فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۲۱ تا ۴٬۳۴۰ مورد از کل ۸٬۳۰۵ مورد.
تحلیل مزیت نسبی نباتات صنعتی در استان گلستان :مطالعه ی موردی پنبه،سویا و کلزا
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با استفاده از روش هزینه ی منابع داخلی، مزیت نسبی استان گلستان در تولید نباتات صنعتی شامل پنبه، کلزا و سویا مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج، استان گلستان در تولید پنبه ی دیم و کلزا آبی دارای مزیت نسبی، اما در تولید سویا آبی فاقد مزیت نسبی بوده و در تولید سویا دیم ،کلزا دیم و پنبه ی آبی در نقطه ی سر به سر مزیت نسبی عمل می کند. بر اساس نتایج تحلیل حساسیت، مزیت استان گلستان در تولید پنبه ی دیم و کلزا آبی پایدار نبوده و شکننده است و کاهش اندک عملکرد در واحد سطح و قیمت جهانی آن ها می تواند این مزیت را از اقتصاد کشاورزی استان سلب نماید، هم چنین حساسیت عدم مزیت نسبی تولید سویا آبی اندک است. این بدان معناست که دستیابی به مزیت نسبی در تولید سویا آبی مستلزم افزایش شایان توجه عملکرد و یا قیمت جهانی آن خواهد بود.
بررسی پیآمدها، موانع و امکانسنجی خصوصیسازی ترویج کشاورزی در استان اصفهان از دیدگاه کارشناسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی پیآمدها، موانع و امکانسنجی خصوصیسازی ترویج میباشد. این تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی میباشد. کارشناسان استان اصفهان به عنوان جامعه آماری تحقیق انتخاب شدند و با استفاده از نمونه گیری تصادفی 76 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند، که در نهایت 69 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روایی ابزار پژوهش از طریق اعضای هیئت علمی گروه توسعه روستایی در دانشگاه صنعتی اصفهان و متخصصان وکارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان اصفهان به دست آمد. آزمون مقدماتی و اعتبار پرسشنامه از طریق تکمیل 15 پرسش نامه به وسیله کارشناسان ترویج در استان یزد به عمل آمد و ضریب اطمینان آلفای کرونباخ 91/0 محاسبه شد.نتایج نشان میدهد که 5/14 درصد از پاسخگویان امکان خصوصیسازی را ضعیف و 2/52 درصد از پاسخگویان امکان خصوصیسازی را متوسط و 3/33 درصد از پاسخگویان امکان خصوصیسازی را قوی بیان کردند. نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان میدهد که بین میانگینهای میزان امکان خصوصیسازی ترویج در رابطه با سمت شغلی تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج همبستگی پیرسون نشان میدهد که بین تعداد دهستان تحت پوشش کارشناسان و امکان خصوصیسازی ترویج رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره گام به گام نشان میدهد که، 67 درصداز تغییرات امکان خصوصیسازی ترویج از طریق متغیرهای سمت شغلی و تعداد دهستان تحت پوشش تبیین میشود.
راه ها و چاه ها
ارزیابی سیاست حمایتی گندم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی انجام پژوهش حاضر، ارزیابی میزان حمایت از تولید گندم است. برای این منظور، از شاخص "برآورد حمایت از تولید کننده (Producer Support Estimate) (PSE)"، که میزان حمایت مستقیم و غیرمستقیم دولت از تولیدکنندگان گندم را در بر می گیرد، برای دوره زمانی 1368 تا 1384 استفاده شده است. نتایج نشان داد که این شاخص از رقم 126- میلیارد ریال در سال 1368 به 22900 میلیارد ریال در سال 1384 افزایش یافته است. با توجه به یافته های تحقیق پیشنهاد می شود، سیاست گذاران در نحوه اعطای یارانه به تولیدکنندگان گندم تجدید نظر نموده و سیاست های حمایتی آینده دولت از حالت توزیع محور به سمت سیاست های تولید محور و سودآور حرکت کنند، تا رقابت پذیری در بازارهای جهانی افزایش یابد.
برق باد آورده
مقایسه ی استانی عمل کرد واحدهای تولید مرغ گوشتی ایران در دهه ی 70(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه با استفاده از فرم شاخص بهرهوری کل عوامل تولید[1] ترنکویست-تیل، عملکرد صنعت پرورش مرغ گوشتی ایران و پتانسیل رشد آن به تفکیک استانها بررسی شده است. برای این منظور از نتایج طرحهای آمارگیری نمونهای مرکز آمار ایران از مرغداریهای گوشتی سراسر کشور در سالهای 1369، 1373، 1375 و 1380 استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که شاخص بهرهوری کل صنعت طی سالهای 75-1369 به طور میانگین از رشدی برابر با 6/4 درصد در سال برخوردار بوده و بهرهوری کل صنعت در این مدت به میزان چشمگیری افزایش یافته است؛ اما این عملکرد مطلوب در سال 1380 و در پی اجرای سیاست "ساماندهی صنعت طیور" در مقایسه با سال 1375 با افت 13 درصدی روبهرو شده است. مقایسهی منطقهای عملکرد تولید واحدهای پرورش مرغ گوشتی نیز حاکی از آن است که اختلاف در عملکرد تولید مناطق مختلف از 12درصد در سال 1369 به رقم 35 درصد در سال 1380 یافته که به روشنی بیانگر رشد ناهمگون صنعت و وجود شکاف عمیق در هزینههای نسبی تولید مرغ گوشتی در مناطق مختلف است. از این رو ضرورت تجدید نظر در شرایط دادن مجوزهای احداث واحدهای جدید مرغ گوشتی در مناطق مختلف و اهمیت آموزش مدیران و کارکنان واحدهای تولیدی بویژه در مناطق ضعیف از نظر عملکرد تولید بیش از پیش نمایان میشود.
تعیین اولویت های توسعه ای بخش کشاورزی استان یزد بر اساس رهیافت مدل برنامه ریزی راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجربه دهه های اخیر نهادها و شرکت ها، از جمله سازمان های دولتی بیانگر این موضوع است که دستیابی به اهداف بزرگ و نیز رفع نیازهای ذینفعان در محیط های متلاطم کنونی، فقط با برنامه ریزی راهبردی تحقق خواهد یافت. بر این اساس و با توجه به جایگاه بسیار مهم بخش کشاورزی در حیات و اقتصاد استان یزد، در پژوهش حاضر سعی گردید چشم انداز و راهبردهای توسعه بخش کشاورزی استان با استفاده از مدل برنامه ریزی راهبردی تدوین گردد. در این راستا، با استفاده از فرایند رایج مدیریت راهبردی، چشم انداز مطلوب بخش، تدوین شد و با شناسایی عوامل بیرونی و درونی و ذینفعان بخش، ضمن ترسیم موقعیت راهبردی بخش، راهبردهای لازم با استفاده از رویکرد چشم انداز موفقیت تعیین گردید. در پایان نیز، مأموریت بخش بر اساس چشم انداز تدوین شده بازنویسی شد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که در وضع موجود، تأثیر تهدیدکننده و مخرب عوامل بیرونی و ضعف های درونی، بیشتر از فرصت ها و قوت هایی است که در بیرون و درون بخش کشاورزی استان، برای دستیابی به چشم انداز مطلوب وجود دارد. قرار گرفتن در منطقه چهار موقعیت راهبردی (منطقه خطرناک) ایجاب می کند که راهبردهای انتخابی عمدتاً تدافعی باشند. بر اساس مأموریت تدوین شده نیز در بخش کشاورزی استان تلاش می شود تا از طریق راهبردهای سیزده گانه، با تأکید بر ارتقای رفاه و منزلت اجتماعی بهره برداران، عدالت محوری و رعایت اصول توسعه پایدار، چشم انداز مطلوب تحقق یابد.
میزگرد سیاست های ایران در حوزه صادرات گاز
حوزههای تخصصی:
دستیابی به اتفاق نظر در خصوص اولویت بندی استفاده از گاز طبیعی در داخل یا صادرات آن به بازارهای خارجی، همواره یکی از مباحثی بوده که مدنظر کارشناسان و مدیران حوزه انرژی قرار داشته و طی چند سال اخیر با منفی شدن تراز گاز کشور و قوت گرفتن مذاکرات صادراتی گاز به شرق و غرب...
پیش بینی پویای قیمت نفت خام با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی و با به کارگیری ذخیره سازی های نفتی کشورهای OECD(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نفت بهعنوان بزرگترین منبع تامین انرژی در جهان و بهدلیل نقش آن در اقتصاد کشورهای تولید کننده، حائز اهمیت بسیار است. لذا شناخت پارامترهای مختلف تاثیرگذار بر بازار نفت برای این کشورها، ضروری به نظر می رسد. در این راستا، این تحقیق به پیش بینی قیمت بهعنوان یک متغیر مهم از بازار جهانی نفت، با استفاده از روش شبکه های عصبی مصنوعی و نیز روش اقتصادسنجی ARIMA می پردازد. لازم به ذکر است که این پیشبینیها بهصورت پویا انجام شده اند. از یک سو نتایج پیش بینی های یک گام به جلو تا ده گام به جلو با استفاده از روش شبکه های عصبی در مقایسه با روش ARIMA، حاکی از خطای کمتر روش شبکه های عصبی است و از سوی دیگر نتایج پیش بینی های شبکههای عصبی نشان می دهد که با اضافه کردن ذخیره سازی های کشورهای OECD بهعنوان یک ورودی دیگر در مدل و انجام یک پیش بینی دو متغیره (برای اولین بار در ایران)، خطای پیش بینی های قیمت نفت کاهش مییابد.