مطالب مرتبط با کلیدواژه

نظم دموکراتیک


۱.

تحول در نظام سیاسی آپارتاید در آفریقای جنوبی و صلح سازی؛ بخشش یا انتقام؟ (1999-1989)؛ (آموزه هایی برای جامعه ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آپارتاید صلح سازی نظم دموکراتیک بخشش به جای انتقام آفریقای جنوبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۶ تعداد دانلود : ۳۹۴
سفیدپوستان در آفریقای جنوبی از سال 1948 به مدّت 46 سال، نظام سیاسی مبتنی بر تبعیض نژادی را بنیاد نهاده و پیوسته آن را بازتولید کردند. تغییر این نظام و گذار به نظم دموکراتیک طی سال های ۱۹۹۹ ۱۹۸۹ از رویدادهای قابل تأمّل در دهه پایانی قرن بیستم است. درحالیکه خشونت نهادینه در نظام آپارتاید، پایان ناپذیر به نظر می رسید؛ اما سیر تحولات و روی کار آمدن دو دولت «دی کلرک» (۱۹۹۴ ۱۹۸۹) و «نلسون ماندلا» (۱۹۹۹ ۱۹۹۴) ، ضرورت صلح سازی در جامعه ای آسیب دیده و تشنه انتقام را آشکار کرد. سؤال پژوهش: چگونه صلح سازی با سازوکارهای عدالت انتقالی در این جامعه امکان پذیر شد؟ مقاله حاضر، در تبیین تحول سیاسی در آفریقای جنوبی، با کاربست نظریه «ساخت یابی» گیدنز (تعامل ساختار عاملیت) با استفاده از روش پژوهش توصیفی تبیینی بر این فرضیه تأکید دارد که صلح سازی در عدالت انتقالی (همزیستی پایدار پس از آشتی) از طریق برجسته سازی «بخشش به جای انتقام» به گذار از آپارتاید به دولت دموکراتیک در سال های ۱۹۹9-19۸۹ منجر شد. یافته های پژوهش، نشان از نقش آفرینی رهبران و نهادها، نوع عملکرد کمیسیون حقیقت و آشتی با اولویت جبران خسارت بر مجازات و برگزیدن صلح پایدار به جای تحقق شکلی عدالت کیفری دارد. تقویت روح مصالحه در زیست سیاسی و اجتماعی، تسهیل در شکل گیری نظام حزبی، تحکیم رقابت و مشارکت سیاسی و اصلاح ساختاری و نهادی، آموزه های ارزنده این واکاوی برای ایران کنونی هستند.
۲.

مرزهای تفکر سیاسی در حوزه علمیه قم

کلیدواژه‌ها: جریان شناسی نص اسلامی محدودیت های شرعی روحانیت نظم دینی نظم سلطانی نظم دموکراتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳ تعداد دانلود : ۲۸۹
  تا کنون در باره صورت بندی سیاسی روحانیت قم تاملاتی مفیدی صورت گرفته اما فقدان برخی آگاهی های لازم از سرشت تفکر سیاسی در حوزه علمیه قم موجب برخی داوری های غیر دقیق شده است اینکه چگونه می توان تفکرات سیاسی در درون این حوزه را صورت بندی کرد و اندیشه های کانونی و حاشیه ای در آن را متمایز ساخت؟ دو پرسش مهمی اند که این مقاله می کوشد با ترسیم مرزهای تفکر سیاسی در این حوزه به آنها پاسخ روشنی دهد. مدعای اصلی نویسنده در این مقاله آن است که وجود چهار خط متقاطع یعنی نگرش سنتی یا غیر سنتی به نظم سیاسی و نیز نگرش سلبی یا ایجابی به پذیرش یا رد نظم دینی، راهنمای ما در گونه شناسی واقع گرایانه از تفکرات سیاسی در این حوزه است. این تفکرات که در درون هنجارها و محدویت های خاصی تولید می شوند، اندیشه ای را کانونی به شمار می آورد و تفکری را به حاشیه می برد. عطف به چنین چهارچوبی نشان می دهد که در این حوزه پنج تفکر کانونی و سه تفکر حاشیه ای وجود دارد.