یکی از راههای شناسایی تفاوتها در مباحث انسانی، بررسی مختصات و جایگاه انسان در نگرش و بینش مدنظر می باشد. قدرت و غلبه تکنولوژی و فرهنگ غربی، از یک سو، و ابتکارات و خلاقیتهای کم نظیر و مستمر در انقلاب اسلامی، از سوی دیگر، این پرسش را مطرح می سازد که جایگاه انسان در انقلاب اسلامی و فرهنگ غربی چگونه تعریف و شناسایی شده اند؟ تامل در ادبیات تحلیلی این موضوعات و همچنین واقعیتهای محیط بر روندهای کنونی جوامع آشکار می سازد که انسان در انقلاب اسلامی، به طور مشخص انسانی اصول گراست و تحول ناشی از انقلاب اسلامی به گونه ای است که شاخصه ها و جهت گیری انسان را به سوی اصول گرایی و معناگرایی در تعیین و پیمودن مسیر زندگی فردی و جمعی سوق می دهد. این در حالی است که در نگرش مادی حاکم بر علوم جدید، امکان چنین تحولی در انسان به حداقل می رسد. تقابل ذکرشده در این مقاله تحلیل و توضیح داده شده است.
تعامل و تقابل نهاد روحانیت با سیاست و رویارویی علمای شیعه با حکومت یکی از مهم ترین مقولات اجتماعی و تاریخی در یک صد سال اخیر می باشد. واقعه «رژی» یا همان جنبش تنباکو که با فتوای مذهبی میرزای شیرازی به اوج رسید، توانست بر سلطه انگلیسی ها آسیب و خلل جدی وارد کرده و نظام استبدادی قاجار را به چالش جدی فراخواند.
در چند و چون و ماهیت و خاستگاه این جنبش تاکنون تحلیلها و نظرات مختلفی از سوی متفکران و صاحبنظران حوزه تاریخ مطرح شده است. امام خمینی در مقاطع و موارد مختلف به حادثه «تنباکو» توجه ویژه مبذول داشته و آن را به عنوان سرفصل مهمی در تاریخ مبارزات مردم این سرزمین معرفی نموده است. این مقاله ضمن یادآوری نظرات مختلف پیرامون آن حادثه بر آن است تا بر تکیه بر مدارک گفتاری و نوشتاری امام خمینی به تبیین نظرات ایشان حول آن واقعه تاریخی بپردازد