مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۵۴۰٬۶۳۶ مورد.
منبع:
پژوهش های کیفی در علوم تربیتی سال اول بهار ۱۴۰۴ شماره ۲
63 - 90
حوزههای تخصصی:
یکی از کارآمدترین حوزه های تأثیرگذار بر نظام آموزشی و پرورشی جوامع شیعی، بهره مندی از آموزه انتظار، به عنوان یکی از آموزه های اعتقادی و اصلی بنیادین است که می تواند بر هدایت و رشد جامعه علمی تأثیرگذار باشد. هدف پژوهش حاضر استخراج اصول و روش های تربیت مهدوی و تبیین ویژگی های آن در مراکز آموزشی و پرورشی می باشد. روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی بوده و مشارکت کنندگان پژوهش، هشت نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان زنجان با گرایش های تحصیلی مرتبط با علوم تربیتی بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه فردی نیمه ساختاریافته تا رسیدن به حد اشباع نظری استفاده شد. داده های بدست آمده با استفاده از روش کدگذاری موضوعی مورد تحلیل قرار گرفت و یافته ها در قالب کدهای باز، محوری و منتخب سازمان دهی شد. یافته های حاصل از تجارب استادان در دو مضمون اصلی و کلی (اصول تعلیم و تربیت مهدوی و روش های تعلیم و تربیت مهدوی) و 15مقوله فرعی (اصل توحید محوری، اصل تعقل، اصل عزت، اصل اعتدال، اصل متربى محورى، اصل محبت محورى، اصل نظارت مداری و روش تربیت تقلیدی، روش تربیت تلقینی، روش تربیت تدریجی، روش تربیت غیرمستقیم، روش تربیت الگویی، روش تربیت عملی و روش ابتلا و امتحان) شناسایی گردید. در ادامه، پژوهشگر ویژگی های هر مضمون فرعی را با به کارگیری روش ﺑﺮرﺳی ﻣﺘﻮن و آﺛﺎر ﺗﺄﻟیﻔی ﻣﻨﺎﺑﻊ اوﻟیﻪ و ﺛﺎﻧﻮیﻪ در ﺧﺼﻮص ﺗﺮﺑیﺖ و ﻣﻬﺪویﺖ استخراج و گردآوری کرد.
تبیین نقش سواد هوش مصنوعی در تقویت مهارت های تفکر مرتبه بالاتر دانشجو معلمان با میانجیگری درگیری رفتاری و تعامل همتایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت سریع و گسترده فناوری هوش مصنوعی در قرن 21، باعث ظهور مفهوم سواد هوش مصنوعی شده است. مطالعه حاضر با هدف تبیین نقش سواد هوش مصنوعی در تقویت مهارت های تفکر مرتبه بالاتر دانشجومعلمان با میانجیگری درگیری رفتاری و تعامل همتایان و با روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجومعلمان دختر و پسر دانشگاه فرهنگیان استان چهارمحال و بختیاری به تعداد 2003 نفر بودند که از میان آنها بر اساس جدول کرجسی و مورگان 322 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از چهار پرسشنامه سواد هوش مصنوعی (وانگ و همکاران، 2023)، درگیری رفتاری (لو و همکاران، 2024)، تعامل همتایان (هوانگ و همکاران، 2018) و مهارت های تفکر مرتبه بالاتر (هوانگ و همکاران، 2018) استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها با استفاده از نسبت روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) و روایی همگرا و واگرای پرسشنامه ها به ترتیب با استفاده از میانگین واریانس استخراج شده (AVE) و آزمون فورنل و لارکر بررسی و تأیید شد. پایایی پرسشنامه ها نیز با آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بررسی و همه مقادیر بالای 70/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSSو Amos انجام شدتجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Amos انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد سواد هوش مصنوعی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم (از طریق درگیری رفتاری و تعامل همتایان) بر مهارت های تفکر مرتبه بالاتر دانشجومعلمان تأثیر مثبت و معنادار دارد. بر این اساس، برنامه ریزی جدی و سرمایه گذاری مناسب به منظور توسعه سواد هوش مصنوعی در همه دانشجومعلمان امری مهم و ضروری به نظر می رسد.
هوش مصنوعی مولد و تحول ترجمه ادبی: تحقیق کیفی در دیدگاه دانشجویان ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربردهای چت جی پی تی در حوزه آموزش به طور گسترده ای مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است، اما بررسی های علمی در زمینه ترجمه، به ویژه ترجمه متون ادبی، بسیار محدود است. مطالعه حاضر به واکاوی نگرش های دانشجویان ادبیات انگلیسی نسبت به هوش مصنوعی مولد، به ویژه چت جی پی تی، در زمینه ترجمه آثار ادبی می پردازد. این پژوهش با مشارکت ۲۲ دانشجوی مقطع کارشناسی رشته ادبیات انگلیسی دانشگاه حکیم سبزواری انجام شده و برای گردآوری داده ها از روش های کیفی، شامل مصاحبه های نیمه ساختاریافته و چهارچوب های روایی، جهت تحلیل تجربیات شرکت کنندگان در طول یک دوره آموزشی ۱۲ هفته ای بهره گرفته است. در این بازه زمانی، دانشجویان با استفاده از چت جی پی تی به ترجمه متون ادبی متنوعی همچون شعر، داستان کوتاه و بخش هایی از رمان پرداختند. یافته های به دست آمده، ابعاد مثبت و منفی استفاده از هوش مصنوعی در فرایند ترجمه را آشکار ساخت. دانشجویان، چت جی پی تی را به دلیل سرعت، سهولت دسترسی و نقش آن در ارتقای خلاقیت، گسترش دامنه واژگان و تسهیل فرایند یادگیری مورد تحسین قرار دادند. بااین حال، محدودیت هایی نظیر ناتوانی در درک ظرافت های فرهنگی، عمق احساسی و پیچیدگی های سبکی به ویژه در متون شعری، به طور ملموسی نمایان شد. افزون بر این، نگرانی هایی پیرامون وابستگی بیش از حد به ابزار هوش مصنوعی، مسائل اخلاقی نظیر سرقت ادبی و همچنین ناتوانی این فناوری در جایگزینی بینش انسانی مطرح گردید. باوجوداین چالش ها، بیشتر دانشجویان چت جی پی تی را ابزاری مکمل و نه جایگزین مترجمان انسانی ارزیابی کردند. این پژوهش بر ضرورت تدوین راهبردهای آموزشی تأکید دارد که دانشجویان را برای تعامل انتقادی با هوش مصنوعی آماده ساخته و توازنی میان کارآمدی و خلاقیت ایجاد کند. مطالعات آتی می بایست بر ارتقای توانمندی های هوش مصنوعی در فهم پیچیدگی های فرهنگی و عاطفی و همچنین بررسی شیوه های ادغام آن در روندهای کاری مشترک با مترجمان انسانی تمرکز نمایند.
انگاره عرب از مفهوم «الثقافه» (فرهنگ) در قرون نخستین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۱۴
11 - 44
حوزههای تخصصی:
واژه «الثقافه» در قاموس ها، متون و ذهنیت معاصر عرب، به معنای «فرهنگ» به کار می رود؛ مفهومی چند لایه که عناصر متنوعی چون دانش و علم، فضایل و رذایل اخلاقی، آداب ورسوم و الگوهای زیست اجتماعی را در بر می گیرد. این واژه، به سبب دامنه معنایی گسترده اش، بازتابی از فضای فکری، شیوه زیست اجتماعی و حتی سطح مدنیت جوامع محسوب می شود. بااین حال، پیشینه تاریخی چنین معنایی از «الثقافه» در زبان عربی چندان طولانی نیست. شواهد نشان می دهد که این واژه در قرون نخستین اسلامی حامل معنای امروزین فرهنگ نبوده، بلکه در بستر تاریخی، دچار تحول و تطور معنایی شده است. مقاله حاضر با تکیه بر روش معناشناسی که امکان بازسازی معنای واژه ها را در بستر بافت های متنی فراهم می سازد در پی آن است که انگاره عرب از واژه «الثقافه» را در قرون نخستین اسلامی، با استناد به قرآن، متون ادبی و منابع تاریخی مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در قرون نخستین اسلامی، واژه «الثقافه» بیشتر در معانی نظامی به کار می رفته است؛ معانی نظیر زدو خورد، ابزار فلزی برای راست کردن نیزه، یا مهارت در جنگاوری. در مقابل، واژه هایی چون «سنت»، «آیین» و «دین» نقش واژگانی حامل معناهای مرتبط با فرهنگ را در آن دوره ایفا می کردند؛ واژگانی که متناسب با ساختار اجتماعی، نظام باورها، و فضای فکری جامعه عربی آن عصر بودند. از قرن سوم هجری به بعد و هم زمان با گسترش مدنیت، تحول در سبک زندگی و رونق گرفتن علوم و معارف، واژه «الثقافه» نیز دچار تغییر معنایی شد و در مفاهیمی نظیر زیرکی، مهارت، آموختن و دانایی به کار رفت. این روند تدریجی، واژه را از بار نظامی اش به سوی معنای فرهنگی سوق داد. در حدود یک ونیم قرن اخیر، متفکران نواندیش عربی چون طه حسین، با کاربرد آگاهانه و هدفمند واژه «الثقافه» در معنای امروزی فرهنگ، نقش مهمی در تثبیت و گسترش معنای جدید این واژه در زبان عربی ایفا کردند.
تونل نظامی و چالش اعمال هنجارهای حقوقی حاکم بر مخاصمات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق اسلامی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۴
61 - 88
حوزههای تخصصی:
یکی از ابتکارات نوین به کاربرده شده در جنگ جهت ایجاد توازن قوا میان طرفین، حفاری و ساخت تأسیسات نظامی زیرزمینی بوده است تا گروه ها و بازیگران مسلح دولتی و غیردولتی ضعیف تر با هدایت طرف مقابل خود به داخل فضای سربسته و تاریک، توانمندی نظامی و تسلیحاتی آنان را سلب و محدود نمایند. لیکن در این میان متخاصمین با چالش های گسترده ای در تقابل با چنین سازوکاری مواجه اند که سؤالات معتنابهی ایجاد کرده است. زمانی که هیچ یک از فرماندهان و نظامیان از آنچه در زیرزمین در حال جریان است، باخبر نیستند، انتخاب تسلیحات متعارف و مشروع جهت مقابله با چنین جنگ افزاری بسیار ابهام برانگیز می شود و از طرفی امکان رعایت برخی اصول بنیادین حقوق بشردوستانه تحت الشعاع قرار می گیرد. پژوهش حاضر با اتکا به تحلیل منابع توصیفی مترصد تبیین جملگی محظوراتی است که از قبل سازه های زیرزمینی حادث شده است. این تحقیق در پی پاسخ به سؤال اصلی خود مبنی بر چگونگی اعمال اصول حقوق بین الملل بشردوستانه در تونل های نظامی و عملیات های پیرامونی آن نتیجه می گیرد عاملان نظامی برای اطمینان کامل از رعایت حقوق حاکم بر مخاصمات مسلحانه در هدایت حمله به سمت نظامیان مستقر در تونل های نظامی و عدم سرایت آسیب به جمعیت غیرنظامی داخل یا مجاور آن، ناگزیر به تائید کامل ماهیت هدف و آنچه که درون آن می گذرد می باشند که جز با تحصیل و تجمیع اطلاعات و همچنین نظارت و شناسایی قابل انجام نیست.
بررسی میزان مدخلیت قید اضلال عن سبیل اللّه در حرمت غناء
منبع:
در مسیر اجتهاد سال ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
125 - 143
حوزههای تخصصی:
حرمت غناء جزو مسلمات فقهی شیعه است که ادله و روایات فراوانی بر این مطلب دلالت دارند اما سخن در این است که محدوده این حرمت کجاست؟ آیا ادله شرعی به طور کلی همه اقسام غناء را مشمول حکم حرمت قرار داده اند یا تنها بر حرام بودن قسم خاصی از غناء که مضلّ عن سبیل الله باشد، دلالت میکنند؟ هر دو دیدگاه مذکور، در میان فقهای شیعه قائلینی دارد. در متن پیش رو، پس از بیان مختصری نسبت به موضوع شناسی غناء که به جهت رعایت مبادی تصوری بحث به آن پرداخته میشود، به سراغ ادله حرمت غناء می رویم و با روشِ (تحلیلی تطبیقی) به بررسی ادله می پردازیم و در نهایت ثابت میکنیم که با توجه به دو ملاکِ مؤثر در حرمت غناء (لهویت و اضلال)، نمیتوان همه اقسام غناء را موضوع تحریم دانست و تنها مواردی از غناء حرام خواهند بود که واجد این حیثیت تقییدیه (لهو مضلّ) باشند.
راهکارهای پیشگیری از تأثیر منفی رسانه های نوین بر تربیت جنسی از منظر اسلام و روان شناسی
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲۶
129 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تأثیر منفی رسانه های نوین بر تربیت جنسی از منظر روان شناسی و بررسی راهکارهای پیشگیری از تأثیر منفی رسانه های نوین از منظر اسلام و روان شناسی است.روش شناسی پژوهش: روش این پژوهش به لحاظ رویکرد، کیفی و به لحاظ هدف، کاربردی است، و روش پردازش اطلاعات نیز توصیفی-تحلیلی است.یافته ها: 1- توجه به خانواده و مدیریت روابط درون و بیرون خانواده، 2- تقویت عقاید دینی و ارزش های اخلاقی، 3- تقوای حضور، 4- بصیرت بخشی و بالا بردن سواد رسانه ای، 5- دوری از محیط تحریک زا و ایجاد جایگزین، 6- مدیریت و نظارت در استفاده از رسانه و فضای مجازی.بحث و نتیجه گیری: بررسی های انجام شده در اسلام و روان شناسی حاکی از اهمیت تربیت جنسی در این دو حوزه است، به طوری که هرکدام به نوبه خود توصیه هایی در راستای تربیت جنسی صحیح فرزندان و روش های پیشگیری از انحرافات جنسی در دوره کودکی، و نوجوانی ارائه داده اند. با بررسی و تطبیق تربیت جنسی در اسلام و روان شناسی و وجوه تشابه و افتراق آن ها، به راهکارهای کاربردی منطبق با نظریات اسلام و آموزه های دینی برای پیشگیری از تأثیرات منفی رسانه های نوین بر تربیت جنسی دست یافتیم.
شناسایی عوامل مؤثر بر رفتار خواندن دیجیتال: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با گسترش فناوریهای دیجیتال، روشهای خواندن و تعامل کاربران با منابع اطلاعاتی تغییر کرده است. خواندن دیجیتال به عنوان یکی از مهمترین پیامدهای این تحول، فرصتها و چالشهای جدیدی را به همراه داشته است. در حالی که ابزارهای دیجیتال امکان دسترسی سریعتر و تعامل بیشتر با محتوا را فراهم میکنند، عواملی مانند: حواسپرتی، خواندن سطحی و چالشهای ادراکی نیز بر این فرآیند تأثیر میگذارد. درک این عوامل برای بهینهسازی تجربه خواندن دیجیتال و بهبود کیفیت پردازش اطلاعات ضروری است. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر رفتار خواندن دیجیتالی، به دنبال پیشرفت فناوریهای دیجیتال، به منظور شناخت بهتر و جامع ابعاد فردی، محیطی، فنی و محتوایی این رفتار انجام شد.
روش پژوهش: در این پژوهش از روش فراترکیب استفاده شد. در این راستا، مقالات مرتبط با استفاده از مدل هفت مرحلهای سندلوسکی و باروسو شناسایی، ارزیابی و در نهایت تحلیل شدند. برای استخراج یافتهها از مرور سیستماتیک ادبیات علمی، کدگذاری مفاهیم کلیدی و تحلیل محتوا استفاده شد.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که عوامل فردی (مانند: انگیزه، سواد دیجیتال و ویژگیهای شناختی)، عوامل محیطی و فنی (مانند: کیفیت اینترنت، طراحی رابط کاربری و امنیت دادهها)، عوامل روانی و اجتماعی (مانند: اضطراب اطلاعات، انگیزههای اجتماعی و حمایت خانواده) و عوامل محتوایی (مانند: ساختار متن، تعامل و حجم اطلاعات) تأثیر قابل توجهی بر رفتار خواندن دیجیتال دارند.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این پژوهش، بهبود طراحی فناوریهای خواندن دیجیتال، آموزش سواد دیجیتال، توسعه ابزارهای کاهش حواسپرتی و ایجاد محتوای کاربرپسند میتواند تجربه خواندن دیجیتالی را افزایش دهد. همچنین سیاستگذاران و طراحان فناوری باید به تعامل این عوامل برای بهینهسازی محیطهای دیجیتال توجه کنند. علاوه بر این، نتایج پژوهش حاکی از آن است که با توسعه سیاستهای آموزشی و ارتقای مهارتهای پردازش اطلاعات میتوان به بهبود درک عمیقتر مطالب دیجیتالی و افزایش کیفیت تجربه خواندن کابران کمک کرد.
معماری خانه پس از پاندمی؛ مفهوم «فضامرز» کشف ساکنین برای در خانه مانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۸۹
۵۲-۴۳
حوزههای تخصصی:
هدف: دوران پاندمی کووید-19 تحولات بنیادینی در الگوهای سکونت ایجاد کرد و خانه ها را به فضایی ترکیبی برای فعالیت هایی نظیر کار، آموزش، تفریح و مراقبت بهداشتی تبدیل نمود. این پژوهش با هدف بازاندیشی در معماری خانه پس از پاندمی، به شناسایی قابلیت محوری برای در خانه ماندن و ترسیم مدل نظری سازگاری سکونتی پرداخته است. روش تحقیق: داده های پژوهش از تحلیل ۱۸ مصاحبه نیمه ساختاریافته، ۸۴ سند معماری و ۱۳۲ منبع پژوهشی گردآوری شده و با استفاده از نظریه داده بنیاد در سه مرحله کدگذاری، تحلیل گردیده است. یافته ها: در مدل نظری تحقیق که بر اساس پارادایم علیت ترسیم شده، عوامل ساختاری سازگاری سکونتی شناسایی شدند. ساکنان برای پاسخ به شرایط بحرانی، اقدام به بازآرایی اجزای فضایی و تغییر روابط میان آن ها نمودند. این بازآرایی از طریق جایگزینی کارکردهای شهری در خانه و افزایش حساسیت به جزئیات فضا رخ داد. روابط میان فضاها با مرز-بندی مجدد یا گشودگی مرزها تغییر یافت. نتیجه این کنش ها، ظهور فضاهای جدیدی به نام «فضامرز» بود؛ فضاهایی بدون برچسب کاربری مشخص که بیشترین انعطاف را برای پاسخ گویی به نیازهای نوظهور داشتند. این فضاها، مشابه ریزفضاهای خانه های سنتی ایرانی اند که از پیش فاقد نام گذاری عملکردی بودند و شاید همین ویژگی باعث راحتی در خانه ماندن می شده است. نتیجه گیری: خانه پساپاندمی که با حضور فضامرزها می تواند «خانه مرزی» نام گیرد، واجد تمایزهای اجتماعی-فضایی جدیدی چون افزایش عاملیت ساکن، سیالیت، تاب آوری و ارتباط با طبیعت است. از منظر موضع شناسی، خانه دارای حوزه های عملکردی سیال تر و از منظر ریخت شناسی، متخلخل تر است. این پژوهش پیشنهاد می کند که برای دستیابی به الگوی معماری خانه ای مناسب ماندن، لازم است فضاهای مرسوم به صورت هدفمند عقب نشینی کرده و فضامرزهایی میان آن ها ایجاد شوند؛ مرزهایی که امکان انتخاب در طیف میان دوگانه های فضایی را فراهم می سازند. این فرایند می تواند به شکل گیری طیف هایی از فضا، همچون تعامل تا خلوت فردی یا آلودگی تا پاکیزگی منجر شود و به افزایش انعطاف پذیری محیط در پاسخ به نیازهای سکونت در شرایط بحرانی کمک کند. در این رویکرد، فضاهای موجود همانند تماشاگران یک صحنه تئاتر، در موقعیتی معلق و منتظر قرار می گیرند تا زمان ایفای نقششان بر روی صحنه، یعنی همان فضامرز، فرا برسد.
Comparison of Job Stress and Job Burnout in Native and Non-Native Teachers of Secondary Schools in Chabahar City
حوزههای تخصصی:
The aim of this study was to examine job stress and job burnout in native and non-native teachers. This study employed a causal-comparative design. The research focused on all native and non-native teachers of Chabahar city in the academic year 2024-2025. Out of the group, 104 individuals were chosen (52 native teachers and 52 non-native teachers) through convenience sampling. Data were gathered using the Osipow's (1987) Job Stress Questionnaire and Maslach’s (1981) Job Burnout scale. Data were examined through both descriptive statistics and multivariate analysis of variance. Based on the results, native and non-native teachers showed varying levels of job stress (p < .05). In simpler terms, non-native teachers scored higher on scales of overload, role ambiguity, role-related tasks, responsibility, and stress related to the physical environment compared to native teachers. Also, non-native teachers scored higher on burnout subscales including emotional exhaustion and depersonalization compared to native teachers (p < .01). From the findings, it can be concluded that teachers' native and non-native backgrounds can lead to a significant difference in their job stress and burnout.
نگاشت های استعاری عشق در مثنوی غنایی همای و همایون خواجوی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
77 - 100
حوزههای تخصصی:
استعاره مفهومی از نظریّه های زبان شناسی شناختی است و زبان شناسانی مانند جورج لیکاف و مارک جانسون استعاره را پدیده ای فقط زبانی نمی دانند، بلکه برای آن ماهیّتی ادراکی و مفهومی قائل هستند. عشق و ملزومات آن از مفاهیمی است که در مطالعات ادبی همواره از جنبه های گوناگون بررسی شده است. خواجوی کرمانی (689 تا 750) از شاعران ادب فارسی در سده هشتم هجری- قمری است که مثنوی عاشقانه همای و همایون را با ساختاری روایی به نظم درآورده است. جستار حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی نگاشت های استعاری عشق را در مثنوی همای و همایون بررسی کرده است. دستاورد پژوهش نشان می دهد، ادبیات غنایی به عنوان بخشی از افکار و اعمال انسان ها رویکرد استعاری دارد. عشق نیز به عنوان بخشی از ادبیات غنایی در قالب نگاشت های مختلفی از جمله استعاره های هستومند، ملموس و محسوس شده است که آتش، می، گلستان، دریا و گیاه نمودهای شاخص نگاشت های استعاری هستومند در مثنوی همای و همایون خواجوی کرمانی هستند. افزون براین، نوع نگاشت های استعاری در این مثنوی، بیانگر آن است که شیوه بیانی خواجو در مجسم ساختن اندیشه های غنایی، تکراری است و تا حدود فراوانی بازگویی افکار و اندیشه های پیشینیان است.
تأثیر نظام اقتصاد جهانی بر تولید و تجارت ابریشم ایران: 1940-1920(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۳
153 - 178
حوزههای تخصصی:
ابریشم ازجمله محصولات کشاورزی است که نقش مهمی در صنعت نساجی دارد. گسترش نظام اقتصاد جهانی و روابط بازرگانی ایران با اروپا در سده های هفدهم و هجدهم، نقش برجسته ای در صادرات و اقتصاد کشاورزی ایران ایفا کرد؛ اما در سده نوزدهم تولید آن با افت وخیز هایی همراه بود که عمدتاً در بیرون از نظام اقتصادی ایران به آن تحمیل شده بود. این پژوهش به بررسی تأثیر متقابل مسائل بین المللی و سیاست های داخلی دولت مدرن بر فرازوفرود تولید و تجارت ابریشم ایران، در فاصله میان دو جنگ جهانی می پردازد. این اثر تلاش دارد تا با روش تحقیق تاریخی و با استفاده از رویکرد توصیفی تحلیلی به این پرسش اصلی پاسخ دهد که نظام اقتصاد جهانی چه تأثیری بر تولید و تجارت ابریشم ایران داشت و برنامه های دولت در این خصوص تا چه اندازه موفقیت آمیز بود؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که جنگ جهانی اول، بحران اقتصاد جهانی 1929 و روابط بازرگانی ایران و شوروی نقش مهمی در جهت گیری فعالیت نوغان داران و فرازوفرود تولید و صادرات ابریشم داشت. در مقابل، دولت ایران با ایجاد و توسعه اداره نوغان، صنعتی سازی جایگزین واردات، برپایی شرکت سهامی نوغان و توسعه آموزش حرفه ای کوشید تا بر این موانع غلبه کند. با برپایی صنایع ابریشم بافی همراه با محدودیت واردات پارچه های ابریشمی، بر مقدار تولید پارچه داخلی افزوده شد. بااین حال، هرچند کوشش های دولت به طور موقت، تغییراتی نسبی در جهت گیری تولید پدید آورد، اما به دلیل عدم کشش تقاضای خارجی پس از بحران اقتصادی 1929 و بحران های شتابان بین المللی، این تغییرات ناپایدار بود و درنتیجه موفقیت چندانی حاصل نشد.
بررسی تطبیقی مراحل سلوک عرفانی از منظر ابن عربی و ترزا آویلایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
397 - 424
حوزههای تخصصی:
سیر و سلوک آداب و رسوم و کیفیت مقامات و احوال، و چگونگی در طریقت است و ترقی زندگی روحی را به سیر و سفر تشیبه کرده اند. سالک در سیر و سلوک از همان لحظه ای که به راه می افتد و در پی تکمیل خود برمی آید، در راه وصول به منظور و مقصود خود از منازل و مراحل گوناگونی می گذرد. سیر و سلوک طی کردن مراحل جهت تهذیب و تصفیه نفس است؛ و سالک را اهل سلوک و نیز اهل طریقت هم می نامند از آنجایی که در مورد سلوک عرفانی نظرات و انتقادات فراوانی وجود دارد، نویسنده کوشیده است تا دیدگاه ابن عربی و ترزا در مورد سلوک عرفانی را در اثر حاضر بررسی کند. این تحقیق به روش توصیفی - تحلیلی انجام پذیرفته و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از روشاسنادی و کتابخانه ای گردآوری و تجزیه و تحلیل شده است. و در نتیجه نهایی تحقیق میتوان گفت ترزا در بیان مراحل، شرایط، روش و نتایج سلوک عرفانی منظم تر و روشمندتر بوده اما شیوه پردازش ترزا کاملاً علمی نیست بلکه بیشتر توصیه هایی ناظر به رفتار و تجربه سالکان است. اما ابن عربی شیو های کاملاً علمی دارد. او فردی است که اهل شهود و مکاشفه است و در دریافت شهود مقام دارد و حال نیست. او در تعبیر و تفسیر شهودها (چه خود و چه دیگران) ید طولانی دارد. ابن عربی حفظ سلامتی جسم در تمام مراحل سلوک را از ضروریات می داند و معتقد است در ریاضت نباید زیاده روی کرد اما ترزا به ریاضت شاقه نیز توجه دارد. هر دو عارف به کسب فضایل اخلاقی توجه داشته که ابن عربی اهم آن را توکل اما ترزا بیشترین تأکید بر تواضع و فرونی دارد. از دیدگاه ابن عربی غایت سلوک روحانی است. سالک الی الله در ابتدای سلوک معرفت به خویش و به تبع آن معرفت به خدا ندارد و در نهایت سلوک و معرفت به نفس می یابد و پی می برد که خود چیزی جز خدا نیست، که نتیجه سیر و سلوک را خودشناسی و درک وحدت وجود می داند. و ترزا مراحل سلوک را در "کاخ درون" هفت مرحله برشمرده و در نهایت به وحدت شهود رسیده است.
چرخه معیوب تحقیق و توسعه نمادین در ایران: مطالعه موردی شرکت های با مالکیت دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل عمیق و جامع چرخه بازخوردیِ به ظاهر نامرئی و پیچیده ای که میان «رانت مالی ناشی از یارانه انرژی»، «بروکراسی کنترل گر» و «خلأ سرمایه جسورانه» در بستر شرکت های دارای مالکیت دولتی در ایران شکل گرفته، انجام شده است. این چرخه، که در بسیاری از الگوهای خطی سیاست گذاری نوآوری و پارادایم های سنتی همچون «پروژه های فناورانه با بودجه یارانه ای» و مدل «مارپیچ سه گانه دولت، صنعت و دانشگاه» معمولاً نادیده انگاشته می شود، موضوع اصلی بررسی این مطالعه است. این رویکردهای رایج، اغلب رشد نوآوری را با اتکا صرف به تزریق وجوه ارزان یا تحمیل الزامات قانونی امری بدیهی فرض می کنند. بر این اساس، این پژوهش به دنبال آشکار ساختن و پرداختن به سه خلأ اساسی در ادبیات موجود است: نخست، عدم توجه کافی به سازوکارهای رفتاری ناشی از رانت مالی و تأثیر آن بر کاهش انگیزه برای پژوهش های بازارمحور و افزایش تمایل به سمت پروژه های کم ریسک؛ دوم، تقلیل بروکراسی اداری به یک متغیر صرفاً تشریفاتی، بدون تبیین ارتباطات پیچیده و عمیق آن با چالش ها و شکست های سرمایه گذاری خطرپذیر در اکوسیستم نوآوری؛ و سوم، غفلت یا ساده سازی خلأ سرمایه جسورانه و تقلیل آن به یک متغیر بیرونی و غیرمرتبط با دینامیک های داخلی سیستم. این مطالعه از منظر روشی، در یک چارچوب کیفی و با بهره گیری از داده های مصاحبه ای و تحلیل کدگذاری نظام مند بر اساس الگوی جیویا، یک «چارچوب بازخوردی» مفهومی ارائه می شود. این چارچوب تلاش می کند تا سه متغیر کلیدی رانت مالی، بروکراسی اداری و خلأ سرمایه خطرپذیر را نه به صورت مجزا، بلکه در قالب یک چرخه ای هم افزا و خودتقویت کننده به یکدیگر پیوند زند. این چارچوب نظری بر تلفیق سازوکارهای رفتاری و ساختاری در زمینه تأمین مالی نوآوری در بخش عمومی مبتنی است و هدف آن تبیین روابط علی میان متغیرهای مذکور در قالب یک چرخه بازخوردی یکپارچه و دینامیک است.
استراتژی آمریکا برای مهار قدرت چین در دریای چین جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با افزایش مداوم قدرت اقتصادی، فناوری و نظامی چین، نگرانی آمریکا از خیزش روزافزون پکن رو به فزونی است. ایالات متحده خیزش منطقه ای چین را به عنوان چالشی برای جاه طلبی هژمونیک خود تلقی می کند. افزایش قدرت نظامی و نفوذ سیاسی چین در شرق آسیا باعث ایجاد نگرانی و سوءظن میان برخی از همسایگان آن و واشنگتن شده است. در این میان، آمریکا بنا بر دلایلی همچون؛ مقابله با خیزش چین و حمایت از آزادی دریانوردی در این منطقه حضور فعال دارد. تلاش واشنگتن برای به چالش کشیدن حاکمیت دریایی چین، منعکس کننده نگرانی ایالات متحده از ظهور چین و عزم این کشور برای حفظ هژمونی خود در آسیا و اقیانوسیه است. این امر باعث می شود تا ایالات متحده در تلاش برای ایجاد یک حلقه محاصره علیه چین و مهار منطقه ای آن و در نهایت جلوگیری از تغییر موازنه قدرت به ضرر واشنگتن در شرق آسیا برآید. بدین ترتیب، سؤال پژوهش این است که آمریکا برای مهار قدرت چین در دریای چین جنوبی چه راهبردی را دنبال می کند؟ فرضیه قابل طرح این است که با توجه به این که رشد اقتصادی چین و گسترش قدرت دریایی این کشور، تهدیدی راهبردی برای کشورهای منطقه و ایالات متحده محسوب می شود؛ لذا واشنگتن برای جلوگیری از تبدیل شدن چین به یک هژمون منطقه ای در شرق آسیا؛ در تلاش برای جلوگیری از صعود و خیزش منطقه ای پکن برآمده است. جلوگیری از قدرت یابی چین و مهار و انزوای این کشور در منطقه، ضمن شکل گیری موازنه قدرت به نفع واشنگتن و هم پیمانان منطقه ای آن در شرق آسیا، می تواند کمک شایانی به توسعه نفوذ و تأمین اهداف و منافع ایالات متحده و متحدان آن در منطقه نماید. برای تحلیل داده ها از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است.
تجزیه و تحلیل منطقه ای از مرکز ثقل حکومت ها در تاریخ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم "حکومت" و "مرز" در تاریخ ایران ، به اندازه طول تاریخ ایران مهم بوده است. از آن جهت که حاکمیت های ایرانی بر این دو مفهوم مداقه کرده و هویت خود را در اعمال اقتدار ،بر این دو مولفه قرار داده اند. شاید از این منظر بوده که برخی محققین قدیمی ، پدیده یا مفهوم "حکومت" را یک اختراع ایرانی می دانند. جغرافیای سیاسی حکومت ها در طول تاریخ ایران، علیرغم ناموزون بودن، بر چند متغییر و شاخص استوار بوده و همگی تابعی از مسائل و مولفه های متنوع و پیچیده ای است که ترسیم یک الگوی ثابت را برای تمام تاریخ ایران مشکل می کند. پژوهش های تاریخی نشان می دهد که نخستین تمدن ایرانی در شرق فلات ایران (که به دنبال ورود آریائیها تشکیل شد) احتمالاً همان کاویانیها (کیانیان) بودند. بنابراین اهمیت جغرافیای سیاسی ایران از فلات شرقی شروع شده، اما بتدریج به غرب و سپس مناطق جنوبی منتقل می شود. بعد از ورود اسلام به ایران، شاهد پراکندگی نامتوازنی در جغرافیای سیاسی حکومت ها هستیم اما مرکز فلات ایران مهمترین نقطه محسوب می شود. در این پژوهش ، به دنبال آن هستیم تا نقشه مفهومی از جغرافیای سیاسی حکومت ها در ایران را تحلیل کنیم.
سنجش اثرات زیرساخت سبز شهری با رویکرد طراحی حساس به اقلیم (مطالعه موردی: محله گل محمدی اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۹ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
55 - 77
حوزههای تخصصی:
بیان بیان مسئله: آسیب پذیری انسان و محیط شهری در برابر تغییر در الگوهای اقلیمی باید با برنامه ریزی و طراحی مناسب فضاهای شهری کاهش یابد. در این زمینه، زیرساخت های سبز وسیله مهمی برای کاهش گرمای شهری و افزایش سلامت، رفاه و آسایش حرارتی در مناطق شهری است. هدف: هدف از این پژوهش سنجش اثرات زیرساخت سبز شهری با رویکرد طراحی حساس به اقلیم در محله گل محمدی اصفهان به عنوان نمونه مورد مطالعاتی است. در این راستا ضمن بازخوانی مفاهیم مرتبط با طراحی شهری حساس به اقلیم و نقش زیرساخت سبز شهری در آن، شرایط اقلیمی محدوده مورد مطالعه مورد بررسی قرار می گیرد تا بتوان اثرات زیرساخت سبز شهری را در شاخص های مرتبط مورد ارزیابی قرار داد. روش: در این پژوهش نقش شبیه سازی و تحلیل داده ها و سنجش با به کارگیری نرم افزار ENVI-met انجام و جهت جمع بندی و نتیجه گیری تحقیق از استدلال منطقی بهره گرفته شده است. همچنین روند تحلیلی از طریق سناریونویسی و شبیه سازی آنها در نرم افزار شبیه ساز اقلیم انجام شده است تا بتوان به سناریوهای مختلف از زیرساخت سبز را مورد ارزیابی قرار داد. یافته ها : براساس داده های خروجی سناریو افزایش پوشش گیاهی با بیشترین تغییر در وضعیت خرد اقلیم محله و سپس سناریو نمای سبز و بام سبز با اختلافی جزیی در بهبود شرایط اقلیمی موثر بوده اند. نتیجه گیری: رویکرد زیرساخت سبز در راستای طراحی شهری حساس به اقلیم با بهبود پوشش گیاهی شهرها و سوق دادن آن ها به سمت اکوسیستم های طبیعی در تلاش برای رفع این مشکل است. این رویکرد در تلاش است شهرها را به عنوان جزیی از طبیعت و نه در مقابل طبیعت برنامه ریزی نماید.
راهنمای گام به گام مرور نظام مند و فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست نامه علم و فناوری دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۵۱)
115 - 134
حوزههای تخصصی:
مرورهای نظام مند و فراتحلیل ها نقش مهمی در توسعه نظریه ها و کاربردهای عملی مدیریت ایفا می کنند، اما کیفیت و اثربخشی آن ها به فرآیند نمونه گیری دقیق و جامع از منابع بستگی دارد. بسیاری از مطالعات مدیریتی منتشرشده نتوانسته اند استانداردهای لازم را رعایت کنند که این امر ناشی از ضعف دستورالعمل های فعلی در زمینه نمونه گیری است. در پاسخ به این چالش، این مطالعه راهنمایی گام به گام و جامع برای نمونه گیری منابع در مرورهای نظام مند و فراتحلیل ها ارائه می دهد که بر اساس معتبرترین استانداردهای بین المللی مانند راهنمای کوکران، چارچوب PRISMA و بیانیه TARCiS طراحی شده است. این راهنما در چهار مرحله تدوین شده و با ارائه توصیه های روش شناختی کاربردی، شفافیت فرآیند نمونه گیری را افزایش می دهد. هدف آن ارتقای کیفیت مرورهای نظام مند در حوزه مدیریت است، اما قابلیت تعمیم به سایر رشته های علوم اجتماعی نیز دارد.
Near-Death Experiences: An Ontological Perspective from the Quran and Ḥadīth(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۱۲, Issue ۴۱, Winter ۲۰۲۵
39 - 56
حوزههای تخصصی:
SUBJECT & OBJECTIVES: Near-death experiences (NDEs) have garnered significant attention, particularly in recent years. Existing explanations in this field have often failed to provide a comprehensive analysis of these experiences due to their neglect of ontological and anthropological dimensions. This study aims to offer a religious ontological explanation of NDEs by drawing on Quranic verses and narrations related to the nature of the world and human existence.METHOD & FINDING: The study adopts a descriptive-analytical approach, utilizing Islamic religious texts to explore the immaterial dimension of the human soul and its connection to ʿĀlam al-Barzakh (the intermediate realm). According to religious teachings, when the soul's attention to the body diminishes and sensory faculties cease their activity, the soul, aided by the faculty of imagination, perceives phenomena. The faculty of imagination has several characteristics that may influence these perceptions, including the creation of unreal images, the retention of past observations, the potential influence of Satan, and its connection to the intermediate realm. Islamic scriptures describe existence as encompassing multiple realms, from Khazāʾin ʿind Allāh (the divine treasuries) to ʿĀlam al-Dunyā (the material world), with the intermediate realm bearing significant similarities to NDEs. CONCLUSION: From the perspective of religious literature, it appears that when the soul's attention to the material dimension decreases, it may enter the intermediate realm and experience real observations. These observations, however, occur for specific individuals and may, in some cases, be influenced by their imagination, leading to perceptions that are limited to imaginary constructs. This study highlights the importance of integrating ontological and anthropological dimensions into the analysis of near-death experiences, offering a framework rooted in Islamic teachings.
راهکارهای حمایت از قربانیان محیط سایبری در جرایم منافی عفت واخلاق عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
317 - 344
حوزههای تخصصی:
با فراگیر شدن فضای مجازی و در دسترس همگان قرار گرفتن این تکنولوژی و ظهور و بروز جنبه های حقوق کیفری در آن، لزوم حمایت از بزهدیدگان این فضا از اهمیت و ضرورت برخوردار گردید. بنابراین در این پژوهش که به روش توصیفی – تحلیلی تهیه و تنظیم شده است به ارزیابی حمایت کیفری از بزه دیده در قبال جرایم منافی عفت در محیط سایبری پرداخته شده است و مطالب مطروحه حول محور پاسخ به این پرسش اساسی بوده است که اصولاً اثربخشی سیاست تقنینی، قضایی و اجرایی ایران در حمایت از بزه دیده سایبری تا چه اندازه است. نتایج و یافته های پژوهش موید این مطلب است که حمایت های خاصی از بزه دیده در فضای سایبری به عمل آمده است، هم از نظر تقنینی چندین قانون اختصاصی در این حوزه تصویب شده است و هم از نظر اجرایی راهکارهایی نظیر جستجوگر ایرانی، تقویت پلیس فتا و اجرایی شدن راهکارهای پیشگیرانه از طریق اقدامات وزارت ارتباطات و آموزش و پرورش عملی شده است و هم از نظر قضایی راهکارهایی نظر تخصیص قضات مخصوص، وکیل تسخیری، عدم تعلیق و تخفیف به مجرمین خاص پیش بینی شده است. البته اقدامات مذکور هرگز کافی و وافی نبوده است و نتایج تحقیق نشان داد که در این خصوص نواقص و موانعی وجود دارد، از جمله موانع حقوقی و سیاسی نظیر امکان مخفی ماندن مجرم در فضای مجازی و یا اتخاذ سیاست های تشدید کننده وقوع بزه در فضای مجازی، موانع فرهنگی و اقتصادی، نظیر فقدان نظارت کافی والدین بر فعالیت مجازی و سود مالی ناشی از جرایم فضای مجازی که برای رفع این نواقص و موانع پیشنهادهایی نظیر نامناسب جلوه دادن شرایط پیش جنایی، تقلیل خطرات از طریق اقدامات امنیتی، شناسایی عوامل خطر، پیش بینی سیم کارت مخصوص کودکان، پیش بینی فضای مجازی مخصوص کودکان، پیش بینی فیلترینگ، تخصیص کلاس آموزشی در مدارس در رابطه با نحوه استفاده از فضای مجازی، شناسایی کاربران فضای مجازی از طریق منشاء اتصال به اینترنت، واکنش غیرکیفری پلیس فتا در قبال بزه دیدگی در فضای مجازی ارایه شده است.







