مطالب مرتبط با کلیدواژه

عبدالله غذامی


۱.

زنانه سرایی در شعر عربی، روندی نوظهور با پیشینه ای کم رنگ (با تکیه بر دیدگاه های نقدی عبدالله غذامی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر عربی ادبیات زنانه عبدالله غذامی زیرساخت های زبانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن در حوزه های علم، فرهنگ، هنر و سیاست زن در حوزه های ادبی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی ادبیات
تعداد بازدید : ۲۷۶۰ تعداد دانلود : ۱۷۸۷
عبدالله غذامی منتقد معاصر عرب، به بررسی ویژگی های زنانه در زبان شعری عرب پرداخته است. او در کتاب ""تأنیث القصیده والقارئ المختلف"" (2005م)، معتقد است کهمردغالبی پیوسته رویه مسلطبرفرهنگ عربی قدیم بوده است وبه سبب غلبه ی این زیرساخت مردسالار در فرهنگ عمومی، شعر عربی نیز از ابتدا تا دوران معاصر، تقریباً از ویژگی های زبان زنانه خالی بوده است.ظهور شاعر عراقی،نازک ملائکه در شعر معاصر عربی و ابداع شعر نو توسط وی،به سختی و کندی شعر عربی را دستخوش دگرگونی نمود.با گذشت زمان، ابداع شعری او به کمک دیگر شاعران نوگرا قوت یافت. این روند نوگرایانه،زیرساخت های مذکر و مسلط بر شعر قدیم عربی را به چالش کشید که نتیجه ی آن، رشد و شکوفایی شعری با زبانی زنانهو برخودار از لطافت زبانیبود.این پژوهش که به روش توصیفی و تحلیلی صورت گرفته است، آراء نقدی غذامی را که در جهان عرب پیشرو است، مورد بررسی قرار داده است. نتیجه این که غذامی تنها راه بازگشت زن به جایگاه درخور خویش را هم در ادب و هم در اجتماع، دستاورد آگاهی زنان نسبت به زبان و نوشتاری می داند که انعکاس دهنده ی ویژگی زنانه بود. این شیوه ی زبانی جدید و نوآور، ویژگی های زبان زنانه را در مقابل زبان مردانه مطرح می کرد.
۲.

جامعه پذیری جنسیّت و جدال زیرساخت های زبانی مردانه و زنانه در شعر فارسی و عربی (بر اساس دیدگاه نقدی عبدالله غذامی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد فرهنگی شعر فارسی و عربی زیرساخت های زبانی مذکر و مؤنث عبدالله غذامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۲ تعداد دانلود : ۴۲۹
ادبیات از دیرباز مانند دیگر فعالیت های فکری و معنوی انسان هدف و منظوری اجتماعی و فرهنگی داشته است. لذا به موازات تحوّلات جامعه، دست خوش دگرگونی گشته و آینه تمام نمای جامعه خویش بوده است. با مروری بر ادبیات ملل، می توان نحوه تأثیرپذیری آن را از مقوله های جنسیت، زبان و فرهنگ مشاهده کرد. وجود تشابه و نقاط مشترک فراوان بین شعر فارسی و عربی، ضرورت تطبیق دیدگاه نقدیِ غذامی را بین دو ادبیات ایجاب کرده است. این پژوهش، که با روش توصیفی و تحلیلی صورت گرفته است، در تلاش است تا نقاط مشترک بین دو ادب را از زاویه دیگر بازگو کند. نتیجه اینکه، شعر عربی و فارسی از همان ابتدا عرصه جدال زیرساخت های زبانی مذکر و مؤنث بوده است. در دوره کلاسیک، زبان مذکر و نرینه محور حاکم است و اگر معدود زنانی پای در عرصه شعر و شاعری گذاشتند، به ناچار و به اجبار فرهنگ و گفتمان شعری رایج آن زمان، زبانی مردانه داشتند. در دوران معاصر و با ارتباط شرق با غرب، آشنایی با جنبش های آن و در نتیجه آزادی عمل بیشتر، بستر مناسب برای آگاهی زنان از وضع خویش فراهم آمد و در فعالیت های اجتماعی و فرهنگی نقش پررنگ تری داشتند. با ورود زنان به عرصه شعر، زبان شعری در هر دو ادب، آن فخامت و مردانگی دوران کلاسیک خود را از دست داد و با پذیرش ویژگی های زبانی زنانه، دچار نرمی، لطافت و انعطاف پذیری بیشتری شد. نازک الملائکه و فروغ فرخزاد، از پایه گذران زیرساخت های زبانی زنانه در شعر بودند و با آگاهی کامل به ابراز احساسات زنانه در شعر می پرداختند.