مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
راهبرد مدیریت دانش
حوزه های تخصصی:
شناسایی عوامل کلیدی موفقیت در پیاده سازی سیستم مدیریت دانش در دانشگاه ها
حوزه های تخصصی:
مزیت رقابتی اصلی سازمان های امروزی، دانش است. دانش ابزار قدرتمندی است که روز به روز در حال توسعه و تغییر است؛ کنترل و مدیریت دانش نیازمند کسب مهارت های ویژه ای است و به تناسب نوع فعالیت سازمان ها، این مهارت ها با یکدیگر متفاوت هستند. تحقیقات زیادی برای شناسایی عوامل کلیدی موفقیت در پیاده سازی مدیریت دانش انجام شده است و در هر یک از این پژوهش ها عوامل کلیدی موفقیت متفاوتی معرفی شده است. در این مقاله کوشش شده که با استفاده از تحقیقات انجام گرفته، مدلی جامع برای شناسایی عوامل کلیدی موفقیت برای پیاده سازی سیستم مدیریت دانش در دانشگاه ها ارائه شود.
در این پژوهش عوامل کلیدی موفقیت در پیاده سازی مدیریت دانش در دانشگاه ها شناسایی شدند، سپس برای هر یک از این عوامل شاخص هایی تعریف شدند و سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی ابعاد و شاخص های به دست آمده در دانشگاه های شهر تهران مورد آزمون و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و ابعاد اصلی و عوامل آن استخراج شدند. در نهایت از طریق آزمون فریدمن عوامل کلیدی موفقیت شناسایی شده در دانشگاه ها، اولویت بندی شدند.
عوامل کلیدی موفقیت شناسایی شده در این پژوهش می تواند به عنوان راهنمایی چارچوبی مناسب برای سنجش میزان آمادگی دانشگاه ها و مراکز علمی و پژوهشی کشور برای پیاده سازی مدیریت دانش مورد استفاده قرار بگیرد.
ارایه ی مدل انتخاب راهبرد مدیریت دانش در سازمان ها با رویکرد فرایند تحلیل شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور اطمینان از پیاده سازی موفق مدیریت دانش در سازمان، مسأله ی مهم در وهله ی نخست، انتخاب و ارزیابی راهبرد مدیریت دانش مطلوب است که باید بر مبنای چارچوبی متناسب بنا نهاده یا تجدید ساختار شود و غالباً می بایست تعداد زیادی از عوامل و معیارهای سازمانی را مد نظر قرار دهد. به طور معمول، برای ارزیابی و بررسی عوامل و مؤلفه های تدوین راهبرد از مدل تحلیل نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدها ((SWOT استفاده می شود و با توجه به موزون بودن عوامل و اهمیت نسبی آن ها از روش تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شده است. برخلاف بسیاری از روش های تصمیم گیری چندمعیاره(MCDM) که بر فرض استقلال معیارها و گزینه ها متکی هستند، فرایند تحلیل شبکه ای می تواند ازطریق تعاملی نظام یافته، با همه گونه وابستگی بین معیارها و گزینه ها، پاسخ هایی به مراتب بهتر و دقیق تر از سایر روش های تصمیم گیری چندمعیاره عرضه کند و با توجه به برخورداری از این نوع مزیت، در این مقاله با تلفیق دو روشSWOT و ANP چارچوب مؤثری به منظور کمک به سازمان هایی که به دنبال ارزیابی و انتخاب دانش هستند توسعه داده شده است. مطالعه ی انجام شده در سازمانِ مورد بررسی نشان داد که مطلوب ترین هدف افزایش قابلیت های رهبری سازمان بوده و راهبرد بهبود نظام انگیزش و ارتباطات، بهبود روابط با کارکنان و تخصصی شدن در یک یا چند خدمت خاص به عنوان برترین راهبرد مدیریت دانش در سازمان می باشد.
تأثیر همترازی راهبرد سرپرستی و راهبرد مدیریت دانش بر توان اجرایی در شرکت های مادر تخصصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توان اجرایی ابزاری است برای سنجش سلامتی سازمان. تحقق اهداف سازمانی و اجرای راهبردهای سازمانی درگرو توان اجرایی بالاست. بدون توان اجرایی نمی توان عملکرد قابل قبولی را انتظار داشت. همترازی به مفهوم ایجاد هماهنگی، برازش، و چسبندگی بین راهبردهای سطوح مختلف، یکی از عوامل مؤثر بر ارتقای توان اجرایی است. امروزه، شرکت های مادر تخصصی در مدیریت شرکت های تابعه خود، به تدوین راهبردهای سرپرستی اقدام می کنند، اما برای پیاده سازی این راهبرد سطح سازمانی باید راهبردهای کسب وکار و راهبردهای وظیفه ای خود را همتراز با راهبرد سرپرستی انتخاب و به اجرا بگذارند. این پژوهش سعی دارد میزان همترازی بین دو راهبرد سرپرستی و مدیریت دانش را در شرکت های مادر تخصصی ایران مورد کنکاش قرار داده و تأثیر آن را بر توان اجرایی مدل سازی کند.
آینده پژوهی برای راهبرد های مدیریت دانش با رویکرد سناریونگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ششم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۲
173 - 202
حوزه های تخصصی:
دانش برای سازمان ها ازجمله دارایی های راهبردی است، به طوری که صاحب نظران علم مدیریت، دانش را ایجادکننده مزیت پایدار می دانند؛ پس، به منظور حفظ این مزیت در آینده، سازمان ها باید آمادگی اقدام در برابر شرایط احتمالی و تجویز راهبرد مناسب مدیریت دانش را داشته باشند. هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر راهبرد مدیریت دانش، شناسایی سناریوهای احتمالی پیشروی سازمان، ارایه اقدامات لازم برای آینده های محتمل و پیشنهاد راهبرد مدیریت دانش مناسب برای آن ها هست. در این پژوهش، از رویکرد سناریو نگاری با نرم افزار سناریوویزارد برای پیش میانی آینده های ممکن استفاده و شرکت رجا به عنوان نمونه موردی انتخاب گردید. این پژوهش برحسب هدف کاربردی و از حیث روش، پیمایشی است که در سطح اکتشافی انجام می شود. با استفاده از تحلیل متوازن تأثیر متقابل توسط نرم افزار سناریوویزارد، 8 سناریوی قوی و 81 سناریوی ضعیف به دست آمد که 3 سناریو به عنوان سناریوهای خوش میانانه، بدمیانانه و محتمل انتخاب و در اختیار هییتی قرار گرفتند تا برای هرکدام، تمهیداتی در نظر گرفته و راهبرد مدیریت دانش متناسب با آن را پیشنهاد نمایند. درنتیجه، برای سناریوی خوش میانانه راهبرد پویا با تمرکز بیشتر بر راهبرد انسان محور و برای سناریوهای بدمیانانه و محتمل راهبرد پویا با تمرکز بیشتر بر راهبرد سیستم محور پیشنهاد گردید.
ارائه الگوی مفهومی به کارگیری مدیریت دانش در کسب و کارهای کوچک و متوسط با رویکرد پویا (مطالعه موردی: شرکت پویش صنعت ریلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که انعطاف پذیری و عکس العمل سریع در برابر شرایط متغیر محیطی، استفاده بهتر از منابع انسانی و دانش موجود نزد آنها و همچنین اتخاذ تصمیمات بهتر، از ضروریات موفقیت کسب و کارهای کوچک و متوسط به شمار می رود، لذا بکارگیری یک سیستم مدیریت دانش مناسب با رویکرد پویا، سهم بسزایی در توسعه و پیشرفت سازمان دارد. نتایج تحقیقات نشان می دهد مدل های مدیریت دانش مورد استفاده در موسسات بزرگ به علت برخی مشکلات که مهمترین آن تحمیل هزینه های گزاف است، در کسب و کارهای کوچک و متوسط قابلیت پیاده سازی نداشته و از سوی مدیران این گونه موسسات از استقبال چندانی برخوردار نیستند. لذا ارائه مدل مناسبی از مدیریت دانش جهت کسب و کارهای کوچک و متوسط یکی از مفاهیم ضروری تحقیق و بررسی در این حوزه است. از سوی دیگر بر طبق نظرات خبرگان، وجود فضای باز در بین کارکنان جهت کشف فرصت های محیطی به صورتیکه موجب کسب مزیت رقابتی برای سازمان شود، از اهمیت بسزایی برخوردار است، لذا مقاله حاضرضمن بررسی ضرورت بکارگیری سیستم مدیریت دانش جدید برای کسب و کارهای کوچک و متوسط، با توجه به دیدگاه رقابتی فوق الذکر به ارائه چهارچوب یک مدل مناسب به منظور پیاده سازی مدیریت دانش با رویکردی پویا در کسب و کارهای کوچک و متوسط می پردازد، به نحوی که تمامی کارکنان امکان شناسایی فرصت های محیطی جهت کسب مزیت رقابتی را داشته باشند.و در انتها نیز نتایج به کارگیری مدل پیشنهادی در شرکت پویش صنعت ریلی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
تاثیر هم سویی راهبرد های مدیریت دانش و سبک های وضعیت دانشی بر عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال یازدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
29 - 49
حوزه های تخصصی:
امروزه، با گسترش رقابت، دغدغه عمده مدیران، واکنش به نیازهای دانشی از طریق مدیریت دانش است. هم سویی یکی از اقدامات کلیدی در مدیریت دانش است. از این رو، این پژوهش، هم سویی سبک های دانشی با راهبرد های مدیریت دانش را مورد بررسی قرار داده است. سنجش راهبرد های مدیریت دانش بر مبنای الگوی دو وجهی انسان گرایی، سیستم گرایی و سبک های مدیریت دانش بر مبنای الگوی چهار وجهی اجتماعی کردن، برونی سازی، ترکیب و درونی سازی صورت گرفته است. درضمن، هم سویی راهبردها و سبک های مدیریت دانش بر مبنای الگوی نقاط مرجع راهبردی در ماتریس مدل هال (2001)، سنجیده شده است. پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش و نحوه گردآوری داده های پژوهش، جزو پژوهش های توصیفی و غیر آزمایشی (پیمایشی)، قرار دارد. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل همه ی مدیران و کارشناسان ارشد سازمان های دولتی شهر تهران است. یافته های این پژوهش نشان می دهد، راهبرد مدیریت دانش منفعل، با اجتماعی کردن، راهبرد مدیریت دانش سیستم گرا، با برونی سازی، راهبرد مدیریت دانش انسان گرا، با درونی سازی و راهبرد مدیریت دانش پویا، با ترکیب، هم سو است. درضمن، هم سویی های فوق، منجر به افزایش عملکرد سازمانی می شود.
هماهنگی راهبردی در دانشگاه ها و نقش آن در پیاده سازی موفق مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هماهنگی راهبردی سازمان ها از جمله دانشگاه ها در سه سطح راهبرد اصلی سازمان، راهبردهای وظیفه ای (مانند راهبرد مدیریت دانش) و راهبردهای عملیاتی (مانند راهبردهای زیر نظام های مدیریت دانش) عاملی برای پیاده سازی موفق مدیریت دانش در کتابخانه ها شناخته شده است. هدف اصلی این پ ژوهش، تعیین میزان هماهنگی های راهبردی در دانشگاه های مورد مطالعه و سنجش تأثیر هماهنگی راهبردی بر میزان اجرای مدیریت دانش در کتابخانه های مرکزی است. روش : این پژوهش از نظر نتیجه، کاربردی است و به روش «تبیینی- توصیفی» انجام گرفته است. نمونه آماری پژوهش را 5 دانشگاه جامع کشور و کتابخانه های مرکزی آنها، یعنی دانشگاه های تهران، شهید بهشتی، شیراز، سیستان و بلوچستان و فردوسی مشهد تشکیل می دهند. برای جمع آوری داده های کیفی و کمّی، از مصاحبه های نیمه ساختار یافته و 3 پرسشنامه و یک سیاهه وارسی استفاده شد. یافته ها : نتایج به دست آمده نشان داد در 3 دانشگاه نبودِ هماهنگی بیرونی کل و در 2 دانشگاه هماهنگی بیرونی کل متوسط وجود دارد. از بعد هماهنگی درونی کل، در 3 دانشگاه نبودِ هماهنگی، 1 دانشگاه هماهنگی متوسط و 1 دانشگاه هماهنگی قوی مشاهده شد. همچنین، نتایج بیانگر وجود رابطه مستقیم به نسبت قوی بین هماهنگی بیرونی کل راهبردها و میزان پیاده سازی مدیریت دانش و رابطه مستقیم و قوی بین هماهنگی درونی کلّ راهبردها و میزان اجرای مدیریت دانش بود.
تدوین راهبرد مدیریت دانش در یک آزمایشگاه تحقیقاتی- صنعتی با بهرهگیری از رویکرد پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری سال دوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴ (پیاپی ۶)
123 - 146
حوزه های تخصصی:
برای اطمینان از پیاده سازی موفق سیستم مدیریت دانش، قبل از اجرا باید یک راهبرد مناسب جهت مدیریت دانش انتخاب گردد. با توجه به پویایی دانش در سازمان، راهبرد انتخابی نیز باید از پویایی برخوردار باشد. پژوهش حاضر در تلاش است با استفاده از رویکرد پویا در راهبردسازی مدیریت دانش، راهبرد مناسبی جهت مدیریت دانش در یک آزمایشگاه پژوهشی- صنعتی بصورت طیفی از کدگذاری تا شخصی سازی، تدوین نماید. در ابتدا با مرور مبانی نظری، مهمترین عوامل سازمانی تأثیرگذار بر راهبردسازی مدیریت دانش از الگوهای مفهومی موجود استخراج شد که عبارتند از: فرهنگ سازمان، راهبرد کسب و کار، ساختار سازمان، وضعیت فرآیندهای خلق دانش سازمان، راهبرد منابع انسانی و میزان بلوغ نظام فناوری اطلاعات. بدین منظور در اولین گام به تعیین محدوده راهبرد کلان مدیریت دانش بر طیفی از کدگذاری تا شخصی سازی پرداخته شد. در گام بعدی، با سنجش وضعیت فرآیندهای خلق دانش الگوی نوناکا در آزمایشگاه، راهبرد نهایی با هدف ایجاد تعادل میان دانش ضمنی و آشکار سازمان انتخاب گردید. این موضوع باعث می شود، راهبرد انتخابی در زمره راهبردهای پویای مدیریت دانش قرار گیرد. جامعه آماری پژوهش شامل دو دسته کارکنان و همچنین مدیران رده-های مختلف آزمایشگاه بود. بر اساس نتیجه های بدست آمده از پژوهش، راهبرد شخصی سازی به عنوان راهبرد اصلی و راهبرد کدگذاری به عنوان راهبرد فرعی و مکمل، جهت مدیریت دانش در آزمایشگاه شناخته شدند.
مدیریت دانش در عمل: نقد و بررسی کتاب راهبرد دانش و مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۲ مرداد ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۱۰۵)
267 - 285
به باور بسیاری از پژوهشگران، متخصصان، و مدیران، دانش از کلیدی ترین دارایی های سازمان ها و کسب وکارها در عصر کنونی است. در همین راستا اصطلاح راهبرد دانش به منظور روشن کردن دارایی های دانشی برای سازمان مورد توجه قرار گرفته که در نهایت با پیاده سازی مدیریت دانش و تدوین راهبرد مدیریت دانش موجب بهبود کارآمدی و کارایی سازمان می شود. کتاب « راهبرد دانش و مدیریت دانش » به دنبال توضیح مفاهیمی همانند «راهبرد دانش» و «راهبرد مدیریت دانش» در چهار فصل به رشتۀ نگارش درآمده است. این اثر از نخستین آثاری است که در زبان فارسی مفهوم راهبرد دانش را در کانون توجه گذاشته است. اگرچه کتاب بر موضوع مهمی دست گذاشته که از نیازهای کلیدی و به روز مدیران کسب وکارها است، ولی تمایز میان مدیریت راهبردی، راهبرد دانش، مدیریت راهبردی دانش، و غیره در آن به شکلی روشن بیان نشده است. هدف از نوشتۀ پیش رو، بررسی کتاب « راهبرد دانش و مدیریت دانش » با روش «مرور نقادانه» و از دیدگاه ظاهری، ساختاری و محتوایی ضمن اشاره به نقاط قوت آن است.