فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۱۹ مورد.
تاثیر طبیعت بر شعر جنوب ایران
حوزه های تخصصی:
تصویرهایی که در ترانه ها و دو بیتی ها مخصوصا در دو بیتی های جنوب شکل پذیرفته اند دگرگونی بسیار با تصاویر انواع دیگر شعر دارند ترانه پرداز و ترانه خوان جنوبی با تمام دردها و غصه هایی که در دل دارد هیچگاه این دردها را آشکار و صریح بیان نداشته بلکه در به تصویرکشی این دردها، به سمبل گرایی و نمادسازی پرداخته است.در شعر و شروه جنوب ایران هیچگاه شکایت برای نان یا تعلقات مادی دیده نشده است این مساله در دو عامل ریشه می یابد نخست اینکه سراینده و خواننده این ترانه ها از مناعت طبع و علو همت بسیار برخوردار است بطوریکه در کمال نیاز و احتیاج و در عین درماندگی دست طلب پیش هیچکس دراز نمی کند و ارزش هنر و گوهر وجود خود را به معیاری برتر از زر می سنجد اما در مقابل هنر خود چشم داشتی به داشتن زر ندارد، دیگر اینکه نمی خواهد مشکلات و فقر خود را بیان کند تا با بیان آنها حس ترحم دیگران را برانگیزد و چنانکه گفته شد با تمام نارسایی و فقری که روزگاری دراز چهره این دیار را دگرگون ساخته است، در ترانه ها و دو بیتی ها و در زبان شروه پردازان هیچگاه نشانه ای از اظهار این ناتوانی های مادی دیده نشده است بلکه این نارسائیها را در چهره روزگار که به نظر سراینده معتقدترین عامل دربدری و پریشانی است احساس می کنیم شاعر در این مرحله از بیوفایی یار می نالد و از جفای روزگار، از عهدشکنی معشوق و از گریزپایی دلدار، اما معشوق و دلدار با بهترین سمبل ها و تصویرها در شعر نشسته است آیا می توانیم این یار جفاکار و این دلدار دل آزار را نمادی برای روزگار بنامیم و این همه بیوفایی و عاشق کشی و سختگیری را متوجه دنیا بنماییم، بعید نیست که چنین باشد و اگر این مساله مورد قبول ما واقع شود باید نکته دیگری به دو نکته قبلی یعنی مناعت طبع و عدم دل آزاری مردم توسط شاعر و شروه خوان اضافه کنیم و آن اینکه در آن روزگاران نیز شاعر و سراینده از حضور آزادی بیان محروم بوده و آنچنان که باید نمی توانسته سخنان خود را آشکارا بیان نماید بنابراین تمام جفاها و ستم ها و بیدادگریها را یا به عهده روزگار و یا به گردن یار می انداخته است و مسلم است که در این میانه نه روزگار مقصر بوده و نه یاری در کار بوده است زیرا اولا روزگار و جهان به شکوه و شکایت و درد و رنج هیچ کس وقعی نمی گذارد و طبیعت چنانکه در سرشت او است مطابق هر فصل چهره عوض می کند و کاری به کار هیچکس ندارد
گزارش منوچهر جوان جم از تیشتر باران ساز در متن فارسی میانه دادستان دینی
حوزه های تخصصی:
باران در اساطیر ایران پدیده ای اهورایی است. پیدایی این اسطوره به واسطهٔ ویژگی های آب و هوایی فلات ایران امری منطقی است. اسطورهٔ باران سازی «تیشتر» در اوستا و غالب متون فارسی میانه آمده است اما هیچ یک از این منابع اشاره ای به دادستان دینی نکرده اند. در این مقاله، گزارش منوچهر جوان جم، مؤلف دادستان دینی، دربارة اسطورهٔ باران و نقش «تیشتر» در ایجاد این پدیده بررسی شده است.
نوروز در شاهنامه
شیر عشق
گل در آیینه تأویلات ادب عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گل در طول تاریخ بشر اهمیت بسیاری در زندگی فردی و اجتماعی انسان ها داشته است. گل تجلی زیبایی است و در باور تأویلی عارفان و صوفیان، مظهر خداشناسی و توحید است؛ همچنین نمادی از معارف باطنی اهل معرفت و حقایق مکشوف روحانی آنان است. در این مقاله معانی تأویلی گل از دیدگاه عارفان و صوفیان بررسی می شود. مبانی معناگرایانه و تأویلی عارفان با عنصر خیال و رویکرد زیباآفرینی می آمیزد و همواره در آیینه ادبیات عرفانی انعکاس می یابد. این مقاله با تمرکز بر تأویل گل ها می کوشد مبانی متون ادبیات عرفانی را تبیین کند و به زوایای تفکر در ادبیات عرفانی دست یابد. در این جستار می توان دریافت، گل در باور عارفان یکی از بهترین لطایف عالم عرفان است که همواره به آن نظر داشته اند و برای اظهار اسرار و باورهای پنهان خود در تبیین تجلیات نزولی ظهوری و تجلیات صعودی شهودی، از آن بهره برده اند؛ بنابراین عارفان از گل و انواع آن، تأویل های عرفانی مختلفی برداشت می کنند.