فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۱٬۱۶۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
سلطان محمد باهو یکی از عارفان منتسب به سلسله قادریه در هند است. وی علی رغم آنکه از علوم ظاهری بهره چندانی نبرد، همواره مریدان خود را به علم آموزی ترغیب می نمود و به تربیت شاگردان بر طبق موازین شرعی همت می گمارد. آثار نسبتا فراوانی به سلطان باهو نسبت داده شده است که در برخی منابع، تعداد آنها به 140 اثر می رسد. این نوشتار همراه با نگاهی اجمالی به زندگی و اندیشه های سلطان باهو، به معرفی مختصر مهم ترین آثار فارسی وی پرداخته است. الف) شرح احوال : نام او سلطان محمد و نام پدرش سلطان بازید یا بایزید محمد بود. اصل وی را از سادات علوی دانسته و گفته اند که نیاکان وی در سده نخست و پس از قیام عاشورا به هندوستان هجرت کردند. آنان در آغاز در« پند دادن خان» در ایالت جِهلُم ، (1) در پاکستان کنونی، ساکن شدند. اما در سده 11 ق محل اقامت خود را تغییر دادند. پدرش که به « اعوان» نیز شهرت داشت ومردی صالح، متشرع، حافظ قرآن، فقیه و همچنین از منصب داران شاهجان (حک: 1037-1068 ق) بود، باخانواده خود به شرکوت (2) یا شورکوت از توابع جهنگ، (3) در پنجاب، نقل مکان کرد...
غزالى و تولستوى در جست وجوى معناى زندگى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
معناى زندگى از سه جنبه هدف دارى, ارزش مندى و کارکرد زندگى یکى از مهم ترین پرسش هاى بشر و به گفته برخى فیلسوفان, مهم ترین پرسش بشر است. در واقع, نحوه درگیرى انسان با این مسئله مهم و تلاش هایى که براى پاسخ به آن انجام مى دهد, تعیین کننده مسیر اصلى زندگى و نیز سرنوشت سعادت آمیز یا فلاکت بار اوست. از این رو, مطالعه زندگى انسان هاى بزرگى که با این مسئله مهم دست به گریبان شده اند, به ما کمک خواهد کرد که در برخورد با مسائل مربوط به زندگى, باآغوش باز به استقبال آنها برویم و فرصت هاى مُغتنم اندیشیدن را از خود نستانیم و سرمایه هاى وجودى خویش را باز یابیم.
مقاله حاضر با چنین هدفى به بررسى و مقایسه روند تحوّل و انقلاب درونى دو انسان بزرگ, یعنى امام محمّد غزالى, دانشمند مشهور جهان اسلام (405 ـ 505 هـ) و لئو تولستوی1, نویسنده نامدار روسى(1828 ـ 1910 م) و بر اساس اعترافاتى که خود در کتاب هاى المنقذ من الضلال و کتاب اعتراف و سرشمارى در مسکو, با لحنى بسیار صادقانه و صمیمى به رشته تحریر درآورده اند, مى پردازد. پرسش از معناى زندگى این دو دانشمند را به گونه اى تحت تأثیر قرار داد که سراسر زندگى شان را وقف یافتن پاسخ مناسب و معقول این مسئله کردند. گفتنى است براى دقت و سهولت, روند بررسى و مقایسه سیر تحوّل و انقلاب درونى این دو در چارچوب (مؤلفه هاى دوران نامطلوب زندگى, عامل یا عوامل تحوّل, مؤلفه هاى دوران مطلوب زندگى و میزان تأثیرپذیرى از دین شخصى) انجام خواهد شد.
شیخ اشراق و شعر او
حوزه های تخصصی:
در این نوشته کوشش شده است مختصری از سفرهای علمی شیخ اشراق ومناظره او با علمای حَلَب وکیفیت شهادت وی وزندگی پرازدرد ورنج او وعقیده اش درباره پوشاک وخوراک بیان شود وپس از اشاره ای کوتاه به اشعار فارسی او بخش مهمی از اشعار عربی باقی مانده ودعا ومناجات وی نقل وترجمه گردد ونظراو درباره زبان عارفانه وصوفیانه آورده شود.
سخن و سخنوریِ مولانا
حوزه های تخصصی:
آن چه در این مقاله بیان شده در خصوص سخن وسخنوریِ مولاناست. و غرض آن است که گستره و عمق سخنان مولانا را ذکر کرده و قدرت سخنوریِ مولانا را که در شعر و نثر در اوج توانائی قرار گرفته نمایش دهد. و نیز بنا دارد به برخی عوامل و موانع سخن گوئی او هم اشاراتی داشته باشد. لذا بیشترینه مآخذ آن آثار خود مولانا و به ویژه کتاب شریف مثنوی معنوی است که جامع باورهای شریعت و طریقت، و حاوی اسرار درونی و حقایق باطنی مولاناست. ابیاتی را که در آن خصوص نقل کرده ایم فقط نمونه هائی اندک و مختصر برای اثبات موضوع است.
روش تفسیری امام خمینی رحمه الله و تأثیر آن در گسترش تفسیر عرفانی شیعه
منبع:
شیعه شناسی ۱۳۸۵شماره ۱۵
حوزه های تخصصی:
امام خمینی رحمهالله ، از عالمان بزرگ شیعه در دوره معاصر و از مفسّران عرفانی قرآن به شمار میرود. در این مقاله به بررسی روش تفسیری امام خمینی میپردازیم. به نظر میرسد، وی در تفسیر قرآن، دارای روش «عرفانی» بوده و بهترین شیوه را در فهم قرآن و تبیین معانی بلند آن، برداشتهای عرفانی ـ اخلاقی میدانست. به نظر امام خمینی، دریافت لطایف عرفانی، هدف اساسی هر تفسیری میباید قرار بگیرد. وی با پایبندی بر روش عرفانی، سبب گسترش تفسیر عرفانی شیعه و توجه بیشتر عالمان شیعه بر تفسیر عرفانی شد.
صاحب دلی در خانقاه
«شبستری و معرفت عارفانه»
حوزه های تخصصی:
آثار عرفای بزرگ اسلام بیانگر این حقیقت می باشد که دو عنصر «معرفت» و «محبت» نقش مهمی هم در شکل گیری و هم در مرزبندی این آثار وزین داشته اند، هر چند کمتر عارفی یافت می شود که آثارش از این دو عنصر مهم بی بهره باشد، لکن طایفه ای از عرفای اسلامی بیشتر «معرفت گرا» می باشند و عنصر معرفت در آثارشان نمودِ بیشتری دارد و طایفه ای دیگر بیشتر «محبت گرا» می باشند و عنصر محبت و عشق در آثارشان جلوه بیشتری دارد. شیخ محمود شبستری (687-720 هـ .ق) از اکابر عرفای معرفت گرای سده هشتم هجری است که معرفت عارفانه خویش را در گلشن راز به سلک نظم کشانده و سالکان حقیقت را بر سر سفره گلشن راز خویش در مکتب خانه معرفت نشانده و پیغام سروش را به گوش جانشان رسانده، این مقاله تحت عنوان «شبستری و معرفت عارفانه» تلاشی است در جهت تبیین دیدگاه معرفت گرایانه شبستری و بیان جایگاه نوع تفکر عرفانی و تفکر برهانی وی در گلشن راز است.