توجه به مقوله سامان یابی و سامان دهی شهری تفاوت میان آنها در حوزه پارادایم شهرسازی اهمیت فراوان دارد. تصمیم سازی، تصمیم گیری و اجراء سیستماتیک در چارچوب فرایند برنامه ریزی، سامان دهی شهری را از سامان یابی شهری متمایز می سازد. حال آن که سامان دهی شهری و سامان یابی شهری، هر دو به شدت متاثر از یک مجموعه از نظام ها و روابط حاکم بر آنها هستند. تاکید بر سامان دهی شهری، بررسی نظام های اثرگذار، نقد روابط موجود در نظام شهرسازی کشور و ارائه پیشنهاد نظری مقصود اصلی مقاله حاضر است.
برون سپاری یک فرآیند است که در سال های اخیر توجهی خاص به آن شده است. اگرچه برون سپاری مزایای زیادی دارد، ولی شرکت های استفاده کننده از این فرآیند، زنجیره تأمین خود را پیچیده کرده و مدیریت آنرا مشکل تر می سازند. مسئله ای که مدیران ارشد با آن مواجه هستند، استفاده از برون سپاری نیست، بلکه آن چیزی است که باید برون سپاری شود. سازمانی که تصمیمی می گیرد تعدادی از فعالیت های خدماتی خود را برون سپاری می نماید، در اولین مرحله با این پرسش مواجه است که چه فعالیتی را برون سپاری کند؟ بدین منظور، این تحقیق با ارائه یک روش مناسب برون سپاری وظایف خدمات شهری (وظایف ایجاد و نگهداری فضای سبز)، فعالیت هایی که باید به شرکت های خدماتی واگذار شود را تعیین می کند. تحقیق حاضر در دو مرحله سازمان یافته است. در مرحله اول، عوامل تعیین کننده بر تصمیم گیری برون سپاری وظایف ایجاد و نگهداری فضای سبز شناسایی شدند و در مرحله دوم با استفاده از تکنیکAHP ، وزن این عوامل محاسبه و فعالیت هایی جهت برون سپاری انتخاب گردیدند. مجموع این دو فرایند یک چارچوب تصمیم گیری را به منظور برون سپاری فعالیت های ایجاد و نگهداری فضای سبز توسعه دادند. نتایج تحقیق حاکی از این است که معیارهای ملاحظات استراتژیکی و مدیریتی از بالاترین میزان اهمیت در تصمیمات برون سپاری خدمات شهری برخوردار بوده و اولویت آنها جهت برون سپاری با نگهداری فضای سبز (با وزن 444 درصد) و ایجاد فضای سبز (با وزن 245 درصد) می باشد.
در سال های اخیر پیچیدگی های شهرنشینی در ایران و طرح مباحثی چون توسعه پایدار شهری، توسعه انسانی، تقویت اقتصاد شهر، تأکید بر عدالت اجتماعی، حفظ محیط زیست و غیره، مقوله مدیریت شهری را بیش از پیش با مباحث پیچیده و نظام مند مواجه نموده است. در نتیجه با توجه به گستره امور، نیاز به رویکردی تازه در مدیریت شهری از سویی و راهبردهای دولت و ایجاد تحول در ساختار اداری و مدیریتی کشور از سوی دیگر، لزوم توجه به شهرداری ها و واگذاری وظایف جدید را توجیه کرده است. اما امروزه با تمام تأکیدها و تلاش هایی که به ظاهر و در عمل صورت می گیرد، سیستم واحد و مناسبی در نظام مدیریت شهری کشور تحقق نیافته است. در نبود مدیریت یکپارچه شهری، نابسامانی، ناهماهنگی، اتلاف منابع اعم از انسانی و مادی و بالاخره نارضایتی فزاینده شهروندان گریزناپذیر خواهد بود. بر همین اساس، طرح موضوع مدیریت یکپارچه شهری و تحلیل سیستم مدیریت شهری موجود در کشور، جهت رفع موانع و کاستی ها، می تواند حائز اهمیت فراوان باشد. در این راستا، روش این پژوهش کتابخانه ای و توصیفی- تحلیلی بیان شده است. همچنین هدف از آن بررسی و تبیین مدیریت واحد شهری در قوانین کشور و شناسایی مشکلات و معضلات قانونی آن می باشد. در پایان، با استفاده از نتایج به دست آمده، راهکارهایی جهت حل این مشکلات و بهبود یافتن وضعیت موجود مدیریت شهری در کشور پیشنهاد گردید.
در سال های اخیر افزایش سریع جمعیت شهری و شهرنشینی، موجب افزایش تراکم مسکن و فشردگی فضاهای شهری و در نتیجه هویدایی نیاز بیشتر به هوای سالم و محیط سالم شده است و در شرایط رشد فزاینده بیماری های روحی و روانی، افزایش استرس و توسعه آلودگی های شهری، توجه و نیاز شهروندان به مکان های با طراوت سبز و تفرجگاهی توسعه یافته است. در چنین شرایطی، لزوم تحقیق، پرده گشایی و تحلیل وضعیت کاربری های سبزشهری، هرچه بیشتر مطرح می گردد. هدف این تحقیق، بررسی و تحلیل سیر تحول تاریخی ایجاد پارک و فضاهای تفرجگاهی در شهرهای استان آذربایجان شرقی در طی سده اخیر با استفاده از مدل تحلیلی ""گرانز"" است تا بیانگر تفاوت ها و مشابهت هایی بین اندیشه های تئوریک و اقدامات اجرایی در مقوله فضای سبز در شهرداری ها باشد. روش مورد استفاده در تحقیق روش مقایسه ای- تحلیلی است و بخش عمده اطلاعات مورد نیاز تحقیق از طریق تکمیل پرسشنامه ویژه تحقیق به دست آمده و بخش دیگری نیز با استفاده از آمارهای موجود و کتابخانه ای حاصل شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد: در نگرش شهرداری ها و مشاوران تهیه کننده طرح های شهری، به انواع فضاهای سبزشهری تفاوت های زیادی وجود دارد و این امر با اندازه جمعیتی و طبقه شهری در ارتباط بوده است. همچنین، مشابهت هایی در الگوی ترکیب پارک های شهری در ایران و جهان با توجه به مدل ""گرانز"" مشاهده نمی گردد و با توجه به موفقیت نسبتاّ ناچیز طرح های توسعه شهری در ایجاد فضاهای سبزشهری، با تحقق 8/26٪ پیشنهادهای طرح ها، لزوم تلاش بیشتر در ایجاد فضاهای سبزشهری، خصوصاّ ایجاد پارک هایی از نوع اول و پنجم مدل ""گرانز"" به عنوان بهترین راه کار، مطرح است.
امروزه مشارکت مردمی به عنوان کلید توسعه جوامع انسانی مطرح شده است. بدین ترتیب که با گسترش گروه های انسانی، مشارکت شهروندی در توسعه پایدارشهر تجلی پیدا می کند. هدف این مقاله، بررسی نقش ویژگی های فردی از جمله میزان تحصیلات، نوع شغل و مدت اقامت در میزان مشارکت و نقش آنان در توسعه پایدار شهر آمل می باشد. این شهر دارای 54144 خانوار است که تعداد 300 خانوار به عنوان نمونه تصادفی انتخاب شد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است و به منظور گردآوری آمار و اطلاعات لازم از دو روش اسنادی و میدانی استفاده به عمل آمده است. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری آنوا و آزمون t یک طرفه استفاده شده است. برخی نتایج این تحقیق نشان دهنده مشارکت ضعیف شهروندان شهر آمل در توسعه پایدار شهری، وجود تفاوت معنادار میان سابقه سکونت شهروندان و تمایل به مشارکت در شهر آمل و نیز تفاوت معنادار میان تمایل به مشارکت مردم از نظر وضعیت شغلی و تحصیلی شان می باشد
امروزه یک اجماع جهانی در این باره وجود دارد که چنانچه به همه قابلیتهای صنعت گردشگری و به ویژه گردشگری شهری توجه شود، می تواند به عنوان یکی از راهبردهای توسعه اقتصادی و فرهنگی شهرها محسوب گردد. موفقیت در این امر، مستلزم توجه به فرآیندهای ایجاد ارزش و جذابیت افزوده در جاذبههای گردشگری است و یکی از تاثیرگذارترین آنها نورپردازی است. از این روی، در این پژوهش به نقش نورپردازی بر توسعه گردشگری شهر اصفهان پرداخته شده است. روش این پژوهش، توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است و در تحلیل دادهها از نرمافزار Spss استفاده شده است. یافتهها ی پژوهش حاکی از آن است که چنانچه نسبت به نورپردازی-نه به عنوان یک فعالیت تزیینی و جنبی، بلکه به عنوان یک راه کار مؤثر در معماری مجدد شهر ها به هنگام شب- رویکردی علمی و برنامه ریزی شده اتخاذ گردد، می تواند ضمن بهبود کیفیت زندگی شهری، نقش مهمی در افزایش جذابیت، زمان فعالیت و امنیت شهری برای گردشگران وبه تبع آن توسعه گردشگری شهری را نیز به همراه داشته باشد.
پارادایم جدید مدیریت شهری دارای دو دستور کار است: «پروژه توسعه شهری» و «پروژه مشارکت شهری» این ها در عین حال ابزارهای کلیدی نظام مدیریت شهری نیز هستند. طی دهه های اخیر در «برنامه مدیریت شهری» و «اجلاس سکونت گاههای انسانی» به این پارادایم توجه خاصی صورت گرفته است و به ویژه بر افزایش کیفیت معیارهای عملکرد مدیریت شهری در حوزه مدیریت زمین شهری، زیر ساخت های شهری، امور مالی شهرداری ها و کاهش فقر شهری و تشویق مردم به مشارکت در امور شهری تاکید شده است.....
فرزند ناخلف مدرنیزم در عصر روشنگری پست مدرنیزم است. مدرنیزم به دنبال رنسانس، رفرم و اومانیسم شکل گرفت. کانون توجه دروان مدرن فرزانگی انسان و عقلانیت، آن بود. عقل غایتی قرار گرفت که و پوزیتیویزم توان سنجی درستی و نادرستی به یاری قضایا و گزاره ها را دارد. بدین ترتیب خرد گرایی عقل مشاهده تجربی و استقرار مبنایی شدند برای شناخت واقعیت های فیزیکی زیستی اجتماعی در علوم تجربی و علوم اجتماعی در چنین فضایی موج انتقادات سهمگین کارل پوپر، فرانسوالیوتار و دیگرانبه مدرنیزم و مبنای روش شناختی آن -پوزیتیویزم - به شکل گیری پست مدرنیزم منجر گردید.....
بررسی ساختار مدیریت شهری در ایران نام کتابی است که از جانب مرکز مطالعات برنامه ریزی شهری وزارت کشور در سال گذشته انتشار یافت. حدود یک سال و اندی پیش از آن کتاب دیگری به نام مدیریت شهری و روستایی در ایران، مشکلات و امکانات آن نیز از جانب وزارت مسکن و شهرسازی انتشار یافت که پژوهش هر دو کتاب را این جانب به عهده داشته ام.