مطالب مرتبط با کلیدواژه

نهادهای حمایتی و رفاهی


۱.

زمینه های فرسایش اعتماد نهادی: واکاوی تجربه کارگران از مراجعه به نهادهای حمایتی و رفاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارگران بیکاری نهادهای حمایتی و رفاهی اعتماد نهادی فرسایش اعتماد نهادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۶۹
 اعتمادی نهادی، نوعی اعتماد در سطوح میانی جامعه است. منظور از اعتمادی نهادی، اعتماد به سازمان ها، ادارات و انواع نهادها در سطح جامعه است. هدف این مطالعه، شناخت تجربیات کارگران از مراجعه به نهادهای حمایتی و رفاهی است که پذیرفته شدگی، مشروعیت و مشروعیت نداشتن این نهادها را در نگاه کارگران تحت تأثیر قرار می دهد. مطالعه با رویکرد تفسیری-کیفی و روش داده بنیاد برساخت گرا اجرا شده است. پژوهشگران برای دستیابی به داده های مورد نیاز، در سه نقش کارگر، محقق و کارمند یکی از نهادهای حمایتی در میدان حضور یافته اند. برای انتخاب کارگرانی که تجربه مراجعه به نهادهای حمایتی را داشته اند، از شیوه نمونه گیری هدفمند و نظری استفاده شد. با رسیدن نمونه ها به 37 نفر، اشباع نظری حاصل شد. واکاوی تجربه کارگران از مراجعه به نهادهای حمایتی و رفاهی، دستیابی به مقوله های ادراک فساد، همدلی نکردن کارگزاران، بوروکراسی ناکارآمد، اثربخش نبودن نهادها، بحران سیاست گذاری و بیگانگی نهادی حاصل شد که ذیل مقوله اصلی فرسایش اعتمادی نهادی، کد گذاری شده است.
۲.

شرم اجتماعی بیکاری: مطالعه زمینه ای در میان کارگران بیکارشده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارگران تجربه بیکاری نهادهای حمایتی و رفاهی شرم اجتماعی بیکاری نظریه زمینه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۹
این مطالعه بر اهمیت توجه به ابعاد اجتماعی و روانی بیکاری و نقش نهادهای حمایتی در کاهش آثار منفی آن تأکید دارد. در شرایط دشوار اقتصادی و تنگناهای حاکم بر بنگاه های تولیدی، توجه بیش ازپیش به کارگران به عنوان سرمایه های ارزشمند کشور و موتور محرک توسعه اقتصادی ضروری به نظر می رسد. ناامنی شغلی و بیکاری می تواند تأثیر عمیقی بر زندگی شخصی و آینده شغلی افراد داشته باشد و آن ها را با بحران هایی نظیر ازدست دادن هویت، مشکلات اقتصادی و خانوادگی مواجه کند. این مقاله با بررسی تجربه بیکاری و پیامدهای روانی و اجتماعی آن در میان کارگران بیکارشده در تهران، در پی فهم فرآیند مواجهه و کنارآمدن کارگران با بیکاری و آسیب های ناشی از آن است. مطالعه حاضر با رویکرد تفسیری-کیفی و روش نظریه زمینه ای (داده بنیاد) برساخت گرا اجرا شده است. پژوهشگران برای گردآوری داده های موردنیاز، در سه نقش کارگر، محقق و کارمند یکی از نهادهای حمایتی در میدان تحقیق حضور یافته اند و داده ها از طریق مصاحبه با ۳۷ کارگر بیکارشده گردآوری شد. مشارکت کنندگان با استفاده از نمونه گیری هدفمند از نوع دردسترس و نظری انتخاب شدند. داده ها نیز در چهارچوب نظریه زمینه ای برساخت گرا، طی سه مرحله کدگذاری اولیه، متمرکز و نظری تحلیل شد. یافته ها نشان داد تجربه بیکاری دارای ابعاد گوناگونی ازجمله ننگ اجتماعی بیکاری، بحران هویت، بحران اقتصادی، بحران خانوادگی، تجربه شرمساری و روان رنجوری است که درنهایت همگی ذیل مقوله «شرم اجتماعی بیکاری» صورت بندی شده اند. این مقوله ابعاد مختلفی از تجربه طرد، تجربه شکست شخصی و ناتوانی در کامیابی را به دنبال دارد.