فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۲٬۲۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مبانى دینى مشارکت سیاسى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در نگاه دینى و با مراجعه به نصوص و مبانى اسلامى، مشارکت سیاسى فعالانه ونهادینه قابل دفاع بوده و فرهنگ اسلامى ـ شیعى، قابلیت استنباط و انبساط براى پذیرشتکثّر و مشارکت سیاسى را به معنایى که در توسعه سیاسى مقصود است، دارد.
مهمترین مبانى دینى مشارکت عبارتند از: نفى سلطه، خلافت عامهء انسان، نیاز طبیعى،شور، امربه معروف و نهى از منکر، مسؤولیت متقابل دولت و مردم.
باتوجه به مبانى فوق، راه براى مشارکت جدّى مردم در تمامى امور مربوط به خود وسرنوشتشان هموار و باز بوده و مشارکت نه تنها حق، بلکه تکلیف مى شود و نه اینکه دیگران براى افراد، تعیین تکلیف مى کنند، فرد نیز در مقابل خود، خد، جامعه و... موظف است که نسبت به سرنوشت خود حسّاس بوده و از اعوجاج حکومتى، جلوگیرى کند و نیز درصحنه هاى مختلف حضور داشته و از حقوق خود به عنوان یک وظیفه دفاع کند.
بانوان شیعه و فرهنگ سیاسى آنان در عصر فاطمى
منبع:
بانوان شیعه ۱۳۸۴ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
علوم سیاسی
عدالت خواهى در نهضت مشروطیت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۴ شماره ۲۹
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر عدالت به عنوان یکى از دلایل اصلى شکلگیرى جنبش مشروطیت شناخته شده است. براى اثبات این مدعا، با بهرهگیرى از روش رئالیسم، از علل درونى و ریشههاى خارجى شکلگیرى مشروطیت و نیز علل عدالتخواهى مردم سخن به میان آمده است. تشیع و روحیه ظلم ستیزى مردم ایران، به عنوان مهمترین علت درونى جنبش و شرایط و ساختار بد سیاسى، فرهنگى و اقتصادى از علل بیرونى جنبش شناخته شده است.
تبیین مفهومى عدالت در این دوره، با آراى دو تن از رهبران مشهور این جریان یعنى شیخ فضلاللَّه نورى و آیةاللَّه محمد حسین نائینى صورت گرفته است. از آغاز تا پایان این جنبش، مفهوم واحدى از عدالت وجود نداشته است. با این حال، عدالت همواره به عنوان مهمترین خواسته ملت ایران مطرح گشته است.
بحران معرفتى در دانش سیاسى_2
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۴ شماره ۱۶۵
حوزههای تخصصی:
فرایند بحران سلطه در ایران معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۴ شماره ۳۱
حوزههای تخصصی:
کسب وجهه و اعتبار بین المللى و نفوذ در افکار عمومى جهانیان یا به تعبیر برخى اندیشمندان دستیابى به قدرت نَرم به موازات و حتى فراتر از کسب همین نتیجه در سطح ملى از جمله اهداف مهم و در عین حال تصریح نشده دیپلماسى کشورها در ارتباطات فیمابین است. این مهم به تناسب موقعیت و جایگاه و امکانات و فرصتهاى هر کشور در عرصه بین الملل به شیوههاى مختلف و از مجارى و کانالهاى متعدد، تعقیب مىشود.
دفاع از ارزشهاى مقبول همگانى، صدور اقلام و مصنوعات فرهنگى و مادى با کیفیت، اتخاذ مواضع منطقى و ظاهرپسند، تحرک جدى در عرصههاى دیپلماتیک، مشارکت فعّال در اقدامات بین المللى، میزبانى نشستها و مسابقات بین المللى، اعطاى کمکهاى بشردوستانه، جذب گردشگر، تبلیغات برون مرزى و ... بخشى از سیاستهاى رایج و تجربه شدهاى است که معمولاً هر کشور به فراخور حال، در جهت نیل به این مقصود از آن بهره مىگیرد. در این نوشتار، سیاستهاى اجرایى دو کشور ایران و امریکا در منطقه خاورمیانه، در راستاى تأمین این مهم به اجمال مورد بررسى قرار گرفته است.
آسیبشناسی نظامهای سیاسی و نظام سیاسی مطلوب از دیدگاه افلاطون
منبع:
معرفت ۱۳۸۴ شماره ۹۰
حوزههای تخصصی:
تطور نظریههاى هویت در غرب: از تجدد تا مابعد تجدد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۴ شماره ۲۹
حوزههای تخصصی:
از بررسى گفتمانهاى هویتى یا نظریههاى هویتى غرب (که با معناى بسط داده شده در این مقاله، متفاوت از نظریههاى هویت است) به دست مىآید که تا کنون در تجدد، حداقل دو گفتمان حول مسأله هویت شکل گرفته است: 1. گفتمان هویت ملى، که فرآیند شکلگیرى آن از فروپاشى گفتمان هویت مسیحى در پایان قرون وسطا و آغاز دوران نوزایى تا اوایل قرن بیستم را دربر مىگیرد. این گفتمان بیان کامل و جامع خود را در ایدئولوژى ملىگرایى پیدا مىکند؛ 2. گفتمان هویت: در مقابل گفتمان هویت ملى، گفتمان دیگرى از اواخر قرن نوزدهم که زمان ظهور بحران تجدد است، به تدریج شکل مىگیرد که بیان کامل آن را در عصر مابعد تجدد و نظریه مابعد تجددگرایى مىیابیم. این گفتمان، گفتمان هویت یا گفتمان تفاوت و تکثرگرایى هویتى است، که برعکس گفتمان اول اساساً متوجه هدم گفتمان هویت ملى و اجزا و عناصرِ برساخته آن نظیر ملت، ملیت و حتى دولت - ملت مىباشد. در این مقاله، علاوه بر ذکر تاریخچه مختصرى از این دو گفتمان، به ویژگىهاى این دو گونه گفتمان نیز پرداخته مىشود.
انقلاب نافرجام (انقلاب مشروطه و طرح کنارگذاری روحانیان)
منبع:
شیعه شناسی ۱۳۸۴ شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
در ایران معاصر و همزمان با رشد و توسعه در غرب، توجه به علل عقبماندگى یا عقبنگاه داشتن سیاسى، اقتصادى، اجتماعى ایران و تلاش براى یافتن راههاى بیرون رفت از آن، مطرح شد. تلاشهاى فراوانى براى نیل به توسعه و رشد صورت گرفته؛ از جمله: انقلاب مشروطه به دلیل میل مردم براى دستیابى به وضع مطلوب و جامعه توسعهیافته پدید آمد، ولى هیچیک از این تلاشها به نتیجه نرسید. چرا؟ این سؤالى است که مقاله حاضر مىکوشد براى آن پاسخى بیابد. گمان ما بر آن است که یکى از مهمترین علل این ناکامى،
بازخوانى مسأله عدالت اجتماعى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی: