فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۶۷۴ مورد.
زلزله های رنگی و نرم
آسیب شناسی بیداری اسلامی از منظر امام خمینی(ره)
حوزههای تخصصی:
بیداری اسلامی امری است که ریشه در تاریخ اسلام دارد و جوامع مسلمین همواره با این مقوله همگام بوده اند اما روند بیداری ملت های مسلمان همواره با فراز و فرودهای زیادی همراه بوده است. امام خمینی(ره) به عنوان رهبر انقلاب اسلامی، پرچمدار حقیقی بیداری اسلامی در قرن حاضر می باشد که نه تنها بر ایران بلکه بر سایر نقاط جهان تأثیرگذاشته است. بیداری حقیقی از دیدگاه امام خمینی(ره) اولین مرحله و قدم قیام علیه مستکبرین و نظام های فاسد و غرب زده است و در بینش و تقریرات ایشان، بیداری ملت ها با مقولاتی نظیر رشد سیاسی، مقاومت در برابر ظلم و تعدی، تحقق مقاصد انسانی، انقطاع از گرایشات غیراسلامی، برپایی عدالت اسلامی، مدیریت تهدیدات و خدعه اجانب، خلع ید مزدوران از ممالک اسلامی و غیره همنشین شده است و از منظر امام خمینی(ره) آینده و ثمره این نهضت های اسلامی و روند بیداری اسلامی در جهان اسلام، پیروزی و رستگاری است. البته ممکن است این روند فوز و پیروزی مسلمین تا حدودی به طول انجامد اما از منظر ایشان با پشتکار و همراهی مردم در کنار تحمل موانع و مشکلات می توان پیروزی نهایی را سریع تر به دست آورد. با این حال، جریان بیداری ملت های مسلمان با آسیب ها و موانعی روبرو است که پیروزی و موفقیت آنها را با مشکل مواجه می سازد. به همین دلیل، مقاله حاضر سعی دارد تا این موانع و آسیب های پیش روی بیداری اسلامی را از منظر امام خمینی(ره) مورد مداقه قرار دهد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که از دیدگاه امام خمینی(ره) بیداری اسلامی با دو دسته موانع و آسیب های درونی و بیرونی مواجه است. از جمله آسیب های درونی بیداری اسلامی عبارتند از؛ حکومت های سرسپرده و وابسته به قدرت های بزرگ، غفلت و بی توجهی برخی از مردم، تفرقه و تزلزل در وحدت کلمه، دور شدن از قرآن و تعالیم اسلامی، کنارگذاشتن فعالین جریان انقلاب های مردمی و جریان بیداری اسلامی، استقرار روشنفکرنماها و وابستگی آنها، عدم رعایت نظم اسلامی و مقررات نظام، تحجر و جمود مقدس نماها، مأیوس شدن از انقلاب و ثمره بیداری مردم، غرور ناشی از پیروزی نهضت اسلامی و... . برخی از موانع خارجی بیداری اسلامی از منظر امام خمینی(ره) عبارت از؛ دخالت های بازیگران خارجی، اختلافات میان سران کشورهای اسلامی، تخریب چهره اسلام و بد معرفی کردن آن، برنامه ریزی برای استفاده از نقاط ضعف گروه ها و اشخاص، تعمیق شکاف میان ملت و دولت به وسیله دسیسه های قدرت های بزرگ می باشد.
سیره سیاسى امام على علیه السلام(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۴ شماره ۳۱
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسى حکومت از نگاه حضرت امیرعلیه السلام از دو منظر پرداخته شده است: مبانى نظرى حکومت در سیره قولى و سیره عملى. بازخوانى و بازنگرى سیره عملى امامعلیه السلام براى همه ما از آن جهت ضرورت دارد که با محک سیره امام مىتوانیم درباره چند و چون کارکرد زمامداران و کارگزاران و میزان توفیق جمهورى اسلامى پس از پیروزى انقلاب اسلامى در انطباق با آرمانهاى حکومت علوى داورى کنیم.
در آمدى بر روش شناسى اندیشه سیاسى تمدن اسلامى(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۴ شماره ۳۰
حوزههای تخصصی:
روششناسىها بر بنیاد معرفتشناسىها استوارند و نظام دانایى در هر تمدنى مبناى روش اندیشه و زندگى یک قوم به طور عام، و زندگى سیاسى آنان به طور خاص است. دانش سیاسى دوره میانه نیز از نظام معرفتى ویژهاى پیروى مىکند و بر مبناى همان نظام عام دانایى استوار است. این دانش داراى ویژگىهایى همچون نظام فطرت، ضرورت وحى و نبوت، بنیاد شرعى عقل و فلسفه، بنیاد عقلى و فلسفى شریعت، جهان نص، تقدیم نص و رواج فقه سیاسى مىباشد.
نکته دیگر این که ماهیت روششناسىها تابعى از ماهیت معرفتشناسى مبنا و نیز موضوعات و مسائل ویژه یک علم است.
در پایان به نقطه آغاز در تحلیل ماهیت امر سیاسى در اسلام دوره میانه که نظم سلطانى است پرداخته شده است.
اتحاد جهان اسلام
مبانى انسان شناختى سیره سیاسى نبوى(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۵ شماره ۳۵
حوزههای تخصصی:
در تفکر دینى و فلسفى اسلام بین «هست و نیست»ها و «باید و نباید»ها رابطه مستقیم وجود دارد. هر آنچه وجود دارد، «خیر» است و هر آنچه خیر شد، «بایسته»اى را در پى دارد و هر آنچه وجود ندارد، «خیریّتى» نداشته و «بایستهاى» بر آن مترتّب نمىشود. بنابراین شکى نیست که ماهیّت هر نوع رفتار سیاسى - اجتماعى پیامبرصلى الله علیه وآله ناشى از نوع نگرشى است که پیامبرصلى الله علیه وآله از انسان و ماهیت و هستى او دارد. این مقاله در بیان مبانى نظرى انسان شناسانه سیره سیاسى پیامبرصلى الله علیه وآله مىباشد تا نشان دهد سیره سیاسى پیامبرصلى الله علیه وآله به ملاحظه ماهیت و سرشت انسان، به دنبال احیاى کرامت ذاتى انسان است و به ملاحظه جایگاه وجودى او که از سوى خداوند به عنوان جانشین خدا در زمین تعیین شده، به دنبال رساندن انسان به کرامت ارزشى و ویژهاى است که خداوند به چنین انسانى افاضه کرده است. سیره سیاسى پیامبر از یک نگرش «ماهیت شناسانه» از انسان که معرّف دو بُعدى بودن انسان است و نگرش «وجود شناسانه» که معرّف جایگاه وجودى انسان نزد خداوند و در عالم هستى است، برخوردار بوده و در تلاش است انسان را با چنین ماهیتى به جایگاه عبودیت خدا و خلیفةاللهى برساند. نکته شایان ذکر اینکه نوع نگرش انسانشناسانه پیامبرصلى الله علیه وآله موجب آن است که سیره سیاسى و حکومتى وى ناظر به دگرگونى دایمى و تحول انسان از نقص به کمال تا حدّ خلیفةاللهى باشد.