فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۱٬۸۹۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
تبیین اعتقادات در متون اسلامی، از اصول ویژه ای پیروی می کند و بر روش های متعددی استوار است. یکی از روش های نسبتاً پربسامد در لسان قرآن و روایات، روش به کارگیری پرسش و پاسخ است. این روش، به دلیل اینکه ذهن مخاطب را به تحرک وا می دارد و او را درگیر با مسئله می کند، دارای اثربخشی فوق العاده ای نیز می باشد. بهره گیری از پرسش و پاسخ خود دارای شیوه های متعددی است، از جمله: پاسخ دادن به پرسش های صریح مخاطب، پاسخ دادن به پرسش های مقدّر مخاطب، ایجاد پرسش در مخاطب، طرح پرسش های انکاری و تغییر و جهت دهی پرسش مخاطب.
«مُسَجِّل»؛ پیشنهادی ناصحیح و غیر عالمانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جیمز بلمی، از اسلام پژوهان غربی، با استناد به برخی اختلاف های مفسران ذیل آیه صد و چهارم از سوره «الانبیاء»، به این نتیجه حیرت انگیز دست یافته است که لفظ «سجل» در سوره «الانبیاء»، بر اثر اشتباه کاتبان وحی، از «مسجِّل» به «سِجِلّ» تغییر کرده است و در نتیجه باید به اصل نخستین خود بازگردانده شود. از این رو در مقاله حاضر بر آنیم که ضمن گزارش کلی دیدگاه بلمی در این باره، با استفاده از منابع علمی به نقد دیدگاه او بپردازیم و مواضع خلل و ضعف استدلال او را بشناسانیم. حقایقی از تاریخ قرآن، تواتر شفاهی متن قرآن، حاکمیت قرائت بر کتابت قرآن و نه بر عکس، ظرافت های نحوی خاص، از جمله دلایلی به شمار می روند که در این مقاله بر عدم صحت دیدگاه جیمز بلمی و نااستواری پیشنهادهای او اقامه شده اند.
جیمز بلمی، از اسلام پژوهان غربی، با استناد به برخی اختلاف های مفسران ذیل آیه صد و چهارم از سوره «الانبیاء»، به این نتیجه حیرت انگیز دست یافته است که لفظ «سجل» در سوره «الانبیاء»، بر اثر اشتباه کاتبان وحی، از «مسجِّل» به «سِجِلّ» تغییر کرده است و در نتیجه باید به اصل نخستین خود بازگردانده شود. از این رو در مقاله حاضر بر آنیم که ضمن گزارش کلی دیدگاه بلمی در این باره، با استفاده از منابع علمی به نقد دیدگاه او بپردازیم و مواضع خلل و ضعف استدلال او را بشناسانیم. حقایقی از تاریخ قرآن، تواتر شفاهی متن قرآن، حاکمیت قرائت بر کتابت قرآن و نه بر عکس، ظرافت های نحوی خاص، از جمله دلایلی به شمار می روند که در این مقاله بر عدم صحت دیدگاه جیمز بلمی و نااستواری پیشنهادهای او اقامه شده اند.
دو نقطه عطف در تحولات روش های تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر قرآن کریم در دو دوره بر اثر ورود علوم بشری به دنیای اسلام برجستگی خاصی پیدا کرد که در این مقاله به بررسی ویژگی های تفسیری و مقایسه آنها پرداخته می شد: یکی قرن چهارم و پنجم با ترجمه کتب یونانی و ایرانی به زبان عربی در دوره خلافت عباسی و دیگر قرن چهاردهم و پانزدهم بر اثر رنسانس و نوزایی علمی و ورود علوم غربی به دنیای اسلام. سعی بر این است، موضوعاتی چون گرایش های تفسیری، روش های تفسیری، ابزار مورد استفاده مفسران و نیز نیازها و عوامل روی آوری آنان به این روش ها و گرایش ها در هر دوره تبیین شود و تفاوت های بررسی و تحلیل گردد.
سطح شناسی پیوستگی آیات در تفسیر فخر رازی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فخر رازی نخستین مفسری است که بیشترین توجه را به بحث پیوستگی آیات داشته و تحولی شگرف از جهت کمی و کیفی در ارتباط میان آیات به وجود آورده است. او سطوح ارتباط را در سه سطح تعریف می کند. سطح نخست را در پیوستگی میان بخش های مختلف یک آیه می بیند. سطح دوم را در پیوستگی آیات یک سوره اعم از آیات همجوار و غیر همجوار می داند. و سطح سوم را در پیوستگی میان آیات دو یا چند سوره همجوار و غیر همجوار تعریف می کند.
پژوهش پیش رو به روش کتابخانه ای و تحلیل و بررسی نظریات تفسیر فخر رازی و مقایسه با دیگر تفاسیر به سامان رسیده و نتیجه آن، بیان انواع سطح شناسی در تفسیر فخر رازی و اثبات جایگاه وی در رشد کمّی و کیفی دانش پیوستگی آیات و بهره گیری از نظریات ایشان است.
زندگی و مبانی تفسیری سید حیدرآملی
منبع:
بینات ۱۳۷۳ شماره ۳
التطور الدلالی فی المفردات القرآنیة؛ دراسة تطبیقیة فی «الخشوع» و«الرسول» و«التسبیح» أنموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یدرس هذا البحث، بعض المفردات القرآنیة من منظار دراسة لغویة دلالیة تهدف إلی تبیینأثر الإسلام فی تغییر وتطور دلالات الألفاظ عما کانت علیه فی العصر الجاهلی. وقد بینّا أنّ الإسلام لم یأت بألفاظ جدیدة غیر معروفة لدی مخاطبیه وإنما حمل الألفاظ القدیمة بالمعانی الجدیدة واستعملها بصورة جدیدة. قد خضعت هذه المفردات فی انتقالها من معانیها الوضعیة إلی معانیها الأخری لمظاهر التطور الدلالی کالتخصیص والتعمیم وهما مظهران رئیسان فی موضوع التطور الدلالی. وقد تبین موضوع تطور هذه الکلمات الثلاث (الخشوع، الرسول، التسبیح) أن التطور بعض الأحیان یحدث فی مجال تضییق دلالة اللفظ کما فی لفظة الخشوع والتسبیح وبعض الأحیان نحو رقییه کما فی لفظة الرسول.
پژوهشی جدید در تفسیر آیه ای از قرآن(2)
منبع:
بینات ۱۳۷۳ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
گونه شناسی انتقادات بر تفسیر عرفانی و تحلیل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر عرفانی یکی از قدیمی ترین گونه های تفسیری است. جهان بینی مخصوص عرفا و سبک خاص نگارشی ایشان موجب شده این گونه ی تفسیری در دوران مختلف و از ابعاد متنوع مورد نقد قرار بگیرد. این تنوع انتقادات ریشه یابی به جا بودن یا صحیح نبودن انتقادات را کمی دشوار می نماید به همین خاطر با گونه شناسی این انتقادات در گام اول می بایست ریشه و منشأ هر انتقادی که در این زمینه مطرح گردیده است را مشخص نمود و در گام بعدی با تحلیل هر کدام از این گونه ها اعتبار یا عدم اعتبار آن ها را تعیین کرد، تا نهایتاً امکان تصمیم گیری نهایی در زمینه داوری در مورد این انتقادات فراهم آید. مقاله پیش رو با توجه به این دو گام به بحث و بررسی انتقادهایی که تاکنون در زمینه تفسیر عرفانی ارائه شده است پرداخته و شیوه نقدی متفاوت را در مواجهه با این تفاسیر پیشنهاد می نماید.
نگاهی به واژه ی حنیف در قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
تفسیر المیزان و قرائات غیرمتداول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علّامه طباطبائى در المیزان در مواردى معدود، قرائاتى غیرمتداول را به عنوان قرائت اصیل قرآنى ترجیح داده است. شناخت تفصیلى این موارد مقدمه اى است براى طرح پرسش هایى درباره برخى مبانى قرآنى ایشان؛ پرسش هایى برآمده از احساس تعارض میان اقدام فوق با پذیرش برخى مبانى اجماعى یا مشهور طائفه امامیه درباره قرآن؛ از جمله: 1. وحدت نص و قرائت قرآن؛ 2. لزوم تواتر براى اثبات قرآن؛ 3. مصونیت قرآن از تحریف؛ 4. عدم حجیت قرآئات. این مقاله با اتخاذ روشى توصیفى تحلیلى، به بیست مورد از این دست قرائات در المیزان دست یافت که غالبا با ادله اى همچون «شهادت سیاق، هماهنگى با آیه اى دیگر، تطابق لفظى با سنت، دورى از تکلفات دستورى، حذف یا کثرت حذف، اقتضاى طبع المعنى، تطابق با حکم مسلم اسلامى، و گواهى لغت» مستدل شده اند. از مجموع این قرائات، نُه قرائت منجر به تبدیل معنا، یک قرائت منجر به افزایش معنا، دو قرائت منجر به تبدیل جایگاه معنا و یک قرائت منجر به تغییر در کیفیت معنا شده است.
پژوهشی در تفسیر المیزان و تحلیل های بلاغی در پرتو آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تدبّر در فهم قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مراد از مکتب تدبّر، سامانه ای فکری برخوردار از مبانی، اصول و روش است که با دریافت چینش حکیمانة آیات و کشف غرض واحد سوره، در برابر آنچه قرآن را مجموعه ای از عبارات پراکنده و ناهماهنگ می نمایاند، آن را مجموعه ای هماهنگ و منسجم دانسته، بر رفع موانع برقراری ارتباط با آیات اهتمام دارد. رویکرد و محتوای مهمّ مکتب تدبّر، ضرورت تحقیق و معرّفی آن را به طور تخصّصی و روشمندانه ضروری می سازد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی با هدف تبیین جایگاه و اهمیّت مکتب تدبّر در فهم قرآن نوشته شده است و در آن کوشش می شود مبانی، اصول و روش جریان های معاصر تدبّری بررسی گردد. بر اساس نتایج تحقیق پیش رو، تدبّر غیر از تفکّر، تعقّل و تذکّر است و با دانش تفسیر که از دیدگاه سنّتی، شرح معانی و بیان مدلول نص است، تفاوت دارد. مکتب تدبّر، برخلاف مکاتب تفسیری که در پی دریافت معارف عمقی آیات و توجّه به چگونگی الفاظ و بیان ویژگی های عبارات آن بوده اند، به عنوان امری اندیشه ای قلبی با نگرش جامع درصدد دریافت جنبه های هدایتی سُوَر، ضمن کشف ارتباط میانِ آیات و فهم روشمند و هماهنگ الفاظ قرآن است، به گونه ای که با حرکتی عرضی در سطح آیات، متعلَّقاتِ فهم از آیه به سیاق و سوره بسط می یابد تا جایی که می توان به مدد اندیشة عقلی و طهارت قلبی، غرض واحد هدایتی هر سوره را دریافت و با آن ارتباط برقرار نمود. روش فهم در مکتب تدبّر، تعبیری از فهم قرآن به قرآن است.
تفسیر قرآن کریم (29)
منبع:
بینات ۱۳۸۰ شماره ۲۹
حوزههای تخصصی:
مقایسه دیدگاه ابن جوزی و زرکشی در مفهوم شناسی وجوه و نظائر
حوزههای تخصصی:
علم وجوه و نظائر از قرون اولیه اسلامی مورد توجه دانشمندان حوزه تفسیر و علوم قرآن بوده است؛ اما هیچ تعریفی از آن ارائه نداده اند. از آنجا که این علم مربوط به معانی واژگان است، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اولین کسی که به طور خاص به تعریف این علم پرداخته ابن جوزی (م 597 ق) است. در دوره های بعد نظر وی توسط زرکشی (م 794 ق) مورد نقد قرار گرفته و تعریف دیگری از وجوه و نظائر ارائه شده است. وجوه در هر دو تعریف ناظر به معانی متعدد است و تنها، واژگان دارای وجوه هستند، نه جملات و عبارات.
از تفاوت های بارز این دو تعریف، تفاوت در تعریف نظائر است. در تعریف ابن جوزی نظائر ناظر به لفظ کلمه است؛ ولی در تعریف زرکشی ناظر به مصادیق یک واژه عام. همچنین، زرکشی در تعریف خود از دو اصطلاح «لفظ مشترک» و «الفاظ مطواطئ» استفاده کرده است. این امر موجب شد چند برداشت از معانی وجوه و نظائر صورت گیرد؛ اما به دلیل خالی بودن تعریف ابن جوزی از اصطلاح، گویا و واضح است.
مناهج البیان، تلاشی برای پایه گذاری مکتب تفسیری حوزة خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با استناد به شواهدی نشان می دهد که مکتب معارفی میرزا مهدی اصفهانی دارای مؤلفه های یک مکتب تفسیری مستقلی است. تفسیر مناهج البیان ملکی میانجی شاخص-ترین اثر تفسیری مکتب تفکیک است. او تلاش کرده است براساس آموزه های استاد خود مکتب تفسیری حوزة خراسان را پایه گذاری کند.