درخت حوزه‌های تخصصی

اختلال خلقی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۷۹۳ مورد.
۵۸۸.

مقایسة سوگیری حافظة صریح نسبت به پردازش اطلاعات هیجانی منفی در بیماران مبتلا به اضطراب منتشر، افسردگی اساسی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

۵۸۹.

بررسی عوامل روان شناختی اقدام به خودکشی در دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانشجویان اقدام به خودکشی عوامل روان شناختی علائم اختلالات بالینی پرسش نامه بالینی چند محوری میلون2

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۶۹ تعداد دانلود : ۲۰۸۰
"هدف این پژوهش بررسی عوامل روان شناختی در اقدام به خودکشی دانشجویان بود. عوامل روان شناختی شامل نشانه های اختلالات بالینی اضطراب، بدنی شکل، دو قطبی- آشفتگی، افسرده خویی، وابستگی به الکل، وابستگی دارویی، اختلال هذیانی، افسردگی اساسی و پارانویید بودند. پژوهش حاضر مطالعه ای پس رویدادی بود که با روش پرسش نامه ای انجام شد. پرسش نامه بالینی چند محوری میلون 2 (MCMI-II) همراه با پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی توسط 30 نفر از دانشجویان اقدام کننده به خودکشی که با 30 نفر دانشجوی عادی در متغیرهای سن، جنس، وضعیت تاهل، رشته تحصیلی و سال تحصیل همتا شده بودند، تکمیل گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که دانشجویان اقدام کننده به خودکشی در نشانه های اختلالات بالینی شامل اضطراب، بدنی شکل، دو قطبی- آشفتگی، افسرده خویی، وابستگی به الکل، وابستگی دارویی، اختلال هذیانی، افسردگی مهاد و پارانویید با دانشجویان عادی تفاوت معناداری داشتند و میانگین نمرات دانشجویان اقدام کننده به خودکشی در نشانه های این اختلالات بالاتر از دانشجویان عادی بود. نتایج حاکی از این بود که عوامل روان شناختی نقش مهمی در اقدام به خودکشی دانشجویان ایفا می کند. از طریق بررسی وضعیت روان شناختی دانشجویان می توان افراد در معرض خطر را تشخیص داد و اقدامات لازم را در خصوص پیشگیری از خودکشی به عمل آورد. علاوه بر این با ارتقا بهداشت روانی دانشجویان می توان خطر اقدام به خودکشی را کاهش داد."
۵۹۱.

مقایسه روانسازه های مربوط به عود در بیماران افسرده با سابقه عود، بدون سابقه عود و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی عود روانسازه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷۸
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی باورهای زیربنایی مرتبط با احتمال عود در افسردگی بود. در این پژوهش 93 آزمودنی در سه گروه افسرده دارای سابقه عود، افسرده بدون سابقه عود (بار اول) و افراد بهنجار شرکت کردند. از آزمودنی ها خواسته شد به مقیاس افسردگی بک – 2 (BDI-II) و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) پاسخ دهند و میزان غمگینی خود را با استفاده از مقیاس ارزیابی میزان هیجان، درجه بندی کنند. آزمودنی های هر سه گروه پس از قرار گرفتن در شرایط القای خلق افسرده به وسیله تماشای فیلم و پس از انجام یک کار خنثی مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته های این پژوهش تفاوت معناداری را بین نمره های گروه بهنجار در مقیاس باورهای مربوط به افسردگی با هر دو گروه افسرده نشان داد ولی تفاوت بین گروه افسرده دارای سابقه عود و بدون سابقه عود در نمره های این مقیاس معنادار نبود. با حذف بیمارانی که کمتر از چهار دوره افسردگی را تجربه کرده بودند، این تفاوت نیز معنادار شد. این پژوهش نقش روانسازه های اختصاصی مرتبط با معنی و پیامدهای افسردگی را در عود نشان داده و ادعا می کند که این روانسازه ها بر اثر تجربه دوره های متعدد افسردگی ایجاد شده و تقویت می شوند. نتایج این پژوهش هم چنین با مطرح کردن روانسازه های مربوط به افسردگی، کارآیی مدل شناختی بک برای افسردگی را در تبیین ایجاد دوره های عود پیشنهاد می کند.
۵۹۲.

تاثیر قصه درمانی بر کاهش علایم افسردگی در کودکان افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۷۴ تعداد دانلود : ۲۰۷۸
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر قصه درمانی بر کاهش علایم افسردگی کودکان بوده است. روش: بدین منظور در چهارچوب روش پژوهشی نیمه آزمایشی 5 نفر از دانش آموزان افسرده پایه چهارم و پنجم ابتدایی در پژوهش شرکت داده شدند. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون بدون گروه کنترل بوده است. پرسشنامه علایم مرضی کودکان مورد استفاده قرار گرفت. پس از انجام پیش آزمون برنامه قصه درمانی به مدت 24 جلسه 60 دقیقه ای (دو بار در هفته) اجرا شد و در پایان پس آزمون انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که افسردگی تمام آزمودنی ها در پایان برنامه درمانی کاهش یافت. علاوه بر این قصه درمانی بر درمان اختلال های همبود شامل اختلال های اضطرابی و لجبازی و نافرمانی موثر بوده است. نتیجه گیری: قصه درمانی علایم افسردگی، اضطراب و هراس را در کودکان افسرده کاهش می دهد.
۵۹۳.

رابطة سبک های مقابله و اسناد با افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷۷
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط شاخصهای روانی استعدادیابی در رشته شنا با عملکرد سرعتی و استقامتی شناگران زبده کشور و تحلیل دیدگاه مربیان شنا انجام شده است. بدین منظور، نمونه‌های آماری متشکل از دو گروه (گروه اول، 47 نفر از شنـاگران پـسر منتخب سـراسـر کشـور بـا میانـگین سنـی 75/12سـال، میـانـگین قد 95/159 سانتـی‌متـر و میـانگین وزن 91/52 کیلوگرم و گروه دوم 48 نفر از متخصصان ورزش شنا و مربیان ملی و زبده کشور) گزینش شدند (47= 1N، 48= 2N). به منظور تعیین ارتباط بین شاخص­های آمادگی روانی (انگیزش، کنترل احساسات، تمرکز، و اعتماد به نفس) با رکورد شنـای سرعتـی و استقامتـی، شناگران زبده به ­وسیله پرسشنامه آمادگـی روانی حاوی 60 سؤال آزمون شدند. برای آگاهی از نظر مربیان بـرجسته و مربیان تیم­های ملـی شـنا پـیرامون تـأثیر سـازه‌های آمادگی روانی بر رکورد شنای سرعتی (50 متر) و استقامتی (200 متر) از پرسشنامه‌ای حاوی 43 سؤال استفاده شد. یافته‌های پژوهش نشان داند بین سازه‌های آمادگی روانی با رکورد شنای 50 متر و 200 متر شناگران، ارتباط معنا‌داری وجود ندارد، اما از دیدگاه مربیان و متخصصین رشتة‌ ورزشی شنا، بین سـازه‌های مذکور با موفقیت در شنای سرعتـی و استقامتـی، ارتباط نیرومندی وجود دارد و این سازه‌ها، تأثیر بسزایی در موفقیت شناگران دارند.
۵۹۶.

مقایسه میزان اضطراب و افسردگی در عشایر کوچرو و ساکن تیره آشوری از ایل قشقایی ـ1388(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
تعداد بازدید : ۱۵۸۹ تعداد دانلود : ۸۹۱
مقدمه و هدف: عشایر کوچرو در مقایسه با عشایر ســاکن با مشکلات فراوان تری مواجه هستند. با توجه به این که مطالعات اندکی در رابطه با شیوع اختلالات روانی در عشایر در دست است، این مطالعه با هدف مقایسه میزان اضطراب و افسردگی در عشایر کوچرو و ساکن تیره آشوری از ایل قشقایی انجام پذیرفت. مواد و روش ها: در ایــن مطالعه تحلیلی تعداد 86 نفر از عشایر ساکن و 95 نفر از عشایر کوچرو تیره آشوری از ایل قشقایی با روش تمام شماری در سال 1383 مورد مطالعه قرار گرفتند. میزان اضطراب و افسردگی آنهــا به ترتیب با استفاده از پرسشنامه های هامیلتون و بک بررسی شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون مجذور کای تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که در عشایر کوچرو 28 نفر (29.5 درصد) از افـراد مورد مطالعه اضطراب خفیف و 35 نفر (36.5 درصد) اضطراب متوسط و شدید داشتند، در حالی که این میزان ها برای عشایر ساکن به ترتیب؛ 7 نفر (8.2 درصد) و 6 نفر (7.1 درصد) بوده است که این تفاوت از نظر آماری معنی دار می باشد. همچنین در عشایر کوچرو 37 نفر (38.9 درصد) افراد مورد مطالعه افسردگی خفیف و 17 نفر (17.9 درصد) افسردگی شدید داشتند، در حالی که این دو میزان برای عشایر ساکن شده 6 نفر (7 درصد) و 5 نفر (5.8 درصد) بوده است که این تفاوت نیز از نظر آمـــــاری معنی دار می باشد. تاهل، تحصیلات پایین، مونث بودن و کوچرو بودن در افزایش میزان اضطراب اثر معنی داری داشته است. همچنین تأهل، تحصیلات پایین، مذکر بودن و کوچرو بودن در افزایش میزان افسردگی اثر معنی داری داشته است. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشانگر شیوع بالاتر اضطراب و افسردگــــی در عشایر کوچرو نسبت به عشایر ساکن می باشد. این میزان در متاهلین، افراد کم ســـواد و بی سواد و گروه سنی بالای 30 سال شایع تر بوده است. اضطراب در زنان و افسردگی درمردان بیشتر شایع بود.
۶۰۰.

میزان عود در اختلال دو قطبی نوع یک: پیگیری 17 ماهه بیماران مبتلا به اولین دوره مانیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال دوقطبی مانیا عود همبودی پیامد افسردگی ماژور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۳۸ تعداد دانلود : ۲۰۸۲
هدف: با توجه به دانش ناکافی موجود در زمینه سیر و پیامد اختلال دوقطبی، و از طرفی عدم انجام ارزیابی طولی سیر این اختلال در ایران، این مطالعه مقدماتی بر روی بیماران مبتلا به اولین دوره مانیا انجام شد. روش: در یک بررسی طولی و آینده نگر، 23 بیمار مبتلا به اولین دوره مانیا با تشخیص اختلال دوقطبی نوع یک (BID) که در مرکز آموزشی - درمانی روانپزشکی ایران بستری شده بودند مورد ارزیابی قرار گرفتند. در ابتدا از فهرست معیارهای تشخیصی DSM-IV-TR، مقیاس 24 ماده ای اندازه گیری افسردگی هامیلتون (HDRS)، مقیاس اندازه گیری مانیای یانگ (YMRS) و مقیاس وسواسی - اجباری ییل - براون (YBOCS) استفاده شد. سه پرسشنامه اخیر هر دو تا چهار ماه و ارزیابی دوباره تشخیصی هر شش ماه انجام می شد. بیماران بین 8 تا 24 ماه (5.3 ±17.0) پیگیری شدند. سابقه ابتلا به اختلالات روانی در بستگان درجه یک بیمار به کمک شرح حال و مصاحبه تعیین گردید. یافته ها: تنها تشخیص یکی از بیماران (3/4%) به اسکیزوفرنیا تغییر کرد. سایر بیماران شامل 11 زن و 11 مرد با میانگین سنی10.4 ±28.4 سال بودند. بیشتر بیماران مجرد و با تحصیلات کمتر از دبیرستان بودند. 8/31% سابقه اختلال افسردگی داشتند. سوء مصرف مواد (به جز نیکوتین) تنها در دو بیمار وجود داشت. 1/9% دچار همبودی اختلالات اضطرابی بودند. 22.7% دارای وابسته فامیلی مبتلا به BID و 6/13% دارای وابسته مبتلا به اختلال افسردگی ماژور بودند. 40.9 درصد بیماران دچار عود اپی زود خلقی شدند. دو سوم موارد عود در سال اول و یک سوم در سال دوم بروز کرد. 13.6 درصد بیماران در شش ماه اول (پس از بهبودی دوره اول مانیا) و 31.8 درصد در سال اول دچار عود شدند. هیچ موردی از اپی زود خلقی مختلط و یا تندچرخی بروز نکرد. آزمون خی دو تفاوت آماری معنی داری در سابقه اپی زود خلقی پیش از اولین دوره مانیا، بین بیماران دچار عود مانیا (4/71%) و بیماران بدون این عود (0/20%) نشان داد. نتیجه گیری: میزان عود در اوایل سیر BID قابل توجه است و با توجه به بالاتر بودن عود در بیماران دارای سابقه ابتلا به اپی زودهای افسردگی، مداخله پیشگیرانه جدی، به ویژه در این گروه از بیماران توصیه می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان