افزود. روستائیان دید مثبتی نسبت به مهاجرت معکوس و مشارکت های مردمی این مهاجرت ها دارند. به زعم آن ها، بهسازی در روستاها با افزایش جمعیت و افزایش مشارکت های مردمی چه ازنظر مالی، چه غیرمالی و همچنین جلب حمایت های دولتی صورت می گیرد.
ارزیابی اثرات اجرایی طرح های نوسازی بافت های فرسوده شهری با رویکرد تکوینی منظر پایدار شهری، مطالعه موردی: هسته مرکزی کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
197 - 212
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین اهداف طرح های نوسازی بافت فرسوده، ارتقاء کیفیت محیط است و رویکرد غالب نوسازی شهری نیز بازآفرینی می باشد که ابعاد کالبدی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و ... را موردتوجه قرار می دهد. به همین منظور، هدف اصلی از انجام این پژوهش، ارزیابی طرح های نوسازی در بافت فرسوده هسته مرکزی کلان شهر اهواز با رویکرد تکوینی منظر پایدار شهری می باشد. تحقیق حاضر ازلحاظ هدف، جزء تحقیقات کاربردی- نظری و ازنظر روش، به علت ماهیت موضوع موردمطالعه و همچنین رویکرد حاکم بر این پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی شهروندان 18 سال و بیشتر ساکن در بافت فرسوده بخش مرکزی کلان شهر اهواز بوده که تعداد آن ها برابر با 56976 نفر بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر تعیین گردید که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها نیز به صورت اسنادی و پیمایشی است. نتایج ارزیابی شاخص های مختلف طرح نوسازی در بافت فرسوده بخش مرکزی کلان شهر اهواز با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که تمامی شاخص های موردمطالعه (اقتصادی، کالبدی، زیباشناختی و زیست محیطی) به غیراز شاخص های اجتماعی و عملکردی از میانگین کمتری نسبت به میانگین نظری (3) برخوردار هستند؛ به عبارت دیگر اجرای طرح ها و پروژه های نوسازی بافت فرسوده بر بهبود وضعیت شاخص های اجتماعی و عملکردی تأثیرگذار بوده اما در ارتقاء وضعیت شاخص های کالبدی، زیست محیطی، اقتصادی و زیباشناختی نقش بسیار کمی داشته است. نتایج حاصل از آزمون فریدمن نیز نشان داد که شاخص اجتماعی بیشترین اهمیت و شاخص زیباشناختی کمترین اهمیت را دارا بوده اند
تبیین پیشران های مؤثر بر بازآفرینی سکونتگاه های غیررسمی با رویکرد بهسازی و توانمندسازی (مورد مطالعه: محله شمس آباد شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال ۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
105 - 120
حوزه های تخصصی:
شکل گیری و تداوم حاشیه نشینی در قالب سکونتگاه های غیررسمی را می توان بزرگترین چالش در ساماندهی و مدیریت کالبدی_فضایی شهرهای امروزی به شمار آورد. این نوع سکونتگاه ها با ابعاد مختلف خود، نمایشی کالبدی_فضایی از اجتماع پذیری غیراجتماعی افراد و گروه هاست. بازنمود کالبدی این پدیده های شهری در برچسب های متنوع همواره در فرایندی غیررسمی زاده شده و همواره به مثابه یک چالش پدیده ای ضد شهری نگریسته شده است. در این رابطه، مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال بررسی نقش عوامل و پیشران های تأثیرگذار بر ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی محله شمس آباد شهر تبریز است. گردآوری داده ها با مطالعات کتابخانه ای و میدانی با کمک پرسشنامه انجام شد. جامعه آماری شامل گروه متخصصین به تعداد 30 نمونه آماری است که با روش دلفی پرسشنامه بین آن ها توزیع گردید. تحلیل داده ها نیز با روش دلفی، آزمون تک نمونه ای T و تحلیل مسیر در قالب DPSIR با کمک نرم افزار SPSS انجام شد. یافته های تحقیق نشان داد که طبق مدل DPSIR مؤلفه «فشار» با ضریب 254/6 بیشترین امتیاز را دریافت کرده است. همچنین، براساس آزمون تحلیل مسیر شاخص «فشار» با ضریب اثرکل 623/0 بیشترین تأثیر و رابطه علی را با ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی دارد. از طرفی، مؤلفه های «تأثیر» با ضریب اثر کل 591/0 ؛ «پاسخ» با ضریب اثر کل 556/0 ؛ «وضعیت» با ضریب اثر کل 547/0 ؛ و «نیروی محرکه» با ضریب اثر کل 537/0 قرار دارند. لذا به منظور توانمندسازی و بهسازی محله شمس آباد شهر تبریز تقویت سیستم حمل ونقل ؛ جانمایی مناسب کاربری های ناسازگار ؛ استحکام ابنیه های فرسوده؛ حل مشکل سند مالکیت ضروری است.
روشهای ساماندهی وبهسازی بافت قدیم شهری نجف آباد با استفاده از مدل ویکور
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۴ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۵
54 - 76
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر به دلیل رشد شتابان شهرنشینی وعدم ارائه طرح و برنامه مناسب در سطح محله های شهری کیفیت محیط محلات تنزل یافته و موجب ایجاد مشکلاتی همچون فرسودگی کالبد، کم رنگ شدن حس تعلق به محله، نابرابری در توزیع و پراکندگی خدمات و همچنین عدم مشارکت مردمی شده است، به همین دلیل نظریات متعددی در خصوص بهبود کیفیت محلات شهری و جلب مشارکت مردمی توسط کارشناسان و متخصصان این رشته ارائه شده، که این پژوهش با توجه به رویکرد محله محوری علاوه بر تحلیل کیفیت اجتماعی- اقتصادی ساکنین مقیم بافت قدیم به تحلیل وضعیت بافت قدیم شهری و اولویت بهسازی و نوسازی با توجه به فرسودگی بافت پرداخته شده است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع تحلیلی– توصیفی بوده و گردآوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه ای انجام گرفته است، برای آشنایی با مشکلات موجود در محله و چگونگی کیفیت محیط و زندگی اجتماعی ساکنین، پس از شناخت و معرفی معیارها و زیر معیارهای مربوط به آن پرسشنامه ای با حجم نمونه ای 380 عدد تنظیم و مورد بررسی قرار گرفته که تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری همچون آزمون اسپیرمن انجام شد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که از دید ساکنان منطقه یک نجف آباد، محله ها و منطقه نیاز به بهسازی و نوسازی با مشارکت مردمی دارد. همچنین در بین زیر معیارهای مورد بررسی تسهیل مداخله در بافت به دلیل وجود درصد بالای ساختمان های 1 و2 طبقه(364/0)، پاکیزگی منطقه و بافت و همکاری بالای مردم و شهرداری در زمینه جمع آوری زباله(352/0)، پایین بودن اجاره بها(312/0) از مهمترین نقاط قوت و ایجاد وتقویت شبکه دسترسی و اصلاح معابر قدیمی بافت (288/0)، ایجاد و توسعه صنعت گردشگری(276/0)، وجود محور ارتباطی با دیگر شهرها و امکان توسعه و پیشرفت بافت در این منطقه(272/0) از مهمترین فرصتها به شمار می آید. در نهایت با استفاده از تحلیل راهبردی سوآت راهبردهایی در جهت ارتقاء کیفیت محیط پیشنهاد شده است و در ادامه با استفاده از روش وایکور به دو سؤال اصلی در پژوهش پاسخ داده شده است.
اولویت بندی متغیرها در فرایند بهسازی بافت های فرسوده شهری و مدیریت بحران در شهرملارد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۶
35 - 62
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به ارزیابی بهسازی بافت های شهری با رویکرد مدیریت بحران با معیار های استاندارد به منظور کاهش آسیب پذیری و ارتقای سطح زندگی در بافت های فرسوده می پردازد. بنابراین اهمیت تحقیق در این است که شاخص های مدیریت بحران را برای شهر ملارد که در شهرستان ملارد در غرب تهران قرار گرفته است استخراج ، بومی و آن را با مفاهیم بازآفرینی و بافت فرسوده تلفیق می نماید تا بتوان راهکار های مؤثری برای بهبود پایدار بافت فرسوده ارائه نمود. لازم به ذکر است شهرستان ملارد در سال 1388 از شهرستان شهریار به شهرستان مستقل ارتقا یافت. جمعیت شهر ملارد بر اساس سر شماری 2016، 281016 نفر اعلام شده است و جزء شهر های پر جمعیت اطراف تهران به شمار می آید. از لحاظ نوآوری، مطالعات گوناگونی پیرامون ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های مطرح در مدیریت بحران انجام شده اند که هرکدام از منظر و دیدگاه خاصی مدیریت بحران، را با هدف بهسازی بافت فرسوده مدنظر قرار داده و به آن پرداخته اند. اما پژوهشی که به تلفیق رویکرد های مدیریت بحران و باز آفرینی بافت فرسوده پرداخته باشد مشاهده نمی شود. لذا این تحقیق می تواند از این جهت نوآورانه تلقی گردد و یافته ها و خروجی های آن کاربردی باشد. هدف از این پژوهش تدوین چارچوبی برای تلفیق رویکرد های مرتبط با مدیریت بحران از جمله بازآفرینی و ارائه راه حل های کاربردی و مؤثر برای بهسازی بافت فرسوده ملارد و همچنین ارائه الگویی در زمینه بازآفرینی جامع در تلفیق با سایر رویکردها برای شهر های کشور است. این تحقیق به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش از نوع تحقیقات توصیفی -تحلیلی مبتنی بر اکتشاف است. روش و ابزار جمع آوری اطلاعات اسنادی و پیمایشی می باشد. داده های اسنادی شامل مقالات مرتبط، پایان نامه ها، کتب و طرح های مطالعاتی و توسعه شهری ملارد، داده های مرکز آمار و داده های شهرداری است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون فریدمن و تاکسونومی عددی استفاده شده است. از بررسی عوامل مختلف این گونه می توان نتیجه گرفت که براساس وضعیت بافت فرسوده شهر ملارد و دیدگاه پاسخگویان، موثرترین عوامل بهبود بهسازی شهری و مدیریت بحران به ترتیب خدمات بهداشتی درمانی، ورزشی تفریحی، امنیتی، خدمات آموزشی و خدمات شهری (مشترک)، فرهنگی و اقتصادی می باشد. لازم وجود موانع و مسائل در اجرای طرح ها و یا افزایش بازه زمانی آن ها، موجب شده که طرح های موجود از منظر توسعه، به ویژه فضایی و کالبدی، به طور منظم اجرا نشده و نیاز به تداوم و استمرار فعالیت های مدیریتی و برنامه ریزی در شرایط گوناگون و مواجهه با تهدیدها و محدودیت ها و رفع موانع از طریق توسعه ظرفیت های مدیریتی در حوزه بافت فرسوده وجود دارد.
بررسی فرهنگی-اجتماعی بافت تاریخی باباقاسم و ارائه مجموعه اقدام های مداخله اجتماعی (مطالعه موردی: محلههای شهشان، دردشت و سنبلستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
87 - 116
حوزه های تخصصی:
در انجام دادن طرح های شهری توجه به ابعاد اجتماعی-فرهنگی همزمان با نگاه فیزیکی و کالبدی ضروری است. در نوسازی و بهسازی بافت های تاریخی به مداخله کاربری توجه می شود؛ اما به مداخله اجتماعی یا فرهنگی توجهی نمی شود؛ در حالی که محققان در پژوهش ها نشان می دهند که قبل از هرگونه مداخله کالبدی لازم است ابعاد اجتماعی و فرهنگی اصلاح و بررسی شود؛ بنابراین هدف از انجام دادن پژوهش حاضر بررسی فرهنگی-اجتماعی بافت تاریخی باباقاسم و ارائه مجموعه اقدام های مداخله اجتماعی محله های شهشان، دردشت و سنبلستان است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی است که در آن بر ای گردآوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری شامل ساکنان محله های شهشان، دردشت و سنبلستان منطقه ۳ اصفهان است. در پژوهش حاضر برای تعیین نمونه آماری از فرمول کوکران استفاده شده است که بر این اساس، تعداد 320 نفر از ساکنان محله باباقاسم انتخاب و مطالعه و سپس با 100 نفر از ساکنان و افراد کلیدی محله های شهشهان، دردشت و سنبلستان نیز مصاحبه انجام شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات درپژوهش حاضر در دو مرحله مجزا صورت پذیرفت. در مرحله اول برای تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از نرم افزار SPSS نسخه 24 و در مرحله دوم نیز از روش تحلیل محتوایی که در آن مفاهیم و درونمایه های موجود در داده ها با یک رویکرد سیستماتیک استخراج، تفسیر و سپس گزارش می شود، استفاده شد. باتوجه به نتایج مشخص شد که ازطرفی، بین احساس تعلق ساکنان به محیط زندگی خودشان، اعتماد اجتماعی، پیوند اجتماعی بین ساکنان، میزان مشارکت پذیری و تمایل ساکنان به نوسازی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. از طرف دیگر، با زیاد شدن این شاخص ها تمایل به نوسازی افزایش و فرسودگی کاهش می یابد؛ بنابراین این نتیجه حاصل می شود که با تقویت سرمایه اجتماعی در محله باباقاسم می توان از فرسودگی بیشتر این محله ارزشمند شهر جلوگیری کرد.
طراحی الگوی عوامل موثر بر بهسازی استراتژیک نیروی انسانی در دادگستری های کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سازمان موفق در پی آن هستند که استراتژی های منابع انسانی خود را به گونه ای بهبود بخشد که بتوانن استعدادهایی را که برای تداوم حیات اش ضروری است، جذب کرده، توسعه بدهد و حفظ کند. هدف این پژوهش، طراحی الگوی عوامل موثر بر بهسازی استراتژیک نیروی انسانی در دادگستری های کشور می باشد.روش بررسی: در این تحقیق کاربردی، از روش تحلیل محتوا استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی را 25 نفر از مدیران و خبرگان دادگستری که در مباحث بهسازی استراتژیک نیروی انسانی دارای تجربه و تخصص بودند، شکل می دادند که با شیوه گلوله برفی انتخاب شدند. در بخش کمی نیز از روش معادلات ساختاری تفسیری استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد الگوی طراحی شده شامل 98 مفهوم،13 مقوله و 9 بعد می باشد. تحلیلMICMAC نشان داد متغیرهای برقراری ارتباط استراتژیک و توسعه مسیر شغلی بیشتر تحت تأثیر سایر عوامل بوده و متغیرهای جانشین پروری و قابلیت های حرفه ای و مدیریت عملکرد استراتژیک و توانمندسازی و آموزش و مدیریت استراتژیک پاداش از نظر اثرگذاری و اثرپذیری جزء متغیرهای پیوندی بودند و متغیر نگرش استراتژیک جزء متغیرهای کلیدی به شمار می رود.نتیجه گیری: با توجه به اینکه نگرش استراتژیک نقش مهمی در بهسازی استراتژیک نیروی انسانی دارد، مدیران باید نگرش استراتژیک را به عنوان یک پارادایم موفق مورد توجه قرار دهند و کارکنان با درک کامل از این نگرش در محیط کار، می توانند در رشد فردی خود نقش مهمی ایفاء کنند.واژه های کلیدی: بهسازی، بهسازی استراتژیک نیروی انسانی، دادگستری