مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
صفات خدا
منبع:
حکمت اسراء پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
67 - 86
حوزه های تخصصی:
یکی از اقسام توحید، توحید صفاتی است. بر اساس دیدگاه رایج منظور از توحید صفاتی آن است که همه صفات خدا و ذات او، گرچه به لحاظ مفاهیم باهم متغایرند لیکن به وجود واحدی موجودند؛ اما ابن سینا به وحدت صفات و ذات در وجود خارجی بسنده نکرده و آن ها را به لحاظ مفهوم نیز یکی می داند. این دیدگاه ابن سینا مستلزم ترادف لفظی صفات شناخته شده و مورد نقد قرار گرفته است. نگارنده بر آن است که در سخنان ابن سینا شواهد کافی وجود دارد که وحدت مفهومی ذات و صفات بطوری که مستلزم ترادف لفظی آنها باشد، مراد او نیست، بلکه منظور این است که صفاتی که بر خدا حمل می شوند، در هسته اصلی خود، یعنی موجودیّت و إنّیّت مشترکند و این هسته ی واحد ثبوتی، معنای آن صفات است. مراد ابن سینا از وحدت مفهومی همین وحدت معنایی است نه وحدت در تقرر مفهومی-ذهنی؛ زیرا اگر در هر صفتی افزون بر معنای ثبوتی إنّیّت و وجود، سلب خاص، اضافه خاص یا سلب و اضافه خاص باهم نهفته باشد، نمی توان گفت واژگان آن ها مترادف اند؛ پس نقد هایی که بر نظریه ابن سینا مطرح شده، نقدهای متقنی نیستند زیرا نظریه ابن سینا نه ترادف لفظی صفات است و نه مستلزم آن. در نتیجه وحدت معنایی که ابن سینا از آن سخن می گوید در نهایت به همان وحدت ذات و صفات در وجود خارجی برمیگردد و دیدگاه متفاوتی نیست.
تأملی در عدم صحت اطلاق وصف «وجود» بر خدا از دیدگاه میرزای مهدی اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
73 - 100
حوزه های تخصصی:
حقیقت خدا «هستی» و «وجود محض» است که اطلاق وصف فوق بر خدا مورد اتفاق اندیشوران مسلمان است؛ لکن مؤسس مکتب تفکیک «میرزای مهدی اصفهانی» با تمسک به مبانی خاص «وضع الفاظ بر حقایق خارجی؛ اشتراک لفظی صفات خدا و ممکن» کوشیده است منکر صحت اطلاق مزبور شود و برای توجیه آن ادله ای هم (ابهام وجود، فقدان مفهوم برای وجود، اشاره صفات خدا به ذات، انتزاع وجود از ممکن و فقر ذاتی آن) اقامه کرده است. نگارنده با فحص در آثار ایشان به یافتن ادله و طبقه بندی آن پرداخته و در تحلیل آن، ضعف علمی مبانی و ادله وی را نشان داده است که مهم ترین آن، انکار وضع لفظ بر معنای ذهنی و خلط مفهوم و مصداق است.
«بود و هست و خواهد بود»
حوزه های تخصصی:
«بود و هست و خواهد بود» در اوستا تعبیری است مکرر که محققان سابقه قدیم تر آن را در دیگر زبان های هندی واروپایی نیز نشان داده اند. در نوشته های پهلوی این عبارت گاهی وصف خداست. در نوشته های مانوی نیز چنین تعبیری نظایری دارد. این نوشته جست وجویی مختصر در سابقه این تعابیر زردشتی و مانوی است.
روی آورد معرفت شناسانه به مسئله خدا در اندیشه علامه حلّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روی آورد معرفت شناسانه خدا به بررسی امکان شناخت خدا و ابزار و راه های تبیین شناخت او می پردازد. در اعصار مختلف کلام اسلامی، متکلمان مختلف بنابر مبانی شناختی و میزان بهره گیری آنها از عقل و نقل، و نیز فلسفه یا متون دینی این مسئله را تبیین کردند. علامه حلی متکلمی از مدرسه «حله» با مشی مشایی، متأثر از مبانی فلسفی مشائیان و کلام خواجه نصیر است. بررسی شناخت خدا و صفاتش باتوجه به نگاه کلامی و بهره او از فلسفه و منطق مسئله این نوشتار است. علامه حلی در شناخت خدا و صفاتش چگونه عمل کرده است؟ بهره او از فلسفه و کلام، و به تبع آن از عقل و نقل در این شناخت چیست؟ چگونه بین توقیفی بودن صفات خدا و اثبات عقلی صفات پیوند برقرار می کند؟ برای بررسی این مسئله و پاسخ به پرسش ها ابتدا «امکان شناخت خدا» و «راه های شناخت او» را بررسی نموده؛ سپس راه های شناخت صفات خدا را نیز تبیین می کنیم. علامه حلی به «وجوب شناخت خدا» قائل است و این «وجوب» را با دلایل عقلی و نقلی تبیین کرده و در بررسی صفات نیز باوجود قبولِ توقیفی بودن در انتخاب صفات، در تبیین صفات با مبانی فلسفی و استدلال عقلی و منطقی، نگاهی برون دینی آمیخته با درون دینی دارد.
اصطلاح شناسی ابداع در نگاه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال ششم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۲
79 - 91
حوزه های تخصصی:
ابداع به عنوان یکی از صفات فعلیه خداوند همواره مورد توجه اندیشمندان مسلمان قرار داشته و شخصیت های برجسته ای چون کندی، فارابی، ماتریدی، صدوق، ابن سینا، طبرسی، سهروردی و غیره بحث های مختلفی را درباره آن مطرح کرده اند. برخی به تعریف حداقلی از ابداع بسنده کرده و شماری، تعریف حداکثری ابداع را ضروری می دانند. در این میان علامه طباطبایی به عنوان یکی از شخصیت های برجسته تفسیری، فلسفی و کلامی عصر حاضر، به مناسبت کاربرد کلمه بدیع و برخی مشتقات بدع، به بحث در مورد ابداع نیز می پردازد. ایشان ابداع را از صفات فعلیه خداوند می داند. علامه بدیع را به معنای مبدِع درنظر گرفته و این همانی مبدِع، فاطر و خالق را برنمی تابد. در نگاه ایشان، ابداع، ایجاد بدون نمونه، بدون زمان، بدون تقلید، بدون علل و بدون مثل است. نوشتار پیش رو با روش توصیفی و مطالعه کتابخانه ای صورت گرفته و هدف نهایی آن زدودن اختلافات لفظی در تعریف ابداع و تقریب نظریات در این حوزه است.
ارزیابی مستندات روایی الهیات سلبی در حوزه معناشناسی صفات الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه «الهیات سلبی در حوزه معنا شناسی صفات خدا»، بیان گر سلبی انگاری صفات ثبوتی اوست و برخی محدثان و متکلمان شیعه آن را پذیرفته اند؛ از جمله: ثقه الاسلام کلینی، شیخ صدوق، ملامحمدصالح مازندرانی، علامه مجلسی، قاضی سعید قمی و سیدعبدالله شبر. از رهگذر این جستار، مشخص می شود که در فرهنگ روایی، تنها دو روایت می تواند مستند الهیات سلبی در حوزه معنا شناسی صفات الهی قرار گیرد که به ترتیب از امام رضا(ع) و امام جواد(ع) صادر شده، اما با ملاحظه محتوای آن ها، آشکار می گردد که روایت نخست، در صدد نفی محدودیت های صفات انسانی از صفات الهی است؛ چنان که روایت دوم، اثبات بساطت ذات الهی را کانون بررسی قرار داده و هیچ کدام در پی موجه سازی نظریه سلبی انگاری صفات ثبوتی نیستند؛ علاوه بر این که این نظریه، نه تنها با فرهنگ روایی امامیه سازگار نیست؛ بلکه یک سلسله محذورات ثبوتی و اثباتی دارد که مانع پذیرش آن می شود.
تأثیر انگاره های کلامی در اختلاف قرائت آیات صفات الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۵
55 - 72
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، بر اختلافات قاریان قرآن در آیات وصف کننده خداوند ، انگشت نهاده و نشان می دهد که انگیزه های کلامی ، در روند پیشنهاد و پیدایش وجوه متفاوت قرائت، تأثیری در خور داشته اند. بدینسان در آیاتی متعدد، از یک سو با قرائتی اصیل و اولیه روبرو می گردیم که ظهور آن برای برخی اذهان، چالش کلامی ایجاد کرده و یا دست کم، بر وفق مفروضات ایشان، جلوه گر نشده است و از دیگر سو، وجه یا وجوهی متفاوت از قرائت را ملاحظه می کنیم که درصدد رفع آن چالش برآمده و به پدید آوردن معنایی موافق مفروضات کلامی قاری، مدد می رساند. بدینسان هدف تحقیق حاضر آن است که از یک سو، تأثیر مفروضات خداشناسانه را در پیدایش پاره ای از وجوه قرائت بازکاود و از دیگر سو، نشان دهد که وجوه مختلف قرائت ، به چه سان ، شکل گیری برداشت های متفاوت از آیات صفات الهی را رقم زده اند.
تبیین توحید در دعای صباح با مبانی صدرالمتألهین
منبع:
دعاپژوهی سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
179 - 204
حوزه های تخصصی:
دعای صباح منسوب به امام علی علیه السلام است. این دعای شریف سرشار از مضامین توحیدی است که می توان گفت از مهمترین مباحث مطرح شده در دعای صباح است. از آن جا که توحید و مراتب آن یکی از مهمترین اصول مسلمانان است، تحلیل و تببین آن در این دعا از نگاه نگارنده مورد توجه قرار گرفته است. این تحلیل و بررسی بر اساس مبانی ملاصدرا است و دلیل آن، اصول بنیادینی از جمله اصالت وجود است که در حکمت متعالیه وجود دارد. فراز های ابتدایی دعای صباح مؤید اصالت وجود ملاصدرا است که این اصیل بودن وجود، گامی نو و بلند در جهت موحد بودن و موحد شدن است. آمیختن عرفان و فلسفه دیگر ویژگی اصول صدرایی است که کمک شایانی در جهت تحلیل فرازهای توحیدی دعای صباح بود. این مقاله با هدف تببین مباحث در قالب توحید نظری و توحید عملی، با اصول صدرایی، شرحی بر فرازهای توحیدی دعا ارائه کرده است.
شگردهای معرفتی و مفهوم خدا از دیدگاه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۷
147 - 168
حوزه های تخصصی:
دیدگاه مولانا جلال الدین بلخی درباره مسئله امکان و چگونگی شناخت خ دا ب ه دلی ل برخورداری وی از میراث متنوع مشرب های کلامی، فلس فی و عرف انی پیش ینیان، اهمی ت دارد. مولانا معتقد است که در پس همه پدیده های این عالم، وجودی است کامل، آگاه، نامتناهی و دارای همه صفات و اسمای حسنی. مولوی این وجود را خدا می نامد. خداوند منشأ و سرچشمه لایزال هستی و زندگی است. خداوند خالقی است که همه کاینات را از «عدم» و فقط به اراده خویش آفریده است. کانون و محور اندیشه مولانا، خداوند «فعال ما یشاء» و قادر مطلق است. انسان مورد نظر مولوی، موحد و یگانه پرست است. او محو در صفات و اسمای خداوند است. این انسان برای پیروزی بر تعارضات درونی و تمایلات حیوانی، همواره در جهاد و مبارزه با خود است. سلوک عرفانی، عبادت عاشقانه و خودسازی، توشه راه اوست. او به عشق و محبت الهی همه مخاطرات «سفر الی الله» را پذیرفته، دم به دم خود را به حوزه جاذبه ربوبی نزدیک می سازد. بدین ترتیب مولانا با استفاده از زبان بلند عرفان و هنر، صنعت شعر و نثر روح نواز، دیدگاه خود درباره خدا، جهان و انسان و رابطه آن ها را بیان می کند. در این پژوهش تلاش گردیده است تا با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع اسنادی و کتابخانه ای به بررسی موضوع انواع معرفت و مفهوم خدا از دیدگاه عرفانی مولوی، پرداخته شود و نویسنده در این نوشتار، به تحلیل بیشتر شیوه های معرفت و شناخت خدا پرداخته است.
بررسی شخص بودن خداوند و چالش های آن از منظر حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۱
7 - 40
حوزه های تخصصی:
شخص بودن خداوند یکی از مباحث جدید الهیات غربی است که خداوند را وجودی شخص وار قلمداد می کند. در این مقاله پرسش اصلی آن است که در حکمت متعالیه آیا خداوند ویژگی یا مجموعه ای از ویژگی هایی را دارد که بتوان بر اساس آنها او را یک شخص قلمداد نمود؟ این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی استفاده می کند. در ابتدا مسئله شخص بودن خداوند و ویژگی ها و معیارهای ضروری آن تبیین می شود و سپس بر اساس یافته های این پژوهش با صفت کمال دانستن شخص بودن و با مبانی فلسفی چون عدم تناهی، بساطت و صرافت ذات الهی، قاعده «معطی شیء فاقد شیء نیست» و همچنین اشتراک معنوی اوصافی که بر انسان و خداوند حمل می شوند، می توان این وصف را، با حذف نقایص، برای خداوند اثبات نمود و به چالش های جدی شخص بودن خداوند، از جمله مسئله «وحدت وجود»، با تقریر دقیقی که از حکمای اسلامی بیان شده است، پاسخ گفت و درنهایت شخص بودن خداوند را از منظر حکمت متعالیه اثبات کرد.