مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
بدیع
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
43 - 58
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مطالعه و بررسی برجسته ترین فنون بلاغی غزلیات دیوان عطار است. جامعه آماری این مطالعه غزلیات عطار است و ابیاتی که عطار فراتر از بدیع لفظی به همسوسازی این آرایه ها با دیدگاه و دستگاه اندیشگانی و فکری خویش همت گماشته است. پرسش اصلی پژوهش این است که عطار در ساختار عناصر یک بیت چه شیوه و سبکی در به کارگیری علم بدیع و بیان را مدنظر دارد. عطار در سرودن غزل به آراستن زبان و به کار بستن آرایه ها و صنایع ادبی حوزه بدیع لطفی و معنوی و شیوه تشبیهاتش اهمیت بسیاری داده است. شناخت پربسامدترین شیوه های سخن آرایی غزلیات عطار و سبک و سیاق پیوندزدن آنها به اندیشه های بنیادین و عرفانی اش ضروری است. عطار به این مهم توجه دارد که سخن مؤثرتر سخنی است که آراسته تر باشد؛ بنابراین به انواع جناس، تشبیه، ایهام، ایهام تناسب و تبادر، تکرار، تلمیحات شخصیت محور، ناهم سازنمایی(پارادوکس )محوری و... با هدف تأکید بر مضامین عرفانی، جلوه و کارکردی دیگر بخشیده است که فراتر از صرفاً لفظ پردازی و آراستن بیت است؛ هدف عطار برجسته سازی و تأثیرگذاری افکار خویش به مدد این گونه صناعات ادبی و صورخیال است. این کارکرد در غزل عطار تاکنون بررسی و تحقیق نشده است. نتیجه این است که عطار با آگاهی و بینش و تسلط بر کارکردهای علم بیان و بدیع، غزلش را موسیقایی و تأثیرگذارتر ساخته است و حتی پیش پاافتاده ترین نکته بدیع لفظی نیز برای عطار دست آویزی برای القای مؤثر افکار وی قرار می گیرد. هدف این پژوهش، مطالعه و بررسی برجسته ترین فنون بلاغی غزلیات دیوان عطار است. جامعه آماری این مطالعه غزلیات عطار است و ابیاتی که عطار فراتر از بدیع لفظی به همسوسازی این آرایه ها با دیدگاه و دستگاه اندیشگانی و فکری خویش همت گماشته است. پرسش اصلی پژوهش این است که عطار در ساختار عناصر یک بیت چه شیوه و سبکی در به کارگیری علم بدیع و بیان را مدنظر دارد. عطار در سرودن غزل به آراستن زبان و به کار بستن آرایه ها و صنایع ادبی حوزه بدیع لطفی و معنوی و شیوه تشبیهاتش اهمیت بسیاری داده است. شناخت پربسامدترین شیوه های سخن آرایی غزلیات عطار و سبک و سیاق پیوندزدن آنها به اندیشه های بنیادین و عرفانی اش ضروری است. عطار به این مهم توجه دارد که سخن مؤثرتر سخنی است که آراسته تر باشد؛ بنابراین به انواع جناس، تشبیه، ایهام، ایهام تناسب و تبادر، تکرار، تلمیحات شخصیت محور، ناهم سازنمایی(پارادوکس )محوری و... با هدف تأکید بر مضامین عرفانی، جلوه و کارکردی دیگر بخشیده است که فراتر از صرفاً لفظ پردازی و آراستن بیت است؛ هدف عطار برجسته سازی و تأثیرگذاری افکار خویش به مدد این گونه صناعات ادبی و صورخیال است. این کارکرد در غزل عطار تاکنون بررسی و تحقیق نشده است. نتیجه این است که عطار با آگاهی و بینش و تسلط بر کارکردهای علم بیان و بدیع، غزلش را موسیقایی و تأثیرگذارتر ساخته است و حتی پیش پاافتاده ترین نکته بدیع لفظی نیز برای عطار دست آویزی برای القای مؤثر افکار وی قرار می گیرد.
بازخوانی برداشت وجوب همگانی امر به معروف از آیه 104 سوره آل عمران (تحلیل انسجام متن)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ازآنجاکه متنیتِ یک متن، وابسته به انسجام معنایی و وجود رابطه منطقی میان جمله های آن است، پژوهش پیش رو در پی انسجام سنجی آیه 104 سوره آل عمران با آیات در سیاق آن برآمده است. این آیه یکی از آیات اجتماعی چالش برانگیز قرآن است که مفسران و فقیهان در برداشت از آن، دیدگاه های گوناگونی ارائه داده اند؛ روی هم رفته می توان آرای ایشان در تبیین دلالت این آیه شریفه را در سه دسته کلی جای داد: 1. وجوب انحصاری امر به معروف و نهی از منکر بر گروهی معین؛ 2. وجوب انحصاری بر گروهی نامعین؛ 3. وجوب همگانی بر افراد جامعه. این جستار نشان می دهد که برداشت اول و دوم (دیدگاه مشهور)، افزون بر برخی کاستی ها، در تبیین انسجام معنایی این آیه نیز دچار سستی است؛ از سویی بر برداشت سوم (دیدگاه غیرمشهور) هم انتقاد هایی وارد است؛ ولی این نوشتار به شیوه توصیفی تحلیلی با فرایندشناسی ساختار زبانی «تجرید» و واکاوی مفهوم «امت»، نشان می دهد که می توان به چالش های آن پاسخ های متقنی داد و تفسیری منسجم از متن نمایان کرد. در مجموع به دست می آید که بر پایه اینکه مصداق کلان معروف، «حفظ اتحاد جامعه اسلامی» و مهم ترین مصداق منکر، «تضعیف نظام اسلامی است»، این آیه که خطاب به اهل ایمان در برابر فتنه گر ی های تفرقه افکنان است هماهنگی کاملی با دستور «اعتصام همگانی به ریسمان الهی» (آل عمران:103) دارد. این آیه با مبالغه تجریدیه، از همه مؤمنان می خواهد که با نهایت اتحاد، از وحدت جامعه اسلامی خویش در برابر اختلاف افکنی های دشمنان پاسداری کنند.
نقش ادبیات عرب در خوانش واژگان حدیث با تطبیق بر حدیث «اَبخَلُ النّاسِ بِعَرضِهِ اَسخاهُم بِعِرضِه »
حوزه های تخصصی:
ادبیات عرب، گروهی از دانش ها با هم پوشانی و کارآیی متفاوت برای تفهیم و تفهّم بهتر سخن عربی است. در این میان دانش بلاغت افزون بر ایجاد زیبایی در کلام، القای معنا را آسان کرده و ظرایفی را در سخن ایجاد می کند. «بدیع» یکی از شاخه های دانش بلاغت است. معمولاً تصوّر می شود که بهره بدیع، تنها آراستن سخن است. این نگاشته نشان می دهد که تسلّط بر ادبیات و از جمله قواعد بدیع، افزون بر فهمِ آراستگی سخن و لذّت بردن از کلام متکلّم، بر خوانش درست سخن و فهم معنا و قیود و گستره آن نیز اثرگذار است.
فن مبالغه در سنت بلاغت اسلامی و جنبه های بلاغی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبالغه از همان زمان آغاز سرایش شعر مورد توجه شعرا بوده است و بر همین اساس به زودی مورد توجه شعر شناسان و ادیبان نیز قرار گرفت؛ اما این ابن قتیبه بود که برای اولین بار دقیقا همین اصطلاح را به کار برده است. این فن در میان بلاغیان با نام های افراط، اغراق، مبالغه و غلو شناخته شده است؛ اما آنها در رد و یا قبول آن اختلاف نظر دارند. برخی آن را جزو زیبایی های کلام می شمارند و برخی دیگر آن را دلیل بر ناتوانی شاعر می دانند. مقاله حاضر به تبیین پیشینه پیدایش این فن در سنت بلاغی و ارتباط آن با دیگر شگردهای بلاغی می پردازد. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که هر چند که اصطلاحات به کار رفته در مورد این فن در نزد بلاغیان متفاوت بوده است؛ ولی همه ی آنها تقریبا یک مفهوم را از آن برداشت می کردند. همچنین مشخص شد که کاربرد مبالغه در کنار فنون دیگری چون تشبیه، استعاره، کنایه، اطناب، حسن تعلیل، و قصر بر لطف معنی و دلنشینی بیشتر کلام می افزاید. بنابراین فنون بدیعی از جمله مبالغه ضرورتا برای تزیین کلام نیستند بلکه نقش برجسته در دلالت معنایی دارند.
فن مبالغه در سنت بلاغت اسلامی و جنبه های بلاغی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبالغه از همان زمان آغاز سرایش شعر مورد توجه شعرا بوده است و بر همین اساس به زودی مورد توجه شعر شناسان و ادیبان نیز قرار گرفت؛ اما این ابن قتیبه بود که برای اولین بار دقیقا همین اصطلاح را به کار برده است. این فن در میان بلاغیان با نام های افراط، اغراق، مبالغه و غلو شناخته شده است؛ اما آنها در رد و یا قبول آن اختلاف نظر دارند. برخی آن را جزو زیبایی های کلام می شمارند و برخی دیگر آن را دلیل بر ناتوانی شاعر می دانند. مقاله حاضر به تبیین پیشینه پیدایش این فن در سنت بلاغی و ارتباط آن با دیگر شگردهای بلاغی می پردازد. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که هر چند که اصطلاحات به کار رفته در مورد این فن در نزد بلاغیان متفاوت بوده است؛ ولی همه ی آنها تقریبا یک مفهوم را از آن برداشت می کردند. همچنین مشخص شد که کاربرد مبالغه در کنار فنون دیگری چون تشبیه، استعاره، کنایه، اطناب، حسن تعلیل، و قصر بر لطف معنی و دلنشینی بیشتر کلام می افزاید. بنابراین فنون بدیعی از جمله مبالغه ضرورتا برای تزیین کلام نیستند بلکه نقش برجسته در دلالت معنایی دارند.
نگاهی به شعر کمال خجندی از چشم انداز علم بدیع
حوزه های تخصصی:
بی تردید دو عامل مهم تخیّل و زبان در خلق شعر مؤثر هستند. شاعر با کمک تخیّل از تمام امکانات و شگردهای زبانی مانند بیان، بدیع و معانی بهره گرفته و دست به آفرینش ادبی می زند. در این میان، بدیع به عنوان یکی از علوم مهم بلاغی و شگردهای زیبایی شناختی در تناسب و توازن درونی کلام نقش مؤثری دارد. این تناسب و توازن که در نقد ادبی نو و به ویژه فرمالیست های روسی به آن توجه ویژه ای می شود، حاصل هماهنگی عوامل و عناصر زیبایی شناختی مانند وزن، قافیه، ردیف، صنایع لفظی و معنوی، عناصر موسیقایی و... است. کمال به عنوان شاعری برجسته و توانمند از تمام امکانات و شگردهای بلاغی به ویژه بدیع معنوی و لفظی همچون مراعات نظیر، تمثیل، اسلوب معادله، تلمیح، سجع، جناس و جز اینها بهره گرفته است. این مقاله بر آن است که دیوان کمال را از دیدگاه انواع تناسبات معنوی بررسی کند.
بررسی و تحلیل آرایه ی تلمیح و ارائه ی تقسیم بندی آن بر مبنای ساخت بلاغی
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
41 - 79
حوزه های تخصصی:
علمای بلاغت در کتب بدیعی، به تعریف آرایه ی تلمیح و تعیین دایره ی شمول آن پرداخته و کم تر از ساختار، زیبایی شناسی و ارزش بلاغی تلمیح سخن به میان آورده اند؛ حتّی درمطالعات جدید هم، رویکرد های زیبایی شناسانه نسبت به این هنرسازه، اندک و انگشت شمار است. همچنین تاکنون هیچ نوع تقسیم بندی از حیث کیفیّت بلاغی برای تلمیح ارائه نشده است؛ بنابراین هدف این مقاله، بنانهادن روش تقسیم بندی ساختاری و بلاغی تلمیح است که بر میزان آشنایی زدایی موجود در ساختار هرتلمیح استوار می باشد. بر همین اساس، ابتدا ساختار تلمیح، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و سپس تلمیحات برای نخستین بار در یک دسته بندیِ ساختاری و با میزان آشنایی زدایی، به دو دسته ی ساده و پیچیده تقسیم شده اند. در مرحله ی بعد، تلمیحات پیچیده به اعتبار انواع شگرد هایی که شاعران برای آشنایی زدایی از ساختار های ساده ی تلمیحی به کار گرفته اند، به هفت گونه تقسیم شده اند که هر دسته، جداگانه و با ارائه ی چندین شاهد مثال به طور مفصّل، مورد تحلیل بلاغی قرار گرفته است؛ به گونه ای که از طریق این تقسیم بندی می توان معیاری علمی برای تحلیل، مقایسه و ارزش گذاری بلاغی تلمیحات به دست داد؛ معیاری که موانع موجود در مسیر کشف زیبایی شناسی تلمیح را تا حدّ زیادی، برطرف می کند.
جلوه های بلاغت و زیبایی در دعای هفتم صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
۳۸-۱۹
حوزه های تخصصی:
صحیفه ی سجادیه یکی ازمواریث معرفتی شیعی و از جمله آثار به جا مانده سیدالساجدین امام زین العابدین % است که در نیمه ی دوم قرن نخست هجری در زمینه عرض نیاز بندگان به آستان قاضی الحاجات به رشته ی نوشته درآمد. این منبع عظیم شناختی واین منظومه ی بزرگ دعایی علاوه برکارکرد اخلاقی-حکمی که به محتوا و درون مایه های آن مربوط می شود، به دلیل شکوهمندی تعبیر کارکرد ادبی - بلاغی و زیبایی شناختی نیز دارد. این کتاب گرانسنگ نزدیک به صدبار ترجمه، شرح و تفسیر شده است. شایان ذکر است رویکرد شارحان و مفسران این اثر گرانبها غالباً به تحلیل محتوی اختصاص داشته، تبیین جنبه های بلاغی و زیبایی شناختی آن کمتر مورد توجه قرارگرفته است اما مقاله پیشارو پژوهشی نظری از نوع تحلیلی - توصیفی است که با عنوان «بررسی جلوه های بلاغت و زیبائی در دعای هفتم از صحیفه ی سجادیه» دعای یاد شده را با معیار دانش بلاغت مورد بازکاوی قرار داده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که همه راهکارهای بلاغی و صنایع ادبی که در این دعا به کار گرفته شد، با مقتضای حال که معیار زیبایی شناسی در دانش بلاغت است، مطابقت داشته، بر اثر بخشی دعا می افزاید. شایان ذکر است فراوانی استعاره و تصاویر برآمده از آن وجه غالب عناصر ادبی در این دعا است.
مدح در بدیع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
73 - 90
حوزه های تخصصی:
یکی از مضامین عمده در تاریخ ادب فارسی، مدح بوده است که شاعران به شیوه های مختلف آن را بیان کرده اند. علمای بلاغت هریک از این شیوه ها را یک صنعت به شمار آورده و ویژگی ها و شرایط خاصی برای آن ها در نظر گرفته اند. این پژوهش، به روش توصیفی تحلیلی به بررسی و نقد این صنایع در آثار بلاغی زبان فارسی پرداخته است. در مجموع سیزده آرایه از صنایع بدیعی به مضامین مدحی اختصاص دارد که همه جزو صنایع معنوی بدیع محسوب می شوند. این جدا از صنایعی است که افزون بر مدح، مضامین دیگر نیز از طریق آنها ارائه شده است. از این تعداد، سه صنعت ابداع، تأکیدالمدح بمایشبه الذّم و استدراک به دلیل ایهامی که در ذهن خواننده ایجاد می کنند، دارای ارزش های بلاغی بیشری هستند. در این میان صنعت تأکید المدح بمایشبه الذّم، بیشتر مورد توجه بلاغیون بوده است؛ به گونه ای که در همه کتب بدیعی مطرح شده است. از بین آثار بلاغی نیز کتاب بدایع الافکار فی صنایع الاشعار بیشتر از بقیه، یعنی نُه صنعت مدحی را مطرح کرده است. آنچه دراین میان آشکاراست، تشتّت و گاه اختلاف آرای بلاغیون در زمینه نامگذاری، تعاریف و ذکر شواهد این صنایع است.
بلاغت قرآن در مخزن الاسرار نظامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
حکیم نظامی گنجوی (595- 535 ه . ق) از شاعران سده ششم هجری در حوزه جغرافیایی اران، سرزمین کردهای روادی و شدادی است. او آغازگر خمسه ای بود که پس از او به وفور مورد تقلید شاعران در سده های مختلف قرار گرفته است. زبان او از نظر بلاغی، بسیار سخته و سنجیده است و همین امر او را در شمار بزرگترین شاعران ادب پارسی قرار داده است. او از نظر هنری بیشتر به جانب استعاره گراییده است و می توان گفت که کاربرد استعاره در پنج گنج او از ویژگیهای بارز سبکی به شمار می رود. همین امر باعث شده که پژوهشگران از جوانب دیگر بلاغی شعر او غفلت کنند. نگارنده در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به بازتاب قرآن در آرایه های بدیعی منظومه مخزن الاسرار پرداخته است. نتایج حاکی از آن است که نظامی در این زمینه نیز به وفور از ظرافتهای ادبی استفاده کرده است. به ویژه به شکل سحرآمیزی آیه های قرآن را با آرایه های ادبی چنان پیوند داده که کشف آن آیات در لابه لای ابیات، دقت بسیاری بالایی را می طلبد.
تقابل های دوگانه و معنایی در ساختار بلاغی و نحوی کلام سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۲۱
327 - 351
حوزه های تخصصی:
بررسی مبحث تقابل های دوگانه در آثار ادبی و هنری به جهت درک و دریافت بهتر و عمیق تری از این آثار، امروزه مورد توجه زبانشناسان و روایت شناسان معاصر قرار گرفته است. در این پژوهش با نگاهی به آثار و اندیشه های سعدی، به بررسی تقابل های دوگانه یا زوج های متقابل به عنوان یکی از ارکان و عناصر محوری در مؤلفه هایی که سعدی به بیان مضامین و درون مایه های مرتبط با بهداشت و سلامت روان پرداخته است، توجه نموده ایم. با توجه به ماهیت مؤلفه های مورد مطالعه در این جستار، پارادایم پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و روش بازنمایی، از طریق تحلیل محتوای کیفی صورت گرفته است. میدان مورد مطالعه و محدوده پژوهش حاضر که از طریق نمونه گیری هدفمند از آثار سعدی انتخاب شده، بر اساس اصل بسندگی کفایت شواهد، تعیین گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که تقابل واژگان با بار معنایی متقابل و متضاد، بخش قابل توجهی از اشعار و نوشته های سعدی را دربرمی گیرد. با نگاهی ساختارگرایانه به نمونه های مورد بررسی درمی یابیم که این نشانه ها تبیین حقیقی و عینی از راهکارهای عملی در کسب آرامش و آسایش روحی را بر اساس آموزه های اخلاقی، عرفانی و تعلیمی از جهت هنری و معنی شناسی مورد توجه قرار می دهد و در قالب تقابل های معنایی، ضمنی، ساختاری در واحد جمله و تقابل های ادبی در کلام سعدی ارائه شده است.
تحلیل و بررسی دیدگاه های اندیشمندان علوم بلاغی در زمینه تصدیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از آرایه های ادبی «ردّ العجز علی الصّدر» است که از تکرار واژه آغاز یک بیت در پایان آن پدید می آید و همین تکرار موجب زیبایی کلام می گردد. نام این آرایه موجب اختلاف نظر ادبای عرب و ایرانی گشته است. آنچه را ابن معتز، سکّاکی، خطیب تبریزی، سعد الدین تفتازانی و دیگر علمای عرب از آغاز تا امروز و بسیاری از اندیشمندان علوم بلاغی زبان فارسی «ردّ العجز علی الصّدر» نامیده اند، در نظر محمّدبن عمر رادویانی، شمس قیس رازی و به تبع آنان، برخی از مؤلّفان معاصر کتب بدیع، «ردّ الصّدر الی العجز» خوانده شده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی دلایل این اختلاف نظر و نمایاندن دیدگاه درست تر با ذکر دلایل مستند است؛ به همین منظور، همه آثار معتبر عربی و فارسی بررسی گردیده است. بررسی ها بیانگر آن است که اختلاف نظر بر سر واژه «رد» است که در فارسی معانی مختلفی برای آن در نظر گرفته شده است. این واژه بر اساس تداعی معانی و زیبایی شناسی بهتر است. «رد العجز علی الصّدر» خوانده شود.
ساختار صنعت استخدام و تشخیص آن بر پایه حذف
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
137 - 159
حوزه های تخصصی:
«استخدام» از صنایع معنوی بدیع بر پایه دو یا چندمعنایی است. ابهامی که در تعریف این صنعت در کتاب های بدیع فارسی وجود دارد، موجب برداشت اشتباه یا غیردقیق از این صنعت و مصداق های آن شده است. نگارنده در این جستار با بررسی تعاریف، دسته بندی و جمع بندی آن ها در صدد ارائه تعریفی جامع از این صنعت است به گونه ای که مانع برداشت اشتباه یا غیردقیق شود. در این تحقیق بنیادی که با استفاده از ابزار کتابخانه ای صورت گرفت، عناصر تأثیرگذار در شکل گیری استخدام مانند ژرف ساخت عبارات، روابط معنایی میان کلمات، و برخی ویژگی های دستوری مرتبط بررسی گردید تا روشی دقیق برای تشخیص، دریافت و درک این صنعت تعیین گردد. برای درک بهتر، شواهد و مثال هایی که در کتاب های بدیع فارسی آمده، تحلیل شدند و مؤلفه های تشکیل دهنده صنعت در آن ها تبیین گردید. انواع استخدامی که در کتاب های بدیع مطرح شده بود، بازبینی شد و تلاش گردید دسته بندی منسجمی ارائه شود. آشکار شد تشخیص «حذف به قرینه لفظی» در روساخت عبارت، روشی برای تشخیص و دریافت استخدام است. هم چنین روابطی که میان برخی ترفندهای بدیعی و بیانی با استخدام وجود دارد، بررسی شد. آشکار شد که میان برخی از آن ها رابطه تقویت کننده و میان برخی دیگر رابطه هم پوشانی وجود دارد.
واج آرایی و نغمه حروف در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
323 - 339
حوزه های تخصصی:
یکی از زیباترین آرایه های بدیع لفظی، «واج آرایی» است که در قرآن کریم به وفور دیده می شود و نقش مهمی در تقویت موسیقی کلام دارد. با این حال، هرچند تحقیقات زیادی پیرامون بلاغت قرآن انجام شده، تا کنون پژوهشی جدّی در جهت کشف این آرایه و تحلیل زیبایی های آن در قرآن، صورت نگرفته است. از دیگر آرایه های مبتنی بر تکرار واج، «نغمه حروف» را می توان نام برد که هرچند اهل بلاغت تا کنون به عنوان آرایه ای مستقل به آن نپرداخته اند، اما از تأثیر شگرف آن در زیباسازی و تقویت موسیقی سخن نمی توان چشم پوشید. این دو آرایه لفظی در قرآن کریم، ارتباط شگفت آوری هم با معنای کلام دارند و این ارتباط در موارد بسیاری قابل کشف و بررسی است. در این نوشتار که به روش تحقیقی- تحلیلی انجام گرفته، سعی شده تا تعریفی قابل قبول از «نغمه حروف»، درکنار «واج آرایی» ارائه شود. همچنین نمونه هایی زیبا از این دو فن بدیعی در قرآن کریم معرفی شده و به مواردی از تناسب دل انگیز این دو آرایه لفظی، با معنای کلام پرداخته شده و شاهد مثال هایی از ادبیات فارسی نیز در این زمینه ارائه گردیده است.
سیر دگرگونی عنوان ردالعجز علی (الی) الصدر در کتاب های بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴۷
107 - 129
حوزه های تخصصی:
از جمله آرایه ها و ترفندهای ادبی که از پیشینه و قدمت دیرینه ای برخوردار است و با دسته بندی ها، عناوین و نام گذاری های مختلفی در کتاب های بلاغی عربی و فارسی ارائه شده «ردالعجز علی (الی) الصدر» یا «رد الصدر الی (علی) العجز» است. به کارگیری «الی» به جای «علی» و جایگزینی «الصدر» به جای «العجز»، باعث شده است آن چه به زعم دسته ای از کتاب های بلاغی تحت عنوان «رد العجز علی الصدر» آمده است، به باور گروهی دیگر بر عکس -یعنی ردالصدر الی العجز- باشد. بلاغت پژوهان فارسی، منبع این اختلاف نظر را متوجه شمس قیس رازی مؤلف المعجم می دانند؛ بدین سبب، گروهی به پیروی و انقیاد و دسته ای دیگر به انتقاد و نقد نظر ایشان پرداخته اند؛ از همین روی این نوشتار -که با روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده برآن است تا با بازبینی سیر تاریخی و تطور این صنعت ادبی و اهمیت آن در اهمّ کتاب های بلاغی عربی- فارسی به گونه ای ویژه به اختلاف نظر در مورد به کارگیری «علی» و «الی» بپردازد و این گونه مشخص خواهد شد که خاستگاه اولیه و منشأ این اختلاف نظرها- بر خلاف آن چه که در کتاب های بلاغی فارسی بیان شده است- از بلاغت عربی و توسط سکاکی، نشأت گرفته است. کلیدواژه: ردالصدر علی(الی) العجز، ردالعجز علی (الی) الصدر، بلاغت، بدیع، تطور.
اسماء حسنی از منظر عرفانی با مقایسه تطبیقی حکیم ملا هادی سبزواری و حسین همدانی درود آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۹
99 - 126
حوزه های تخصصی:
اسماء و صفات الهی از عمیق ترین مباحث توحیدی و معرفتی است که به واسطه آن ارتباط دو سویه حق با عالم و عالم با حق تبیین می گردد. اسماء الهی در مجرای تجلیات و تعینات ذات الوهی واسطه فیض حق و منشاءهمه کثراتی هستند که در هستی ظهور یافته اند. مقاله حاضر با در نظر داشتن این ضرورت و با روش کتابخانه ای و تحلیلی – توصیفی اندیشه عرفانی حکیم ملاهادی سبزواری و درود آبادی را در مورد اسماء و صفات الهی با یکدیگر تطبیق داده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد سبزواری هر یک از اسماء را براساس دیدگاه فلسفی، عرفانی و از منظر آیات و روایات بررسی کرده است و درودآبادی تنها از منظر آیات و روایات و بعضاً براساس معنای لغوی اسماء را تبیین نموده است براین اساس اتفاق نظر در اندیشه دو شخصیت مورد نظر کمتر مشاهده می شود در برخی اسماء اختلاف نظر قابل توجهی با یکدیگر دارند از نظر سبزواری برخی اسماء با یکدیگر مترداف بوده و برهم منطبق هستند درصورتی که درودآبادی معتقداست که هریک از اسماء نقش ویژه خویش ر ا ایفاء می نمایند.
بررسی ظرافت های خاص و نوآوری های سعدی در ایهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
81 - 93
حوزه های تخصصی:
ایهام از جمله ترفند های زبانی است که چند معنی را در قالب واژه، عبارت و جمله به ذهن متبادر می سازد و البته یکی از مهم ترین و هنری ترین آرایه های ادبی است. در این مقاله با بررسی غزل های سعدی، سعی ما بر آن بوده که در حد بضاعت خود به زیبایی کلام سعدی اشاره کنیم و به کشف و استخراج انواع تازۀ ایهام هایی که سعدی آن ها را به کار بسته، اما از جهت روشن بودن مضمون سخنش از دیده ها پنهان مانده، بپردازیم؛ زیرا سعدی شاعری است که با خلاقیّت زبانی بی نظیری که دارد به خلق ایهام به شیوۀ خاص خود می پردازد. برای رسیدن به این هدف ما ابتدا 400 غزل را بررسی و ایهام های موجود در آن ها را استخراج کرده ایم و طبق انواع ایهام مندرج در کتب بلاغی به 10 دسته تقسیم نموده ایم (توریه، تناسب، تبادر، تضاد، مبینه، استخدام، مجرده، مرشحه، مهیا) و از هرکدام یکی دو مثال آوردیم. سپس مشاهده شد که افزون بر آن 10 نوع سنتی، سعدی شش نوع دیگر از انواع ایهام را دارد که برساخته و ابداع خود اوست. ضمن کشف آن ها، خودمان نام هایی بر آن انواع گذاشتیم؛ شامل: ایهام لحنی، ایهام معانی تودرتو، ایهام خوشه ای، ایهام ترکیبی با صنایع دیگر، ایهام ترکیبی با کلمات دیگر و سرانجام ایهام تبادر ترکیبی.
تقارن تصاویر (قرینه سازی پنهان) در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده هم زمان از چند عنصر زیبایی آفرین در سخن، پدیده ای است که در زبان فارسی سابقه ای طولانی دارد و در بحث های زیبایی شناسی با نام های «تزاحم تصاویر»، «تصویرهای مزاحم» و... از آن یاد شده است. این کار به دلیل آن که حجم ایماژهای متن را بیشتر از ظرفیت های زبانی آن می کند، ناپسند ارزیابی می شود و از اصالت شعر می کاهد، اما در شعر حافظ، بیت های بسیاری می توان یافت که در آن ها با وجود استفادة هم زمان از چند عنصر بدیعی بیانی در تصویرسازی، نه تنها تزاحم تصاویر پدید نیامده است، بلکه بر اثر هم گرایی تصاویر، معنای بیت چندلایه و زیبایی و خیال انگیزی آن افزون شده است. علاوه بر آن که درنهایت دو تصویر متقارن خلق شده که در نظر اول به چشم نمی آید. این هنرنمایی در شعر حافظ که ما آن را در مقابل اصطلاح تزاحم تصاویر، «تقارن تصاویر» نامیده ایم و از نگاه بلاغت پژوهان و شارحان حافظ دور مانده است، آنچنان مورد توجه حافظ قرار داشته که می تواند یکی از مشخصه های سبکی او به شمار آید. البته استخراج عناصرِ بدیعی بیانی یادشده، به شکل جدا از هم یا دوگانه در یک بیت، در شعر حافظ سابقه ای طولانی دارد، اما شکل تلفیقی آن ها به صورت منشوری که حداقل چهار وجه دارد و در نهایت دو تصویر موازی را شکل می دهد، برای نخستین بار است که معرفی می شود.
کارکردهای حسن تعلیل در منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
13 - 27
حوزه های تخصصی:
در آثار ادبی، سخنور به مقتضای حال مخاطب، با استفاده از شگردهای ادبی متعدد و درخور، سخن را بر قوۀ تخیل بنیان نهاده، در نهایت با به کارگیری آرایه های بدیعی بر گیرایی و لطف کلام می افزاید. حسن تعلیل به عنوان آرایۀ بدیعی نه تنها در حسن و زیبایی کلام مؤثر است، از ارکان اصلی تخیل در کلام نیز به حساب می آید و شاعر زمانی از آن بهره می گیرد که بخواهد قوانین رایج علی و معلولی را بر هم بزند و مخاطب را همراه خویش، وارد دنیای خیالی و شاعرانه کند. در پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی با نگاهی به منطق الطیر از دریچۀ حسن تعلیل، ضمن بیان نمونه های بارز کاربرد آن در کلام عطار، کارکردهای آن نیز به روشنی بیان می شود تا افق روشنی در مقابل دیدگان مخاطبان و علاقه مندان آثار عرفانی، به ویژه کلام عطار قرار بگیرد و در نهایت نیز به این نتیجه رهنمون می شود که هرچند حسن تعلیل در منطق الطیر بسامد بالایی ندارد، اما همین مقدار بهره گیری از آن، برای بیان مفاهیم هنری و ادبی، عرفانی، اجتماعی و روان شناسی و... سبب برجسته سازی و تأثیر مضاعف رویۀ معنایی کلام می شود و این گونه شاعری که با نگاهی متفاوت به جهان و قوانین آن می نگرد، مخاطب غرق در دنیای عادی و تکراری را با دنیای خیال آشنا می سازد؛ دنیایی که برخلاف انتظار اوست و همین عادت شکنی، تشخص ویژه ای به کلام می بخشد.
نقد رد العجز علی (الی) الصدر در کتاب های بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
55 - 80
حوزه های تخصصی:
در زمینه علوم بلاغی و به ویژه علم بدیع که یکی از سه شاخه این دانش است، کتاب های گوناگون و بسیاری نگارش شده است. یکی از بحث انگیزترین جستارها و مبحث ها در حوزه علم بدیع، موضوع رد العجز علی الصدر است. در تعریف این صنعت و مصداق های آن، اختلاف نظر بسیار است؛ به گونه ای که گاه حدود تعریف این صنعت در کتاب های بلاغی با صنایعی دیگر مانند جناس، اشتقاق، شبه اشتقاق و... درهم آمیخته و تقسیم بندی های گوناگون و مختلف و نیز شواهد مشترکی از این صنعت را درپی داشته است؛ حتی بعضی از بلاغیون آن را تسهیم، تردید، تشابه الأطراف، ذوقافیتین و یا ذیل توشیح و یا یکی از اقسام جناس بررسی کرده اند؛ اما با تأمل و دقت نظر بیشتر می توان تعریف های دقیق تر و روشن تری برای آن ارائه و مرز بین آنها را تفکیک کرد. در این مقاله که با محوریّت کتاب های بلاغی فارسی با نیم نگاهی به کتاب های عربی سامان یافته، کوشش بر آن بوده است که ضمن بررسی و بازبینی تاریخی اندیشه های بلاغی در این زمینه و مقایسه تعریف های ارائه شده در کتاب های بلاغی درباره رد العجز علی الصدر، مصداق های تشابه و افتراق بازبینی شود؛ نیز با ارائه تعریفی مناسب، به روشی توصیفی تحلیلی، مرز بین این صنعت با دیگر صنایع درهم آمیخته با آن تفکیک می شود و از دسته بندی های متعدد رهایی می یابد.