دیپلماسی و چالش های فروپاشی؛ تأملی در واپسین مذاکره های دولت ساسانی با عرب های مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۳
81 - 98
حوزههای تخصصی:
در پی حمله عرب های مسلمان در جریان پیکار قادسیه، ایران ساسانی با شکست در مقابل دشمنی به مراتب ضعیف تر از خود روبه رو شد. شهریار ساسانی پس از فرار از پایتخت افسانه ای تیسفون، ضمن ساماندهی و جمع آوری مجدد نیرو در جنگ نهاوند با شکست به مراتب سنگین تری از قبل روبه رو شد و شالوده نظام اداری، سیاسی و درواقع شیرازه دولت شاهنشاهی از هم پاشید. فرماندهان ساسانی به مقاومت های پراکنده در برابر حمله عرب های مسلمان پرداختند. تلاش پادشاه و گروهی از فرماندهان برای مقاومت بی نتیجه بود. شهریار به ناچار به مرو گریخت و بنابر توصیه فرخزاد مشاور ارشدش درصدد برآمد با تجدید نظر در شیوه عملکرد گذشته باب دیرهنگام مذاکره را با عرب های مسلمان در زمینه پذیرش برخی از شرط های آنان آغاز کند. اما پس از شروع مکاتبه ها و اعزام سفیر برای پیگیری گفت وگو شهریار به شیوه مرموزی به قتل رسید و مذاکره های صلح بی فرجام ماند. این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش است که دلایل عدم موفقیت پادشاه ساسانی، در مواجهه با مسائلی که باعث فروپاشی نظام سیاسی شد، چه بود؟ این پژوهش مدعی است، اختلافات داخلی، عدم درک تحولات منطقه ای و پیرامونی ، خودبزرگ بینی و نا آشنایی با اصول و قواعد مذاکره و فن دیپلماسی ازجمله عوامل اصلی هستند که زمینه های این شکست و فروپاشی را فراهم کردند. ایرانیان زمانی تن به مصالحه دادند که بخش عمده سرزمین ساسانی به تصرف عرب ها در آمده بود. یافته این پژوهش حاکی از این است که برخی از باورهای دین زرتشتی مانند ناپسند دانستن تجارت و بازرگانی و ضعف در تعامل و مذاکره و گسترش آیین زروانی گری و تقدیرگرایی محض تالی آن، باور به عقیده آخرالزمانی به علاوه تصمیم گیری غیرواقع بینانه و توهم نابخردانه و غیرمنطبق با واقع درباره قدرتمندی و توان بالای نظامی در ایران ساسانی، به جنگ و فروپاشی شاهنشاهی ساسانی انجامید.