فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۵۵۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در رویکرد داریی مبنا به توسعه شهری، سعی می شود که همه دارایی های اجتماع محلی(اعم از مادی و غیر مادی) اساس توسعه واقع شود. در بین دارایی های یک اجتماع، سرمایه اجتماعی و تعلق مکانی از اهمیت خاصی برخوردار است و می تواند محرک توسعه محله یا شهر باشد زیرا این دو دارایی باعث می شود افراد، سایر سرمایه ها از جمله سرمایه های فکری و مالی خود را جهت ترقی محیط زندگی شان وارد عرصه کنند. از این رو در این تحقیق سعی شده است سطح تعلق مکانی و سرمایه اجتماعی در محله قدیمی سرده سبزوار مورد سنجش قرار گیرد و نقش این متغیرها بر میزان مشارکت ساکنان در توسعه محله مورد تحلیل قرار گیرد. رویکرد کلی در تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی است و ترکیبی از روش های کتابخانه ای و میدانی برای گردآوری داده ها مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه آماری، حدود 600 خانوار، حجم نمونه 100 نفر و واحد تحلیل سرپرست خانوار است. برای تحلیل داده ها نیز از روشهای آماری شامل آزمون t تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که سطح سرمایه اجتماعی و تعلق مکانی در محله مورد مطالعه بالاتر از حد متوسط است.همچنین این دو متغیر تاثیر معنادار بر سطح مشارکت ساکنان در برنامه های بهسازی محله دارد. بنابراین ضروری است که در برنامه ریزی های مرتبط با این محله سرمایه اجتماعی و تعلق مکانی مورد توجه مسئولین شهری و برنامه ریزان واقع شود و در جهت حفظ اعتماد اجتماعی- مخصوصا اعتماد مردم نسبت به مدیریت شهری که یکی از مهمترین جنبه های سرمایه اجتماعی است- و نیز حس تعلق و دلبستگی افراد به محل سکونتشان تلاش شود.
تحلیل تناسب کاربری اراضی برای توسعه شهر تبریز با استفاده از مدل AHP-OWA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل تناسب زمین برای توسعه شهری عمل بسیار مهمی است که برنامه ریزان و مدیران شهری با هدف تعیین مناسب ترین الگوی فضایی برای توسعه شهری به کار می گیرند. گسترش کالبدی شهر تبریز طی دهه های اخیر در نواحی نامناسب توسعه، مثل شیب های تند، مجاورت با گسل، مجاورت با صنایع بزرگ، یا در اراضی باغی و زراعی مرغوب اطراف شهرها صورت گرفته است. بنابراین در راستای کاهش آثار منفی گسترش نامناسب توسعه شهری و دستیابی به اصول توسعه پایدار شهری، اتخاذ تدابیری برای تعیین نواحی مناسب برای توسعه آتی شهری که معیارهای زیست محیطی و اقتصادی را لحاظ کند، ضروری است. یکی از روش ها استفاده از روش های ارزیابی های چندمعیاره AHP-OWA است. در این تحقیق پس از مطالعه معیارهای مؤثر در فرایند توسعه شهری، سه نقشه محدودیت (اراضی ساخته شده، صنعتی و 50 متری سطوح آبی) و 12 نقشه فاکتور (ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از جاده، فاصله از شهر، فاصله از صنایع، فاصله از اراضی زراعی و باغی، فاصله از اراضی بایر، فاصله از سطوح آبی، قابلیت های کاربری زمین و فاصله از گسل) و وزن دهی به آنها به روش AHP تعیین شده است. سپس، اوزان ترتیبی OWA برای کنترل سطح جبران پذیری و ریسک پذیری تعیین می شود. نتایج نشان دهنده تعیین نواحی برای توسعه شهر در محدوده بین صفر تا 255 است.
بررسی سیما و منظر محور ورودی زاهدان در شهر زابل از جنبه زیبایی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد شهرها آنچنان سریع گشته است که توجه به معیارهای مناسب شهری تا حد زیادی مورد بی توجهی قرار گرفته است، از جمله این موارد توجه خاص به کیفیت ورودی و خروجی شهرهاست. مبادی ورودی شهر زابل به عنوان یکی از اصلی ترین اجزای ساختار کالبدی و فضایی شهر، علیرغم اهمیتی که به لحاظ کالبدی، کارکردی و زیبایی شناسی دارد از یک سو با تجمع کاربری های ناهمگن و ناسازگار و از سوی دیگر کیفیت پایین ساخت و سازها بدون طرح قبلی در حاشیه بلافصل این محورهای شهری، فضاهای آشفته و ناهماهنگی ایجاد نموده که به لحاظ بصری بسیار آشفته است. از این رو مشاهده می گردد که ورودی های اصلی شهر زابل سازمان یافته نیستند، توزیع نامناسب کاربری ها، عدم پیوستگی در ساخت و سازها، کمبود مراکز خدماتی، وجود مشاغل مزاحم شهری، کمبود پوشش گیاهی و غیره از مشکلات ورودی این شهر است. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای – اسنادی و بررسی های میدانی است. نتایج تحقیق حاکی از این است که بر اساس شاخص سازگاری کاربری های اراضی، 24 درصد کاربری ها در قسمت ورودی زابل- زاهدان ناسازگارند. وضعیت پوشش گیاهی (فضای سبز شهری) نیز در این ورودی بسیار ضعیف و بدون برنامه ریزی شده است. در زمینه تابلوهای اطلاع رسانی شهری بخصوص تابلوهای تجاری و خدماتی به دلیل تنوع و کثرت، دچار آشفتگی بصری است و از نظر نمای ساختمان های همجوار ورودی زابل- زاهدان 4/62 درصد واحدها بدون نما و یا تکمیل نشده هستند. در پایان پژوهش، راهکارها و پیشنهادهایی برای برنامه ریزی سیما و منظر ورودی ها و ساماندهی مشاغل مزاحم موجود در ورودی اصلی شهر زابل ارائه شده است.
تحلیل مکانی منطقه 3 شهر رشت با رویکرد انتخاب مکان بهینه استقرار فروشگاه های زنجیره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و رتبه بندی مکان مناسب احداث فروشگاه های زنجیره ای موجب کاهش هزینه های تردد درون شهری، صرفه جویی در زمان خرید شهروندان و کاهش حجم ترافیک می شود. یکی از مشکلات توسعه فروشگاه های زنجیره ای، نبود مکان های مناسب برای دسترسی سریع به دیگر خدمات شهری و فعالیت های مکمل است. هدف از این پژوهش بررسی وضعیت نقاط انتخاب شده برای احداث فروشگاه های زنجیره ای در منطقه ۳ شهر رشت، با استفاده از مدل های تلفیقی TOPSIS-AHP است. روش بررسی این پژوهش مبتنی بر رویکرد توصیفی - تحلیلی است و در جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانه ای استفاده شده است. در این پژوهش، ابتدا در چارچوب مدل AHP، از روش دلفی (Delphi) و از طریق مقایسه های زوجی (Pirewise) با استفاده از نرم افزار Expert Choice نظر متخصصان درباره ارجحیت و اولویت معیارها ارزیابی شد. بر این اساس 11 شاخص (فاصله از فروشگاه های زنجیره ای موجود، فاصله از بازار و مرکز، فاصله از پارکینگ، تراکم جمعیتی، تراکم ساختمانی، فاصله از میدان های اصلی، فاصله از معابر اصلی و فرعی شهر، وجود اراضی بایر و فضاهای مناسب احداثی، ارتفاع از سطح دریا و شیب زمین) انتخاب شد. بر مبنای این معیارها 15 نقطه در منطقه 3 شهر رشت مشخص گردید و از 15 نقطه پیشنهادی در منطقه ۳، 5 نقطه (میدان گیل، میدان جانبازان، ساغری سازان، کوی قدس، کوی امام رضا) به علت نداشتن معیارهای لازم حذف شدند. در نهایت 10 نقطه برای انتخاب مکان بهینه استقرار فروشگاه های زنجیره ای در منطقه 3 انتخاب شدند.
بر اساس یافته های به دست آمده، در این پژوهش شهرک ولی عصر با به دست آوردن رتبه اول و امتیاز نهایی (۶۱۵/۰) بهترین نقطه از میان نقاط انتخابی است. رتبه بندی اولویت ها بیانگر آن است که شهرک ولی عصر با داشتن بیشترین امتیاز، مناسب ترین مکان است و شالکو با کسب کمترین امتیاز، مکان چندان مناسبی برای احداث فروشگاه زنجیره ای نیست.
مطالعه تطبیقی مورفولوژی بافت های قدیم و جدید شهری بر اساس مدل فراکتالی (مطالعه موردی: محلّات منتخب از بافت قدیم و جدید شهر زنجان)
حوزههای تخصصی:
شهرها پدیده های پیچیده ای هستند. یکی از روش هایی که در طول دو دهه اخیر به عنوان ابزاری کارآمد در شناخت پیچیدگی مورفولوژیکی شهرها در کتاب ها و نشریات مختلف بدان اشاره و پرداخته شده است، مدل فراکتالی می باشد. این مدل که به وسیله بنوئیت مندلبروت ارائه گردید، ابزاری مؤثر در مطالعه مورفولوژی شهرها است. بنابراین در این مقاله به معرّفی این مدل و نقش آن در مطالعه تطبیقی بافت قدیم و جدید شهر زنجان پرداخته شده است. برای این منظور، از دو برنامه نرم افزاری استفاده گردید. از نرم افزار Excel در انجام محاسبات ابعاد فراکتالی بهره گرفته شد و نرم افزار ArcMAP نیز به منظور تولید نقشه های فراکتالی مورد استفاده قرار گرفت تا تصویری مجسّم از عرصه تحقیق و ویژگی های آن ارائه گردد. روش تحقیق این مقاله، تحلیلی و مقایسه ای بوده و اطّلاعات مورد نیاز، از روش-های اسنادی (کتابخانه ای) و اطّلاعات نقشه های طرح تفصیلی شهر زنجان به دست آمده است. یافته های پژوهش مبیّن آن بود که مدل فراکتالی، ابزاری واقعی و دقیق در شناخت فرم شهرها است و همچنین نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بافت قدیم شهر زنجان در قیاس با بافت جدید آن، فراکتال تر می باشد.
ظرفیّت سنجی کالبدی بافت مرکزی شهرها به منظور توسعه میان افزا (مطالعه موردی: شهر میناب)
حوزههای تخصصی:
زمانی که در یک محدوده زیستی، پدیده پراکنده رویی کالبدی اتف اق بیفتد، یعن ی م ازاد ب ر نی از کالب دی جمعیت ساکن، فضا اشغال و یا ب ه حومه ها دست درازی گردد، می توان به ای ن نتیج ه رس ید ک ه درون شهر، فضاهای بلااستفاده، رها شده، ناکارآم د و فرسوده شکل می گیرد که توجّه و برنامه ریزی جهت استفاده از این فضاها اهمیّت پیدا می کند. هدف این پژوهش، شناسایی ظرفیّت های کالبدی محدوده مرکزی شهر میناب با بهره گیری از الگوی توسعه میان افزا می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است. از تکنیک فرایند سلسله مراتبی فازی با تکمیل پرسشنامه آن به وسیله 10 نفر از نخبگان حوزه برنامه ریزی شهری و روش مجموع ساده وزنی جهت تلفیق لایه ها در محیط نرم افزار ArcGIS بهره گرفته شده است. طی این فرایند 12 معیار تأثیرگذار تعداد طبقات، کیفیّت ابنیه، تراکم جمعیّت، کاربری اراضی، قدمت بنا، جنس مصالح، دانه بندی قطعات، دسترسی به کاربری های فضای سبز، فرهنگی- مذهبی، مراکز آموزشی، شیب و فاصله از مسیل هم پوشانی شده اند و نقشه نهایی ظرفیّت های مناسب به دست آمد. نتایج نشان می دهد که در کل بافت مرکزی شهر میناب درصد ظرفیّت ها به ترتیب حداقل ظرفیّت 19/18، شامل ظرفیّت متوسّط رو به پایین 94/18، ظرفیّت متوسّط رو به بالا 64/32 و حداکثر ظرفیّت 23/30 می باشد که بالاترین درصد مربوط به ظرفیّت متوسّط رو بالا با درصد 64/32 و مساحت 2/201152 مترمربع است.
بررسی کیفیت دسترسی به فضاهای باز شهری به هنگام وقوع حوادث غیرمترقبه طبیعی (مطالعه موردی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای باز نقش مهمی در کاهش وسعت، میزان عمل و نتایج اکثر حوادث طبیعی و مصنوعی دارند. از عمده ترین عملکردهای آن در هنگام بروز زلزله، جدا ساختن یک منطقه دارای پتانسیل خطر از دیگری و بدین ترتیب متمرکز کردن فعالیت نیروهای مخرب و جلوگیری از توسعه زنجیره ای وقایع می باشد. بررسی های این پژوهش نشان می دهد که فضاهای باز شهری در محدوده شهر تبریز را می توان به چهار دسته اصلی فضاهای سبز عمومی شهری، اراضی بایر شهری، باغات موجود در محدوده شهر و زمین های زراعی و مزارع موجود در محدوده شهر تقسیم نمود که هر کدام می توانند به عنوان فضاهای باز موثر در کاهش تلفات ناشی از زمین لرزه و مدیریت بهینه بحران در مراحل مختلف بروز بحران ناشی از زلزله نقش مهمی ایفا کنند. مساحت کلیه فضاهای باز شهری شامل 4 دسته کاربری مذکور حدود 11722 هکتار می باشد که این سطح معادل 47٪ از سطح کل محدوده شهر تبریز می باشد. نتایج نشان می دهد که اولاً، هر چند این مقدار در مقایسه با شهرهای دیگر از منظر کمی بیش از حد معمول فضاهای باز به نظر می رسد، اما بایستی توجه داشت که نحوه توزیع این فضاها در مناطق مختلف تبریز به صورت بسیار ناهمگن می باشد و دوم آنکه بخش عمده ای از سطوح مذکور شامل زمین های بایر (7158 هکتار) و اراضی زراعی (3592 هکتار) می باشد که در مناطق حاشیه ای شهر قرار گرفته اند.
تحلیل استراتژی های مؤثر بر نوسازی و بهسازی بافت تاریخی شهر یزد با استفاده از تکنیک SWOT
حوزههای تخصصی:
شهرها مهمترین دستاوردهای تمدنی ملّت ها به شمار می آیند، از این رو هرچه بر قدمت شهرها و این گونه سکونتگاه های انسانی افزوده شود، به لحاظ تاریخی و هویتِ سرزمینی ارزشمندتر می گردند و مردم، قدمت یک مکان و یا عرصه شهری را نمادی از هویت خویش می دانند. در این میان بافت تاریخی شهرها به عنوان گهواره و حافظه هویتی شهرها از اهمیت خاصی برخوردارند و به توجه و مراقبت ویژه ای نیاز دارند. از آن جهت که این میراث مشترک شهروندان و یک کشور اگر آسیب ببینند، قابل جبران نیست؛ لازم است در کانون توجه و اقدام مسئولین و برنامه ریزان قرار گیرد. در این مقاله که از نوع توصیفی-تحلیلی و با رویکردی کاربردی می باشد؛ تلاش است با استفاده از تکنیک تحلیلی SWOT به تحلیل استراتژی و راهبردهای مؤثر بر بهبود و نوسازی بافت فرسوده و تاریخی شهر یزد پرداخته شود. مؤلفه های مورد بررسی به صورت بازدیدهای میدانی و مطالعات اسنادی - کتابخانه ای می باشد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که با توجه به امتیاز نهایی مطالعات صورت گرفته نقاط قوت با امتیازبندی (۲۱/۳۰۴)، نقاط ضعف (۳۵/۲۹۹)، فرصت ها (۰۵/۲۷۶) و تهدیدها دارای (۱۹/۳۱۸) امتیاز می باشد. بدین منظور بهترین راهبرد در بررسی مشکلات و برای به حداقل رساندن آنها، افزایش نقاط قوت و کاهش تهدیدها با عنوان (استراتژی ST یا راهبرد محافظه کارانه) شناسایی شد.
تحلیل احساس امنیت شهروندان شهر زاهدان با تأکید بر عوامل کالبدی- محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاخصهای کالبدی- محیطی همواره احساس امنیت شهروندان را تحتتأثیر قرارداده و در ارزیابی امنیت یک شهر اهمیت بسیار دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر عوامل کالبدی- محیطی بر میزان احساس امنیت شهروندان شهر زاهدان انجام شده است. نوع پژوهش توصیفی- تحلیلی است که به شیوه «پیمایشی» انجام شده است. جمعیت آماری پژوهش بااستفادهاز فرمول کوکران 382نفر از شهروندان بالای 15سال شهر زاهدان را شامل میشود. اطلاعات بهدستآمده از روش پیمایشی و پرسشنامهای استاندارد و محققساخته بهدستآمده که پایایی آن با آلفای کرونباخ برابر با (98/0=α) تأییدشد. یافتههای پژوهش بیانگر میزان احساس امنیت پایین شهروندان شهر زاهدان میباشد که میزان آن براساس پایگاه اقتصادی- اجتماعی شهروندان متفاوت است. احساس امنیت شهروندان با درک فضایی آنان از امنیت موجود در مکان ها و ویژگیهای کالبدی- محیطی آنها ارتباط مستقیم و معناداری دارد.
بررسی تطبیقی تأثیر فضای شهری بر میزان مشارکت شهروندان (مورد مطالعه: محلات شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله، بررسی تأثیر فضای شهری بر میزان مشارکت شهروندان در محلات شهر تبریز است. روش تحقیق پژوهش حاضر، اسنادی و پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه و مطالعات کتابخانه ای برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر خانوارهای ساکن شهر تبریز در سال 1385 و تعداد نمونه آماری 450 خانوار بوده که بر اساس فرمول کوکران برآورد شده است. همچنین در این تحقیق از روش نمونه برداری طبقه های متناسب توأم با تصادفی سیستماتیک استفاده شده است و نمونه ها از مناطق با ارزش منطقه ای متفاوت و بافت های قدیمی و جدید با فرهنگ های مختلف نظیر مناطق ولیعصر، محدوده مرکزی شهر، باغمیشه، یاغچیان، شهرک امام و سیلاب قوشخانه انتخاب شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از آمارهای توصیفی و تحلیلی موجود در نرم افزارهای SPSS و Lisrel استفاده شده است. لازم به ذکر است که بر اساس محاسبه آلفای کرونباخ، می توان گفت میزان پایایی ابزار تحقیق 81/ بوده است.
نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان می دهد که میزان مشارکت شهروندان در اداره امور شهری متوسط به بالا بوده است. اما این میزان نسبت به محلات مختلف در نوسان بوده و بالاترین آن اختصاص به شهرک امام و پایین ترین آن به محدوده مرکزی شهر اختصاص دارد. همچنین متغیرهای جنس، نوع مالکیت، منطقه سکونت، تحصیلات، قدمت سکونت و احساس تعلق میزان مشارکت شهروندان را تحت تأثیر قرار می دهد. از میان این عوامل، احساس تعلق، تحصیلات و قدمت سکونت مهم ترین عوامل اثرگذار بر مشارکت شهروندان محسوب می شود.
تلفیق AHP و سیستم استنتاج فازی به منظور مسیریابی خطوط انتقال برق مطالعه موردی شهرستان کهک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احداث خطوط انتقال نیرو یکی از مهم تریندغدغه های صنعت برق کشور محسوب می گردد که هزینه احداث این خطوط از یک طرف و تأثیرات متقابل عوامل محیطی بر روی این خطوط از طرف دیگر باعث شده است که در مسیریابی این خطوط پارامترهای مختلفی در نظر گرفته شود. کلیه این پارامترها در ارتباط مستقیم با موقعیت مکانی دکل ها و تجهیزات خطوط انتقال نیرو است. سیستم اطلاعات جغرافیایی دارای قابلیت های مختلفی از جمله امکان اخذ، بازیابی، به هنگام رسانی، نمایش، پردازش و تجزیه و تحلیل اطلاعات مکان مرجع است؛ بنابراین بستر مناسبی را مهیا می سازد که در آن بتوان شرایط و پارامترهای مختلف را به صورت لایه های اطلاعاتی تعریف نموده و الگوهای تعریف شده توسط کارشناسان مختلف را با هم تلفیق و به نتایج مورد نظر رسید. درهمین رابطه ابتدا این پارامترها شناسایی شدند، که شامل شیب، راه اصلی، راه فرعی، راه آهن، مناطق ممنوعه، گسل و رودخانه هستند سپس لایه های اطلاعاتی مربوط به هرکدام از آنها تهیه گردید. به منظور یافتن مسیر بهینه بین دو نقطه مورد نظر، ابتدا با برنامه نویسی در محیط MATLAB و با استفاده از مدل استنتاج فازی نقاط مناسب جهت نصب دکل و نقشه هزینه تولیدگردید. سپس کوتاه ترین مسیر بین دو نقطه استخراج شد. در این مطالعه عملگرهای مختلف استنتاج فازی، مورد بررسی قرار گرفت؛ و به منظور تلفیق سیستم استنتاج فازی وAHP در سیستم استنتاج فازی به هر کداماز قوانینFIS وزن خاصی اختصاص داده شد؛ و در نهایت، مدل فازی گاما با استفاده از قوانین وزن دار با درصد انطباق ۷۰% با رعایت مسائل زیست محیطی به عنوان مدل بهینه جهت مسیریابی بین دو پست قم و کهک مشخص گردید.
نقش سرمایه اجتماعی بر مشارکت ساکنان در نوسازی بافت فرسوده شهری مورد شناسی: بافت فرسوده شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارشناسان بر این باورند که وجود بافت های فرسوده و سکونت گاه های غیرمجاز در کشور، یکی از بیماری های شهری است که از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی، فرهنگی و امنیتی بسیاری از ناهنجاری های موجود کشور را در دل خود نهفته دارد و برای حل این گونه معضلات و تأمین امنیت جانی شهروندان درمقابل ساخت و سازهای بی کیفیت، قدیمی و فرسوده باید این مناطق به سازی و نوسازی شود. همین امر موجب شده است مدیران شهری توجه و رسیدگی به این گونه بافت ها را در دستور کار جدی خود قرار دهند. بافت های قدیمی که در طول زمان، به صورت ارگانیک و با مشارکت مردم شکل گرفته و تغییر پذیرفته اند، اکنون نیز برای برقراری و انطباق نیازمندی های امروز و فردای بافت حضور و مشارکت همان مردم جزء لاینفک ساماندهی محسوب می شود. نوشتار حاضر سعی دارد با مطالعه موردی بافت فرسوده شهر اردبیل به روش توصیفی-تحلیلی یکی از ارکان مهم طرح های ساماندهی این نوع بافت ها یعنی مشارکت ساکنان را در ارتباط با وضعیت سرمایه اجتماعی محلات بافت فرسوده مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. نتایج پژوهش معناداری بالای رابطه میان دو شاخص، میزان احساس تعلق به محله و میزان اعتماد نهادی محله با میزان مشارکت ساکنان بافت فرسوده و همچنین عدم معناداری رابطه بین شاخص میزان همبستگی اجتماعی و میزان مشارکت ساکنان را در فرایند نوسازی بافت فرسوده شهری نشان می دهد.
تحلیل فضایی شبکه شهری منطقه خراسان(1390-1335)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: دو هدفی که این پژوهش در پی دست یابی به آن ها است، عبارت اند از: 1. بررسی و تحلیل روند تغییرات شبکه شهری منطقه خراسان طی سرشماری های 1335 تا 1390 با استفاده از شاخص های کمی و تبیین عوامل مؤثر بر این تغییرات؛ 2. بررسی میزان همبستگی میان نتایج به دست آمده، از بکارگیری شاخص های رایج در این زمینه در شبکه شهری منطقه خراسان.
روش: روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده است و برای گردآوری داده ها از روش اسنادی- کتابخانه ای استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در این پژوهش از 11 شاخص، در قالب سه دسته شاخص های نخست شهری، تمرکز و تعادل، همچنین از مدل مکان مرکزی کریستالر و الگوی پراکنش سکونتگاه های شهری (شاخص نزدیکترین همسایگی) استفاده شده است.
یافته ها/ نتایج: یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که شبکه شهری منطقه خراسان در تمامی سرشماری های 1390- 1335 نامتعادل بوده است. البته لازم به ذکر است که نامتعادل ترین وضعیت شبکه شهری منطقه خراسان مربوط به سرشماری سال 1365 است، همچنین یافته های پژوهش نشان می دهند که نتایج به دست آمده از شاخص های به-کار گرفته شده در شبکه شهری منطقه خراسان، با یکدیگر هماهنگ نیستند..
نتیجه گیری: اصلاحات ارضی، افزایش درآمد های حاصل از فروش نفت در دهه 1355- 1345 و سرمایه گذاری در نواحی شهری، حوادث کشور افغانستان، وجود امکانات و فرصت های شغلی و امکان تأمین اقتصادی در شهر مشهد، و... عواملی است که بر نامتعادل شدن شبکه شهری منطقهخراسان مؤثر بوده است، همچنین باید بیان کرد که گر چه در دهه های اخیر در برنامه های دوم، سوم و چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور در خصوص تمرکز دایی از ساختار مناطق از جمله منطقه خراسان تأکید-هایی صورت گرفته است؛ اما فعالیت ها و اقداماتی متناسب با برنامه ها در شبکه شهری منطقه خراسان انجام نشده است.
تبیین پراکنش و فشردگی فرم شهری در آمل با رویکرد فرم شهری پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پی افزایش جمعیّت شهرنشین و بروز بحران های محیط زیست و ناپایداری های محیطی در شهرها، یکی از موارد اساسی در راستای نیل به توسعه ی شهری پایدار، شناخت الگوی کالبدی شهر و تلاش برای دستیابی به فرم شهری پایدار است. از میان ایده های متعدّد، شهر فشرده توانست طرفداران بیشتری را به خود اختصاص دهد. هدف این پژوهش مرور انواع فرم های شهری و رابطه ی آنها با مفاهیم پایداری است تا بتواند ضرورت توجّه به ایده ی شهر فشرده را در گفتمان های توسعه ی شهری پایدار تبیین کند. همچنین با هدف ساماندهی الگوی توسعه، فرم شهری آمل مورد سنجش قرار گرفته و الگوی گسترش شهر مشخّص شده است. داده های مورد نیاز پژوهش از سرشماری های عمومی نفوس و مسکن سال های (1385– 1345) و گزارش های مربوط به واحد صدور پروانه های ساختمانی شهرداری آمل کسب شده است. روش اصلی مورد استفاده در این پژوهش، روش تحلیلی توصیفی است. برای سنجش فرم از روش ها و مدل های کمّی و برای شناخت الگوی رشد کالبدی شهر و تهیّه ی نقشه ها از روش خود همبستگی فضایی در Arc Gis استفاده شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که شهر آمل با این که در طول 40 سال گذشته از فرم پراکنده ای برخوردار بوده است، اما در دهه ی اخیر از میزان پراکنش آن کاسته شده و روند تمرکزگرایانه ای را در پیش گرفته است، که این امر شکل گیری بافت های متراکم و فشرده ای را در نواحی داخلی شهر موجب شده است.
مکان یابی بهینه ایستگاه های آتش نشانی در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استقرار هر عنصر شهری در موقعیت فضایی- کالبدی خاصی از سطح شهر، تابع اصول و قواعد و سازوکار (مکانیسم های) خاصی است که در صورت رعایت شدن به موفقیت و کارایی عملکردی آن عنصر در همان مکان مشخص خواهد انجامید؛ در غیر این صورت چه بسا مشکلاتی بروز کند. ایستگاه های آتش نشانی به عنوان مکانی جهت استقرار تأسیسات و تجهیزات امداد و نجات، از جمله مراکز مهم و حیاتی خدمات رسانی در شهرها هستند که نقش مهمی در تأمین ایمنی و آسایش شهروندان و توسعه اقتصادی شهرها ایفا می نمایند. هدف از این مقاله مکان یابی بهینه ایستگاه های آتش نشانی در کلان شهر مشهد است. در این تحقیق از نتایج سرشماری سال 1385 و اطلاعات حوادث و حریق صورت گرفته در طول 10 سال استفاده شده است. در مجموع از 5 معیار زمان، وضعیت کالبدی شهر، مسائل جمعیتی و اجتماعی، فراوانی و پراکندگی حریق ها، عوامل طبیعی و زیرساختی و دو مدل منطق فازی و روش تحلیل سلسله مراتبی جهت شناسایی پهنه های بهینه ایجاد ایستگاه های جدید استفاده شده است. در این فرایند پس از مشخص شدن معیارها و شاخص های مؤثر، پایگاه داده مرتبط تشکیل شد و سپس با استفاده از مدل منطق فازی لایه های اطلاعات استاندارد شده اند. در مرحله بعد با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی وزن معیارها و شاخص های هرکدام از آن ها به دست آمده است. جهت تعیین وزن و اهمیت شاخص ها، نظرات 30 نفر از مدیران و کارشناسان خبره آتش نشانی اخذ گردید. سپس لایه ها به تفکیک هر معیار سنجش شده و مجموع آن ها با هم ترکیب شدند. در نهایت 17 پهنه بهینه بعد از سنجش عینی خروجی های به دست آمده مشخص گردید و 28 ایستگاه جدید در آن ها مکان یابی شدند.
ارزیابی آثار احداث آزادراه تهران- شمال در محدوده دهستان کن- سولقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین نیازهای کشورهای مختلف برای دستیابی به توسعه، بهره مندی از شیوه های حمل ونقل مؤثر بر انتقال کالا و خدمات در زمان کمتر، همراه با ایمنی بیشتر است. ساخت و بهره برداری از جاده ها در کشورهایی از جمله کشور ما که با هدف های یادشده انجام می شود، در صورت نبود توجه کافی به مسائل زیست محیطی، مشکل های متعددی را ایجاد می کند که برآیند آن ها، بر تحقق هدف عمدة توسعة پایدار، تأثیرگذار خواهد بود. احداث آزادراه تهران- شمال، یکی از پروژه های درحال انجام است که آثار زیست محیطی متعددی بر دهستان کن- سولقان دارد. پژوهش حاضر، کاربردی و روش انجام آن پیمایشی است. در گردآوری اطلاعات، از روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات، به دلیل ماهیت پژوهش، پرسشنامه، مشاهده، مصاحبه با کارشناس و افراد محلی بوده است. اطلاعات به دست آمده، با استفاده از مدل ماتریس ایرانی مخدوم، تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج بیانگر آن است که این پروژه با داشتن آثار مفیدی در زمینة کاهش استهلاک وسایل نقلیه، صرفه جویی در وقت رانندگان، افزایش درآمد ملی، کاهش ترافیک، کاهش مصرف سوخت، کاهش تصادف ها به لحاظ ایمنی بیشتر نسبت به سایر مسیرها، آثار مخربی نیز بر محیط بیولوژیکی، فیزیکی، جغرافیایی و موقعیت توریستی دهستان سولقان دارد. همچنین نتایج مدل بیانگر آن است که این پروژه با ارائة گزینه های اصلاحی و به شرط بهسازی، قابلیت اجرا دارد.
شناسایی و طراحی یک الگوی بهینه مکانیابی با تأکید بر تلفیق روش های داده مبنا و دانش مبنا در سطح تصمیم گیری با GIS (با تأکید بر پهنه بندی اقتصادی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از GIS در مکان یابی دارای قدمتی تقریبی برابر با ظهور این فناوری است و در مطالعات مختلفی که به نوعی با عوارض مکانی سروکار دارند، به کار گرفته می شود. استفاده از این سیستم در مکان یابی دارای مزایای فراوانی است که باعث صرفه جویی در زمان و هزینه های اجرایی می شود. از این رو استفاده از فناوریGIS در مکان یابی و سایر فعالیت های مرتبط با آن، تضمینی برای دستیابی به نتایج بهتر، دقیق تر و سریعتر با هزینه های کمتر است.تاکنون روش های مختلفی با استفاده از مدل های گوناگون برای مکان یابی به کار گرفته شده است. در اغلب این مطالعات و همچنین مطالعاتی که در آن به پهنه بندی فضا پرداخته می شود، از روش های مبتنی بر نظرات متخصصین (روش های ذهنی) استفاده می شود و شاهد تحقیقات اندکی با استفاده از روش های مبتنی بر داده ها (روش های عینی) هستیم. از اینرو، بررسی و شناخت یک الگوی بهینه مکان یابی در تلفیق روش ها و مدل های گوناگون مبتنی بر نظرات متخصصین (روش های ذهنی) و مبتنی بر داده ها (روش های عینی) در GIS و نحوه تلفیق این نتایج (تلفیق در سطح تصمیم گیری) در جهت رسیدن به مناسب ترین مکان با دقتی مطلوب ضروری می نماید. علاوه بر این نحوه تلفیق نتایج به دست آمده حاصل از روش های مختلف در GIS از جمله مواردی است که کمتر در تحقیقات به آن پرداخته شده است. در این تحقیق پهنه بندی اولیه فضای جغرافیایی (غربالگری) و اولویت بندی مکان های بهینه شناسایی شده (مکان یابی) با روش های مبتنی بر نظرات متخصصین (روش های ذهنی) و روش های مبتنی بر داده ها (روش های عینی) مورد بررسی قرار می گیرد. الگوی پیشنهادی جهت شناسایی ویژگی های هر کدام از این روش ها با توجه به نتایج به دست آمده در یک نمونه مطالعاتی (پهنه بندی اقتصادی فضای شهری واولویت بندی پهنه های بهینه) به عنوان یافته های تحقیق تشریح می گردد. نتایج ارزیابی بیانگر آن است که به ترتیب هر سه روش عینی (RBFLN، Fuzzy Clustring و PNN ) نسبت به سه روش ذهنی ( SAW، GCA و Fuzzy Logic ) عملکرد بهتری داشته اند. همچنین از میان پهنه های بهینه حاصل از تلفیق این روش های (غربالگری اولیه)، پهنه های میدان تجریش، انقلاب و 15 خرداد در رتبه بندی حاصل از روش های چند شاخصه با معیارهای کیفی اولویت اول در استقرار خدمات را به خود اختصاص داده اند.
تحلیل آسیب پذیری بافت شهری در برابر زلزله (منطقه مورد مطالعه: منطقه دو شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم توسعة نظام های اجتماعی- اقتصادی و شهرنشینی، انسان ها به طور فزاینده از اثرات زیان بار بلایای طبیعی رنج می برند. زلزله یکی از مهم ترین مخاطرات طبیعی است که به دلیل خرابی ساختمان ها و زیرساخت های شهری، خسارات فراوانی را به اموال و دارایی ها، در نواحی شهری و اطراف آن وارد می آورد. از این رو نواحی آسیب پذیر شهرها، از جمله مناطقی هستند که می توان با شناخت، پهنه بندی و سیاست گذاری درست، آثار منفی بلایا را در آن ها کاهش داد. این پژوهش در دو بخش توصیفی– تحلیلی صورت گرفته است. در بخش توصیفی، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای - اسنادی، معیارهای متناسب با هدف تحقیق، انتخاب و سپس داده های توصیفی جمع آوری شدند. شاخص ها در سه بخش کالبدی، اجتماعی و محیطی قرار می گیرند و برای هریک از شاخص ها معیارهایی در نظر گرفته شده است. پس از بررسی، در مجموع، یازده معیار انتخاب گردید. در بخش تحلیلی، مدل هایی که در پژوهش حاضر برای تعیین آسیب پذیری منطقه در برابر زلزله استفاده شده، مدل ANP و عملگر Fuzzy هستند. پس از به دست آوردن وزن هریک از معیارهای تعیین شده از طریق مدل ANP، از تکنیک Fuzzy برای تلفیق لایه های مورد نظر، استفاده شده است. نتایج، حاکی از آن است که بافت شهری منطقة 2 شهرداری تهران به میزان متوسط و بالایی آسیب پذیر است و این میزان در مناطق شرقی و جنوبی، با توجه به نتایج حاصل از تکنیک فازی بیشتر است.