فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۶۵۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
ارداویراف نامهاثری از عهد ساسانی و به زبان پهلوی است. متن فارسی آن از روی ترجمة فرانسوی نوشته شده است. التوهمنوشته حارث محاسبی، از عرفای قرن سوم، و به زبان عربی است. این اثر هنوز ترجمه نشده است. هردو اثر دربردارنده مشاهدات انسان خاکی از عالم ملکوت اند. ویراف در جامعة زرتشتی ای که با حملة اسکندر مبانی دینی و اخلاقی آن دچار آشفتگی شده است، به منظور رفع شک عروج می کند. محاسبی نیز در جامعة اسلامی واعظی عارف است. هدف، ویژگی های فرهنگی و اجتماعی عصر، و طبقة اجتماعی هردو- به این معنا که یکی عارف و دیگری متشرع است- بر تصویرسازی های بهشت و دوزخ اثر گذاشته است. بهشت و دوزخ در ارداویراف نامهبراساس کارکردهای اجتماعی افراد و مبتنی بر بینش گیتی شناختی زرتشتیان ترسیم می شود؛ درحالی که در التوهمتأکید بر دوری و نزدیکی به خداوند است. باوجود اندیشة اسلامیِ محاسبی، مراحل سفر در هردو یکسان است و غایت هردو رسیدن به «روشنی بیکران». اگرچه عروج محمل موقعیتی تاریخی و اجتماعی است، هردو اثر بر الگوی جمعی کمال یابی که از ریشه های عمیق برخوردار است، منطبق می شوند. محاسبی با گزینش آیات، احادیث و به کارگیری قدرت تأویل، مشاهدات خود را با الگوهای جمعی کمال سازگار کرده است.
شعر و حکمت ایران در ادبیات عرب
حوزههای تخصصی:
تأثیر فرهنگ و ادب ایرانی در ادب عربی مطالعه مورد پژوهانة (امثال مولد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله نشان دادن تأثیر حکمت های خسروانی و اندیشه های ایرانشهری در ادب عربی است. با آنکه این سخن جدید نمی نماید، موضوع از زاویة جدیدی مطالعه شده که تا به حال به آن پرداخته نشده است. این مقاله مدعی است علاوه بر حضور گسترده حکمت های ایرانی در ادب عربی، بخش اعظم بیش از هزار مثل مُوَلََّدی (غیر عربی) که در منابع عربی وجود دارد، ایرانی است. لذا پس از ترسیم زمینه های تاریخی برای انتقال این اندرزها به ادب عربی، با معرفی ده ها نمونه از این امثال که در ایرانی بودن آنها تردیدی وجود ندارد، راه را برای پژوهش های بعدی هموار کرده ایم. افزون بر این، برای آنکه تأثیر ادب و فرهنگ ایرانی را در ادب عربی نشان داده باشیم، مضامین مشابه آنها را در ادب فارسی و عربی نقل کرده ، به امثال و حکم دهخدا ارجاع داده ایم. در مواردی نیز به نقد شرح و تحلیل برخی متون ادب فارسی پرداخته ایم تا نشان دهیم تأثیر اندیشه های ایرانی در ادب عربی بیش از آن است که امروز بر اذهان پ ژوهشگران حاکم است و حق فرهنگ و ادب ایران نه تنها از سوی محققان عرب که از سوی اندیشمندان ایرانی هم، چنانکه باید شناخته نشده است.
بازتاب تکرار در سروده های سعاد الصباح و نادر نادرپور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شگرد ادبی تکرار، جهت القای موسیقی کلام و انسجام متن، کارکردی برجسته دارد. این عنصر بلاغی در شعر معاصر، نقشی فراتر از شعر کلاسیک ایفا می کند زیرا در شعر نو، وظیفه انتقال احساسات و عواطف درونی و ایجاد آهنگ دراماتیک، بر عملکردهای تکرار افزوده شده است. جستار حاضر، بر آن است تا انواع تکرار را در دو دفتر شعری «رسائل من الزمن الجمیل» از «سعاد صباح» و «گیاه و سنگ نه، آتش» از «نادر نادرپور» بررسی کند. از جمله دستاوردهای پژوهش، این است که تکرارِ سازه های نحوی در سطوح صامت، مصوت، هجا، واژه، ترکیب های اضافی، جمله های خبری و انشایی، در سروده های این دو شاعر بروز یافته است که کاربستِ هرکدام، به متمرکز شدن دلالت در ذهن خواننده، تداوم یک عمل یا حالت و برجسته سازی مضمون می انجامد.
رمزگشایی واژة شب در سروده های عبدالوهاب البیاتی و مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عبدالوهّاب بیاتی و مهدی اخوان ثالث، دو شاعر برجستة معاصر در ادبیّات عربی و فارسی، توانسته اند افکار و اندیشه های خود را در قالب واژگان نمادین به تصویر کشند. از جملة این واژگان، واژة «شب» است که در اشعار این دو شاعر، مفاهیم مختلف و متنوّعی را دربر دارد. بیاتی و اخوان به دلیل تجربه های نسبتاً مشابهی که در زندگی از سر گذرانده اند، با نگاهی تقریباً یکسان به این پدیده نگریسته اند؛ اگرچه تفاوت هایی نیز در نوع نگاهشان یا سبک پرداخت دیده می شود. از این رو، تمرکز اصلی این مقاله بر اشتراکات معنایی این واژه در اشعار دو شاعر است. در این مقاله با بررسی مفاهیم واژة «شب» در اشعار این دو شاعر متعهّد، به مفاهیمی سیاسی و اجتماعی از این واژه دست یافتیم که به شکلی هنری و زیبا جلوه گر شده است.
بررسی تطبیقی عناصر داستانی در باب الحکایات احمد شوقی و حکایت های پروین اعتصامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باب الحکایات احمد شوقی و حکایت های پروین اعتصامی از مهم ترین آثار تمثیلی ادبیّات معاصر عربی و فارسی به شمار می روند. دیدگاه غالب این است که نوع ادبی تمثیل و ساختار آن ضعیف است و به زحمت بار محتوای اخلاقی را بر دوش می کشد. در نتیجه، این نوع ادبی همواره در پایین ترین درجه یک نوع داستانی مورد بررسی قرار می گیرد. به علاوه، اغلب تحقیق های این حوزه به محتوا پرداخته ، به هنر «چگونه گفتن» آنها توجّهی نشان نداده اند. بدیهی است که «چگونه گفتن» اصل بسیار مهمّی در ادبیّات است و این حج م از تحقیق هایی که به «چه گفتن ها» می پردازد، گونه ای بی مهری به این اصل اصیل ادبیّات محسوب می شود. در این مقاله، کوشیده ایم تا با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و مطالعات کتابخان ه ای، ضمن بررس ی دقیق ساختار تمثی ل و عناصر سازنده آن بر اساس دو اثر تمثیلی مذکور، ارتباط دقیق ساختاری و محتوایی آنها را نیز با یکدیگر نشان داده، تأکید نماییم که در بررسی چنین آثاری، نگرش یکسویه محتوایی به هیچ وجه نمی تواند یک راهکار ژرف شناسانه مورد اعتماد باشد و شناخت ساختار هر اثر ادبی با تمام جزئیّات آن، یک اصل اساسی است که البتّه به درک عمقی محتوایی آن اثر نیز می انجامد.
تأثیر أسطوره سیزیف الیونانیّه فی قصیده ""کتیبه"" لأخوان ثالث وقصیده ""فی المنفى"" للبیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کانت أسطوره سیزیف، ولا تزال من المصادر الموحیه لدی الشعراء المعاصرین العرب والإیرانیین. لقد ورد فی إحدی الأساطیر الیونانیه القدیمه أنّ «سیزیف» حُکم علیه، بسبب تمرّده علی الآلهه أن یرفعَ صخرهً عظیمهً مِن أسفل الجبل إلی أعلاه إلاّ أنَّه لم یتَمَکن من أداء مهمّته رغم محاولاته الجادّه وجهده البلیغ، إذ إنَّ الصخره أفلتت من یدیه حین وصولها إلی القمّه. وهکذا أراد له القدر أن یعیدَ عملیه نقل الصخره ولکنَّه لم یجن فی کل مرّه سوی الفشل والخیبه، ویظلُّ هکذا إلی الأبد وبذلک أصبح رمز العذاب الأبدی. لقد استوحی الشعراء من هذه الأسطوره مفاهیم متنوعه ومختلفه بحسب اختلاف وجهات نظرهم وقراءاتهم لها؛ اجتماعیاً، وفلسفیاً، وثقافیاً و... وما هذا البحث إلّا (رؤیه سیاسیه) لأسطوره سیزیف، قدّمها الشاعران المعاصران؛ مهدی أخوان ثالث و عبد الوهّاب البیاتی، و وصلت إلی نتاج عده منها: أنّ الأوضاع الإجتماعیه المتدهوره قد ترکت فی أشعار البیاتی وأخوان ثالث صدیً حزیناً متشائماً، حیث أخذ کلٌّ من البیاتی وأخوان ثالث بنظم قصیده یصوّر فیها أفکاره ویعبّر عن آرائه فی تلک القصیده باستخدام أسطوره سیزیف، والرساله الموجّهه إلی القارئ هی الدعوه إلی العمل الجماعی ومقاومه المشاکل وعدم الخضوع للیأس والاستسلام.
واکاوی تطبیقی معصومیت های کودکانه و ظرفیت های انگیزشی خاطرات دوران کودکی در شعر طاهره صفارزاده و نازک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یاد دوران کودکی، برای هر انسانی، احساساتی متمایز از دیگری را زنده می کند و این تفاوت، در شعر شاعران که قلبی سرشار از عاطفه و احساس دارند، بیشتر از دیگران است. طاهره صفّارزاده و نازک الملائکه، از شاعران بنام و صاحب سبک در ادب فارسی و عربی هستند. این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی، خاطرات دوران کودکی و وصف معصومیت های کودکانهدر شعر این دو شاعر برجسته را بررسی و با هم مقایسه نموده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش، گویای آن است که شعر کودک هرکدام از این دو، متأثّر از خاطرات تلخ و شیرین دوران کودکی خود شاعر است. سایه روشن خاطرات دوران کودکی در شعر این دو، وجوه اشتراک اندک و تفاوت های بسیاری دارد، شعر کودک طاهره صفّارزاده، بیان محرومیت، تنهایی و رنج های کودکان است و رنگی واقع گرایانه و غالباً بسیار تیره دارد. سخن گفتن از کودک، همواره خاطرات تلخ دوران کودکی خود شاعر را برای او زنده می کند؛ امّا این واژه در شعر نازک الملائکه، با وجود شهرت او به نومیدی و بدبینی، آمیخته با خوش بینی است و مفهومی رمانتیک دارد. تصویر کودک در شعر او، برخلاف صفّارزاده، خاطرات شیرین گذشته را برای وی به ارمغان آورده است.
شعر و حکمت ایران در ادبیات عرب
منبع:
وحید آذر ۱۳۴۶ شماره ۴۸
حوزههای تخصصی:
تطبیق بین سروده های دو آیین مدار اسماعیلی (این هانی و ناصر خسرو قبادیانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
تاثیرپذیری فردوسی در باره ی ماهیت دنیا از نهج البلاغه
حوزههای تخصصی:
نهج البلاغه بخاطر داشتن بار معنایی عمیق و برخورداری از زیبایی های لفظی و معنوی غیر قابل وصف، همواره الگوی مناسبی برای بسیاری از شاعران و ادیبان بوده و هست. یکی از نام آوران عل م و ادب که در سروده های خویش از این کتاب ارزشمند در موضوعات گوناگون، فراوان استفاده نموده، حکیم طوس است. در نهج البلاغه مباحث زیادی پیرامون ماهیت دنیا مطرح شده که مورد استناد شاعر قرار گرفته است. برخی اوصاف دنیا در سخنان امام علی (ع) عبارتست از : ناپایداری، سرشار از رنج و گرفتاری، محل آزمون و امتحان، سرای پند و عبرت، مکانی برای توشه برداشتن، و... که بیان آنها در دیوان شاعر متجلی است. تلاش مقاله بر این است تا تنیدگی و اثرپذیری شاهنامه را در بحث دنیا از نهج البلاغه تبیین نماید.