فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۴۱ تا ۲٬۲۶۰ مورد از کل ۴٬۴۳۷ مورد.
پدیدار شناسی و فلسفه تحلیلی از دیدگاه فولسدال(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۸۵ شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
رهیافت جامعه شناسانه به فلسفة علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی علم به منزله حوزه ای جدا، جدی، و نیرومند از شناخت بشری تا دهة 1970 حضور پررنگی در مناقشه های فیلسوفان نداشت. ولی از حدود اوایل آن دهه، بسیاری از فیلسوفان به گونه ای فزاینده به این حوزه از شناخت بشری روی آوردند. این حوزه از آن زمان تاکنون پیشرفت بزرگی کرده است و دگرگونی های مهمی را پشت سر گذاشته است. در مقالة حاضر نیز، با تمرکز بر جامعه شناسی علم، سعی می شود مؤلفه های اصلی و عناصر سازندة آن و نمایندگان و آثار عمدة آن در سده های اخیر بازنمایانده شود. جامعه شناسی علم حوزه ای است که دادوستد استواری را با فلسفه آغاز کرده است. پاره ای از مسائلی که در جامعه شناسی علم مطرح شده اند، در تاریخ علم نیز مطرح بوده اند، ولی جامعه شناسی علم، یا به عبارت دقیق تر جامعه شناسیِ شناخت بشری، مدعی جانشینی، یا رشتة جانشین فلسفة علم است. مدعای اصلی در مقالة حاضر این است که آنچه موجب بروز رویدادهای علمی می شود، آنچه موجب می شود مردم نظریه ای را به جای نظریه ا ی دیگر باور کنند کنش و واکنش نیروهای اجتماعی است. علم کنشی اجتماعی است و در هیچ دوره ای متکی به دستاوردهای فردی دانشمندان نبوده و نیست. دانشمندان به شکلی جدا و منفرد کار نمی کنند که باعث پیدایش دوره های جدیدی در علم شوند، بلکه خود محصول مناقشه ها، رفع اختلاف ها، سلسله مراتب ها، نابرابری های قدرت، و عامل های اجتماعی دیگرند. تردیدی نیست که تأکید بر جنبه های اجتماعی علم و نادیده گرفتن تأثیر ساختار واقعی جهان، پیامدهای افراطی بسیاری دارد. هدف مقالة حاضر فقط تقریر مباحث عمده در جامعه شناسی علم است ولی نقد و بررسی آن، مجال دیگری می طلبد.
حکمت عملی؛ حکمت تمدنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این نوشته، در صدد تطبیق عقل عملی بر عقلانیت تمدنی (عقل عامل در عرصه تمدن) است تا راه را برای رویکردهای عملی در ساحات متعالی، هموار کرده و تحقق عملیِ آموزههای دینی را ممکن سازد. از رهگذر چنین عقل فعالی در اندیشه دینی، نه فقط مقابله با سکولاریزاسیون (نفی آتوریته دین از صحنه زندگی) سهل می شود، بلکه کارآمدی دنیوی و تمدنی علوم دینی؛ مانند الهیات و اخلاق در عرصههای کلان اجتماعی، امکان پیدا میکند.
الهیات سلبی از دیدگاه پروکلس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الهیات سلبی یکی از رویکردهای الهیاتی در دوران معاصر است که اصطلاحا به آن دسته از مکاتب الهیاتی اطلاق می شود که در تبیین معرفت نسبت به خدا، گزاره های سلبی را اصل قرار می دهند. در میان یونانیان، نوافلاطونیان به تفصیل به این بحث پرداخته اند. پروکلس یکی از نوافلاطونیانی است که در قرن پنجم پس از میلاد می زیسته و سالها ریاست آکادمی اتن را بر عهده داشته است. وی مهمترین فرد نوافلاطونی پس از فلوطین است. در آثار وی از طرفی شناخت ایجابی از مبدأ نخستین غیر ممکن دانسته شده است و از طرف دیگر وجود اصولی همچون پیوستگی موجودات با احد، رجعت و نحوی دریافت فیض، مستلزم شناختی ایجابی از مبدأ نخستین است. این نوشتار به بررسی مساله شناخت از دیدگاه پروکلس می پردازد و با رجوع به آثار وی سعی در حل پارادوکس مذکور دارد.
ارکان تلقی انسان از خود و تأثیر آن در رفتارهای اخلاقی او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلقی یا باور انسان از خود، نقشی اساسی در اصلاح رفتارها به ویژه در رفتارهای اخلاقی او ایفا میکند. این مقاله با پذیرش این اصل که تلقی انسان از خود مبتنی بر شناخت او از خویش است، به دنبال تبیین ارکان تلقی صحیح انسان از خویش بوده، دو اصل «اعتقاد به حرمت نفس انسان» و «اعتقاد به وجود ربطی و غیرمستقل» داشتن را به عنوان دو رکنِ تلقی صحیح خویش، معرفی میکند. این دو رکن تلقی از وجود خویش را مطابق با واقعیت او سامان بخشیده، انسان را به سوی اصلاح رفتارهایش سوق میدهد. البته بین حس حرمت نفس با رفتار اخلاقی، رابطه دوطرفه برقرار است. یعنی به هر میزان رفتارهای نیک انسان استمرار بیابد یا پسندیدهتر شود، بر حس حرمت نفس فاعل نسبت به خودش، افزوده میشود و افزایش یا استمرار حرمت نفس نیز افزایش یا استمرار رفتارهای نیک را به دنبال خواهد داشت.
آزادی وتقلید اراده دترمینیزم - و- اندتر مینیزم
حوزههای تخصصی:
افکار و آراء چارلز تیلور در فلسفه اخلاق
حوزههای تخصصی:
امکان پذیری وجود خدا در برهان های وجودی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بیش تر برهان های وجودی مدرن، مقدمه ای هست که آن را مقدمة «امکان پذیری» می خوانند و محتوای آن این است که «وجود هستندة کامل امکان پذیر است» یا به عبارتی «چنین نیست که وجود هستندة کامل محال باشد». در این مقاله، نخست به اختصار خوانش های نورمن ملکم، چارلز هارتسهورن، و آلوین پلانتینگا که از خوانش های مدرن برهان وجودی در اثبات وجود خدا محسوب می شوند عرضه می شود و سپس مقدمة امکان پذیری که مهم ترین مقدمه در این خوانش هاست، مورد بررسی بیش تر قرار می گیرد و برخی از انتقادهای وارد به آن مطرح می شود. هدف از این بررسی، نشان دادن این نکته است که مقدمة یادشده علی رغم این که بدیهی می نماید، می تواند مشکلاتی برای برهان به وجود آورد
نقد و بررسی قرائت فمینیستی از الهیات مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الهیات فمینیستی، شاخه ای از الهیات مسیحی است که در واکنش به برخورد تبعیض آمیز الهیات سنتی مسیحی، نسبت به زنان شکل گرفته و با ارائه قرائت فمینیستی از الهیات مسیحی، تغییرات اساسی در آن ایجاد کرده است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، علاوه بر بیان تاریخچه، عوامل شکل گیری و ویژگی های الهیات فمینیستی، به تبیین آموزه های اصلی مسیحیت بر اساس این مکتب الهیاتی می پردازد. یافته ها حکایت از آن دارد که الهیات فمینیستی، به علت تأثیرپذیری شدید از جنبش فمینیستی و اقتضائات عصر جدید، به مسیری سوق یافت که هیچ گاه پیشگامان الهیات فمینیستی، تصوری از آن نداشته و شاید هم راضی به آن نبوده اند.
شأن اخلاقی و بررسی دیدگاه های رایج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معیارهایی مانند حیات، ژن انسانی، فاعلیت اخلاقی، ادراک و احساس، روابط اجتماعی یا بیولوژیک و ترکیبی از موارد مذکور اموری است که براساس آن می توان درباره شأن اخلاقی موجودات گفتگو کرد. این نظریات براساس محوریت انسان و غیر انسان و با تأکید بر ارزش ذاتی، درصدد دفاع از معیار خود برآمده اند. مراد از ارزش ذاتی عموماً ارزش غیر ابزاری و مستقل از نظر ارزش گذار است. نگارنده معتقد است براساس بررسی دیدگاه های موجود، با توجه به دو مسئله ارزش اخلاقی و ارزش ذاتی به این نتیجه رسیده است که اولاً، اطلاق شأن اخلاقی برای غیرانسان (حیوانات و نباتات) به صورت حقیقی صحیح نیست؛ ثانیاً با پذیرش انسان محوری در مسئله شأن اخلاقی می توان ارزش ابزاری سایر موجودات را با توجه به هدف متعالی اسلام، همسان ارزش ذاتی دانست.