فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
خودکشی یکی از معضلات و آسیبهای مهم اجتماعی است که تبعات عدیدهای برای جامعه و خانوادهها دارد. خودکشی در سالهای اخیر گریبانگیری بیشتر جوامع، حتی جوامع کوچک و سنتی گشته و در این بین، جامعه شهری پیرانشهر نیز از این آسیب مصون نمانده است. بنابراین هداف از انجام این تحقیق، روشن ساختن تأثیر انواع خشونتهای خانگی (فیزیکی و روانی) بر گرایش زنان و دختران به خودکشی است. روش تحقیق، پیمایشی بوده و جامعه آماری تحقیق حاضر، شامل زنان و دختران واقع در بازه سنتی 50-15 ساله است که از این تعداد، 395 نفر به عنوان نهایی انتخاب شدهاند. نتایج نشان داد که اولاً، حدود 30 درصد از زنان و دختران گرایش به خودکشی داشته و ثانیاً، تأثیر خشونت روانی در گرایش آنان به خودکشی، بیش از تأثیر خشونت فیزیکی بوده است. همچنین، ضریب تعیین اصلاح شده به میزان 67/0 نشان میدهد که تقریباً بیشتر تغییرات مرتبط با واریانس متغیر وابسته، توسط دو نوع خشونت مذبور، تبیین شده است. این امر نشان میدهد که آثار خشونت در گرایش زنان و دختران به خودکشی، چشمگیر بوده است.
اختلالات خواب در کودکان
حوزههای تخصصی:
مقایسه اثر بخشی تکنیک های شناختی-رفتاری، کلومیپرامین و ترکیب آنها در بهبود مبتلایان به اختلال وسواس
حوزههای تخصصی:
بررسی و مقایسه رشد اخلاقی نوجوانان عادی و دارای اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مراحل رشد اخلاقی نوجوانان 12 تا 17 ساله دارای اختلال سلوک بر اساس نظریه کلبرگ است. بدین منظور تعداد 54 نوجوان 12 تا 17 ساله (27 نوجوان دارای اختلال سلوک و 27 نوجوان عادی) از مدارس راهنمایی و متوسطه شهر تهران و همچنین کانون اصلاح و تربیت این شهر انتخاب و با استفاده از داستانهای کلبرگ مورد مصاحبه بالینی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل پاسخهای نوجوان دارای اختلال سلوک نشان داد که مراحل رشد اخلاقی نوجوانان 12 تا 17 ساله دارای اختلال سلوک با الگوی ارایه شده از جانب کلبرگ مطابقت دارد و به موازات بالا رفتن سن، سطح استدلال اخلاقی آنان نیز رشد می یابد. اما مقایسه نسبت پاسخهای آنان با نسبت پاسخهای نوجوانان عادی در داستانهای کلبرگ نشان داد که استدلال اخلاقی کودکان و نوجوانان دارای اختلال سلوک با استدلال اخلاقی نوجوانان عادی سنین 3-12 سال در سطح اول و دوم تفاوت دارد. در حقیقت سرعت و حرکت نوجوانان دارای اختلال سلوک در مراحل رشد اخلاقی و به عبارتی حرکت صعودی آنان به سمت مراحل بالاتر کندتر از نوجوانان عادی است.
مقایسه پردازش حسی و معنایی اطلاعات در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، افسردگی اساسی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه پردازش حسی و معنایی اطلاعات در 3 گروه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا، افسردگی اساسی و گروه افراد بهنجار انجام گرفت.
روش: روش پژوهش حاضر، علی– مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی و اختلال افسردگی بستری در بیمارستان های شهرستان اردبیل تشکیل داد. تعداد 30 نفر مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی و تعداد 30 نفر مبتلا به اختلال افسردگی به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان گروه های مورد مطالعه و تعداد 30 نفر نیز به همین روش از بین جامعه افراد بهنجار به عنوان گروه مقایسه انتخاب شدند. در نهایت 4 نفر از گروه اسکیزوفرنی و 2 نفر از گروه افسرده از شرکت در مطالعه خودداری کردند یعنی در کل 54 نفر در این پژوهش شرکت کردند. پس از تشخیص روان پزشک، هر سه گروه با استفاده از پرسشامه های نیمرخ حسی بزرگسال و آزمون افتراق معنایی آزگود ارزیابی شدند و برای تحلیل داده ها از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که در مؤلفه های ثبت پایین و حساسیت حسی و اجتناب از احساس، بین سه گروه تفاوت وجود معنی وجود دارد ولی در مؤلفه جستجوی احساس تفاوت آماری معنی داری بین سه گروه وجود نداشت. در ارتباط با پردازش معنایی نیز، در مؤلفه های ارزیابی، توانایی و فعالیت در سطح بین سه گروه تفاوت وجود داشت ولی در مؤلفه خطر تفاوت آماری معنی داری بین سه گروه وجود نداشت.
نتیجه گیری: در مقایسه با گروه سالم افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و افسردگی اساسی اطلاعات حسی را کمتر ثبت نموده و حساسیت بیشتری به آنها نشان داده و سعی می کنند از اطلاعات حسی اجتناب کنند. همچنین این افراد اطلاعات را به طور منفی ارزیابی نموده و آنها را با قدرت و فعالیت بیشتری پردازش می کنند.
بررسی ارتباط خستگی مادر با افسردگی پس از زایمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط خستگی مادر در دوره ی حاملگی و پس از زایمان با افسردگی پس از زایمان
انجام شد.روش کار: پژوهش حاضر مطالعه ی همبستگی طولی است که با نمونه گیری چند مرحله ای در مراکز بهداشتی درمانی شهر مشهد، در سال های 87-86 13، بر روی60 خانم باردار واجد شرایط با سن حاملگی36 هفته و نمره ی آزمون ادینبورگ 9 یا کمتر انجام شد. خستگی با چک لیست اصلاح شده علایم خستگی در هفته 36 و37 حاملگی و روزهای 5 و14 بعد از زایمان و افسردگی پس از زایمان با آزمون افسردگی ادینبورگ و تایید روان پزشک در روزهای 5 ،14 و 28 پس از زایمان ارزیابی شد. داده
ها با استفاده ازآزمون های مجذور خی، دقیق فیشر، تحلیل واریانس با مقادیر تکراری، رگرسیون لجستیک و همبستگی اسپیرمن و لامبدا با نرم افزار SPSS تحلیل شد.یافته ها: همبستگی معنی داری بین خستگی هفته ی 37 بارداری با افسردگی پس از زایمان روز
5 (651/0 =r، 045/0P=)،14 (651/0=r، 045/0=P) و 28 (000/1 = r ,001/0=P) هم چنین بین خستگی هفته ی 36 بارداری با افسردگی پس از زایمان روز 5 (000/1=r، 001/0=P) و خستگی روز 14 با افسردگی بعد از زایمان روز 28 (000/1=r،000/0=P)به دست آمد. نتیجه گیری: وجود خستگی اواخر حاملگی و پس از زایمان مادران با وقوع افسردگی پس از زایمان ارتباط دارد.
"
" بررسی عوامل خطر اقدام به خودکشی در شهرستان اردبیل در نیمه اول سال 1382 "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: خودکشی از نظر مفهومی عمل خاتمه دادن عمدی به زندگی خود است به شرط اینکه به میل خود شخص و به دست خود او انجام پذیرد. خودکشی یک معضل عمده در بهداشت و سلامت اجتماعی می باشد و میزان آن در بین افراد 24-15 ساله در حال افزایش است. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل خطر و زمینه ساز عمده و اساسی در خودکشی انجام شده است.
روش بررسی: پژوهش انجام شده یک مطالعه توصیفی - مقطعی است. واحد آماری در مطالعه حاضر افرادی بوده اند که در نیمسال اول 1382 اقدام به خودکشی کرده و در بیمارستانهای فاطمی و بوعلی شهرستان اردبیل بستری شده اند. حجم نمونه 218 مورد بوده و در هر رده سنی و از هر دو جنس بوده است که با روش تمام شماری همگی در مطالعه شرکت داده شدند. مصاحبه بالینی بوسیله پرسشنامه محقق ساخته با بیماران و بستگان درجه اول آنان و آزمون اجرا شده MMPI ابزار تحقیق بوده است. سپس داده های مطالعه مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته است.
یافته ها: در پژوهش انجام شده بالاترین موارد اقدام به خودکشی (65.6 درصد) در رده سنی 24-15 ساله، در جنس مونث (61 درصد)، در افراد متاهل (53.22 درصد)، با تحصیلات در حد دبیرستان تا دیپلم (35.78 درصد) و در طبقه اقتصادی – اجتماعی متوسط (57.34 درصد) بوده است. 61.47 درصد این افراد دچار اختلالات روانپزشکی و 58.72 درصد دچار اختلالات شخصیتی بوده اند. 47.77 درصد این افراد از حمایت اجتماعی موثر برخوردار نبوده اند. بیشترین روش به کار رفته جهت اقدام به خودکشی استفاده از داروها و سموم بوده است (90.83 درصد) و بیشترین علت خودکشی اختلاف با همسر (33.94 درصد) گزارش شده است.
نتیجه گیری: این بررسی نشان دهنده فراوانی و ارتباط عوامل خطر مختلفی است که به نحوی در اقدام به خودکشی نقش دارند و شامل شرایط اجتماعی – اقتصادی متوسط، تحصیلات پایین، اواخر نوجوانی و ابتدای جوانی، زن بودن، متاهل بودن، اختلافات خانوادگی بویژه بین زوجین تازه ازدواج کرده و اختلالات روانپزشکی و شخصیتی و دستیابی آسان به داروها و سموم می باشد و با توجه به نیمرخ روانشناختی، این افراد از نظر تفکر دارای سوء ظن و بدبینی، سوء تعبیر محرکها، اشتغال فکری زیاد و میل به گوشه گیری هستند.
"
اعتیاد جنسی یا جنس اعتیاد
حوزههای تخصصی:
مقایسة سبک های دلبستگی در نوجوانان عادی و بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسة سبک های دلبستگی در نوجوانان عادی و بزهکار به انجام رسیده است. نمونة پژوهش شامل 60 نوجوان عادی (32 پسر و 28 دختر) و60 نوجوان بزهکار (32 پسر و 28 دختر) می باشد. در این پژوهش، به منظور سنجش سبک های دلبستگی از پرسشنامة دلبستگی کولینز و رید، و برای سنجش عملکرد خانواده از پرسشنامة سنجش عملکرد خانواده استفاده گردید. نتایج بر اساس روش های آماری تحلیل واریانس چند متغیری، تحلیل واریانس تک متغیری و ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین سبک های دلبستگی نوجوانان عادی و بزهکار تفاوت معناداری وجود دارد و آزمودنی های بزهکار بیش از آزمودنی های عادی دارای سبک های دلبستگی ناایمن (اجتنابی و دوسوگرا) هستند. به علاوه، بین گروه دختران و پسران نیز در سبک دلبستگی تفاوت معنادار به دست آمد. همچنین، نتایج حاکی از آنند که نحوة عملکرد خانواده در بروز سبک دلبستگی ناایمن و پیامد آن بزهکاری و اختلال های رفتاری مؤثر می باشد. در مجموع، یافته های پژوهش حاکی از آن است که نحوة عملکرد خانواده، کیفیت نگهداری و نحوة تعامل بین افراد خانواده تعیین کنندة نوع دلبستگی در کودک، نوجوان و بزرگسال می باشد.
بررسی تحلیلی اختلال طیف اتیسم در نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: واژه اختلال طیف اتیسم از کلمه یونانی اوتوس به معنی «خود» گرفته شده است و برای اشاره به افرادی به کار می رود که دامنه اندکی از روابط شخصی و تعامل محدودشده با محیط دارند. یعنی نوعی گوشه گیری از کالبد زندگی اجتماعی به درون خود. اختلال طیف اتیسم مجموعه گسترده ای از رفتارهای نابهنجار ادراکی، شناختی، زبانی و اجتماعی را دربرمی گیرد. برخی از الگوهای رفتاری پایدار با اختلال طیف اتیسم همراه هستند، ولی پراکندگی زیادی در نشانه های رفتاری این افراد مشاهده شده است. نه تنها نشانه ها متفاوت هستند، بلکه شدت نشانه ها هم دامنه گسترده ای دارند. اگرچه نشانه های اختلال طیف اتیسم، دامنه گسترده ای دارد، ولی در نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی به 2دسته کلی نقص در ارتباط اجتماعی و الگوهای رفتار تکراری و محدود تقسیم شده است. بسیاری از کودکان با اختلال طیف اتیسم فاقد قصد ارتباطی هستند و تمایل به ارتباطی که هدف اجتماعی داشته باشد، نشان نمی دهند. نقص در ارتباط اجتماعی رابطه نزدیکی با نقص در توجه مشترک دارد. برخی از این کودکان دارای آسیب های زبانی شدید بوده و برخی دیگر خموش یا بی صدا هستند. آن ها در کاربرد اجتماعی زبان یا سرنخ های اجتماعی زبان هم مشکل دارند.
نتیجه گیری: در این مقاله تعریف، ملاک های تشخیصی، میزان شیوع، علت شناسی و ویژگی های اختلال طیف اتیسم براساس نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی ارایه شده و در پایان نتیجه گیری صورت گرفته است.
اثربخشی واقعیت درمانی به شیوه گروهی بر اضطراب زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تعیین تأثیر واقعیت درمانی گروهی بر اضطراب بود. طرح این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه زنان شرکت کننده در کلاس های روان شناسی خانه سلامت شهرداری منطقه 5 تبریز بودند. روش نمونه گیری در این پژوهش، روش در دسترس همراه با تصادفی ساده بود. ابتدا پرسشنامه اضطراب بک، در میان 70 نفر از زنان دارای مشکلات روانی و جسمانی حاد، به صورت در دسترس، اجرا شد. افراد با نمره بالاتری شناسایی و تعداد 24 نفر از آن ها به طور تصادفی انتخاب شدند. سپس این تعداد در دو گروه 12 نفری (آزمایش و گواه) به طور تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایشی در 8 جلسه واقعیت درمانی گروهی شرکت داده شدند، در حالی که گروه گواه هیچ گونه درمانی را دریافت نکردند. تحلیل نتایج با استفاده از آزمون آماری تحلیل کواریانس انجام شد. نتایج نشان داد واقعیت درمانی گروهی به طور معناداری (001/0>p ) به کاهش اضطراب زنان منجر شده است.
اثربخشی درمان تعامل والد کودک بر کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان مبتنی بر تعامل والد- کودک روی مادران بر میزان کاهش علائم نافرمانی مقابله ای در کودکان پیش دبستانی بود.
روش: جامعه آماری شامل همه کودکان سنین 4 تا 7 ساله تحت آموزش در مهد کودک های خصوصی زیر نظر سازمان بهزیستی مشهد بود. آزمودنی ها شامل 30 کودک دارای اختلال نافرمانی مقابله ای و مادران آنها بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس و با استفاده از پرسشنامه علائم مرضی کودک انتخاب شدند. آزمودنی ها به طور تصادفی در دو گروه (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه مقایسه) جایگزین شدند. مادران گروه آزمایش در 7 جلسه درمان مبتنی بر تعامل والد- کودک شرکت نموده و سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان تعامل والد- کودک، در شدت علائم نافرمانی مقابله ای در گروه آزمایش از نظر آماری کاهش معناداری پدید آورده است.
نتیجه گیری: درمان مبتنی بر تعامل والد- کودک روی مادران، می تواند علائم نافرمانی مقابله ای کودک را کاهش دهد.
اختلال وسواس فکری - عملی در کودکان و نوجوانان
منبع:
پیوند ۱۳۸۵ شماره ۳۲۹
حوزههای تخصصی:
نیمرخ نارسایی شناختی، نارسایی هیجانی و اجتناب شناختی در دانش-آموزان با و بدون اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق مقایسه نارسایی شناختی، نارسایی هیجانی و اجتناب شناختی در دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری خاص بود. این پژوهش، توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر کلاس پنجم ابتدایی مدارس عادی و اختلال یادگیری شهر اردبیل در سال تحصیلی 1393 می باشد. آزمودنی های پژوهش شامل 80 نفر از دانش آموزان این مدارس بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند (40 نفر برای هر گروه). برای جمع آوری داده ها ازمقیاس نارسایی شناختی، نارسایی هیجانی و اجتناب شناختی استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) نشان داد که بین دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری خاص در نارسایی شناختی، نارسایی هیجانی و اجتناب شناختی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0P<). به عبارت دیگر نارسایی شناختی، نارسایی هیجانی و اجتناب شناختی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص بیش تر از دانش آموزان عادی است. این نتایج نشان می دهد که متغیرهای شناختی و هیجانی با ایجاد شکاف بین تفکر و هیجانات فرد و هم چنین اجتناب از پذیرش آن، می توانند پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص را با موانع مهمی روبرو سازند؛ بنابراین توجه به عوامل مربوطه از سوی مسئولین در جهت پیشگیری از این اختلالات در این دانش آموزان از اهمیت بالایی برخوردار است.
پیش بینی ایده پردازی خودکشی بر اساس راهبردهای مقابله ای و سبک های هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی ایده پردازی خودکشی براساس راهبردهای مقابله ای و سبک های هویت در نوجوانان بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه نوجوانان مشغول به تحصیل در دبیرستان های شهر تبریز بودند که از میان آنها 120 نفر (60 دختر، 60 پسر) انتخاب شدند و به مقیاس ایده پردازی خودکشی بک (BSSI)، مقیاس مقابله با شرایط استرس زا (CISS) و مقیاس سبک های هویت (ISI-6)، پاسخ دادند. نتایج نشان داد که راهبردهای مقابله ای و سبک های هویت می توانند ایده پردازی خودکشی را پیش بینی کنند. هم چنین تحلیل داده ها نشان داد که از بین سبک های هویت، هویت سردرگم و تعهد به ترتیب رابطه مثبت و منفی با ایده پردازی خودکشی دارند. از سوی دیگر، راهبردهای هیجان مدار، رابطه مثبت و راهبردهای مساله مدار، رابطه منفی با ایده پردازی خودکشی داشتند. براساس نتایج، نوجوانان با سبک هویت سردرگم- اجتنابی از درگیری با مباحث مربوط به هویت طفره می روند و از آن اجتناب می کنند. آنها برای زندگی خود برنامه ای ندارند، و به صورت هیجان مدار با مسایل برخورد می-کنند و در صورت عدم موفقیت به افکار پایان دادن به زندگی روی می آورند. بنابراین هدف قرار دادن متغیرهای مهمی مانند سبک های هویت و راهبردهای مقابله ای در پیشگیری و کاهش ایده پردازی خودکشی در نوجوانان، می تواند مفید واقع شود.
رابطه تحلیل فضایی با دست نویسی در دانش آموزان کم توان ذهنی شهرری(1385)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" هدف: یکی از مشکلات رایج در مدارس کودکان کم توان ذهنی اختلالات دست نویسی است. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط تحلیل فضایی و دست نویسی در دانش آموزان کم توان ذهنی است.
روش بررسی: در این پژوهش که از نوع مطالعات توصیفی مقطعی و به روش همبستگی است، کلیه 126 دانش آموز کم توان ذهنی (53 دختر و 73 پسر) در دامنه سنی 9 تا 19 سال که در سال تحصیلی 85-1384 در پایه های اول تا پنجم ابتدایی در مدارس استثنایی شهرری مشغول به تحصیل بودند، به روش تمام شمار شرکت نمودند. برای همه دانش آموزان چک لیست دست نویسی محقق ساخته و نیز خرده آزمون طراحی با مکعب های وکسلر اجرا شد. داده ها با استفاده از آزمونهای آماری تی مستقل، یومن ویتنی، کروسکال والیس و همبستگی اسپیرمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: ضریب همبستگی ثانوی کندال نوع C نشان داد که بین دست نویسی و تحلیل فضایی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. همچنین تحلیل فضایی با اندازه حروف نسبت به هم ، با اندازه کل نوشته و با روی خط نویسی رابطه مثبت معنی دار دارد.
نتیجه گیری: وجود ارتباط بین تحلیل فضایی و دست نویسی مبین این امر است که به منظور بهبود خوانایی دست نویسی دانش آموزان کم توان ذهنی در مقوله های اندازه حروف نسبت به هم، اندازه کل نوشته و روی خط نویسی، مداخلات درمانی در زمینه تحلیل فضایی الزامی است.
"
روی آوردی جدید در تشخیص اختلال تنیدگی پس از ضربه (PTSD)
حوزههای تخصصی:
اختلال تنیدگی پس از ضربه مجموعه واکنشهایی است که فرد در مواجهه با تنیدگی هایی که خارج از قدرت تحمل اوست از خود بروز می دهد. این واکنشها از صدها سال پیش مورد توجه پزشکان و روانشناسان بوده و تحت عناوین مختلفی از جمله هیستری، ضربه عصبی، موج انفجار، نوروز جنگ، درد دوری یار و دیار، سندرم تقلا، نوروز ناشی از ضربه و آسیب و اختلال تنیدگی پس از ضربه از آنها یاد شده است (سلیمی، 1377).
اختلال تنیدگی پس از ضربه، به مثابه، زیر مجموعه اختلالات اضطرابی، اولین بار در 1980 در سومین مجموعه تشخیصی و آماری اختلالات روانی DSMIII (1980)، مطرح شد. معیارهای تشخیص جاری این بیماری به صورتی که در سومین چاپ تجدیدنظر شده این مجموعه DSMIII-R (1987)، تنظیم شده است عبارتند از:
الف) شخص یک تهدید جدی نسبت به زندگی و یا سلامت جسمی خود را تجربه کرده و یا شاهد آن باشد. به عبارت دیگر شخص یک رویداد آسیب زای شدید را که خارج از تحمل عادی انسان است تجربه نماید.
ب) تجربه مجدد رویداد آسیب زا به صورتهای مختلف.
ج) اجتناب مداوم از محرکهایی که در رابطه با رویداد، آسیب زا است و یا بی تفاوتی کلی (عدم پاسخ دهی کلی).
د) تجربه مداوم علائم برانگیختگی فزاینده و افزایش تحریک پذیری
ھ) علایم محورهای ب، ج و د حداقل یک ماه طول بکشد.
لازم به ذکر است که برای تشخیص اختلال تنیدگی پس از ضربه بر اساس DSMIII و DSMIV وجود هر پنج معیار فوق ضروری است
مطالعه همبستگی فعالیت های مذهبی با اضطراب، افسردگی و سوءمصرف مواد در دانشجویان دانشگاه سبزوار
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مطالعه همبستگی بین فعالیت های مذهبی دانشجویان با اضطراب و افسردگی، سلامت سبک زندگی، افکار خودکشی و سوءمصرف مواد و داروها انجام شد.
حجم نمونه این تحقیق 300 نفر از دانشجویان دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی سبزوار بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. که 246 نفر به پرسش نامه پاسخ دادند.
ابزارهای پژوهش پریش نامه افسردگی بک، پرسش نامه اضطراب حالتی خصلتی اشپیل برگر و پرسشنامه سلامت و سبک زندگی بالدی بودند. برای سنجش مذهبی بودن از عبارت چهاردهم پرسش نامه سبک زندگی بالدی استفاده گردید که در آن میزان وقت صرف شده در فعالیت های مذهبی توسط فرد مشخص می شود.
هرزآمیزی جنسی
حوزههای تخصصی: