فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۶۵۴ مورد.
پیام شاعر عرب به شاعر ایران
منبع:
مهرسال سوم ۱۳۱۴ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
تطبیق کلی ابواب سه ترجمة کلیله و دمنه و تحلیل منشأ و موضوعات ابواب آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از زمینه های پژوهش های ادبیّات تطبیقی، بررسی ترجمه ها از یک منبع به زبان های گوناگون است. این مقاله در زمینه تطبیق کلّی و جزئی کلیله عربی ابن مقفّع، با ترجمه های فارسی منشی و محمّد بخاری است و نگارندگان تلاش نموده اند تا دیدگاهی تحلیلی درباره منشأ و موضوع ابواب و نیز راز تفاوت ترجمه ها ارائه دهند. حکایات هندی که برای آموزش درس سیاست و مسائل جهانی بوده اند، به نسبت تفکّر و فرهنگ مترجمین جنبه اخلاقی و غیراخلاقی به خود گرفته اند. با وجود انطباق کلّی بیشتر ابواب و حکایات سه کتاب، اختلافاتی در حوزه لفظ، معنا و مفهوم مشاهده می شود. منشی به جهت بینش ایرانیش گه گاه اقوال صوفیانه را در ترجمه اش جا داده است؛ امّا سعی نکرده به متن، جنبه اخلاقی بیشتری ببخشد. ترجمه او از لحاظ سبک، به متن اصلی سانسکریت پنچه تنتره، نسبت به سایر ترجمه ها نزدیک تر است. ترجمة بخاری، اصل متن عربی را در ترجمه نقل کرده و از حذف و اضافات پرهیز داشته است. ترجمة او جدا از چند بابی که در این ترجمه وجود ندارد، در بقیه موارد از لحاظ سبک نوشتار و ساده نویسی به متن عربی ابن مقفّع نزدیک تر از سایر ترجمه هاست. او نیز به مانند منشی از آوردن الفاظ رکیک خودداری نکرده است.
شعر و حکمت ایران در ادبیات عرب
منبع:
وحید دی ۱۳۴۵ شماره ۳۷
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی میزان جامعه پذیری لیلی در منظومه عربی و منظومه نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر سعی دارد که براساس مکتب آمریکایی با تکیه بر رویکرد نقد اجتماعی، به بررسی ویژگی های شخصیّتی لیلی، میزان حضور و ظهور او در دو داستان، شیوه و نوع تلاش های او برای دیدار با مجنون و نقض قاعده ازداوج سنّتی بدون عشق و عوامل مؤثّر در عفّت ورزی او را مورد بررسی قرار دهد.
در هر دو منظومه، لیلی با وجود دربند بودنش و برخلاف تصوّر عامیانه، حالتی بین تسلیم پذیری و طغیانگری دارد، گرچه این طغیانگری در منظومه نظامی اوج می گیرد. او با کمال عفّت ورزی که در داستان عربی بیشتر جنبه عرفی دارد ولی در فارسی جنبه شرعی، بسیار فکورانه و با حالتی محتاطانه و شجاعانه، در متن داستان حضور می یابد و پا به پای مجنون ابراز وجود می کند تا بلکه قاعده حاکم بر جامعه را نسبت به خود نقض کند، گرچه زن بودنش در نهایت نقشه های او را ناکام می گذارد.
تأثیر خیام بر تیسیر السبول، شاعر اردنی
منبع:
نامه پارسی ۱۳۸۳ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
بررسی آثار نقدی در ادبیات داستانى ایران و سوریه «پژوهشی در ادبیات تطبیقی»
حوزههای تخصصی:
بررسی همسانی ها و تفاوت های ادبیات عربی و فارسی، هم چنین تأثیرپذیری این دو ادبیات از یکدیگر همواره دستمایه ی بسیاری از پژوهش های حوزه ی ادبیات تطبیقی بوده است.
از آنجا که در دهه های اخیر ارتباط این دو ادبیات کاهش چشمگیری یافته است، به نظر می رسد توجه به اشتراکات فرهنگی این دو، از یک سو، و نیز تأثیری که از غرب به عنوان خاستگاه نقد ادبی نوین گرفته اند، از سوی دیگر، زمینه را برای بررسی نمونه های نقد عملی در حوزه های مختلف فراهم آورد و خلأ ناشی از فقدان یا کمبود ارتباط مستقیم میان ادبیات عربی و فارسی را پُر کند.
در این بررسی ها هم چنین تفاوت دیدگاه ایرانی و عربی و نیز اختلاف نظر در برداشت از نظریات غربی و نِمود آن در آثار نویسندگان ایرانی و عرب، می تواند در نوع نگاه منتقدانه به این دو حوزه مؤثر باشد.
در پژوهش حاضر شماری از نقدهای عملیِ صورت گرفته در ایران و سوریه، به عنوان بخشی از حوزه ی گسترده ی ادبیات عربی، در ادبیات داستانی (به ویژه داستان کوتاه) به منظور آشنایی با شباهت ها و تفاوت های نگاه منتقدان ِ هر دو حوزه به نقد ادبیات داستانی بررسی شده است و میزان موفقیت هر کدام از منتقدان با توجه به نوع پرداختن به داستان کوتاه و روند آن در ایران و سوریه مورد ارزیابی قرار گرفته است.
ماثورات عربی در متون منثور فارسی (بررسی تطبیقی شیوه های اثرگذاری ماثورات عربی در متون منثور فارسی با تکیه بر ده اثر از سده 4 تا 6 ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان قرآن و به تبع آن زبان عربی، زبان نخست دنیای اسلام است. پس از ورود دین مبین اسلام به ایران و پذیرش این دین نجات بخش از سوی مردم، تأثیر همه جانبه آن بر تمام شئون فرهنگی و اجتماعی ایرانیان آغاز شد. بخش دیگری از اثرپذیری زبان و فرهنگ ایرانیان در مواجه با میراث منظوم و منثور به زبان عربی است که یا اغلب به وسیله ایرانیان نگاشته شده است یا ایرانیان در آثار خود از میراث عرب های مسلمان سود جسته اند. تأثیر این زبان در زبان فارسی در لایه واژگانی با دامنه گسترده و بعضاً نحوی با دامنه محدود باقی نماند، بلکه در لایه های دیگر زندگی معنوی ایرانیان نیز نمودار گشت و علاوه بر پاسخ به نیازهای ایرانیان در حوزه های یادشده، به تقویت همه جانبه زبان فارسی نیز منجر شد. نویسندگان فارسی زبان با آگاهی از این موضوع، سال تا سال و با شیوه های گوناگون به دامنه تأثیرپذیری های خود افزودند و از این راه موجبات پیوند هرچه بیشتر زبان و ادب فارسی را با زبان قرآن و فرهنگ اسلام فراهم کردند. بدون تردید فهم بخش عظیمی از میراث به جا مانده از این تأثیر و تأثر، که در زبان و ادبیات غنی فارسی به یادگار مانده، موقوف به دانستن ریشه های اصلی آن است که در قرآن کریم، احادیث نبوی (ص) و گفتار ائمه معصوم (ع) پراکنده است. نگارندگان در این مقاله، بخشی از شیوه های اثرپذیری فارسی زبانان از مأثورات عربی را بر اساس یافته های مکتب فرانسویِ ادبیات تطبیقی در نوشته های منثور آشکار، بسامد مأثورات هفتگانه شاملِ آیات، احادیث، اشعار، امثال، جمله های دعایی، عبارت ها و اقوال را در ده متن منثور فارسی از سده چهارم تا ششم هجری ارزیابی کردند. روش کار بدین قرار بود که نخست پژوهشگران طرح، مأثورات عربی را با لحاظ دسته بندی هایِ هفتگانه، استخراج و در فرم های ویژه طراحی شده ثبت کردند. این مأثورات پس از اعراب گذاری و ترجمه به برنامه اندنوت (EndNote) منتقل و در مرحله پایانی، خروجی های مورد نظر در نرم افزار اس پی اس اس (Spss) تجزیه و تحلیل شد. بر اساس نتایج تحقیق، بیشترین بسامد در کتاب ها به ترتیب متعلق به جملات دعایی و نیز عبارت ها و اصطلاحات، آیات و احادیث بوده است. مأثورات هفتگانه در تمام کتاب های منتخب به جز الابنیه عن حقایق الادویه، که فقط سه آیه در آن وجود دارد، به وضوح مشاهده می شود.
بررسی تطبیقی آیین سپاهیگری ایران باستان با استناد به عیون الأخبار ابن قتیبه و شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسة عیون الأخبار ابن قتیبه و شاهنامه فردوسی نشان می دهد که فنون نبرد در ایران پیش از اسلام از مبانی نظری خاصی برخوردار بوده است. از جمله آن مبانی نظری می توان به آرایش سپاه اشاره کرد که مواردی مانند استقرار پیاده گان، سوار ان، فیل سواران، جنگجویان چپ دست، قلب، میمنه، میسره، مقدّمه و ساقة لشگر را در برمی گیرد. ایرانیان پیش از اسلام، روانشناسی جنگ و تاکتیک های نظامی آن را به خوبی می دانسته و برای تشخیص زمان و مکان حمله، استقرار سپاه، با توجه به وزش باد، تابش خورشید، دسترسی به آب و آذوقه، حفظ اطّلاعات، شبیخون و دفاع، تسخیر قلعه ها، تقویت روحیه سربازان و تضعی ف روحیة دشمن از فنون ویژه ای بهره مند بوده اند. از مقایسه این دو اثر، افزون بر روشن شدن برخی مبانی نظری م ربوط به ارتش ایران، معلوم می گردد که ش اهنامه فردوسی در بخش نظامی و آداب سپاهیگری از آیین ها و فرهنگ ایران پیش از اسلام تأثیر پذیرفته است. در این مقاله با استفاده از روش تاریخی -تحلیلی، سر نخ هایی از ساختار و مبانی نظری ارتش ایران ارائه داده ، نشان داده ایم که حکیم توس در نقل منابع خود یعنی خداینامه ها، امین بوده است.
شعر و حکمت ایران در ادبیات عرب
منبع:
وحید تیر ۱۳۴۶ شماره ۴۳
حوزههای تخصصی:
تاریخ مداری در رمان های «سووشون» از سیمین دانشور و «سباق المسافات الطویلة» از عبدالرحمن منیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تطبیقی تاریخ مداری در رمان های «سووشون» اثر سیمین دانشور و رمان «سباق المسافات الطویلة» از عبدالرحمن منیف می پردازد. در این بررسی برخی از عناصر داستانی مانند شخصیت پردازی، زاویه ی دید، درون مایه و سبک مورد تحلیل قرار گرفته و چگونگی بهره گیری از این عناصر در جهت روایت تاریخی بررسی شده است. همانندی و تفاوت ها در زمینه پرداختن به رویدادهای تاریخی با محوریت استعمار، با توجه به نگرش هر دو نویسنده مشخص گردیده و فضای رمان ها تشریح شده است. از آنجا که هر دو نویسنده دوره ای مشخص از تاریخ ایران را به تصویر کشیده اند و به شکست نهضت ملی و سقوط مصدق و کودتای 28 مرداد 32 اشاره نموده اند و با توجه به اینکه این دو رمان در زمره ی رمان های سیاسی- تاریخی محسوب می شوند، تلاش شده است جنبه ی تاریخی این دو رمان نیز مورد بررسی قرار گیرد و رمزهای سیاسی آن تشریح شود. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از شیوه ی تحلیل محتوا بر اساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی به این نتیجه می رسدکه حضور بیگانگان و توطئه های آنها در کشور، آشوب داخلی، شیوع فتنه، سرسپردگی ارکان دولت، غفلت توده ی مردم، مقاومت و.. از جمله موضوعات مشترکی است که در این دو رمان به صورت آشکار تجلی یافته است.
مجنون لیلی بین النظامی الگنجوی و شوقی
حوزههای تخصصی:
واکاوی معنای زمستان در دو شعر(عبدالصبور و شهریار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر معاصر عربی و فارسی بر آن است تا با استفاده از ظرفیت های موجود در واژگان، تصویری روشن از دغدغه های انسان معاصر، ارائه دهد. در این بین، شاعران به عنوان بخشی آگاه از اجتماع، ضمن وقوف بر این مهم، خود، روایتگ ران قص ة حض ور انسان و کاوشگران معنا در دنیای واژگان اند.
جستار حاضر بر آن است تا به این پرسش اساسی پاسخ گوید که با توجّه به پس زمینه های تاریخی و اجتماعی، واژگان چگونه می توانند در شکل بخشیدن به فضای معنایی یک شعر، مؤثّر واقع شوند. به همین علت با انتخاب دو شعر از دو حوزة زبانی مختلف، به واکاوی معنایی مشترک پرداخته و کوشیده است تا کارکرد معنا را در «أغنیة للشتاء» صلاح عبدالصبور مصری و غزلی از محمدحسین شهریار، شاعر پارسی گوی، بر مبنای کارکرد اجتماعی شعر، مورد بررسی قرار دهد.
یافته های این پژوهش نشان می دهد که کارکردهای مختلف واژگانی در دو شعر، در راستای اعادة معانی مورد نظر، تأثیر گذار بوده و ضمن تأمین وجوه زیباشناسی، در عملکردهای انسانی و اجتماعی نیز توفیق داشته اند.
تاثیر زبان عربی بر شعر نظیری نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر زبانی بر اساس نیازهای خود واژه هایی را از زبان های دیگر وام می گیرد که زبان فارسی نیز این گونه می باشد. از میان زبان ها، زبان عربی بیش و پیش از هر زبان دیگری بر زبان فارسی تأثیر گذاشته است. واژگان بسیاری طی 11 سده وارد زبان فارسی شده است. ورود زبان عربی به قلمرو شعر فارسی به یک دوره زمانی و یا شاعری خاص بر نمی گردد. بلکه همه شاعران پارسی زبان کم و بیش زبان عربی را در سروده های خود بکار برده اند محمدحسین نظیری نیشابوری شاعر فارسی سرای ایرانی قرن 11 و11 ه . ق که در هندوستان سکونت گزید، دیوانی مشتمل بر انواع گوناگون شعر دارد که در آن غزل بیش از همه خودنمایی می کند. نظیری نیشابوری در جای جای دیوانش از کلمات، تعابیر و جملات عربی استفاده کرده است. او این موارد را به خوبی در خدمت زبان فارسی قرار داده است به طوری که خواننده با شنیدن آن ها دچار دوگانگی زبانی نمی شود. نوع بکارگیری این عبارت ها ثابت می کند که او با زبان عربی آشنا بود و وجوه فصاحت و بلاغت و ایجاز عربی را هم می دانست. به کارگیری آیات قران و احایث پیامبر و ... منجر به بروز پدیده بینامتنی در دیوان او شده است. در این مقاله با شیوه توصیفی و تحلیلی تلاش شده است تا با بررسی شعر نظیری نیشابوری مشخص شود که زبان عربی به چه میزان در شعر این شاعر فارسی زبان رسوخ کرده و شاعر به چه روش هایی میان زبان فارسی و عربی هماهنگی ایجاد کرده است.
مقایسة خاصیت تنوع واژگان در اسلوب میان مقامات عربی و فارسی (مقامات بدیع الزمان همدانی، أحادیث ابن درید و مقامات حمیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاصیّت تنوّع واژگان از ع وامل مهم در مقبولیت یک شعر یا نثر محسوب می شود. تنوّع واژگان از جمله ویژگی های سبکی است که با مقایسه آن در بین تعدادی از متن ها، می توان با ارائه آمار و نمودارها، عنوان کرد که کدام یک از این متن ها در مقایسه با دیگر متون از غنای لغوی بیشتری برخوردار است؟ بحث حاضر به ارائه یک روش نظری برای مقایسه خاصیت تنوّع کلمات در اسلوب پرداخته و این روش را به شکل عملی میان نمونه هایی از نوشته های ابن درید، بدیع الزمان همدانی و قاضی حمید الدین بلخی به مرحله اجرا در می آورد. نتیجة این بررسی، نشان می دهد که اسلوب قاضی حمید الدین بلخی (5/48 %) در مقایسه با ابن درید و بدیع الزمان همدانی از تنوّع واژگان بیشتری برخوردار است و اسلوب ابن درید (48 %) در سطح پایین تری نسبت به آن دو قرار می گیرد و اسلوب بدیع الزمان (2/48 %) در حدّ وسط میان آن دو می باشد.
تأثیرپذیری سنایی غزنوی از ادبیات عربی (با تکیه بر دوره های اموی، عباسی و اندلس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنایی غزنوی از شاعران بزرگ و برجسته قرن پنجم و ششم هجری است. وی در زمانه ای می زیست که فرهنگ و ادبیات عرب بر همه مناطق تحت تصرف مسلمانان، حاکمیت داشته است. به نظر می رسد دو عامل اساسی، علّت تأثیر فرهنگ و شعر عربی بر شعر شاعران قرن پنجم بوده است: الف) آمیزش روزافزون زبان فارسی با واژه ها و ترکیب های عربی؛ ب) اشتیاق و گرایش درونی شاعران به فرهنگ عربی. سنایی در بیشتر قصیده های خود از واژه ها، ترکیب ها، عبارت ها، ضرب المثل ها و نمادهای فرهنگ عربی بهره برده است. این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی تحلیلی و با تمرکز بر مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی، تأثیر فرهنگ عربی دوره های اموی و عباسی و اندلس را بر شعر سنایی بررسی و تحلیل کند. برای رسیدن به این هدف، ابتدا نکاتی درباره تأثیرپذیری سنایی از فرهنگ و شعر عربی در مقدمه بیان شد؛ سپس بازتاب فرهنگ و ادب عربی در دیوان شاعر بررسی و تحلیل گردید. برپایة این پژوهش می توان دریافت که سنایی ضمن تأثیرپذیری آشکار و پنهان از ادبیات عربی، با هنرمندی تمام، بر این الفاظ و معانی رنگ و لباس تازه ای پوشانده است. شاعر بیشترین تأثیر را از دوره عباسی و به ویژه ابونواس و متنبی گرفته است.
بررسی پدیده های ایرانی در منابع کهن عربی؛ بررسی موردی: «رکوب الکوسج» و «سروة بست» در «ثمار القلوب»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«رکوب الکوسج» (برنشستن کوسه)، نام جشنی است که پیش از فرا رسیدن بهار به نشانة وداع با فصل سرما برگزار می شد. «سروة بست» (سرو کاشمر)، نام سروی است که به باور پیشینیان، زرتشت آن را از بهشت آورده و به دست خود یا گشتاسب و یا گرشاسب آن را در کاشمر کاشت. از آنجا که درخت سرو نزد ایرانیان مقدس بود، به این درخت کهن نیز به دیدة احترام می نگریستند. سرو کاشمر تا دوران متوکل عباسی مایة افتخار اهالی خراسان بود تا آن که به دستور این خلیفه قطع شد. ابومنصور ثعالبی در کتاب ثمار القلوب فی المضاف و المنسوب به «رکوب الکوسج» و «سروة بست» اشاره کرده است.
در این جستار درصددیم تا با بررسی این دو نمونه در کتاب ذکرشده نشان دهیم حتی آن دسته از کتب میراث عربی که به ظاهر با تاریخ ایران ارتباط ندارند، می توانند حاوی مطالب ارزشمند در این زمینه باشند.
گفتنی است در مقاله حاضر از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شده است و بررسی پدیده های ایرانی در منابع کهن عربی از حوزه های پژوهش در ادبیات تطبیقی است.