فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۷۲ مورد از کل ۱۷۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
شناسایی و اولویت بندی موانع توسعه گردشگری روستایی در حوزه امنیت با استفاده از تکنیک دلفی (مورد مطالعه: استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به استناد گزارش های ارائه شده سازمان جهانی گردشگری، درآمد حاصل از توریسم با سرعت در حال گسترش است و این موضوع می تواند گامی بزرگ برای مناطقی با جاذبه های طبیعی و توریستی باشد. استان کوهستانی چهارمحال و بختیاری نیز به علت برخورداری از موقعیت ممتاز گردشگری و استراحتگاهی و همچنین، شرایط متناسب جغرافیایی، در مقوله گردشگری مورد توجه شایانی قرار گرفته است. اکنون یکی از عوامل تأثیرگذار در توسعه گردشگری، توجه به مقوله امنیت گردشگر، امنیت سرمایه گذار، امنیت قانونی، امنیت جانی و امنیت اداری در این حوزه است. هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی موانع توسعه گردشگری روستایی در حوزه امنیت است. پژوهش حاضر با استفاده از تکنیک دلفی (تکنیکی در روش های تحقیق کیفی) انجام شده و جامعه آماری تحقیق شامل کلیه متخصصان حوزه گردشگری بوده که 25 نفر از متخصصان در حوزه گردشگری به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. نمونه گیری به صورت کاملا هدفمند بوده، برای شناسایی متخصصان از شیوه نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد. بر اساس یافته های این پژوهش، اعضای پانل دلفی در مجموع 9 گویه را به عنوان مهمترین موانع امنیتی موجود توسعه گردشگری روستایی در استان چهارمحال وبختیاری معرفی کردند ، گویه ""امنیت سرمایه گذار، به منظور سرمایه گذاری در توسعه گردشگری به حد کافی فراهم نگردیده است"" به عنوان نخستین اولویت، با بالاترین میانگین و با موافقت 88 درصد از متخصصان، دارای بیشترین اهمیت بوده است و گویه "" بروز درگیری بین گردشگران و افراد بومی به علت وجود فضاهای فکری و فرهنگی حاکم در بین افراد بومی"" با کمترین میانگین و با موافقت 40 درصد از متخصصان، دارای کمترین اهمیت از دیدگاه متخصصین در حوزه امنیت گردشگری روستایی در استان چهارمحال و بختیاری بوده است. همچنین، به طور کلی 10 گویه شناسایی و استخراج گردید که در نهایت پس از چهار مرحله اجرای تکنیک دلفی، یک گویه به علت کم بودن میانگین (کمتر از 50/2) و همچنین، کمتر بودن میزان موافقت متخصصان پس از مرحله چهارم تکنیک دلفی (40 درصد موافق گویه بوده اند)، در نهایت 9 گویه با بیشترین درصد موافقت (بیش از 50%) از دیدگاه متخصصان به عنوان موانع امنیت در گردشگری روستایی استان چهارمحال و بختیاری معرفی گردید.
امکانسنجی توسعه گردشگری با رویکرد سیستمی در روستاهای حاشیه کویر میقان اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری راهبردی برای توسعه روستایی و پاسخی به جهانی شدن و بازساخت روستاها است. توسعه گردشگری مستلزم نگرشی جامع و سیستماتیک به همه عناصر تشکیل دهنده آن می باشد. روستاهای واقع در حاشیه منطقه کویر میقان به رغم برخورداری از جاذبه های متعدد گردشگری، در فقر و محرومیت به سر می برند. در این راستا هدف تحقیق حاضر امکان سنجی توسعه گردشگری بر اساس سیستم تشکیل دهنده آن است.جامعه آماری سه گروه شامل گردشگران،ساکنان روستاها و مدیران محلی است که با استفاده از روش تصادفی 274 نفر از ساکنان،150 نفر گردشگر و 30 نفر از مسئولین به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردید و با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی از جمله آزمونT مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشانی می دهد به دلیل عدم شناخت گردشگران و نیز فقدان برنامه بازاریابی و تبلیغات،تقاضای گردشگری در وضع موجود در منطقه در حد ضعیف است. همچنین عناصر تشکیل دهنده عرضه گردشگری از دیدگاه خانوار و مسئولان محلی، شامل شاخص های جاذبه ها، حمل و نقل، زیرساخت ها و خدمات، پیشبرد فروش و مشارکت در حد خوب می باشد ولی شاخص اطلاعات بر خلاف سایر شاخص ها در حد ضعیف ارزیابی گردید. به هر حال روستاهای منطقه از جاذبه های بالقوه داخلی و فرصت های بیرونی مناسبی برای توسعه گردشگری برخوردار هستند. در نتیجه با برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه فعالیت های گردشگری از جمله تبلیغات و بازاریابی و توسعه و تجهیز زیرساخت ها و خدمات گردشگری، می توان تقاضا برای توسعه گردشگری در سطح روستاهای منطقه را افزایش داد و از نقاط قوت درونی و فرصت های بیرونی در جهت توسعه گردشگری استفاده کافی به عمل آورد.
رتبه بندی زمینه های توسعه گردشگری در نواحی روستایی، با استفاده از تاپسیس خاکستری (مطالعه موردی: نواحی روستایی شهرستان ورزقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منابع طبیعی و جاذبه های گردشگری ایران گنجینه ای است که برای استفاده بهینه از آن باید توجه گردشگران داخلی و خارجی به جاذبه های روستایی گسترش یابد و روش های مدیریت مؤثر و کارآمد مناسب اتخاذ شود. بهره برداری بهینه از فرصت های موجود در زمینه گردشگری، مانند هر فعالیت دیگری مستلزم انجام مطالعات اصولی و طرح برنامه های مبتنی بر تحقیقات و مدیریت علمی است. از اساسی ترین فعالیت های علمی در حوزه گردشگری، ارزیابی منابع قابل توسعه در این زمینه است. نواحی روستایی دارای منابع و جاذبه های فراوانی است که قابلیت سرمایه گذاری دارد. بنابراین برای فراهم کردن بستر مناسب سرمایه گذاری، شناسایی این نواحی در گام نخست ضروری است و بهترین مکانیسم برای این شناسایی به کارگیری روش های مختلف و دقیق علمی است. شهرستان ورزقان دارای جاذبه های فراوان گردشگری است که تا به حال توجه چندانی به آن نشده است، لذا با ارزیابی دقیق جاذبه های گردشگری و معرفی آن به سرمایه گذاران بخش گردشگری می توان شاهد شکوفایی مناطق روستایی شهرستان از نظر گردشگری بود. جامعه آماری مقاله تمام جاذبه های مطرح شهرستان است که سالانه گردشگران به آنجا مراجعه می کنند. شاخص های مورد بررسی با رویکرد فضایی مکانی برای ارزیابی با توجه به اسناد و منابع موجود مدنظر قرار گرفت و با استفاده از تئوری خاکستری- که یکی از روش های تصمیم گیری تحت شرایط عدم قطعیت است- با تلفیق این روش با تاپسیس به ارزیابی جاذبه های گردشگری، نواحی روستایی مستعد سرمایه گذاری در بخش گردشگری شهرستان ورزقان را مشخص کرده است. براساس نتیجه به دست آمده جاذبة جنگل های ارسباران به عنوان بهترین گزینه بین سایر جاذبه ها برای سرمایه گذاری انتخاب شده است.
کاربرد الگوی پروبیت رتبه ای در تحلیل عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت گردشگران روستای ابیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بتوجه به فعالیت های جدید اقتصادی مانند گردشگری به منظور رفع چالش های اقتصادی موجود و دستیابی به اهداف توسعه پایدار، ضروری به نظر می رسد. برآورد تمایل به پرداخت گردشگران و تجزیه و تحلیل عوامل مؤثر بر آن و خواست های مردم از دیدگاه اقتصادی و اجتماعی می تواند به پیش بینی نیازها و کاستی های مناطق گردش پذیر روستایی و رفع کمبودها بسیار کمک کند. هدف این پژوهش، برآورد تمایل به پرداخت گردشگران روستای ابیانه برای بازدید از این روستا و استفاده تفرجی از آن، با به کارگیری روش ارزش گذاری مشروط و همچنین شناخت عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت است. اطلاعات و داده های مورد نیاز از طریق تکمیل 250 پرسشنامه و مصاحبه حضوری با گردشگران جمع آوری شده است. در تخمین تابع تمایل به پرداخت، از این متغیرها استفاده شد: جنسیت، سن، اندازه خانوار، فاصله، تحصیلات، درآمد، جذابیت روستا، میزان مبلغ ورودی، و متغیر بیانگر تورش نقطه شروع (گروه پرسشنامه). با توجه به داده های به دست آمده برای تمایل به پرداخت که به صورت مقادیر دامنه ای- مشتمل بر سطوح صفر، و (1-4)، (4-8)، (8-12)، (12-16) و (16-20) هزار ریال- بود، به منظور تحلیل عوامل مؤثر بر آن، الگوی پروبیت رتبه ای به کار گرفته شد. بر اساس یافته ها، 6/75 درصد گردشگران حاضر به پرداخت مبلغی برای بازدید و استفاده تفرجی از روستای ابیانه هستند. متوسط تمایل به پرداخت، به ازای فرد و خانوار به ترتیب برابر با 5847 و 25/21926 ریال به دست آمد. نتایج تحقیق مشخص می سازند که متغیرهای دارای اهمیت آماری عبارت بوده اند از: درآمد، فاصله، سطح مبلغ پیشنهادی، تحصیلات گردشگر و جذابیت روستا.
تحلیل مقایسه ای آثار اقتصادی گردشگری خانه های دوم با گردشگری روزانه بر نواحی روستایی، با رویکرد توسعه پایدار (مورد مطالعاتی: شهرستان شمیرانات، استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله تأثیرات گردشگری بر نواحی روستایی، پیامدهای اقتصادی آن است که همواره مورد توجه صاحب نظران بوده است. در این زمینه، موضوع درخور تأمل همان تأثیرات اشکال و الگوهای مختلف گردشگری بر نواحی روستایی است. نواحی روستایی با توجه به موقعیت شان در ابعاد مکانی فضایی دربرگیرندة انواع مختلفی از گردشگری ها (مذهبی، ورزشی، طبیعت گردی و جز اینها) هستند که بسیاری از آنها در قالب الگوهای گردشگری خانه های دوم و روزانه در نواحی روستایی رواج می یابند. این الگوها نیز هر یک با توجه به ویژگی های شان تأثیرات متفاوتی بر نواحی روستایی بر جای می نهند. بر این اساس، پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این پرسش است که: «آیا بین تأثیرات اقتصادی الگوی گردشگری خانه های دوم و الگوی گردشگری روزانه در نواحی روستایی شهرستان شمیرانات تفاوت معناداری وجود دارد یا خیر؟» روش تحقیق این پژوهش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مشاهده و ابزار پرسشنامه است داده های جمع آوری شده، با بهره گیری از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده نشان می دهند که بر اساس دیدگاه ساکنان محلی، تأثیرات اقتصادی گردشگری خانه های دوم بیشتر است و در مجموع تفاوت معناداری بین آثار اقتصادی دو الگوی مذکور وجود دارد.
ارزیابی فضای کارآفرینی در گردشگری روستایی (مطالعه موردی: منطقه اورامان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری و کارآفرینی از جمله موضوعات نوپا در نوشتارهای علمی جهان محسوب می شوند. بدون شک تلفیق مناسب و دقیق گردشگری و کارآفرینی می تواند ضمن پاسخگویی به نیازهای روستاییان، متضمن گردشی ایمن و مطلوب برای گردشگران باشد. نکته اساسی در تحقق و فعالیت کارآفرینانه در سطح اجتماع، فراهم بودن زمینه ها در جامعه، یا در واقع چیزی است که امروزه از آن با عنوان «فضای کارآفرینی» یاد می شود. این مطالعه با هدف ارزیابی فضای کارآفرینی در زمینة گردشگری روستایی انجام شد. منطقه مورد مطالعه بخش اورامان شهرستان سروآباد در استان کردستان است. به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، پرسشنامه ای طراحی شد که روایی آن با دیدگاه صاحبنظران، و پایایی آن نیز با انجام مطالعه پیشاهنگ در استان ایلام مورد تأیید قرار گرفت. جامعه آماری تحقیق را تمامی 198 نفر دست اندرکاران فعالیت های گردشگری در سطح منطقه تشکیل دادند، که با استفاده از فرمول کوکران، از آن میان 134 نفر به شیوه تصادفی انتخاب شدند. نتایج نشان داد که بیشترین سطح مشارکت گردشگری را در منطقه، افراد دارای تحصیلات دانشگاهی داشته اند. یافته ها حاکی از آن بود که عواملی چون علاقه مندی به تأسیس بنگاه های اقتصادی مرتبط با گردشگری، تأسیس و گسترش شبکه های تولیدی محلی بین صاحبان کسب و کار، و وجود امنیت مناسب در سطح منطقه برای کارآفرینان و گردشگران از دیدگاه مردم محلی، در قیاس با دیگر عوامل مرتبط با فضای کارآفرینی، جایگاه و اهمیت بالاتری دارند.
ارزیابی نگرش جامعه روستایی به گردشگری، بر مبنای مدل معادلات ساختاری (مطالعه موردی: منطقه کوهستانی رودبار قصران، شهرستان شمیران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نگرش و حمایت جامعه محلی از گردشگری در منطقه ای روستایی و کوهستانی می پردازد. هدف اصلی این تحقیق بررسی نگرش ساکنان منطقه به گردشگری و ظرفیت های حمایت و مشارکت آنان و عوامل تأثیرگذار بر این نگرش، بر مبنای نظریه تبادل اجتماعی است. محدوده انجام تحقیق، بخش رودبار قصران است و جامعه آماری آن را 270 نفر از ساکنان روستایی این بخش تشکیل می دهند. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامة کنترل شده، جمع آوری گردیده اند. مدل معادلات ساختاری با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS و Lisrel، برای تحلیل داده ها، مورد استفاده قرار گرفته است. با یافتن متغیرهای تأثیرگذار، مدل فرضی متشکل از 5 ساختار پنهان مبتنی بر 9 مسیر فرضی طراحی شد، که در تحلیل داده ها شش گویه در سطح معناداری کمتر از 05/0 تأیید شدند. این بدین معناست که اگرچه درک تأثیرات مثبت گردشگری ساختاری است که قوی ترین ارتباط را در تعیین نگرش و حمایت از توسعة آن دارد، اما ساختارهای دیگری نیز در این زمینه دخیل اند، که باید به آنها توجه شود.
شناسایی مشکلات گردشگری روستایی استان چهارمحال وبختیاری با استفاده از تکنیک تئوری بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راهبردهای گذشته در زمینة توسعه نواحی، نتوانسته اند در حل مسائل و معضلات موجود در زمینه هایی چون فقر، اشتغال، بهداشت، امنیت غذایی، پایداری محیط زیست و نظایر اینها به گونه ای موفقیت آمیز عمل کنند. یکی از راهبردهایی که اخیراً در بیشتر کشورهای جهان مورد توجه قرار گرفته، توسعه گردشگری در نواحی محروم و دارای پتانسیل های لازم برای گسترش گردشگری است. هدف این مقاله بررسی دیدگاه های متخصصان و آگاهان روستایی و جامعه گردشگران به منظور تدوین مدلی کاربردی برای رفع موانع و مشکلات گردشگری در استان چهارمحال و بختیاری است. جامعه مورد مطالعه تحقیق شامل سه دستة آگاهان روستایی، گردشگران داخل استان و خارج از آن، و متخصصان میراث فرهنگی بوده اند. روش نمونه گیری نیز به صورتی کاملاً هدفمند – با استفاده از روش گلوله برخی- بوده است. پس از انجام مصاحبه های عمیق، مصاحبه متمرکز و همچنین مصاحبه ساختاریافته و نیمه ساختاریافته- و در نهایت رسیدن به اشباع تئوری- اطلاعات جمع آوری شدند و سپس در مراحل کدگذاری و تحلیل داده ها، روش تحلیل محتوا به کار رفت. نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان داد این استان با مشکلات زیرساختی، بازاریابی، بهداشت و سلامت، کمرنگ شدن جاذبه های فرهنگی، عدم درک صحیح از گردشگری، فقدان انگیزه در مسئولان محلی، تعصبات قومی- قبیله ای، فقدان برنامه ریزی، همچنین پژوهش و نظارت، مشکلات مربوط به منابع انسانی، مشکلات گردشگری و مقوله دولت و مشکلات مربوط به صنایع دستی همراه است.
تحلیل نقش گردشگری در توسعه ی ویژگی های کارآفرینانه و گرایش به کارآفرینی در بین جوانان روستایی (مطالعه ی موردی: روستای کندوان و اسکندان شهرستان اسکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیکاری و کمبود فرصت ها ی شغلی از مشکلات اصلی روستاها، به ویژه در بین جوانان روستایی است. کاهش شاغلان بخش کشاورزی این واقعیّت را نشان می دهد که در آینده، افزایش اشتغال در نواحی روستایی در گرو توسعه ی بخش های صنعت و خدمات است. کارآفرینی به عنوان موتور توسعه ی اقتصادی، می تواند یکی از راهبردهای اصلی حلِّ مشکلات روستایی، متنوّع سازی اقتصاد و استفاده ی بهینه از منابع روستاهای کشور باشد. گردشگری یکی از بزرگ ترین و سریع ترین صنایع در حال رشد است، درنتیجه تقاضاهای جدید گردشگران و نیاز به تنوّع محصولات و مقصدهای گردشگری، زمینه ای برای توسعه ی کسب و کارها، به ویژه کسب وکارهای کوچک و متوسّط و توسعه ی کارآفرینی فراهم می آورد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی آثار گردشگری بر توسعه ی کارآفرینی روستایی انجام شده، این پژوهش از نوع کاربردی و روش انجام آن تحلیلی تطبیقی است. در جمع آوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش جوانان (15-29 سال) و تعداد نمونه ها 123 نفر بوده است. پایایی پرسش نامه از طریق آلفای کرونباخ (85 %) و در روایی آن از دیدگاه های صاحب نظران و اساتید استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون یومن ویتنی در نرم افزار SPSS انجام گرفته است. برای بررسی شاخص های کارآفرینی، ویژگی های کارآفرینی در بین جوانان روستای کندوان (گردشگرپذیر) با جوانان روستای اسکندان (روستای معمولی) واقع در یک دهستان مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان می دهد جوانان روستای کندوان نسبت به جوانان روستای اسکندان از ویژگی های کارآفرینانه بالاتری برخوردارند و دلیل آن تعاملات فرهنگی در اثر حضور گردشگران و همچنین شکل گیری زیرساخت های اوّلیّه و وجود فرصت های جدید در اثر گردشگری است.
برنامه ریزی استراتژیک توسعه گردشگری روستایی (مطالعه موردی : مناطق روستایی استان کردستان)
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر، صنعت گردشگری یکی از منابع مهم تولید، درآمد، اشتغال و ایجاد زیر ساخت ها برای نیل به توسعه پایدار بشمار می آید. گردشگری روستایی گرایشی نوین در صنعت گردشگری است، که از دهه 50 به بعد مطرح گردید. امروزه صنعت گردشگری روستایی به عنوان یک راهبرد می تواند با برنامه ریزی اصولی و شناسایی مزیت ها و محدودیت های گردشگری روستایی، نقش موثری در توسعه و تنوع بخشی به اقتصاد منطقه ای برعهده داشته باشد، مقاله حاضر با هدف شناسایی پتانسیل ها و محدودیت های توسعه گردشگری روستایی و راهبردها و راهکارهایی جهت توسعه گردشگری در مناطق روستایی استان کردستان(سنندج، سروآباد و مریوان) که منجر به توسعه روستایی می گردد ارائه نماید. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی و مطالعات کتابخانه ای است. برای تعیین نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها از مدل SWOT استفاده شده است. جامعه آماری را 11آبادی با جمعیت بالغ بر10500 نفر است .همچنین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران265 در سه گروه124 نفر ساکنین محلی، 21نفر از مسئولان و120نفرگردشگر مشخص گردید. نتایج یافته ها نشان می دهد که آستانه آسیب پذیری مناطق روستایی مناطق مذکوربسیار بالاست و نیازمند بازنگری و ارایه سیاست های مناسب در جهت رفع محدودیت ها و استفاده از مزیتهای نسبی موجود می باشد.