مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
فضای جمعی
منبع:
هویت شهر سال یازدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۱
5 - 15
حوزههای تخصصی:
امروزه محلات مسکونی به عنوان محیط های بی روح که ساکنین آنها تمایلی به ارتباط با یکدیگر ندارند مطرح می باشد. افزایش جمعیت، تنوعات اجتماعی و فرهنگی، و عدم پیروی از الگوهای محله های سنتی گذشته در طراحی، ضرورت انجام چنین پژوهش های در مورد تعاملات اجتماعی را تایید می نماید. هدف پژوهش شناخت جایگاه عوامل کالبدی در کنار سایر مؤلفه های تأثیرگذار بر تعاملات اجتماعی است. منطقه مورد بررسی محله خراطان شهرستان دزفول می باشد روش پژوهش توصیفی پیمایشی است و گردآوری داده ها با ابزار پرسشنامه صورت گردید. یافته تحقیق حاکی از آن است که حس اعتماد و فعالیت های مشترک اجتماعی به عنوان مهمترین مؤلفه ها در ایجاد تعاملات اجتماعی یک محله مطرح می باشند و همچنین نتایج بر نقش مهم و اساسی عوامل کالبدی در ایجاد محله تعامل -محور تأکید می نماید و ساختار اجتماعی محله را متشکل از 4 بعد آسایشی، هویتی، نظام های اجتماعی، و کالبدی معرفی می نموده که این چهار بعد متاثر از همدیگر نیز است.
تبیین و تحلیل پایداری فضاهای جمعی و سنجش عوامل مؤثر برآن (نمونه موردی: پارک خانواده شهر مهاباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۱
203 - 230
حوزههای تخصصی:
اهمیت فضاهای عمومی شهری به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه پایدار در زندگی روزمره افراد غیرقابل انکار است، بااین وجود، به اصول و معیارهای طراحی در طرح های توسعه شهری توجه چندانی نشده است. دراین بین یکی از فضاهایی که بستری جهت انجام ملاقات های محله ای و گذران اوقات فراغت و مشارکت شهروندان و بهبود حیات اجتماعی شهر فراهم می آورد، پارک است. بر این اساس پژوهش حاضر که در سال 1397 در پارک خانواده شهر مهاباد به انجام رسیده است، با روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به روش پیمایشی، به بررسی میزان پایداری فضای مورد مطالعه بر اساس شاخص های پایداری فضای جمعی و همچنین سنجش مهم ترین عوامل اثر گذار بر ارتقاء پایداری در فضای مذکور پرداخته است. سنجش انجام شده توسط آزمون آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامه و نتایج آزمون های KMOو بارتلت، کفایت حجم نمونه و همچنین روایی درونی و ساختاری پرسشنامه را تأیید کردند. نتایج تحلیل های آماری، حاکی از وضعیت ناپایدار فضا در تمامی مؤلفه های بررسی شده (به جز در مؤلفه های اجتماع پذیری) می باشد. همچنین نتایج مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS نیز مشخص ساخت که مؤلفه های مربوط به معیار آسایش و تصویر ذهنی که اشاره به آسایش، آرمش و امنیت فیزیکی و روانی کاربران فضا دارند، با اختلاف، بیشترین تأثیر را بر ارتقاء پایداری در فضای مورد مطالعه دارند. بنابراین جهت ساماندهی و ارتقای پایداری فضا، این دسته از مؤلفه ها می بایست در اولویت تحقق و اجرا قرار گیرند.
مدل سازی عوامل کالبدی و اثر آن بر میزان تعاملات اجتماعی(مورد مطالعه: بافت قدیمی شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی مهم ترین و ضروری ترین عناصر شهر هستند که در این مکان ها انواع فعالیت های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی شکل می گیرد و در پی تعاملات اجتماعی، شهری سرزنده را به وجود می آورد. هدف از این پژوهش شناخت تأثیر جایگاه عوامل کالبدی در تعاملات اجتماعی است. منطقه مورد مطالعه محلات بافت قدیمی کاشان است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی با استفاده از پیمایش میدانی است. جامعه آماری شامل 51576 نفر ساکنان بافت قدیم شهر کاشان و حجم نمونه با استفاده از Sample Power با سطح اطمینان 95 درصد و خطای احتمالی 5 درصد برابر با 200 نفر است. برای پیشبرد تحقیق از مطالعات کتابخانه ای و پژوهش های پیشین محققان استفاده شده و پرسشنامه ای با مقیاس پنج گزینه ای لیکرت طراحی شده و برای سنجش روایی و پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. پس از جمع آوری داده ها، طبقه بندی و تحلیل یافته ها با استفاده از نرم افزار spss، صورت گرفت. مدل سازی نیز با بهره گیری از نرم افزار AMOS انجام گرفته است. براساس نتایج به دست آمده در آزمون همبستگی پیرسون هیچ نوع همبستگی بین عوامل کالبدی و تعاملات اجتماعی وجود ندارد که علت آن را می توان در این امر دانست که محلات قدیمی شهر کاشان، فضاهای جمعی و عمومی با ساختار کالبدی مناسب نادیده گرفته شده است. نتایج حاصل از کاربرد معادلات ساختاری نیز بیانگر آن است که متغیر امنیت اجتماعی و آسایش به ترتیب دارای بیشترین بار عاملی 97درصد و 89 درصد و نشان دهنده این است که با افزایش امنیت آسایش ساکنان نیز بیشتر است. بعبارت دیگر امنیت بر آسایش تأثیر گذار است.
سنجش ابعاد اجتماعی فضای جمعی ایستگاه های پایانه ای مترو؛ نمونه موردی: ایستگاه پایانه ای مترو شهید سلطانی کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوران معاصر فضای ایستگاه های پایانه ای مترو از جمله فضاهای عمومی است، که بستری برای وقوع بخشی از فعالیت های اجتماعی محسوب می شود. از این رو دستیابی به چارچوبی جهت سنجش بعد اجتماعی این فضاها، هدف اصلی پژوهش حاضر است. جهت نیل به هدف مذکور، با استفاده از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی، ابتدا دیدگاه متخصصین در باب مفهوم فضای جمعی ایستگاه های پایانه ای مترو و ابعاد اجتماعی آنها، همچنین تجارب جهانی موفق، مورد بررسی قرار گرفته اند. سپس با توجه به معیارها و شاخص های اجتماعی مستخرج از مراحل پیشین، مدل ویژه سنجش ابعاد اجتماعی مختص فضای جمعی ایستگاه های پایانه ای مترو، تدوین شده است. در ادامه با استفاده از مدل مذکور، وضعیت موجود فضای ایستگاه مورد مطالعه، یعنی ایستگاه پایانه ای مترو شهید سلطانی کرج، از طریق مشاهدات میدانی و تکمیل پرسش نامه، ارزیابی گردیده است. نتایج سنجش حاکی از آن است که از بین 6 معیار اصلی اجتماعی، فضای ایستگاه مورد مطالعه در حوزه معیارهای دسترسی و عدالت، مشارکت و نظارت و آموزش و سلامت از بیشترین مشکلات رنج می برد.
بررسی مؤلفه های کالبدی پایداری اجتماعی در فضاهای مسکونی و تبیین راهکارهای طراحی با تاکید بر پیاده مداری (مطالعه موردی: مجتمع لاکانشهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
555 - 568
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه به سبب فراگیرشدن زندگی ماشینی و وابستگی افراطی به خودرو، روح زندگی اجتماعی انسان ها و تعاملات اجتماعی در مقیاس های مختلف دیده نمی شود؛ این امر از یک سو سبب افت پایداری اجتماعی در سطح شهرها شده و از یک سو سبب شکل گیری مشکلات در دو بعد جسمی و زیست محیطی برای انسان و محیط می شود..هدف: هدف از این پژوهش ارزیابی یک مجتمع مسکونی به منظور تعیین سطح پایداری اجتماعی و پیاده مداری و استخراج مؤلفه های حائز اهمیت در کنار ارائه ی راهکار برای طراحی فضاهای موجود در یک مجتمع مسکونی با کیفیت می باشد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش توصیفی و شیوه ی پیمایشی انجام گرفته و به منظور جمع آوری و تحلیل صحیح اطلاعات، جامعه ای آماری با بهره مندی از پرسشنامه پنج ارزشی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در نهایت داده ها برای استخراج کیفیت سطوح پایداری اجتماعی و پیاده مداری و سایر ریزمؤلفه های مربوطه، توسط نرم افزار spss موردتجزیه و تحلیل قرار گرفتند.قلمرو جغرافیایی پژوهش: در این پژوهش به منظور تطبیق جامعه آماری و موضوع تحقیق، مجتمع مسکونی لاکانشهر شهر رشت با جامعه آماری متشکل از 362 نمونه بر اساس جدول مورگان و روش کوکران، مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها و بحث: یافته ها نشان می دهند که سطح پایداری اجتماعی و پیاده مداری در مجتمع لاکانشهر با میانگین 17/3 از 5 در وضعیت قابل قبولی قرار دارد و ریزمؤلفه هایی از قبیل "سرمایه ی اجتماعی"، "عدالت فضایی" و "کیفیت سلسله مراتب و دسترسی از مهم ترین عوامل مؤثر در تحقق پایداری اجتماعی در محیط های پیاده محور معرفی شدند.نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که چالش هایی در خصوص تحت الشعاع قرار گرفتن سطح پایداری اجتماعی و پیاده مداری این مجتمع بدلیل عدم پیش بینی بستر اختصاصی پیاده روی و دوچرخه سواری، ناامنی در برخی معابر در نقاط خلوت، عدم مناسب سازی برای قشر کم توان، نورپردازی نامناسب بعضی از معابر و همچنین سطح پایین خوانایی برخی از نقاط وجود داشته که سبب تقلیل سطح مشارکت داوطلبانه می شود، می باشند. بنابراین با افزایش کیفیت مؤلفه های مذکور می توان به افزایش سطح پایداری اجتماعی و پیاده مداری امیدوار بود.
معیارهای فضاهای شهری باز و جمعی و نقش آنها در تعاملات اجتماعی با تأثیرپذیری از بافت تاریخی شهر (نمونه موردی میدان امام ارومیه)
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۴ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۰
113 - 130
حوزههای تخصصی:
وجود فضاهای جمعی، همواره نقش بسیار مهمی در جذب مردم و حضور آنها در شهرها داشته است .این حضور، فرصت تعاملات اجتماعی را فراهم نموده و باعث پدیدآمدن خاطره جمعی مشترک گردیده است. این فضاها حامل میراث تاریخی و فرهنگی جامعه هستند؛ اما متأسفانه امروزه شهرهای ایران فاقد فضاهای جمعی مناسب برای تحقق و تقویت حیات مدنی و اجتماعیند. در واقع فضاهای جمعی شهری، همواره تحت تأثیر بناهای همجوار و محیط کالبدی شکل گرفته اند. از آنجایی که در این عصر مدرن تعاملات اجتماعی روز بروز کمرنگ می شوند، ضرورت بررسی چنین فضاهایی برای احیای روح خاطره جمعی و برقراری روابط اجتماعی امری حیاتی به نظر می رسد. از اینرو نوشتار حاضر درصدد تحلیل عوامل و معیارهای مؤثر در شکل گیری فضاهای باز و جمعی پویا میدان امام همجوار بازار ارومیه و مسجد تاریخی جامع ارومیه است. این پژوهش براساس مطالعات میدانی و اسناد کتابخانه ای صورت گرفته است و روش تحقیق آن توصیفی و تحلیلی می باشد.
نقش فضای جمعی مکان محور در توسعه منظر روستایی (مورد پژوهی: روستاهای شهرستان کوهدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۵
38 - 47
حوزههای تخصصی:
روستا به واسطه کنش های متقابل تاریخی، هویتی، معنایی نوع متفاوتی از حیات جمعی را تجربه می کند. این رابطه محلی و خویشاوندی، لزوم توجه به فضاهای جمعی در روستا را دو چندان می کند. ازآنجاکه فضای جمعی بستری ارزشمند برای تجربه مکان در روستاست بررسی این موضوع و تحلیل مصداق ها در برنامه توسعه اهمیت و ضرورت می یابد. هدف از این پژوهش بررسی نقش فضاهای جمعی مکان محور در طرح توسعه روستاهای شهرستان کوهدشت است و سؤال اصلی این است که جایگاه فضای جمعی مکان محور در برنامه توسعه روستایی چیست؟ این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی با ماهیت کیفی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای و بخش قابل توجهی براساس مطالعات و مشاهدات میدانی به انجام رسیده است. طرح هادی، نسخه ایی کوچک از طرح جامع شهری است که با نادیده گرفتن مفهوم فضای جمعی و تقلیل آن در برنامه ریزی به ویژگی های کالبدی و کارکردی باعث شده تا بُعد مکان و معنا در این فضاها تضعیف شود. براساس یافته ها، فضای جمعی روستا بر مبنای معنا شکل می گیرد و بعد در مسیر عملکرد و کالبد پیش می رود؛ جریانی خلاف آنچه در شهر انتظار می رود. علاوه بر نادیده گرفتن شاخصه های منحصربه فرد روستا، حذف الگوهای بومی، نادیده گرفتن مشارکت مردمی از مشکلات دیگری است که انتظار می رود در طرح های آتی توسعه دیده شود. ضمن اینکه بازآفرینی فضاهای جمعی روستایی، ملزم به شناخت و در نظرگرفتن شاخصه های مکان محور است.